
پژوهش های حسابداری مالی و حسابرسی
پژوهش های حسابداری مالی و حسابرسی سال 16 زمستان 1403 شماره 4 (پیاپی 64) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، هدف اصلی ارائه الگویی جامع و کاربردی برای تصمیم گیری سرمایه گذاران دارای هوش مالی بر اساس سوگیری های رفتاری (سوگیری های شناختی و عاطفی) در بازار سرمایه ایران است. برای دستیابی به این هدف، ابعاد مختلف این موضوع در بازار سرمایه ایران از زوایای گوناگون بررسی شده است. در حوزه تصمیم گیری سرمایه گذاران دارای هوش مالی، بیشتر تحقیقات به صورت کمی بوده و تنها تعداد محدودی از تحقیقات کیفی صورت گرفته است که آنها نیز تنها به ابعاد هوش مالی پرداخته اند. در این پژوهش کیفی، علاوه بر بررسی ابعاد و مقوله های هوش مالی، به بررسی ابعاد و مقوله های سوگیری های رفتاری (شناختی و عاطفی) نیز پرداخته شده است. با استفاده از نظریه داده بنیاد، تاثیر سوگیری های رفتاری بر تصمیم گیری سرمایه گذاران دارای هوش مالی برای انتخاب سهام در بازار بورس ایران مدل سازی شد. برای بررسی دقیق تر هر یک از پارامترهای این پژوهش (هوش مالی و سوگیری رفتاری)، محقق تمامی مصاحبه ها را به صورت تفکیک شده در دو مرحله مجزا، یک بار برای پارامتر هوش مالی و بار دیگر برای پارامتر سوگیری های رفتاری، کدگذاری باز و کدگذاری محوری نموده است. در نهایت، با استفاده از کدگذاری انتخابی، تمامی مقوله های استخراج شده هر دو پارامتر مذکور، منجر به شکلگیری مدل پارادایم تصمیم گیری سرمایه گذاران دارای هوش مالی گردید. این مدل سازی می تواند به درک بهتر رفتار سرمایه گذاران و بهبود تصمیم گیری مالی آنها کمک کند. پژوهش حاضر کمک میکند تا سرمایه گذاران دارای هوش مالی درک بهتری نسبت به تاثیر سوگیری های رفتاری در تصمیم گیری های خود داشته باشند و در نتیجه با اخذ تصمیمات بهینه، بازدهی سرمایه گذاری خود را افزایش دهند.
مدیریت سود، حق الزحمه حسابرسی و لحن غیر عادی زبان در گزارش های مدیران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بر اساس تئوری نمایندگی منافع شخصی مدیران و تلاش برای پوشش عملکرد ضعیف به دست آمده می تواند موجب تحمیل هزینه های نمایندگی مستقیم و غیرمستقیم بر شرکت ها گردد. از این رو انتظار می رود مدیران شرکت هایی که اقدام به مدیریت سود نموده اند، به منظور تاثیرگذاری بر استفاده کنندگان اطلاعات اقدام به تغییر در لحن زبان گزارش های توضیحی خود نموده و از این طریق حق الزحمه حسابرسان را نیز تحت الشعاع قرار دهند. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی گری لحن غیرعادی زبان مدیران در رابطه مدیریت سود و حق الزحمه عادی و غیرعادی حسابرسی است. دوره زمانی این پژوهش 8 سال (1393 الی 1400) بوده و شامل 944 مشاهده می باشد. فرضیه های پژوهش با استفاده از رگرسیون چندگانه با کنترل اثرات ثابت سال و صنعت و آزمون سوبل مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که وجود مدیریت سود موجب افزایش انگیزه مدیران برای استفاده از لحن غیرعادی در گزارش های فعالیت هیئت مدیره می گردد. همچنین لحن زبان غیرعادی استفاده شده در گزارش های فعالیت(توضیحی) هیئت مدیره نیز ارتباط مستقیم و معنی داری با افزایش حق الزحمه عادی و غیرعادی حسابرسان دارد. علاوه بر این، مدیریت سود تأثیر مثبت و معنی دار بر حق الزحمه حسابرسان اعم از عادی و غیرعادی داشته است. بدین ترتیب، لحن زبان غیرعادی گزارش های فعالیت (توضیحی) هیئت مدیره می تواند نقش میانجی در ارتباط بین مدیریت سود و حق الزحمه های عادی و غیرعادی حسابرسی داشته باشد. مدیرانی که امتیاز مدیریت سود بیشتری دارند، از طریق مدیریت لحن خود در گزارش های فعالیت هیئت مدیره و پرداخت حق الزحمه حسابرسی بالاتر، سعی در پوشش اقدامات فرصت طلبانه خود دارند.
