مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
محیط یادگیری
حوزه های تخصصی:
با توجه به رابطه تنگاتنگ زبان و سنت های فرهنگی، از قرن نوزدهم علاوه بر آموزش زبان بر آموزش فرهنگ نیز تأکید شد. با این حال، کمبود تحقیقات در خصوص تأثیرات فرهنگ ایرانی در آموزش زبان فارسی به غیر فارسی زبانان کاملاً مشهود است. روش کار در این جا با تهیة پرسش نامه همراه با کنترل روایی صوری و محتوایی آن بوده است. پیکرة مورد بررسی پنجاه فارسی زبان را در سنین و سطوح تحصیلی متفاوت دربر می گیرد که ممکن است به آن ها با هدف تحلیل فراوانی عواملی به عنوان جاذبه های فرهنگی برای آموزش فرهنگ توجه شود. این موارد در سه بخش بررسی شده است: بررسی فراوانی جاذبه های فرهنگی ایران، تأثیر محیط یادگیری و جاذبه های فرهنگی در آموزش فارسی، و اثرگذاری برگزاری کلاس در محیط های متفاوت و برگزاری کلاس های فرهنگی. بر این اساس، نتایج تحقیق، که در قالب 6 جدول و نمودار عرضه شده، نمایانگر آن است که پیش زمینة فرهنگی نقش مهمی در یادگیری زبان دارد و سبب بروز نگرش های مثبت یا منفی دربارة زبان می شود.
جایگاه یادگیری ضمنی و غیرمستقیم در آموزش اخلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رویکرد عقل گرا سال های متمادی بر فضای آموزش ارزش ها حاکم بوده است. تمرکز یک جانبه و افراطی بر این رویکرد، سبب غفلت از بخش وسیعی از یادگیری های ضمنی انسان و داوری های اخلاقی شهودی او که منشأ بسیاری از رفتارهایی اخلاقی هستند شده است. مسئله این پژوهش آن است که چرا آموزش های مستقیم و استدلالی در حوزه ارزش ها، به تنهایی تحقق اخلاق را در رفتار متربیان تضمین نمی کند؟ به نظر می رسد آموزش مستقیم و کلامی ارزش ها، تنها منبع یادگیری اخلاقی انسان نیست؛ بلکه بخش وسیعی از یادگیری های انسان به صورت ضمنی و در قالب تجارب واقعی او صورت می پذیرد. برای بررسی این فرضیه، دیدگاه های جدید در مورد یادگیری های ضمنی، عملی و ادراکات شهودی بررسی و اثبات شده است که یادگیری اخلاقی انسان از دو طریق مستقیم و ضمنی صورت می گیرد و البته با وجود همکاری و تعامل این دو شیوه، اغلب داوری ها و اعمال اخلاقی ما به صورت شهودی انجام می گیرد. این داوری ها ریشه در تجارب اولیه زندگی و تعاملات غیرکلامی فرد محیط دارد که از یادگیری های ضمنی ناشی شده اند. در پایان نیز پیشنهادهایی برای اثربخشی بیشتر برنامه های آموزش اخلاقی مطرح شده است.
طراحی محیط های یادگیری کارآموزی: از آشوبناک تا سازنده گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از اصلی ترین کارکردهای نظام آموزش دانشگاهی فراهم نمودن نیروی انسانی مورد نیاز نهادها و بخش های مختلف جامعه می باشد، کارکردی که شاید امروز به اصلی ترین چالش و آسیب این نظام های آموزشی تبدیل شده است. این همه در حالی است که در برنامه درسی رشته های مختلف، واحدهای درسی جهت کارآموزی دانشجو در محیط های سازمانی پیش بینی شده است. مقاله حاضر در جستجوی عوامل پدیدار گشتن این وضعیت می باشد و علت اصلی را نوع مواجهه با طراحی این محیطها می داند. چنانچه با اتخاذ رویکردی سازنده گرایانه و کل نگر، مسائل و پروژه های واقعی محیط کار محور فعالیت های کارآموزی قرار گیرد، می توان به شکل گیری رویکردی برد- برد کمک نمود. مقاله حاضر سعی می کند با معیار قرار دادن اصول اولیه آموزش به نقد محیط های کارآموزی پرداخته و با تأسی بر نظریه کسب دانش، سازنده گرایی را مناسب طراحی اینگونه محیط ها می داند و به تشریح فرایند طراحی محیط های یادگیری سازنده گرا جهت گذراندن درس کارآموزی می پردازد.
