مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
ماهیت علم
حوزه های تخصصی:
در این نوشتار پارادایم اسلامی در خصوص ماهیّت انسان، ماهیّت علم و داده های آن،واقعیّت اجتماعی، با مراجعه به قرآن و روایات و اندیشه های صاحب نظران اسلامی در مقایسه با اثبات گرایی، تفسیرگرایی و انتقادگرایی مورد بررسی قرار گرفته است. انسان در این رویکرد دارای ساحت هایی است که دین، جهت دهی و هماهنگ سازی آنها را عهده دار است. حس، عقل، شهود و وحی ابزارهای شناخت بوده و شناختی که از حواس آدمی حاصل میشود، زمینه ساز تحقق معرفت تحلیلی است. ژانسان دارای سرمایه های بالقوه و بالفعل درونی است و محیط زیست آدمی نیز سرمایه های زیستی ـ فرهنگی، اجتماعی متفاوتی در اختیار انسان قرار میدهد و از این گذر، هویت آدمی شکل میگیرد. در خصوص واقعیّت اجتماعی در پارادایم دینی، هم به عامل با اراده و کُنشگر فعّال و هم به وجود ساخت های اجتماعی و فضای منبعث از آنها و تأثیر آنها بر فرد توجه میشود.
بررسی وضعیت موجود و مطلوب برنامه درسی آموزش علوم مبتنی بر مؤلفه های ماهیت علم از دیدگاه دانشجویان (مورد: دانشگاه های اصفهان و صنعتی اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی مقاله ی حاضر بررسی دیدگاه دانشجویان رشته های علوم پایه دانشگاه های اصفهان و صنعتی اصفهان در مورد برنامه درسی آموزش علوم، مبتنی بر ویژگی های اساسی ماهیت علم بوده است. بدین منظور از جامعه آماری که شامل همه دانشجویان رشته های فیزیک، شیمی، زیست شناسی و زمین شناسی وگرایش های مرتبط در دو دانشگاه می شد، 277 نفر به عنوان نمونه ی آماری در این پژوهش انتخاب شدند. روش پژوهش از نوع توصیفی - پیمایشی و ابزار پژوهش، پرسش نامه محقق ساخته ی سنجش دیدگاه دانشجویان بوده است. جنبه های اصلی مورد سنجش ماهیت علم در این ابزار عبارت بوده اند از موقتی بودن علم، مبنای تجربی علم، خلاقیت در علم، نقش ذهنیت در علم، تأثیر مسائل اجتماعی و فرهنگی بر علم، نقش مشاهده و استنتاج و نقش نظریه و قانون علمی. این مؤلفه ها در چهار عنصر اساسی برنامه درسی یعنی هدف ها، محتوا، اجرا و ارزشیابی و در دو وضعیت موجود و مطلوب بررسی شده اند. ضریب آلفای کرونباخ برای این مقیاس سنجش برابر 81/0 محاسبه گردیده است. نتایج نشان داده اند که از نظر دانشجویان، در وضعیت موجود، هیچ یک از عناصر برنامه درسی یعنی هدف ها، محتوا، اجرا و ارزشیابی، مبتنی بر مؤلفه های ماهیت علم نیستند. با این حال از نظر آنان هدف های برنامه درسی از حیث برخورداری از مؤلفه های ماهیت علم به وضعیت مطلوب نزدیک ترند. در این میان ارزشیابی برنامه درسی از نظر رعایت مؤلفه های ماهیت علم، بیشترین اختلاف را با وضعیت مطلوب خود دارد. از نظر دانشجویان، در وضعیت مطلوبْ هدف های برنامه درسی آموزش علوم باید بیشتر از سایر عناصر مبتنی بر مؤلفه های ماهیت علم باشد. پس از عنصر هدف ها، برنامه های درسی جهت هم سویی با مولفه های هفت گانه ماهیت علم، باید بیش ترین توجه خود را به دو عنصر اجرا و ارزشیابی برنامه درسی معطوف دارند.