ارزیابی سیستم جامع مالی شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، ارزیابی و تبیین کاربردپذیری سیستم جامع مالی شهرداری تهران می باشد. روش پژوهش: این پژوهش در گروه پژوهشهای پیمایشی قرار می گیرد. جمع آوری داده ها از طریق پرسشنامه ای با 75 سوال بر مبنای ابزار ایزومتریک صورت گرفت. سوالات پرسشنامه در 7 گروه طبقه بندی شدند که هر گروه مبین هر یک از معیارهای کاربردپذیری در استاندارد ایزو 9241 بود. اطلاعات مورد نیاز از طریق پرسشنامه های توزیع شده بین کاربران شاغل در مناطق، سازمانها و شرکتهای وابسته به شهرداری تهران در سال 1401 جمع آوری شده است. داده ها با اجرای آزمون های ناپارامتریک فریدمن و تی تک نمونه تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان می دهد که پاسخگویان بهترین ارزیابی را از مولفه مطابقت سیستم با انتظارات کاربر و بدترین ارزیابی را از مولفه تناسب برای فردی سازی ابراز داشته اند. به طور کلی، جمعیت نمونه مورد مطالعه ارزیابی به نسبت متوسطی در خصوص کاربردپذیر بودن سیستم جامع مالی شهرداری تهران را داشتند. نتیجه گیری: به نظر می رسد، ارتقاء و توسعه دهندگان سیستم جامع مالی شهرداری تهران باید در به روزرسانی و توسعه سیستم براساس نیازهای موجود مدیریت شهری و ذینفعان، تجدید نظر نموده و در مطابقت آن با وظایف و نیازهای اطلاعاتی مدیران و کاربران اهتمام داشته باشند. سیستم جامع مالی شهرداری تهران، به عنوان نظام اطلاعاتی تعبیر می شود که می تواند تأثیر زیادی بر اثربخشی، کارایی و تصمیم گیریهای مدیریت شهری و پاسخگویی در برابر ذینفعان داشته باشد.
تأثیر انحراف از هنجارهای صنعت بر حق الزحمه حسابرسی با نقش تعدیلی ویژگی های حسابرس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش به بررسی تأثیر انحراف از هنجارهای صنعت بر حق الزحمه حسابرسی می پردازد. علاوه بر این، پژوهش حاضر نقش تعدیل گر ویژگی های حسابرسان (اندازه، تخصص و جنسیت) را مورد آزمون قرار می دهد. روش: نمونه پژوهش شامل 1128 مشاهده جمع آوری شده از 162 شرکت عضو بورس اوراق بهادار تهران در طی سال های 1393 تا 1400 می باشد. این اطلاعات که به صورت پانل نامتوازن است (به دلیل عدم افشای حق الزحمه حسابرسی در برخی از سال ها) از صورت های مالی به همراه یادداشت های توضیحی و گزارشات هیئت مدیره شرکت ها در سامانه جامع اطلاع رسانی ناشران (کدال) سازمان بورس اوراق بهادار تهران استخراج شده است. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که انحراف از هنجارهای صنعت اثر مثبت و معناداری بر حق الزحمه حسابرسی دارد. با بررسی ویژگی های حسابرسان، نتایج نشان داد که تخصص حسابرسان در صنعت بر رابطه بین انحراف از هنجارهای صنعت و حق الزحمه حسابرسی اثر منفی و معناداری دارد. به سخن دیگر، اثر مثبت انحراف از هنجارهای صنعت بر حق الزحمه حسابرسی کمتر مشهود است، اگر شرکت ها از حسابرسان متخصص صنعت به عنوان حسابرس مستقل استفاده کنند. در عین حال، اثر اندازه و جنسیت حسابرس بر رابطه بین انحراف از هنجارهای صنعت و حق الزحمه حسابرسی معنادار نبود. نتیجه گیری: نتایج حاکی از آن است که انحراف از هنجارهای صنعت با افزایش ریسک شرکتی در ارتباط است که به نوبه خود می تواند بر ریسک حسابرسی و به تبع آن حق الزحمه حسابرسی اثر بگذارد. از سوی دیگر، حسابرسان متخصص صنعت ریسک حسابرسی و حق الزحمه حسابرسی کمتری را برای این گونه شرکت ها در نظر می گیرند.