میزان توجه به شاخص های تنوع بخشی به محیط های یادگیری در فرآیند تعلیم و تربیت رسمی عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این تحقیق بررسی میزان توجه به شاخص های تنوع بخشی به محیط های یادگیری در فرآیند تعلیم و تربیت رسمی عمومی می باشد. به لحاظ ماهیت و اهداف، این پژوهش از نوع کاربردی و برای اجرای آن از روش توصیفی پیمایشی استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه مدیران و معلمان (مدیران 30 نفر و معلمان 263 نفر) مقطع متوسطه دخترانه آموزش و پرورش شهر مرودشت می باشد که با استفاده از جدول مورگان تعداد 156 نفر از معلمان به صورت تصادفی ساده انتخاب و با توجه به اینکه تعداد مدیران30 نفر بوده برای برآورد حجم نمونه آنها از روش سرشماری استفاده شده است. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است که روایی و پایایی آنها مورد تأیید قرار گرفته است. تجزیه و تحلیل اطلاعات حاصل از پرسش نامه ها در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی انجام شده است. در سطح آمار توصیفی از آماره هایی نظیر فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار استفاده شده است. در سطح آمار استنباطی از آزمون های t تک نمونه ای استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که مدیران و معلمان معتقدند که میزان توجه به کارآفرینی در تعلیم و تربیت عمومی و میزان تعاملات بین تعلیم و تربیت عمومی با طراحی و اجرای برنامه های درسی و یادگیری در حد متوسط می باشد. هم چنین مدیران معتقدند که میزان توجه به فعالیت های (کتابخانه ای، آزمایشگاهی و کارگاهی) در تعلیم و تربیت عمومی درحد بالاتر از متوسط می باشد ولی معلمان معتقدند در حد متوسط می باشد. علاوه بر این مدیران معتقدند که میزان تعامل بین سیستم های آموزشی با جامعه و سایر دستگاه ها و نهادها در تعلیم و تربیت عمومی در حد متوسط می باشد ولی معلمان معتقدند در حد پایین تر از متوسط می باشد.
بررسی کاربرد رنگ بر افزایش خلاقیت کودکان کم توان ذهنی
حوزه های تخصصی:
کودکان کم توان ذهنی به لحاظ جسمی، فکری، عاطفی و رفتاری با سایر انسان ها متفاوت هستند، بر همین اساس برای شکوفایی استعدادهایشان نیازمند محیط های ویژه ای می باشند. از این حیث، مطالعات بسیاری در رابطه با کودکان کم توان ذهنی و به تبع آن محیط ها، که بیشترین اثر و نقش را بر این کودکان به عهده دارند، انجام شده است. معماری فضا با آگاهی از روانشناسی محیطی، فضایی را پدید می آورد که کودک در آن با توجه به خصوصیات اخلاقی و رفتاری و همچنین ضعف های ارتباطی می تواند، روانی بدون استرس و دور از تنش را با یادگیری بالا سپری کند. رنگ به عنوان اساسی ترین جلوه فضاهای آموزشی و پرورشی می تواند در کارایی درونی کودکان کم توان ذهنی مؤثر باشد. وجود رنگ مطلوب در فضاهای مورد استفاده تأثیر مثبتی در افراد داشته و موجب پیشرفت زندگی اجتماعی و نشاط آنان می گردد. رنگ های مختلف تأثیرات متفاوتی بر افراد می گذارند و می توانند سبب ایجاد هیجان و یا آرامش و در این کودکان، سبب رغبت و حس علاقه مندی به محیط و در نتیجه خلاقیت گردند. از این رو بر آن شد تا به بررسی و ارزیابی تأثیر رنگ در فضاهای مخصوص کودکان کم توان ذهنی پرداخته شود، چرا که رنگ به عنوان عنصری تفکیک ناپذیر از طبیعت معماری تأثیری فراوان بر روحیه و رفتارکاربران فضا دارد و حالات روانی و عاطفی آنان را شدیداً تحت تأثیر قرار می دهد. روش تحقیق کیفی می باشد و اطلاعات تحقیقی از طریق بررسی مدارک و شواهد، منابع و اسناد کتابخانه ای، اطلاعات شبکه های اینترنتی و مصاحبه با والدین و کودکان گردآوری شده است. در این پژوهش توانایی رنگ ها و تأثیر آن بر فضای مورد استفاده این کودکان و همچنین تأثیرات آن بر تفکر و خلاقیت آنان مورد بررسی قرار داده شده است. بدین صورت که استفاده از رنگ آمیزی متناسب با ویژگی های روان شناختی آنان، نگرش و دیدگاه مثبتی به فضا داشتند. نتیجه حاصل از این پژوهش بیانگر این است که فضاهای آموزشی و توان بخشی برای کودکان معلول ذهنی باید دارای پتانسیل های لازم برپایه شناخت ویژگی های روحی روانی و رشد آن ها بوده و از فضاهای متنوعی برخوردار باشد و استفاده از عناصر رنگ ها و شکلهای متنوع وگوناگون درطراحی فضاهای داخلی و خارجی برای به چالش کشیدن ذهن کودک معلول ذهنی بیش ازیک کودک نرمال ضرورت دارد. نتایج حاصل از تحقیق منجر به ارایه راه حل های بصری در طراحی رنگ برای فضاهای کودکانه با کارکرد متفاوت در جهت رشد بهتر ذهنی، جسمی و روحی این دسته از کودکان شده است.
