مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
برندسازی شخصی
حوزههای تخصصی:
این مقاله به تحلیل عناصر بازنمایی شده از هویت کاربران مشهور، در تصاویر به اشتراک گذاشته شده در صفحات اینستاگرام آنها پرداخته است. بدین منظور و با هدف پاسخگویی به این سؤالات که: «در شبکه اجتماعی اینستاگرام، چه استانداردهایی برای بازنمایی هویت از طریق عکس دارد؟» افرادی که دارای شهرت هستند (کسانی که پربیننده ترین صفحات را دارند) و «کاربران مشهور ایرانی در اینستاگرام، چه استاندارد مشترکی را رعایت و چه هویتی را از خود بازنمایی می کنند؟» در این مقاله، از روش تحلیل نشانه شناسی استفاده شده است. همچنین ضمن کاربست و بهره گیری از نظریه های ” نشانه شناسی عکس“ رولان بارت، ”بازنمایی رسانه ای“ استوارت هال، ” تمایز“ پیر بوردیو، ” هویت شبکه ای“ مانوئل کاستلز و ”برندسازی شخصی“ جان آنتونیو، برخی از عکس های منتشر شده از سوی کاربران مشهور ایرانی، واکاوی شده است. تحلیل موردی 8 عکس برگزیده از میان 100 صفحه عکس اینستاگرامی کاربران با بیش از 30 هزار دنبال کننده، در بازة زمانی سه ماهة آخر سال 1394 و سه ماهة نخست سال 1395 که کاملاً هدفمند انتخاب شده، مؤید وجود شاخص های عمومی و مشترک در بازنمایی هویت کاربران مشهور ایرانی در اینستاگرام است که برای بازنمایی متفاوت از خود، نسبت به دیگران هم رده و یا بیان ویژگی خاص فردی، به عامل اصلی هویت یابی مجازی آنها نیز، تبدیل شده است
مقایسه وضعیت خودبرندسازی و مهارت های ارتباطی دانشجویان رشته تربیت بدنی با سایر رشته ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق مقایسه وضعیت خودبرندسازی و مهارت های ارتباطی دانشجویان رشته تربیت بدنی با دانشجویان سایر رشته های منتخب بود. روش تحقیق از نظر استراتژی توصیفی و از نظر مسیر اجرا پیمایشی بود. جامعه آماری تحقیق شامل دانشجویان دانشگاه های کشور بودند که بر اساس تعداد جامعه نامحدود بر اساس جدول مورگان تعداد کفایت 384 نمونه انتخاب شد که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای و به تعداد 390 پرسشنامه به نسبت مساوی بین دو گروه دانشجویان رشته تربیت بدنی و سایر رشته ها توزیع شد و به ترتیب با تعداد 188 و 193 پرسشنامه (مجموع 381 مورد) بازگشت شد. ابزار اندازه گیری، شامل پرسشنامه سنجش وضعیت خودبرندسازی از طریق مهارت های ارتباطی و پرسشنامه تعیین موقعیت برند شخصی (قاسمی، 1394) بود که پس از تأیید روایی و پایایی مجدد مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد که در مجموع، وضعیت خودبرندسازی و مهارت های ارتباطی نمونه آماری تحقیق، در حد متوسط است. در زمینه مهارت های ارتباطی و موقعیت برند شخصی، بین دانشجویان تربیت بدنی و سایر رشته ها اختلاف معنی دار وجود دارد و میانگین گروه تربیت بدنی نسبت به سایر رشته ها کمتر است. همچنین میانگین مهارت های ارتباطی و خودبرندسازی دانشجویان تربیت بدنی، هر دو پائین تر از متوسط است.