عملکرد مسئولیت پذیری اجتماعی شرکت بر اساس نقاط قوت و ضعف و تغییر طبقه بندی اقلام سود و زیانی: دیدگاه فرصت طلبانه در مقابل دیدگاه اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رابطه بین مسئولیت پذیری اجتماعی شرکت و رفتار شرکت برای طبقه بندی اشتباه اقلام سود و زیانی (هزینه های عملیاتی به عنوان هزینه های غیر عملیاتی و درآمدهای غیر عملیاتی به درآمدهای عملیاتی) در صورت سود و زیان برای افزایش سود عملیاتی است. جهت انجام این پژوهش اطلاعات مربوط به 191 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برای سال های بین 1395 تا 1400 با بهره گیری از معادلات رگرسیونی چند متغیره به روش های حداقل مربعات معمولی و تعمیم یافته با استفاده از نرم افزار ایویوز نسخه 12، آزمون شده اند. یافته های پژوهش نشان می دهد که شرکت هایی با عملکرد خوب(نقاط قوت) مسئولیت پذیری اجتماعی کمتر در تغییر طبقه بندی درآمدها درگیر می شوند؛ در حالی که شرکت های با عملکرد ضعیف(نقاط ضعف) مسئولیت پذیری اجتماعی، بیشتر در تغییر طبقه بندی هزینه ها؛ ولی کمتر در تغییر طبقه بندی درآمدها وارد می گردند. نتایج این پژوهش با این دیدگاه که شرکت های دارای مسئولیت پذیری اجتماعی در گزارشگری مالی دارای رفتار اخلاقی هستند، سازگار است. این بدان معناست که افزایش مسئولیت پذیری اجتماعی از طریق کاهش عدم تقارن اطلاعاتی، موجب افزایش شفافیت اطلاعات مالی و درنتیجه کاهش تغییر طبقه بندی اقلام سود و زیانی می شود. یافته های این پژوهش موجب غنای ادبیات پژوهشی دیدگاه فرصت طلبانه در مقابل دیدگاه اخلاقی مسئولیت پذیری اجتماعی شرکتی و تغییر طبقه بندی اقلام سود و زیانی می شود و نتایج آن می تواند مورد استفاده شرکت های با مسئولیت پذیری اجتماعی واقع شود.
ارائه تبیین رابطه بین مؤلفه های اقتصادی، قوانین و شفافیت با سودآوری بانک ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف، بررسی اثرگذاری فساد مالی، آزادی اقتصادی، قوانین و مقررات و شفافیت بر سودآوری بانک های پذیرفته شده در بازار سرمایه ایران انجام شد. روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نوع داده های آمیخته اکتشافی است و از لحاظ ماهیت توصیفی-پیمایشی و بر اساس زمان اجرای پژوهش، مقطعی است. جامعه مورد مطالعه در بخش کیفی شامل مبانی نظری و پیشینه های مرتبط در پایگاه های داده از سال 1396 تا 1402 و خارج از سال 2018 تا 2023 و همچنین خبرگان دانشگاهی و صاحب نظران امور بانکی و مالی بود. در بخش تجزیه و تحلیل داده ها، در بخش کیفی از تحلیل مضمون با استفاده از نرم افزار Maxqda2020 و در بخش کمی، از آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزارهای SPSS-V23 و Lisrel V8.8 استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که فساد مالی تأثیر منفی و قابل توجهی بر سودآوری بانک های پذیرفته شده در بازار سرمایه ایران دارد. نتیجه گیری: فساد مالی در بانک های بازار سرمایه ایران تأثیر قابل توجه و منفی بر سودآوری داشته و عواملی مانند آزادی اقتصادی، قوانین و مقررات، و شفافیت بر سودآوری این بانک ها اثر مثبتی دارند.
