فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۶۱ تا ۲۸۰ مورد از کل ۲٬۸۵۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف ارائه چارچوبی بومی برای تعیین ویژگی های فرهنگی یادگیرندگان ایرانی در نظام آموزش الکترونیکی انجام شد. روش: طرح پژوهش از نوع پژوهشهای توصیفی- تحلیلی بود. در مرحله کیفی به منظور شناسایی ابعاد و عاملهای مرتبط با ویژگی های فرهنگی یادگیرندگان ایرانی و رسیدن به توافق در این خصوص، از پانل دلفی با حضور تعدادی از متخصصان استفاده شد. در مرحله کمّی، از پرسشنامه محقق ساخته با 164 سؤال و برای بررسی داده ها از تحلیل عاملی اکتشافی تأییدی استفاده شد. یافته ها: در این پژوهش، ویژگی های فرهنگی یادگیرندگان ایرانی نظام آموزش الکترونیکی در شش بُعد فاصله قدرت، ابهام پذیری در برابر ابهام گریزی، مردگرایی در برابر زن گرایی، جمع گرایی در برابر فردگرایی، نوع نگرش به زمان، نوع نگرش به فعالیت و 26 عامل بررسی شدند. بر مبنای داده های پژوهش، بُعد فاصله قدرت بالاترین بار عاملی را به خود اختصاص داده بود و پایین ترین بار عاملی، مربوط به بعد نگرش به زمان بود؛ بعلاوه آنکه این چارچوب از برازش و پایایی مناسبی برخوردار بود. نتیجه گیری: استفاده از چارچوب طراحی شده پژوهش در تعیین نیازهای واقعی مخاطبان دوره ها، طراحی و شخصی سازی نظامهای آموزش الکترونیکی ایرانی می تواند مفید واقع شود.
پرتوی نو بر زندگی و کارنامه علمی عمادالدین شیرازی و جایگاه اودر سنت پزشکی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ علم دوره ۲۱ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۴)
161 - 174
حوزههای تخصصی:
عمادالدین محمود بن قطب الدین مسعود بن عمادالدین محمود بن فخرالدین احمد، نامور به عمادالدین شیرازی، نامورترین عضو خاندانی شیرازی بود که دست کم چهار نسل پیاپی از آنان از نیمه دوم سده 9 تا نیمه نخست سده 11 ق، پیشه پزشکی داشتند. عمادالدین با نگارش مهم ترین تک نگاری فارسی در باره آتشک (سیفلیس) شهرتی بسزا یافته است؛ اما به رغم این آوازه، در پژوهش های معاصر اشتباهات بسیاری در باره او رخ داده است که بیشتر آن ها ریشه در آثار سیریل لوید الگود، پژوهشگر انگلیسی تاریخ پزشکی ایران دارد. الگود، به رغم اشتهار به تسلط بر فارسی و عربی، با درک نادرست متون کهن فارسی، در باره مورد محتوای آثار عمادالدین و خاندان او اشتباهاتی چشم گیر مرتکب شده است. الگود همچنین به اشتباه عمادالدین را به انتحال بخش هایی از خلاصه التجارب بهاءالدوله حسینی نوربخش در رساله آتشک متهم کرده است. خلط میان رساله بیخ چینی عمادالدین با رساله ای در همین باب از فردی ناشناس به نام نور الله مشهور به علاء /علاءالدین نیز منشأ اشتباهاتی دیگر در باره عمادالدین بوده است. از این رو، افزون بر بررسی چند و چون بهره گیری عمادالدین از خلاصه التجارب، برای ترسیم چشم اندازی درست تر از زندگی و کارنامه عمادالدین تلاش شده است
سنتزپژوهی چیستی معرفت نفس، و وجه طریقیت آن بر معرفت رب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به برداشتهای متعدد از حدیث «مَنْ عَرَفَ نَفْسَهُ فَقَدْ عَرَفَ رَبَّهُ»؛ هدف از انجام این پژوهش، بررسی منظور از معرفت نفس و وجه تلازم آن با معرفت رب بود. روش: فراترکیب یا متاسنتز(سنتز مطالعات کیفی) کمک می کند با احاطه به همه نظرات، به نظریه جدیدی درباره منظور از معرفت نفس و وجه طریقیت آن بر معرفت رب رسید. ۱۲ رساله دکتری و پایان نامه کارشناسی ارشد و مقالات علمی به عنوان جامعه آماری انتخاب شد. یافته ها: بررسی ها نشان داد همه برداشتها از معنای معرفت نفس و وجه تلازم آن با معرفت رب به این مطلب برمی گردد که معرفت نفس، نقطه آغازین همه معارف دیگر است. نتیجه گیری: منظور از معرفت نفس، شناخت ویژگی ها، مبدء و معاد، ارزش وجودی و هدف آفرینش خود است و منظور از تلازم معرفت نفس با معرفت رب، این است که اگر انسان قبل از سیر در آیات آفاقی خداوند، به مبدء و معاد و ذات و صفات و افعال و هویت و استعدادها و ویژگی ها و ابعاد وجودی و هدف آفرینش و موقعیت خود در هستی نیک بنگرد و نیک بشناسد، همین سرمنشأ همه شناختهای دیگر از جمله شناخت خدا خواهد بود.
