فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۱۸۱ تا ۳٬۲۰۰ مورد از کل ۵۷٬۰۵۸ مورد.
منبع:
دیریت نوآوری سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۴۸)
197 - 250
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر، شناسایی کارکردهای مدیریت منابع انسانی در اقتصاد گیگ با رویکرد فراترکیب می باشد. این پژوهش از نظر هدف، توسعه ای؛ از لحاظ ماهیت و سبک تحلیل مؤلفه ها، جزء پژوهش های کیفی و براساس جمع آوری داده ها، اسنادی است. از منظر روش انجام پژوهش، تحلیلی- توصیفی است و مؤلفه های پژوهش با استفاده از روش کیفی فراترکیب هفت مرحله ای ساندلوسکی و باروسو جمع آوری و تحلیل شده اند. به منظور شناسایی کارکردهای مدیریت منابع انسانی در اقتصاد گیگ، پژوهشگران به جستجوی سیستماتیک پژوهش های انجام شده مربوط به این عوامل در 5 پایگاه علمی ساینس دایرکت، امرالد، وایلی، سیج و تیلور اند فرانسیس و همچنین پایگاه استنادی اسکوپوس بین سال های 2010 تا 2023 پرداختند. در بررسی های اولیه، تعداد 117 منبع یافت شد که پس از طی مراحل غربال گری و اعتبارسنجی و بهره گیری از ابزار CASP در نهایت 21 مقاله مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. برای بررسی کیفیت یا پایایی شاخص ها از ضریب کاپا در نرم افزار SPSS استفاده شده است که در پژوهش حاضر برابر با 0/80 است که نشان دهنده پایایی مناسب شاخص های این پژوهش می باشد. در مجموع 7 کارکرد اصلی مدیریت منابع انسانی در اقتصاد گیگ شامل برنامه ریزی منابع انسانی، جذب و استخدام منابع انسانی، آموزش و توسعه منابع انسانی، جبران خدمات منابع انسانی، طراحی شغل، مدیریت عملکرد، و ارتباطات؛ و 18 کارکرد فرعی مدیریت منابع انسانی در اقتصاد گیگ شناسایی شده است.
بررسی تطبیقی آرا و نظرات ارائه شده در اصول و مفاهیم حسابرسی و ارائ ه الگوی پیشنهادی چارچوب نظری حسابرسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
لزوم وجود چارچوب نظری به عنوان یک نظام منسجم از اهداف و مبانی در هر رشته ای مورد قبول جوامع حرفه ای واقع شده است. در رشته حسابرسی علیرغم وجود آثار و تالیفات متعددی با موضوع تئوری حسابرسی، فلسفه حسابرسی و. . . تاکنون چارچوب نظری واحدی که مورد پذیرش اکثریت جوامع حرفه ای قرار بگیرد، شکل نگرفته است. دراین مقاله تلاش برآن است تا ضمن بررسی تطبیقی نظرات پژوهشگران حوزه حسابرسی در زمینه اصول و مفاهیم حسابرسی، باارائه یک الگوی پیشنهادی چارچوب نظری برای حسابرسی، مانند اندیشمندان گذشته و حال، گامی هرچند کوتاه در امر آموزش و درک بهترحسابرسی مستقل برداشته شود. تلاش های اولیه توسط اندیشمندانی چون ماتز و شرف[1] [14] کمیته مفاهیم بنیادی حسابرسی[8]، فلینت[2] [12] پرت و پیورسم[3][15] و لی[4] [13]، می باشد. هریک از اهداف، مفروضات و مفاهیم حسابرسی ارائه شده از سوی پژوهشگران مذکور در این مقاله مطرح ودرجدولی بصورت مقایسه ای ارائه میگردد. مفاهیم و مفروضات مذکور با استفاده از مدل تئوری زمینه ای با خبرگان رشته مطرح و از این رهگذرالگوهای ارائه شده نظیر الگوی پرت و پیورسم توسعه یافته ومفاهیم جدیدی نیز، به مفاهیم قبلی افزوده می شود. مفاهیم توسعه یافته طی فرآیند کدگذاری طبقه بندی و با کشف روابط مقوله ها، الگوی پیشنهادی چارچوب نظری حسابرسی ترسیم می گردد. مفاهیم صداقت وخود انتظام در بخش مفاهیم اساسی ومفاهیم بموقع بودن گزارش حسابرسی، صراحت وطبقه بندی صحیح دربخش ویژگیهای کیفی گزارش حسابرسی مواردی هستند که از متن مصاحبه های نخبگان به مفاهیم قبلی اضافه می گردد.
