مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
فرصت های کارآفرینانه
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این تحقیق یررسی تأثیر مدیریت دانش بر شناسایی و تشخیص فرصت های کارآفرینانه در پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی است و رویکرد کمی دارد و از نظر شیوة جمع آوری داده ها، توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش را 291 نفر از اعضای هیئت علمی رشته های کشاورزی پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران تشکیل می دهند که با به کارگیری روش نمونه گیری طبقه ای با انتساب متناسب و فرمول کوکران، تعداد 147 نفر انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها پرسشنامه به کار گرفته شد. داده های گردآوری شده با به کارگیری نرم افزارهای SPSS و LISREL تجزیه وتحلیل شد. یافته های تحقیق نشان داد سه مؤلفه اصلی مدیریت دانش، به ترتیب، میزان تأثیر بر سازة اصلی مدیریت دانش، شامل تسهیم دانش، کسب دانش و کاربرد دانش است و مهم ترین مؤلفه های تشکیل دهنده تشخیص فرصت های کارآفرینانه به ترتیب، میزان تأثیر بر سازة اصلی تشخیص فرصت های کارآفرینانه، شامل فرصت های تقلیدی، فرصت های تدریجی و فرصت های نوآورانه هستند. همچنین، مدیریت دانش بر شناسایی و تشخیص فرصت های کارآفرینانه در پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران تأثیر مثبت و معنا دار دارد.
شناسایی عوامل مؤثر بر تشخیص فرصت های کارآفرینانه ی صادرات فرش دستباف ایران (مطالعه موردی: فرش دستباف اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرش دستباف ایران، از منابع مهم درآمدهای ارزی و از اقلام مهم صادراتی کشور است. متأسفانه در یک دهه اخیر، دوران افول و رکود شکننده ای در صادرات فرش دستباف ایران و به ویژه اصفهان بروز نموده است. از جمله دلایلی که فرش دستباف ایران در بازار جهانی دچار افول شده است، عدم شناخت فرصت های کارآفرینانه ی صادرات آن است. از این رو شناسایی عامل های مؤثر بر تشخیص فرصت در این حوزه موضوع بسیار با اهمیتی بوده و در همین راستا پژوهش حاضر با هدف شناسایی مهم ترین عوامل مؤثر بر تشخیص فرصت های کارآفرینانه در حوزه ی صادرات فرش انجام شده است. دانش پیشین، احساس خودکارآمدی، آموزش و مربی گری، جست وجوی منظم فرصت ها، شبکه ارتباطات اجتماعی، جریان های اطلاعاتی، خلاقیت، یادگیری اجتماعی و هوشیاری کارآفرینانه عواملی هستند که پس از بررسی پیشینه ی تحقیق، در این پژوهش مد نظر و مورد بررسی قرار گرفته اند. این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی که به روش کتابخانه ای و میدانی انجام شده است. جامعه ی آماری پژوهش برای سال های 1390 الی 1394 حدوداً 50 صادرکننده فرش در شهر اصفهان بوده و 42 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند که برای دسترسی به اعضای نمونه از روش گلوله برفی استفاده شده است. روش تحقیق آمیخته و ابزار گردآوری داده ها مصاحبه و پرسشنامه است. نتایج پژوهش نشان داد، شبکه ارتباطات اجتماعی، هوشیاری کارآفرینانه، نیروهای پیش برنده، احساس خودکارآمدی، دانش پیشین و آموزش و مربی گری در شناسایی فرصت های کارآفرینانه ی صادرات فرش دستباف اصفهان اثرگذاری بیش تری دارند و عوامل دیگر، بر تشخیص فرصت در این حوزه کمتر اثرگذار هستند.