مطالعۀ تأثیر علل دینی و سرمایۀ اجتماعی بر میزان مدارای اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ در دانشگاه اسلامی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۴۶)
165 - 191
حوزههای تخصصی:
هدف: مدارای اجتماعی از مهم ترین ویژگی ها برای حفظ نظم و آرامش اجتماعی است. این خصیصه به ویژه در نظام مدرن جدید که به واسطه آن بسیاری از افراد، با فرهنگ، زبان، قومیت و ملیتهای متفاوت ناچار به زندگی در کنار یکدیگرند، از اهمیت بالایی برخوردار است؛ لذا باید جایگاهی خاص در تحقیقات اجتماعی به آن داده شود. بر همین اساس، تحقیق حاضر به بررسی جامعه شناختی این موضوع پرداخته است. روش: روش این پژوهش از نوع توصیفی-پیمایشی بوده و جامعه آماری آن، کلیه دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد در همه مقاطع بود که با استفاده از شیوه نمونه گیری طبقه ای متناسب 326 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. ابزار تحقیق، پرسشنامه های استاندارد بوده که با استفاده از نرم افزار اس.پی.اس.اس نسخه 22 تجزیه و تحلیل شده است. یافته ها: بر اساس نتایج، مدارای اجتماعی در جامعه هدف، متوسط ارزیابی شده(01/61 درصد)، همچنین دینداری(21/53) و سرمایه اجتماعی(3/56) نیز به عنوان متغیّرهای مستقل تحقیق از میانگین متوسطی برخوردار بودند. نتایج مرتبط با ضرایب همبستگی نشان از همبستگی بالا بین متغیّرهای مستقل و ابعاد آنها با متغیّر وابسته تحقیق، یعنی مدارای اجتماعی دارد. نتایج مربوط به رگرسیون چندگانه نیز حاکی از این است که مؤلفه های اعتماد اجتماعی، بعد تجربی دینداری، بعد پیامدی دینداری و بعد مناسکی دینداری، 26 درصد از واریانس مدارای اجتماعی را تبیین می کنند و در این بین، بعد تجربی دینداری با ضریب بتای 24/0 و اعتماد اجتماعی با ضریب بتای 20/0 بیشترین نقش را دارند. نتیجه گیری: برای تقویت مدارای اجتماعی در بین دانشجویان و قشر جوان جامعه بایستی در جهت تقویت اعتماد اجتماعی و دینداری عمل کرد.
بررسی مناقشات تنظیم گری کسب وکارهای پلتفرمی از طریق نظریه کنشگر-شبکه و نقشه کشی مناقشه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه فناوری اطلاعات و مواجهه با انقلاب صنعتی چهارم همراه با گسترش کسب وکارهای پلتفرمی بوده که تغییراتی را بر الگوی اقتصاد، محیط کسب وکار سنتی و رفاه مصرف کننده اعمال کرده است. مطالعات پیرامون منافع و چالش های این کسب وکارها حکایت از آن دارد که چگونگی حمایت و مشروعیت بخشی به آنها به عنوان کاربردی از توسعه علوم و فناوری نوین، مورد سوال است. در ایران نیز، در حوزه کسب وکارهای پلتفرمی حمل ونقل، این مسئله موجب ایجاد تعارضاتی شده و چالش هایی را برای سیاستگذاران ایجاد کرده است. صورت بندی این تعارضات ذیل مفهوم مناقشات و همچین شناسایی کنشگران، احصاء مسائل و بررسی روابط بین آنها می تواند مفید باشد. از همین رو، در این پژوهش سعی شده است که از طریق نظریه کنشگر-شبکه، کل شبکه کنشگران این حوزه و روابط بین آنها شناسایی و تحلیل شود. داده های این پژوهش که مربوط به بازه زمانی سال های 1393 تا سال1400 است، مبتنی بر ابزار نقشه کشی مناقشه جمع آوری و به منظور تکمیل داده ها، مصاحبه های هدفمندی نیز، انجام شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که فرآیند تنظیم گری کسب وکارهای پلتفرمی تاکنون با سه مناقشه سرد «مجوز ورود به بازار» ،«منع فعالیت در شهرستان»، «فعالیت غیر قانونی» و یک مناقشه گرم «قیمت گذاری پویا»، مواجه بوده است که به ترتیب دارای 62، 22، 18 و 17 کنشگر هستند، این مناقشات از طریق ایجاد اتحادیه کسب وکارهای مجازی، ابلاغ آیین نامه، تدوین دستورالعمل مربوطه و اعطای مجوز رفع شده است.