ماهیت علم : مطالعه موردی نگرش دانشجویان کارشناسی دانشگاه تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دستیابی به سواد علمی هدف آموزش برنامه درسی علوم در نظام های آموزشی دنیا است. یکی از مهم ترین و اصلی ترین مؤلفه هایی که باعث افزایش سواد علمی در دانش آموزان می شود آموزش ماهیّت علم است. هدف پژوهش حاضر بررسی نگرش دانشجویان کارشناسی دانشگاه تهران درباره ماهیّت علم به عنوان مؤلفه سواد علمی می باشد. روش پژوهش توصیفی و از نوع مطالعات پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی دانشکده های روانشناسی- علوم تربیتی و علوم پایه دانشگاه تهران است که از این جامعه به شیوه نمونه گیری طبقه ای با رعایت نسبت ها (جنسیت و دانشکده) نمونه ای به حجم 779 نفر انتخاب شدند. جهت جمع آوری نگرش دانشجویان به ماهیّت علم، پرسشنامه ای بر اساس مبانی نظری پروژه 2061 طراحی گردید و اعتبار و روایی آن بررسی و تأیید قرار گرفت. نتایج آزمون تی تک نمونه ای نشان می دهد که وضعیت میانگین درک ماهیّت علم و ابعاد آن در دانشجویان، با وضعیت میانگین متوسط نمرات دارای تفاوتی معنادار است؛ همچنین نتایج آزمون مانووا نشان می دهد که بین سطوح عامل دانشکده (دانشکده علوم پایه و دانشکده روانشناسی - علوم تربیتی) در باب متغیّر ماهیّت علم تفاوت معنادار وجود دارد. یافته ها بیان می کند که دانشجویان داری درک پایینی از ماهیّت علم و ابعاد آن می باشند که بر اساس تحلیل نتایج پژوهش های انجام گرفته علّت آن را می توان در این عوامل جستجو کرد: عدم توجه به مؤلفه های ماهیّت علم در تدوین و طراحی برنامه درسی آموزش علوم، دانش و درک پایین معلمان از ماهیّت علم، عدم توسعه علم و فناوری در جامعه و حمایت ها ساختارهای اقتصادی، سیاستی و فرهنگی از علم و ارزش های آن. همچنین یافته ها نشان می دهد میزان درک ماهیّت دانشجویان دانشکده علوم پایه از دانشجویان دانشکده روانشناسی - علوم تربیتی بالاتر است که علت آن را می توان در ماهیّت رشته های درسی دانشجویان در دو دانشکده و میزان پرداختن به موضوعات درسی با محوریت علوم و ماهیّت علم در برنامه درسی آن ها پیدا کرد.
ترسیم اشاره هایی برای تدریس علوم بر بنیاد تبیینی کل نگرانه از ماهیت علم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، تبیین نقش ابعاد مختلف ماهیت علم در آموزش علوم است. لذا، همسو با نظریه پیچیدگی و با بهره گیری از نگرشی کل نگرانه، چنین استدلال شد که طرح پرسش های فلسفی در قلمروهای تاریخ، جامعه شناسی و روان شناسی علم نیز به فلسفه علم در روشنگری ماهیت علم کمک می کند. بر اساس یافته ها بازنگری در بینش استقرایی و توجه به جنبه سازه گرایانه علم در کنار ماهیت واقع گرایانه آن در تدریس علوم ضروری است. اندیشیدن در تاریخ علم نیز فهم علم در بستر تاریخ را ایجاب می کند. اشاره جامعه شناسی علم نیز روشنگری نقش دانشمندان در توسعه اجتماعی و تعامل با دیگر عاملان اجتماعی چون فیلسوفان و هنرمندان است. قلمرو روان شناسی علم نیز روشن می کند که آزاد گذاشتن دانش آموزان در اندیشیدن در حوزه علم بر مبنای تمایلات زیبایی شناسانه و متافیزیکی و ورای باور همگانی زمینه بروز ایده های نو در فراگیر است. بنابراین، پرورش نگرش کل نگرانه فراگیران در علم آموزی اهمیت دارد.
