فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۰۲۱ تا ۵٬۰۴۰ مورد از کل ۵۷٬۰۵۸ مورد.
منبع:
تحقیقات بازاریابی نوین سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۴)
155 - 178
حوزههای تخصصی:
کسب ارزش ویژه مشتری با شرکت یکی از مهم ترین مؤلفه های رشد و توسعه در کسب و کارهای آنلاین است که رقابت را در این عرصه تشدید کرده است. هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر انگیزه مشارکت مشتری بر ارزش ویژه مشتری با نقش میانجی اعتماد به برند در فعالیت های بازاریابی شبکه های اجتماعی فروشگاه دیجی کالا در رسانه اجتماعی پرمخاطب اینستاگرام است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری شامل کاربران اینستاگرام فروشگاه دیجی کالاست که بدین منظور، نمونه ای شامل 384 نفر بر اساس فرمول کوکران با روش نمونه گیری غیراحتمالی در دسترس انتخاب شد. داده ها با پرسشنامه آنلاین شامل 33 سؤال برگرفته از مطالعات پیشین گردآوری شد. روایی ظاهری پرسشنامه و پایایی آن با روش آلفای کرونباخ و ضرایب ترکیبی تأیید شد. در این مطالعه برای تحلیل و آزمون فرضیه های پژوهش از نرم افزارهای SPSS و PLS استفاده شده است. نتایج بیانگر نقش مؤثر فعالیت های بازاریابی رسانه های اجتماعی بر اعتماد به برند است؛ بنابراین مدیران فروشگاه های آنلاین در شبکه های اجتماعی باید میزان شفافیت و صراحت خود را در اجتماعات و انجمن های برند افزایش دهند تا از این طریق مشتریان با اعتماد بیشتری در این شبکه ها خرید کنند و به دنبال آن کیفیت روابطشان بهبود یابد. در این پژوهش تأثیر انگیزه مشارکت مشتری بر فعالیت های بازاریابی شرکت در رسانه های اجتماعی تأیید شد که این خود باعث مشارکت در تعاملات متقابل و تبلیغات دهان به دهان می شود و در نتیجه، انگیزه مشارکت مشتری بر ارزش ویژه مشتری و اعتماد به برند فروشگاه تأثیر معناداری دارد. درنهایت، تأثیر اعتماد به برند فروشگاه بر ارزش ویژه مشتری نیز در این پژوهش تأیید شد.
توسعه مدل فرایند مدیریت سبد پروژه های نانو با استفاده از تکنیک الکتره: مطالعه موردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه و با توجه به دیدگاه پورتر، شرکت های پروژه محور با یکدیگر رقابت نمی کنند، بلکه پروژه های آنها با دیگران رقابت می کند و شرکت مادر، مدیریت سبد پروژه ها را برای رسیدن به مزیت رهبری مناسب تر نسبت به رقبا اداره می کند. برای دستیابی به یک رشد مستمر در یک سازمان پروژه محور، مدیریت پروژه ها به صورت منفرد و جداگانه نتیجه خوبی نمی دهد. با توجه به اینکه نانو، گام بزرگی در دنیای کوچک و انتخابی بزرگ در دنیای واقعی است، از این قاعده مستثنا نیست. در این پژوهش با پیاده سازی پنج گامِ علمیِ چارچوب ارائه شده، ارزیابی، انتخاب و بالانس پروژه های سبد برای دستیابی به منافع انجام شد. در راستای این هدف، در ابتدا از طریق ماتریس SWOT، سه استراتژی 1. پورتفوی همکاری چند رشته ای؛ 2. پورتفوری تجاری سازی محصولات نانو؛ 3. پورتفوی ارتباط بین نانو و روزمرگی تدوین شد و سپس دسته بندی پروژه ها بر اساس مفاهیم هم افزایی و استراتژی، به کمک نقشه منطقی مزایا در سبد پیشنهادی قرار گرفتند و در آخر با توجه به ده معیار استخراج شده با تکنیک الکتره پروژه های بالقوه، اولویت بندی و با متعادل سازی سبد، پروژه های بالفعل وارد سبد نهایی شدند و در نهایت نقشه راه پورتفولیو برای درک و مدیریت بهتر سبد رسم شد. از بین 32 کاندید اولیه، 7 مورد حذف می شود و از مابقی پروژه های سبد، 3 پروژه با توجه اینکه در هیچ دسته ای از مروارید، صدف و فیل سفید قرار نداشت، حذف می شود. به کارگیری مدل فوق علاوه بر اینکه ترکیبی بهینه از پروژه ها را در پورتفولیوها ایجاد کرد، ترتیب انجام هر سبد را نیز تعیین کرد.
تأثیر لحن افشای غیرعادی بر گزارش ابهام نسبت به تداوم فعالیت در شرکت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۴
103 - 124
حوزههای تخصصی:
لحن افشای غیرعادی که در ارائه گزارش های مالی مورداستفاده قرار می گیرد می تواند نشانه ای از مسائل پنهان در درون شرکت باشد که به صورت غیرمستقیم شواهدی را به استفاده کنندگان بیرونی ارائه می دهد. در پژوهش حاضر به بررسی تأثیر لحن افشای غیرعادی بر ارائه گزارش ابهام نسبت به تداوم فعالیت در بین 93 شرکت بورسی برای سال های ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۸ پرداخته شده است. برای این منظور از روش تحلیل محتوا و استفاده از روش حسین و همکاران ]20[ برای محاسبه لحن افشای غیرعادی بهره برده شده که نوآوری کار محسوب می گردد. نتایج حاصل از مدل های رگرسیونی نشان می دهد که لحن افشای غیرعادی بر دریافت گزارش ابهام نسبت به تداوم فعالیت و همچنین بر عدم ایفای تعهدات مالی و عدم انجام قراردادها به عنوان دلیل گزارش ابهام در تداوم فعالیت حسابرس تأثیر مثبتی داشته است. بنابراین افشای غیر عادی اطلاعات در صورت های مالی به طور مؤثری بر گزارش حسابرس و چهره مدیریتی شرکت اثرگذار می باشد.