مروری بر آثار قاسم علی قائنی ریاضی دان و منجم سده یازدهم هجری و بررسی محتوای رساله های اسطرلاب او(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از قاسم علی قائنی دانشمند سده یازدهم هجری آثاری در زمینه نجوم، ریاضیات، هیئت، علم مناظر و علوم اعتقادی بر جای مانده است. او از ساخت ابزار رصدی آگاهی کامل داشته و بیشتر اوقات خود را به آن می پرداخته است. شماری از رساله های او در فهرست ها و منابع زیر نام اسطرلاب ثبت شده اند، درحالی که محتوای کاملاً متفاوتی دارند. در این مقاله نخست آثاری از او که در فهرست ها آمده اند و آثار نویافته ای که در پژوهش در باره آثارش به دست آمده اند معرفی می شود، سپس محتوای رساله های متفاوتی که با نام اسطرلاب در فهرست ها ضبط شده اند به منظور نمایش تفاوت ها تحلیل و عرضه می شود. عنوان این رساله ها عبارت است از: در امتحان اسطرلاب، ربع مجیب، در مسائل ربع مقنطرات، رساله صاحبقرانی در علم اسطرلاب، اسطرلاب، مطلع الهیلاج، اسطرلاب زورقی، مطلع الحکم و جامع الانوار من الکواکب و الابصار
روش های ترسیمی (آنالما) برای تعیین جهت قبله در زیج یمینی و مقایسه آن ها با روش های موجود در آثار حبش حاسب و ابوریحان بیرونی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ علم دوره ۲۱ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۴)
31 - 50
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین موضوعات در نجوم دوره اسلامی قبله و قبله یابی بوده است. با توجه به اهمیت این موضوع دانشمندان این دوره با توصیف های هندسی و تعریف های ریاضی، روش های مختلف ریاضی، مثلثاتی و ترسیمی برای تعیین تقریبی یا دقیق جهت قبله عرضه کردند. در بیشتر زیج های دوره اسلامی نیز به این موضوع پرداخته شده است. زیج ها آثار کاربردی نجوم دوره اسلامی هستند که عمدتاً شامل جدول های نجومی و توضیحاتی در باره روش استفاده از آن ها می شوند. به طور معمول در کنار مطالب نجومی زیج ها، چندین روش برای تعیین جهت قبله عرضه می شد، یکی از رایج ترین آن ها، روشی مثلثاتی منسوب به روش زیج ها است. از دقیق ترین روش های تعیین جهت قبله، روش آنالما است. به آن دسته از روش های هندسه توصیفی که در آن مسأله سه بعدیِ سطح کره روی صفحه ترسیم و حل می شوند «آنالما» می گویند. منجمان دوره اسلامی با تعیین زاویه انحراف قبله محلی روی کره زمین و سپس کره آسمان و تسطیح آن روی دایره، آنالما هایی به منظور یافتن جهت قبله عرضه کردند که در برخی از زیج ها نیز به آن پرداخته شده است. در زیج یمینی، دومین زیج فارسی شناخته شده از لحاظ قدمت، در کنار روش های معمول زیج ها برای تعیین قبله، دو آنالما هم آمده است. این مقاله پس از بررسی و ترسیم آنالماهای زیج یمینی، به مقایسه آن ها با آنالماهای موجود در آثار حبش حاسب و ابوریحان بیرونی می پردازد.
آیا فرمول شیمیایی آب به صورت HO «غلط» بود؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ علم دوره ۲۱ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۴)
77 - 93
حوزههای تخصصی:
در یک بازه زمانی حدود چهل ساله، منتهی به سال 1826 میلادی فرمول شیمیایی آب به صورت HO یعنی ترکیبی از یک اتم هیدروژن و یک اتم اکسیژن پذیرفته شده بود. برای ذکر مثال ها و طرح بحث در این مقاله به رساله شیمی اثر دکتر خلیل أعلم الدوله، ارجاع داده شده است که در مدرسه نوبنیاد دارالفنون در ایران تدریس می شد و به تبعیت از باور علمی آن زمان، فرمول شیمیایی آب در آن به صورت HO معرفی شده است. پیش از دارالفنون، فرمولی برای آب مطرح نبود بلکه آب از منظر حکمت طبیعی، یکی از عناصر چهارگانه به شمار می رفت. امروزه فرمول شیمیایی آب H2O دانسته می شود. گرچه از نگاه حال محور به علم، می توان عجالتاً بر فرمول آب در رساله مذکور، مهر «غلط» زد اما در مقاله حاضر، تلاش شده است تا از منظر فلسفه شیمی، نشان داده شود که چنین حکمی چه پیامدهایی در پی خواهد داشت. این که فرمول آب در یک مقطع تاریخی به صورت HO پذیرفته شده بود، یک تجربه تاریخی علم است که تأمل بیشتر در معنای غلط یا درست بودن یک گزاره علمی را برمی انگیزد، همچنان که اطمینان به نظریه و اعتماد تام به شواهد تجربی را به چالش می کشد؛ چرا که این گزاره غلط ذیل نظریه ای قرار داشت که اتفاقاً تا امروز پابرجاست و نیز مدت معناداری با شواهد تجربی ناسازگاری نشان نداده بود. در پایان، رویکرد مقاله برای تفسیر این رویداد تاریخی چنین است: در نظریه ای که آب را HO می دانست، علاوه بر گزاره مذکور، دست کم یک فرض غلط دیگر وجود داشت که این دو همدیگر را پوشانده و از محک آزمون و تجربه رهانیده بودند.