شناسایی ابعاد و مولفه های برندسازی شخصی کارمند با روش آمیخته (مطالعه موردی: صنعت بیمه ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برندسازی شخصی کارمند به عنوان یک مفهوم کلیدی برای موفقیت شخصی و سازمانی لازم و ضروری است. بدین منظور این تحقیق به دنبال شناسایی ابعاد و مولفههای برندسازی شخصی کارمند میباشد. این پژوهش از نظر هدف از نوع مطالعات توسعهای-کاربردی به شمار میرود که از نظر گردآوری دادهها از نوع توصیفی و از نظر قطعیت دادهها از نوع اکتشافی است. روش پژوهش آمیخته یا ترکیبی میباشد. روش کیفی و کمی مورداستفاده به ترتیب تحلیل مضمون و پیمایش است. جامعه آماری در بخش کیفی متون مرتبط با موضوع تحقیق و در بخش کمی کارشناسان، سرپرستان، مشاورین، معاونین و مدیران فعال حوزههای مختلف صنعت بیمه در شهر تهران بودند. ابعاد و مؤلفههای برندسازی شخصی کارمند از 28 منبع استخراج گردید. نتیجه بررسی و تحلیل ادبیات، استخراج 55 شاخص یا معرف، 6 مولفه و 2 بعد بود. بر همین اساس برندسازی شخصی کارمند دارای دو بعد فردی و بینفردی بوده که بعد فردی شامل مولفههای دانش، مهارت و توانایی، شخصیت و نگرش بوده و بعد بینفردی مولفههای هوش عاطفی، تصویرسازی ذهنی (تاثیرگذاری) و تعامل اجتماعی را دربرمیگیرد. در بخش کمی روایی محتوایی پرسشنامه توسط 30 نفر از خبرگان مورد تایید قرار گرفت. برای تحلیل دادههای حاصل از پرسشنامه تناسبسنجی از مدلسازی معادلات ساختاری و نرمافزار Pls استفاده شد و نتایج آن نشان داد که الگوی ابعاد و مولفههای برندسازی شخصی کارمند از برازش مطلوبی برخوردار است.
راهبردهای برندسازی از نگاه متخصصان برندسازی و کارآفرینی در شبکه اجتماعی اینستاگرام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه سال ۳۱ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۱۲۰)
5 - 26
حوزههای تخصصی:
تفاده روزافزون از شبکه اجتماعی اینستاگرام و تأثیر آن بر ارتباط ها و تعامل ها، فرصت های جدیدی را در استفاده از این شبکه، جهت برندسازی شخصی ایجاد کرده؛ به طوری که می تواند ابزاری برای تعامل و رشد کسب و کار شود. بنابراین کارآفرینان از طریق اینستاگرام، به راحتی و با استفاده از راهبردهای برندسازی، می توانند با کاربران ارتباط برقرار کرده و به معرفی خود و سودآوری بپردازند. از این رو، اینستاگرام با توجه به کم هزینه بودن و دسترسی آسان به مخاطبان و بازارهای هدف، ابزار بسیار مناسبی برای کارآفرینان خواهد بود و ارائه راهبردهای برندسازی شخصی، با استفاده از این ابزار، می تواند در بهبود و توسعه کسب و کار کارآفرینان بسیار مؤثر باشد. لذا پژوهشگر با هدف تبیین راهبردهای برندسازی شخصی کارآفرینان در شبکه اجتماعی اینستاگرام، در پی آن است تا با بهره گیری از روش تحلیل محتوای کیفی راهبردهای برندسازی شخصی، کارآفرینان را در شبکه اجتماعی اینستاگرام شناسایی کند. در این پژوهش با نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی ( Snowball Sampling )، 20 نفر از کارآفرینان و خبرگان برندسازی انتخاب شدند. به منظور افزایش اعتبار داده ها، انتخاب مشارکت کنندگان با حداکثر تنوع انجام شد. مشارکت کنندگان، کارآفرینان صاحب اطلاع در گروه های مختلف شغلی و متخصصان برندسازی شخصی بودند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه و مصاحبه های عمیق نیمه ساختار یافته و نرم افزار اطلس تی آی ( Atlas TI ) بود. مصاحبه ها تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. طبق خروجی حاصل از تحلیل داده ها از طریق کدگذاری باز، 15 مقوله و 4 بعد بازاریابی، هویت سازی، رقابت و مهارت های ارتباطی به عنوان راهبردهای برندسازی شخصی کارآفرینان در اینستاگرام شناسایی شدند.