تمرکز مشتری و سرعت تعدیل اهرم: نقش میانجی نوسانات جریان های نقد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعدیل اهرم در دهه های اخیر توجه زیادی را از سوی جامعه دانشگاهی و پژوهشگران به خود جلب نموده است. از عوامل موثر بر تعدیل اهرم شرکت، تمرکز مشتری است. مشتریان عمده، از جمله ذینفعان حیاتی و منبع اصلی درآمد شرکت ها هستندکه نقش بسیار مهمی در سودآوری و تصمیمات راهبردی شرکت دارند. هدف این پژوهش بررسی ارتباط میان تمرکز مشتری با سرعت تعدیل اهرم و تأثیر نقش میانجی نوسانات جریان های نقد در این ارتباط است. به منظور آزمون و تحلیل فرضیه ها، از داده های پنلی 113 شرکت عضو بورس اوراق بهادار در دوره زمانی 1389 الی 1402 و رگرسیون چند گانه GLS استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که تمرکز مشتری بر سرعت تعدیل اهرم تأثیر مثبت و معناداری دارد و نوسانات جریان های نقد می تواند در ارتباط میان تمرکز مشتری و سرعت تعدیل اهرم نقش میانجی داشته باشد. در شرکت های دارای تمرکز مشتری بالا به دلیل حفظ مشتریان و ارزش شرکت، تعدیل اهرم منجر به بهتر شدن شهرت شرکت و رسیدن به اهرم بهینه می شود. مطابق با نتایچ پژوهش حاضر، نوسانات جریان های نقد دارای نقش میانجی معنادار در ارتباط میان تمرکز مشتری و سرعت تعدیل اهرم بوده و تمرکز مشتری بر سرعت تعدیل اهرم از طریق افزایش نوسانات جریان های نقدی تأثیر می گذارد. شرکت ها و سرمایه گذاران می توانند توجه ویژه به تأثیر تمرکز مشتری بر ساختار سرمایه، عوامل تعیین کننده سرعت تعدیل اهرم و نقش نوسانات جریان نقد و در نهایت تصمیم های بازار سرمایه داشته باشند. یافته های پژوهش نقش حیاتی مشتریان را به عنوان ذینفعان کلیدی در تصمیم گیری های ساختار سرمایه، برجسته می نماید.
ارائه چارچوب توسعه ذهن آگاهی حسابرسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، ارائه چارچوبی برای توسعه ذهن آگاهی حسابرسان با استفاده از یک رویکرد آمیخته (کمی و کیفی) است. در رویکرد کیفی، به منظور شناسایی فاکتورهای مؤثر بر ذهن آگاهی حسابرس، از روش فراترکیب استفاده شد و با مروری نظام مند بر روی مطالعات داخلی و خارجی، تعداد 35 شاخص استخراج گردید. به منظور سنجش روایی، پرسشنامه ای بر مبنای رویکرد دلفی فازی طراحی و در اختیار تعداد 38 نفر از اساتید با حداقل 5 سال سابقه کاری در حوزه حسابرسی و تحصیلات دکتری که در حوزه علوم مالی رفتاری مقالاتی منتشر کردند، قرار داده شد. به منظور سنجش پایایی شاخص ها از آلفای کرونباخ و به منظور طبقه بندی شاخص ها از تحلیل عاملی اکتشافی با تکیه بر دیدگاه 270 نفر از کارشناسان حوزه حسابرسی با حداقل سه سال سابقه کاری فعال در موسسات حسابرسی معتمد سازمان بورس اوراق بهادار و مقیم تهران، استفاده شد. در نهایت تعداد 27 شاخص در 7 دسته تمرکز در لحظه، حفظ اخلاقیات، دانش فراشناختی، عدم واکنش نامعقول، فعالیت آگاهانه، کنترل توجه و مهارت فراشناختی قرار گرفتند. با توجه به نتایج به دست آمده از مطالعه، ذهن آگاهی، ناشی از تخصص و شناخت حسابرس است و لذا بر این موارد در راستای افزایش کیفیت حسابرسی باید تمرکز شود. در نهایت، الگوی ذهن آگاهی استخراج و تدوین شده در پژوهش حاضر می تواند به عنوان ابزاری موثر در راستای ارزیابی حسابرس با امید به تنظیم مطلوب و قابل اتکاتر گزارش های حسابرسی بکار گرفته شود.
تاثیر فرم ساختمان بر سرعت هوا و غلظت آلاینده در بافت مسکونی شهری (مورد مطالعه: منطقه یک شهر شیراز)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سیاست گذاری محیط شهری سال ۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۳)
67 - 82
حوزههای تخصصی:
با افزایش روزافزون استفاده از وسایل نقلیه موتوری در شهرها میزان آلاینده های ناشی از ترافیک رو به رشد است و کیفیت هوای داخل را تحت تاثیر قرار می دهد. یکی ازعوامل تاثیرگذار بر نفوذ آلاینده ها به بافت و تغییر سرعت انتشار آن (وابسته به سرعت هوا) فرم ساختمان است. بنابراین در پژوهش حاضر تاثیر فرم ساختمان بر غلظت آلاینده و سرعت هوای داخل ساختمان مورد بررسی قرار گرفته است. به این منظور 3 فرم رایج شهری در منطقه یک شهر شیراز مورد بررسی قرار گرفته اند. این فرم ها با چهار چرخش 90 درجه در بافت شهری نقطه ای منظم، 12 نمونه بافت شهری متفاوت ایجاد می کنند. هر بافت در مجاورت یک اتوبان شهری به عنوان منبع آلاینده قرار گرفته است. بررسی نمونه ها از طریق شبیه سازی CFD انجام پذیرفته است. جریان ثابت سه بعدی (steady 3dimentional flow) با استفاده از مدل آشفتگی SST-Kω جهت شبیه سازی نمونه ها مورد استفاده قرار گرفته است که به صورت عددی بر اساس معادلات رینولدز میانگین ناویر استوکس (RANS) حل شده است. اعتبارسنجی نرم افزار CFD مورد استفاده در این تحقیق در مقایسه با آزمایشات تونل باد انجام گرفته است و نتایج قابل قبولی به همراه داشته است. نتایج نشان داد که فرم ساختمان تاثیر قابل توجهی بر کیفیت هوای درون ساختمان دارد. همچنین بر اساس نتایج روش تصمیم گیری چند معیاره تاپسیس، بهترین و بدترین الگوی فرمی ساختمان به منظور افزایش سرعت هوا و کاهش غلظت آلاینده های درون بنا به ترتیب مربوط به فرم با پیشامدگی بالکن مانند، رو به جهت باد و پیشامدگی بالکن مانند، پشت به جهت باد است.