واژه شناسى معرفت و امکان تحلیل آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
واژه شناسى علم و معرفت، و امکان تعریف حقیقى و تحلیل آنها یکى از بحث هاى مهم و دشوار در معرفت شناسى معاصر است که در این مقاله به بررسى آن مى پردازیم. از سویى، از نگاه متفکران مسلمان، مفهومى که بدیهى است نیاز به تعریف ندارد، بلکه تعریف حقیقى آن ممکن نیست؛ از سوى دیگر باید پرسید چگونه بسیارى از کسانى که این مفهوم را بدیهى دانسته اند، در مبحث هستى شناسى علم، به تعریف و تحلیل فلسفى علم پرداخته اند؟ آیا تعریف کردن مفهوم علم با بدیهى دانستن آن سازگار است؟ در پاسخ بدین مسئله، دو راه حل ارائه کرده، در راه حل برگزیده بدین نتیجه دست مى یابیم که نگاه هستى شناختى به علم، با نگاه معرفت شناختى بدان متفاوت است. کسانى که مفهوم علم را بدیهى دانسته و در عین حال آن را تعریف کرده اند، در مقام تبیین حقیقت علم و دستیابى به ماهیت و اجزاى ذاتى یا لوازم آن بوده اند. با این راه، تعارض میان بدیهى دانستن مفهوم علم و نظرى انگاشتن چیستى آن رفع مى شود.
نقد و بررسی مؤلفه های ماهیت علم در آموزش علم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش شناسی علوم انسانی سال ۲۳ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۹۳
135 - 160
سال هاست که ماهیت علم به عنوان یکی از اهداف آموزش علم مورد توجه قرار گرفته و درک ماهیت علم به عنوان یکی از اجزای سواد علمی مطرح شده است. در این مقاله که پژوهشی توصیفی-تحلیلی است پس از طرح رویکرد زمینه گرا در آموزش علم و انتظاراتی که از یک کلاس روزآمد علوم می رود، به چیستی ماهیت علم و مؤلفه های آن پرداخته می شود و سپس دیدگاه استاندارد درباره ماهیت علم که در استانداردهای بین المللی آموزش علم مؤلفه های آن را شاهد هستیم معرفی شده و نقدهای وارد برآن، از جمله ارائه تصویری ثابت و غیر پویا از علم مطرح می شود. از طرفی دیگر نشان داده می شود که این دیدگاه به گونه ای با فلسفه علم هنجاری مرتبط است. در ادامه دیدگاه های رقیبی چون وجوه علم و شباهت خانوادگی درباره ماهیت علم معرفی و نشان داده می شود که رویکرد شباهت خانوادگی افزون بر اینکه مؤلفه های دو رویکرد دیگر را شامل می شود، جامع تر، نظام مندتر، متنوع تر و در کل از مفهوم سطح بالاتری برخوردار است؛ همچنین این رویکرد سازگار با فلسفه علم توصیفی است. در انتهای مقاله پیشنهادهایی برای ورود ماهیت علم به برنامه ریزی های درسی و آموزشی آموزش و پرورش و تربیت معلم کشور ایران ارائه شده است.