طراحی و اعتبارسنجی مدل رفتارهای ضدشهروندی سازمانی در حوزه درمان با رویکرد ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رفتار سازمانی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۵۲)
155 - 187
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، طراحی و اعتبارسنجی مدل رفتارهای ضد شهروندی سازمانی در مراکز درمانی دولتی شهر سنندج است. این پژوهش از نظر روش، آمیخته اکتشافی است. جامعه آماری در بخش کیفی شامل 15 نفر از اساتید و مدیران ارشد مراکز درمانی شهر سنندج است که با روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب و مصاحبه به روش نیمه ساختاریافته از آنها صورت گرفت. داده ها به روش کدگذاری گرندد تئوری تجزیه وتحلیل شد. در بخش کمی برای ارزیابی مدل پژوهش، 278 نفر از کارکنان مراکز درمانی و بیمارستانی در شهر سنندج مورد آزمون قرار گرفتند. در ارزیابی کمی مدل، از مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار Smart PLS استفاده شد. تمام اعداد معنا داری، بزرگتر از 1.96 و ضرایب استاندارد بزرگتر از 0.4 حاصل شد و مدل مورد تأیید قرار گرفت. همچنین نتایج اعتبار یابی مدل توسعه داده شده نشان از اعتبار مدل داشته و نتایج نشان می دهد با سطح اطمینان 95 درصد عوامل علی به مقوله اصلی (رفتارهای ضدشهروندی سازمانی) به میزان 874/0 تأثیر دارد؛ مقوله اصلی (رفتارهای ضدشهروندی سازمانی) به راهبردها به میزان 652/0 تأثیر دارد؛ عوامل مداخله گر به راهبردها به میزان 668/0تأثیر دارد؛ عوامل زمینه ای به راهبردها به میزان 577/0 تأثیر دارد و درنهایت راهبردها به پیامدها به میزان 743/0 تأثیر دارد.
طراحی الگوی مدیریت پرورشی مدیران مقطع ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: هدف پژوهش حاضر طراحی الگوی مدیریت پرورشی مدیران مقطع ابتدایی می باشد و جهت گیری آن توسعه ای و کاربردی است.روش شناسی پژوهش: رویکرد این پژوهش استقرایی و از روش کیفی برای انجام آن استفاده شده اس ت. ن وع پ ژوهش میدانی و از روش مطالعه موردی استفاده شد. جامعه آماری پژوهش، خبرگان حوزه پرورشی بودند. در پژوهش حاضر با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند تعداد 16 نفر از خبرگان تحت مصاحبه قرار گرفتند. سپس داده های حاصل از آن ها از طریق کدگذاری باز، محوری و انتخابی، تجزیه و تحلیل شد.یافته ها: نتایج یافته ها نشان داد که مولفه های مدیریت پرورشی شامل بعد ارزشی، بعد اعتقادی، بعد فرهنگی امکانات، بعد جسمانی ، بعد عقلانی، بعد عاطفی، بعد اجتماعی، بعد سیاسی، بعد اقتصادی، بعد شغلی و بعد درون فردی می باشد و الزامات مدیریت پرورشی شامل انطباق با فرهنگ ایرانی- اسلامی، انطباق با قوانین و نظام اعتقادی، شایسته گرایی، نظارت ، نگرش مثبت، بودجه بندی مناسب و آموزش های ضمت خدمت و پیامدهای مدیریت پرورشی شامل خیرخواهی، تسیهم مسئولیت، مهارت ارتباطی، ارتقای توانمندی دانش آموز و تفکر مشارکتی می باشد.بحث و نتیجه گیری: بنابراین با توجه به نتایج مدیریت پرورش می توان نتیجه گرفت که امروز دیگر مدرسه تنها نقش انتقال معلومات و میراث فرهنگی را بر عهده ندارد، بلکه تاثیرگذاری آن در رشد و پرورش کل شخصیت دانش آموز است.