مطالعه اثر تجدیدنظر در ساختار صورت های مالی اساسی بر ادراک استفاده کنندگان با استفاده از داده های ردیابی چشم(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر در حوزه حسابداری رفتاری (قلمرو مشترک حسابداری و علوم رفتاری) قرار داشته و در راستای هدف غایی پژوهش های حسابداری رفتاری یعنی «شناخت، توضیح و پیش بینی رفتار انسان در موقعیت ها یا زمینه های حسابداری» گام بر می دارد. هدف از پژوهش حاضر، شناختِ اثر تجدیدنظر در قالب صورت های مالی بر جنبه هایی از ادراک استفاده کنندگان شامل بارشناختی، سهولت شناختی و عمق پردازش می باشد. در این راستا، مختصات نگاه 61 شرکت کننده (شامل حسابداران و حسابرسان) در هنگام مطالعه صورت های مالی (در قالب چهار گروه، متخصص/غیرمتخصص × قالب قدیم/جدید) توسط دستگاه ردیابی چشم پایش و با فرکانس 33 هرتز توسط رابط کاربری (طراحی شده به زبان C#) ثبت گردید. سپس این داده ها توسط نرم افزار تخصصی ردیابی چشم OGAMA تفسیر شده و متغیرهای محاسبه شده به کمک رگرسیون خطی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. اهم نتایج به دست آمده عبارت اند از: 1. تجدیدنظر در قالب صورت های مالی منجر به کاهش بارشناختی، افزایش سهولت شناختی و افزایش عمق پردازش در ذهن شرکت کنندگان شده است که بر اساس نظریه های برتین و تناسب شناختی، مبین برتری قالب جدید صورت های مالی نسبت به قالب قدیم می باشد (بیشترین بهبود مربوط به تغییرات در ترازنامه است). 2. ترتیب ارائه صورت های مالی فرایند شناخت استفاده کنندگان را دستخوش تغییر می نماید، شرکت کنندگان در هنگام مطالعه اولین صورت های مالی اساسی ، بارشناختی بیشتر و سهولت شناختی کمتر را تجربه کرده اند که ممکن است از تمایل ذهن انسان به تمرکز بیشتر بر نخستین قطعات اطلاعات و یا اثر خستگی نشئت گرفته باشد.
تبیین نقش رهبری تحول آفرین در تاب آوری کارکنان با میانجی گری جانشین پروری در اداره کل امور مالیاتی استان آذربایجان شرقی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات رفتاری در مدیریت سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۸
75 - 104
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تبیین نقش میانجی گری جانشین پروری در رابطه بین رهبری تحول آفرین و تاب آوری سازمانی انجام شد. روش پژوهش توصیفی-همبستگی از نوع معادلات ساختاری است. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان اداره کل امور مالیاتی استان آذربایجان شرقی بود. طبق روش گرین نمونه ای به حجم 120 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه های رهبری تحول آفرین سیسوانتو، تاب آوری پرایاگ و همکاران و جانشین پروری متقی و بهشتی فر بود که روایی و پایایی آن ها در پژوهش های قبلی مورد تائید بود. تحلیل فرضیه ها با ضریب همبستگی پیرسون، آزمون بوت استراپ و سوبل به کمک نرم افزار SPSS-28 و SmartPLS-4 انجام شد. نتایج تحلیل همبستگی نشان داد که بین رهبری تحول آفرین با جانشین پروری و تاب آوری کارکنان رابطه مثبت معنی دار وجود دارد (001/0>P). همچنین بر اساس نتایج رابطه مثبت معنی دار بین جانشین پروری و تا ب آوری کارکنان وجود دارد (001/0>P). شاخص GoF جهت بررسی نیکویی برازش الگو به اندازه 0/706 نشان داد الگوی ترسیمی در حد قوی مورد تائید است. نتایج حاصل از دستور بوت استراپ و آزمون سوبل نشان داد که جانشین پروری در رابطه بین رهبری تحول آفرین و تاب آوری کارکنان نقش میانجی گری معنی دار دارند (001/0>P). نتایج پژوهش بینش های معناداری برای کاهش تاب آوری که دلیلی حیاتی برای کاستی های اداره کل امور مالیاتی است، ارائه می کند.
طراحی الگوی ارزیابی استراتژیک عملکرد کارکنان در نهادهای حاکمیتی غیر وابسته به دولت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بهره وری سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۰
81 - 106
حوزههای تخصصی:
با عنایت به جایگاه استراتژیک نظام ارزیابی عملکرد کارکنان در ستاد اجرایی فرمان حضرت امام (ره) و نقش آن در رشد، تعالی و موفقیت سازمان و همچنین ماهیت، مأموریت ها و ویژگی های منحصر به فرد سازمان مذکور، پژوهش حاضر با هدف کاربردی و توسعه ای انجام شده است. جامعه آماری پژوهش، گروهی از مدیران و کارشناسان ستاد اجرایی فرمان امام (ره) هستند که بر اساس روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. در فاز کیفی، به دلیل استفاده از روش تحلیل مضمون، ابزار اصلی جمع آوری داده ها مصاحبه عمیق با خبرگان و بررسی مستندات سازمانی مرتبط است. جمع آوری داده ها در فاز کمی از طریق پرسشنامه ای بسته و محقق ساز مشتمل بر 42 گویه- که بر اساس مدل مفهومی پژوهش طراحی و میان 40 نفر از مدیران میانی و عملیاتی و کارشناسان سازمان مورد مطالعه توزیع گردید- صورت گرفته است. الگوی پیشنهادی با 6 بعد، شامل رشد و توسعه فردی، بهره وری شغلی، دغدغه مندی ملی، توجه به منافع ذی نفعان، خلاقیت و نوآوری و روابط اثربخش و 14 مؤلفه، شامل دانش و مهارت های عمومی، دانش و مهارت های تخصصی، کارایی، اثربخشی، مجاهدت در راه آرمان های کشور، قانون مداری، حفظ منافع جامعه، حفظ منافع ارباب رجوع، حفظ منافع کشور، تفکر خلاق، حل مسائل سازمانی، نوآوری، روابط اثربخش با کلیه همکاران و رابطه اثربخش با سازمان است که اعتبار آن با روش اعتبارسنجی CVR تأیید شده است. همه ابعاد و مؤلفه های الگوی پیشنهادی جهت ارزیابی استراتژیک عملکرد کارکنان از لحاظ ساختاری مورد تأیید قرار گرفتند.
بررسی عوامل مؤثر بر ارزش ویژه برند و قصد شرکت در دوره های آموزشی برخط آموزش الکترونیکی در استان سیستان و بلوچستان
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل مؤثر بر ارزش ویژه برند و قصد شرکت در دوره های آموزشی برخط آموزش الکترونیکی در استان سیستان و بلوچستان انجام شده است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر روش توصیفی پیمایشی و از نظر تحلیل از نوع معادلات ساختاری بوده است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه ارائه دهندگان آموزش برخط در استان سیستان و بلوچستان، شامل: آموزش الکترونیکی در زمینه های مختلف علمی، آشپزی، بهداشتی، ورزشی و ... می باشند که ضمن نامشخص و نامحدود بودن تعداد اعضای جامعه و با توجه به فرمول کوکران تعداد 384 نفر از این اعضای با روش نمونه گیری در دسترس و با ابزار پرسشنامه استاندارد از طریق شبکه های اجتماعی مختلف انتخاب شدند. برای تحلیل داده ها از مدل معادلات ساختاری با کمک نرم افزارهای SPSS و SMART-PLS استفاده شد. نتایج نشان داد برند ارائه شده بر آگاهی برند و معنای برند؛ آگاهی برند و معنای برند بر ارزش ویژه برند؛ ارزش ویژه برند بر قصد مشتری در بین مشتریان مورد مطالعه تأثیر داشتند. علاوه بر این میانگین تمام گویه ها بالاتر از میانگین فرضی(5/3) است و گویه های برند ارائه شده با میانگین رتبه ای 47/5، معنای برند با میانگین رتبه ای 02/5 و آگاهی از برند با میانگین رتبه ای 76/4 رتبه های اول تا سوم را کسب نموده اند که در اولویت بالاتری نسبت به گویه ها قرار دارند.