تحلیل محتوای کتاب های راهنمای معلم فیزیک دوره متوسطه بر اساس رویکرد به ماهیت علم – پژوهش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله حاضر تحلیل محتوای کتاب های راهنمای معلم فیزیک متوسطه در ایران نسبت به ابعاد ماهیت علم است. روش گردآوری داده ها آخرین نگاشت کتاب های راهنمای معلم فیزیک درنظر گرفته شد. به همین علت کتاب های راهنمای معلم فیزیک2 (در سال 89) و فیزیک3 (در سال 89) و فیزیک4 (در سال 94)، که وزارت آموزش و پرورش براساس اهداف مصوب منتشر کرده است، انتخاب گردید. روش پژوهش تحلیل محتوای جهت دار بود. واحد تحلیل پاراگراف درنظر گرفته شد و متن پاراگراف ها براساس سه جنبه عمومی ماهیت علم شامل موقتی بودن، خلاقانه بودن و عملکرد و مقایسه نظریه و قانون به روش مقوله سازی تجزیه و تحلیل شد. داده ها به روش همسوسازی اعتباریابی شد. نتایج به دست آمده نشان داد که از میان جنبه های ماهیت علم مورد بررسی، بیشترین تأکید کتاب های راهنمای معلم فیزیک متوسطه بر جنبه موقتی بودن علم است که به طور آشکار ملاحظه می شود و جنبه خلاقانه بودن علم به طور ضمنی از مضامین مرتبط با ویژگی خلاقیت استنباط می شود. نتایج همچنین نشان داد ویژگی های مربوط به قانون و نظریه علمی در کتاب های راهنمای معلم فیزیک بخوبی معرفی و تبیین نشده است. از میان کتاب های راهنمای معلم فیزیک دوره متوسطه جنبه های ماهیت علم در پایه های سوم و چهارم کمتر از پایه دوم است.
تاثیر روش وارونه(معکوس) بر ماهیت علم و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر پایه دهم در درس زیست شناسی شهر تبریز(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: امروزه فناوری های جدید به عنوان یک بخش مهم و جدایی ناپذیر از مجموعه آموزشی، فرصت های منحصر به فردی برای معلمان در جهت بکارگیری شیوه های مختلف آموزشی برای یادگیری هر چه بهتر دانش آموزان ایجاد کرده اند. هدف کلی از انجام این پژوهش تاثیر روش وارونه بر ماهیت علم و پیشرفت تحصیلی می باشد. روش : روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بوده و جامعه آماری را کلیه دانش آموزان دختر پایه دهم شهرستان تبریز در سال تحصیلی96-95 می باشد.حجم نمونه متشکل از 44 دانش آموز پایه دهم بود که به کمک روش خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند که 22 نفر آنها در گروه آزمایش و 22 نفر در گروه کنترل انتخاب شدند. ابزارهای جمع آوری اطلاعات در این پژوهش شامل پرسشنامه ماهیت علم و آزمون پیشرفت تحصیلی معلم ساخته در درس زیست شناسی بود. یافته ها: جهت تجزیه و تحلیل داده ها، از روش تحلیل کواریانس استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان داد که میزان پیشرفت تحصیلی دانش آموزان گروه آزمایش که با روش سبک وارونه آموزش دیده اند نسبت به گروه کنترل که با روش مرسوم آموزش دیده بودند بطور معناداری بالاتر بود. نتایج نشان داد که تاثیر روش وارونه بر ماهیت علم معنی دار نبود و تفاوتی بین گروه آزمایش و کنترل وجود نداشت. نتایج: براساس نتایج بدست آمده می توان بر اهمیت روش وارونه بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان اشاره کرد چرا که میزان پیشرفت تحصیلی دانش آموزان که با روش سبک وارونه آموزش دیده اند بالاتر بود ولی تاثیر روش وارونه بر ماهیت علم معنی دار نبود .
