مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
میان رشته ای
حوزه های تخصصی:
اقتصاد سیاسی بینالملل به عنوان مقولهای میان رشتهای در روابط بینالملل از دهه 1960 به این طرف دستخوش تغییراتی شده و وضعیت مناسبتری در مقایسه با گذشته پیدا کرده است اما همچنان از نقیصهای کلی و مهم رنج میبرد و آن این است که به معضل فقرزدایی در دنیا و موضوعات و مسائل مربوط به آن توجهی ندارد. به همین دلیل، این گرایش روابط بینالملل باید مورد بازبینی و اصلاح قرار گرفته تا بیش از پیش صورت مطلوبتر و پاسخگو به نیازهای جامعه بینالمللی را به خود بگیرد. امروزه مطالعاتی که در مورد اقتصاد سیاسی بینالملل میشود تحت تأثیر رهیافت سیاست اقتصاد باز است و به موضوعاتی چون توسعه همکاریهای اقتصادی بینالمللی توجه دارد اما باید مطالعاتی که در این زمینه انجام میشود صورت جامعتری دربرگیرنده نیازهای کشورهای جنوب را پیدا کند تا این گرایش روابط بینالملل بیش از پیش رشد و توسعه پیدا کند.
انتخابات امریکا، پدیده ای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و شخصیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
رای دادن به عنوان یک فعالیت سیاسی در خلاء حادث نمیشود. پدیده سیاسی رأی دادن به شدت و متأثر از مولفههای اقتصادی، اجتماعی و شخصیتی میباشد. به همین روی ضرورتی جز این نیست که با توجه به مؤلفههای حاکم در علم اقتصاد، شاخصهای معتبر در علمجامعهشناسی و معیارهای مطرح در علم روانشناسی به تحلیل عمل سیاسی رأی دادن پرداخت. این امکان وجود ندارد که بتوان به درکی همهگیر از اقدام سیاسی رأی دادن در قلمرو انتخابات موفق شد مگر اینکه توجه معطوف به تأثیرگذاری متقابل زمینههای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و روانی نگردد. الگوهای جامعهشناسی، الگوهای اقتصادی و الگوهای روانشناسی کمک میکنند که محیط انتخاباتی و الگوی سیاسی رأی دادن قابل ارزیابی شود. رأی دهنده در همان حال که از پیشینهی اجتماعی و وابستگیهای احساسی خود اثر میپذیرد نگرشی منفعتطلبانه هم به انتخابات و هم رأی خود دارد. این عوامل، گو اینکه قدرت اثرگذاری شان متفاوت است، اما نقش اساسی در حیات دادن به یک تحلیل منطقی از چرایی اقدام رأیدهنده به رأی به سوی یک کاندیدای خاص دارد.
چگونگی ارزشیابی برنامه های درسی میان رشته ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در گذشته، در دسترس بودن سرمایه، نیروی کار و مواد اولیه از جمله عوامل اصلی پیشرفت کشورها محسوب می شد. اما در آغاز هزاره سوم، دستیابی به دانش، اشاعه و کاربرد آن جایگاه بسیار تعیین کننده ای درسرنوشت کشورها پیدا کرده است. لذا، جایگاه آموزش عالی در این زمینه انکارناپذیر است. همچنین، نیاز به تدوین و اجرای برنامه های آموزشی و درسی که بتواند هماهنگ با تحولات یاد شده به نیازهای جامعه پاسخ دهد، در اولویت است. در این مقاله ابتدا، ضمن اشاره به ویژگی های برنامه درسی میان رشته ای به هدف ارزشیابی این نوع برنامه درسی اشاره خواهد شد. سپس ملاک های ارزشیابی آن مورد نظر قرار می گیرد و سرانجام، چهار سطح ارزشیابی برنامه درسی میان رشته ای بیان می شود.