طراحی و اعتباریابی الگوی آموزشی محیط یادگیری غنی شده با شبکه های اجتماعی مجازی برای دانش آموزان با آسیب شنوایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش شناسایی مولفه ها و چارچوب الگوی آموزشیمحیط یادگیری غنی شده با شبکه های اجتماعی مجازی برای دانش آموزان با آسیب شنوایی و اعتباریابی درونی آن است. روش این پژوهش آمیخته، از نوع طرح اکتشافی است. در بخش کیفی برای به دست آوردن الگوی طراحی آموزشی، از تحلیل محتوای استقرایی و در بخش کمی برای اعتباریابی درونی از نظر متخصصان به روش پیمایشی پرسشنامه ای استفاده شد. جامعه آماری در بخش کیفی متخصصین مرتبط با موضوع، اسناد و منابع مکتوب و الکترونیکی از پایگاه های داخلی و خارجی، و در بخش کمی متخصصین در حوزه تکنولوژی آموزشی و آموزش ویژه بود. انتخاب نمونه ها در هر دو بخش به صورت هدفمند و در بخش کیفی جهت مصاحبه 39 نفر از متخصصین و کارشناسان و در بخش کمی 34 نفر از متخصصین در دانشگاه های و موسسات مختلف کشور ایران، استرالیا و آمریکا بودند.جمع آوری داده ها در بخش کیفی با استفاده مصاحبه نیمه ساختار یافته و تحلیل محتوا از اسناد و پایگاه های اطلاعاتی داخلی و خارجی، و در بخش کمی با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته انجام گرفته است. تجزیه و تحلیل داده های حاصل از مصاحبه کیفی نیز با استفاده از روش تحلیل محتوای استقراییو در بخش کمی با استفاده روش های آماری توصیفی و استنباطی انجام شده است. طبق تحلیل محتوای انجام شده، هفت طبقه درگیر شدن، تعامل، بازخورد، محتوا، منابع، ارزشیابی و پشتیبانی به دست آمد. همچنین 24 زیر مؤلفه برای طبقه های اصلی استخراج شدند. پس از تحلیل محتوا و استخراج کدها، مؤلفه ها و زیر مؤلفه ها در قالب الگو ارائه گردید. نتایج حاصله از اعتباریابی درونی بر اساس نظر متخصصان نشان داده است که الگوی آموزشی ارائه شده از اعتبار درونی بالایی برخوردار است و اثربخشی لازم را برای آموزش به دانش آموزان با آسیب شنوایی دارد
بررسی نگرش دانشجویان نسبت به یادگیری الکترونیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۵ تابستان ۱۳۹۰ شماره ۱۳
137 - 152
حوزه های تخصصی:
روند استفاده از آموزش الکترونیکی به سرعت در حال افزایش است . بدون شک، موفقیت در امر آموزش الکترونیکی مستلزم استقبال مخاطبان از این نوع آموزش است. یکی از روشهای پ یش بین ی استقبال افراد از موضوعی خاص و به تبع آن پیش بینی رفتار ایشان، اطلاع از نگرش آنان نسبت به آن موضوع است، هدف اصلی این پژوهش بررسی نگرش دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی مشهد نسبت به آموزش الکترونیکی و بررسی میزان همبستگی میان مؤلفه های مختلف این نگرش است . جامعه آماری این مطالعه توصیفی، شامل تمامی دانشجویان دانشکده پرستار ی و پیراپزشک ی دانشگاه علوم 1387 حداقل یک واحد یادگ یری - پزشکی مشهد بود که در نیمسال اول سال تحصیلی 1388 الکترونیکی را گذرانده بودند. ابزار پژوهش، پرسشنامه برگرفته از پژوهش س یدنقوی ( 1386 ) بود که چهار مؤلفه اساسی درباره نگرش دانشجویان نسبت به آموزش الکترونیکی را مورد سنجش قرار میدهد. نتایج پژوهش نشان داد که میانگین نمرات نگرش دانشجویان نسبت به مح یط ها ی آموزش الکترونیکی در چهار مؤلفه 1) مح یط آموزش چندرسانه ای، 2) مح یط یادگ یری مبتن ی بر هد ایت 71 و 70 ،74 ،74/ آموزش دهندگان، 3) محیط یادگیری مستقل و 4) محیط یادگیری مؤثر به ترتیب 5 ( از 100 بود که نسبتاً مطلوب است. همچنین رابطه مستقیمی میان این مؤلفه ها (به جز بین مؤلفه 1 و 4 مشاهده شد. نتایج حاکی از آن بود که دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی مشهد پس از شرکت در دوره های آموزش الکترونیکی درک و نگرش مناسبی نسبت به آن پیدا کرده اند.