علم شناسی و آموزش علوم: چارچوبی نظری در به کارگیری تاریخ و فلسفه علم در آموزش علوم تجربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۷ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۴۶
۲۶-۷
حوزه های تخصصی:
هدف از این مقاله ارائه چارچوبی نظری در به کارگیری تاریخ و فلسفه علم در آموزش علوم از سه منظر دانش، مهارت و نگرش است که با توجه به اهداف استاندارد آموزش علوم می تواند زمینه لازم را برای درک و شناخت بهتر این اهداف و تحقق بخشیدن به آنها فراهم کند. حاصل این پژوهش صورتبندی برخی اصول راهنمای ایجابی و سلبی دربه کارگیری علم شناسی در آموزش علوم است که چارچوب نظری موردنظر را فراهم می کنند. همچنین نشان می دهد که از منظر دانشی، تاریخ و فلسفه علم می تواند شناختی دقیق تر از چیستی علم، روش و فرایندهای علمی برای فراگیرندگان فراهم کند. از منظر مهارتی، مبتنی بر دانش صحیح درباره علم و روشهای آن، مهارت علم ورزی و دانشمند گونه عمل کردن دربرابر مسائل و چالشهای متفاوت را می تواند فراهم کند. ازمنظر نگرشی، تاریخ و فلسفه علم می تواند نگرشی دقیق تر در زمینه علم و جهان بینی ناشی از آن، حدود و ثغور علم و نیز معضلات و مسائل آن فراهم کند. اساساً شناخت و درک درست چیستی علم و پرورش مهارتهای فرایندی و علم ورزی، خود از اهداف مهم آموزش علوم است که مستلزم به کارگیری علم شناسی است. در نهایت، با توجه به انفکاک ناپذیری علم شناسی از آموزش علوم و امکان شکل گیری دیدگاهی غیردقیق و نامنسجم درباره علم و ایجاد کج فهمی درباره آن، آموزش علم شناسی در مقاطع متوسطه و دانشگاهی، به ویژه آموزش پیش از خدمت و ضمن خدمت معلمان دروس علوم تجربی ضروری می نماید.
تحلیل محتوای کتاب فیزیک 2 دوره متوسطه با رویکرد ماهیت علم (پژوهش کیفی)
منبع:
پژوهش در آموزش علوم تجربی سال اول زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
38 - 54
حوزه های تخصصی:
ژوهش حاضر براساس ضرورت پرداختن به ماهیت علم در محتوای کتاب های درسی علوم، امری ضروری است. هدف از انجام پژوهش، مطالعه و بررسی محتوای کتاب فیزیک 2 دوره متوسطه با رویکرد ماهیت علم می باشد. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر نحوه ی گردآوری اطلاعات از نوع مطالعات توصیفی است. جامعه آماری در این پژوهش، کتاب فیزیک2 مربوط به دانش آموزان پایه یازدهم دوره دوم متوسطه رشته علوم تجربی در نظام آموزشی (3-3-6) می باشد، روش پژوهش تحلیل محتوای کیفی می باشد . واحد تحلیل پاراگراف در نظر گرفته شده و متن پاراگراف ها براساس سه جنبه از جنبه های عام ماهیت علم شامل موقتی بودن ، خلاقانه بودن و عملکرد و مقایسه نظریه و قانون علم، به روش مقوله سازی تجزیه و تحلیل شد . یافته های پژوهش نشان دهنده این است که با توجه به مضامین استخراج شده برای زیرمقوله ها در متن کتاب ، بیشتر به جنبه ی خلاقانه بودن علم نسبت به دو جنبه ی دیگر پرداخته شده است.
بررسی تطبیقی نظرات اعضای هیات علمی و دانشجویان پیرامون برنامه درسی آموزش علوم مبتنی بر مؤلفه های ماهیت علم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی مقاله حاضر، مقایسه نظرات أعضای هیات علمی و دانشجویان رشته های علوم پایه دانشگاه های اصفهان و صنعتی اصفهان در مورد برنامه ی درسی آموزش علوم، مبتنی بر ویژگی های اساسی ماهیت علم بوده است. بدین منظور از جامعه ی آماری که شامل همه أعضای هیات علمی و دانشجویان رشته های فیزیک، شیمی، زیست شناسی و زمین شناسی وگرایش های مرتبط در دو دانشگاه می گردید، 352 نفر شامل 75 نفر عضو هیات علمی و 277 نفر دانشجو به عنوان نمونه آماری در این پژوهش شرکت کرده اند. روش پژوهش از نوع توصیفی – پیمایشی و ابزار پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته سنجش دیدگاه أعضای هیات علمی و دانشجویان بوده است. جنبه های اصلی مورد سنجش ماهیت علم در این ابزار عبارت بوده اند از موقتی بودن علم، مبنای تجربی علم، خلاقیت در علم، نقش ذهنیت در علم، تأثیر مسائل اجتماعی و فرهنگی بر علم، نقش مشاهده و استنتاج و نقش نظریه و قانون علمی. این مؤلفه ها در چهار عنصر اساسی برنامه درسی یعنی هدف ها، محتوا، اجرا و ارزشیابی و در دو وضعیت موجود و مطلوب بررسی شده اند. ضریب آلفای کرونباخ برای این مقیاس سنجش برابر 81/0 محاسبه گردیده است. نتایج نشان داده اند که در وضعیت موجود، تنها در عنصر محتوای برنامه درسی، تفاوت معنی داری بین نظرات أعضای هیات علمی و دانشجویان دیده می شود و در سایر عناصر، این تفاوت معنی دار نیست. در وضعیت مطلوب، در تمامی عناصر چهارگانه یعنی هدف ها، محتوا، اجرا و ارزشیابی، تفاوت معنی داری بین نظرات دو گروه وجود دارد.
