مطالب مرتبط با کلیدواژه

روش تدریس معکوس


۱.

تأثیر روش تدریس معکوس بر خلاقیت و انگیزش دانش آموزان پایه هشتم در درس کار و فناوری

کلیدواژه‌ها: روش تدریس معکوس خلاقیت و انگیزش دانش آموزان درس کار و فناوری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۵۹ تعداد دانلود : ۷۰۶
هدف پژوهش حاضر تأثیر روش تدریس معکوس بر خلاقیت و انگیزش دانش آموزان پایه هشتم در درس کار و فناوری می باشد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح، پیش آزمون، پس آزمون باگروه کنترل و آزمایش می باشد. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان کلاس هشتم شهر فارسان درسال تحصیلی 97-96 می باشد که در دوگروه آزمایش و کنترل به تعداد 20 نفر می باشند. نمونه گیری به روش تصادفی مبتنی بر هدف انجام شد. برای جمع آوری داده های پژوهش از پرسشنامه انگیزش پیشرفت هرمنس استفاده شد. براساس آزمون تحلیل کواریانس اجرا شده سطح معنی داری محاسبه شده کوچکتر از 01/ می باشد لذا فرض صفر رد و فرض تحقیق مبنی بر اثربخشی متغیر مستقل مورد تائید می باشد و بین پیش آزمون و پس آزمون در گروه آزمایش تفاوت وجود دارد. لذا روش تدریس معکوس در درس کار و فناوری موجب ایجاد انگیزه پیشرفت و خلاقیت در دانش آموزان پایه هشتم می شود. پژوهش حاضر نشان می دهد که تأثیر آموزش معکوس مثبت بوده بنابراین می توان گفت که آموزش معکوس به عنوان رویکردی نو در ارائه محیط یادگیری آزاد، منعطف و برای هر کس در هر زمان و هر مکان امکان پذیر خواهد بود.
۲.

تأثیر تدریس با روش معکوس در مقایسه با روش های همیاری، کاوشگری و سخنرانی بر یادگیری علوم تجربی دانش آموزان پایه ششم ابتدایی

کلیدواژه‌ها: روش تدریس معکوس همیاری کاوشگری سخنرانی یادگیری شبه آزمایشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲۹ تعداد دانلود : ۴۳۳
این مطالعه با هدف بررسی تأثیر استفاده از روش های معکوس، همیاری، کاوشگری و سخنرانی بر یادگیری علوم تجربی دانش آموزان پایه ششم ابتدایی انجام شده است. این پژوهش کاربردی، با رویکرد کمی و به روش شبه آزمایشی با استفاده از سه گروه آزمایش و یک گروه گواه انجام شد. جامعه آماری، کلاس های پایه ششم مدارس ابتدایی پسرانه شهرستان نیشابور بودند که در این پژوهش، 40 دانش آموز از چهار کلاس در مدارس ابتدایی پسرانه در شهرستان نیشابور، که معلمان آن ها به صورت هدفمند انتخاب شده بودند، مشارکت داشتند. در هر مدرسه ده نفر از دانش آموزان پایه ششم که با نظر معلمان از هوش متوسطی برخوردار بودند، انتخاب شدند. گروه های آزمایش با استفاده از روش های تدریس کاوشگری، همیاری و معکوس و گروه گواه به روش سخنرانی در پنج جلسه 45 دقیقه ای با استفاده از پروتکل های طراحی شده آموزش دیدند. لازم به ذکر است دو جلسه هم به آموزش معلمان برای اجرای صحیح پروتکل های آموزشی اختصاص یافت. مدت این دوره پنج هفته و محتوای آن درس نهمِ کتاب علوم تجربی، مبحث انرژی بود. ابزار گردآوری اطلاعات، شامل پروتکل های طراحی شده تدریس در روش های همیاری، معکوس و کاوشگری و فرم های پیش آزمون و پس آزمون هر کدام با ده سوال بود؛ که روایی آن با استفاده از نظر معلمان مورد بررسی قرارگرفت. جهت تحلیل داده های آماری از شاخص های آمار توصیفی(میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی(تحلیل کواریانس تک متغیره، تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی جهت بررسی معناداریِ تفاوت میانگین بین گروه ها) استفاده شد. در رابطه با سوالاتِ تحقیق، نتایج نشان داد؛ بین روش های تدریس معکوس، کاوشگری، همیاری و سخنرانی در یادگیری دانش آموزان پایه ششم ابتدایی در مبحث انرژی علوم تجربی تفاوت معناداری وجود دارد. نتایج حاکی از آن بود که بین اثرِ روش معکوس با اثرِ سایر روش ها تفاوت معناداری وجود دارد. این پژوهش کاربرد روش تدریس معکوس را برای تدریس مباحث مختلف در کنار روش های دیگری همچون همیاری و کاوشگری برای درس علوم تجربی پیشنهاد می کند.
۳.

