فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۲۱ تا ۳۴۰ مورد از کل ۲٬۸۵۶ مورد.
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۳
153 - 184
حوزههای تخصصی:
هدف: تاب آوری، فرایند توانایی یا پیامد سازگاری موفقیت آمیز با شرایط تهدیدکننده است. یکی از مهم ترین مباحث تاب آوری در زمینه تحصیل و آموزش است؛ بنابراین، این مطالعه باهدف بررسی چگونگی توسعه تاب آوری دانشجویان در طول دوره آموزش الکترونیکی در زمان همه گیری کووید -۱۹ انجام شد.روش پژوهش: پژوهش حاضر، یک مطالعه توصیفی مقطعی کیفی است که از منظر هدف نیز کاربردی است. شرکت کنندگان 18 دانشجو و عضو هیئت علمی دانشگاه بودند که با آن ها مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. نمونه ها با استفاده از تکنیک حداکثر تنوع با درنظرگرفتن درجه و رشته تحصیلی آن ها به طور هدفمند انتخاب شدند. همچنین یک راهنمای مصاحبه نیمه ساختاریافته با ارجاع به نظریه تاب آوری ایجاد شد و تجزیه وتحلیل داده با استفاده از روش تحلیل تم صورت گرفت.یافته ها: در نهایت، 97 کد، 20 مضمون فرعی و پنج مضمون اصلی به دست آمد که شامل: 1- برنامه ریزی و آمادگی فردی و درونی 2- عوامل تکنولوژی 3- عوامل محتوا 4- عوامل چابکی و 5- عوامل ارزیابی و پشتیبانی است که هر یک از مؤلفه هایی تشکیل شده اند.نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش ارتقا و توانمندسازی دانشجویان با تقویت تاب آوری ضروری به نظر می رسد. همچنین تاب آوری به دانشجویان اجازه می دهد تا با پذیرش چالش ها، بتوانند شرایط نامطلوب را مدیریت کنند و با داشتن دید مثبت نسبت به تغییر، عملکرد تحصیلی خود را بهبود بخشند. در این راستا درنظرگرفتن جنبه های زیرساختی، سخت افزاری و نرم افزاری و دانشگاهی در کنار عوامل فردی، رفتاری و شخصیتی با یکدیگر به عنوان مجموعه ای جامع از عوامل آموزشی و دخیل در تاب آوری ضروری است.
تحلیل و بررسی چالش ها و آسیب های روش شناختی فلسفه های انتزاعی در فرایند تولید و تحول علوم اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برخی فلسفه ها، فراتر از تفسیر عالم، به دنبال تغییر آن بوده اند و توانسته اند با تولید علوم کاربردی در تغییرات اجتماعی، نقش اساسی ایفا کنند، اما تئوریزه کردن قاعده مند هستی، بدون تمسک به منطق تولید «مفاهیم، تعاریف، احکام» کلان وخرد، امکان پذیر نیست. کدام منطق و روش، ظرفیت تولید مفاهیم و تعریف کلان فلسفی و کاربردی را برای تئوریزه کردن واقعیت و تولید علوم و درنتیجه امکان مهندسی را دارد. در این پژوهش بر این تأکید می شود که منطق صوری، با کاربست «روش کلی نگری» در فرایند کشف ذات پدیده ها، خصوصیت پدیده ها را در سه مرحله «انتزاع، اندراج، انطباق» در سه سطح تولید «مفاهیم، تعریف، احکام کلی» حذف و به شناخت کلی و انتزاعی بسنده می کند و خود را عهده دار کشف روابط و تناسبات عینی پدیده ها نمی داند؛ درنتیجه ظرفیت فلسفی و روشی آن برای تئوریزه کردن پدیده های متغیر عالم، برای تصرف در آن کفایت نمی کند؛ بنابراین کارآمدی لازم و مورد انتظار را در تولید علوم کاربردی اسلامی ندارد.
تبیین نقش تنظیم گرایانه علوم انسانی در مقابل توسعه گراییِ علوم طبیعی (با بازنگریِ آراء هاینریش ریکرت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش شناسی علوم انسانی سال ۲۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۱۵
1 - 16
حوزههای تخصصی:
در سال های گذشته، بسیاری بر نقشِ مؤثری اشاره کرده اند که علوم انسانی می تواند در امر کنترل و تنظیم برای حفظِ محیط زیست و فرهنگ (نه در توسعه فناورانه) ایفا کند؛ با این حال درباره اینکه چه خصلتِ مشخصی در علوم انسانی سبب شده که چنین کارکردی به آن نسبت داده شود، توضیحی ارائه نشده است. پذیرشِ این کارکرد مستلزم پذیرش ماهیتِ متفاوت علوم انسانی از علوم طبیعی می باشد. یک ملاک برای این تمایز از سوی فلاسفه نوکانتی ساوت وست ارائه شده که میان علوم طبیعی و علوم فرهنگی مبتنی بر روش (نه موضوع) و نیز الزامات شناختی تمایز شده که جهان از راه آن تجربه می شوند. در مقاله حاضر با بازخوانی و تأمل در این ملاک، تمایز و به هدف یافتن خصلتی در علوم انسانی استدلال می شود که به امر تنظیم یاری می رساند و در فرایندهای توسعه، علوم سخت و کاربردی (یعنی علوم طبیعی و مهندسی)، برخلاف علوم انسانی به دریافتِ بخشی از واقعیتِ تجربی قادر نیستند که به ادراک و حساسیت ما در پایداریِ توسعه یاری می رساند. برای پیش بردن این استدلال با مقایسه و تطبیق اندیشه های قرن نوزدهمیِ ریکرت با برخی از رویکردهای معناشناختی فلاسفه در دوران معاصر، تبیین خواهد شد که چگونه نوع نگرش و روش در علوم انسانی (چگونگی دریافت و ارجاع به نمونه های انواع طبیعی) دریافت کامل و متوازن جهان تجربه را به همراه خواهد داشت.
