مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
ظاهر و باطن
منبع:
میقات حج ۱۳۸۴ شماره ۵۴
حوزه های تخصصی:
جهان، انسان و قرآن داراى ظاهرى است و باطنى و این از معارف عمیق دینى و قرآنى و برخى روایات، برداشت و استفاده مى شود.
تمام اعمال انسان، غیر از پوسته ظاهرى، داراى عمق و باطن اند. شریعت نیز چنین است و باطن آن طریقت و حقیقت است.
در بخش دوم این نوشتار، به تبیین باطن تمامى منازل و مراحل حج پرداخته شده و اسرار احرام، طواف، نماز طواف، سعى، عرفات، مشعر و منا در ادامه آمده است.
در پایان نیز این نکته مورد تأکید قرار گرفته که «حج انفسى» توحید واقعى است.
مدلهای چند معنایی در تفسیر قرآن و کتاب مقدس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از دغدغه های مهم دین مداران و دین پژوهان، کشف معانی مقصود در متون دینی است. در مورد قرآن کریم و کتاب مقدس، دو کتابی که مورد توجه میلیارد ها نفر در گذشته و حال بوده و هست، بیشترین نظریه پردازی در ارتباط با شیوه های کشف معنا و مباحث زبان شناختی صورت گرفته است. اعتقاد به وحیانی بودن قرآن و کتاب مقدس سبب شده که بسیاری از مفسران در معناشناسی واژه ها، گزاره ها و حکایات، به معانیی فراتر از معانیِ متداول در کاربردهای بشری بیاندیشند. وجود بیش از یک معنا برای واژه ها یا گزاره های متن، از مباحثی است که در مورد این متون مطرح شده است. در برخی از علوم زبان شناختی همچون علوم ادبی، منطق و اصول فقه نیز درباره معنا و کیفیت استخراج معنا ازمتن و سایه های معناییِ متن و همچنین کاربرد لفظ در بیش از یک معنا مباحثی مطرح شده است.
در جوامع یهودی و مسیحی از زمانهای بسیار دور و بویژه در دوران موسوم به قرون وسطی، مدلهای گوناگون چند معنایی در تفسیر کتاب مقدس به کار گرفته می شده است. در تفسیر قرآن کریم نیز از دیرباز در روایات منسوب به پیامبر، صحابه و اهل بیت موضوع چند معنایی به گونه های مختلفی، مانند «تفسیر و تاویل»، «ظاهر، باطن، حد و مطلع»، و «عبارات، اشارات، لطایف و حقایق» آمده است.
در این مقاله ضمن اشاره به انواع مدل های چند معنایی در حوزه های مختلف از جمله منطق، اصول فقه، ادبیات، روایات و متون تفسیری، مدلهای چند معناییِ به کار برده شده را در تفسیر قرآن و کتاب مقدسِ یهودی- مسیحی مورد بررسی و مقایسه قرار داده و به ارزیابی آنها پرداخته ایم.
شریعت، طریقت و حقیقت از دیدگاه صوفیان عارف نما
حوزه های تخصصی:
بسیاری از اهل تصوّف و عرفان، واژة «شریعت» را در برابر «طریقت» و «حقیقت» نهاده و تفاسیر گوناگونی از آنها به دست داده اند. برخی این سه تعبیر را نام های گوناگون یا مراتب طولی یک واقعیت شمرده، بر جداییناپذیری آنها تأکید میورزند؛ اما دیدگاه دیگر ـ که بسیاری از صوفیان پرآوازه از آن جانبداری نموده اند ـ هر کدام، شریعت و طریقت را نردبانی بیش نمیدانند؛ به گونه ای که پس از رسیدن به بام حقیقت، نیازی به نردبان شریعت و طریقت باقی نمیماند.
بررسی و نقد دیدگاه های چندمعنایی آیات قرآن کریم
حوزه های تخصصی:
یکی از پرسش های مطرح در مورد واژگان و جملات قرآن کریم این است که آیا خداوند متعال همانند روش متداول متون بشری، در آن واحد، از هریک از الفاظ و جملات قرآن در یک معنا و مفهوم استفاده کرده است یا معانی متعددی را اراده نموده است؟
در این باره دیدگاه های متعددی در بین صاحب نظران و مفسران اسلامی مطرح است که مهم ترین و عمده ترین آنها چهار نظریه است.