ارائه مدل مفهومی یادگیری کارآفرینانه سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طی دو دهه اخیر مطالعات یادگیری کارآفرینانه با تمرکز بر نحوه یادگیری فرد کارآفرین در فرایند کارآفرینی، مدل های متعددی از این پدیده را ارائه نموده اند. به دلیل عدم توجه این مدل ها به تعاملی بودن یادگیری در بستر جمعی، هیچ یک از مدل های یادگیری کارآفرینانه، قابلیت به کارگیری در سازمان های از پیش تأسیس شده را ندارند. ازاین رو در این تحقیق در چارچوب روش نظریه برخاسته از داده و با مطالعه کسب وکارهای نوآور شبکه نمایش خانگی، یک مدل نظام مند و مفهومی از یادگیری کارآفرینانه سازمانی ارائه شده است که مقوله های کلیدی این سازه را نشان می دهد. در این مطالعه با بهره گیری از روش نمونه گیری نظری، تعداد 20 مصاحبه نیمه ساخت یافته با مدیران ارشد و کارشناسان حوزه شبکه نمایش خانگی صورت پذیرفت و درنهایت 3 مصاحبه کنترل متقاطع به منظور واکاوی، استخراج و تأیید یافته های حاصل از مرحله اول انجام شد. براساس نتایج حاصله مقوله محوری این سازه، مفهوم یادگیری تعاملی، فرصت گراست که به قابلیت های پویای ترکیبی به عنوان پیامد فرایند منتهی می شود. همچنین"جو کارآفرینانه و تغییرات بازار" به عنوان شرایط علی، "شبکه سازی و معماری سازمانی یادگیرنده" به عنوان شرایط زمینه ای، "عوامل فرهنگی اجتماعی، دولت و دانشگاه" به عنوان شرایط محیطی و "راهبرد اثر مطلوب، راهبرد انطباقی و راهبرد اهرمی" به عنوان راهبردها در مدل یادگیری کارآفرینانه سازمانی شناخته شدند.
شناسایی و دسته بندی فرصت های کارآفرینانه خدمات پرداخت همراه در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال هفتم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۲۷
253 - 270
حوزههای تخصصی:
با پیدایش جامعه مدرن و افزایش گستره آن در مرزهای جهانی و به تبع آن در جامعه ایرانی، مصرف به عنوان دال مرکزی آن در کانون توجه فعالین صنعت قرار گرفته است. در این میان فرآیند پرداخت به عنوان قلب تجارت جهانی باعث شده است تا امروزه فن آوری ها و کسب وکارهای فراوانی پیرامون این مفهوم شکل گرفته و تلاش ها جهت تسهیل این فرآیند برای مصرف کنندگان روز به روز بیشتر شود. مصرف کنندگان ایرانی نیز پس از تجربه پذیرش فن آوری های مرتبط با پرداخت الکترونیک، اشتیاق فراوانی جهت بهره برداری از فن آوری های پرداخت همراه از خود نشان داده اند. افزایش رو به رشد ضرایبی همچون نفوذ موبایل و موبایل هوشمند و همچنین، اینترنت همراه باعث شده است تا اقبال مصرف کننده ایرانی به استفاده از این فن آوری ها بیش از پیش شود؛ بنابراین در این پژوهش، با استفاده از رویکرد کیفی و دانش ضمنی خبرگان ایرانی صنعت پرداخت همراه و همچنین مداقه بر وضعیت جهانی این صنعت، فرصت های کارآفرینانه این خدمات شناسایی شده و در انتها در چارچوبی کاربردی جهت بهره برداری فعالین این صنعت دسته بندی شده است.
