فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۲۱ تا ۲۴۰ مورد از کل ۶٬۵۰۷ مورد.
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
543 - 565
حوزههای تخصصی:
این مقاله سعی در بررسی نسخه هایی مصور از آثار شکسپیر داشته که تصاویرشان از گراوور فلز به چاپ رسیده بودند تا تعیین کننده ترین عواملی که بر نحوه درک شخصیت های زن در نمایشنامه تأثیر می گذارند را بیابد و به این سوال پاسخ دهد که «شاخصه ی تصویرسازی ویکتوریایی زنان در ویراست های شکسپیر چه بوده است؟». از آنجایی که انواع پیشرفته ی گراوور همچون گراوور فولاد، گراوور طرح کلی، گراوور نقطه چینی، داگوئروتایپ و فتوگراوور از تکنیک های اصلی بازتولید تصاویر در دوره ویکتوریا به شمار می رفتند، نشان دادن زنان شکسپیر به عنوان پیرامتن های زیباشناختی نسخه های چاپ شده ی قرن نوزدهم، انتخابی هنری بود که لایه ای از جذابیت غیر متنی را به نمایشنامه ها اضافه کرده و کیفیت خوانش و درک هرمنوتیکی مخاطب از کاراکترها را بهبود می بخشید. به دیگر سخن، هنرمندان با به تصویر کشیدن قهرمانان زن شکسپیر به شیوه های بصری جذاب، به دنبال تأکید بر زیبایی، قدرت و پیچیدگی آن ها بودند. لذا تصاویر در این نسخه ها به خوانندگان امکان تفسیر غنی تری از کاراکترها ارائه داده و به طور بالقوه بر درکشان از شخصیت های نمایشنامه تأثیر می گذاشتند. همچنین در این عصر، تصاویر از تاکید بر ارتباط مفهومی و معناشناختی تصاویر زنان با متن که در قرن هجده رایج بود، به صرفا بازنمایی زیبایی زنان رسید. شایان ذکر است که برای توصیف کامل این روند، بر نظریات ویلیام جان توماس میچل در مورد اهمیت نمایش بصری متن های ادبی تکیه خواهد شد.
تبیین ایده در دست نگاره های هنری زنان براساس باور معرفت شناختی علمی با نقش میانجی بار شناختی در آموزش طراحی معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
61 - 84
حوزههای تخصصی:
روند طراحی در معماری، یکی از برنامه های درسی رشته معماری است که در سطوح متفاوت آموزشی تدریس می شود. برای برنامه ریزی مطلوب آموزشی، شناسایی متغیرهای مرتبط با آن ضروری است. از جمله متغیرهای مرتبط با روند و شیوه طراحی، باورهای معرفت شناسی و بار شناختی فراگیران است. هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه باورهای معرفت شناختی علمی و بار شناختی با دست نگاره در روند طراحی دانشجویان معماری است. این پژوهش با رویکرد ترکیبی کمی (روش توصیفی-همبستگی) و کیفی (تحلیل نمونه دست نگاره های دانشجویان) انجام گرفت. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دختر رشته معماری در دانشگاه های همدان است. نمونه مورد نظر به تعداد 120 نفر به شیوه دردسترس انتخاب شدند. از پرسشنامه های باور معرفت شناسی علمی، بار شناختی و مقیاس ارزیابی ایده در دست نگاره طراحی استفاده شد. داده های پژوهش با روش آمارتوصیفی (میانگین، انحراف معیار و آماره های کجی و کشیدگی توزیع متغیرها) و آمار استنباطی (همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر با محاسبه پیش فرض های آن) تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان می دهد بین باورهای معرفت شناسی علمی و بار شناختی با ایده در روند طراحی دانشجویان معماری رابطه وجود دارد و چارچوبی را برای تشخیص و تشریح روابط نظری بین مؤلفه های باورهای معرفت شناختی علمی، بار شناختی و شاخصه های دست نگاره ها فراهم کرده است. درنتیجه باور معرفت شناختی علمی و تعادل شناختی یا بار شناختی مطلوب، تبیین و پیش بینی کننده خوبی برای سنجش ایده در دست نگاره دانشجو است.