شناسایی عوامل تأثیرگذار بر روش تدریس معکوس در نظام آموزش عالی بر اساس رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روش تدریس معکوس رویکرد فراترکیب نظام آموزش عالی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۳ تعداد دانلود : ۱۳۳
هدف پژوهش حاضر، شناسایی عوامل تأثیرگذار بر روش تدریس معکوس در نظام آموزش عالی است. پژوهش حاضر از لحاظ نوع داده، کیفی و روش آن فراترکیب است. جامعه آماری شامل همه ی مقالات علمی معتبر مرتبط با موضوع در بازه ی زمانی ده سال اخیر (۲۰۲۱-۲۰۱۱) می باشد که در پایگاه های تخصصی و علمی داخل و خارج کشور ثبت شده اند که از میان آن ها پس از چند مرحله غربالگری با شاخص های بررسی عنوان، چکیده و محتوای پژوهش و معیار مهارت های ارزیابی حیاتی (CASP)، ۶۰ منبع به صورت هدفمند انتخاب گردید. برای تجزیه و تحلیل کیفی منابع از روش هفت مرحله ای سندلوسکی و باروسو (۲۰۰۶) استفاده گردید. داده ها از طریق فرم چک لیست محقق ساخته و روش تحلیل محتوای مضمون (TCA) و کدگذاری تحلیل شدند. به منظور بررسی روایی پژوهش از معیار خود بازبینی محقق و برای بررسی پایایی پژوهش از ضریب توافق ارزیاب ها استفاده گردید. مطابق با یافته های پژوهش، ۴ عامل، ۱۴ مضمون و ۲۸ کد نهایی، شناسایی و استخراج گردید. عوامل تأثیرگذار بر آموزش معکوس شامل ساختاری، آموزشی، میان فردی و فردی می باشند. نتایج پژوهش نشان داد که تغییر روش تدریس از سنتی به معکوس، موجب ایجاد تصور بهتری از فضای دانشگاه به عنوان یک مکان علمی همگام با پیشرفت های فناورانه می شود. هم چنین حمایت مدیران از این تغییر، موجب توسعه ی حرفه ای مدرسان و به تبع آن برنامه ریزی و طراحی و اجرای دقیق تر تدریس خواهد شد. تدریسی که تعامل، مسئولیت پذیری، اعتماد به نفس، خودکارآمدی و رضایت بیش تر دانشجویان را به دنبال خواهد داشت و در نهایت پیشنهاداتی در این زمینه ارائه گردید.
۴.

مقایسه اثربخشی روش تدریس سنتی و روش تدریس کلاس معکوس در یادگیری درس فارسی: سنجش بر مبنای سطوح یادگیری شناختی بلوم

تعداد بازدید : ۱۲۴ تعداد دانلود : ۱۲۵
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی روش تدریس سنتی و روش تدریس کلاس معکوس در یادگیری درس فارسی دانش آموزان پایه ششم ابتدایی بر مبنای سطوح یادگیری شناختی بلوم بود. طرح پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه دانش آموزان پایه ششم منطقه 14 شهر تهران تشکیل دادند که با روش نمونه گیری در دسترس تعداد 30 دانش آموز انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش 1 (15 نفر) و آزمایش 2 (15 نفر) جایگزین شدند. افراد گروه آزمایش 1 برای مدت 8 جلسه به روش سنتی و افراد گروه 2 به روش معکوس مفاهیم کتاب درس فارسی پایه ششم ابتدایی را آموزش دیدند. برای جمع آوری داده ها از آزمون مداد کاغذی محقق ساخته ای که یادگیری را بر اساس سطوح شناختی بلوم می سنجید استفاده شد که روایی آن توسط متخصصان علوم تربیتی و جمعی از دبیران این رشته به تائید رسید. در آخر داده ها از طریق روش تحلیل کوواریانس چند متغیری تحلیل شدند. نتایج پژوهش حاضر نشان داد تفاوت دو گروه در متغیرهای کاربرد، تحلیل، ترکیب و ارزشیابی معنی دار است اما در متغیرهای دانش و فهمیدن معنی دار نیست. درمجموع می توان گفت که روش تدریس معکوس نسبت به روش سنتی در رخ دادن یادگیری در سطوح بالای شناختی طبقه بندی بلوم ارجحیت دارد.
۵.