نظریه صحیح بر آن است که چندمعنایی در لغت عرب و قرآن امکان پذیر بوده و واقع هم شده است. در این مقاله ضمن طرح دیدگاه صحیح، به رد و ابطال نظریات دیگر، با ارایه ادله متعدد، می پردازیم.
بررسی آیات ظاهر در نفی عصمت حضرت ابراهیم (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ظاهر برخی از آیاتی که در باره انبیا نازل شده است با عصمت آنان منافات دارد. برخی با استناد به ظواهر آیاتی که دارای عناوینی مانند: غفران و مغفرت الهی، ذنب، توبه، عفو و ... هستند، شبهاتی را درباره حضرت ابراهیم(ع) مطرح نموده اند؛ مانند: شبهه مشرک بودن پدر حضرت ابراهیم و طلب استغفار حضرت برای وی، شبهه دروغ گفتن حضرت، شبهه آرزوی آمرزش از گناهان توسط حضرت، شبهه شک داشتن نسبت به زنده شدن مردگان و شبهه شرک ورزیدن حضرت ابراهیم(ع). در این مقاله ضمن بیان این آیات و ذکر شبهات مطرح شده در باره حضرت ابراهیم(ع)، با استفاده از دیدگاه مفسران قرآن این شبهات بررسی و پاسخ داده می شود.
اختلاف سطوح روایات تفسیری واشارات اهل بیت علیهم السلام
حوزه های تخصصی:
احادیثی که در زمینه تفسیر قرآن کریم از معصومین علیهم السلام رسیده اند همه در یک سطح و جهت معنایی نیستند و از وجوه و سویه های معنایی مختلفی برخوردارند، به طوری که بعضی از روایات تفسیری (حتی در ذیل یک آیه) دارای تعابییر مختلف و حتی مضامینی به ظاهر متعارض با روایات دیگر در همین زمینه است و هر یک توضیحی از آیه ارائه نموده که گاهی با توضیح روایت دیگر در مورد آیه قابل جمع و یا سازگار نیست؛ اما ائمه علیه السلام خود به گوناگونی روایات خویش اشاره و تایید نموده اند که روایات آنها دارای معاریض کلام و بطن پذیرند و دارای سطوح مختلف معنایی هستند که به اقتضاء، سطوحی از بطون قرآن که به تناسب درک مخاطب، نوع سؤال و ... بیان شده است. روایات متعدد از ائمه علیهم السلام بر اهمیت شناخت سویه های مخفی سخنان اهل بیت علیهم السلام و ارزش فهم عمیق و درایت مراد روایات تاکید دارند. بنابراین شایسته نیست به محض بر خورد با روایات به ظاهر متعارضی در زمینه روایات تفسیری به دیده انکارو یا غلو به آن نگریست، بلکه باید با دقت و درایت به جهت فهم و درک روایت اقدام نمود. این تحلیل (اتهام غلوو جعل در بعضی از روایات صحیح) ناشی از عدم تفکیک آنها از حیث مراتب و حوزه های مختلف معنایی در قرآن و روایات است. قطعا دسته بندی و گونه شناسی روایات تفسیری و تقسیم این روایت به ظاهر و باطن یکی از راههای درک بهتر و صحیح تر روایات تفسیری معصومان علیهم السلام است.
الفاظ و معانی عرفانی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
ارتباط وثیق میان «لفظ» و «معنا» موجب می شود تا ذهن آدمی به سرعت از لفظ به معنا منتقل گردد و از این طریق انتقال معانی صورت گیرد. خاستگاه و ماهیت این ارتباط و گونه دلالت لفظ بر معنا، همواره مورد توجه بوده و اندیشمندان فراوانی را در هریک از حوزه های زبان شناسی، فلسفه زبان، روان شناسی، منطق، اصول و عرفان به خود مشغول داشته است.
در عرفان اسلامی نیز، از جمله مباحث زیربنایی و مهم، مباحث مربوط به زبان عرفان و به طور خاص بحث الفاظ و معانی عرفانی و رابطه میان لفظ و معنا، به ویژه در «نمادهای تصویری» عرفانی است. این بحث، هم برای علاقه مندان به مباحث نظری عرفان، هم برای اهل راه و سلوک و هم برای عرفان پژوهان، دارای اهمیت و بر مباحث بسیاری، مستقیم یا غیر مستقیم، اثرگذار می باشد.