سنخ شناسی مسائل زنان در نشریات گیلان دوره مشروطه (1285- 1304ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نشریات گیلانِ دوره مشروطه باور های فکری تقریبا هم مسیری را دنبال می کردند و مسلک مشروطه طلبی نشریات داخلی و خارجی فارسی زبان آن دوره را الگوی راه خود قرار داده بودند. یکی از حیطه های قابل توجه اکثر این نشریات توجه به مسائل بانوان در گیلان و نقد سازنده و ارائه راهکار در جهت بهبود اوضاع بود. هدف اصلی پژوهش حاضر که با روش مطالعه کتابخانه ای و براساس رویکرد توصیفی- تحلیلی صورت گرفته، سنخ شناسی مسائل زنان در روزنامه های گیلان دوره مشروطه (1285- 1304ه.ش) می باشد. نتایج تحقیق نشان می دهد روزنامه های متعددی از جمله نسیم شمال، جنگل، پرورش، طلوع، گیلان، آموزگار و فرهنگ در شماره های مختلف خودشان به بررسی وضعیت زنان در گیلان پرداخته اند. تعلیم وتربیت، مسائل بهداشتی، حقوق، استقلال، آزادی، برابری و امور فرهنگی بانوان بیشترین اشارات در حوزه بانوان را در این نشریات به خود اختصاص داده است. تعلیم وتربیت بانوان به دلایل متعددی از جمله لزوم ترویج آگاهی در طبقه نسوان به عنوان مادران آینده و جایگزینی تفکرات علمی به جای خرافه پرستی که زمینه ساز پیشرفت کشور بودند، بیشترین تاکید را دارد. از دیگر سو ارتباط با دیگر تفکرات و ممالک از جمله تجارت با اروپا، ارتباط سیاسی و اجتماعی با قفقاز و حضور اقلیت های مذهبی در بارورشدن دیدگاه های پیشرو تاثیرگذار بوده-است.
بررسی رابطه بین سقف شیشه ای و ارتقای شغلی کارکنان زن در واحدهای صنعتی شرکت سنگ آهن مرکزی بافق با نقش میانجی متغیر خود پنداره(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
121 - 133
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین سقف شیشه ای و ارتقای شغلی کارکنان زن در واحدهای صنعتی شرکت سنگ آهن مرکزی بافق با نقش میانجی متغیر خود پنداره می پردازد.
روش : ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش، پرسش نامه محقق ساخته بوده است. در بررسی روایی پرسش نامه ها، از نظرات خبرگان و تحلیل عاملی استفاده شد و بررسی پایایی از طریق آلفای کرونباخ پایا بودن آنها را آشکار ساخت. پژوهش حاضر با توجه به هدف و روش اجرای آن، توصیفی از نوع همبستگی و مبتنی بر معادلات ساختاری است. جامعه آماری زنان شاغل در شرکت سنگ آهن مرکزی بافق (با احتساب دفاتر تهران و یزد و سه چاهون) انتخاب شد. برای پیش بینی حجم نمونه یک مطالعه مقدماتی بر روی 30 نفر انجام شد و سپس با استفاده از داده های بدست آمده و محاسبات آن حجم نمونه تعیین شد. سپس حجم نمونه این پژوهش بوسیله نرم افزار SPSS و پس از تحلیل مقدماتی محاسبات مربوط به متغیرهای پرسش نامه سقف شیشه ای ارتقای شغلی و خودپنداره 150 نفر تعیین شد. به منظور جمع آوری داده ها از پرسش نامه محقق ساخته شامل 60 سوال و سه بخش پرسش نامه سقف شیشه ای، ارتقای شغلی و خودپنداره که در مقیاس پنج ارزشی لیکرت می باشد، استفاده شد.
یافته ها: نتایج حاصل آزمون های معادلات ساختاری هم زمان در نرم افزار PLS نشان داد که مؤلفه های سقف شیشه ای، ارتقای شغلی و خودپنداره کارمندان زن دو به دو با هم وابستگی دارند و مشخص شد تأثیر سقف شیشه ای بر ارتقای شغلی از طریق متغیر میانجی خودپنداره از برازش خوبی برخوردار است و سقف شیشه ای تأثیری معکوس و معناداری بر ارتقای شغلی از طریق عنصر خودپنداره کارکنان زن دارد.
نتیجه گیری: پیشنهاد می شود مدیران شرکت سنگ آهن در محیط کاری خود، جو بازتری را برای کارمندان زن ایجاد کنند تا این کارکنان بتوانند آزادانه نظرات و پیشنهادات و همچنین توانایی های بالقوه خود را ارائه دهند و با کارکنان دیگر مقایسه شوند و تبادل نظر داشته باشند و از این توانایی های خود درجهت ارتقای جایگاه خود و سازمان بهره مند شوند. به منظور تثبیت سطح خودپنداره کارمندان زن در این شرکت توصیه می شود دوره های آموزشی روان شناسی برگزار شود تا بانوان شاغل نسبت به ضعف و قوت های خود و چگونگی تثبیت و ارتقای خودپنداره اطلاعات لازم را کسب کنند، تا در انجام وظایف محوله خود دچار مشکل و ناتوانی نگردند.