تحلیل رابطه درک ابعاد ماهیت علم با گرایش به تفکر انتقادی در بین دانش آموزان شهر تبریز(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
دانش شناسی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۸
17 - 29
هدف : پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه درک ماهیت علم و ابعاد آن با گرایش به تفکر انتقادی در بین دانش آموزان تبریز است. روش پژوهش : مطالعه حاضر به صورت تحلیلی- همبستگی است. نمونه آماری 262 نفر از دانش آموزان رشته ریاضی و تجربی شهر تبریز بوده که در آن، دانش آموزان به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده بودند. ابزار گردآوری داده ها، دو پرسشنامه تفکر انتقادی ریتکس (2003) و پرسشنامه ماهیت علم، روبا و آندرسون( 1978) بوده است. داده ها با استفاده از نرم افزار spss و از طریق روش های آمار توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. یافته ها: یافته های تحقیق نشان داد که بین دانش آموزان گروه ریاضی و تجربی از لحاظ تفکر انتقادی و ماهیت علم تفاوت معنی داری وجود ندارد. همچنین آزمون همبستگی پیرسون نشان داد، از بین مؤلفه های ابعاد ماهیت علم و رابطه آن با تفکر انتقادی 3 مؤلفه (تعهد، خلاقیت و یکپارچگی) رابطه معنی داری با تفکر انتقادی دارد؛ ولی 3 مؤلفه دیگر (توصیه، سادگی و سنجش) رابطه معنی داری ندارند. نتیجه گیری: نتیجه تحلیل رگرسیونی انجام گرفته نیز نشان داد از بین 6 مؤلفه ابعاد ماهیت علمی تنها مؤلفه خلاقیت حدود 5 درصد از واریانس تفکر انتقادی را تبیین می کند. با عنایت به یافته های حاصل از بین این پژوهش، برنامه ریزان و مسئولین در برنامه های آموزشی خود باید توجه بیشتری به مهارت تفکر انتقادی و درک ماهیت علم لحاظ نمایند.
جریان شناسی معرفتی ایران پس از انقلاب اسلامی (بررسی میدان منازعه علم تجربی متجدد و دینی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر این است که با توجه به وقوع رنسانس و انقلاب علمی در جامعه اروپای پس از قرن هفدهم و تأثیرپذیری سایر جوامع، از جمله ایران از تغییرات گسترده علمی، جریان های فکری مختلفی که در مقابل ماهیت علم متجدد موضع گیری کرده اند، مورد تجریه و تحلیل قرار گیرد. بنابراین، با استفاده از روش تحلیل محتوای مضمونی، جریان های فکری مختلف که طیفی از موافقان تا مخالفان را شامل می گردد، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. از آنجایی که بیان دیدگاه های همه صاحب نظران این حوزه، میسر نیست و بسیاری از صاحب نظران مذکور نیز اشتراک فکری دارند، پس از بررسی های اکتشافی، متفکران شاخصی انتخاب گردید که در هر دیدگاه، آرای آنان بیشترین پوشش نظری را داشت. بدین ترتیب، بر اساس مواضع آنان، دیدگاه های استخراج شده، توصیف و تجزیه و تحلیل گردد. پس از تجزیه و تحلیل انجام شده بر اساس چهار مفهوم ماهیت علم متجدد، روش تجربی متجدد، علوم انسانی- اجتماعی متجدد و علم دینی، جریان های فکری حاضر در این حوزه، به سه دیدگاه کلی تقسیم بندی گردید که عبارت است از: 1) دیدگاه علم تجددطلب، 2) دیدگاه پیرایه زدا و 3) دیدگاه سنت گرای اسلامی.