صیاغه مفاهیم فرص ریاده الأعمال لصناعه السیاحه فی محافظه زاهدان: دراسه استکشافیه(مقاله علمی وزارت علوم)
إنّ الاهتمام بعنصر الخلفیه والسابقیه فی البحوث الریادیه الحالیه یجعل من دراسه الفرص الریادیه فی صناعه السیاحه فی مدینه زاهدان موضوعاً بحثیاً بارزاً وذات أهمیه. من هذا المنطلق، نتطرق فی هذه الدراسه من خلال اعتماد المنهج الکیفی والاستکشافی إلی عرض مفاهیم الفرص الریادیه لصناعه السیاحه فی مدینه زاهدان. یعدّ البحث الراهن من حیث الاتجاه بحثا تأسیسیاً ومن حیث الغایه والهدف بحثا استکشافیاً. تکون المجتمع الإحصائی للبحث من الخبراء فی مجال ریاده الأعمال وصناعه السیاحه. أما طریقتنا فی عینات البحث فهی الطریقه النظریه ومعیارنا فی حجم العینه هو التشبع النظری. إنّ آلیه جمع البیانات بعد المرحله الأخیره من عملیه إجراء المقابلات والمقابلات الکیفیه المتعدده وشبه الهیکلیه مع 23 شخصاً من أفراد عینه البحث. إنّ النتائج المستخلصه عن عملیه وضع الکودات، والتصنیف وتقییم نتائج البحث انتهت بنا إلی تطویر 11 مقوله رئیسیه ل ( فرص الأنثروبولوجیا، وفرص المورفولوجیا، والفرص الدینامیکیه، والفرص غیر الدینامیکیه، وتأثیر بلاسبو، والفرص التکنولوجیه، والفرص المعرفیه، والفرص المستدیره، والفرص التجاریه، والفرص الخدمیه، والفرص الطبیه) و 31 فرعاً للمقولات الرئیسیه من فرص ریاده الأعمال فی صناعه السیاحه فی مدینه زاهدان. أظهرت نتائج الدراسه من جانب مشارکه نظریه للجانب المعرفی فی مجال بحوث ریاده الأعمال من ناحیه المفاهیم المتمحوره حول البیانات والمعتمده علی الظروف والمناخات الخاصه، ومن جانب آخر ظهر أن التعامل الإبداعی لمؤسسی الأعمال والمشاغل فی إیران وتصمیم النماذج المرتبطه لاسیما فی قطاع السیاحه یعدّ تعاملاً مناسباً فی هذا المجال. فی هذا الإطار، وعلی ضوء نتائج البحث، تمّ تقدیم مقترحات بحثیه، تطبیقیه ووضع سیاسات للمجال العلمی لریاده الأعمال، و تدابیر تنظیم المشاریع، وکذلک صنع السیاسات فی مجال ریاده الأعمال فی الدوله.
شناسایی عوامل مؤثر بر بهره برداری از فرصت های کارآفرینانه گردشگری سلامت در شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری فرهنگ دوره سوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۸
5 - 18
حوزههای تخصصی:
نظر به تحریم های بین المللی و همه گیری کووید 19، کسب وکارهای وابسته به گردشگری کلان شهر مشهد بیشتر از سایر صنایع دیگر تحت تأثیر عوامل مستقیم قرار گرفته است. تحقیق پیش رو سعی دارد به بررسی عوامل مؤثر بر بهره برداری از فرصت های کارآفرینانه گردشگری سلامت در شهر مشهد بپردازد تا بتواند علاوه بر بهبود وضعیت شرایط موجود راهکارهایی برای آینده در جهت بهبود این صنعت ارائه دهد. این پژوهش با استفاده از روش ترکیبی کمی و کیفی به جمع آوری و تجزیه وتحلیل یافته ها پرداخته و براساس روش نمونه گیری ترکیبی سازمان دهی شده است. ابزار جمع آوری داده ها، مصاحبه با 204 کارآفرین در حوزه های گردشگری سلامت بود که با استفاده از روش مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. از آنجاکه رویکرد داده بنیاد مبنای تحلیل بود عوامل مؤثر شناسایی و در قالب 6 دسته، 12 جزء، 16 شاخص و 66 کد، میزان توافق به دست آمده با استفاده از آزمون تامس کوهن سنجیده شد. پس از تأیید یافته ها، پرسش نامه محقق ساخت تنظیم و در دور مجدد در اختیار متخصصان و کارآفرینان قرار گرفت. پس از توزیع و جمع آوری پرسش نامه ها، داده ها در نرم افزار SPSS وارد شد و با استفاده از آزمون اولویت بندی کمی فریدمن مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که مهم ترین اولویت های مؤثر بر حوزه کارآفرینانه گردشگری سلامت در شهر مشهد دربردارنده چهار شاخص اصلی تبلیغ و ترویج فرهنگ کارآفرینی، مدیریت حمل ونقل عمومی، آموزش و جمعیت است. در نهایت پیشنهادهایی در جهت بهبود وضعیت گردشگری سلامت شهر مشهد از منظر کارآفرینی داده شده است.