تحلیل مدل زیستی-روانی-اجتماعی بر بروز سندرم روده تحریک پذیر در زنان: یک مطالعه مروری
حوزههای تخصصی:
در دهه ی گذشته، سندرم روده تحریک پذیر (IBS) از یک اختلال حرکتی ، به یک بیماری پیچیده که عوامل مختلفی را در بر می گیرد، به خصوص در زنان تبدیل شده است.برخی از این عوامل عبارتند از افزایش حساسیت در اندام های داخلی، تغییر در ارتباط بین سیستم عصبی روده و سیستم عصبی مرکزی و همچنین عوامل روانی و اجتماعی. شواهد فزاینده ای وجود دارد که نشان می دهد سابقه سوء استفاده و رویدادهای استرس زای زندگی در ایجاد سندرم روده تحریک پذیر زنان نقش دارند. تحقیقات خوشه بندی IBS را با مکانیسم های یادگیری اجتماعی یا عوامل ژنتیکی توضیح داده اند. این مطالعه مروری با تمرکز بر بیماران زن مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر (IBS)و بر اساس مدل زیستی-روانی-اجتماعی ، باورهای سلامت، ورزش ،عوامل استرس زاو عوامل محیطی را بررسی می کند.
پیش بینی آمادگی برای خیانت زناشویی بر اساس وجدان گرایی، رضایت از زندگی و استقلال خواهی زنان شاغل در بستر فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی فرهنگی زن سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۱
63 - 77
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، پیش بینی آمادگی برای خیانت زناشویی براساس وجدان گرایی،رضایت از زندگی و استقلال خواهی زنان شاغل در بستر فرهنگی بود.. جامعه آماری پژوهش تمامی زنان شاغل دستگاه های اجرایی شهرستان ارومیه در سال 1402 بود. نمونه پژوهش 267 نفر بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. ابزار پژوهش پرسش نامه آمادگی برای خیانت زناشویی دریگوتاس وهمکاران( 1999)، مقیاس رضایت از زندگی دینر و همکاران( 1985)، پرسشنامه شخصیت ده ماده ای رامستد و جان ( 2007) و مقیاس فردگرایی و جمع گرایی هوی (1988) بود. داده ها با استفاده از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد، وجدان گرایی و رضایت از زندگی با آمادگی برای خیانت زناشویی رابطه منفی معنی داشته و با استقلال خواهی رابطه مثبت و معناداری در زنان شاغل وجود دارد. هم چنین، نتایج نشان داد که سه متغیر وجدان گرایی ،رضایت از زندگی و استقلال خواهی توانایی پیش بینی 59 درصد از تغییرات آمادگی برای خیانت زناشویی را در زنان شاغل دارند. مطالعه حاضر، وجدان گرایی و رضایت از زندگی را به عنوان عوامل محافظت کننده و استقلال خواهی را به عنوان عامل خطرساز در مستعد کردن زنان شاغل به خیانت زناشویی گزارش می کند. بنابراین با توجه به هنجار فرهنگی، آگاهی عموم از علل و شرایط بروز آسیب های فرهنگی، اجتماعی وروانی خیانت، نقش مهمی در پیشگیری ازآن در جامعه ایفا می کند.
آثار حق زوجه نسبت به منع از عزل در روابط زناشویی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مسئله اصلی این پژوهش این است که حقوق جنسی زنان با اختصاص عاملیت قدرت به مردان در روابط زناشویی، مورد مناقشه مکاتب مدافع حقوق زنان قرار گرفته و برون داد آن، ارائه راهکارهایی ازجمله: منع ازدواج، ازدواج سفید یا ازدواج با هم جنس شده است. اما در جستجوی منابع اسلامی، راهکارهایی همچون تشریع حق زنان نسبت به منع عزل (بیرون ریختن منی هنگام انزال توسط شوهر) به دست می آید. این مقاله با روش اسنادی و به صورت توصیفی- تحلیلی، در پی بررسی آثار حق زوجه در منع از عزل، انجام شد. یافته های پژوهشی نشان می دهد که وجود مطالعات بین المللی در سال های اخیر، ناظر به آثار روابط جنسی کامل و ایجاد رضایت جنسی با انزال منی در رحم زوجه بدون توجه به وجود حق زن نسبت به عزل بود؛ درحالی که تدقیق و تحلیل متون اسلامی، از قرن ها پیش این نتیجه را به دست می دهد که اسلام با مشروعیت بخشی به حق زوجه نسبت به منع از عزل و مکلف نمودن شوهر به رعایت آن، اختصاص عاملیت قدرت در روابط زناشویی به شوهر را تحدید نمود. در نتیجه به حقوقی ازقبیل حق تکمیل لذت جنسی، حق باروری، حق حفظ سلامت جسمی و روحی زنان، لزوم حفظ و تقویت سلامت جنسی خانواده و جامعه و افزایش جمعیت مسلمانان، به عنوان برخی از آثار فردی، خانوادگی و اجتماعی حق زنان در عزل اشاره و تأکید کرده است.