نگاهی کلی به برنامه درسی میان رشته ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اصطلاح های میان رشته ای، آموزش میان رشته ای، و برنامه های میان رشته ای به طور روزافزون، در حوزه آموزش عالی به کار می رود. این اصطلاح ها اغلب، با مسامحه زیاد به کار می رود و معمولا، همراه با واژه های مشابه، از جمله چند رشته ای و فرا رشته ای، استفاده یا جایگزین آنها می شود. در دهه های پیش، رویکرد میان رشته ای به برنامه درسی، اهمیت خود را از دست داد و به مدت دو دهه، رویکرد رشته محوری مهم قلمداد شد، اما اندیشه تلفیق و برنامه درسی میان رشته ای اندیشه ای جدید نبوده است و تلفیق برنامه درسی در اندیشه ها و عقاید اندیشمندان پیشین ریشه دارد که دغدغه وحدت دانش، تشکیل علم منسجم، دانش عمومی و فراگیر، ترکیب و تلفیق دانش را داشته اند. در این مقاله، ضمن طرح مباحث تاریخی و نظری راجع به میان رشته ای، به بحث درباره برنامه درسی و نگاهی به تاریخچه برنامه درسی میان رشته ای، رشته های علمی، ترکیب های متفاوت رشته های علمی در برنامه درسی، نقد جامعه شناختی برنامه درسی تک رشته ای به عنوان زمینه حمایت از برنامه درسی میان رشته ای، تبیین زیست شناختی برنامه درسی میان رشته ای، الگوها، رویکردها و راهبردهای میان رشته ای، مزایای برنامه درسی بین رشته ای، مسایل و آسیب های برنامه درسی میان رشته ای پرداخته شده است.
برنامه ریزی توسعه دانشگاهی؛ حوزه ای میان رشته ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه برنامه ریزی دانشگاهی با توجه به پیچیدگی موقعیت های دانشگاهی با بحران مواجه است؛ بطوریکه رویکرد خطی در برنامه ریزی دانشگاهی نمی تواند به درک و اصلاح سیستم های دانشگاهی کمک کند. رویکرد اقتباس از کشورهای صنعتی پیشرفته، بر اساس شاخص های از قبل تعریف شده و برخاسته از موقعیت های خاص آنها، سبب به حاشیه رانده شدن وضعیت خاص و بی همتای دانشگاه ها در غالب کشورهای «در حال توسعه» شده است. آنچه اهمیت می یابد تفکر برنامه ریزی توسعه دانشگاهی در این کشورها است که پویایی ارتباط گذشته، حال و آینده موقعیت های دانشگاهی را مورد توجه قرار می دهد: اگر تا دهه 80 میلادی مفهوم «برنامه ریزی استراتژیک» در حوزه آموزش عالی استفاده متداول داشت (مفهومی که از بخش صنعت وارد آن شده بود) اینک بر بعد خلاق تفکر برنامه ریزی در سیستم های دانشگاهی تاکید می گردد. در نوشتار حاضر، با تامل بر پیچیدگی سیستم های دانشگاهی و نقد رویکرد خطی برنامه ریزی در آموزش عالی و دانشگاه ها، برنامه ریزی توسعه دانشگاهی به مثابه تفکر، خلاقیت در حوزه میان رشته ای بررسی می گردد.
جایگاه علوم میانه رشته ای از نظر مباحث علوم تربیتی
حوزه های تخصصی:
نظام آموزش عالی به رغم رشد کمی، کارایی لازم را در حل مشکلات جامعه ندارد. وزارت علوم، تحقیقات و فناوری تصمیمات متعددی را مانند طرح بازنگری برنامه درسی اتخاذ کرد و به اجرا گذاشت، ولی هنوز نتیجه لازم را به همراه نداشته است و شاهد موضوعات درسی و روش تدریس به سبک سنتی هستیم. آسیب شناسی شکست طرح ها، تلاش برای فهم مشترک از موضوعات میان رشته ای، اصلاح برداشت ها از برنامه درسی و تدریس و نیز بسترسازی مناسب برای آماده کردن اساتید برای نگاه به رشته های تخصصی، به صورت نظام مند، از راه های اجتناب ناپذیر برای حل مشکلات اجتماعی است. در این پژوهش، مبانی نظری دانش میان رشته ای با تاکید بر رشته علوم تربیتی و نیز ابعاد مختلف آن از دیدگاه صاحب نظران تعلیم و تربیت بررسی شده است.