تحلیل و نقد ساختار معماری مدرن با تکیه بر مبانی عام هستی شناسی و انسان شناسی (موضوع مورد نقد: خانه های مدرن) و ارائه قواعد روشی برای تحقق خانه حکمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بومی و حکمی سازی واقعیت های معماری همواره مستلزم شناخت و بررسی مبانی عام فلسفی دانش معماری است. آنچه به واقعیت معماری جهت می دهد، باورها، مکتب و ایدئولوژی های زمان (الگو) موثر بر دانش است. خانه یکی از واقعیت ها و فضای زندگی انسان، متأثر از دانش معماری و الگوی زمان است. بر این اساس برای تغییر وضع موجود آن به وضع مطلوب باید مبانی عام فلسفی تاثیرگذار بر وضع موجود (مدرن) شناخته شود تا با مقایسه تطبیقی مبانی مدرن و مبانی حکمی-اسلامی به نقد ساختارخانه های مدرن پرداخته شود تا بتوان قواعد حکمی و مطلوب را برای تحقق فضای زندگی به ویژه خانه (مسکن) ارائه کرد. بر این اساس پژوهش حاضر به روش توصیفی، تحلیلی به تبیین معیارهای حکمی-اسلامی مبانی هستی شناسی و انسان شناسی و با این معیار به نقد خانه های مدرن پرداخته و بر این اساس قواعد تغییر در خانه های موجود را معرفی کرده است.
شاخصه های اخلاق حرفه ای در سازمان از منظر نهج البلاغه(مطالعه موردی: کارکنان ساختمان مرکزی وزارت علوم، تحقیقات و فنّاوری در سال 1400)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: یکی از غنی ترین منابع اسلامی در مطالعات اخلاق حرفه ای، آموزه های کتاب شریف نهج البلاغه است. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی شاخصه های اخلاق حرفه ای در سازمان با توجه به آموزه های نهج البلاغه بود. روش: در این پژوهش از روش توصیفی- همبستگی با استفاده از معادلات ساختاری بهره گرفته شده است. جامعه آماری، کارمندان ساختمان اصلی وزارت علوم، تحقیقات و فنّاوری در نیمه دوم سال 1400 به تعداد 700 نفر بود و حجم نمونه آماری با توجه به جدول مورگان و روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای حدود 250 برآورد شد. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه اخلاق حرفه ای قاسم زاده(1393) بود. یافته ها: نتایج حاصل از نقد منابع، مبیّن آن بود که در سازمانهای مبتنی بر رعایت اصول اخلاق حرفه ای، کارکنان تعهد بیشتری نسبت به وظایف اخلاقی در سازمان داشتند. شاخصه های اخلاق حرفه ای مؤثر در سازمان با توجه به سخنان حضرت امام علی(ع) در نهج البلاغه که در این پژوهش بررسی شدند، عبارتند از: درستکاری و صداقت، احترام به حریم شخصی، مسئولیت پذیری، اصل مدارا و سعه صدر و وفای به عهد. نتیجه گیری: با توجه نتایج این تحقیق و بررسی و تبیین مهم ترین مؤلفه های اخلاق حرفه ای از منظر نهج البلاغه، شاخصه درستکاری و صداقت دارای بیشترین اهمیت بود.