کاربست گراندد تئوری در رئالیسم انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش شناسی علوم انسانی سال ۲۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۱۵
31 - 41
حوزههای تخصصی:
آیا رئالیسم انتقادی به عنوان یک پارادایم معرفت شناختی در فلسفه علم می تواند در حوزه روش شناسی و به ویژه روش ها ی پژوهش به علوم اجتماعی کمک کند یا نه؟ این متن معتقد است گراندد تئوری به عنوان یک روش پژوهش در حطیه تفسیری می تواند ابزارهای لازم را برای پژوهش در مورد علیت و زمینه در اختیار رئالیسم انتقادی قرار دهد. از دید رئالیسم انتقادی جهان مکانیزم های دارد که رویداد ها و حوادث را خلق می کند. برای شناخت این مکانیزم ها رئالیسم از استراتژی پس کاوی و مفاهیم انتزاعی و مدل ها استفاده می کند. این پارادایم می تواند طرح های تحقیقایی ارائه کند که روش های تحقیق مختلفی را به کار می گیرد. طرح پهنانگر روش کمّی را در قلمرو تجربی، وقوعی و طرح ژرفانگر روش کیفی را در قلمرو واقعی به کار می برد. طرح تلفیقی از هر دو بهره می گیرد. طرح دیگر این است که رئالیسم انتقادی از روش های خاص استفاده می کند؛ برای مثال روش تاریخی و گرانددتئوری. رئالیسم انتقادی با ارائه مدل ساختار −مکانیزم−زمینه− رویداد با دامنه زمانی کوتاه مدت از گرانددتئوری استفاده می کند. ماتریس موقعیتی گرانددتئوری شامل شرایط علّی،شرایط زمینه ای و مداخله گر، استراتژی های تعاملی و پیامد است. اگر این سه عنصر هنگام مطالعه کم و بیش حضور داشته باشند، گراندد تئوری می تواند روش تحقیق رئالیسم انتقادی در مطالعات با دامنه کوتاه مدت باشد.
مصداقیابی و ارتباط سنجی «امت وسط» و پیروان «ملت حنیف» در نظام قرآنی تمدنی «امت»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امت، کلان ترین نظام اجتماعی و تمدنی قرآنی است. عبارت «اُمَّهً وَسَطا» در قرآن کریم(بقره: 143) افراد محدودی را مخاطب قرار داده است. خطاب ویژه این آیه در کنار دعوت عمومی قرآن مبنی بر تبعیت از ملت حنیف ابراهیمی در آیه «فَاتَّبِعُوا مِلَّهَ إِبْراهِیمَ حَنِیفا»(آل عمران: 95)، این سؤال را ایجاد کرده است که جایگاه پیامبر خاتم(ص) و پیروان آن حضرت در کنار سایر پیروان ملت حنیف ابراهیمی در نظام تمدنی امت، چگونه تبیین شده است. هدف: هدف پژوهش حاضر، شناسایی مصادیق و ارتباط «امت وسط» و پیروان «ملت حنیف» در نظام قرآنی تمدنی «امت» بود. روش: با روش توصیفی- تحلیلی، پس از مفهوم شناسی و مصداق یابی «أُمَّهً وَسَطا» و پیروان «ملت حنیف»، ارتباط تمدنی «امت وسط» با «ملت حنیف» پژوهش شده است. یافته ها: انسانهایی که به ندای فطرت حق گرای خویش گوش می دهند، پیروان ملت حنیف ابراهیمی اند و امت را تشکیل می دهند. نتیجه گیری: اهل بیت(ع) و کارگزاران ایشان در جایگاه «امت وسط»، مردم را هدایت می کنند. امت وسط، «خَیْرَ أُمَّه» هستند که با دو ویژگی «یَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَ بِهِ یَعْدِلُون » در قرآن کریم معرفی شده اند.
بررسی چالش ها و موانع دسترسی به اطلاعات شرکت های تجاری توسط ذی نفعان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مجلس و راهبرد سال ۳۰ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱۱۳
253 - 287
حوزههای تخصصی:
از مهمترین حقوق سهام داران که در قوانین تجاری و نظام های حقوقی بسیاری از کشورها از جمله ایران، مورد تصریح و تضمین قانونگذار قرار گرفته ؛ حق کسب اطلاع سهام داران از وضعیت شرکت است. براساس ماده (139) لایحه اصلاحی قسمتی از قانون تجارت مصوب سال 1347، حقوق اطلاعاتی سهام داران به صراحت مورد پذیرش قرار گرفته است؛ اما در خصوص گسترش این حق به برخی از انواع ذی نفعان شرکت ها، مقرره قانونی خاصی وجود ندارد. هرچند از جنبه نظری، برخی اصول اخلاقی حاکم بر نظریه ذی نفعان از قبیل اصل شفافیت و مسئولیت اجتماعی شرکت ها، دسترسی برخی ذی نفعان به اطلاعات شرکت را موجه جلوه می دهند، اما از لحاظ عملی، تعارض میان حقوق و منافع سهام داران و ذی نفعان در قالب موانعی همچون حاکمیت روح رقابت بر شرکت، حق دسترسی ذی نفعان به اطلاعات شرکت را دشوار می کند. بنابراین مقاله حاضر سعی دارد به صورت توصیفی و تحلیلی، مفهوم ذی نفع، مبانی لزوم دسترسی ذی نفعان به اطلاعات و موانع و چالش های پیش رو در اجرای این حق را مورد بررسی و تحلیل قرار دهد.