شناسایی مؤلفه های تقویت برند شخصی اعضای هیئت علمی دانشگاهها؛ راهبرد نوین اعتلای سرمایه های فکری نظام آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
از آنجا که رقابت دانشگاهها در سالهای اخیر فزونی یافته و آنها به برندسازی روی آورده اند و نیز یکی از عوامل مهم برند دانشگاهها، برند اعضای هیئت علمی آنهاست؛ هدف محقق در این پژوهش، بررسی و شناسایی عوامل مؤثر بر برندسازی شخصی اعضای هیئت علمی در دانشگاههای ایرانی بود. روش: برای انجام تحقیق، از روش پیمایش دلفی استفاده شده است و ابزار گردآوری داده ها از طریق پرسشنامه و در سه راند از 20 نفر اعضای هیئت علمی در رشته های مختلف، با سوابق متفاوت بوده است. تجزیه و تحلیل اطلاعات بعد از هر راند صورت گرفت و مجدد برای اعضای پنل ارسال شد و تا رسیدن به اجماع ادامه پیدا کرد. نمونه گیری با بهره مندی از تکنیکهای هدفمند و گلوله برفی صورت گرفت. یافته ها: برندسازی شخصی اعضای هیئت علمی دانشگاه، شامل ابعاد دانشی(تخصص)، روان شناختی(ویژگی های شخصیتی)، ارتباطی(شبکه سازی در حوزه دانشی و عمومی)، سرشناسی(شناخته شده بودن در حوزه دانشی، رسانه ای و عمومی) و کنشی(فعالیتهای داوطلبانه در حوزه مسئولیت اجتماعی) است. در صورت به کارگیری مدل می توان انتظار افزایش کارکرد گروه مرجع اعضای هیئت علمی دانشگاههای کشور و به تبع آن، افزایش کارایی نظام آموزشی و پژوهشی را داشت. نتیجه گیری: بلوغ در پرورش سرمایه های انسانی که یکی از آنها بهبود نشان شخصی اعضای هیئت علمی است، می تواند زمینه لازم را در راستای بهبود عملکرد دانشگاه متناسب با نیازهای محیطی ایجاد کند.
برندسازی شخصی برای پزشکان، ضرورت ها و اهمیت
حوزههای تخصصی:
در محیطی کاملا تخصصی، هر فرد حرفه ای با هر تخصصی باید کمپین بازاریابی قوی و یک پارچه ای برای خود داشته باشد. این کمپین بایستی موقعیت وی را روشن کند و او را واجد شرایط مورد نظر مشتریان خدمات این زمینه ی تخصصی سازد. برند شخصی چیزی است که فرد را از گم نامی حرفه ای نجات می دهد و وی را در دایره ای خاص یا به علتی خاص نمایان می سازد. جلد مهم است، اما محتوی ضروری است؛ زیرا این محتوی است که حرف آخر را در مورد یک خدمات یا محصول می زند. در حوزه ی پزشکی، ابهت، اعتبار و شهرت یک پزشک می تواند عنوانی برازنده و برجسته پیش روی مشتریان باشد که در برابر عواملی نظیر تحولات نظام سلامت رومانی و مهم تر از آن وجود بخش های خدمات درمانی خصوصی می ایستد. بر خلاف دیگر انواع خدمات، بخش خدمات درمانی از جمله پزشکان، با هر تخصصی، دارای یک ویژگی خاص است. در این بخش مشتریان، افراد را تنها از دیدگاه ادراکی ارزیابی می کنند و تعداد کمی از آن ها صلاحیت لازم را برای انجام ارزیابی عینی دارند.
نقش پویایی و فعالیت های اجتماعی در برندسازی شخصی
حوزههای تخصصی:
برندسازی شخصی یک پدیده به سرعت در حال رشد بوده که در اکوسیستم های چند ذینفعی رخ می دهد. این مقاله یک چارچوب مردم شناسی از صنعت صخره نوری (کوهنوردی) در آمریکا و اروپا را به منظور نشان دادن این موضوع که چگونه ذینفعان اقدامات برندسازی شخصی کوهنوردان حرفه ای را فعال کرده و شکل می دهند ارائه کرده است. یافته های این مطالعه نشان داد که برند سازی شخصی یک شیوه ی اجتماعی مهم بوده که در آن ذینفعان، سه نوع منابع را به منظور تشریح برندهای شخصی ارائه می کنند: منابع مادی، منابع اطلاعاتی و منابع نمادین. علاوه بر این، شش کنوانسیون مهم که روابط ذینفعان را کنترل کرده و امکان انتقال منابع را فراهم می آورند، شناسایی و تئوری سازی شد. در نهایت، این یافته ها چارچوبی را به منظور آنالیز همکاری ذینفعان در برندسازی شخصی ارائه می کنند.