میان رشته ای ها: مفاهیم، رویکردها، دیرینه شناسی، و گونه شناسی
حوزه های تخصصی:
درک بهینه میان رشته ای ها، نخست، نیازمند واکاوی مفهوم مطالعات رشته ای است که بخش نخست این نوشتار را به خود اختصاص داده است. به باور بسیاری از اندیشه پردازان، کاستی ها و نقاط ضعف مطالعات رشته ای، پیچیدگی مسایلی که جامعه بشری با آنها روبرو شده است و تغییرات پارادایمی پدیده آمده در عرصه جامعه بشری، که مسیر را برای گذر از جامعه صنعتی به سوی جامعه دانش هموار می کند، از جمله بایسته های پرداختن به فعالیت های میان رشته ای قلمداد شده است. بخش دوم این نوشتار بیشتر بر مفهوم سازی ها در قلمرو میان رشته ای ها، بر مبنای رویکردهای متفاوت، به نگارش درآمده است که از جمله، در برگیرنده رویکرد دگرگونه ساز، رویکرد هنجاری، و رویکرد شناخت شناسانه است که مفهوم سازی های متفاوتی را درباره میان رشتگی موجب می شود.
بررسی فراگشت آموزش و پژوهش میان رشته ای: نیاز دیروز، رویکرد امروز، زیرساخت فردا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله دو هدف را پی میگیرد: در مرحله نخست رخداد فراگشت میان رشته ای با تکیه بر فرایند تحول و نه تاریخ تحول بررسی می شود، و در مرحله بعد رویکرد آینده در امتداد این فراگشت در چارچوب رویکرد مدیریت علم آینده نگر پیشنهاد می شود. بدین ترتیب نشان داده می شود که فراگشت میان رشته ای از مرز روش شناسی مدل یک یا سرمشق معمول عبور کرده و در حال گذر از مرحله پسامعمول یا روش شناسی مدل دو است. همچنین در ادامه پیش بینی می شود این فراگشت که تاکنون دارای تحول انگیختگی سازگاری بوده است منتهی به انگیختگی هم گزینگی در چارچوب مهندسی تفاعلی خواهد گشت. بدین ترتیب این مقاله با بررسی تمایزهای میان رشته ای، به فلسفه وجودی این حوزه پرداخته و با گذر از روش شناسی ناشی از فلسفه وجودی آن به بررسی چالش ها، ویژگی های آموزش و پژوهش میان رشته ای و در نهایت ارایه راهکاری جدید برای افزایش بهره وری در تثبیت و توسعه این روند می پردازد.
تاثیر پراکندگی متون و ماهیت میان رشته ای بر رفتار اطلاع جویی فیزیکدانان و منجمان
منبع:
تحقیقات اطلاع رسانی و کتابخانه های عمومی (پیام کتابخانه سابق) سال چهاردهم زمستان ۱۳۸۷ شماره ۵۵
حوزه های تخصصی:
این مقاله با نگاهی درون رشته ای به بررسی رفتار اطلاع جویی دانشمندان زیرشاخه های مختلف فیزیک و نجوم می پردازد و تاثیر دو عامل ماهیت میان رشته ای حوزه ی پژوهشی و پراکندگی متون را بر رفتار اطلاع جویی آنان بررسی می کند. روش پژوهش عبارت است از پیمایش 114 دانشجوی دکترا و عضو هیئت علمی در رشته فیزیک و نجوم در کالج دانشگاهی لندن که در سال 2006 انجام شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که حوزه هایی که بیشتر ماهیت میان رشته ای دارند و یا پراکندگی متون آنان بیشتر است اغلب از روش جستجوی عمومی برای یافتن اطلاعات بهره می برند. این مطالعه نشان داد که استفاده از متون سایر حوزه ها صرفاً به معنی پراکندگی متون نیست. مطالعه همچنین تفاوتهای درون رشته ای را در رفتار اطلاعاتی منجمان و فیزیکدانان آشکار کرد و نشان داد که در مطالعات رفتار اطلاعاتی برای پرهیز از خطر تعمیم نادرست یافته ها بهتر است که جامعه پژوهش به یک حوزه تخصصی خاص محدود شود.