فرا تحلیل عوامل مؤثر بر رفتار انحرافی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رفتار انحرافی به عملی خارج از عرف، هنجار، قانون و ارزش های مدون و غیرمدون اجتماعی گفته می شود که از مرزهای تعیین شده و استاندارهای مرسوم، عدول نموده و قواعد جمعی را نقض نموده است، امروزه میزان آسیب های اجتماعی در میان زنان روندی افزایشی داشته و بر این اساس هدف اصلی پژوهش مطالعه فراتحلیل عوامل مؤثر بر رفتار انحرافی زنان است. روش تحقیق از نوع فراتحلیل مرور سیستماتیک؛ دربازه زمانی 1381 الی 1403 از جامعه آماری 69 پژوهش؛ به روش نمونه گیری گلوله برفی بررسی 52 مقاله بر مبنای ملاک ورود و خروج انتخاب و با نرم افزار cma2 تحلیل شدند. نتایج نشان می دهد که عوامل اجتماعی (ازهم گسیختگی خانوادگی0.396r =، ضعف انسجام اجتماعی0.283 r =، تجربه خشونت خانوادگی0.145 r =، نظارت اجتماعی0.139 r =، تعامل با دوستان ناباب0.301 r =)؛ عوامل فرهنگی (تعلق مذهبی پایین0.402 r =، فقر فرهنگی0.308 r =، سبک زندگی پرخطر0.312 r =، سرمایه فرهنگی پایین0.176 r =، حضور در فضای مجازی0.225 r =)، عوامل روانی (احساس ناکامی0.511 r =، احساس بیگانگی0.143 r =، برچسب مجرمانه0.103 r =، شخصیت ضداجتماعی0.111 r =، احساس بی منزلتی 0.320 r =)؛ عوامل اقتصادی (پایگاه اقتصادی- اجتماعی0.199 r =، فقر0.176 r =، بیکاری0.361 r =، محرومیت نسبی0.263 r =) در گرایش زنان به رفتار انحرافی مؤثر بوده است.
سنخ شناسی زنان کارآفرین اجتماعی برمبنای صورتبندی نظام ارزش های شخصی؛ مورد مطالعه: زنان کارآفرین اجتماعی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«کارآفرینی اجتماعی» مفهومی بین رشته ای است که در رشته های مدیریت، اقتصاد، روان شناسی و جامعه شناسی مطرح شده و می تواند راهکار مناسبی برای حل مسائل اجتماعی و محرکی برای تغییرات اجتماعی و توسعه اقتصادی باشد. این نوع از کارآفرینان، نقش کلیدی در پیشبرد کارآفرینی اجتماعی دارند، ولی داده های کافی در مورد ارزش های شخصی آنها به ویژه در ایران موجود نیست. این پژوهش با به کارگیری رویکرد کیفی و تحلیل محتوایی مضامین مصاحبه های نیمه ساخت یافته با 17 کارآفرین زن، موضوع سنخ شناسی زنان کارآفرین اجتماعی تهران برمبنای صورتبندی نظام ارزش های شخصی را مورد واکاوی قرار داده است. بر همین اساس، یافته ها بیانگر این هستند که مهم ترین ارزش های زنان کارآفرین اجتماعی توجه به دیگران، ارتقا سطح زندگی دیگری، حفظ محیط زیست، خودرهبری، تمایل به تغییر، محافظه کاری و قدرت طلبی می باشد. این ارزش ها تناقض های موجود بین ارزش های فرد گرایانه و جمع گرایانه در این زنان را نشان می دهند. ارزش های فردگرایی و جمع گرایی در زنان کارآفرین اجتماعی نسبی می باشند و به تکوین خودآگاهی، اعتمادبه نفس، هدفمندی و عاملیت آگاهانه آنها کمک می کنند. بر اساس این ارزش ها، چهار سنخ از زنان کارآفرین اجتماعی محافظه کار، اقدام پژوه، معنابنیان، و کاسب شرافتمند قابل شناسایی است. این سنخ بندی چارچوبی برای درک محرک های انگیزشی و اخلاقی که زیربنای فعالیت های زنان کارآفرین اجتماعی است، فراهم می کند.
A Reproductive Rights: A Critical Study in International Human Rights Documents(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Human procreation and its various features are among the most important topics worldwide. One of the areas of this analysis deals with international human rights documents because these documents show international trends in reproductive rights. Therefore, this paper aims to prepare a venue to understand the definition, nature or entity, scope and content, right - holder and duty bearer, and the obligations of duty-bearers regarding others’ reproductive rights in international human rights organizations. The findings indicated there is no specific and agreed definition of reproductive rights in these human rights documents. The theories (Hohfeld’s theory about a right, the Will - Choice Theory, and the Benefit - Interest Theory) cannot justify the nature of reproductive rights well. There are many epistemological challenges regarding the content and the scope of these reproductive rights and related states’ obligations in those treaties, which made the realization of these reproductive rights difficult or even impossible.