مقایسه تطبیقی دیدگاه سروش و شهید مطهری پیرامون مختصات مفهومی علم دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پس از رنسانس و رشد علم تجربی در اروپا، میان علوم تجربی(روش تجربی) و مدعیات کلیسا(روش نقلی)، اختلافات بنیادینی شکل گرفت که در نتیجه آن جامعه اروپایی رای به تعارض میان علم و دین داد. با گسترش علوم تجربی و دستاوردهای آن به جوامع اسلامی این چالش به شکل عمیق تری شکل گرفت و متفکرین و صاحب نظران این حوزه را درگیر نمود. در ایران نیز استاد شهید مطهری و دکتر عبدالکریم سروش به عنوان دو صاحب نظر مهم حوزه معرفت شناسی، مواضع متضادی را در رابطه با مختصات مفهومی علم دینی اتخاذ نمودند که جریان های فکری پس از خود را متاثر ساخت. در این پژوهش، با اتکای بر سه پرسش اصلی، مواضع این دو متفکر پیرامون ماهیت(تعریف) علم، روش علم و امکان و امتناع تاسیس علم دینی به صورت تطبیقی مورد واکاوی قرار گرفته است. در نتیجه تحلیل صورت گرفته، مشخص شد، از آنجایی که از نظر سروش، علم تجربی دارای حوزه هم عرض و مستقلی نسبت به سایر اقسام معرفت است و روش آن نیز روش تجربی با اتکای بر منطق ابطال گرایی است، امکان تاسیس علم دینی وجود ندارد. در نقطه مقابل، از نظر شهید مطهری، علم تجربی به مثابه یکی از اقسام معرفت دارای ارتباط طولی با سایر اقسام معرفت است. از نظر ایشان، روش علم، روش تجربی مبتنی بر منطق قیاس بوده و در صورتی که این روش را بکارگیرد و برطرف کننده نیازهای فردی و اجتماعی جامعه اسلامی باشد و در نهایت از سوی اسلام هدف گذاری شود، علم دینی محسوب شده و حجیت دینی نیز دارد.
تحلیل محتوای کتاب فیزیک پایه یازدهم رشته ریاضی- فیزیک بر اساس رویکرد ماهیت علم
منبع:
پژوهش در آموزش علوم تجربی سال دوم بهار ۱۴۰۲ شماره ۷
24 - 36
حوزه های تخصصی:
هدف آموزش درتمام نظام های آموزشی دستیابی به سواد علمی است و درک ماهیت علم یکی ازجنبه های ضروری آن می باشد. ماهیت علم درپی ارائه توصیفی از چیستی علم، سازوکار علم، چگونگی کار دانشمندان به مثابه یک گروه اجتماعی و چگونگی اثر گذاری جامعه بر جهت دهی فعالیت علمی و بالعکس می باشد. این پژوهش با هدف بررسی مولفه های ماهیت علم در ارائه محتوای آخرین نگاشت کتاب درسی فیزیک پایه یازدهم رشته ریاضی-فیزیک بود. در این پژوهش از روش تحلیل محتوا استفاده شد. نمونه شامل کل محتوای کتاب فیزیک پایه یازدهم و واحد نمونه گیری شامل پاراگراف بود. برای بررسی چگونگی ارائه محتوا از سیستم امتیازدهی روبریک استفاده شد. دادهها با استفاده از همسوسازی اعتبار یابی شد. یافتهها نشان داد، بیشترین تاکید کتاب درسی فیزیک بر جنبه های خلاقیت ، رابطه علم با تکنولوژی و شواهد و مدارک بوده و به جنبه ی خلاقیت، محدودیت در علم و نظریه و قانون به صورت ضمنی اشاره شده است. همچنین، دو مولفه نفوذ اجتماعی و فرهنگی و روش علمی منحصربه فرد در علم در کتاب فیزیک سال یازدهم رشته ریاضی – فیزیک به خوبی معرفی و تبیین نشده است. میتوان نتیجه گرفت اغلب مفاهیم و نظریه های مطرح شده در کتاب به صراحت مولفههای ماهیت علم را توضیح نمیدهند و اغلب این مفاهیم به صورت ضمنی دیدگاه معیوبی از علم ارائه میدهند.