جایگاه یاددهی- یادگیری نوآور و کارآفرین در دانشگاه نسل سوم و وضعیت دانشگاه های ایران (موردمطالعه: پنج دانشگاه ایرانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش عالی ایران سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
۱۸-۱
حوزههای تخصصی:
هدف: دانشگاه نسل سوم از ایده های اصلی برای مشارکت نهاد دانشگاه در فرایند توسعه محلی و ملی و حضور تأثیرگذار در محیط پیرامون و جامعه جهانی است. توسعه کارآفرینی از راهبردهای کلیدی برای ارتقای مسئولیت پذیری اجتماعی نهاد علم و تحقق اهداف تغییرات اجتماعی و توسعه پایدار است. آنچه از مفهوم دانشگاه نسل سوم در محافل دانشگاهی برجسته شده است، دانشگاه به مثابه یک سازمان تک بُعدی، مشابه با مؤسسات دانش بنیان است که صرفاً بر کارآفرینی اقتصادی- فنی تمرکز دارد. در این برداشت نادرست از دانشگاه نسل سوم، کارکردهای اصلی و ذاتی دانشگاه شامل آموزش، پژوهش و اجتماعی- فرهنگی واجد اولویت معرفی نمی شود. در این مقاله، نشان داده شده است که آموزش و یاددهی- یادگیری نوآور و کارآفرین در دانشگاه نسل سوم دارای جایگاه ویژه ای است. روش شناسی: در این پژوهش، وضعیت یاددهی- یادگیری نوآور و کارآفرین در پنج دانشگاه موردمطالعه برمبنای «چارچوب راهنمای دانشگاه کارآفرین» و «چارچوب مؤسسه آموزش عالی نوآور» کمیسیون اروپایی و سازمان همکاری های اقتصادی و توسعه، به روش تطبیقی ارزیابی شده است. یافته ها: بر اساس این پژوهش، دانشگاه ها با رسالت عام و خاص خود برای حرکت در مسیر کار آفرینی دست کم باید در هشت بُعد به صورت هم زمان و متوازن اقدام کنند: 1. اصلاح و تعالی فرایند رهبری و حکمرانی، 2. تقویت و تکمیل ظرفیت های مالی و انسانی، 3. ارتقای سطح یاددهی- یادگیری، 4. آماده سازی و پشتیبانی از کارآفرینان، 5. تبادل دانش و همکاری مؤثر و هم افزا با جوامع محلی، منطقه ای و ملی، 6. افزایش سطح تحرک بین المللی، 7. تحوّل دیجیتال، 8. تلاش برای فعلیت آثار و نتایج کارآفرینی. به علاوه، یاددهی- یادگیری نوآور و کارآفرین باید به یکی از ابعاد اصلی و اساسی دانشگاه کارآفرین تبدیل شود. این در حالی است که سطح یاددهی- یادگیری نوآور و کارآفرین در دانشگاه های موردمطالعه در حد مطلوب و مورد انتظار نبوده و بین وضعیت موجود و وضعیت مطلوب فاصله قابل تأملی وجود دارد. بحث و نتیجه گیری: بر اساس ارزیابی وضعیت دانشگاه های موردمطالعه، اهتمام به آموزش نوآور و کارآفرین به اندازه کافی نبوده و در فرایند تحول به دانشگاه کارآفرین، باید بیش ازپیش به ارزش و اهمیت یاددهی- یادگیری نوآور و کارآفرین تمرکز شود. تحول به دانشگاه نسل سوم باید هم زمان با تقویت کارکرد آموزش نوآور و کارآفرین به عنوان هسته مرکزی نهاد و زیست جهان دانشگاه باشد. لازم است رهبران نظام آموزش عالی و دانشگاه ها اهتمام ویژه ای در سطوح سیاست گذاری، برنامه ریزی و اجرا برای ارتقای سطح آموزش نوآور و کارآفرین جامعه دانشگاهی داشته باشند.
تحلیل و ارزیابی کیفیت حکمرانی در حوزه مسائل و آسیب های اجتماعی با تأکید بر کیفیت قانونگذاری در برنامه های توسعه کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مجلس و راهبرد سال ۳۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۱۵
163 - 197
حوزههای تخصصی:
هدف از نگارش این مقاله بررسی راهکارهای ارتقای ظرفیت حکمرانی در زمینه مواجهه مؤثر با مسائل و آسیب های اجتماعی با تأکید بر قواعد و شاخصه های لازم جهت تدوین احکام قانونی باکیفیت در این عرصه است. زیرا کیفیت پایین احکام قانونی و عدم رعایت اصول قانون نویسی، با وجود تخصیص منابع و فراهم کردن امکانات اجرایی، مانع از اثربخشی اقدامات و تحقق نیات قانونگذار می شود. از این رو، با توجه به نمود سیاست اجتماعی حاکمیت در بحث آسیب های اجتماعی در قوانین برنامه توسعه کشور، پرسش اصلی مقاله معطوف بر مشخصه های یک حکم قانونی باکیفیت و با قابلیت اجرای بالا در برنامه های توسعه کشور است. در این راستا، ابتدا با کندوکاو در اسناد و منابع علمی موجود در حوزه قانونگذاری و سیاستگذاری اجتماعی، شاخص ها و ویژگی های لازم برای تدوین احکام اجتماعی با کیفیت در قوانین برنامه توسعه شناسایی شدند و در ادامه با استفاده از روش تحلیل محتوای جهت دار، احکام مرتبط با آسیب های اجتماعی در قوانین برنامه چهارم، پنجم و ششم توسعه در چارچوب شاخص های احصا شده مورد تحلیل و ارزیابی قرار گرفتند. یافته های مطالعه حاکی از رعایت حداقلی اصول و ویژگی های لازم جهت تدوین احکام قانونی باکیفیت در حوزه آسیب های اجتماعی در قوانین برنامه توسعه کشور است.