شناسایی تقلب مالی در شرکت های سهامی عام با استفاده معیارهای مالی وغیر مالی با رویکرد یادگیری ماشین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت کسب و کار هوشمند سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۰
99 - 142
حوزههای تخصصی:
بیشتر سیستم های تشخیص تقلب سنتی برای شناسایی تقلب مالی، صرفا معیار های مالی را در نظر می گیرند که به نظر می رسد درحالیکه این احتمال وجود دارد که شرکت های متقلب علاوه بر تقلب های مالی، مرتکب سایر انواع تقلبهای غیر مالی نیز شوند. اگرچه تحقیقات اخیر، بیش از حد بر اهمیت داده های مالی به عنوان تنها فاکتور پیش بینی کننده تقلب تأکید کرده اند؛ هیچ مطالعه ای بر معیارهای غیر مالی یا ESG به عنوان یک فاکتور کمکی برای برای پیش بینی تقلب انجام نشده است. لذا هدف این تحقیق این است که با ارائه یک مدل یادگیری ماشینی پیشرفته و یادگیری عمیق، امکان بهبود پیش بینی تقلب های بر اساس ترکیبی از داده های مالی و ESG، را بررسی نماید. در این پژوهش با استفاده از الگوریتم های نظارت شده یادگیری ماشین و یادگیری عمیق، به بررسی چگونگی شناسایی تقلب مالی در بازه زمانی 10 ساله منتهی به سال 1401 پرداخته می شود. این تحقیق به طور نوآورانه ای نشان داد که استفاده از مدل ترکیبی مبتنی بر داده های مالی ومعیارهای غیرمالی قدرت پیش بینی کننده ای بهتری برای تقلب های مالی نسبت به تکیه صرف بر داده های مالی دارد. مطابق یافته های این تحقیق، در پاسخ به پرسش اول این تحقیق، در میان الگوریتم های یادگیری ماشین و یادگیری عمیق، بالاترین کارایی در برای الگوریتم طبقه بندی یا Bagging مشاهده گردید. همچنین یافته های این تحقیق در خصوص سوال دوم تحقیق نشان می دهد که مجموعه داده ای همه ویژگی ها(مدل ترکیب داده های مالی و غیرمالی) کارایی بهتری در مقایسه با مجموعه داده های مالی به تنهایی) و غیرمالی به تنهایی داشته است.
بررسی تأثیر آموزش های عقیدتی سپاه بر دین داری سربازان وظیفه در دوره بدو خدمت (مطالعه موردی آموزشگاه مالک اشتر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات دین، معنویت و مدیریت سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۰
221 - 252
حوزههای تخصصی:
سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، به عنوان نهادی بالنده و نوآور، مولود تفکر راهبردی امام خمینی و جلوه بارز آرمان های مکتبی و انقلابی ملّت مسلمان ایران و نمادی از اقتدار سیاسی نظامی جمهوری اسلامی ایران است. این نهاد انقلابی منحصر به فرد در جهان، بر مبنای اصل 150 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران مسئولیت پاسداری از انقلاب اسلامی و دستاوردهای آن را در برابرِ هر طیف از تهدیدات سخت ، نیمه سخت، نرم و کمک به توسعه و تعمیق انقلاب اسلامی در داخل و خارج، در چارچوب قوانین و تدابیر ولیّ امر مسلمین و فرمانده معظّم کل قوا بر عهده دارد. در راستای انجام این وظیفه، معاونت تربیت و آموزش عقیدتی سیاسی نمایندگی ولیّ فقیه در سپاه براساس وظیفه ذاتی خود اقدام به تهیه نظام آموزش عقیدتی برای تدریس در دوره رزم مقدماتی سربازان نموده است. در این دوره-ها که دارای متن خاص و مشخص و مدوّن است، مسائلی از قبیل احکام، اصول اعتقادات و اخلاق اسلامی و همچنین مطالبی درباره انقلاب اسلامی ایران برای فراگیران طرح می شود. هدف کلی از برگزاری این دوره ها ارتقای میزان و سطح شناخت فراگیران نسبت به معارف اسلامی، افزایش گرایش آنان به ارزش ها و رفتارهای دینی، و همچنین ارتقای سطح اخلاقی و رفتاری آنان بر اساس موازین اسلامی می باشد. مسئله اصلی این پژوهش بررسی میزان تأثیرگذاری این دوره و آموزش های مذکور در ارتقا و بهبود سطح دین داری فراگیران است. بر اساس یک تقسیم بندی، این تأثیر را می توان در سه حوزه شناختی (بینشی)، گرایشی (احساسی و عاطفی)، و کنشی (اخلاقی و رفتاری) بررسی و تجزیه و تحلیل کرد. این پژوهش به لحاظ ماهیت موضوع، توصیفی تحلیلی بوده و برای انجام آن روش پیمایشی استفاده شده است. برای جمع آوری اطلاعات آن، یکی از متداول ترین و پرکاربردترین ابزارهای پژوهش های میدانی، یعنی پرسش نامه به کار گرفته شده است. پرسش نامه حاضر محقق ساخته می باشد و به صورت بسته طراحی شده است. در این پرسشنامه بر اساس طیف لیکرت تعداد 50 گویه در اختیار پاسخ دهندگان قرار داده شد تا پاسخ های خود را درباره آن ها مشخص نمایند. طیف گرایش در این پرسشنامه از نوع پنج گزینه ای بوده و پنج درجه ارزشی «کاملاً موافقم، موافقم، نظری ندارم، مخالم و کاملاً مخالفم» را دربرمی گیرد. پرسش نامه