شاخص های ارزیابی کیفیت میان رشته ای های دانشگاهی؛ ابزاری برای برنامه ریزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
میان رشته ای های دانشگاهی استانداردهای تعالی خاص خود را می طلبند. هدف پژوهش حاضر طراحی و تدوین شاخص های ارزیابی کیفیت میان رشته ای های دانشگاهی بوده و در آن از روش توصیفی ـ تحلیلی استفاده شده است. به این منظور ابتدا ابعاد مفهومی و مؤلفه های اساسی میان رشته ای های شناسایی شده و بر مبانی آن ، عوامل، ملاک ها و شاخص های مناسبی طراحی و تدوین شده است. جامعه آماری تحقیق شامل اسناد و مدارک موجود در پایگاه های اطلاعاتی قابل دسترس محقق در خصوص موضوع پژوهش بوده و نمونه آماری با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند مشخص شده است. نتایج تحقیق بیانگر آن است که برای ارزیابی میان رشته ای های دانشگاهی باید به پنج بُعد مفهومی شامل: مسائل چندوجهی، بینش های میان رشته ای، تولید دانش تلفیقی، فهم میان رشته ایِ مسائل و ساختار میان رشته ای، و همچنین پنج عامل اصلی شامل: اهداف، برنامه درسی، فرایند تدریس ـ یادگیری، هیئت علمی و مدیریت، توجه کرد. بر این اساس، در این تحقیق برای ارزیابی کیفیت میان رشته ای ها ؛ 5 عامل، 14 ملاک و 59 شاخص شناسایی و طراحی شده است.
بررسی عوامل اثرگذار بر کارآفرینی در ورزش؛ به عنوان حوزه ای میان رشته ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی عوامل اثرگذار بر کارآفرینی در ورزش از دیدگاه متخصصان این حوزه است. این پژوهش توصیفی ـ پیمایشی، از نوع کاربردی است که نمونه آماری آن را 64 نفر از اساتید و مدیران ستادی سازمان تربیت بدنی جهموری اسلامی ایران تشکیل می دهد. جمع آوری داده ها به صورت کیفی (نظرخواهی از نمونه آماری) و کمی با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته صورت پذیرفت. پس از تایید روایی (توسط اساتید)، پایایی پرسش نامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ (95/0=α) به دست آمد. این مقاله مهم ترین عوامل اثرگذار بر کارآفرینی ورزشی را که هر دو به عنوان یک حوزه میان رشته ای در جهان مطرح شده اند، مورد بررسی قرار می دهد. در ابتدا این مقاله به بررسی فرصت های زیربنایی برای کارآفرینی در ورزش کشور و سپس شناسایی موانع این بخش می پردازد تا با شناسایی این عوامل راه برای کارآفرینان برای پیشرفت اجتماعی، فرهنگی و توسعه اقتصادی هموار شود، زیرا کارآفرینی ورزشی با ایفای نقش مؤثر در توسعه کسب وکار، رفاه و توسعه سلامتی و مشارکت در ابعاد گوناگون جامعه می تواند نقش مهم و برجسته ای در توسعه کشور داشته باشد و در نهایت به تدوین راهکارهایی برای توسعه کارآفرینی ورزشی می پردازد.