A Review of Research on the Professional Ethics of Managers(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Background: Today, ethics is recognized as one of the most important variables in the success of organizations and the rule of professional ethics is able to significantly help the organization to reduce tensions and achieve goals, and therefore having professional ethics in organizations as a There is a competitive advantage. On the other hand, the role of ethics in actions and behaviors, in decisions and choices, and in attitudes and communications is important and decisive. If moral values are not internalized in a society and its organizations, neither the law nor the efforts and measures of the government nor any other tools and mechanisms will function. The purpose of this study was to review international scientific productions in the field of professional ethics of managers. Method: This study follows the interpretive paradigm and was conducted by systematic review method. Using the search terms defined in the web of science database in the title of the articles and in the period from 1955 to 2022, the published researches in the field of professional ethics of the managers were examined and the articles that meet the entry and exit criteria were selected and the case information The need to achieve the objectives of the research was extracted and scientifically researched using VOSviewer software version 1.6.11, which is software in the field of scientometrics. Conclusion: The most research on professional ethics of managers is related to 2019, and the United States, United Kingdom and Australia have the highest number of researches, respectively, and Iranian writers have the least contact with other countries
تحلیل مقایسه ای سرمایه اجتماعی در شبکه سازمان های خیریه
حوزههای تخصصی:
سازمان های مردم نهاد به عنوان نهاد هایی خودجوش از بطن و متن جامعه تشکیل شده اند و عملکرد آنها یکی از فاکتور های مهم برای ارزیابی فرهنگ هر کشور به شمار می آید. هدف از تحقیق مدنظر، مقایسه سرمایه اجتماعی در شبکه سازمان های خیریه است. مطالعه موردی در این پژوهش را شبکه سازمان های خیریه همکار با بنیاد توسعه کارآفرینی زنان و جوانان در تهران، خانه هدی در زاهدان، بهار خرمشهر در خرمشهر و مؤسسه سپهر در قائن شامل می شود. پژوهش ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر روش، توصیفی است. ابزار استفاده شده برای جمع آوری داده ها، پرسشنامه استاندارد تحت عنوان پرسشنامه انجمن سرمایه اجتماعی آمریکا است. این پرسشنامه چون بار ها در مطالعات متعدد از آن استفاده شده، روایی آن تأیید شده است. پس از گردآوری پرسش نامه ها، پایایی آن با نرم افزار SPSS محاسبه و با آلفای کرونباخ ۸۳۳/۰ تأیید شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی بهره گرفته شد. نتایج نشان دادند وضعیت سرمایه اجتماعی و ابعاد آن شامل ابعاد ساختاری، ارتباطی و شناختی، در این شبکه سازمان های خیریه تفاوت معناداری ندارد و اینکه بعد شناختی سرمایه اجتماعی به عنوان پیش نیاز روابط در شبکه بین سازمان های خیریه منظور شده است.
دولت و سازمان های مردم نهاد محیط زیستی در ایران معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بر اساس پژوهش های متعددی که طی سه دههٔ گذشته در مورد سازمان های مردم نهاد محیط زیستی در ایران انجام شده، بین مردم و این سازمان ها شکافی قابل توجه وجود داشته است. این سازمان ها هم در اطلاع رسانی به مردم و هم در زمینهٔ فعالیت های محیط زیستی و افزایش دانش، بینش و مهارت مردم دچار ضعف بوده اند. هر چند که دلایل گوناگونی را برای این امر می توان در نظر گرفت؛ اما دولت به عنوان عام ترین نهاد کشور که گاه از آن با عنوان نهاد نهادها یاد می شود نقش بی بدیلی در کارایی یا عدم کارایی این سازمان ها بازی می کند. نحوهٔ نگاه دولت به سازمان های مردم نهاد محیط زیستی و شیوهٔ سیاست گذاری در مورد آن ها به ویژه در بُعد قانون گذاری می تواند سبب شکوفایی این سازمان ها و افزایش بهره وری آنها گردد و یا در مسیری متضاد پیش رود. این پژوهش با استفاده از روش تحقیق تاریخی و با رجوع به قوانین و مقررات مرتبط با سازمان های مردم نهاد و نیز با به کارگیری برخی از اسناد برنامه ای و گردآوری داده ها از طریق روش کتابخانه ای به دنبال بررسی نحوهٔ مواجههٔ دولت با این سازمان ها و نتایج آن است. یافته ها نشان می دهد که دولت ایران به دلیل میل به تمرکزگرایی در قوانین و آیین نامه های صادره، ضمن محدود کردن حیطه فعالیت و اقدام سازمان های مردم نهاد، امکان دخالت دولت در امور آنها و سلب استقلالشان را فراهم آورد. نتیجهٔ دخالت دولت در امور این سازمان ها چیزی نبود جز ضعف روز افزون سازمان های مردم نهاد، پایین آمدن کارایی شان و بی انگیزگی آنها از یکسو و ناتوانی آنها در برقرار ارتباط مؤثر با مردم و ترویج فرهنگ حفاظت از محیط زیست از سویی دیگر.