نسبت مکاتب سنتی و مدارس نوین در استقرار نظم جدید آموزشی در ایران: 1276 تا 1280ش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ علم دوره ۲۱ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۴)
11 - 29
حوزههای تخصصی:
در نیمه قرن نوزدهم میلادی و در کنار تغییرات گسترده ای که در حوزه های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در حال وقوع بود، به تدریج اشکال جدید و متفاوتی از سازمان دهی و تشکل یابی در حوزه آموزش در بخش های مختلفی از ایران ظهور پیدا کرد. با این حال در تاریخ نگاری های این موضوع عموماً چیستی، چرایی و چگونگی آموزش بدیهی انگاشته می شوند؛ گویی تنها یک روش صحیح برای تعریف آن ها وجود دارد و سیر تاریخی به وجود آمدن آنچه امروز مدرسه می نامیم، نیز حرکتی ناگزیر از شیوه های غلط آموزش به شیوه های «مدرن»، «جدید» و «درست» آموزش بوده است. بر مبنای این فرض، گویی آموزش مدرسه ای جدید کاملاً با تربیت مکتب خانه ای متفاوت بوده و مدارس کنونی ما نیز، با اندکی تغییر، ادامه همان شیوه تعلیم و تربیتی جدید، و میراث مدرسه رشدیه هستند که محصول فرآیند «ترجمه» الگوهای غربی در شرایط بومی بودند. با وجود این، خوانش مدارک تاریخی مربوط به این دوره نشان از چنین خط فارقی میان مکاتب سنتی و مدارس نوین ندارد. با توجه به این موضوع، نوشته حاضر بر پایه نظام نامه های مدارس آن دوره به دنبال پاسخ به این پرسش است که چه نسبتی میان مکاتب و مدارس نوین در حدفاصل سال های 1276 تا 1280ش به عنوان سال های شروع اصلاحات آموزشی برقرار بوده است؟ مدعای ما آن است که بر خلاف تمایز به ظاهر بدیهی میان مکاتب و مدارس، مدارس نوین اولیه از بسیاری از جهات با آنچه «مکاتب سنتی»خوانده می شود مشابهت دارند و تحلیل رفتن فرم های سنتی آموزش و پدیدار شدن فرم های نوین، دفعتاً و یک پارچه اتفاق نیفتاده است؛ بلکه نتیجه آزمون و خطاهای بسیار حول فرم های مختلف در فضاهای آموزشی در جای جای کشور بوده است.
مبناگرایی کلاسیک و ساختار توجیه دانش تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش شناسی علوم انسانی سال ۲۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۱۷
77 - 95
حوزههای تخصصی:
نقش مطالعات تاریخی در تنظیم مناسبات اجتماعی و برساخت نظم گفتمانی جوامع، پرسش از مبانی اعتبار دانش تاریخی را ضروری و اندیشه وران را به ارزیابیِ منطقِ تفکرِ تاریخی در پرتو ضوابط معرفت شناسانه رهنمون کرده است. «مبناگرایی کلاسیک» یکی از این ضوابط معرفت شناسانه است که گروهی از اندیشمندان غربی و فیلسوفان مسلمان معاصر جهت اعتبارسنجی حوزه های معرفتی تجویز می نمایند. مبناگرایی کلاسیک با این ادعا که توجیه هر ادعای معرفتی مستلزم دسترسی به باورهای پایه خطاناپذیر و استنتاج قیاسی باورهای غیرپایه از باورهای پایه است، شروط سخت گیرانه ای را تجویز می کند که دانش تاریخی توان برآورده کردن آن را ندارد. عدم دسترسی مستقیم مورخ به کنش های انسانی در گذشته، آمیختگی شواهد تاریخی با ذهنیت مورخان، دشواری فهم عینی شواهد مکتوب و توجیه گزاره های تاریخی با ارجاع به منابع خطاپذیری همچون گواهی و حافظه موانعی است که اجازه تولید گزاره های پایه خطاناپذیر در ساحت بازشناسی واقعیت های تاریخی را نمی دهد. ازسوی دیگر، نابسندگی تلاش های مورخان برای گذر از مسئله اذهان دیگر و همچنین، ناتوانی آنها در توجیه خطاناپذیری فرضیه های جهان شمول موانعی است که اجازه تولید باورهای پایه خطاناپذیر در ساحت تبیین تاریخی را نمی دهد. با استناد به این دلایل است که نگارنده مبناگرایی کلاسیک را نظریه مناسبی برای ترسیم ساختار توجیه دانش تاریخی نمی انگارد و بر آن است که ساختار توجیه دانش تاریخی را باید براساس ظرفیت های مطالعات تاریخی ترسیم نمود.