تبیین محرک های بروز فرصت های کارآفرینی زنان با رویکرد تصمیم گیری چندمعیاره گروهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه واژه کارآفرینی مفاهیمی چون نوآوری، مخاطره پذیری، ایجاد یا تجدید ساختار یک واحد اقتصادی، رضایت بخشی و استقلال طلبی را به ذهن متبادر می سازد. با توجه به اهمیت تشخیص فرصت در فرایند کارآفرینی، این پژوهش درصدد است تا به شناسایی، اولویت بندی و ارتباط میان محرک های موثر بر بروز فرصت های کارآفرینی زنان بپردازد. از همین رو، پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر جمع آوری داده ها توصیفی است. جامعه آماری شامل مدیران زن شهرداری منطقه پنج شهر تهران است و به منظور جمع آوری داده ها، روش نمونه گیری هدفمند به کارگرفته شده و از نظرات ده خبره استفاده شد. برای شناسایی محرک ها و الزامات بروز فرصت های کارآفرینی زنان از مرور ادبیات پژوهش استفاده شد. اولویت محرک ها و الزامات با تکنیک بهترین-بدترین محاسبه و درنهایت برای تعیین روابط علت و معلولی میان محرک ها از تکنیک دیمتل خاکستری استفاده شد. پس از مرور جامع ادبیات، 12 محرک مؤثر بر بروز فرصت های کارآفرینی زنان شناسایی شد. براساس نتایج تکنیک بهترین- بدترین، محرک های خلاقیت فردی، هوشیاری کارآفرینانه و احساس خودکارآمدی احساس شده از اولویت اول تا سوم برخوردار شدند. طبق نتایج تکنیک دیمتل خاکستری، نیروهای پیش برنده و خلافیت فردی به عنوان تأثیرگذارترین محرک در بروز فرصت های کارآفرینی زنان شناخته شدند.
بررسی تأثیر روحیۀ کارآفرینی بر بهره برداری از فرصت های کارآفرینانۀ شناسایی شده در علوم اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (فردوسی مشهد) سال نوزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
71 - 33
حوزههای تخصصی:
افزایش بی سابقه نرخ بیکاری در بین فارغ التحصیلان دانشگاهی از یک سو و توانایی نداشتن دولت در استخدام آن ها از سوی دیگر، بیانگر این است که کارآفرینی باید به گونه ای جدی تر مدنظر قرار گیرد؛ بر این اساس، هدف اصلی این پژوهش، بررسی تأثیر روحیه کارآفرینی بر بهره برداری از فرصت های کارآفرینانه شناسایی شده در علوم اجتماعی بود. پژوهش حاضر به روش تلفیقی انجام شده است که طی آن در فرایند پژوهش کیفی با استفاده از مصاحبه های عمیق با اساتید و کارشناسان علوم اجتماعی، فهرستی از فرصت های کارآفرینانه شناسایی و تنظیم شد و پس از آن، فرایند کمّی در قالب روش پیمایشی آغاز شد. جامعه آماری پژوهش، دانشجویان دوره دکتری جامعه شناسی در سراسر کشور بودند و 121 نفر از آنان به صورت تصادفی انتخاب شدند. ابزار تحقیق ترکیبی از مقیاس ه ای استاندارد و پرسشنامه محقق ساخته بود که با استفاده از اعتبار سازه، تعیین اعتبار و با استفاده از همسانی درونی به روش آلفا کرونباخ تعیین پایایی شدند. یافته های پژوهش نشان می دهد، روحیه کارآفرینی با ضریب 0.30 و ابعاد مختلف آن، بر بهره برداری از فرصت های کارآفرینانه تأثیر معنادار و مثبت دارد. نتیجه اینکه، با شناسایی فرصت های کار و کارآفرینی در رشته های دانشگاهی و تقویت روحیه کارآفرینی دانشجویان به عنوان یکی از عوامل مؤثر بر بهره برداری از فرصت ها، می توان انگیزه و شرایط لازم برای کسب شغل دانشجویان را فراهم آورد.