پدیدارشناسی ادراک بانکداری در زندگی روزمره ایرانیان با تمرکز بر مصرف نسل Yو Z(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست علم و فناوری سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۶۰)
21 - 38
حوزههای تخصصی:
رشد جدی فناوری ها و ورود نسل Z به دایره مصرف کنندگان فناوری و در کنار آن تحولات کلانی همچون پاندمی کرونا، بسیاری از صنایع را دچار تغییرات اساسی کرده است. صنعت بانکداری نیز از این تغییرات مصون نبوده و بانکداری نه در معنای سنتی آن، یعنی رفتن به نهادی با شعب متعدد و حضور فیزیکی در آن ها، که در حال تبدیل به بانکداری تماما دیجیتال و بدون شعبه، تحت عنوان نئوبانک، است. به دیگر بیان، در لایه کلان، تغییرات جمعیتی در نظام مصرف و پس از آن کرونا، باعث ایجاد تقاضایی جدی برای خدمات نئوبانک ها شد و در نهایت نئوبانک ها را از لایه کنام به سطح رژیم اجتماعی-فنی رساند؛ به طوریکه از سال ۱۳۹۹ تا ۱۴۰۱، ۹ نئوبانک ایرانی میزبان بیش از ۱۰ میلیون کاربر بوده اند و بخش مهمی از ریشه این گذار و شیوع فناوری جدید در لایه ادراک مصرف کننده قابل تحلیل است. لذا فهم این پدیده از منظر مصرف کننده برای تحلیل گذار بانکداری ضروری به نظر می رسد. این پژوهش با بررسی تجربه زیسته افراد در استفاده از نئوبانک ها قصد دارد تا به تعریف مناسبی از شیوه بانکداری جدید در بافت زندگی روزمره جامعه ایرانی با تمرکز بر نسل Z و Y دست یابد. لذا با استفاده از روش پدیدارشناسی موستاکاس، پس از انجام مصاحبه های عمیق با ۱۵ نمونه هدفمند، توصیف های ساختاری و بافتاری استخراج شد و در نهایت در قالب ۵ مضمون اصلی در تجربه الگوی مصرف این دو نسل شامل ۱. تجربه کاملا دیجیتال، ۲. تجربه کاربری مینیمال، ۳. تجربه مفید، ۴. تجربه امنیت و اعتماد و ۵. تجربه مصرف پرستیژی به عنوان پیشران های گذار مفصل بندی شد.
مؤلفه های یک دانشگاه بین المللی: ارائه یک الگوی مفهومی عملیاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۳
45 - 82
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر، شناسایی ابعاد و مؤلفه های بین المللی سازی دانشگاه ها می باشد.روش پژوهش: روش پژوهش حاضر روش مرور سیستماتیک (فرا ترکیب) می باشد. طبق این تکنیک، مرور دقیق و عمیقی از ادبیات تحقیق در مورد موضوع بین المللی سازی دانشگاه ها انجام شده است و در نهایت یافته های پژوهش های مرتبط با هم ادغام و موردبررسی قرار گرفته اند. یافته ها: یافته های تحقیق مبتنی بر مقالات نهایی بررسی شده، منجر به استخراج 38 کد باز برای مجموع عوامل بین المللی سازی دانشگاه و 12 کدمحوری شامل: منابع انسانی (کارکنان/ اعضای هیأت علمی)، دانشجویان، آموزش و برنامه درسی، پژوهش، ارتباطات و همکاری های بین المللی، ساختار سازمانی، رهبری و مدیریت، فرهنگ سازی، زیرساخت ها، بودجه و امور مالی، راهبرد بین المللی و عوامل محیطی اثرگذار (عوامل اثرگذار خارجی) شده است.نتیجه گیری: دانشگاه ها برای جامه عمل پوشاندن به اهداف گسترده خود و پیشرفت در محیط رقابتی امروزی نیازمند تلاش برای ایجاد وجهه بین المللی و کسب اعتبار جهانی می باشند. در این مسیر عواملی وجود دارند که نگاه ویژه به آن ها در پدیده بین المللی سازی دانشگاه دارای اهمیتی مضاعف است، این عوامل در پژوهش حاضر با عنوان کدهای محوری شناسایی و مورد بررسی قرار گرفتند و مصادیق آن ها جهت تبیین بهتر موضوع بیان شدند.
شناسایی و دسته بندی ابزارهای سیاستی ارتقا سلامت بوم سازگان کارآفرینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در طول یک دهه اخیر، مساله سلامت بوم سازگان کارآفرینی به عنوان یک موضوع پرکاربرد مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. سلامت بوم سازگان به قابلیت پایداری بوم سازگان و حفظ ساختار و عملکرد آن در طول زمان در مواجهه با اختلالات درونی و بیرونی اشاره می کند. به هر میزان که یک بوم سازگان از سلامت بالاتری برخوردار باشد، بقا آن تضمین شده و عملکرد بهتری را نشان می دهد. در این میان، اتخاد سیاست های مناسب به منظور ارتقا سطح سلامت بوم سازگان کارآفرینی کمتر مورد توجه سیاست گذاران و پژوهشگران این حوزه بوده است. هدف این پژوهش شناسایی و دسته بندی ابزارهای سیاستی به منظور ارتقا سلامت بوم سازگان کارآفرینی ایران است. در این پژوهش تلاش شده که سیاست های مناسب به منظور ارتقا سلامت بوم سازگان کارآفرینی شناسایی و سپس دسته بندی شوند. نخست، با مصاحبه و پرسشنامه، ابزارهای سیاستی متناسب با ارتقا سلامت بوم سازگان کارآفرینی شناسایی و با استفاده از نظر خبرگان و تحلیل های آماری فهرست نهایی از ابزارهای سیاستی استخراج شدند. سپس، با تحلیل روابط متقابل و خوشه بندی ابزارهای سیاستی، دسته های مختلف شامل ابزارهای سیاستی مرتبط با ارتقا سلامت بوم سازگان شناسایی شده اند. نتایج این پژوهش نشان می دهد حداقل چهار دسته ابزارهای سیاستی متمایز با عناوین «تقویت زیرساخت ها» شامل 4 ابزار سیاستی به منظور اصلاح و ثبات در سیاست های اجتماعی و اقتصادی کلان، « توسعه بازیگران بوم سازگان کارآفرینی » شامل 4 ابزار سیاستی به منظور توسعه کمی موجودیت ها و بازیگران بوم سازگان کارآفرینی، «متنوع سازی بوم سازگان کارآفرینی» شامل 6 ابزار سیاستی به منظور متنوع سازی حوزه های کسب و کار در بوم سازگان کارآفرینی و «توسعه تقاضا» شامل 5 ابزار سیاستی به منظور تقویت مالی بوم سازگان کارآفرینی می توانند بر ارتقا سلامت بوم سازگان کارآفرینی تاثیر بگذارند.