طراحی چارچوب دانشگاه استعداد ربا در نظام آموزش عالی: رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش عالی ایران سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
۴۳-۱۹
حوزههای تخصصی:
هدف: اصلی این پژوهش، طراحی چارچوب دانشگاه استعداد ربا در نظام آموزش عالی است. روش شناسی: این پژوهش از نوع کاربردی، در زمره پژوهش های با رویکرد سنتز پژوهی و از نوع فراترکیب کیفی است. این روش، یک موقعیت سه جانبه از تحلیل داده ها، نظریه ها و روش شناسی پژوهش هاست و بسیار فراتر از خلاصه سازی یافته های پژوهشی و درواقع ترکیب و تفسیر یکپارچه ی یافته های حاصل از مطالعات کیفی است به گونه ای که تصویری کلی از وقایع، مفاهیم و پدیده ها ایجاد کند و با استفاده از روش هفت مرحله ای ساندلوسکی و باروسو انجام شده است. یافته ها: تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل مضمون صورت پذیرفت. مضامین شناسایی شده مجدداً در جلسه بحث گروهی متمرکز با استفاده از شبکه اجتماعی مجازی موردبررسی قرار گرفتند تا درنهایت روی مقولات استخراج شده توافق حاصل گردید. تمام عوامل استخراج شده از پژوهش ها به عنوان مضمون در نظر گرفته شد که این مضامین بر اساس مفاهیم مرتبط با مفهوم دانشگاه استعداد ربا در 41 مضمون پایه و 9 مضمون سازمان دهنده طبقه بندی شدند. نتیجه گیری و پیشنهاد ها: بر اساس یافته های پژوهش می توان به ویژگی های خاصی از دانشگاه های استعداد ربا پی برد که آنان را برای اعضای هیئت علمی و دانشجویان با استعداد جذاب و خواستنی می نماید. این ویژگی ها فراتر از ویژگی های ساختاری و تجهیزاتی و مالی آنان که شاید بتوان در اکثر دانشگاه های مادر و جامع یافت، بر ویژگی هایی تأکید دارد که شاید در اکثر دانشگاه ها به فراموشی سپرده شده است. این دانشگاه های استعدادربا، برای اعضای هیئت علمی و دانشجویان با استعداد، آرامش فکری و روحی، احساس بهزیستی سازمانی و رضایت قلبی و درونی را به ارمغان می آورند و بنابراین می توانند ورای اندازه و محل جغرافیایی یک دانشگاه، آن را تبدیل به یک دانشگاه استعداد ربا نماید. نوآوری و اصالت: شاید بتوان گفت که پژوهش های انجام شده در حوزه ارزیابی درونی و بیرونی و مدیریت استعداد در آموزش عالی در ایران و خارج از کشور، بیشتر بر شیوه ها و تکنیک ها و راهبردهایی متمرکز شده اند که برای جذب و نگهداری اعضای هیئت علمی و دانشجویان با استعداد لازم است، اما پژوهش حاضر حرکت از نقش محوری دانشگاه ها در یافتن و جذب و نگهداشت اعضای هیئت علمی و دانشجویان با استعداد با در نظر گرفتن امتیازات و یا جوایز خاص، به تمرکز بر ویژگی های جذاب دانشگاه ها رسیده است که باعث می شود دانشجویان و اعضای هیئت علمی با استعداد بدون امتیازدهی خاصی برای رسیدن به این دانشگاه ها با هم رقابت نمایند.
شناسایی مؤلفه های برنامه ریزی جانشین پروری در دانشگاه های دولتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش عالی ایران سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
۱۲۷-۱۰۷
حوزههای تخصصی:
هدف: دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی، جهت تضمین تداوم رهبری سازمانی، به برنامه ریزی جانشین پروری رسمی نیاز دارند. پژوهش حاضر جهت شناسایی مؤلفه های برنامه ریزی جانشین پروری در دانشگاه های دولتی ایران انجام شد و از نظر هدف کاربردی است. روش شناسی: در این تحقیق از راهبرد تحلیل محتوای کیفی با رویکرد فراترکیب در چارچوب پژوهشی اسنادی استفاده شد. جامعه آماری، کلیه مطالعات انجام شده در محدوده زمانی 2022-2017 و 1401-1396 می باشد. در این راستا تعداد 1012 پژوهش در زمینه برنامه ریزی جانشین پروری، ارزیابی شد و در نهایت 28 مقاله به صورت هدفمند انتخاب گردید. سپس با تحلیل محتوا و ترکیب ادبیات مربوط با روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی در مجموع، پنج بعد و چهارده مؤلفه کلیدی طی فرآیند جستجو و ترکیب نظام مند، انتخاب و مورد تحلیل قرار گرفت که اعتبار آن از طریق آزمون کاپای کافمن تائید شد. یافته ها: عوامل مؤثر برنامه ریزی جانشین پروری دانشگاه های دولتی ایران، در پنج بعد سازمانی، توسعه گرایی، مدیریتی، فردی و فرهنگی با مؤلفه های فرایندها، ساختاری، ارزیابی، قانونی، مدیریت منابع انسانی، رهبری، مهارتی، شخصیتی، شغلی، برنامه جامع آموزش، توسعه منابع انسانی، آینده نگری، فرهنگ دانشگاهی و فرهنگ عمومی شناسایی و دسته بندی شدند. نتیجه گیری: قوانین و مقررات اداری و استخدامی دانشگاه های دولتی ایران برای اعضای هیئت علمی و غیر هیئت علمی، بر اساس آیین نامه ها و مصوبات هیئت های امناء تعیین می گردد و مدیران ارشد منابع انسانی برای برنامه ریزی جانشین پروری، مرجع و مدل مشخصی را الگو قرار نمی دهند و سنت های قدیمی خود را در مورد عزل و نصب مدیران حفظ کرده و درواقع با نادیده گرفتن نیازهای توسعه اساتید و کارکنان، در مقابل تغییرات به شدت مقاومت می کنند؛ بنابراین روندهای اخیر باید مطابق با چشم انداز آینده و نیازهای جدید منابع انسانی دانشگاه ها تغییر کند. پژوهش حاضر درک عمیقی از ادبیات موجود در زمینه برنامه ریزی جانشین پروری در دانشگاه ها ارائه می دهد. در این زمینه مدیران دانشگاه های دولتی و مؤسسات آموزش عالی می توانند با بهره گیری از نتایج این تحقیق و شناخت مؤلفه های مؤثر برنامه ریزی جانشین پروری، مجموعه ای از کارکنان دانشگاهی با استعداد و ماهر را جذب و ایجاد کنند و کادر علمی بالقوه ای را که می توانند در آینده رهبری دانشگاه ها را به عهده بگیرند، شناسایی کنند.