رویکردهای میان رشته ای و طراحی برنامه درسی رشته اقتصاد و مالیه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق الگوها و انواع مختلف برنامه درسی تلفیقی را مورد بررسی قرار داده و تناسب آن ها را در رشته اقتصاد و مالیه اسلامی مورد توجه قرار می دهد. در واقع به این سوال پاسخ می دهد که اگر رشته اقتصاد و مالیه اسلامی به عنوان حوزه ای میان رشته ای در علوم انسانی-اسلامی بخواهد تشکیل شود، از کدامیک از رویکردهای مطرح می تواند استفاده کند و ظرفیت هر یک از رویکردهای میان رشته ای در این رابطه چه میزان است؟ ضمن ارائه دو اصل «ارتباط حداکثری» و «بهره برداری حداکثری»، نشان می دهد که رویکرد مناسب برای دوره اقتصاد و مالیه اسلامی رویکردی محتوا محور است و از گونه های مطرح شده نیز، رویکردهای درون رشته ای و میان رشته ای موازی در شرایط موجود مناسب نبوده و توانایی تامین اصول مطرح شده را ندارند؛ رویکردهای چندرشته ای، متقاطع، متکثر و همچنین فرارشته ای و پسارشتگی نیز گرچه از دو رویکرد قبلی متناسب تر می باشند، اما در شرایط موجود استفاده از آن ها با توجه به نقاط ضعفی که دارند پیشنهاد نمی شود. در نهایت به نظر می رسد ظرفیت و کارایی رویکرد بین رشته ای از بقیه رویکردها بیشتر بوده و برنامه ریز رشته اقتصاد و مالیه اسلامی می تواند در تدوین برنامه درسی دوره از آن بهره ببرد. به هر حال در عمل می توان از رویکرد بین رشته ای به عنوان رویکرد اصیل و مبنایی بهره برد و در کنار آن از نقاط قوت موجود در سایر رویکردها نیز به منظور تقویت برنامه درسی استفاده کرد.
رهیافت میان رشته ای در آموزش و پژوهش اقتصاد اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله بر اساس روشهای موثر آموزش و پژوهش اقتصاد اسلامی مبتنی بر نظام میان رشته ای بحث می نماید. در این مقاله ابتدا ضرورت و اهمیت این روش را در اقتصاد اسلامی مورد بررسی قرار داده و سپس روشهای غیر رشته ای معمول را مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهیم ، به این ترتیب ، براساس یک پژوهش میدانی که بر اساس نظرات اساتید اقتصاد اسلامی جمع آوری شده است و نظرات و علایق مختلف مربوط به موضوع اقتصاد اسلامی در آن متمرکز شده است ، نتایج مورد مقایسه، بهره برداری و استفاده قرار خواهد گرفت. بنابراین با توجه به پیشنیازها وارتباطات مختلف کاربردی اقتصاد اسلامی در جنبه های مختلف براساس رهیافتی میان رشته ای، می توان سطح آموزشی و پژوهشی اقتصاد اسلامی را هم برای دانشجو و هم برای مدرس اقتصاد اسلامی ارتقاء بخشید. توجه به آموزش و پژوهش اقتصاد اسلامی به عنوان فرآیندی میان رشته ای ، با توجه به تازگی و قدرت نوآورانه آن می تواند تحرکی درسایرعلوم ایجاد کرده و علاوه بر نوعی الگوسازی ، موتور محرکه ای برای رشته های علوم انسانی باشد.
در این مقاله کوشش خواهیم نمود که با استفاده از تمرکز علایق گروهی با توجه به نتایجی که بر اساس احترام به همه نظرات مدرسین و محققین مربوطه صورت گرفته ، موضوع را بررسی نموده و نهایتا پیشنهادهایی را ارائه کنیم.