انعکاس خشم، خشونت و مرگ، نتیجه غلبه کهن الگوی سایه در شعر پست مدرن فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شعر پست مدرن را به واسطهٔ ویژگی بی پرده گویی و ساختارشکنی موضوعات کلامی، می توان مرجعی مناسب برای مطالعات کهن الگویی در نظر گرفت. مقالهٔ حاضر با توجه به کثرت بسامد واژه ها، ترکیبات، و عباراتی پیرامون خشم، خشونت و مرگ در شعر پست مدرن فارسی، در پی یافتن پاسخ به این پرسش است که دلیل تمایل اغراق آمیز شاعران پست مدرن به بیان خشم و خشونت در شعر چیست؟ در این راستا، تصاویر «خشم و خشونت اجتماعی»، «خشم و خشونت فردی» و «تصاویر مرتبط با مرگ» در آثار تعدادی از شاعران پست مدرن، با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و با در نظر گرفتن رویکرد میان رشته ای، بین ادبیات و دو حوزهٔ نقد اجتماعی و نقد روان شناختی مورد بررسی قرار داده شده است. نتیجه نشان داد، کثرت بازتاب «خشونت نسبت به زنان»، «فساد اخلاقی»، «جنگ» و ناهنجاری هایی از قبیل «مصرف مواد مخدر» در بخش خشونت های اجتماعی، «خودکشی» و «مازوخیسم» در بخش خشونت های فردی، بیشتر برخاسته از اندیشهٔ فراگیر «مرگ اندیشی» است. «مرگ اندیشی» که یکی از نشانه های غلبهٔ کهن الگوی سایه در ناخودآگاه بشر است، در شعر پست مدرن، به یک اندیشهٔ جاری و به تبع آن به یکی از ویژگی های اصلی این جریان شعری تبدیل شده است. شاعران پست مدرن سعی نموده اند برای نشان دادن تاریکی و خشم درونی نهفته در اجتماع، از تصاویر منزجزکننده و وحشت زا، که مرتبط با «مرگ» است، بهره ببرند و روند شعر خود را به سوی تاریکی و وحشت پیش ببرند؛ تاجایی که می توان ادعا کرد، از میان شاعران معاصر، آن هایی که در ناخودآگاه خویش، مغلوب کهن الگوی سایه بودند، به شعر پست مدرن روی آورده اند.
بررسی نگرش دانشجویان تحصیلات تکمیلی علوم انسانی نسبت به موضوع تحول در علوم انسانی (مورد مطالعه: دانشکده علوم اقتصادی و اداری دانشگاه قم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی نگرش دانشجویان تحصیلات تکمیلی علوم انسانی نسبت به مقوله تحول در علوم انسانی در ابعاد سه گانه نگرش شامل شناختی، عاطفی و رفتاری بوده است. روش: این تحقیق از نظر هدف یک تحقیق کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها توصیفی- پیمایشی محسوب شده است. جامعه آماری این تحقیق دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشکده علوم اقتصادی و اداری دانشگاه قم بود که با استفاده از فرمول کوکران ۱۷۶ نفر به عنوان نمونه در نظر گرفته شد. اعتبار ابزار اندازه گیری، پرسشنامه محقق ساخته بوده که اعتبار آن، بررسی و مورد تایید قرار گرفت. برای بررسی روایی محتوایی از شاخص CVR و برای روایی سازه از تحلیل عاملی تاییدی و نرم افزار PLS3 استفاده شد. همچنین پایایی ابزار اندازه گیری از روش هایی مانند آلفای کرونباخ، پایایی ترکیبی، متوسط واریانس استخراج شده و ... بررسی و مورد تایید قرار گرفت. آزمون فرضیات پژوهش، با استفاده از نرم افزارSPSS23 انجام شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان می دهد که نگرش دانشجویان تحصیلات تکمیلی علوم انسانی دانشگاه قم نسبت به موضوع تحول در علوم انسانی مثبت بوده و به ترتیب بعد عاطفی، شناختی و رفتاری در رتبه های اول تا سوم قرار دارند. همچنین دانشجویان آقا نگرش بهتری نسبت به خانم ها در این زمینه دارند.