تأثیر ابعاد مبتنی بر مخاطب، تمایز، قابلیت، استراتژی و عملکرد بر موقعیت یابی برند شخصی (مورد مطالعه : مشارکت کنندگان دوره جامع و تخصصی برندینگ در سازمان مدیریت صنعتی)
منبع:
پژوهش های علوم مدیریت سال سوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۸
95 - 83
حوزههای تخصصی:
هدف: نام تجاری شخصی یکی از جدیدترین مباحث در زمینه برند سازی است. این بدان معناست که هر شخص با در نظر گرفتن اهداف داده شده خود و استفاده از استراتژی های مناسب می تواند مارک شخصی ثابتی داشته باشد. هدف این مطالعه بررسی چگونگی تأثیر ابعاد مبتنی بر مخاطبان محور ، تمایز ، قابلیت ، استراتژی و عملکرد بر جایگاه یابی برند شخصی بوده است. روش : پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی و ازنظر شیوه گردآوری اطلاعات، تحقیقی توصیفی – پیمایشی از نوع همبستگی است. جامعه آماری مشارکت کنندگان دوره جامع و تخصصی برندینگ در نیمه اول سال 1399 در سازمان مدیریت صنعتی در تهران که حجم نمونه 148 نفری از بین آن ها انتخاب و با پرسشنامه که روایی و پایایی آن تائید شده موردسنجش قرارگرفته است. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها جمعیت شناختی و استخراج شاخصه ای مرکزی از آمار توصیفی و نرم افزار24 SPSS و برای تجزیه وتحلیل آمار استنباطی از مدل معادلات ساختاری و از نرم افزار PLS3 Smart استفاده شده است. یافته ها: یافته های تحقیق حاکی از اثر مثبت و معنی دار متغیرهای ابعاد مبتنی بر مخاطبان محور ، تمایز ، قابلیت ، استراتژی و عملکرد بر جایگاه یابی برند شخصی دارد. نتیجه گیری: نتایج به دست آمده از این تحقیق بیانگر اثر قابل ملاحظه تأثیر ابعاد مبتنی بر مخاطبان محور ، تمایز ، قابلیت ، استراتژی و عملکرد بر جایگاه یابی برند شخصی بوده است.
فرایند برندسازی شخصی در صنایع فناوری اطلاعات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال ۹ بهار ۱۴۰۱ شماره ۲۹
188 - 214
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش به بررسی فرایند برندسازی شخصی در صنایع فناوری اطلاعات پرداخته شد. روش پژوهش از نوع کاربردی، با رویکرد اکتشافی - تبیینی و شیوه انجام کیفی است. جامعه آماری پژوهش شامل خبرگان و کارشناسان حوزه برندسازی شخصی در صنایع فناوری اطلاعات، است که به روش گلوله برفی هدفمند تعداد 12 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شد. در این پژوهش برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش تحلیل محتوا مبتنی کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی، بر اساس نظریه داده بنیاد استفاده شد. نتایج نشان داد، شایستگی های فردی از طریق ویژگی های فردی و تخصص (مهارت) و قابلیت های بازاریابی از طریق عناصر محصول، قیمت، کانال های توزیع، ترویج، کارکنان و فرایندها موجب شکل گیری اصالت برند در صنایع فناوری اطلاعات، می گردد؛ اصالت برند نیز موجب جایگاه یابی برند می شود. همچنین، زیرساخت ها از قبیل زیرساخت های فنی، حقوقی، فرهنگی و سیاسی به عنوان شرایط زمینه و تجزیه وتحلیل بازار هدف (مطالعه رقبا و مشتریان) به عنوان عوامل مداخله گر بر جایگاه یابی برند تأثیر گذاشته و درنهایت موجب برندسازی شخصی در صنایع فناوری اطلاعات می گردد؛ بنابراین می توان گفت، برندسازی شخصی گسترده تر از برندسازی شرکتی است که تحت تأثیر عوامل و شرایط پیچیده ای بوده و صرفاً یک فرآیند بازاریابی حرفه ای محسوب نمی شود