ذکر این نکته ضروری است که تفاوت های ماهوی عرفان با سایر دانش های مبتنی بر حس و عقل موجب تفاوت های فراوانی در وضع و دلالت الفاظ و نیز بحث های پیرامونی آن، همچون حقیقت و مجاز و ... شده است که عدم توجه به این تفاوت ها، ریشه بسیاری از بدفهمی ها و مخالفت ها با عرفان بوده است. این نوشته بر آن است تا با بهره گیری از مبانی و کلمات اهل معرفت، به ویژه با تأکید بر اندیشه های دو حکیم و عارف جامع نگر معاصر؛ حضرت امام خمینی و آیت الله جوادی آملی، به سهم خویش، تصویری منسجم و سامانمند به این بحث مهم عرفانی ارائه دهد.
تطابق ظهور ملکی با حقیقت ملکوتی قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال بیست و دوم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲ (پیاپی ۸۶)
149 - 164
حوزه های تخصصی:
قاطبه دانشمندان مسلمان بر اساس دلالت آیات قرآن و بر پایه مبانی علمی، القای معانی و الفاظ قرآن را الهی دانسته اند.در مقابل، دیدگاه شاذی تنها القای حقیقت وحی و معانی آن را از سوی خدا، و گزینش الفاظ و واژگان وحیرا از سوی پیامبر می داند. به اقتضای این نظر، شخصیت پیامبر، تاریخ زندگی و احوال روحی او اعم از غم و شادی، در چگونگی انتخاب گزاره ها و واژگان وحی و اوج و حضیض آیات تأثیر گذار است. در این میان، معدودی قائل شده اند که برای قابل فهم کردن حقیقت متعالی وحی به اذهان مردم، پیامبر به ناچار در مورادی از دانش رایج در جامعه خود استفاده کرده است؛ دانسته هایی که چه بسا در ادوار بعدی و بر اساس پیشرفت علم بطلان آنها به اثبات رسیده است؛ در حالی که وی تنها مأمور ابلاغ وحی الهی بوده است. در این مقاله تبیین می شود که قرآن همانند همه موجودات عالم، مراتبی دارد که این مراتب کاملاً با یکدیگر تطابق دارند و در نتیجه، مرحله لفظی و ملکی قرآن بازتاب دهنده مرتبه ملکوتی آن است و بر مبنای اصل انطباق در همه مراحل، چیزی جز حق و صدق وجود ندارد. البته با این لحاظ که قرآن کلام وحی است و حقیقتی مستقل از وجود طبیعی پیامبر (ص) دارد.
خوانشی هستی شناختی از شاکله سازوارگی وحی و انسان در هندسه معرفتی صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از کارکردهای اساسی فلسفة ملاصدرا تفسیر عقلانی معارف الهی و تبیین فلسفی جایگاه انسان در دایرة هستی است که علاوه بر اینکه می تواند چشم انداز روشنی از نتایج و دستاوردهای حکمت متعالیه حاصل کند، زمینة بازسازی مدلی آنتولوژیک مبتنی بر اصول هستی شناختی صدرایی را در جهت فهم سازوارگی وحی و انسان فراهم می سازد. به همین دلیل نوشتار حاضر بر آن است که سازوارگی وحی و انسان در هندسة معرفتی صدرالمتألهین را بکاود و تصویری از هویت و چیستی این سازگاری ارائه کند. همچنین با رویکردی مسئله محور و با روش تحلیلی، ضمن طرح دقیق مسئله، به پردازش داده ها بپردازد و این ادعا را اثبات کند که در نگرش صدرایی نسبت وحی و انسان نه از سنخ تعارض و تقابل و نه از نوع تغایر و تمایز، بلکه از نوع سازواری است؛ خواهیم کوشید با تمایز قائل شدن میان رویکرد فلسفی، کلامی و عرفانی صدرالمتألهین از وحی، جایگاه وجودی انسان و وحی را در دایرة هستی بررسی کنیم و با رهیافتی فلسفی سعی کنیم ساحت های هستی شناختی سازوارگی وحی و انسان را در نمودهای گوناگون (هبوط و نزول، مراتب گوناگون وجودی، ظاهر و باطن، تفسیر و تأویل و اسماء الحسنی) متناسب با دیدگاه ملاصدرا تفسیر و تبیین کنیم، و به بیان ره آورد نگاه سازوار به این شاکلة وجودی در عرصة زندگی انسان بپردازیم.