ابعاد افشاء مسئولیت اجتماعی و تأثیر ساختار حاکمیت شرکتی بر آن
حوزههای تخصصی:
افشا مسئولیت اجتماعی شرکتی علاوه بر آنکه بر عملکرد شرکت تاثیرگذار است نشان دهنده میزان اعتماد طیف وسیعی از ذینفعان بر شرکت است. هدف این مطالعه تاثیر ساختار حاکمیت شرکتی(هیات مدیره و حسابرس) بر سه سطح افشای مسئولیت پذیری اجتماعی شرکت ها در بازار سرمایه ایران است. به همین منظور داده های126 شرکت طی سال های 1396 الی با1400 با بکارگیری مدل یابی معادلات ساختاری برای بررسی سطوح افشا و الگوی رگرسیون چندگانه در سه سطح افشای مسئولیت اجتماعی مورد آزمون قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان داد که اندازه حسابرس به طور مثبت بر افشا مسئولیت-پذیری اجتماعی شرکت و به صورت دقیق تر بر بعد محیطی آن تأثیر گذار است. همچنین اندازه هیات مدیره به طور مثبت بر افشا مسئولیت پذیری اجتماعی شرکتی و به صورت دقیق تر بر ابعاد افشا محیطی و افشا اجتماعی آن اثر معناداری داشته است. همچنین شواهدی از تاثیر حضور زن ها و درصد مدیران غیرموظف در ساختار هیات مدیره، بر میزان افشا مسئولیت پذیری اجتماعی شرکتی مشاهده نشده است.
آموزش سبز در نظام آموزش عالی ایران: تحلیل اسناد راهبردی آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۶
107 - 121
حوزههای تخصصی:
از آنجا که اداره امور مربوط به تدوین ، بازنگری ، تغییر و تصویب برنامه های درسی در آموزش عالی ایران در طیفی بین رویکرد متمرکز تا رویکرد نیمه متمرکز پیروی می کند، از این رو فعالیت نظام های آموزشی به ویژه نظام آموزش عالی در راستای مدیریت بحران های زیست محیطی از سیاست ها و آرمان های سطوح کلان و بالادستی تأثیر می پذیرد. بر این اساس این پژوهش با هدف بررسی میزان توجه به اهداف و مفاهیم آموزش سبز در اسناد فرادستی اثرگذار بر آموزش عالی با بهره گیری از روش کیفی سندکاوی انجام شد. در این پژوهش چهارسند بالادستی بلندمدت، میان مدت و کوتاه مدت کشور با استفاده از تحلیل محتوا مورد بررسی قرار گرفت. نتایج پژوهش حاضرنشان از این امر دارد که به مفاهیم آموزش سبز در اسناد فرادستی تا حد زیادی مورد توجه قرار گرفته است، اما در سطوح خرد میزان توجه به این موارد کاهش می یابد. به عبارت دیگر، توجه به آرمان ها و اهداف آموزش سبز در سطوح عملیاتی کمرنگ تر می گردد. از این رو، پیشنهاد این پژوهش، تأسیس و استقرار نهادی متشکل از متخصصان و صاحبنظران عرصه آموزش سبز به منظور تهیه و تدوین راهکارهای عملیاتی اجرای آرمان ها و سیاست های کلان در زمینه آموزش سبز است.