تحلیل نقادانه کتاب روش های تدریس تعلیمات دینی (هدیه های آسمانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال ۲۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۱۲)
61 - 94
حوزههای تخصصی:
بررسی و نقد کتاب درسی به دلیل جایگاه آن در دستیابی به اهداف نظام های آموزشی و آتار آن در کیفیت بخشی به محتوا های آموزشی و تربیتی، اهمیت ویژه ای دارد. بنابراین ارزیابی این منابع با بهره مندی از ملاک های دقیق ضرورت دارد. پژوهش حاضر مبتنی بر شاخص های علمی، کتاب" روش های تدریس تعلیمات دینی(هدیه های آسمانی) ، که توسط سازمان مطالعه و تدوین کتب دانشگاهی در علوم اسلامی و انسانی (سمت) برای رشته علوم تربیتی درسال1392منتشر شده را نقد کرده است . شاخص های منتخب شاملِ شاخص محتوایی، ساختاری، شکلی، زبانی و روشی است. نتایج پژوهش نشان می دهد: این کتاب نقاط قوت محدودی در شاخص های شکلی و زبانی دارد. اما نقاط ضعف بسیارجدی کتاب در همه شاخص های شکلی، زبانی، محتوایی، ساختاری و روشی کاملا آشکار است. از جمله می توان به عدم روز آمدی داده ها، اشکالات علمی، استنادات نادرست، عدم انسجام محتوا و غیر کاربردی بودن اشاره کرد. فقدان این شاخص ها به میزانی است که"علمی و آموزشی بودن " کتاب را رد می نماید. بنابراین این کتاب فاقد اصلی ترین ممیزه های کتاب درسی دانشگاهی است.پیشنهاد می شود مبتنی بر شاخص های کتاب درسی دانشگاهی و برنامه درسی تعلیم و تربیت دینی دوره ابتدایی، برای این درس کتاب جدیدی تالیف شود.
نقد کتاب تئوری های سازمان: اسطوره ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال ۲۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۱۲)
207 - 232
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به معرفی و نقد کتاب تئوری های سازمان: اسطوره ها جی ام شفریتز؛ استیون اوت، ترجمه دکتر علی پارسائیان می پردازد که توسط انتشارات ترمه منتشر شده است. روش تحقیق از نوع نقد کیفی می باشد. این اثر توسط انتشارات ترمه در سال ۱۳۹۶ به چاپ پنجم رسیده و در کل دارای 1054 صفحه است کتاب از بعد صوری اثر، همچنین به لحاظ کیفیت صفحه آرایی وصحافی، در وضعیت مطلوبی قرار دارد با توجه به اینکه مقالات اصلی از اسطوره های مدیریت از قبیل اسمیت، فایول، تیلور، سایمون، فالت و سایر نویسندگان آورده شده است ایده نو و بدیع به حساب می آید و آن را از سایر کتب در مورد تئوری های سازمان متمایز کرده است. در این کتاب ارائه کلیات ابتدای هر فصل به قلم شفریتز و اوت سپس ارایه مقالات مرتبط در هر دیدگاه و ارائه منابع هر مقاله به جمع بندی بهتر مطالب کمک می نماید همچنین به لحاظ محتوایی، منابع علمی مورد استفاده در تدوین کتاب، از سال 1896 تا سال 1990بوده که اگر چه با توجه به نسخه های جدیدتر کتاب به زبان انگلیسی، دو فصل و مجموعه مقالاتی به چاپ جدید افزوده شده است که از این لحاظ ترجمه کتاب نیازمند به روزآوری است.