ارزیابی نقش فضای کسب و کار بر احتمال تقلب در صورت های مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صورت های مالی افشاء شده توسط شرکت ها، اصلی ترین منبع اطلاعاتی برای اتخاذ تصمیمات سرمایه گذاری است. صورت های مالی متقلبانه باعث هدایت نامطلوب منابع مالی و تصمیمات غیر بهینه توسط سرمایه گذاران می شود. مطالعات تجربی احتمال تقلب در صورت های مالی اخیر بر متغیرهای مربوطه به شرکت متمرکز بوده اند و متغیرهای فضای کسب وکار مغفول مانده است. لذا در این مطالعه، نقش فضای کسب وکار بر احتمال تقلب در صورت های مالی صدوبیست شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار طی سال های 1391-1397 با استفاده از رویکرد رگرسیونی لجستیک موردبررسی قرار گرفت و تأثیر سی ویک متغیر بر احتمال تقلب در صورت های مالی موردبررسی قرار گرفت که نه متغیر آن مربوط به فضای کسب وکار و بقیه متغیرها مربوط به سطح شرکتی بودند. نتایج نشان داد الگوی لاجیت برآورد شده حدود بیست وشش درصد از تغییرات نسبت احتمال وقوع تقلب در گزارش های مالی به عدم وقوع آن را توضیح می دهد. دو متغیر درآمد سرانه و نرخ ارز بازار آزاد از بین نه متغیر فضای کسب وکار، تأثیر معناداری بر احتمال تقلب در گزارش مالی شرکت ها دارند و با افزایش یک درصدی در درآمد سرانه، احتمال تقلب در صورت های مالی پنجاه ودو درصد کاهش و با افزایش نرخ ارز در بازار آزاد نیز احتمال تقلب در گزارش ها مالی شرکت های موردبررسی به میزان چهل وسه درصد افزایش پیدا می کند. نتایج تحقیق بیانگر اهمیت متغیرهای فضای کسب وکار به همراه متغیرهای سطح شرکتی در پیش بینی احتمال تقلب در صورت های مالی شرکت ها است.
سُنخ شناسی و بسط نظریه حسابداری سایه در کارکردهای شرکت های بازار سرمایه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حسابداری سایه را می توان جنش اجتماعی تلقی نمود که با درک شکاف اجتماعی در پی ارتقاء سطح مسئولیت پذیری اجتماعی شرکت ها در جنبه های مختلف می باشد. این حوزه از دانش حسابداری بدلیل عدم شناخت مفهومی دارای ابهام می باشد و این پژوهش در تلاش است تا نسبت به شناسی گونه های حسابداری سایه از منظر کارکردی در سطح شرکت های بازار سرمایه اقدام نماید. در این پژوهش باتوجه به اینکه مبنای مشخص و منسجمی در خصوص، مفهوم حسابداری سایه وجود ندارد با اتکاء به پشتوانه ی روش شناسی بخش کیفی تلاش گردید تا براساس، فرآیند ساختار تحلیل محتوایی و ابزار رپیدماینر، اولاً نسبت به شناسایی مضامین گزاره ای حسابداری سایه اقدام گردد و ثانیاً از طریق تحلیل کیو گونه شناسی کارکردهای حسابداری سایه در سطح شرکت های بازار سرمایه صورت گیرد. لذا از نظر نتیجه این پژوهش توسعه ای و از نظر هدف کاربردی و در دسته پژوهش های نیمه تجربی قرار می گیرد. نتایج پژوهش در بخش کیفی از شناسایی 18 مضمون گزاره ای براساس مرور 12 پژوهش علمی در حوزه حسابداری سایه حکایت دارد. در بخشی کمی نتایج نشان داد، سه گونه ی تفسیری تحت عنوان کارکرد رعایت حقوق ذینفعان؛ کارکرد رعایت حقوق قضایی و کارکرد رعایت حقوق محیط زیست شناسایی شد که در هر گونه 6 مضمون گزاره ای قرار گرفت.