درآمدی بر مبانی علوم قرآنی مرجعیت علمی قرآن از دیدگاه آیت الله معرفت
منبع:
مطالعات علوم قرآن سال اول پاییز ۱۳۹۸ شماره ۱
89 - 111
حوزه های تخصصی:
یکی از موضوعات مرجعیت علمی قرآن کریم، موضوع مبانی آن است. مرجعیت علمی قرآن مبانی متعددی دارد که یک بخش آن، مبانی علوم قرآنی است. برای پی بردن به مبانی علوم قرآنی مرجعیت علمی قرآن با توجه به دیدگاه های آیت الله معرفت، در این مقاله پنج موضوع علوم قرآنی که از کلیدی ترین موضوعات علوم قرآنی اند، همراه با میزان تأثیر هریک از آنها در مرجعیت علمی همراه با اشاره به دیدگاه های آیت الله معرفت بررسی می شود. این پنج موضوع عبارت اند از: ظاهر و باطن، تأویل، نسخ، تفسیر با سنت و اعجاز علمی قرآن و تحدی به آن. دیدگاه های آیت الله معرفت در این موضوعات بر گستره مرجعیت علمی قرآن تأثیرگذار است و موجب گسترش قلمرو مرجعیت علمی قرآن کریم می شود. این پژوهش از روش کتابخانه ای و به صورت توصیفی تحلیلی و کشفی صورت گرفته است. مرجعیت علمی قرآن نیازمند زیرساخت های نظری در حوزه علوم قرآنی است. مسائلی مانند: ظاهر و باطن، تاویل، نسخ و نسبت سنجی قرآن با سنت از کلیدی ترین مسائلی است که تأثیر اساسی بر خروجی مرجعیت قرآن دارد. ظاهرگرایی در تفسیر چالش های فراوانی برای مرجعیت علمی قرآن ایجاد می کند؛ اما پذیرش تأویل می تواند افق های گسترد ه ای را پیش روی مفسر باز کند. نظریه نسخ مشروط که آیت الله معرفت ارائه داده است، برخی آیات منسوخ را کارا کرده و اعتبار آنها را در ظرف زمانی و مکانی به شرط وجود شرایط می پذیرد و ظرفیت تطبیق پذیری آموزه های قرآنی را با متغیر های عصری بیشتر می کند.
دین از نگاه صوفیه
حوزه های تخصصی:
صوفیه همانند سایر آموزه هایشان که مبتنی بر وجود جهانی ورای جهان ظاهر است، برای دین نیز ظاهر و باطن قائل اند. از دید آنان ظاهر دین بدون باطن آن( معرفت شهودی) تنها پوسته ای بی ارزش است که صاحبش را به مقصد و مقصود نمی رساند. در کلام دینی ایشان همواره ظاهر و باطن، اصول و احکام و نظر و عمل به هم آمیخته است. آنها معنای حقیقی دین را یقین شهودی و خدمت به خلق می دانند و مخصوصا بر این جنبه ی دوم( خلق) بیشتر تاکید می کنند. در این نوشتار برآنیم که چهره ی حقیقی دین و دین داری را در نخستین متون نثر صوفیه نشان دهیم. برای انجام این پژوهش بر اقوال و آثار فارسی پنج تن از بزرگ ترین عارفان قرون دوم تا پنجم هجری تکیه داشته ایم: بایزید بسطامی، ابوالحسن خرقانی، ابوسعید ابوالخیر، امام محمد غزالی و عین القضات همدانی.