نظریه پردازی چندسطحی در پژوهش های کارآفرینی: ارائۀ رویکردی بهبودیافته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش شناسی علوم انسانی سال ۲۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۱۶
81 - 102
حوزههای تخصصی:
رویکرد چندسطحی به نظریه پردازی با درک هم زمان پدیده ها در سطوح چندگانه تحلیل فرصت هایی برای توسعه نظریه های جدید با زمینه غنی و تفسیر مؤثرتر داده ها فراهم می آورد. رویکردهای تک سطحی به نظریه پردازی قادر به تبیین پیچیدگی پدیده ها نمی باشند؛ زیرا پدیده ها دارای پیشایندها، میانجی ها، تعدیل کننده ها و پیامدهایی هستند که در سطوح مختلف قرار دارند. در حوزه کارآفرینی شاهد غلبه نظریه های تک سطحی می باشیم. نظریه های موجود حوزه کارآفرینی سطوح خرد یا کلان را به طور مجزا بررسی نموده و با نادیده گرفتن سطح میانی و تعامل میان سطوح نتوانسته اند تصویری کل نگر از پدیده های کارآفرینانه ارائه دهند که منعکس کننده پیچیدگی های آنها باشد و درنتیجه، بینش های صحیح، غنی، جامع و ارزشمند از دل نظریه ها حاصل نشده است. در اندک نظریه های موجود چندسطحی نیز رویکرد مناسب و جامعی جهت نظریه پردازی اتخاذ نشده است. براساس این، این پژوهش ضمن تبیین ضرورت و چیستی نظریه پردازی چندسطحی و انواع رویکردهای آن، از طریق تحلیل و نقد انواع رویکردهای موجود به ارائه رویکردی بهبودیافته می پردازد. در رویکرد بهبودیافته گام هایی همچون ظهور پدیده های جمعی، شناسایی کارکرد و ساختار پدیده ها، قوانین تعامل میان سازه ها، انعطاف پذیری سطوح، اعتبار سازه ها، تأیید یا عملیاتی سازی نظریه، تفسیر نتایج و به علاوه تحولات و توسعه های نوین در این رویکرد مانند نقش افراد در شکل دهی زمینه سازمانی مطرح می شود. پیش بینی می شود که نتایج این پژوهش سبب تغییر دیدگاه پژوهشگران تک سطحی شده و راهنمای عمل مناسبی را برای نظریه پردازان میان رشته ای و علاقه مند به مطالعات چندسطحی ارائه دهد.
آینده پژوهی همکاری های علمی بین المللی در دانشگاه های دولتی کشور و ارائه راهکارها و توصیه های سیاستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۲
35 - 66
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر شناسایی سناریوهای محوری برای آینده همکاری های علمی بین المللی در دانشگاه های دولتی ایران است.روش پژوهش: روش پژوهش حاضر آمیخته اکتشافی است. در بخش اول پژوهش از روش آینده پژوهی تحلیل لایه ای علّی استفاده شد. جامعه مورد مطالعه دانشگاه های دولتی وزارت علوم بود. که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند 18 مصاحبه نیمه ساختار یافته با صاحب نظران این حوزه انجام شد. سپس در بخش کمّی پژوهش، برای تعیین وزن هر یک از عدم قطعیت های شناسایی شده در بخش کیفی پژوهش، به منظور شناسایی معیارهای ورودی سناریوها از پرسش نامه محقّق ساخته استفاده شد. برای تعیین پایایی پرسش نامه از روش آلفای کرونباخ استفاده شد که در این پژوهش میزان 92/0 درصد بدست آمد که بیانگر ثبات و قابلیت اعتماد قابل قبول آن است. نمونه آماری بخش کمّی پژوهش حاضر 24 نفر از متخصّصین حوزه آموزش عالی در دانشگاه های دولتی کشور بودند که حوزه فعالیت علمی و اجرایی آنها بین المللی سازی آموزش عالی بود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده نیز از شاخص های اجماع و اهمیت استفاده گردید.یافته ها: پس از تجزیه و تحلیل داده های پژوهش، چهار سناریوی:1. رشد و شکوفایی دانشگاه؛ 2. فرصت سوزی دانشگاه؛ 3. جریحه دار شدن روح دانشگاه و 4. تاریک و خاموش شدن دانشگاه، به عنوان سناریوهای محوری آینده همکاری های علمی بین المللی در دانشگاه های دولتی کشور شناسایی شدند.نتیجه گیری: با عنایت به نتایج پژوهش تدوین یک برنامه جامع و مدوّن برای تقویت همکاری های علمی بین المللی، تعمیق همکاری های بین المللی به سطوح تصمیم گیری و اجرایی دانشگاه و تأسیس دفاتر بین المللی آموزش عالی در کشورهای مختلف جهان به منظور گسترش همکاری های علمی بین المللی در آینده ضروری به نظر می رسد.