پیش بینی رضایت زناشویی بر اساس راهبردهای تحقق انگیزه روانی بنیادین آشکار پیشرفت و مدیریت خود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فصلنامه فرهنگی - تربیتی زنان و خانواده سال ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۶
185 - 205
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش، بررسی نقش پیش بینی کنندگی انگیزه های روانی بنیادین آشکار پیشرفت و مدیریت خود در رضایت زناشویی بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی چندگانه بود. جامعه آماری، شامل زنان و مردان متأهل بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، تعداد 226 نفر(زنان: 126؛ %56)به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه های انگیزه های روانی بنیادین پیشرفت (کوول، 1999؛ MUT)، مدیریت خود (کوول و فورمان؛2004؛ SSI-K3) و رضایت زناشویی انریچ (فورز و اولسون (1989؛ ENRICH) به دست آمد. برای تحلیل داده ها، از آماره های توصیفی، همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی چندگانه استفاده شد. یافته های پژوهش بیانگر این است که انگیزه روانی بنیادین آشکار پیشرفت با راهبردهای یکپارچه و کنترل شده و مدیریت خود با مؤلفه های خودتنظیمی و استرس روزمره زندگی، نقش معناداری در پیش بینی رضایت زناشویی دارند. بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت انگیزه روانی بنیادین آشکار پیشرفت نقش مهمی در رضایت زناشویی دارند. همچنین استفاده از مهارت های مدیریت خود، رضایت زناشویی را پیش بینی می کند. بنابراین، روانشناسان حوزه خانواده و مشاوران زوج و پیش از ازدواج می توانند در جلسات خود، با بررسی و ارزیابی این متغیرها، به افزایش و بهبود رضایت زناشویی کمک کنند.
بررسی رابطه سبک های عشق ورزی و سبک های دلبستگی با سازگاری زناشویی زنان متأهل شاغل در آموزش و پرورش شهر تهران
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی رابطه سبک های عشق ورزی و سبک های دل بستگی با سازگاری زناشویی زنان متأهل شاغل در آموزش وپرورش شهر تهران بود. روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه زنان متأهل که در آموزش وپرورش شهر تهران در سال 1403 مشغول به کار می باشند را تشکیل دادند. روش نمونه گیری خوشه ای و تصادفی در دسترس بود. افراد نمونه پرسشنامه های نگرش به عشق (سبک های عشق ورزی) (هندریک و هندریک، 1986)، پرسشنامه دل بستگی کولینز و رید (1990) و پرسشنامه سازگاری (اسپانیر، 1976) را تکمیل نمودند. برای بررسی ارتباط بین متغیرهای پژوهش از روش همبستگی پیرسون و به منظور بررسی چگونگی این ارتباط از روش رگرسیون چند متغیره در آخرین ورژن نرم افزاری SPSS-28 تحلیل شد. نتایج نشان داد که بین سبک های دل بستگی با سازگاری زناشویی و همچنین بین سبک های عشق ورزی با سازگاری زناشویی زنان متأهل شاغل در آموزش وپرورش شهر تهران همبستگی معناداری وجود دارد. طبق یافته های پژوهش، بین سبک های عشق ورزی اروس، استروگ، پراگما، آگاپه با سازگاری زناشویی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد و بین سبک های عشق ورزی لودوس و مانیا با سازگاری زناشویی رابطه منفی و معناداری وجود دارد. با توجه به سطح معناداری، سبک های عشق ورزی اروس با ضریب تأثیر (284/0)، لودوس با ضریب تأثیر (14/0-)، استروگ با ضریب تأثیر (29/0)، پراگما با ضریب تأثیر (12/0)، مانیا با ضریب تأثیر (14/0-) و سبک دل بستگی ایمن با ضریب تأثیر (09/0) می توانند سازگاری زناشویی را پیش بینی کنند، ولی سبک عشق ورزی آگاپه و سبک های دل بستگی اجتنابی و اضطرابی قادر به پیش بینی سازگاری زناشویی نمی باشند.
مطالعه کیفی ادراک زنانه از وضعیت ترومای اجتماعی و پیامدهای آن (مورد مطالعه شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۶۰)
125 - 143
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف فهم درک زنان از وضعیت ترومای اجتماعی و پیامدهای آن بر زنان، صورت گرفت. ترومای اجتماعی به واقعیت اجتماعی و در عین حال به بازتاب های روانکاوانه تجارب فردی اشاره دارد. در این پژوهش، ترومای اجتماعی، به اختلال خرده نظام ها و آنومی های موجود در جامعه اشاره دارد که بازتاب های روانی نیز به دنبال دارد.