چیستی،چرایی و چگونگی زبان قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله زبان قرآن در دهه های اخیر مورد توجه اندیشمندان و قرآن پژوهان قرار گرفته است و مبحثی است نوپدید که در گذشته هم برخی ابعاد آن در قالب عناوین دیگری طرح شده،امّا امروزه به دنبال مباحث فلسفه دین و به تبع آن «زبان دین» این بحث مورد کاوشهای متعددی قرار گرفته است. مراد از زبان در این مبحث شیوه تفهیم وتفاهم داست ،عنوان "زبان قرآن " نحوه خطابات قران را بیان می کند که در چگونگی این خطابات ،اندیشمندان مسلمان هر کدام به سویی رفته اند . چند لایه بودن زبان قرآن نتیجه ای است که از بررسی مباحث مذکور بدست می آید که البته در میان اندیشمندان مسلمان نیز قائلینی را به خود اختصاص داده است . مراد واقعی «زبان قرآن»،«نقش آن در فهم قرآن»، «پیشینه این بحث» «نقد و بررسی دیدگاههای مشهور در این حوزه (عرف عام و عرف خاص) و نیز ارائه یک دیدگاه مناسب از جمله اهداف این نوشتار است.
قراءات فی مفهوم العماره الإسلامیه فی العصر الحدیث علی ضوء آراء المؤرخین والمستشرقین(مقاله علمی وزارت علوم)
یُعد فنّ العماره الإسلامیه منذ زمن طویل ضمن الأجزاء الهامه للعماره فی تأریخ العماره العالمی، ورغم کثره البحوث والدراسات فی هذا الصدد إلا أنّ التساؤل حول ماهیه العماره الإسلامیه لایزال مطروحاً ویحتاج إلی إجابات. فما هی العماره الإسلامیه؟ وما هی المصطلحات الخاصه بهذه الأنواع من العمارات؟ وما هی رؤیه المستشرقین تجاه العماره الإسلامیه وکیف وظّفوا التعابیر والمصطلحات الخاصّه فی وصفها؟ یعود تأریخ الاهتمام بالفنّ والعماره الإسلامیه فی العالم إلی نحو نصف قرن من الزمن، ویمکن أن نقرن هذا الاهتمام ببدایات العنایه الّتی نلحظها عند الغرب بالنسبه إلی دراسه الشرق؛ فعندما بدأ الغربیون باستکشاف الشرق ومحاوله فهمه ومعرفته ظهر مصطلح "العماره الإسلامیه". إنّ المستشرقین والمنظرین الغربیین قد استخدموا تعابیر مختلفه جداً فی تعریفهم للعماره الإسلامیه. إنّ دراسه وجهات النظر المختلفه فی مجال العماره الإسلامیه تبیّن لنا بأنّ جمیع المفسرین والمنظرین لم یکونوا فی مکانه واحده من حیث استیعابهم لهذا المفهوم وعلمهم بالنسبه إلی مفهوم العماره الإسلامیه، فقد کانوا مختلفین فی تناولهم لمفهوم العماره الإسلامیه. إنّ الإقرار بوجود اتجاهین: التاریخی والمعرفی فیما یتعلق بقضیه العماره یکشف لنا هذا الاختلاف فی الفهم والإدراک للمفهوم والدلاله. فی کل من هذین الاتجاهین یتمّ دراسه موضوع العماره الإسلامیه شکلاً ومعنیً. إنّ الاتجاه التأریخی یتطرق فی المقام الأول للشکل ویحاول أن یقدّم تفسیرات ترکّز علی الإطار الشکلی والصوره للعماره الإسلامیه، لکن فی المقابل نجد أنّ الاتجاه المعرفی (الحکمی) یعرّف الفن والعماره الإسلامیه علی أساس أنها صوره تجسد الفکر والرؤی الإسلامیه الغنیه، بحیث یصبح هذا الفن لغه تنطق عن المعنی عبر الصور والأشکال التی یتم رسمها وإنشاءها. استندنا فی هذا البحث علی المنهج التفسیری – التأریخی فی تحلیل البیانات بینما اعتمدنا کذلک علی المنهج الوثائقی لجمع المعلومات والبیانات اللازمه فی سبیل إعاده قراءه مفهوم العماره الإسلامیه علی ضوء آراء المؤرخین والمستشرقین لکی نستطیع أن نستجلی رؤیه هؤلاء الباحثین الغربیین تجاه هذا الفنّ الإسلامی ونقدم فی الأخیر تفسیراً واضحاً وشفافاً من العماره الإسلامیه بناءً علی قراءات الغربیین وفهمهم.