تاثیر تعاملی ارائه محتوای آموزشی بر میزان یادگیری در محیط یادگیری چندرسانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف : هدف پژوهش حاضر تعیین تاثیر ارائه مطالب آموزشی در دو وجه حسی از طریق متن گفتاری و متن نوشتاری و کنترل سرعت ارائه ی مطالب از طریق یادگیرنده سرعت در برابر سیستم سرعت، بر میزان یادگیری و عملکرد دانش آموزان در محیط یادگیری چندرسانه ای بود. روش : روش پژوهش آزمایشی با طرح عاملی 2×2 و جامعه آماری کلیه دانش آموزان دختر پایه دوم متوسطه ی شهر تهران در سال تحصیلی 90-1389 بود که 100 دانش آموز به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شد. ابزار پژوهش آزمون های دانش قبلی، یادسپاری و انتقال و قطعه های معنی دار شکل گیری صاعقه بود که طی 16 مرحله در قالب تصاویر متحرک آموزشی به آزمودنی ها در قالب 4 گروه آزمایشی ارائه شد. یافته ها : نتایج نشان داد در شرایط یادگیرنده-سرعت گروه نوشتاری به طور معنی دار زمان بیشتری را برای مطالعه تصاویر نسبت به گروه گفتاری صرف کردند. نتیجه گیری : در طراحی محیط های یادگیری چندرسانه ای باید اصول طراحی آموزشی و توانایی های شناختی و فراشناختی یادگیرنده ها مدنظر قرار گیرد. زیرا کنترل سرعت ارائه ی مطلب توسط یادگیرنده در صورتی که محتوی متناسب با سطح دانش قبلی یادگیرنده باشد، با کاهش میزان اطلاعاتی که در حافظه ی کاری پردازش می شود بار شناختی را کاهش می دهد و ساماندهی و یکپارچه سازی مطالب ارائه شده را بهبود می بخشد.
طراحی محیط های یادگیری زایشی حضوری و الکترونیکی
منبع:
فناوری آموزش و یادگیری سال دوم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۸
40 - 60
حوزه های تخصصی:
محیط های یادگیری یادگیرنده محور در هر دو محیط یادگیری (حضوری و برخط) با محوریت یادگیرنده و اقتضائات محیط یادگیری طراحی می شوند.در این مقاله با نگاه تحلیلی سعی شده پارامترهایی که در طراحی محیط یادگیری (حضوری و برخط) بایستی براساس آموزه های نظریه یادگیری زایشی رعایت شود، توضیح داده شود. در راستای مدلسازی این نظریه یعنی کاربردی نمودن آن در کلاس درس در یک بافت سازنده گرایانه (توسعه ی نظریه)، سعی شده از روش تحقیق آمیخته از نوع اکتشافی متوالی با طرح تدوین مدل استفاده شود. سؤالات تحقیق کیفی عبارت بودند از: چارچوب نظریه ی یادگیری زایشی چیست؟ مولفه های این مدل کدام اند؟ همچنین روند طراحی آموزشی براساس این مدل چگونه است؟ در این پژوهش از روش تحلیل محتوای کیفی جهت دستیابی به چارچوب نظریه ی یادگیری زایشی با توسعه مبانی نظری و پژوهشی استفاده شده. سپس مولفه های مدل پیشنهادی و روند طراحی محیط یادگیری زایشی با تأکید بر چرخه تکرارشونده طراحی، اجرا و اصلاح پژوهش تکوینی مشخص گردیده. مدل نهایی جهت طراحی محیط یادگیری زایشی مشتمل بر 12گام؛ تحلیل و شناخت، تعیین بازده های یادگیری، درگیرسازی شناختی، فعال سازی دانش و تجارب پیشین، فعالیت های یادگیری، دسترسی به منابع، شرح و بسط یادگیری، تسهیل یادگیری، خلق معنا و ارزشیابی ارائه شده است. نتایج نشان می دهد مدل طراحی آموزشی با این 12 گام، قادر است ضمن تفویض مسئولیت و کنترل یادگیری به شخص یادگیرنده او را هرچه بیشتر در ساخت دانش طی فرایند یادگیری ترغیب کند تا یادگیرندگانی خودانگیخته، خودتنظیم و مسئولیت پذیر متناسب با محیط های زندگی معاصر پرورش دهد.