طراحی الگوی برندسازی شخصی کارمند در صنعت بیمه ایران با روش داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال ۹ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۰
139 - 179
حوزههای تخصصی:
برندسازی شخصی کارمند نقش مهمی در راستای نیل به توفیق روزافزون در فضای کسب وکار دارد. لذا پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی برندسازی شخصی کارمند در صنعت بیمه ایران انجام شده است. پارادایم پژوهش از نوع تفسیری و رویکرد آن، استقرایی می باشد. از نظر جهت گیری کلی از نوع مطالعات توسعه ای و به لحاظ ماهیت روش از نوع پژوهش های اکتشافی است. در این پژوهش از روش داده بنیاد نظام مند استفاده شد. جامعه آماری پژوهش اساتید دانشگاهی خبره در حوزه برندسازی و برندسازی شخصی و سرپرستان، مشاورین، معاونین و مدیران فعال در صنعت بیمه کشور در شهر تهران بودند که با مباحث برندسازی شخصی آشنایی داشتند. برای نمونه گیری از روش گلوله برفی استفاده شد که روشی غیر احتمالی است. کفایت نمونه گیری با روش نمونه گیری نظری محقق شد که پس از انجام مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 7 نفر از اساتید دانشگاهی و 18 نفر از خبرگان صنعت بیمه اشباع نظری حاصل و گردآوری داده ها متوقف گردید. یافته های پژوهش که بر اساس سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی به دست آمد، نشان داد که در مجموع 110 مفهوم از داده های گردآوری شده حاصل شد و از طریق کدگذاری تبدیل به 35 مقوله فرعی و در نهایت 6 مقوله اصلی در رابطه با موضوع اصلی پژوهش گردید. ابعاد برندسازی شخصی کارمند به عنوان مقوله محوری را می توان در 6 بعد جایگاه یابی برند شخصی کارمند، توانمندی ادراکی، توانمندی ارتباطی، توانمندی رفتاری، توانمندی حرفه ای – تخصصی و توانمندی اخلاقی یا ارزشی طبقه بندی کرد که برگرفته از 35 مفهوم می باشد.
بررسی مدل برندسازی شخصی در مکتب شهید سلیمانی
برندسازی شخصی، یک قدرت نرم است. افراد با درپیش گرفتن مدلی مناسب می توانند مسیر تعالی را هموارتر و سریع تر طی کنند. در پژوهش حاضر تلاش شده است مطالعات صورت گرفته در مکتب شهید سلیمانی بررسی شود تا بتوان با شناخت نگرش، مهارت ها و دانش شهید سلیمانی به ابعاد مدل برندسازی شخصی شهید سلیمانی دست بیابیم. این پژوهش از نوع کاربردی و شیوه بررسی بر اساس طرح تحقیق، توصیفی تحلیلی (اسنادی)، بر پایه روش فراترکیب انجام شده است. محقق پس از جمع آوری و تحلیل منابع، 35 مقاله حایز شرایط را به عنوان منبع انتخاب کرده و با استخراج 197کد، 17بعد و 6 مقوله به طراحی ابعاد مدل برندسازی شخصی در مکتب شهید سلیمانی و نتایج حاصل از آن در حوزه سازمانی پرداخته است. «شناخت فرهنگی اجتماعی»، «نگرش معنوی»، «مدیریت جهادی»، «بصریت دینی»، «شایستگی های شناختی و ادراکی» و «قدرت شناختی تحلیلی» ابعاد مدل برندینگ شخصی در مکتب شهید قاسم سلیمانی هستند که می توانند معرفی کننده الگویی موفق برای توسعه فردی و نمونه ای از سبک مدیریت جهادی برای تحقق «سلامت نظام اداری»، «خودبهسازی»، «آرمان گرایی»، «بهره وری منابع انسانی» و «بهینه سازی تصمیم گیری» باشند.