جهانی شدن، بین المللی شدن آموزش عالی و برنامه های درسی میان رشته ای(مقاله علمی وزارت علوم)
توجه روز افزون به برنامه های درسی میان رشته ای در آموزش عالی بیانگر وجود چالش هایی است که کار آمدی برنامه های درسی با تکیه بر موضوعات مجزا را در معرض نقدی جدی قرار می دهد.یکی از مهم ترین پدیده هایی که باعث وجود این چالش ها است، روند جهانی شدن می باشد.جهانی شدن –صرف نظر از دیدگاهی که در مقابل آن اتخاذ می کنیم- دلالت هایی را برای حوزه برنامه های درسی به همراه دارد که از جمله آن ها می توان به افزایش و گسترش بی سابقه منابع علمی قابل دسترس دانشجویان از طریق فناوری های نوین ارتباطاتی و اطلاعاتی اشاره کرد.علاوه بر این حضور در بازار کار جهانی و انواع جدید مشاغل ،همچنین پذیرش مسئولیت های جدید دانشجویان بعنوان اعضای جوامع جهانی،ملی و محلی نیازمند کسب صلاحیت هایی است که در رویکرد سنتی موضوعات درسی مجزا قابل دسترسی نیست.در این راستا بین المللی شدن آموزش عالی فرایندی است که به عنوان راهکار و پاسخ منطقی برای چالش های برآمده از جهانی شدن توسط صاحبنظران آموز ش عالی و متعاقباً دانشگاه های پیشرو در جهان مورد توجه قرار گرفته است.این مقاله با معرفی مختصر مفهوم جهانی شدن و همچنین بین المللی شدن و وجوه تمایز آن ها، به بررسی رویکردها و راهکارهای بین المللی شدن در عرصه برنامه های درسی آموزش عالی می پردازد و در ادامه با تکیه بر قر ائن و شواهد سعی دارد نشان دهد که حرکت به سمت بین المللی شدن آموزش عالی و اتخاذ رویکرد میان رشته ای در برنامه های درسی آموزش عالی با فراهم سازی زمینه ارتقاء فهم چشم اندازهای جهانی و کسب صلاحیت های شهروندی جهانی ، می تواند پاسخ مطلوبی به الزامات دنیای امروز باشد که درهم تنیدگی پدیده ها،تنوع و تغییرات سریع از جمله مشخصات بارز آن هستند.
ارائه یک مدل الگوی تلفیق میان رشته ای در طراحی برنامه های درسی(مقاله علمی وزارت علوم)
طراحی و سازماندهی برنامه های درسی به طور سنتی مبتنی بر شیوه رشته های علمی (موضوع مدار) با مسائل و کاستیهای عدیده ای همراه است. از جمله این مشکلات می توان به عدم توجه به برخی از اصول یادگیری اشاره کرد. در طریقه سنتی یادگیری، به منزله کسب دانش قلمداد شده و به تغییر رفتار یادگیرنده توجه نمی شود. شخصیت، نیازها و رغبت های یادگیرنده، مسائل و مشکلات او در جامعه ای که در آن زندگی می کند حلقه مفقوده در این شیوه است. سازماندهی محتوا به شیوه موضوع مدار، حتی اگر بخوبی نیز طراحی شود با مسائل و علایق فراگیر بی ارتباط است با توجه به این مشکلات، طراحی و اجرای برنامه درسی به شیوه میان رشته ای پیشنهاد می شود. از ویژگیهای این شیوه می توان به تقویت انتقال یادگیری اشاره کرد زیرا فراگیران فرصت می یابند تشابهات مفاهیم، اصول و استراتژی ها را بهتر از حالتی که رشته ها به صورت جدا تدریس می شوند بیاموزند و مفاهیم آموخته شده را در زمینه های مختلف به کار گیرند، همچنین به آنها می آموزد چگونه فکر کنند تصمیم بگیرند، اندیشه های خود را سازماندهی کنند، مهارت های یادگیری، پژوهش، جمع آوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات را به دست آورند و منجر به پرورش تفکر یادگیرندگان می شوند.