تبیین ظرفیت های صنعت سینما در توسعه عمومی سازی علم (مورد مطالعه: فیلم های برتر علمی- تخیلی فستیوال های جهانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های مدیریت رسانه دوره ۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
599 - 627
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه عمومی سازی علم، به عنوان یکی از معیارهای اصلی توسعه جوامع، در افزایش مشارکت مردم در فرایندهای علمی نقش مهمی ایفا می کند. سینما یکی از ابزارهای قدرتمند رسانه ای است که می تواند با استفاده از ظرفیت داستان پردازی و تصویرسازی، مفاهیم علمی را به شیوه ای جذاب و فهم پذیر به عموم منتقل کند. این مقاله با هدف شناسایی ظرفیت های صنعت سینما در توسعه عمومی سازی علم اجرا شده است.روش: مقاله از نظر ماهیت اکتشافی و از نظر هدف کاربردی است و با رویکرد کیفی انجام شده است. جامعه مورد مطالعه، ۲۹ فیلم برتر ژانر علمی تخیلی بوده است که در بازه زمانی ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۰، در فستیوال های معتبری مانند اسکار، گلدن گلوب و آکادمی فیلم های علمی تخیلی پخش شده اند. در این پژوهش با روش نمونه گیری هدفمند، ۱۵ فیلم برتر در این ژانر انتخاب شد و با این تعداد اشباع نظری به دست آمد. ابزار جمع آوردی داده ها، مشاهده و روش تجزیه وتحلیل داده ها، تحلیل مضمون بود. در نهایت ۱۸۷ مضمون پایه شناسایی شد که به ۲۹ مضمون سازمان یافته و ۸ مضمون فراگیر دسته بندی شدند.یافته ها: نتایج نشان داد که سینمای داستانی با استفاده از ظرفیت هایی مانند روایتگری و داستان پردازی، آینده نگاری علم، رسانه ای سازی علم، مسئولیت اجتماعی در قبال عمومی سازی علم و برساخت گرایی علمی، در انتقال مفاهیم علمی به عموم، به طور مؤثری نقش دارد.نتیجه گیری: اهمیت سینمای داستانی به عنوان ابزاری قدرتمند در عمومی سازی علم، از نتایج این مقاله بوده است. استفاده از ظرفیت های شناسایی شده در این مقاله می تواند به تولید فیلم های علمی تخیلی مؤثرتر و جذاب تر منجر شود و مشارکت عمومی در فرایندهای علمی و فهم عامّه از علم را افزایش دهد. در مجموع، به نظر می رسد سیاست گذاران علمی فرهنگی کشور برای ترویج علم در حوزه عمومی و ارتقای سطح زیست آگاهانه در جامعه، می بایست از ظرفیت سینمای داستانی، به ویژه ژانر علمی تخیلی، بیش از پیش بهره گیرند.
ارائه مدل رهبری کوانتومی به منظور استقرار تمدن سازمانی در نظام آموزش عالی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارائه مدل رهبری کوانتومی به منظور استقرار تمدن سازمانی در نظام آموزش عالی ایران می باشد. روش پژوهش با توجه به هدف آن، بنیادی و از حیث شیوه اجرا، کیفی و با منطق استقرایی-قیاسی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل 11 نفر از خبرگان و مدیران دانشگاه آزاد اسلامی و همچنین اعضای هیئت علمی دانشگاه و به روش نمونه گیری هدفمند می باشد. برای گرد آوری داده ها از مصاحبه های نیمه ساختاریافته استفاده شد. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از رویکرد داده بنیاد مبتنی بر کدگذاری استفاده شد. یافته های پژوهش، مقوله های برخاسته از رویکرد داده بنیاد شامل عوامل علی (عوامل ساختاری، عوامل رفتاری، عوامل زمینه ای)؛ راهبردها (استراتژی های ساختاری، استراتژی های رفتاری، استراتژی های زمینه ای)؛ چالش ها و موانع رهبری کوانتومی (موانع ساختاری، موانع رفتاری، موانع زمینه ای)؛ بستر حاکم (قابلیت های ساختاری، قابلیت رفتارهای، قابلیت های زمینه ای)؛ ویژگی های رهبری کوانتومی (برون فردی، درون فردی)؛ ویژگی های تمدن سازمانی (رفتاری، ساختاری)؛ پیامدهای تمدن سازمانی (پیامدها برای نظام آموزش عالی، پیامدها برای جامعه و کشور) می باشد. نتایج این بررسی نشان داد که با اجرای الگوی به دست آمده در این پژوهش می توان شاهد پیامدهای مثبتی از حیث اجرای رهبری کوانتومی در جهت استقرار تمدن سازمانی در آموزش عالی کشور بود.