فرصت های راه اندازی کسب وکارهای کارآفرینانه خدماتی (مورد مطالعه: شهرستان مسجدسلیمان)
منبع:
آموزش و مدیریت کارآفرینی دوره ۱ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱
87 - 99
حوزههای تخصصی:
هدف کلی این پژوهش شناسایی فرصت های راه اندازی کسب وکارهای کارآفرینانه خدماتی در شهرستان مسجدسلیمان بود. برای رسیدن به این هدف، از رویکرد کیفی و روش دلفی بهره گرفته شد. جامعه مورد مطالعه در این پژوهش، کارآفرینان مجرب، متخصصان، صاحب نظران و سایر خبرگان در حوزه های کارآفرینی خدماتی در شهرستان مسجدسلیمان بودند که با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی، تعداد 21 نفر از آنان به عنوان اعضای پنل دلفی انتخاب شدند. در این پژوهش، پس از سه دور بررسی، نسبت به فرصت های راه اندازی کسب وکارهای کارآفرینانه خدماتی، اجماع حاصل شد. ابزار اصلی پژوهش در دور اول مطالعه ی دلفی، پرسش نامه با پرسش های باز پاسخ و در دورهای دوم و سوم، پرسش نامه با پرسش های بسته و باز پاسخ بود. در دور اول داده ها با استفاده از روش مقایسه مستمر تجزیه وتحلیل شدند. تجزیه وتحلیل داده ها در دور دوم با ترسیم جدول توزیع فراوانی (درصد و درصد تجمعی) با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 27 انجام شد. تجزیه وتحلیل داده ها در دور سوم با ترسیم جدول توزیع فراوانی (درصد و درصد تجمعی)، محاسبه درصد توافق (CVI) و ضریب توافق کندال و همچنین برای اولویت بندی انواع فرصت های راه اندازی کسب وکارهای کارآفرینانه خدماتی از میانگین و انحراف معیار بهره گرفته شد. نتایج پژوهش نشان دادند که مهم ترین فرصت های راه اندازی کسب وکارهای کارآفرینانه خدماتی در شهرستان مسجدسلیمان شامل «بسته بندی محصولات دامی همچون کشک و دیگر محصولات مشابه»، «بسته بندی انواع گیاهان دارویی»، «سردخانه محصولات کشاورزی و غذایی»، «تولید، بسته بندی و توزیع نان محلی» و «بسته بندی عسل» بودند. این پژوهش پیشنهادهای کاربردی را برای سیاست گذاران و برنامه ریزان به همراه دارد.
ارائه مدل تشخیص فرصت های کارآفرینی در میان زنان کارآفرین روستایی استان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف ارائه مدلی برای تشخیص فرصت های کارآفرینی در میان زنان کارآفرین روستایی استان کرمانشاه انجام شد. روش پژوهش مطالعه ی حاضر، آمیخته و بر حسب محیط پژوهش، کتابخانه ای میدانی و برحسب ماهیت و روش پژوهش پیمایشی بود. این مطالعه به صورت آمیخته (کمی-کیفی) انجام شد. در بخش کیفی از 15 نفر از اساتید، کارشناسان و افراد متخصص در زمینه ی کارآفرینی روستایی در سراسر کشور در رابطه با تشخیص فرصت های کارآفرینی در میان زنان کارآفرین روستایی مصاحبه هایی انجام شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات این افراد از تحلیل مضمون استفاده شد. ابتدا سخنان این افراد استخراج و کدگذاری شد و مضامین استخراج شدند و سپس پرسش نامه ها تدوین شدند و بین 361 نفر از زنان کارآفرین در سطح استان کرمانشاه به صورت تصادفی ساده توزیع شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات جمع آوری شده، از دو نرم افزار SPSS و AMOS استفاده شد. در این مطالعه 71 کد و 9 مقوله (بعد) به عنوان عوامل تشخیص فرصت های کارآفرینی روستایی شناخته شدند. بر اساس کدبندی به دست آمده این 9 بعد اصلی شامل وجود پویایی رقابتی، دنبال کردن فرصت های نوآورانه، ایجاد ایده ها و راهکارهای نوآورانه، داشتن توانایی های کارآفرینانه، تعاملات و سرمایه های اجتماعی، داشتن هشیاری کارآفرینانه، نوع شناسی فرصت، محیط کسب وکار و عوامل فردی بودند. برای مناسب بودن سؤالات از تحلیل عاملی استفاده شد و همچنین برای بررسی پایایی از آلفای کرونباخ استفاده گردید. بر اساس نتایج این مطالعه، متغیرهای پویایی رقابتی، دنبال کردن فرصت های نوآورانه، ایجاد ایده ها و راهکارهای نوآورانه، داشتن توانایی های کارآفرینانه، تعاملات و سرمایه های اجتماعی، داشتن هشیاری کارآفرینانه، نوع شناسی فرصت، محیط کسب وکار و عوامل فردی بترتیب 00/58 درصد، 00/63 درصد، 00/58 درصد، 00/63 درصد، 00/63 درصد، 00/59 درصد، 00/63 درصد، 00/59 درصد و 00/52 درصد از واریانس تشخیص فرصت های کارآفرینانه را پیش بینی کردند و همگی بر تشخیص فرصت تأثیر داشتند.