کارآفرینی سیاسی، راهبردی در فرایند گذار به توسعه پایدار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست علم و فناوری سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
39 - 54
حوزههای تخصصی:
این پژوهش از دیدگاه مکتب اتریش به بررسی و مطالعه کارآفرینی سیاسی به عنوان شکلی از همسویی بین کارآفرینان با ساختار نهادی که هدفشان دسترسی ممتاز به منابع است، می پردازد. کارآفرینی سیاسی به عنوان یک پدیده در اقتصادهای در حال توسعه ظهور کرده و بر اهداف توسعه پایدار تاثیر گذار است. این مطالعه با استفاده از تعریفی گسترده با رویکردی مولد به این مفهوم، از طریق جمع آوری داده های ترکیبی از منابع مستند و مصاحبه های نیمه ساختاریافته با خبرگان سیاسی واجد شرایط که از طریق نمونه گیری هدفمند نظری انتخاب شدند انجام شده و ویژگی های اصلی فعالیت های کارآفرینانه را شناسایی و مدلی از کارآفرینی سیاسی با رویکرد توسعه پایدار ارائه نموده است. روش پژوهش از نظر هدف بنیادی- توسعه ای؛ و به لحاظ ماهیت کیفی و از نوع اکتشافی می باشد که از نظریه داده بنیاد (سیستماتیک) به منظور سازماندهی و تحلیل داده ها استفاده شده است. مدل پارادایمی با بررسی 4905 گزاره مفهومی، 6 کد انتخابی، 17 کد محوری و 73 کد باز حاصل شد. یافته ها نشان داد که پیوندهای چندگانه به عنوان مقوله محوری در مدل کارآفرینی سیاسی نقش مهمی دارد. این مدل قابل تعمیم به سایر اقتصادهای در حال توسعه می باشد. این مطالعه مفاهیمی را در مورد چگونگی اتخاذ یک رویکرد کل نگر برای استفاده از ظرفیت کارآفرینان سیاسی به منظور ارائه نوآوری در حوزه سیاسی و انجام اصلاحات در ساختار نهادی برای سیاستمداران و سیاستگذاران این حوزه ارائه می دهد. پیامدهای استفاده از این مدل تحکیم ساختار نهادی و حرکت به سمت توسعه پایدار است.
از علم النفس صدرایی تا فلسفه الاجتماع صدرایی: بررسی وجوه ضرورت و مزیت استفاده از الگوی انسان شناسی حکمی برای تمهید علم اجتماعی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله اثبات ضرورت بهره گیری از علم النفس صدرایی به عنوان یک الگوی جامع و برهانی برای بازسازی علم اجتماعی اسلامی است. به این منظور در سه بخش مجزا با روش توصیفی-تحلیلی و روش دلالت پژوهی وجوه ضرورت، جامعیت و وجاهت برهانی این الگو موردبحث و بررسی قرار گرفته است. در بخش نخست پس از ذکر چالش های بنیادین علوم اجتماعی در فهم رابطه انسان و طبیعت با ذکر ادله مختلفی نشان داده شده که این الگوی معرفتی می تواند به نحو بنیادین این مسئله را حل نماید و امکان تبیین و تفسیر و نقد ظاهر و باطن پدیده های اجتماعی را به صورت منسجم و هم افزا فراهم آورد. در بخش دوم توضیح داده شده که چرا برخلاف سایر الگوهای استعاری که برای شناخت جامعه استفاده می شوند این الگو به خاطر داشتن جامعیت می تواند تمامی ابعاد تبیینی، تفسیری و انتقادی پدیده های اجتماعی را در خود پوشش دهد و ما را دچار تقلیل گرایی در فهم پدیده های اجتماعی نکند و در بخش سوم توضیح داده شده است که دلالت های حاصل از این الگوی روشی تنها در حد یک تمثیل، اعتبار ظنی ندارند بلکه می توان با اتکا بر مباحث اصالت جامعه برهانی بودن دلالت های آن و نحوه تسری قواعد علم النفس به علوم اجتماعی را روشن و مبرهن ساخت و از این طریق پای بسیاری از قواعد علم النفس صدرایی را به شناخت پدیده های اجتماعی به گونه ای برهانی و اثرگذار باز نمود.
ارائه مدل بازخورد عملکرد سازنده به کارکنان دانشی (مورد مطالعه: اعضای هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: بازخورد مدتهاست که به عنوان یکی از مؤثرترین راهبردهای آموزشی برای تقویت یادگیری، حمایت شده است. به عبارتی؛ بازخورد زیربنای بسیاری از پیشرفتهای مهم در حوزه آموزش است. در این راستا، ارائه مدل بازخورد عملکرد سازنده به اعضای هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی که مصداق بارز کارکنان دانشی اند، هدف اصلی پژوهش در نظر گرفته شد. روش: پژوهش حاضر به لحاظ مبانی فلسفی، در زمره پارادیم تفسیری قرار گرفت و دارای رویکرد استقرایی- قیاسی بود. راهبرد پژوهش، نظریه داده بنیاد چندگانه(نسخه گلدکل و کرونهلم)، و ابزار گردآوری، اطلاعات مصاحبه های نیمه ساختاریافته انتخاب شد. ویژگی های مشارکت کنندگان پژوهش بر اساس روش نمونه گیری نظری، 30 نفر بود. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از کدگذاری استقرایی(خلق مفاهیم مقوله ها)، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی(خلق نظریه) صورت گرفت. در نهایت برای ارزیابی کیفیت پژوهش، از شاخصهای ده گانه مقبولیت استفاده شد. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد که مدل بازخورد عملکرد سازنده اعضای هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی، بازخورد تعاملی است و عواملی همانند شرایط علّی و موانع مرتبط با دانشجو، استاد و سیستم ارزشیابی دانشگاه در آن تأثیرگذارند و با استفاده از تسهیلگرها می تواند به نتایج و پیامدهای فردی و سازمانی منجر شود. نتیجه گیری: بهترین سبک ارائه بازخورد برای اعضای هیئت علمی که بتواند ضمن بهبود و ارتقای عملکردشان، پذیرش آنان را در دریافت بازخورد بالا برده و مقاومت آنها را کاهش دهد، مدل بازخورد تعاملی است. در انتهای مقاله ضمن اشاره به محدودیتهای پژوهش پیشنهادهایی برای تحقیقات آتی ارائه شده است.