توسعه محیط های یادگیری: ارتقاء یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حقیقت این است که آموزش و یادگیری فقط در مدرسه روی نمی دهد. بلکه دانش آموزان، از تعامل با محیط اطراف خود می آموزند. با قبول دیدگاه اکثر اندیشمندان، تعلیم و تربیت امری اجتماعی است و بسیاری از استعدادهای انسان و فضایل اخلاقی جز در متن جامعه و روابط متقابل اجتماعی شکوفا نمی شود. از این رو ارتقاء یادگیری و توسعه محیط یادگیری به تعامل مدرسه و جامعه وابسته می باشد. در این راستا می توان محیط خارج از مدرسه را نیز، جزء لاینفک فضای آموزشی قلمداد نمود، بنحوی که موجب توسعه محیط یادگیری دانش آموزان و نیز تعامل مدرسه و جامعه گردد. تعامل مدرسه با جامعه و محیط اطراف آن موضوع مهمی است که در گذشته وجود داشته و مدارس با مساجد، بازار و محله ها در تعامل بوده است و امروزه چنین تعاملی نادیده گرفته می شود. در نوشتار حاضر، برای ایجاد تعامل مدرسه و جامعه و ارتقای یادگیری دانش آموزان و افراد جامعه و توسعه محیط یادگیری، ابتدا با رویکردی تاریخی، به واکاوی مسئله تعامل مدرسه با اجتماع از دیدگاه اندیشمندان، و سابقه آن در ایران و دیگر جوامع و معرفی مدارس اجتماعی در آن ها پرداخته می شود. سپس با رویکرد روانشناختی، با استفاده از روانشناسی «اکولوژیک» و نظریه «بارکر»، تأثیر محیط و معماری فضاهای آموزشی بر یادگیری و همچنین تأثیر متقابل انسان و محیط از نظر اندیشمندان بررسی می شود. با توجه به این رویکرد، وضعیت مدارس کنونی و رابطه آن با جامعه، مورد ارزیابی قرار گرفته و در نهایت با تبیین رابطه مدرسه، خانواده و جامعه، چگونگی توسعه محیط های یادگیری عنوان می گردد.
نقش متغیرهای بافتی، شناختی- انگیزشی و هیجانی در یادگیری زبان دوم: یک رویکرد یکپارچه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره پانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
175 - 202
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش ابعاد ادراک از محیط یادگیری (بافتی)، ابعاد خودتنظیمی تحصیلی (شناختی-انگیزشی) و اضطراب اجتماعی (شناختی-هیجانی) در یادگیری زبان دوم صورت پذیرفت. این پژوهش بنیادی، توصیفی (از نوع همبستگی) است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانش آموزان دختر پایه نهم متوسطه دوره اول ناحیه یک شهر یزد در سال تحصیلی 97-1396 تشکیل دادند که 305 نفر از این افراد براساس فرمول کوکران و به روش نمونه گیری تصادفی - خوشه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای اندازه گیری متغیرهای پژوهش، از پرسشنامه خودتنظیمی تحصیلی ریان و کانل ، اضطراب اجتماعی واتسون و فرند و ادراک از محیط یادگیری فراسر و همکاران استفاده شد. نتایج رگرسیون گام به گام آشکار ساخت که ازمیان ابعاد ادراک از محیط یادگیری، متغیرهای وابستگی دانش آموز، عدالت و درگیری دانش آموز و از میان ابعاد خودتنظیمی تحصیلی، تنظیم بیرونی و همانندسازی یادگیری زبان دوم را به صورت مثبت و اضطراب اجتماعی، یادگیری زبان دوم را به صورت منفی پیش بینی کردند. در مجموع، یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که درک مثبت از محیط یادگیری، ارتقای خودتنظیمی تحصیلی و کاهش اضطراب اجتماعی دانش آموزان از طریق ایجاد جوّ صمیمی و بدون رقابت، در افزایش یادگیری زبان دوم نقش دارند.
طراحی فضاهای یادگیری برای کودکان با اختلال طیف اُتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با وجود اینکه مشکلات و کم توانی های ناشی از اختلال طیف اتیسم، همراه همیشگی کودکان با اختلال طیف اتیسم است می توان با مداخله های درمانی زودهنگام، زمینه لازم جهت توانمندسازی این کودکان را فراهم ساخت. اما نکته ای که نباید از آن غافل شد این است که محیط های معمول یادگیری براساس نیازها و خلق و خوی کودکان با اختلال طیف اتیسم طراحی نشده اند و معمارانی که وظیفه طراحی فضاهای یادگیری برای این کودکان را برعهده دارند نسبت به مشکلات حسی آنها اطلاعات اندکی دارند، بنابراین قادر به طراحی فضاهای یادگیری برای آنها نیستند. در نتیجه، هدف از پژوهش حاضر، مرور مطالعات صورت گرفته در جهت ارائه راهکارهایی برای طراحی فضاهای یادگیری مخصوص کودکان با اختلال طیف اتیسم بود. باتوجه به اهمیت رعایت مناسب سازی فضاهای یادگیری برای کودکان با اختلال طیف اتیسم، براساس «قانون حمایت از حقوق معلولان»، رهنمودهایی توسط مطالعات مختلف پیشنهاد شده است و رعایت اصولی ضرورت دارد. پژوهش حاضر نشان می ده د م طالعات صورت گرفته بر رعایت موارد زیر در طراحی ف ضاهای یادگیری م ناسب تأکید کرده اند: 1) ساختار فضایی قابل درک و سازمان یافته، 2) تأمین ترکیبی از فضاهای کوچک و بزرگ، 3) پیش بینی پذیری، 4) کنترل بیشتر کودک بر محیط، 5) درک منظور هر فضا، 6) مسیریابی، و 7) طراحی برای تعامل اجتماعی. باتوجه به کاستی هایی که در این زمینه در ایران به چشم می خورد لزوم از میان برداشتن کاستی ها و رعایت اصول طراحی فضاهای یادگیری برای کودکان با اختلال طیف اتیسم، بیش از پیش احساس می شود.