مذکور به گونه ای طراحی شده که بتواند تأثیر آموزش ها را در سه بعد بینشی (شناختی)، گرایشی (احساسی/ عاطفی) و کنشی (رفتاری) مورد سنجش قرار دهد. البته با توجه به زمان محدود دوره آموزشی (2 ماه) و همچنین ماهیت و مواد آموزشی آن، انتظار اصلی از آموزش های این دوره، بیشتر متوجه تغییرات دین داری فراگیران در بعد شناختی خواهد بود و کمتر انتظار است که دو بعد گرایشی و کنشی تغییرات قابل توجهی داشته باشند. از همین رو در پرسش نامه تحقیق، اکثر گویه ها طوری طراحی شده اند که تغییرات بعد شناختی را اندازه گیری کنند. بدین ترتیب، از گویه 1 تا 34 برای سنجش بعد شناختی، گویه 35 تا 41 برای سنجش بعد گرایشی و گویه 42 تا 50 برای سنجش بعد رفتاری در نظر گرفته شده است. پرسش نامه این پژوهش ابتدا با نظر دو تن از کارشناسان خبره (که عضو هیئت علمی و فارغ التحصیل دکتری مرتبط با این پژوهش بودند) آماده شد. سپس برای تعیین اعتبار(روایی) و حصول اطمینان از قابلیت اجرای آن، در اختیار چند تن از اساتید و کارشناسان رشته تعلیم و تربیت که دارای مدرک دکتری این رشته بودند قرار داده شد تا نسبت به روایی آن اظهار نظر نمایند. هر یک از این اساتید نیز اصلاحاتی را در مورد پرسش نامه پیشنهاد دادند، که این پیشنهادات نیز در پرسش نامه اعمال شد. سرانجام پس از جمعبندی نظرات خبرگان، پرسش نامه پژوهش به لحاظ روایی مورد تأیید آنها قرار گرفت. لازم به ذکر است که پرسش های طرح شده، ناظر به محتوای آموزش ها و متونی است که خاص این دوره تهیه و طراحی شده است. همان گونه که اشاره شد، برای آن که بتوانیم میزان تأثیرگذاری آموزش های مذکور بر دین داری سربازان را دقیق تر مورد سنجش و ارزیابی قرار دهیم، آن را به سه بعد شناختی، گرایشی و کنشی تقسیم کردیم. بدین ترتیب سه پرسش فرعی ذیل در دستور کار تحقیق قرار گرفت: 1. این دوره و آموزش های آن تا چه حد در ارتقای آشنایی و شناخت فراگیران نسبت به معارف اسلامی تأثیرگذار است؟2. این آموزش ها چه میزان می تواند گرایش سربازان را نسبت به ارزش ها و اخلاق و رفتار اسلامی ارتقا دهد؟3. آموزش های مذکور تا چه حد در ارتقای اخلاقی و رفتاری فراگیران و التزام عملی آنها نسبت به باورها، ارزش ها و احکام اسلامی تأثیر دارد؟ به دنبال طرح سؤالات مذکور، سه فرضیه متناظر با آنها نیز به شرح زیر ارائه گردید: 1. آموزش های عقیدتی مذکور در این دوره، رابطه معنادار بالایی با تغییر بینش و شناخت دینی مخاطبان و فراگیران دارد. 2. مطالب تدریس شده توسط مربیان عقیدتی در این دوره، رابطه معنادار نسبتاً بالایی با تغییر نگرش فراگیران دارد. 3. آموزش های عقیدتی دوره مذکور، با تغییر رفتار فراگیران تحت آموزش، رابطه معناداری ندارد.نتایج حاصل از پژوهش نشان داد همبستگی مثبت و معنی دار بین بعد شناختی و اثربخشی آموزش های صورت گرفته بر روی فراگیران در سطح معنی داری 01/0 وجود دارد. بنابراین می توان نتیجه گرفت که آموزش های صورت گرفته، بر بعد شناختی فراگیران تاثیر مثبت قابل توجهی گذاشته است. بدین ترتیب، فرضیه اول پژوهش مورد تأیید قرار می گیرد. همچنین نتایج حاصل از محاسبه ضریب همبستگی بیانگر آن است که همبستگی مثبت و معنی دار بین بعد گرایشی و اثربخشی آموزش های صورت گرفته بر روی فراگیران در سطح معنی داری 01/0 وجود دارد. بنابراین می توان گرفت که آموزش های صورت گرفته، بر بعد گرایشی آنها تاثیر نسبتاً قابل توجهی گذاشته است. البته میزان این تأثیر در مقایسه با بعد شناختی کمتر است. بدین ترتیب می توان گفت فرضیه دوم پژوهش نیز تأیید می شود. همچنین محاسبه ضریب همبستگی بیانگر آن است که همبستگی مثبت و معنی داری بین بعد رفتاری فراگیران و اثربخشی آموزش های صورت گرفته در سطح معنی داری 01/0 وجود دارد. براین اساس، فرضیه سوم پژوهش مورد تأیید قرار نمی گیرد و نتایج تحقیق نشان می دهد آموزش های عقیدتی، در تغییر رفتارهای دینی سربازان نیز تأثیر قابل توجهی دارد. در مجموع، نتایج حاصل از این تحقیق حاکی از آن است که آموزش های عقیدتی مذکور، در تحقق اهداف مورد نظر موفق بوده و حتی در زمینه تغییرات رفتاری که معمولاً نیارمند بازه های زمانی بلند مدت و طولانی است و ظرف مدت دو ماه، کمتر می توان شاهد چنین تغییراتی بود، اثربخشی مناسبی داشته است. بنابراین براساس یافته های مذکور اولاً می توان پیشنهاد کرد این دوره ها همچنان ادامه یابد، و ثانیاً در ادامه این پژوهش می توان پژوهشی را طراحی کرد که طی آن با بررسی نقایص و ضعف های احتمالی (اعم از مربیان، متون، شرایط، فضا و امکانات برگزاری کلاس ها و ...) اثربخشی این آموزش ها افزایش داده و بهبود بخشید.