تاکید به رشته های علمی در برنامه درسی با این انفجار دانش اصرار به یک امر غیر ضروری و حتی مضر است که باعث می شود اطلاعاتی به فراگیر انتقال یابد ولی در آینده بکار او نیاید. سرعت بالای پیشرفت دانش در زمینه های تکنولوژیکی و رویایی با مسائل متعدد ضرورت راه حل های میان رشته ای را می طلبد.
در این مقاله سعی شده به شیوه توصیفی تحلیلی ابتدا الگوهای رویکرد تلفیقی معرفی شده آن گاه یک مدل الگوی رویکرد میان رشته ای برای طراحی و اجرای برنامه های درسی ارائه گردد.
طراحی برنامه درسی میان رشته ای در حوزه آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
طراحی برنامه درسی میان رشته ای در حوزه آموزش عالی
مباحثی در مهندسی برنامه های درسی میان رشته ای در آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
بررسی و مطالعه چگونگی و نوع برنامه ریزی در نظام های آموزش عالی از دغدغه های مداوم و جدی محسوب می گردد. بدین لحاظ صاحبان نظر در این عرصه با توجه به نیاز ها و شرایط، ایده های متنوعی را در طول زمان مطرح نموده اند
که در این مقاله یکی از آن مجموعه تحت عنوان رویکرد برنامه ریزی میان رشته ای شامل مفاهیم،کاربردها ،سطوح و الزامات و شرایط آن ،به طور کلی و با روش مطالعه نظری و تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج بیانگر گسترده بودن طیف مفهومی رویکرد و سطوح چند گانه و الزامات متعددی است و علیرغم پیچیده بودن و وجود مشکلات، می توان از آن به عنوان یک رویکرد موثر در جهت پاسخگوئی به نیاز های جدید در آموزش عالی استفاده نمود.
تجربه ایرانی رشته های میان رشته ای: سه دهه بومی سازی دانش سیاست(مقاله علمی وزارت علوم)
سابقه تاریخی پرداختن به ابعاد نظری سیاست در ایران به پیش از اسلام بازمی گردد؛ اما سیاست به عنوان یک علم وارداتی در دوره قاجار در ایران شناخته شد. این دانش با تاریخ مواجهه گستره تفکر ایرانی با تجدد هم داستان بوده است. از این رو محتوا، روش و سوالات این دانش نیز متناسب با ضرورت های تاریخی و عینی محل تولد و توسعه آن یعنی مغرب زمین، در ایران مطرح شد. وقوع انقلاب اسلامی ایران موجب شد تا انقلابی نیز در ساحت تفکر سیاسی ایران رخ دهد. این انقلاب با تزریق اصول ارزشی اسلامی به کلیه ساحت های زندگی ایرانیان، موجب شد تا بومی سازی دانش و دانشگاه به یکی از ضرورت های مهم تبدیل شود.
در سه دهه ای که از انقلاب اسلامی ایران می گذرد، بومی سازی علم سیاست در ایران با مکتوبات و تولیدات نظری مختلف پیگیری شد. در این میان برخی از دانشگاه ها مانند دانشگاه امام صادق علیه السلام و دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام پیشرو بودند. این دانشگاه ها با تعریف رشته های میان رشته ای، موجب شدند تا علم سیاست با مولفه های بومی دینی مورد بازتقریر قرار گیرند. این تجربه ها می توانند نمونه های کاربردی مناسبی برای بومی سازی و اسلامی سازی دانشگاه و دانش در کشور محسوب شوند.