ارائه چارچوب توسعه ذهن آگاهی حسابرسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، ارائه چارچوبی برای توسعه ذهن آگاهی حسابرسان با استفاده از یک رویکرد آمیخته (کمی و کیفی) است. در رویکرد کیفی، به منظور شناسایی فاکتورهای مؤثر بر ذهن آگاهی حسابرس، از روش فراترکیب استفاده شد و با مروری نظام مند بر روی مطالعات داخلی و خارجی، تعداد 35 شاخص استخراج گردید. به منظور سنجش روایی، پرسشنامه ای بر مبنای رویکرد دلفی فازی طراحی و در اختیار تعداد 38 نفر از اساتید با حداقل 5 سال سابقه کاری در حوزه حسابرسی و تحصیلات دکتری که در حوزه علوم مالی رفتاری مقالاتی منتشر کردند، قرار داده شد. به منظور سنجش پایایی شاخص ها از آلفای کرونباخ و به منظور طبقه بندی شاخص ها از تحلیل عاملی اکتشافی با تکیه بر دیدگاه 270 نفر از کارشناسان حوزه حسابرسی با حداقل سه سال سابقه کاری فعال در موسسات حسابرسی معتمد سازمان بورس اوراق بهادار و مقیم تهران، استفاده شد. در نهایت تعداد 27 شاخص در 7 دسته تمرکز در لحظه، حفظ اخلاقیات، دانش فراشناختی، عدم واکنش نامعقول، فعالیت آگاهانه، کنترل توجه و مهارت فراشناختی قرار گرفتند. با توجه به نتایج به دست آمده از مطالعه، ذهن آگاهی، ناشی از تخصص و شناخت حسابرس است و لذا بر این موارد در راستای افزایش کیفیت حسابرسی باید تمرکز شود. در نهایت، الگوی ذهن آگاهی استخراج و تدوین شده در پژوهش حاضر می تواند به عنوان ابزاری موثر در راستای ارزیابی حسابرس با امید به تنظیم مطلوب و قابل اتکاتر گزارش های حسابرسی بکار گرفته شود.
اثر تعدیل کننده همبستگی سریالی تغییر در جریان های نقدی عملیاتی بر رابطه میان جریان های نقدی عملیاتی و اقلام تعهدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اقلام تعهدی یک واقعیت بنیادین برای حسابداری است که در بستر حسابداری تعهدی نمایان می شود. هدف اصلی این پژوهش بررسی اثر همبستگی سریالی تغییر در جریان های نقدی به عنوان متغیری تعدیلگر بر رابطه میان جریان های نقدی عملیاتی و اقلام تعهدی است که منجر به بهبود کیفیت برآورد اقلام تعهدی می شود. در این پژوهش، با بسط و بهبود مفروضات دچو (۱۹۹۴) مدلی رسا و همه گیر از کاربست هم زمان درآمدها و جریان های نقدی برای توضیح اقلام تعهدی معرفی می شود که در آن اقلام تعهدی با اصلاح مدل استاندارد جونز (۱۹۹۱) و کاربست چرخه نقدی عملیات و همبستگی سریالی در تغییر جریان های نقدی که بیانگر ویژگی های جریان های نقدی هستند توضیح داده می شود. جامعه آماری این پژوهش دربرگیرنده شرکت های پذیرفته شده در بهابازار اوراق بهادار تهران در بازه زمانی سال های ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۹ است که نمونه ای به حجم ۱۶۷ شرکت به شیوه حذفی سامان مند از آن گزینش شده و با بهره گیری از مدل وایازش خطی چندمتغیره با کاربست نرم افزار استاتا (۱۸) آناکاوی شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که جریان های نقدی عملیاتی رابطه منفی و معنادار با اقلام تعهدی سرمایه در گردش دارد. جریان های نقدی اقلام تعهدی را توضیح می دهد و همبستگی سریالی در تغییر جریان های نقدی رابطه میان جریان های نقدی و اقلام تعهدی را تقویت می کند. همچنین، دستاوردهای این پژوهش نشان می دهد کاربست بازده فروش و چرخه نقدی عملیات برای محاسبه همبستگی سریالی در تغییر جریان های نقدی سودمندتر از خودهمبستگی مرتبه اول جریان های نقدی عملیاتی است و با کاربست جریان های نقدی عملیاتی توان توضیح دهندگی مدل جونز افزایش معناداری پیدا می کند.