بررسی فرصت های کار آفرینی شرکت های دانش بنیان "ناجا"
منبع:
دانش انتظامی سمنان سال یازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۲
47 - 77
حوزههای تخصصی:
شرکت هایی که بر پایه دانش تشکیل می شوند و به عبارتی دانش بنیان هستند، اهمیت بسیاری در رشد و توسعه اقتصادی کشورها به دست می آورند؛ از این رو دانش این شرکت ها منجر به ایجاد ارزش افزوده، تولید ثروت، رشد اقتصادی و توسعه همه جانبه درجوامع امروزی می شود. از سویی اهمیت روزافزون بهینه شدن سازمان ها در دنیای جدید، سازمان ها را واداشته است تمام توان خود را برای شناسایی فرصت های کارآفرینانه که می توانند استفاده نمایند بکار گیرند، ناجا نیز در سال های اخیر توانسته در خصوص ایجاد شرکت های دانش بنیان گام های قابل توجهی را اتخاذ کند و نقش مهم و ویژه ای را در این راستا ایفا کند. اما شناسایی فرصت های کار آفرینانه در شرکت های دانش بنیان وابسته مورد توجه قرار نگرفته لذا در این پژوهش به بررسی این فرصت ها در شرکت های دانش بنیان ناجا می پردازیم. بر اساس پژوهش صورت گرفته از یک نمونه 80 تایی از کارمندان، کارشناسان و مدیران شرکت های دانش بنیان ناجا تایید شد که متغیرهای شخصیت کارآفرین، شبکه های اجتماعی و دانش قبلی بر روی شناسایی فرصت های کارآفرین تاثیر معناداری دارند.
ارائه مدل فرآیندی فرصت های کارآفرینانه در دیدگاه منبع محور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیقات حوزه کارآفرینی نشان می دهد کسب و کارهای کارآفرینانه در راستای بهره برداری حداکثری از فرصت های کارآفرینانه نیازمند دسترسی به انواع منابع هستند، لذا ضرورت دستیابی به منابع متنوع موجب می گردد دغدغه اصلی این بنگاه ها معطوف به حصول منابع مختلف باشد. تحقیقات نشان داده است بهره گیری از آموزه های کاربردی «دیدگاه منبع محور» می تواند بنگاه های کارآفرین را در دستیابی به منابع مورد نیاز یاری رساند. هرچند به نظر می رسد «دیدگاه منبع محور» به مرز بلوغ خود رسیده و می توان آن را به عنوان یک نظریه تلقی نمود (نظریه منبع محور)، اما کنکاش های بیشتر نشان می دهد حوزه فرصت های کارآفرینانه تا حد زیادی در این دیدگاه مورد توجه واقع نشده است و پژوهش های اندکی در زمینه بهره برداری فرصت های کارآفرینانه در «دیدگاه منبع محور» انجام شده است. این پژوهش با استفاده از مرور سیستماتیک به روش فراترکیب و بهره گیری از روش تحقیق کیفی به شیوه «نظریه برخاسته از داده ها» به تحلیل نظام مند یافته های پژوهش های پیشین پرداخته است. برای انجام این پژوهش از میان 452 مقاله بررسی شده در پایگاه های معتبر خارجی در بازه سال های 1984 لغایت 2022، پس از سه مرحله غربالگری 46 مقاله برای انجام پژوهش مناسب تشخیص داده شدند. نوآوری این پژوهش ارائه یک مدل فرآیندی حاصل از تعامل مقوله های مختلف است که توانایی تبیین فرآیند بهره برداری از فرصت های کارآفرینانه در «دیدگاه منبع محور» را امکان پذیر نموده است.