طراحی محیط یادگیری مبتنی بر نظریه یادگیری تحولی برای دانش آموزان دوره دوم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال شانزدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۶
307 - 337
حوزه های تخصصی:
پژوهش باهدف طراحی محیط یادگیری مبتنی بر نظریه یادگیری تحولی برای دانش آموزان دوره دوم متوسطه انجام گرفت. روش پژوهش الگو آمیخته و از نوع بین مرحله ای بود. به این منظور داده ها با روش کیفی جمع آوری و تحلیل شدند، علاوه بر این با روش کمی روایی و پایایی آن بررسی گردید. هم چنین به منظور استخراج ابعاد، مؤلفه ها و شاخص های محیط یادگیری مبتنی بر نظریه یادگیری تحولی کلیه متون، کتب، مقالات مجلات و همایش ها به شیوه تحلیل مضمون مورد بررسی و داده های کیفی جمع آوری شد. سپس خبرگان علوم تربیتی و روانشناسی مؤلفه های کشف شده را پس از بررسی، رد یا تأیید کردند. پس از محاسبه روایی و پایایی پرسشنامه محقق ساخته از ابعاد و مؤلفه ها و شاخص های به دست آمده، مدل محیط یادگیری مبتنی بر یادگیری تحولی ارائه گردید. نتایج پژوهش نشان داد که مدل محیط یادگیری مبتنی بر نظریه یادگیری تحولی دارای 84 گویه (شاخص)، 16 مؤلفه و 5 بعد می باشد. بر اساس نتایج این مدل، 5 شاخص محیط یادگیری عبارت اند از 1) بعد عوامل آموزشی شامل: مؤلفه های نقش معلم، تغییر در روش های آمادگی و تحقیق معلمان، تغییر اثبات گرایی، محیط دانش محور، محیط یادگیرنده محور، فعالیت های عملی و آموزش مسئله محور. 2) بعد عوامل حمایتی شامل مؤلفه های فعالیت های فرهنگی هنری و خلاقانه، عوامل پشتیبانی و هم افزایی تجارب و تعاملات. 3) بعد عوامل غیر آموزشی شامل مؤلفه های تغییرات چشمگیر زندگی و عوامل اجتماعی. 4) بعد نقد محوری شامل مؤلفه های تفکر انتقادی، گفتمان و رهایی .5) بعد عوامل خودشناسی شامل مؤلفه های فرایند خودسازی و هوش هیجانی.
سنتز پژوهی مؤلفه های مؤثر بر کیفیت محیط های یادگیری
منبع:
فناوری آموزش و یادگیری سال چهارم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱۴
71 - 103
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق، مطالعه نظام مند مؤلفه های مؤثر بر کیفیت محیط های یادگیری است.. در این تحقیق، یک محیط یادگیری از تمام جوانب مورد بررسی قرار گرفته است. رویکرد پژوهش از نوع کیفی با استفاده از راهبرد فراترکیب می باشد. برای یافتن ویژگی ها و مؤلفه های محیط یادگیری، پژوهش های اخیر با روشی نظام مند انتخاب شده اند. جامعه مورد مطالعه تحقیقات انجام شده از پژوهش های 17سال اخیر است که طی واکاوی محتوایی، دسته بندی و غربالگری انجام گرفته و در حدود 33 پژوهش واجد شرایط و معیارهای مد نظر، بصورت هدفمند انتخاب شده، کد گذاری و طبقه بندی صورت گرفته و الگوها، پایه های نظری و مضامین اصلی استخراج شدند. سپس با استفاده از تحلیل محتوا، 29 زیر طبقه و 7 بعد شناسایی گردید، که عبارتند از: بعد رویکردهای برنامه درسی در 4زیر طبقه، بعد یادگیرنده در 6 زیر طبقه، بعد معلم در4زیر طبقه، بعد فرایند یاددهی- یادگیری در 4 زیر طبقه، بعد محیط فیزیکی یادگیری در 4زیر طبقه، بعد محتوای آموزش در 2زیر طبقه و بعد ارزشیابی در 4 زیر طبقه.