روش : روش مورد استفاده، روش کیفی از نوع نظریه زمینه ای است. به منظور جمع آوری داده ها با استفاده از نمونه گیری هدفمند و با رعایت حداکثر تنوع شرکت کنندگان و تا رسیدن به اشباع نظری با 14 نفر از زنان بالای بیست سال ساکن شهر تبریز در سال 1402 ، مصاحبه عمیق انجام شد. داده ها با استفاده از کدگذاری سه مرحله ای باز، محوری وگزینشی مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: مقوله هسته ترومای اجتماعی زنانه و مقولات اصلی و فرعی از میان داده ها، شناسایی شدند. یافته ها نشان داد که وضعیت ترومای اجتماعی در فهم زنان، با مقوله های اصلی خفگی ساختاری/نهادی، ناایمنی فضایی و خودکشی سلامتی، معنا می شود. آنچه از این پژوهش به عنوان نتیجه برآمد این است که زنان مشارکت کننده در این پژوهش، در قفس های ساختاری /نهادی اسیر شده و در میدان های خصوصی و عمومی خویش، احساس نا ایمنی می کنند و با بی توجهی ها نسبت به سلامت شان مواجه شده اند که نگاه مردسالارانه و ضعف اقتصادی شان این وضعیت را بغرنج تر کرده و آن ها را به بیماران روح و روان مبدل کرده و خود را قربانیان اجتماعی می دانند. آنها با وجود نا امیدی و روان رنجوری، فعالیت زنانه، آگاهی و مطالبه گری زنانه و ساختارشکنی را تنها راه نجات از این وضعیت می دانند.
آزمون مدلی برای تبیین اضطراب کرونا بر اساس معنای زندگی و سایبرکندریا: نقش واسطه ای سلامت معنوی در بین زنان خانه دار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شیوع بالای بیماری کرونا در جهان باعث شده است تا افراد زیادی از اضطراب ابتلا به آن رنج ببرند. پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی تبیین اضطراب کرونا براساس معنای زندگی و سایبرکندریا با نقش واسطه ای سلامت معنوی در زنان خانه دار انجام شد. روش پژوهش حاضر توصیفی – همبستگی مبتنی بر مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش کلیه زنان خانه دار شهر مشهد بود که از بین آنها نمونه ای به حجم 200 نفر با روش خوشه ای تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس معنا در زندگی استگر و همکاران، پرسشنامه سایبرکندریا مک آل روی و شولین، پرسشنامه اضطراب کرونا ویروس علی پور و همکاران و پرسشنامه سلامت معنوی پولوتزین و الیسون بود. به منظور تحلیل داده ها از روشهای همبستگی پیرسون و مدلیابی معادلات ساختاری (تحلیل مسیر) استفاده شد. نتایج آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که بین معنای زندگی با سلامت معنوی رابطه مثبت معنادار و با اضطراب کرونا رابطه منفی معنادار دارد. سایبرکندریا تنها با سلامت معنوی رابطه معناداری دارد. همچنین سلامت معنوی با اضطراب کرونا رابطه منفی معناداری دارد. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که سایبرکندریا و سلامت معنوی اثر مستقیم بر اضطراب کرونا دارد. معنای زندگی اثر مستقیم بر سلامت معنوی دارد. در نهایت نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که سلامت معنوی در رابطه ی بین معنای زندگی و سایبرکندریا با اضطراب کرونا نقش واسطه ای دارد.
بازنمایی هویت فرهنگی زنان و دختران درطرح جلد داستان های کودک کشورهای عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تصویرسازی جلد کتاب های کودکان به عنوان یک رسانه، نقش مهمی در انتقال مفاهیم فرهنگی ایفا می کند؛ تصاویری که می توانند هویت فرهنگی کودک را به صورت غیرمستقیم تقویت کنند.پژوهش حاضر در پی پاسخ به این سؤال است که هویت فرهنگی دختران و زنان در تصویرسازی جلد داستان های کودکان کشورهای عربی چگونه نمایش داده شده است. به این ترتیب با هدف شناخت هویت فرهنگی به ویژه هویت عربی دختران و زنان عرب زبان به بررسی جامعه آماری پرداخته شد. در این راستا 249 جلد کتاب داستانی از شش کشور عربی شامل مصر، عراق، لبنان، سوریه، عربستان سعودی و امارات متحده عربی برای گروه سنی ب مورد بررسی قرار گرفت. روش پژوهش، تحلیلی-تطبیقی است.نتایج نشان داد غنی ترین کشور در زمینه نمادهای تصویری فرهنگی امارات متحده عربی و ضعیف ترین کشور در این زمینه سوریه است. چهره دختران و زنان عرب در بیشتر تصاویر به چشم می خورد. همچنین نخل به عنوان نمادی از جغرافیای طبیعی به ویژه در انتشارات عراق، نماد مهمی از هویت عربی است. تزئینات نیز نقش مهمی در نمایش هویت اسلامی این کشورها داشته اند. زنان سالمند در طرح جلد اغلب انواع داستان محجبه هستند و حجاب یکی از بارزترین نمادهای تصویری است، اما این نماد در کشورهای لبنان و سوریه، در تمام گروه های سنی کم رنگ است. به نظر می رسد می توان به این نتیجه کلی دست یافت که هویت دختران و زنان روی جلد کتاب های کودک کشورهای عربی جامعه آماری پژوهش حاضر آمیزه ای از نمادهای هویت عربی و اسلامی است. اما بیش از همه بر نمادهای جغرافیایی و طبیعی تأکید شده است.