مدیریت شهری در نظام آموزش عالی ایران: ارزیابی فلسفه وجودی و الزامات میان رشته ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشته مدیریت شهری چند سالی است که در دانشگاه های معتبر کشور ارائه می شود. هدف این رشته آماده کردن دانشجویان برای اداره و مدیریت شهرها به عنوان یک سیستم پیچیده و مشتمل بر مؤلفه ها و متغیرهای غیرمنتظره است. با وجود گذشت چند سال از برقراری رشته مدیریت شهری هنوز هم در میان برخی مجامع تخصصی و اجرایی ابهاماتی در مورد ضرورت و نیاز به این رشته وجود دارد. همچنین به نظر می رسد این رشته دانشگاهی، با وضعیت مطلوب یک میان رشته فاصله زیادی دارد و بسیاری از الزامات و ضرورت های رشته های میان رشته ای در آن رعایت نشده است. این مقاله سه هدف اصلی را دنبال می کند: اول شناسایی ماهیت رشته مدیریت شهری؛ دوم بررسی ضرورت ها و الزامات رشته مدیریت شهری به عنوان یک میان رشته و تبیین و آسیب شناسی وضعیت موجود آن؛ و سوم ارزیابی و تدوین چهارچوب تحلیلی فلسفه وجودی رشته مدیریت شهری در ایران.
از مشاهده، مطالعات نظری ـ تطبیقی، تدوین و توزیع پرسش نامه و مصاحبه با متخصصان و مدیران شهری کشور به عنوان روش های تحقیق استفاده شده است. نتیجة پژوهش بر ماهیت میان رشته ای مدیریت شهری و ضرورت توجه جدی به این ماهیت در دانشگاه های کشور تأکید دارد. همچنین طبق یافته ها، بسیاری از الزامات رشته های میان رشته ای مانند ویژگی های اساتید، شیوه های تدریس و برنامه درسی در رشته مدیریت شهری دانشگاه های کشور رعایت نمی شود و نیازمند تجدیدنظر و اصلاح در برخی امور است. فلسفه وجودی رشته مدیریت شهری طبق چهارچوب تدوین شده، بر چهار پایه نیاز نهادهای اصلی مدیریت شهری کشور به یک میان رشته جامع در زمینه مدیریت شهرها، امکان رفع بسیاری از مسائل و مشکلات شهری، عدم جامعیت رشته های دانشگاهی مرتبط با اداره و مدیریت شهرها در داخل و تجربه موفق برگزاری رشته مدیریت شهری در دانشگاه های خارجی استوار است که ضرورت و صدق همه موارد فوق مورد تأیید قرار گرفت.
بررسی امکان رویکرد چندپاردایمی و فراپارادایمی در مطالعات میان رشته ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اندیشه های کوهن و دیدگاه پارادایمی، انگاره های پیشرفت و انباشتی بودن علم را به چالشی ویرانگر کشید و پس از آن «پارادایم» بارها در علوم اجتماعی هم به کارگرفته شد و اقبالی گسترده یافت.
نوشتار پیش رو در پی پاسخ به این پرسش است که آیا در مطالعات میان رشته ای می توان از رویکردهای چند/فرا پارادایمی بهره گرفت یا گفتگو و پل زدن میان پارادایم ها ناشدنی است. در این پژوهش نخست مفهوم پارادایم و دیدگاه های گوناگون آن واکاوی می شود که مفهوم ناهمسنگی پارادایم ها در آن نقش پررنگی دارد و سپس امکان گفتگوی پارادایم ها در مطالعات میان رشته ای بررسی می شود. رویکرد پژوهش توصیفی- تطبیقی است و با ژرف کاوی پژوهش های پیشین درباره رویکردهای پارادایمی دنبال می شود.در پایان نشان داده می شود که یکی از دشواری های بحث درباره پارادایم ها و به ویژه رویکرد چند/فرا پارادایمی، کاربست باز و سست مفهوم پارادایم است و گنگی آن با پیش چشم داشتن زمینه کاربرد تا اندازه زیادی کاسته می شود. همچنین نتیجه می گیریم رویکرد چند/فرا پارادایمی مفهومی ناسازنماست که ویژگی اساسی پارادایم ها را نادیده می گیرد و در مطالعات میان رشته ای نمی توان هم هنگام از چند پارادایم در بررسی پدیده ها بهره گرفت.