مدلسازی استراتژی های سرمایه انسانی با تأکید بر تغییر ساختار سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت و چشم انداز آموزش دوره ۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۲۲)
269 - 290
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مدلسازی استراتژی های سرمایه انسانی در بانک سپه ایران با تأکید بر تغییر ساختار سازمانی می باشد. این پژوهش از لحاظ هدف، از نوع تحقیقات کاربردی و از نظر نوع روش، کمی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل 325 نفر از مدیران عالی، مدیران میانی و اساتید رشته مدیریت دانشگاه آزاد استان گیلان می باشند که به روش نمونه گیری تصادفی در دسترس انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه برگرفته از روش کیفی می باشد. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق نرم افزار spss و Lisrel وPLS می باشد. نتایج نشان داد، در زیرسیستم آموزش و توسعه بایستی به نیازهای آموزشی، اثر بخشی آموزشی و مسیر پیشرفت شغلی، در زیر سیستم پاداش و جبران خدمت به استراتژی و خط مشی طرح های پرداخت و رفاه، روش های نوآورانه پاداش وجبران خدمت و پاداش های در راستای اهداف سازمانی و در زیر سیستم روابط کارکنان به استراتژی روابط کارکنان، تعامل و مشارکت کارکنان و طراحی مطلوب تغییر ساختار توجه نمود، نتایج کمی نشان داد، مهم ترین مؤلفه ی در زیر سیستم آموزش و توسعه، شایستگی با ضریب استاندارد 0.82، در زیر سیستم پاداش و جبران خدمت، استراتژهای نوآورانه پاداش و جبران خدمت با ضریب استاندارد 0.94 و در زیر سیستم روابط کارکنان، استراتژی روابط کارکنان با ضریب استاندارد 0.84 می باشند.
شناسایی و اولویت بندی ابعاد برند شخصی از دیدگاه کاربران اینستاگرام در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال ۱۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۰
109 - 140
حوزههای تخصصی:
برند شخصی باعث می شود تا افراد ویژگی ها و تخصص های خود را به نمایش بگذارند. اهمیت برند شخصی در جامعه روزبه روز بیشتر می شود. با داشتن برند شخصی مناسب افراد می توانند در جامعه موفق تر باشند و به اهداف خود برسند. به این منظور داشتن اطلاعات در زمینه برند شخصی حائز اهمیت است؛ بنابراین پژوهش حاضر به دنبال شناسایی و اولویت بندی ابعاد برند شخصی از دیدگاه کاربران است. جامعه آماری پژوهش شامل کاربران صفحات شخصی افراد دارای برند شخصی در چهار دسته ورزشکاران، بازیگران، خوانندگان، مشاوران کسب و کار در آذر 1402 می باشد. از این جامعه نمونه ای به حجم 400 نفر از روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شد. روایی پرسشنامه توسط خبرگان و روایی سازه سنجیده شد و پایایی آن نیز به وسیله آلفای کرونباخ مورد تائید قرار گرفت. به منظور تجزیه وتحلیل داده های پژوهش و استخراج ابعاد از تحلیل عاملی اکتشافی، جهت بررسی و تائید ابعاد شناسایی شده از روش تحلیل عاملی تأییدی و اولویت بندی آن از آنتروپی شانون به ترتیب در نرم افزارهای آماری SPSS، LISREL و EXCEL استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داد که ابعاد برند شخصی به ترتیب اهمیت شامل توانایی عملکرد، سبک زندگی، متمایز بودن، شایستگی، دانش و تجربه، توانایی راهبردی و مسئولیت پذیری است.