ماهیت پیوستاری علوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ علم دوره ۲۱ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۴)
51 - 75
حوزه های تخصصی:
در سطوح مختلف آموزش علم به درهم تنیدگی و پیوستاری بودن معنا و ماهیت علم، به وسعت دامنه علم در فلسفه و تاریخ علم، و به شرایط اجتماعی و فرهنگی شکل گیری آن توجه نشده است. همچنین در موضوع ماهیت علم منطقا می توان از ماهیت یا ویژگیهای علوم غیرتجربی نیز پرسش کرد. این جستار با روش تحلیلی به بررسی رویکردهای ماهیت علم پرداخته و از آنجا به رویکرد پیوستاری علم منتج می-شود. با باور داشتن به ماهیت پیوستاری علم سه مسأله حل خواهد شد: نخست این که بحث ماهیت علم منحصر به علوم تجربی نیست، دوم این که نشان می دهد که منظور از این که گفته می شود به طور مثال تاریخ یا روان شناسی علم نیستند، به کدامین معنا بر روی پیوستار، علم نیستند، اگر چه ممکن است به معنایی دیگر روی پیوستار، علم باشند؛ سوم معنای علم در نزاع امکان و عدم امکان علم دینی را نشان می دهد، بدین معنا که علم دینی به چه معنایی ممکن و به چه معنا یا معناهایی غیرممکن است. سرانجام این که برای آموزش ماهیت علم باید سیاستگذاریهای درستی انجام شود. در آموزش ماهیت علم باید برای تقدس زدایی از علم به فراگیران راستی آزمایی علم آموزش داده شود. راستی آزمایی علم از راه توسعه تفکر انتقادی در فراگیران به دست می آید.
بررسی امکان پذیری علم دینی از طریق تحلیل ماهیت علم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، روشن شدن این مسئله است که آیا علم به لحاظ ذات و ماهیت خود، اقتضای دینی یا غیر دینی بودن را دارد یا خیر؟ روش: روش انجام تحقیق از نوع مروری- تحلیلی است و با استفاده از منابع کتابخانه ای و اینترنتی انجام شده است. یافته ها: در نگرش امتناع علم دینی، علم به معنای کسب شناخت آیینه وار از پدیده ها تلقی می شود و بر این اساس، هیچ عامل زمینه ای یا انسانی در شکل گیری ماهیت آن تأثیرگذار نیست. اما در نگرش امکان علم دینی، ادعا می شودکه علم در خلأ ایجاد نمی شود، بلکه ذات علم همواره مبتنی بر مجموعه ای از عوامل درونی و بیرونی است که برآیند این عوامل، جهت کلی علم را مشخص می سازد. نتیجه گیری: ماهیت علم به نحو اجتناب ناپذیری متأثر از مبانی و پیش فرض های متافیزیکی آن و اهداف و انگیزه های فاعل شناسا است و به این اعتبار، می توان هر علم را ذاتاً دینی یا غیر دینی برشمرد