مقایسه اثربخشی روش تدریس معکوس و روش تدریس مبتنی بر سکوسازی بر بهبود خودپنداره دانش آموزان دوره ابتدایی

کلیدواژه‌ها: روش تدریس معکوس روش تدریس مبتنی بر سکوسازی خودپنداره تحصیلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۲ تعداد دانلود : ۱۰۹
هدف از پژوهش حاضر بررسی مقایسه اثربخشی روش تدریس معکوس و روش تدریس مبتنی بر سکوسازی بر بهبود خودپنداره دانش آموزان دوره ابتدایی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل همراه با مرحله پیگیری 2 ماهه بود. جامعه آماری کلیه دانش آموزان دوره ابتدایی دبستان پسرانه شهدای ماسور ناحیه 2 شهر خرم آباد در سال تحصیلی 1402-140 بودند. در مرحله اول با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 30 نفر انتخاب و سپس به شیوه تصادفی ساده در 2 گروه آزمایش (هر گروه 10 نفر) و یک گروه کنترل (10 نفر) جایگزین شدند. سپس دانش آموزان گروه های آزمایش تحت روش تدریس معکوس و روش تدریس مبتنی بر سکوسازی قرار گرفتند؛ اما گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد و در لیست انتظار باقی ماند. از سیاهه خودپنداره تحصیلی دانش آموزان ابتدایی (SSCI) چن و تامپسون (2004) به منظور گردآوری اطلاعات استفاده شد. تجزیه وتحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه ها از طریق نرم افزار SPSS نسخه 24 در دو بخش توصیفی و استنباطی (تحلیل واریانس آمیخته و آزمون تعقیبی بن فرونی) انجام پذیرفت. نتایج نشان داد هر دو روش تدریس معکوس و روش تدریس مبتنی بر سکوسازی مذکور در مرحله پس آزمون و پیگیری نسبت به گروه کنترل اثربخشی معناداری بر بهبود خودپنداره تحصیلی دانش آموزان داشته است (0/05>P). نتایج آزمون تعقیبی بن فرونی نشان داد که روش تدریس مبتنی بر سکوسازی اثربخشی بیشتری نسبت به روش تدریس معکوس بر بهبود خودپنداره تحصیلی دارد (0/05>P). بر اساس نتایج پژوهش حاضر، می توان گفت که روش تدریس معکوس و روش تدریس مبتنی بر سکوسازی می توانند به عنوان شیوه های آموزشی مناسب برای بهبود خودپنداره تحصیلی دانش آموزان به کاربرده شوند.
۶.