نقش هوش اخلاقی، هوش معنوی و هوش هیجانی در تقویت وجدان کاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات دین، معنویت و مدیریت سال ۱۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲۱
17 - 38
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهداف: امروزه آنچه در تعالی سازمان ها نقش محوری دارد، انسان است و عاملی به نام وجدان می تواند نقشی پررنگ و بسیار مهم را در کارایی و اثربخشی هر سازمان ایفا کند. وجدان کاری عاملی است که باعث ایجاد نظم در کار و حسن انجام وظیفه در افراد می شود. توجه به مفهوم وجدان کاری در سازمان ها نگاهی اخلاقی و انسانی به مقوله کار و سازمان است؛ زیرا اخلاق در رفتار حرفه ای منجر به ایجاد تعهد نسبت به انجام وظایف به بهترین شکل و بدون کنترل خارجی و در پی آن بهبود نتایج کار، بهبود وضع جامعه، رضایت و آرامش وجدان فرد می شود. در سازمان های امروزی، مدیران و کارکنان می توانند با بهبود ویژگی های هوش هیجانی محیط کار را توانمند کنند. هوش هیجانی شامل مجموعه ای از احساسات، دانش اجتماعی و قابلیت هایی است که قدرت کلی ما را در جهتی هدایت و تقویت می کند که به ما امکان می دهد به عوامل و فشارهای محیطی پاسخ مناسبی بدهیم. مطالعات نشان می دهد که بین هوش هیجانی و هوش معنوی همبستگی بالایی وجود دارد. هوش معنوی به عنوان توانایی عمل با خرد و شفقت و در عین حال حفظ آرامش درونی و بیرونی بدون توجه به شرایط توصیف می شود که افراد را قادر می سازد تا موقعیت های استرس زا و اضطراب را در موقعیت های نامطلوب مدیریت کنند. هوش معنوی را می توان پایه ای برای ظهور رفتارهای کاری مثبت در نظر گرفت. اگر کارکنان سازمان از هوش معنوی بالاتری برخوردار باشند احتمال بروز رفتارهای کاری مثبت بیشتر می شود. بسیاری از رفتارها و تصمیمات کارکنان و مدیران در سازمان های امروزی متاثر از ارزش های اخلاقی آنهاست. هوش اخلاقی توانایی به کارگیری اصول اخلاقی جهانی در اخلاق، اهداف و ارتباطات است. هوش اخلاقی توانایی تشخیص درست و نادرست بر اساس اصول جهانی است. اهمیت تقویت وجدان کاری که در این پژوهش به عنوان متغیری اساسی به آن پرداخته ایم به این دلیل است که تقویت وجدان کاری می تواند تأثیر مستقیمی بر عملکرد فردی داشته باشد و در نهایت به اثربخشی و بهره وری سازمانی منجر شود. در پژوهش حاضر به دنبال بررسی عوامل موثر در تقویت وجدان کاری بودیم که از مهم ترین آنها می توان به هوش به ویژه هوش هیجانی، هوش اخلاقی و هوش معنوی اشاره کرد. سوال اصلی تحقیق این است که آیا هوش اخلاقی، هوش معنوی و هوش هیجانی در تقویت و افزایش وجدان کاری در سازمان تاثیر دارند؟روش: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی − پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش مراکز و خانه های بهداشت شهر بردسکن می باشد. گردآوری داده ها در این پژوهش به دو روش کتابخانه ای و میدانی انجام شده است. برای سنجش متغیرهای پژوهش از پرسش نامه های استاندارد هوش اخلاقی لنیک و کیل (2005)، وجدان کاری کاستا و مک کرای (1992)، هوش معنوی کینگ (2008) و هوش هیجانی شوت (1998) استفاده شده است. در این پژوهش به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی استفاده شده است. برای توصیف جامعه آماری از آمار توصیفی و نرم افزار spss استفاده شده است. برای آزمون فرضیه های پژوهش از معادلات ساختاری و تحلیل مسیر به کمک نرم افزار Smart pls 3 استفاده شده است.یافته ها: ابتدا برای بررسی جامعه آماری از آمار توصیفی استفاده شده است و نتایج توصیف متغیرهای جمعیت شناختی نشان می دهد: از لحاظ جنسیت 41 نفر مرد و 89 نفر زن می باشند. از لحاظ سن بیشتر افراد در بازه 35 تا40 سال می باشند (حدود 35 درصد). از لحاظ تحصیلات بیشتر افراد دارای مدرک تحصیلی لیسانس می باشند (60 درصد). از لحاظ سابقه کار بیشتر افراد دارای سابقه کاری 1 تا 5 سال و 20 تا 25 سال می باشند (حدود 27 درصد). به منظور آزمون فرضیه های تحقیق از معادلات ساختاری و تحلیل مسیر و نرم افزار PLS استفاده شده است. برای بررسی برازش مدل ساختاری تحقیق از دو شاخص SRMR و شاخص GOF استفاده شده که در حد مطلوب اند و مدل برازش خوبی دارد. فرضیه های پژوهش مورد بررسی و آزمون قرار گرفت. بررسی فرضیه اصلی تحقیق نشان می دهد که ضریب مسیر بین مؤلفه هوش اخلاقی و وجدان کاری برابر با 808/0، هوش معنوی و وجدان کاری برابر با 358/0 و هوش هیجانی و وجدان کاری برابر با 533/0 می باشد و مقدار آماره t در تمام مسیر ها بیشتر از 96/1 می باشد و سطح معنا داری نیز کمتر از 05/0 می باشد. می توان گفت: مؤلفه های هوش اخلاقی، معنوی و هیجانی بر وجدان کاری اثرگذار بوده و بیشترین تأثیر را هوش اخلاقی بر وجدان کاری دارد. فرضیه های فرعی پژوهش نیز مورد تایید واقع شده اند.بحث و نتیجه گیری: این پژوهش با هدف بررسی نقش هوش اخلاقی، هوش معنوی و هوش هیجانی در تقویت وجدان کاری انجام شده است. برای این منظور یک فرضیه اصلی و یازده فرضیه فرعی تدوین شده است. با تأیید فرضیه اصلی پژوهش مشخص شد که هوش اخلاقی، معنوی و هیجانی تأثیر مثبت و معناداری بر وجدان کاری دارد و بیشترین تأثیر مربوط به هوش اخلاقی و کمترین تأثیر مربوط به هوش معنوی است. تأیید فرضیه اصلی پژوهش و تأیید فرضیه های فرعی اول، دوم، سوم و چهارم نشان می دهد هوش اخلاقی و مؤلفه های آن بر وجدان کاری تأثیر مستقیم و معنا داری دارد که نتایج با پژوهش های نریمانی و کرامتی (1399)، همایی (1397)، دهقان منشادی (1396)، اسماعیلی طرزی و همکاران (1392)، فولاد و همکاران (2019) و نورسیا (2010) همخوانی دارد. تأیید فرضیه اصلی پژوهش و تأیید فرضیه های فرعی پنجم، ششم، هفتم و هشتم نشان می دهد هوش معنوی و مؤلفه های آن بر وجدان کاری تأثیر مستقیم و معنا داری دارد که نتایج با پژوهش های حسنلو (1394)، لیاقت دار و همکارانش (1390)، فولاد و همکاران (2019) و خاواجا (2017) هم راستا می باشد. تأیید فرضیه اصلی پژوهش و تأیید فرضیه های فرعی نهم، دهم و یازدهم نشان می دهد هوش اخلاقی و مؤلفه های آن بر وجدان کاری تأثیر مستقیم و معنا داری دارد که نتایج با پژوهش های لیاقت دار و همکارانش (1390)، فولاد و همکاران (2019)، ساناریو و همکاران (2017) و کری و همکاران (2017) همخوانی دارد. برای سازمان های امروزی توجه به هوش یکی از عوامل مهم و ضروری است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که هوش اخلاقی، معنوی و هیجانی می تواند وجدان کاری را بهبود بخشد. هوش اخلاقی موجب افزایش تعهد و ایجاد اعتماد و مسئولیت پذیری بیشتر در کارکنان شده و به بهبود کارایی فردی و گروهی می انجامد. ازاین رو، سهم هوش اخلاقی در پیش بینی وجدان کاری کارکنان منطقی به نظر می رسد. هوش معنوی نیز حس مسئولیت پذیری کارکنان را افزایش می دهد و آنان را نسبت به مسئولیت خویش متعهد می کند. همچنین، آنها محیط کار و انجام وظایف را فرصتی برای رشد و بروز توانایی ها و ارزش های شخصی خود تلقی می کنند و وجدان کاری رو به فزونی و کمال می رود. بهره گیری از مؤلفه های هوش هیجانی با ایجاد انعطاف پذیری بیشتر، عملکرد بهتر را تسهیل می کند.تقدیر و تشکر: از کلیه کسانی که در انجام پژوهش مشارکت داشته و ما را را یاری داده اند، تشکر و قدردانی می شود.تعارض منافع: هیچ تعارض منافعی در این پژوهش وجود ندارد.