زمینه های روان شناختی و فرهنگی گرایش به بدحجابی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی فرهنگی زن سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۲
47 - 59
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی زمینه های روان شناختی و فرهنگی گرایش به بدحجابی زنان می باشد. جامعه آماری تمامی زنان استان اصفهان بود. روش نمونه گیری به صورت هدفمند با 27 شرکت کننده به صورت مصاحبه نیمه ساختار یافته انجام گرفت. روش پژوهش آمیخته از نوع طرح متوالی اکتشافی بود. جهت گردآوری داده ها با مراجعه به پژوهش های انجام گرفته مواردی از زمینه های روان شناختی و فرهنگی بدحجابی شناسایی شد و براساس آن پروتکل مصاحبه ، نیمه ساختاریافته تدوین شد. برای تحلیل داده ها از تحلیل کیفی وکمی استفاده شد. نتایج نشان داد که ابتدا 242 کداولیه به دست آمد و با ترکیب کدهای اولیه 187 مضمون پایه منتج گردید و با تلخیص مضامین در مرحله قبل، تعداد 13 مضمون سازمان دهنده شکل گرفت و در نهایت سه مقوله اصلی «پیشایند گرایشی»، «پیشایند کنشی» و «پیشایند بینشی» شناسایی شد. پیشایند گرایشی شامل تمایل به هویت مردانه، مدگرایی، تنوع طلبی، آزادی طلبی، ضعف حرمت خود و احساس حقارت و عقده بود. پیشایند کنشی شامل بحران های زندگی، سبک زندگی و تأثیر محیط بود. پیشایندهای بینشی شامل تصورات ناسازگارانه، ناآگاهی نسبت به فلسفه پوشش و ضعف معرفت دینی بود. به طور کلی پیشایندها زمینه ساز ایجاد مکانیزم های علّی می باشند که متناسب با هر پیشایند، مکانیزم مجزایی در فرد به کار گرفته می شود . مهم ترین بخش شکل دهنده پیامدهای بد حجابی در زنان مکانیزم ها می باشند. لازم به ذکر است که دین موجب فراهم شدن زمینه های روان شناختی و فرهنگی به عنوان اصلی ترین عامل تعیین کننده مکانیزم های هسته ای و علّی نقش مهمی در تبیین و اصلاح پیشایندهای بینشی دارد.
نقش گردشگری فرهنگی در سلامت روان و کارآفرینی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی فرهنگی زن سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۱
93 - 103
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش گردشگری فرهنگی در سلامت روان و کارآفرینی زنان بود. جامعه پژوهش تمام متون گردشگری می باشد. نمونه پژوهش متون مرتبط با گردشگری فرهنگی، سلامت روان و کارآفرینی زنان بود. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی است. جهت گردآوری داده ها، متون و منابع مرتبط با موضوع، از روش کتابخانه ای استفاده شد وسپس به تحلیل محتوای داده ها پرداخته شد.نتایج نشان که گردشگری فرهنگی از جمله فعالیت هایی است که قابلیت بالایی برای ایجاد سلامت روان، کارآفرینی و اشتغال برای زنان دارد. از نظر روان شناسی گردشگری و استفاد از اوقات فراغت باعث سلامت روان و تضمین سلامت انسان ها و ایجاد نشاط می شود. گردشگری فرهنگی ابزار موثر و قابل اعتمادی را برای توسعه اقتصاد فراهم می کند. در ارتباط با گردشگری فرهنگی ترکیبی از ارزش های فرهنگی، عوامل اقتصادی وکارآفرینی وجود دارد که باعث می شود این نوع از گردشگری ارزش بیشتری پیدا کند. افزایش خدمات و محصولات در قالب محرک های کارآفرینی، زنان توانمند را ترغیب نموده تا در راستای پاسخ به نیاز گردشگران برآیند. این فرآیند در صورت راهبری مناسب، منجر به توسعه ی فرهنگی ، کارآفرینی و اقتصادی خواهد شد.