طراحی مدل عوامل پیش بین فرصت های کارآفرینانه در شرکت های بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش طراحی مدل عوامل پیش بین فرصت های کارآفرینانه در شرکت های بین المللی می باشد. روش پژوهش با توجه به هدف آن، کاربردی و از حیث شیوه اجرا، کیفی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل 17 نفر از مدیران و همچنین کارشناسان فعال در حوزه کارآفرینیمی باشد و نمونه گیری به صورت هدفمند و گلوله برفی انجام شد و مصاحبه ها تا دستیابی به اشباع نظری ادامه داشت. ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختاریافته می باشد. برای گردآوری و تحلیل داده ها از روش داده بنیاد استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها و طراحی الگو، در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام گرفت. برای تحلیل داده ها از نرم افزار 18 MAXQDA برای کدگذاری ها استفاده گردید. در مرحله کدگذاری باز، 305 کد مقدماتی از تحلیل مصاحبه ها شناسایی شد. در دومین مرحله، کدگذاری محوری بر اساس یافته های پژوهش، مفهوم فرصت های کارآفرینانه به عنوان پدیده محوری انتخاب شد. شرایط علی در قالب هفت دسته رویدادهای خلاف انتظار، تغییرات مبتنی بر صنعت و ساختار بازار، کمبود مبتنی بر روش ها، وضعیت متناقض، تغییر مبتنی بر ارزش ها و شناخت، دانش جدید و ویژگی های جمعیتی جای گرفتند و چهار مقوله اصلی شامل راهبردهای سازمانی، راهبردهای مربوط به بازار، راهبردهای تجاری و مدیریت مؤثر عملکرد انتخاب شدند. عوامل مداخله گر در دو دسته تقویت کننده و تضعیف کننده شناسایی شدند. سرمایه، عوامل شرکتی، یادگیری اجتماعی، جمع آوری و مطالعه اطلاعات، ویژگی های فردی و عوامل اجتماعی به عنوان عوامل زمینه و بسترساز فرصت های کارآفرینانه تعیین شدند درنهایت پیامدهای عوامل پیش بین فرصت های کارآفرینانه در دو دسته مالی و مشهود و غیرمالی و نامشهود تعیین شدند.
تأثیر رقابت پذیری برند بر عملکرد بانکی با نقش میانجی فرصت های کارآفرینانه (موردمطالعه: بانک شهر استان تهران)
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۱ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
1 - 16
حوزههای تخصصی:
موضوع رقابت پذیری برند از آن دسته مباحثی است که طی سال های اخیر به شدت موردتوجه پژوهشگران علوم اقتصادی قرار گرفته است. امروزه، برندها به عنوان باارزش ترین دارایی بسیاری از شرکت ها شناخته شده اند؛ بنابراین، موفقیت صنعت بانکداری بی شک ناشی از عملکرد آن ها است. هدف این پژوهش بررسی تأثیر رقابت برند بر عملکرد بانکی با نقش میانجی فرصت های کارآفرینانه است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر گردآوری داده ها در زمره پژوهش های توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل همه کارکنان بانک شهر استان تهران بودند (1496 نفر) که تعداد 306 نفر از آن ها به عنوان نمونه برای مطالعه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه ای بود که روایی آن با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ بررسی و تأیید شد. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی از نرم افزارهای SPSS نسخه 23 و Lisrel نسخه 8.8 استفاده شد. نتایج مدل سازی معادلات ساختاری نشان داد که متغیر رقابت پذیری برند تأثیر مثبت و معناداری بر عملکرد بانکی و تأثیر منفی و معناداری بر فرصت های کارآفرینانه دارد. همچنین، بر اساس نتایج پژوهش مشخص شد که متغیر فرصت های کارآفرینانه تأثیر مثبت و معناداری بر عملکرد بانکی دارد. در نهایت، مشخص شد که متغیر رقابت پذیری برند از طریق فرصت های کارآفرینانه بر عملکرد بانکی تأثیر مثبت و معناداری دارد. بر اساس یافته های پژوهش مشخص شد که برندسازی و فرصت های کارآفرینانه نقش بسیار مهمی در تقویت عملکرد بانکی ایفا می کنند.