تحلیل داده برای سیاست گذاری: کارب ست تحلیل شبکه های اجتماعی در تشکیل و تحلیل اکوسیستم وب سایت های ایرانی صنعت گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صنعت گردشگری معاصر به دلیل عواملی مانند افزایش سفرهای جهانی، بهبود زیرساخت ها و پذیرش گسترده فناوری دیجیتال، در حال گذراندن یک مرحله تحول آفرین است. این رشد تصاعدی بخش گردشگری را به بستری مناسب برای تحولات نوظهور تبدیل کرده است. درک رفتار کاربر به یک عامل موفقیت حیاتی برای کسب وکارها در صنعت گردشگری برای جذب مخاطبان، افزایش رضایت و اطمینان از وفاداری تبدیل شده است. بااین حال، کمبود قابل توجهی در تحقیقات جامع در این زمینه وجود دارد که چالش هایی را برای تصمیم گیری مبتنی بر داده و انطباق با چشم انداز در حال تحول ایجاد می کند. این مقاله با استفاده از تحلیل شبکه های اجتماعی به بررسی و تحلیل شبکه ارتباطی وب سایت های گردشگری ایران و درک رفتار مصرفی کاربران ایرانی خدمات گردشگری می پردازد. این مطالعه هشت جامعه متمایز از وب سایت های گردشگری یعنی انجمن های خرید بلیت و تور، اقامت (هتل)، تاکسی اینترنتی، اقامت (سوییت و کلبه)، خوراکی و آشپزی، مکان یابی، بلیت اتوبوس و تورهای خارجی و مهاجرت را شناسایی می کند. این تحقیق از طریق تجزیه وتحلیل روابط بین این جوامع، بینش های ارزشمندی را در مورد ارتباطات متقابل و الگوهای ارتباطی در اکوسیستم گردشگری ارائه می دهد. این یافته ها با ارائه بینش های عملی و پیشنهادهای سیاستی برای ذی نفعان صنعت به هموارکردن راه برای آینده های پایدار و نوآور کمک می کند.
توسعه مدل عامل بنیان تأثیر توزیع مناسب منابع خیریه ها بر نابرابری اقتصادی
منبع:
مطالعات وقف و امور خیریه دوره ۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
89 - 112
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین چالش ها در اقتصاد هر کشور، بحث نابرابری اقتصادی، کنترل و جلوگیری از تبعات آن است؛ از این رو، در علم اقتصاد پیامدهای نابرابری اقتصادی، به امر بسیار با اهمیتی تبدیل شده است. همچنین، براساس پژوهش هایی که با استفاده از مدلسازی عامل بنیان به بررسی نابرابری اقتصادی پرداخته شده، به وجود آمدن نابرابری اقتصادی به اثبات رسیده است. یکی از بحث ها در زمینه نابرابری اقتصادی، ایفای نقش خیریه ها در تعدیل و کاهش نابرابری اقتصادی است. در ادبیات تحقیق به وجود پیچیدگی و ابهام در رابطه با نقش خیریه ها در کاهش نابرابری اقتصادی تأکید شده است و در بسیاری از آنها به صورت جزء نگرانه به این مسئله پرداخته شده است. در مطالعه حاضر، یک مدل عامل بنیان براساس مدل اقتصادی توزیع ثروت با نرم افزار نتلوگو توسعه داده شده است و در آن نقش خیریه ها و توزیع مناسب منابع آنها در یک محیط شبیه سازی شده، با طراحی سه سناریوی متفاوت گزارش می شود. با بررسی نتایج این سناریوها مشخص می شود وجود خیریه ها در کاهش نابرابری اقتصادی مؤثر است و ایجاد سازوکار توزیع مناسب منابع خیریه ها تأثیر بیشتری در کاهش نابرابری اقتصادی دارد
شناسایی عوامل تأثیرگذار فرهنگ سازمانی بر فرایند مدیریت دانش در دانشگاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل تأثیرگذار فرهنگ سازمانی بر فرایند مدیریت دانش در دانشگاه پیام نور خوی انجام شد. روش: روش تحقیق، کیفی از نوع داده بنیاد بود. ابزارگردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته بود که برای سنجش روایی و پایایی آن، از چهار معیار اعتمادپذیری، انتقال پذیری، اتکاپذیری و تأییدپذیری و برای تحلیل داده ها از روش استنتاج مبتنی بر تحلیل مفاهیم و مفهوم پردازی مجدد استفاده شد. یافته ها: ایجاد فرصت و ظرفیت، جوّ حمایتی، مشوّقها، کار تیمی، توانمندسازی، انعطاف پذیری، تشویق نوآوری، استقلال عمل، ایجاد انگیزه، مستندسازی، انسجام و هماهنگی، اعتماد، ارتباطات درست، صمیمیت، همدلی، خطرپذیری، آزادی بیان، حمایت مدیریت و بسترسازی برای کاربرد دانش، به عنوان عوامل فرهنگ سازمانی تأثیرگذار و تک روی، محافظه کاری، عدم حمایت مدیریت، فقدان نوآوری در شیوه های جذب دانش، عدم ظرفیت سازی، تأکید بر کار انفرادی، عدم اعتماد به امنیت فنّاوری اطلاعات، فقدان آینده نگری، اتکا به شفاهیات، ترس از تسهیم دانش به خاطر از دست دادن قدرت، نبود انسجام و هماهنگی، عدم اعتماد به صحّت دانش، روحیه انحصارطلبی، عدم سازماندهی درست دانش و نبود ظرفیت و توانایی برای کاربرد دانش، به عنوان موانع فرهنگ سازمانی تأثیرگذار بر فرایند مدیریت دانش شناسایی شد. نتایج: «جوّ حمایتی» به عنوان عامل مؤثر و «عدم انسجام و هماهنگی» به عنوان مانع مؤثر بر مدیریت دانش، در مراحل چهارگانه فرایند مدیریت دانش مشترک بودند.