شاخص های محیط های یاددهی و یادگیری مطلوب برای دروس رشته های علوم انسانی دانشگاه ها و میزان توجه به آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره دهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
258 - 289
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی شاخص های محیط های یاددهی و یادگیری مطلوب برای دروس رشته های علوم انسانی دانشگاه ها و میزان توجه به آنها انجام شد. در پژوهش حاضر، از طرح ترکیبی اکتشافی متوالی از نوع ابزارسازی استفاده شد. در بخش کیفی، از روش مطالعه موردی کیفی و در بخش کمّی، از روش توصیفی – پیمایشی بهره گرفته شده است. در بخش کیفی با 20 نفر از متخصصان و اعضای هیأت علمی دانشگاه های کشور که در حوزه محیط های یاددهی و یادگیری اهل نظر هستند، مصاحبه نیمه ساختاریافته به عمل آمد. جامعه آماری بخش کمّی دانشجویان کارشناسی دانشگاه ها بودند که به روش خوشه ای چندمرحله ای، تعداد 360 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده های پژوهش در بخش کمّی از طریق پرسش نامه محقق ساخته مستخرج از بخش کیفی جمع آوری شد. برای تعیین روایی سؤال های مصاحبه و پرسش نامه از روایی صوری و محتوایی و برای برآورد پایایی پرسش نامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. برای تحلیل داده های پژوهش در بخش کیفی از روش های ساختاری و تفسیری و در بخش کمّی از آمار توصیفی و استنباطی بهره گرفته شد. نتایج پژوهش نشان داد نه شاخص از منظر مصاحبه شوندگان مهم ترین شاخص های محیط های یادگیری بودند و می توان از شاخص های شناسایی شده برای ارزشیابی و بازنگری محیط های یاددهی و یادگیری دروس رشته های علوم انسانی دانشگاه ها استفاده نمود. یافته های کمّی نشان داد میانگین توجه به شاخص های محیط های یاددهی و یادگیری در دروس رشته های علوم انسانی دانشگاه ها نامطلوب بوده و نیاز به توجه بیشتری دارد.
بازخوانی تأثیر محیط یادگیری بر فرایند ادراک و شناخت کودکان
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی عوامل کالبدی محیط و شناخت عناصر محیطی تأثیرگذار بر فرایند ادراک و شناخت کودکان در محیط های یادگیری به معرفی مؤلفه هایی کیفی برای طراحی این نوع فضاها پرداخته است و با مطالعه و بررسی پتانسیل های موجود در محیط در جهت پیشبرد این نوع ساختارها و سازماندهی عوامل کالبدی محیط در کالبد فضاهای آموزشی گام برداشته است. بنابراین با نگاهی به روان شناسی محیط و تأمل بر اینکه محیط در رشد و پیشرفت فرد از راه های مختلف تأثیر می گذارد و نوع عادات و مهارت هایی که فرد کسب می کند مربوط به شرایط و اوضاع و احوال محیطی است که او در آن زندگی می کند، مشخص می شود که وضع تربیتی و زندگی اجتماعی فرد نیز تابع محیط است و تجربه هر فرد در زندگی محصول تأثیر متقابل میان آن فرد و محیط اوست. بنابراین محیط با ایجاد فرصت و تحریک و تشویق فرد، در فرایند ادراکی و شناخت او تأثیر می گذارد. در این مطالعه با تأکید بر عوامل اجتماعی و کالبدی فضاها و نقش ادراک و شناخت از محیط به بررسی مؤلفه های سازنده فضاهای آموزشی پرداخته شده است.
اعتباریابی الگوی مؤلفه های مؤثر بر کیفیت محیط های یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال شانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۸
217 - 242
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق، مطالعه نظام مند خصوصیات یک محیط یادگیری است که در فرایند یاددهی- یادگیری در برنامه درسی و اجرای عملی آن، از تمام جوانب مورد توجه قرار می گیرد. این محیط متاثر از فرهنگ، سنت، تکنولوژی و غنا در طراحی و ساخت است. رویکرد این پژوهش از نوع کمی می باشد. در الگوی طراحی شده، مؤلفه های محیط یادگیری که با استفاده از تحلیل محتوا، در 7 بعد شناسایی شدند، عبارتند از: یادگیرنده، معلم، فرایند یاددهی- یادگیری، رویکردهای برنامه درسی، محتوای آموزش، فیزیک محیط یادگیری، و ارزشیابی. این الگو توسط پرسشنامه محقق ساخته، اعتباریابی گردید. در بخش اول به ارزیابی مدل بیرونی پژوهش با استفاده از تحلیل عاملی تاییدی مرتبه اول، با ارائه نتایج روایی همگرایی و روایی واگرایی پرداخته شده است و پس از برقرار بودن شرط روایی، مدل معادلات ساختاری با استفاده از مدل اندازه گیری مرتبه دوم ارائه شده است. برای روایی همگرا، میانگین واریانس استخراج شده (AVE) و پایایی (CR) محاسبه شد و برای ارزیابی مدل طراحی شده، از نرم افزار لیزرل استفاده گردید که براین اساس از شاخص های X2 به درجه آزادی، شاخص برازندگی(GFI)، شاخص تعدیل برازندگی(AGFI)، شاخص نرم شده برازندگی(NFI)، شاخص نرم نشده برازندگی(NNFI)، شاخص برازندگی فزاینده(IFI)، شاخص برازندگی تطبیقی(CFI) و شاخص بسیار مهم ریشه دوم برآورد واریانس خطای تقریب(RMSEA) استفاده گردید.