شناسایی عوامل تأثیرگذار بر برندسازی شخصی در فضای مجازی در حوزه سخنرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
پژوهش های پیشین نشان می دهد که همیشه راه برندسازی شخصی هموار نبوده و نمونه های شکست خورده بسیاری وجود دارد که نشان می دهد از مسیر درستی به برندسازی شخصی خود نپرداخته اند و تمام جوانب کار در نظر گرفته نشده است. در این پژوهش این مطلب موردبررسی قرار گرفت و به شناسایی عوامل تأثیرگذار بر برندسازی شخصی در فضای مجازی پرداخته شد. به منظور دستیابی به اهداف تعیین شده، دو فاز جمع آوری اطلاعات، متشکل از فاز کیفی و فاز کمی، به انجام رسید. در فاز کیفی با 30 نفر از افراد خبره در حوزه های برندسازی شخصی و فضای مجازی، مصاحبه عمیق صورت پذیرفت و با استفاده از روش تحلیل محتوا، تعداد 39 شاخص تأثیرگذار بر برندسازی شخصی در فضای مجازی، استخراج گردید. در ادامه و در فاز کمی، پرسشنامه ای محقق ساخته بر اساس شاخص های استخراج شده از فاز کیفی تدوین شد و در اختیار 392 پاسخگو قرار گرفت. سپس با استفاده از روش تحلیل عاملی اکتشافی، شاخص های استخراج شده در قالب 9 مؤلفه تأثیرگذار بر برندسازی شخصی در فضای مجازی، تقلیل یافتند و به عنوان عوامل تأثیرگذار بر برندسازی شخصی در فضای مجازی معرفی شدند. این 9 مؤلفه عبارت اند از: شناسایی خود و ارزش های خود، ایجاد اعتماد، شخصیت متمایز و کاریزماتیک، توصیف خود، توسعه دانش، استقامت، جذب فرصت ها، توجه به محیط و اصالت.
برندسازی شخصی هنرمندان و طراحان هنری؛ضرورت یا گرایش؟
حوزههای تخصصی:
برندسازی شخصی، امروزه به یک مهارت جدید و پرطرفدار برای تمامی متخصصان تبدیل شده است. شناخته شدن به کسب موفقیت در محیط کسب و کار شبکه ای کمک میکند. روابط شخصی و اعتبار بالا در اقتصاد شبکه ای حقیقی به هنرمندان جوان و طراحان هنری کمک میکند پله های ترقی را طی کنند. معمولا مردم برندسازی را با بازاریابی مرتبط میدانند، همچنین در ذهن ما معمولا برابر با شیوه های فروش "تحمیل کننده" و تهاجمی است. آنها بازاریابی را گیج کننده میدانند. این مقاله مشکل هنرمندانی را که اغلب تعریف هویت هنری و فردی برایشان دشوار است مورد بحث قرار میدهد. مخصوصا برای این افراد، مفاهیم برند شخصی و برندسازی کاملا غیرضروری به نظر میرسد. روش تحقیق این مقاله بر اساس مطالعات کتابخانه ای و اسنادی و همچنین با رویکرد تحلیلی و توصیفی صورت گرفته است. هدف این مقاله برجسته سازی این موضوع است که بر اساس تئوری های موجود، ایجاد هویت هنری مرتبط با مهارت برندسازی شخصی، برای موفقیت فردی در حرفه هنرمندان و طراحان هنری جوان امروز بسیار مهم است.در پایان به این اشاره می شود که چگونه برندسازی شخصی، می تواند به یک مهارت جدید و پرطرفدار برای تمامی متخصصان تبدیل شود و باعث ایجاد انگیزه برای رقابت با سایر برندها و نیز ایجاد تمایز با سایرین کمک کند بنابراین مهارت برندسازی شخصی مبتنی بر کشف خود و خودشناسی، برای هنرمندان جوان و طراحان هنری امروزی درجهت موفقیت فردی آینده آنها بسیار مهم است و برای همه هنرمندان به عنوان شبکهای از متخصصان که دارای مهارت و دانش خاص و منحصر به فرد هستند ضروری است.
شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر برندسازی شخصی مدیران شرکت های تجاری در شبکه های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال ۱۰ بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۳
213 - 258
حوزههای تخصصی:
ایجاد برند و برندسازی شخصی، به عنوان یک ابزار مدیریت استراتژیک و یکی از زمینه های رشد کسب وکارها و مدیران شرکت های تجاری به شمار می رود. بنابراین در درجه اول در این پژوهش، تلاش شد تا با شناسایی عواملی که می توانند در برندسازی شخصی مدیران شرکت ها ی تجاری نقش داشته باشند و در درجه دوم ، با اولویت بندی این عوامل و شاخص ها ی حاصل از آن ها، درجه اهمیت هریک از عوامل مشخص شود. پژوهش حاضر، از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ رویکرد، از نوع تحقیقات ترکیبی است؛ به طوری که پایگاه اطلاعات نهایی هر دو نوع اطلاعات کیفی و کمی را دربردارد. بنابراین در این پژوهش، عوامل مؤثر بر برندسازی شخصی از طریق مصاحبه با 1- مدیران شرکت های تجاری، 2-کاربران شبکه های اجتماعی و 3- نخبگان دانشگاهی مشخص شدند و سپس این عوامل، در مرحله دوم و با استفاده از نتایج مرحله اول، به صورت پرسشنامه ای محقق ساخته تهیه گردید و در اختیار افراد فوق قرار گرفت و نتایج به دست آمده در این مرحله، از طریق روش تاپسیس اولویت بندی و درجه اهمیت هر یک از عوامل و شاخص ها ی استخراج شده، با بهره گیری از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) مشخص گردید. با استفاده از نظرات خبرگان و اساتید روایی درونی آن موردتأیید قرار گرفته و پایایی ضریب آلفای کرونباخ پرسشنامه، بالای 94/0 محاسبه شد که موردقبول می باشد. براساس نتایج به دست آمده از پژوهش، عوامل مؤثر بر برندسازی شخصی مدیران شرکت ها ی تجاری در شبکه ها ی اجتماعی شامل:1- عملکرد سازمانی، 2- دانش، مهارت و هوش مدیریتی، 3- ارتباطات برون سازمانی، 4- ویژگی ها ی جمعیت شناختی، 5- داشتن چشم انداز شخصی، 6- ویژگی ها ی شخصیتی، 7- مهارت ها ی رهبری، 8- مهارت ها ی شبکه اجتماعی، 9- عوامل فرهنگی اجتماعی، 10- توجه به مخاطبین و 11- توجه به محتوا هستند که از بین این عوامل، داشتن چشم انداز شخصی دارای بیشترین تأثیر و عامل ویژگی ها ی جمعیت شناختی، دارای کمترین تأثیر می باشد.
تاثیر برندسازی شخصی سیاستمداران بر قصد شهروندان تهرانی به رأی دهی در انتخابات ریاست جمهوری در چارچوب بازاریابی سیاسی (مورد مطالعه : جمعیت پیشرفت و عدالت ایران اسلامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازاریابی سیاسی در دهه های اخیر به عنوان ابزار تحقق پیروزی در انتخابات کاربردی دوچندان یافته است؛ به گونه ای که پیروزی جریان های سیاسی در انتخابات تا حد زیادی به استفاده مؤثر این گروه ها از مدل های بازاریابی سیاسی برمی گردد. هدف اصلی تحقیق حاضر، بررسی تأثیر برندسازی شخصی سیاستمداران بر قصد شهروندان به رأی دهی در انتخابات ریاست جمهوری در چارچوب بازاریابی سیاسی می باشد. ازاین رو، داده های مربوط به 392 شهروندان تهرانی به روش غیر احتمالی در دسترس مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفته است. جهت جمع آوری داده ها، از پرسشنامه استاندارد که روائی و پایائی آن مورد تأیید قرار گرفته است، استفاده گردید. از تکنیک معادلات ساختاری برای آزمون فرضیه استفاده شد و نتایج حاصل نشان داده است که برندسازی شخصی با توجه به نگرش شهروندان با ضریب 17 درصد بر قصد رأی دادن آنها تأثیر معنی داری دارد. در حالی که برندسازی شخصی با توجه به اعتبار ادراک شده از سوی شهروندان با ضریب 58 درصد بر قصد رأی دادن آنها تأثیر معنی داری دارد.