تبیین نظریه عرفانی تأویل عرضی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این مقاله، بر تبیین و اثبات تأویل عرضی در عرفان متمرکز است و از سه نوع تبیین استدلالی، روایی و تنظیری بهره گرفته است. تأویل عرضی، به معنای بازگرداندن معنای کلام الهی، به همه وجوه معنایی است که به عنوان مراد جدی خداوند، در عرض یکدیگر قرار دارند. دو استدلال عقلی، یکی از راه علم ازلی و پیشین خداوند، به همه فهم های مختلف از کلام الهی و دیگری، از طریق حقیقت معنای الفاظ، در صورت زدودن پیرایه ها و انصراف های مزاحم، برای اثبات این نوع تأویل ارائه می شود. در بخش روایی، سه مورد از تأویل های عرضی در روایات مورد بحث و بررسی قرار گرفت . روشن شد که فهم معانی مختلف از یک آیه یا کلمه از قرآن کریم، مورد قبول روایات بوده و به اجراء گذاشته شده است. در تبیین تنظیری، به مباحثی چون «قرینه حکمت و اطلاق»، «استعمال لفظ در بیشتر از یک معنا» و «ایهام»، در دانش های دیگر استشهاد و روشن گردید که اراده معانی مختلف از یک کلام، به نحوی مورد پذیرش است. در پایان، به برخی از مهم ترین اشکالات تأویل عرضی پرداخته ایم. نتیجه این مباحث، بدل شدنِ تأویل عرضی، از یک مبنای ذوقی و غیرعلمی، به یک نظریه روشی قابل فهم و علمی است.
بازسازی اصول «پرورش تفکر» براساس هستی شناسی اسلامی به قرائت علامه طباطبائی(مقاله پژوهشی حوزه)
هدف پژوهش حاضر تحلیل مفهوم تفکر و استنتاج اصول تربیتی آن براساس مبانی هستی شناسی صدرایی به قرائت علامه طباطبائی است که با استفاده از روش استنتاجی انجام شده است. در بخش اول ناظر بر پیامدهای مبانی هستی شناسی، مفهوم تفکر و هدف پرورش آن تحلیل شده است؛ بدین صورت که به شیوه استنتاج پیش رونده، از بررسی پیش فرض های لازم در مبانی فلسفی، به سمت استنباط تفکر مطلوب پیش رفته ایم. تفکر تلاش حقیقت جویانه ذهن (به منزله شبکه ای از ادراکات نفس) برای نزدیک شدن به واقعیت و عبور از ظاهر پدیده ها به باطن آن هاست که فرایند آن با مشاهده حسی و درک ظواهر اشیاء آغاز می شود و از مشاهده کثرت پدیده ها به باطن و سراپرده هستی عبور می کند. در نگاه علامه طباطبائی هدف از پرورش تفکر واقع بینی فرارونده است. در بخش دوم با توصیف و طبقه بندی مبانی هستی شناختی، از روش بازسازی شده فرانکنا برای استنتاج اصول پرورش تفکر استفاده شده است. در دیدگاه مذکور این اصول تربیتی عبارت اند از: ارتباط با واقعیت (تقویت مشاهدات)، تقویت درک نظام مند مراتب طولی و وجوه عرضی عالم (پرورش تفکر کل نگر در عین جزءنگری) ، نفوذ به لایه های واقعیت و درک ذومراتب عالم و همچنین کشف زوایای مختلف پدیده ها و درک پیچیدگی عالم (پرورش تفکر عمیق و چندوجهی)، تقویت توان کشف علت پدیده ها و روابط علی عالم و درک توأمان اسباب مادی و غیرمادی (پرورش تفکر علت یاب)، درک وابستگی و نیازمندی موجودات به مبدأ هستی (تقویت تفکر آیه ای).