شناسایی فرصت های راه اندازی کسب وکارهای کارآفرینانه: تلاشی در جهت دستیابی به معیشت پایدار روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
83 - 108
حوزههای تخصصی:
مقدمه: رویکرد معیشت پایدار در طول سال های گذشته بهترین روش برای پرداختن به مسائل فقر و توانمندسازی فقرا بوده و سعی دارد مشکل فقر و آسیب پذیری نواحی روستایی را به شکلی همه جانبه نگر و بر محوریت توسعه منابع انسان حل کند. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف شناسایی فرصت هایی برای راه اندازی کسب وکارهای کارآفرینانه در راستای دستیابی به معیشت پایدار روستاییان شهرستان مهاباد طراحی و انجام گرفت.
روش شناسی: برای رسیدن به هدف مورد نظر، از رویکرد ترکیبی (کیفی-کمی) و روش های دلفی و تحلیل سلسله مراتبی استفاده گردید. جامعه موردمطالعه در این پژوهش، متخصصان، صاحب نظران، خبرگان و افراد باتجربه در حوزه کارآفرینی روستایی و کشاورزی در شهرستان مهاباد بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، 24 نفر از آنان به عنوان اعضای پانل دلفی انتخاب گردیدند. در این پژوهش، پس از سه دور بررسی، نسبت به فرصت های راه اندازی کسب وکارهای کارآفرینانه، اجماع حاصل شد. ابزار اصلی پژوهش در دور اول دلفی، پرسشنامه ای با پرسش های باز پاسخ، در دورهای دوم و سوم، پرسشنامه با پرسش های بسته و باز پاسخ و در مرحله تحلیل سلسله مراتبی، ابزار پژوهش پرسشنامه مقایسات زوجی بود. داده ها با استفاده از کدگذاری، تحلیل محتوا و آماره های توصیفی در محیط نرم افزارهای SPSS، Excel و Expert Choice تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ها: براساس نتایج، توسعه باغات مکانیزه (سیب، انگور، گردو، هلو وغیره)، توسعه واحدهای دامی (سبک و سنگین) کوچک و تولید و فروش لبنیات محلی، احداث واحدهای سردخانه چندمنظوره جهت نگهداری محصولات کشاورزی و دامی و توسعه صنایع فرآوری و بسته بندی محصولات کشاورزی، باغی و دامی، به عنوان مناسب ترین فرصت ها برای راه اندازی کسب وکارهای کارآفرینانه در نواحی روستایی شهرستان مهاباد، شناسایی گردیدند. فرصت هایی که اهمیت کمتری داشتند، عبارت بودند از: احداث کشتارگاه مکانیزه دام سنگین و سبک، توسعه تولید قارچ و حل مشکل بازاریابی، توسعه کاشت گیاهان دارویی و ایجاد کارگاه بسته بندی و عصاره گیری و توسعه صنایع تبدیلی جهت کاهش خام فروشی محصولات کشاورزی و باغی. همچنین، براساس ظرفیت ایجاد اشتغال، فرصت های مرتبط با بخش کشاورزی، براساس سهولت بهره برداری از فرصت، فرصت های مرتبط با بخش صنایع دستی و مشاغل خانگی و براساس تناسب فرصت با قابلیت های منطقه، فرصت های مرتبط با بخش کشاورزی، بالاترین اولویت را در بین فرصت های کارآفرینی در نواحی روستایی شهرستان مهاباد، داشتند.
نتیجه گیری/ دستاوردها: به طورکلی نتایج پژوهش حاکی از آن بود که فرصت های کسب وکار بسیاری در منطقه موردمطالعه وجود دارد که به صورت کشف نشده و یا بلااستفاده، باقی مانده اند و یافتن این فرصت ها، باعث اشتغال زایی، رشد اقتصادی ملی و منطقه ای و بهبود معیشت پایدار روستاییان می گردد که بیانگر الزام به نیازسنجی و برنامه ریزی توسعه ای محلی و منطقه ای در این زمینه است.