بازشناسی مولفه های پایداری اجتماعی- فرهنگی در طراحی زنان معمار ایرانی (آثار منتخب سالهای1402-1382)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه زنان سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۵۰)
165-195
حوزههای تخصصی:
پایداری اجتماعی-فرهنگی از جمله مولفه های اصلی توسعه پایدار بوده و با توجه به اهمیت آن در معماری به منظور ارتقای توسعه اجتماعی و هویت فرهنگی جامعه، این پژوهش با هدف دستیابی به اهداف پایداری در آثار معماران زن ایرانی به دلیل توجه ویژه آنها به ارزش های اجتماعی-فرهنگی و نقش تعیین کننده ای که جنسیت از دیرباز در هویت اجتماعی و فرهنگی جامعه داشته، انجام شده است. مطالعه آثار برگزیده این معماران با رویکردی پایدار می تواند گامی موثر در شناخت و رفع مشکلات فرهنگی-اجتماعی باشد. ازاین رو مقاله حاضر به بررسی هشت اثر برگزیده معماران زن بنام ایرانی در فاصله سال های 1382 تا 1402 از منظر پایداری فرهنگی-اجتماعی می پردازد. روش تحقیق این مقاله تطبیقی-تحلیلی می باشد که پس از شناخت ضوابط و معیارهای پایداری اجتماعی-فرهنگی، ویژگی های آنها با بناهای منتخب با مقایسه تطبیقی، تحلیل می شوند. نتایج نشان می دهد که این بناها همگی بر اساس معیارها ی پایداری اجتماعی-فرهنگی با تأکید برعدالت وتوسعه اجتماعی، مشارکت شهروندان، بومی گرایی، ارتباط با طبیعت و هماهنگی با بستر طراحی شده اند. بررسی ویژگی های مذکور در آثار انتخابی می تواند به مثابه راهبردی در طراحی به منظور دستیابی به اهداف توسعه پایدار باشد.
نقش شاخص های پیکرسنجی و هوش معنوی در پیش بینی رضایت از تصویر بدنی در دختران جوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
127 - 138
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف نقش شاخص های آنتروپومتری و هوش معنوی در پیش بینی رضایت از تصویر بدنی در دانشجویان دختر انجام شد.
روش : در این مطالعه مقطعی، تعداد 349 نفر از دانشجویان دختر دانشگاه شاهد در سال تحصیلی 1401-1402 به عنوان نمونه شرکت کردند. شاخص های پیکرسنجی، هوش معنوی و تصویر بدنی ادراک شده آزمودنی ها مورد سنجش قرار گرفت. داده ها با استفاده از آمار توصیفی، آزمون همبستگی و رگرسیون خطی چند متغیره با روش گام به گام تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج نشان دهنده این بود که تصویر بدنی ادراک شده با شاخص توده بدنی (025/0=p)، دور کمر (006/0=p)، دور شکم (001/0=p)، دور لگن (017/0=p) و نسبت دور کمر به قد (004/0=p) همبستگی معکوس و معناداری داشت. بین هوش معنوی و تصویر بدنی ادراک شده نیز همبستگی مثبت معناداری وجود داشت (001/0˂p). همچنین، بهره هوش معنوی با بیش تر خرده مقیاس های تصویر بدنی ادراک شده (بجز، گرایش به ظاهر، گرایش به بیماری، وزن ذهنی و دلمشغولی با اضافه وزن) همبستگی مثبت و معناداری داشت (001/0˂p). نتایج رگرسیون خطی چندگانه نشان داد که بهره هوش معنوی بالاترین قدرت پیش بینی تصویر بدنی را به همراه داشت و میانگین تصویر بدنی ادراک شده به ازای یک واحد افزایش نمره هوش معنوی، 4/19 درصد بهبود می یابد.
حق زنان بر برابری دستمزد در آینه عدالت جنسیتی با تأکید بر نظام حقوقی ایران و اسناد بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
511 - 538
حوزههای تخصصی:
در عرصه جهانی، پیشرفت های قابل توجهی در پیشبرد حقوق زنان و مشارکت برابر آن ها در بازار کار و فعالیت های اقتصادی صورت گرفته است. بااین حال، درحالی که دستمزد برابر مردان و زنان به طور گسترده از سوی مراجع بین المللی تأیید شده، اجرای آن در عمل دشوار بوده است. طبق اعلان سازمان ملل، شکاف جنسیتی دستمزد در سطح جهانی حدود 20 درصد برآورد شده است. نابرابری دستمزد صرفاً موضوع مطرحی در حوزه عدالت جنسیتی نیست، بلکه موضوعی است که پیامدهای گسترده ای برای جوامع و اقتصاد آن ها دارد و از جمله اولویت های نظام بین الملل و کشورها برای تحقق توسعه است. با توجه به اهمیت پرداختن به جایگاه حق برابری بر دستمزد در نظام حقوقی بین الملل و ایران، در این پژوهش با تکیه بر اسناد و متون حقوقی، به این پرسش پاسخ داده می شود که آیا در نظام حقوق بین الملل و حقوق داخلی ایران، در خصوص حق بر برابری دستمزد، ضوابط مناسبی پیش بینی شده است. برآیند پژوهش حاکی از عملکرد نسبتاً مترقی نظام حقوقی بین الملل در به رسمیت شناختن حق و قاعده گذاری در این زمینه است، اما تحقق این برابری نیازمند اقدامات عملی مؤثر است. در حقوق ایران، این حق به موجب قوانین استخدامی و مقررات حاکم بر قراردادهای کار به رسمیت شناخته شده و بعضاً ضمانت اجرای مناسب تمهید شده است. بااین حال هنوز خلأهایی در این زمینه وجود دارد؛ بنابراین ضروری است برای پیشرفت در تحقق کامل این حق، کوشش های بیشتری شود.