مقایسه اثربخشی روش تدریس معکوس و روش تدریس حل مسئله بر اضطراب ریاضی دانش آموزان پایه ششم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روش تدریس حل مسئله روش تدریس معکوس اضطراب ریاضی پایه ششم ابتدایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۱ تعداد دانلود : ۵۲
هدف از پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی روش تدریس حل مسئله و روش تدریس معکوس بر اضطراب ریاضی دانش آموزان بود. روش پژوهش نیمه تجربی، با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش، شامل تمامی دانش آموزان پایه ششم شهر مرودشت در سال تحصیلی 1402- 1401 می باشد. برای نمونه گیری، از روش نمونه گیری  تصادفی خوشه ای تک مرحله ای استفاده شده است؛ بدین صورت که ابتدا دو مدرسه ابتدایی در شهر مرودشت به صورت تصادفی انتخاب شدند. پس از این مرحله، پرسش نامه اضطراب ریاضی بر روی دانش آموزان پایه ششم این دو مدرسه اجرا شده و افرادی که نمرات بالاتری در این آزمون کسب کرده اند، به عنوان نمونه های متمرکز (خوشه) شناسایی شدند. سپس از این خوشه،  دانش آموزان به صورت جایگزینی تصادفی در دو گروه آزمایش (25 نفر) و کنترل (25) قرار داده شدند. ابزار سنجش، مقیاس تجدید نظرشده اضطراب ریاضی پلیک و پارکر بود. روایی و پایایی ابزار نیز مورد تأیید قرار گرفت. نتایج نشان داد که روش تدریس حل مسئله بر اضطراب ریاضی، تأثیر مثبت و معنا داری داشته است (0.01 p <) و حدود 23 درصد از واریانس در نمرات اضطراب ریاضی، مربوط به این روش تدریس است. روش تدریس معکوس نیز بر اضطراب ریاضی، تأثیر مثبت و معنا داری داشته است (0.01 p <) و حدود ۴۷ درصد از واریانس در نمرات اضطراب ریاضی مربوط به این روش تدریس است. میانگین نمره تعدیل شده پس آزمون اضطراب ریاضی برای روش تدریس معکوس (39/57) کمتر از روش تدریس حل مسئله (34/77) است؛ بنابراین، روش تدریس معکوس، اثربخشی بیشتری در کاهش اضطراب ریاضی دانش آموزان داشته است. با توجه به یافته ها می توان نتیجه گرفت که به کارگیری روش های آموزشی نوین نظیر تدریس معکوس و حل مسئله، در فرایند تدریس ریاضی می تواند به طور قابل توجهی اضطراب ریاضی دانش آموزان را کاهش داده و عملکرد آن ها را بهبود بخشد. با توجه به شناخت عمیق تر از اضطراب ریاضی و استفاده از روش های تدریس مناسب، می توان علاوه بر تأثیر مثبت و مؤثر بر توانایی های ریاضی و ایجاد محیط یادگیری، از احساسات منفی ناشی از اضطراب ریاضی جلوگیری کرد. این نتایج می تواند به عنوان راهنمایی مفید برای سیاست گذاران و مدیران آموزشی باشد تا در فرایند تدریس و یادگیری ریاضی در مدارس، سبب بهبود چشم گیرتری شوند.
۷.

اثربخشی روش تدریس معکوس بر پیشرفت تحصیلی درس ریاضی و مشارکت تحصیلی دانش آموزان پایه ششم

کلیدواژه‌ها: روش تدریس معکوس پیشرفت تحصیلی درس ریاضی مشارکت تحصیلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶ تعداد دانلود : ۶
هدف: هدف از پژوهش حاضر تبیین اثربخشی روش تدریس معکوس بر پیشرفت تحصیلی درس ریاضی و مشارکت تحصیلی دانش آموزان پایه ششم بود. روش : پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش نیمه تجربی، با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری تمامی دانش آموزان پایه ششم شهرستان سرچهان بود. که با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی دو مدرسه انتخاب؛ و سپس دانش آموزان پایه ششم این دو مدرسه به صورت تصادفی و جایگزینی به دو گروه آزمایش(25 نفر) و کنترل(25 نفر) تقسیم شدند. ابزار گردآوری داده ها آزمون ریاضی استاندارد شده پایه ششم ابتدایی و پرسشنامه مشارکت تحصیلی بود. بعد از اجرای پیش آزمون، گروه آزمایش طی 10 جلسه به روش تدریس معکوس و گروه کنترل به روش سنتی آموزش دیدند. جهت تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده از آمار توصیفی و استنباطی (آزمون تحلیل کوواریانس) استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد در پس آزمون میانگین نمرات پیشرفت تحصیلی ریاضی و مشارکت تحصیلی دانش آموزانی که با روش تدریس معکوس آموزش دیده بودند به طور معنی دار ی بیشتر از میانگین نمرات دانش آموزانی بود که با روش سنتی آموزش دیدند. نتیجه گیری: روش تدریس معکوس بر مشارکت تحصیلی و ابعاد آن و پیشرفت تحصیلی ریاضی دانش آموزان تاثیر مثبت دارد.