مدل سازی ساختاری تفسیری عوامل مؤثر بر همسویی استراتژیک کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش های حال حاضر حول محور مدیریت استراتژیک، حاکی از این است که تدوین استراتژی، نمی تواند دغدغه یا مسئله اصلی سازمان ها باشد. بلکه آنچه تبدیل به مسئله شده است، عدم همسویی بین بخش های مختلف سازمان و استراتژی های کلان سازمان است. این پژوهش سعی دارد، با رویکرد مدل سازی ساختاری تفسیری، مدلی را در جهت ایجاد همسویی استراتژیک کارکنان ارائه کند. ابزار این پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته بود که در اختیار خبرگان (11 نفر از استادان دانشگاه و مدیران و کارکنان شرکت گاز استان بوشهر) قرار داده شد. جهت بررسی روایی ابزار پژوهش، از روایی محتوا استفاده گردید و پایایی ابزار نیز با شاخص کاپای کوهن محاسبه شد که معادل 65/0 گزارش شد. در جهت انجام پژوهش، ابتدا با مرور ادبیات، عوامل موردنظر استخراج شد و سپس با تشکیل گروه کانونی از استادان دانشگاه و مدیران شرکت گاز استان بوشهر، هشت عامل نهایی انتخاب شد، که در نهایت با استفاده از روش مدل سازی ساختاری تفسیری در سه سطح قرار گرفتند. نتیجه پژوهش نشان داد که عواملی مانند بلوغ فرهنگ سازمان، ادراک کارکنان از اهداف سازمان، مشارکت کارکنان در تدوین استراتژی، سیستم پاداش مناسب و شفافیت بیانیه مأموریت سازمان، بیشترین تأثیر را بر همسویی استراتژیک کارکنان دارند. لذا به مدیران توصیه می شود که اگر می خواهند کارکنان را با استراتژی های کلان سازمانی همسو کنند، از تأثیر بسزای این پنج عامل، غافل نشوند.
بررسی ارتباط بین تولید چابک با عملکرد مالی و عملیاتی شرکت های قطعه سازی با روش روش حداقل مربعات جزئی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۹۶
۳۷۶-۳۵۶
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی سودمندی استفاده از سیستم تولید چابک بر عملکرد مالی و عملیاتی شرکت های قطعه سازی خودرو در استان سمنان است. با توجه به اینکه احتمال می رفت استراتژی های خرید به هنگام و تولید به هنگام از عواملی باشند که باعث بهبود سیستم تولید چابک می شوند، لذا این دو متغیر نیز در مدل تحقیق مد نظر قرار گرفتند. بخشی از داده های پژوهش حاضر مانند نسبت های مالی، از صورت های مالی شرکت های مزبور استخراج شد و بخشی دیگر از داده ها به روش پیمایشی جمع آوری گردید. به دلیل پیچیدگی مدل به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، از روش حداقل مربعات جزئی به کمک نرم افزار Smart Pls استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد استراتژی خرید به هنگام اثری مستقیم و معنی دار بر چابکی تولید دارد اما استراتژی تولید به هنگام اثر معنی داری بر چابکی تولید ندارد. ضمناً نتایج مؤید اثر معنی دار و مستقیم چابکی تولید بر عملکرد مالی و عملکرد عملیاتی شرکت های مورد مطالعه است.
ارائه مدل عوامل پیش بین در کاربست حسابرسی مستمر با رویکرد تجمیع ریسک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۹۶
۵۷۵-۵۳۸
حوزههای تخصصی:
در محیط حسابرسی مستمر، فعالیت های حسابرسی مستمر مبتنی بر فناوری اطلاعات به عنوان بخشی از ارزیابی مستمر کنترل و ریسک شرکت است. تحقیق حاضر با هدف ارائه مدل عوامل پیش بین در کاربست حسابرسی مستمر با رویکرد تجمیع ریسک در شرکت های پذیرفته شده بورس اوراق بهادار انجام شده است. این تحقیق از منظر پارادایم شناسی در فاز اکتشاف مدل تفسیری ودرفاز آزمون مدل اثبات گرا و به لحاظ کلی پراگماتیسم و به لحاظ مخاطب شناسی کاربردی است. نمونه پژوهش در فاز کیفی خبرگان حوزه دانشگاهی شامل اساتید دانشگاه اعضای هیات علمی رشته حسابداری و حسابرسان شرکت ها هستند که در مجموع از15 نفر خبره برای جمع آوری داده های کیفی مبادرت به مصاحبه شده است. رویکرد تحقیق آمیخته و استراتژی به کارگرفته شده تحلیل مضمون به روش کلارک (2006) با به کارگیری نرم افزار MAXQDA است. پرسشنامه تحقیق جهت جمع آوری داده های کمی مطابق با تحلیل عاملی اکتشافی تدوین شد. دربخش کمی نیز با استفاده از نرم افزار تعیین حجم نمونه G power در سطح آلفای 1/0و توان آزمون 85/ 0درصد 190 نفر به عنوان نمونه نهایی تحقیق مورد بررسی قرار گرفتند .آزمون تحلیل مسیر مدل اکتشاف شده نیز مطابق با الگوریتم مدل سازی معادلات ساختاری واریانس محور با استفاده از نرم افزارهای SPSS, Smart:PLS, مورد بررسی قرارگرفت. یافته های پژوهش نشان داد 27 شاخص و 6 پیش بین ریسک مالی، فرهنگ حسابرسی مستمر، فناوری حسابرسی ، ریسک عملیاتی، حسابرسی منظم، بهبود تصمیم گیری ریسک به عنوان ارکان اصلی حسابرسی مستمر شناسایی گردیدند. اعتبارسنجی اثبات گرایانه روابط مدل، نشان دهنده ی معنادار بودن روابط مدل ارائه شده است.