تحلیل شخصیت های حاصل از عدم شکل گیری صحیح چرخه ظاهر و باطن در تربیت دینی بر اساس اندیشه شهید مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبردهای نوین تربیت معلمان سال ۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۴
205 - 187
حوزه های تخصصی:
هر چه در هستی مشاهده می کنیم، آن را دارای «ملک و ملکوت»، «غیب و شهود»، «حقیقه و رقیقه»، «بود و نمود»، «علوی و سفلی»، «ذات و تجلی»، «قالب و معنا»، «روح و کالبد» و «ظاهر و باطن» می یابیم. فرایند تربیت را می توان به چرخه ای تشبیه کرد که آنچه در باطن انسان است خود را در ظواهرِ وجود او نشان می دهد؛ و خود این نمود ظاهری، باطن وی را می سازد. بنا به دلایلی ممکن است این ارتباط ظاهر و باطن در این چرخه به خوبی شکل نگیرد که موجب آسیب به شخصیت فرد متربی می شود. این پژوهش با هدف شناسایی انواع شخصیت هایی که به دلیل نقص در این چرخه رخ داده، انجام شده است. برای این منظور، تمامی آثار شهید مطهری با روش تحلیلی کیفی مورد بررسی قرار گرفته و نتایج به دست آمده با روش تحلیل مضمون طبقه بندی و تحلیل شده اند. یافته های پژوهش حاکی از آن است که عدم شکل گیری مناسب این چرخه می تواند از توجه افراطی به باطن یا ظاهر باشد. نوع دیگر شخصیت دچار آسیب، به هر دو بخش توجه دارد؛ اما هماهنگی میان ظاهر و باطن وجود ندارد. در نتیجه می توان به طورکلی این شخصیت ها را به سه گروه باطن گرا، ظاهرگرا و دوگانه تقسیم بندی کرد.
رابطه چند معنایی و ظهر و بطن با تکیه بر نظرات آیت ا... فاضل
منبع:
مطالعات قرآنی نامه جامعه سال ۱۸ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۳۴
97 - 116
حوزه های تخصصی:
از پرسش های مهمی که پاسخ های متفاوتی از سوی فقها و مفسران به دنبال داشته، این است که آیا یک واژه که در قرآن کریم به کار رفته است، می تواند در آن واحد حامل چند معنا باشد؟نظریه «امکان و وقوع چند معنایی در قرآن کریم» یکی از دیدگاه های متعدد در این مسئله است. از جمله دلائل موافقان این نظریه روایات «ظهر و بطن» می باشد. بطن قرآن از زمان پیامبر صلی الله علیه و آله و سپس در بین اندیشمندان قرآنی مطرح بوده است. اما محور این پژوهش، نظریه ای است که در میان کلمات آیت الله فاضل لنکرانی درباره ارتباط «چند معنایی» و «ظهر و بطن» مطرح شده است. ایشان «بطن» را همان «وجوه و معانی» دانسته اند و آن را در ارتباط با تعدد فهم مخاطبان و مفسران قرآن معنا کرده اند. این مقاله با استفاده از آیات و روایات، به بررسی «رابطه چند معنایی آیات قرآن کریم و روایات «ظهر و بطن» پرداخته و با بررسی نظریه آیت الله فاضل لنکرانی، روایات بطنی و تأویلی را در ارتباط مستقیم با چند معنایی قرآن کریم و غیر از روایات وجوه دانسته است.
بررسی جایگاه تأویل در تأملات قرآنی ملاصدرا با تأکید بر اصول تفسیری و مبانی فلسفی وی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هستی و شناخت جلد ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
161 - 179
حوزه های تخصصی:
صدرالمتألّهین شیرازی رویکرد خاصی به فهم قرآن به عنوان یک متن مقدس و منبع وحیانی دارد. وی تدبر در آیات قرآن را مرتبط با تدبر در عالم هستی می داند و قرآن را نوری معرفی می کند که از طریق آن حقایق اشیاء مشاهده می شود. او معتقد است اکثر مفسرانی که نظر به جنبه های ظاهری و لسانی قرآن داشته اند، از توجه به معانی و بطون آیات غافل مانده اند. و مانع اصلی این مفسران از فهم معانی و حقایق قرآن را فریفته شدن ایشان با ظاهر آیات می داند. شرط بهره مند شدن از حقیقت و بطون قرآن را استفاده از نیروی تعقل می داند و بر این اساس، تأویل در تفسیر قرآن را امری ضروری تلقی می کند و میدان درک معانی قرآن را بر ای تحقیق اهل فهم و تأمل و تعمق وسیع می داند. با آنکه برای قرآن، مراتب و بطون قائل است اما بر این باور است که هیچ کس جز ذات باری تعالی نمی تواند به نهایت و ژرفای اسرار و معانی قرآن، دست یازد. در این نوشتار سعی شده تا ضمن بررسی اصول و مبانی تفسیری قرآن در اندیشه ملاصدرا به ضرورت تأویل و شیوه به کارگیری آن توسط ملاصدرا در تفسیر آیات قرآن بپردازیم.