راهبردهای استفاده از اینستاگرام برای توسعه برندسازی شخصی و موفقیت شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف:تحقیق حاضر با هدف تعیین راهبردهای استفاده از شبکه اجتماعی اینستاگرام برای توسعه برندسازی شخصی وموفقیت شغلی انجام شده است.روش پژوهش:پژوهش حاضر، با روش آمیخته انجام گردیده است. بخش کیفی مصاحبه عمیق با 17نفر از صاحب نظران حوزه برندسازی صورت گرفت. تحلیل داده ها با روش گراند تئوری انجام شده است،بخش کمی با استفاده از ابزار پرسشنامه محقق ساخته ، 392 نفر از فعالان حوزه برندسازی شخصی در شبکه اجتماعی اینستاگرام به صورت در دسترس انتخاب ومورد نظرخواهی قرارگرفته اند.یافته ها:یافته های تحقیق دربخش کیفی با120 کد اولیه و 28 مقوله فرعی ارائه شده است، راهبردهای استفاده از شبکه اجتماعی اینستاگرام در برندسازی شخصی وشغلی در 5 مقوله فرعی (توسعه برند، دستیابی به مخاطبان گسترده ، سهولت برقراری ارتباط وتعامل با مخاطبان ، عدم محدودیت مکانی وزمانی برای توسعه تجارب و کسب کار) تبیین گردید. شاخص های استفاده از اینستاگرام در برندسازی شخصی وشغلی در قالب 6 مقوله فرعی (بازاریابی محتوایی، امکان اعتبارسنجی، استفاده از شخصیت ها، وامکان بازنشرمحتوا) شناسایی شد، بسترها و زیرساخت های استفاده از اینستاگرام در برندسازی شخصی وشغلی در قالب 3 مقوله فرعی (لزوم فراهم کردن زیرساخت های قانونی، تجهیزات و امکانات سخت افزاری ونرم افزاری) دسته بندی گردید. موانع و عوامل مزاحم در استفاده از اینستاگرام در برندسازی شخصی وشغلی نیز تحت 4 مقوله فرعی (مناسب نبودن زیرساخت ها، تهدیدات امنیتی، عدم وجود درگاه های پرداخت و فقدان حمایت های قانونی) ساماندهی شد. همچنین راهبردهای مناسب در استفاده از شبکه اجتماعی اینستاگرام در برندسازی شخصی وشغلی در قالب 6 مقوله فرعی (استفاده از ظرفیت های ارتباطی و اطلاع رسانی فضای مجازی، اعمال مدیریت برند، مخاطب محوری ، هویت سازی و خلاقیت) ارائه گردید و در پایان پیامد های حاصل از استفاده از شبکه اجتماعی اینستاگرام در برندسازی شخصی وشغلی در قالب 4 مقوله فرعی (تثبیت ومعرفی برند ، توسعه کسب و کار، بهبود روابط با مشتریان) ارائه وتبیین شد. در بخش کمی نیز 392 نفر از فعالان وصاحبان حوزه برندسازی شخصی وشغلی در شبکه اجتماعی اینستاگرام با استفاده از پرسشنامه بسته مورد مطالعه قرار گرفتند. یافته های بخش کمی نشان داد،بین متغیر شبکه های اجتماعی اینستاگرام با برندسازی شخصی و موفقیت شغلی به ترتیب با ضرایب مسیر 0/895، 0/647 و 0/250 رابطه معناداری وجود دارد. همچنین شایستگی های فردی با ضریب مسیر 0/326 و 0/215 به ترتیب با متغیرهای برندسازی شخصی و موفقیت شغلی و برند سازی شخصی نیز با ضریب مسیر 0/525 با موفقیت شغلی تاثیر معناداری دارد. همچنین نقش میانجی شایستگی های فردی و برندسازی شخصی و موفقیت شغلی در رابطه با شبکه های اجتماعی اینستاگرام مورد تایید قرار گرفت. بین متغیر اینستاگرام با برندسازی شخصی و موفقیت شغلی به ترتیب با ضرایب مسیر 0/895، 0/647 و 0/250 رابطه معناداری وجود دارد. همچنین نقش میانجی شایستگی های فردی و برندسازی شخصی و موفقیت شغلی در رابطه با اینستاگرام مورد تایید قرار گرفت.نتایج:نتایج حاصل از این پژوهش دردو بخش کیفی وکمی نشان داد، استفاده از شبکه اجتماعی اینستاگرام با توجه به قابلیت ها وکارکردهای آن بویژه در حوزه کسب وکارهای اینترنتی نقش مهم وتاثیرگذاری برای توسعه برندسازی شخصی وموفقیت شغلی ایفا می کند.