الگوسازی تأثیر مستقیم و میانجی فرآیندهای مدیریت دانش بر عملکرد سازمانی پایدار در موسسات حسابرسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۹۷
۱۴۵-۱۱۵
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش الگوسازی تاثیر مستقیم و میانجی فرآیندهای مدیریت دانش بر عملکرد سازمانی پایدار در موسسات حسابرسی است. برای دستیابی به این هدف پس از بررسی ادبیات و مبانی موضوع، تاثیر عامل های انسانی (اعتماد، تعامل و خودکارآمدی)، عامل های سازمانی (پاداش، فرهنگ سازمانی، کار تیمی و ساختار سازمانی) و عامل های فناوری (فناوری اطلاعات و شبکه های اجتماعی) بر فرآیندهای مدیریت دانش و رابطه میان این فرآیندها و عملکرد سازمانی پایدار مورد ملاحظه قرار گرفت. از تکنیک های آماری و معادلات ساختاری جهت تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها و به منظور بررسی نقش میانجی فرآیندهای مدیریت دانش از آزمون سوبل استفاده شد. اطلاعات مورد نیاز پژوهش به وسیله پرسشنامه از 358 شریک، مدیر و سرپرست ارشد موسسات حسابرسی جمع آوری شده و برای تحلیل داده ها از نرم افزارهای Stata وSPSS استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داد که فرآیندهای مدیریت دانش بر روی عملکرد سازمانی پایدار تاثیر مثبت و معناداری دارند. افزون بر این عوامل انسانی، سازمانی و فناوری بر روی فرآیندهای مدیریت دانش تاثیر مثبت و معناداری دارند (به جز تاثیر پاداش بر روی ذخیره دانش، فناوری اطلاعات بر روی تحصیل دانش و شبکه های اجتماعی بر روی بکارگیری دانش که معنادار نمی باشند). به موسسات حسابرسی توصیه می شود که با ایجاد یک محیط تعاملی و مبتنی بر اعتماد، اعضای سازمان را به اشتراک گذاری دانش و تخصص خود ترغیب نمایند و بدین وسیله سازمان از خود کارآمدی هر یک از آن ها در چرخه مدیریت دانش بهره مند شود. همچنین، با استقرار یک سیستم پاداش کارآمد برای جبران تلاش کارکنان آن ها را به اجرای کارها به صورت تیمی و تکمیل چرخه مدیریت دانش مایل نمایند.
بررسی تاثیر دارایی های فکری بر عملکرد سازمانی از طریق نقش مدیریت دانش سازمانی
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی تاثیر دارایی های فکری بر عملکرد سازمانی سازمانی از طریق نقش مدیریت دانش در سازمان آموزش وپرورش شهر تهران می پردازد. روش تحقیق مورد استفاده از نوع توصیفی، پیمایشی و همبستگی می باشد. همچنین جامعه آماری تحقیق حاضر شامل، کلیه کارکنان، مدیران و کارشناسان مربوطه در پاسارگاد شهر تهران می باشند. حجم نمونه بااستفاده از فرمول کوکران 250 نفر تعیین گردید و روش نمونه گیری پژوهش حاضر تصادفی ساده می باشد. داده های تحقیق با روش کتابخانه ای و میدانی گردآوری شده و ابزار مورد استفاده پرسشنامه بوده است. روایی ابزار تحقیق با استفاده نظرجمعی از صاحب نظران و متخصصان مورد تایید قرار گرفت و پایایی تحقیق 0.883 تایید شد. داده ها نیز با بهره مندی از مدل معادلات ساختاری با نرم افزار Smartpls تحلیل شدند. نتایج حاکی از آن است که ابعاد دارایی های فکری (دارایی های انسانی، دارایی های ساختاری و دارایی های مشتری) بر عملکرد سازمانی سازمانی معناداری دارند. این در حالی است که تاثیر دارایی های ساختاری بر عملکرد سازمانی سازمانی نسبت به سایر عوامل بیشتر بوده است. همچنین نتیجه فرضیه میانجی نشان میدهد متغیر مدیریت دانش سازمانی با ضریب تاثیر 0.445 رابطه ی بین متغیر دارایی های فکری و عملکرد سازمانی سازمانی را به طور معنی داری تعدیل (افزایشی) میکند. در نتیجه فرضیه مورد نظر تایید می شود.
رابطه سودهای مختلف و جریانات نقدی با بازده سهام
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره ۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۸۱ (جلد ۱)
158 - 168
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق به بررسی رابطه بین اقلام صورت سود و زیان و بازده سهام شرکت ها پرداخته و آن را با رابطه اقلام صورت گردش وجوه نقد و بازده سهام مقایسه می کنیم. متغیر وابسته بازده سهام می باشد که عبارت از بازده ناشی از خرید و نگهداری سهام شرکت در یک دوره زمانی یکساله که چهار ماه بعد از آغاز سال مالی شروع می گردد می باشد. متغیرهای مستقل عبارتند از: سود قبل از مالیات و بهره هر سهم، سودخالص بعد از مالیات و قبل از اقلام غیر مترقبه هرسهم، سود خالص بعد از مالیات هر سهم، جریان های نقد ناشی از فعالیت های عملیاتی هر سهم، جریانان های نقد ناشی از فعالیت های سرمایه گذاری هر سهم، جریان های نقد ناشی از فعالیت های تامین مالی هر سهم، جریان های نقد ناشی از مالیات بر درآمد هر سهم، جریان های نقد ناشی از بازده سرمایه گذاری ها و سود پرداختی بابت تامین مالی هر سهم و کل جریان های نقدی هر سهم. قلمرو مکانی تحقیق شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد و قلمرو زمانی تحقیق سال های 1395 الی 1400 می باشد. برای آزمون فرضیات تحقیق از روش رگرسیون استفاده شده است. یافته های پژوهش بیانگر این است که همبستگی سودهای مختلف با بازده سهام نسبت به همبستگی بخش های مختلف صورت گردش وجوه نقد با بازده سهام بیشتر می باشد. در فرضیه دوم پیش بینی می شد که میزان همبستگی بین بازده سهام و سودهای گوناگون با افزایش اقلام تعهدی یا معوق نسبت به همبستگی جریانات نقدی با بازده سهام افزایش می یابد که این موضوع مورد تایید قرار نگرفت.
شناسایی و رتبه بندی خط مشی های تأثیرگذار در توسعه گردشگری روستایی در ایران
حوزههای تخصصی:
خط مشی گذاری در گردشگری در سه مرحله ی تدوین، اجرا و ارزیابی قابل اجرا است. در این نوع خط مشی گذاری بعد از مطرح شدن یک مسئله عمومی در دستور کار، طرح انتخاب های مختلف برای حل آن و گزینش یک تصمیم توسط دولت، آنچه باقی می ماند، اجرای آن تصمیم است. هدف این پژوهش شناسایی و رتبه بندی خط مشی های تأثیرگذار در توسعه گردشگری روستایی در ایران است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر نوع اجرا پیمایشی است. با مرور متون مربوط به خط مشی گذاری و گردشگری و پرسشنامه خبره محور نسبت به انتخاب معیارهای موثر اقدام شده است. به منظور مقایسه معیارهای ارزیابی جهت اولویت بندی و همچنین رتبه بندی خط مشی ها از نظر خبرگان و به کارگیری روش تصمیم گیری TOPSIS بهره برده شد. با توجه به نتایج حاصل از روش تصمیم گیری TOPSIS، دوازده معیار شناسایی و به ترتیب اهمیت اولیت بندی شده که مقوله «حمایت از بخش خصوصی برای ایجاد مناطق نمونه گردشگری» معیار رتبه اول را نسبت به بقیه معیارها کسب نمود.