تدوین مدل شاخص های مکانی یادگیری تجربی و کاربرد آن در طراحی محیط های یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۲ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۱
111 - 125
حوزه های تخصصی:
در عصر حاضر، یکی از مهمترین توجهات در نظام های موفق آموزشی در جهان، خلق فضای مناسب برای تحقق اهداف یادگیری است. دانش های محیطی از جمله معماری نیز با بسترسازی محیطی در جهت نیل به یادگیری اثربخش، نقش به سزایی ایفا می کنند. از مسائل قابل ملاحظه در این حوزه، نظریه های یادگیری و کاربرد آن در طراحی فضاهای آموزشی است. یکی از متأخرترین نظریات یادگیری که منطبق با نگاه جدید به یادگیری است و مقبولیت بیشتری میان محققان دارد؛ نظریه یادگیری تجربی است. پژوهشگران بسیاری به بررسی تأثیر این نظریه یادگیری بر یادگیرندگان و کاربردهای آن در علوم مختلف پرداخته اند؛ اما مهمترین عامل در این زمینه، یعنی فراهم نمودن بستر فضائی مناسب جهت تحقق صحیح و اصولی این نظریه، مغفول مانده است. هدف از این مقاله، دستیابی به مدلی از شاخص های مکانی مؤثر بر یادگیری تجربی است که به عنوان یک چارچوب مفهومی در برنامه ریزی و طراحی فضاهای یادگیری، فراروی مجریان باشد. پرسش اصلی پژوهش آن است که، فضای آموزشی، چگونه فرصت های لازم برای اثربخش ترین شکل یادگیری را که از طریق تجربه عینی حاصل می شود، فراهم می آورد. روش تحقیق در این مقاله، روش دلفی است. یافته ها نشان می دهند که مهم ترین دسته شاخص های مکانیِ تأثیرگذار بر یادگیری تجربی به ترتیب، دسته شاخص های «طبیعت گرائی و خوداکتشافی»، «هویت مندی»، «تنوع و انعطاف پذیری»، «جامعه مداری» و «جمع گرائی» می باشند. در نهایت، مدل شاخص های مکانی مؤثر بر ارتقاء یادگیری تجربی شامل 32 شاخص و در پنج دسته اصلی تدوین شد که در این مدل، اولویت و ترتیب اهمیت شاخص ها در هر دسته نشان داده شده است.
شناسایی ویژگی های مؤثر عامل آموزشی در محیط های یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال بیستم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۷۸
61 - 78
حوزه های تخصصی:
طی دو دهه گذشته عامل آموزشی جهت پشتیبانی از نیازهای یادگیرندگان و تسهیل یادگیری در محیط های یادگیری مورد توجه قرار گرفته است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی ویژگی های مفید و مؤثر عامل آموزشی در محیط یادگیری به صورت کیفی با روش تحلیل محتوای کیفی استقرائی انجام شد. جامعه آماری این پژوهش کلیه اعضای هیئت علمی، دانش آموختگان و دانشجویان دکتری رشته تکنولوژی آموزشی دو دانشگاه علامه طباطبائی و تربیت مدرس بودند. داده های پژوهش با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته از طریق نمونه گیری هدفمند با مشارکت 14 نفر از اعضای جامعه آماری گردآوری شد. کلیه مراحل جمع آوری داده ها با روش نظریه زمینه ای و سه مرحله کدگذاری باز، مقوله ای و گزینشی انجام شد و در نهایت چهار مقوله اصلی شامل نقش، ظاهر، صدا و جنسیت برای عامل آموزشی و زیرمقوله های هر کدام شناسایی شدند. به منظور اعتبارسنجی یافته ها، از روش معادلات ساختاری استفاده شد و برازنده بودن مدل عاملی ویژگی های عامل آموزشی مورد تأیید قرار گرفت. براساس یافته های پژوهش، پیشنهاد می شود برای طراحی عامل آموزشی در محیط یادگیری به چهار ویژگی بیان شده و زیرمجموعه هر کدام توجه شود.
به کارگیری امکانات آموزشی، گامی جهت تسهیل فرآیند یادگیری
منبع:
آموزش پژوهی دوره هشتم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۲۹)
1 - 14
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی از این پژوهش معرفی امکانات آموزشی موثر در تسهیل فرآیند یادگیری است . در مقاله حاضر سعی بر آن شده است تا بر گستره ی وسیع امکانات آموزشی تمرکز شود. یادگیری مهم ترین هدف آموزش است و فراهم کردن امکانات آموزشی جهت تحقق یادگیری صورت می گیرد.در این مقاله از روش توصیفی تحلیلی با بررسی کتب و مقالات مرتبط داخلی و خارجی جهت مطالعه نقش امکانات آموزشی در تسهیل فرآیند یادگیری استفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که امکانات آموزشی تنها شامل به کارگیری فناوری های پیشرفته نیست، می توان با فراهم ساختن محیطی شاد برای فراگیران با استفاده از روش های نوین تدریس ، بدون نیاز به هزینه زیاد، امکانات آموزشی لازم را جهت یادگیری فراگیران فراهم نمود.در این مقاله با نگرشی تازه در مورد امکانات آموزشی آشنا می شویم. به گونه ای که به شناختی نو از جایگاه امکانات آموزشی در تحقق هر چه بهتر امر آموزش می رسیم.