ارائه الگوی ارتقای بهره وری در حوزه صنعت چوب با رویکرد تجاری سازی ایده های دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بهره وری سال ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۸
265 - 296
حوزههای تخصصی:
انتقال دانش بین دانشگاه و صنعت محرک مهمی در نوآوری و رشداقتصادی محسوب می شود. هدف این مطالعه طراحی مدل ارتقای بهره-وری در حوزه صنعت چوب با رویکرد تجاری سازی ایده های دانشگاهی بود. این تحقیق از نظر هدف توسعه ای - کاربردی و از لحاظ ماهیت، آمیخته (کیفی - کمی) با طرح ترکیبی اکتشافی - متوالی است. جامعه هدف پژوهش خبرگان آگاه به موضوع تحقیق بودند. جهت انجام مصاحبه های عمیق و جمع آوری داده های کیفی از تکنیک هدفمند گلوله برفی تا مرحله اشباع نظری 17 نفر بعنوان نمونه انتخاب شدند برای تکمیل پرسشنامه های محقق ساخته بخش کمی، نمونه ای به تعداد 5 نفر پیشنهاد شد. روایی داده های بخش کیفی پژوهش از طریق مشاهده مداوم و بازبینی توسط همکار تایید و پایایی داده ها با شیوه شاخص دوکدگذار 89% برآورد گردید. روایی داده های بخش کمی با بهره گیری از نسبت روایی محتوایی لاوشه %80 و پایایی آنها با ضریب آلفای کرونباخ %86 تایید شد. از شیوه تحلیل تماتیک مبتنی مدل براون و کلارک (2006) شاخص های موثر بر ارتقای بهره وری با رویکرد تجاری سازی ایده های دانشگاهی شناسایی و سپس مدل سازی با استفاده از تحلیل ساختاری - تفسیری (ISM) انجام شد. یافته هاپژوهش، 114 مفهوم اولیه در قالب 20 تم فرعی و 13 تم اصلی شناسایی شدند. این شاخص ها در شش سطح مدل ساختاری - تفسیری متشکل از شاخص برنامه های راهبردی در سطح ششم، ساختار و مدیریت-حمایتی سطح پنجم، توسعه تعامل سطح چهارم، ارتقای سیستم آموزشی، توسعه زیرساخت و ویژگی های فردی سطح سوم، شاخص های الگوبرداری، صنعتی شدن، انگیزش، منابع انسانی و جذب بخش خصوصی سطح دوم و شاخص بازاریابی در سطح اول بود. بنابراین مدیران و سیاست گذاران در راستای ارتقای بهره وری در صنایع با رویکرد تجاری سازی ایده های دانشگاهی ضرورت دارد، ماهیت و روابط بین شاخص های شناسایی شده را درک و اقدامات لازم در این زمینه را اعمال کنند.
اهمیت نقش حسابداران در امور حقوقی کارفرمایان
حوزههای تخصصی:
رفتار معاملاتی سرمایه گذاران و تأثیر احساسات و لحن گزارش فعالیت هیئت مدیره بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابداری سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۸
1 - 20
حوزههای تخصصی:
هدف: مطالعه نقش احساسات سرمایه گذاران و لحن گزارش های فعالیت هیئت مدیره در شکل گیری رفتار معاملاتی آنها در بازار سرمایه. روش: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ طبقه بندی بر حسب روش، از نوع توصیفی- همبستگی است. برای اندازه گیری احساسات سرمایه گذاران از روش مؤلفه های اصلی و لحن گزارش فعالیت هیئت مدیره از طریق متن کاوی و از نرم افزار مکس کیودا استفاده شد. نمونه آماری مورد مطالعه، 151 شرکت از شرکت های پذیرفته شده در بورس تهران بین سال های 1388 الی 1400 است. یافته ها: نتایج به دست آمده نشان می دهد بین احساسات سرمایه گذاران و رفتار معاملاتی آنها رابطه مثبت و معنا داری وجود دارد. از طرفی، وجود رابطه منفی و معنا دار بین لحن گزارش فعالیت هیئت مدیره و رفتار معاملاتی سرمایه گذاران مشاهده گردید. نتیجه گیری: احساسات سرمایه گذاران به هنگام انجام معامله، باور و ذهنیتی برای آنها ایجاد می کند بگونه ای که برپایه باورهای شکل گرفته رفتار می کنند. از طرفی، لحن مورد استفاده مدیریت در انتشار اطلاعات متنی گزارش فعالیت هیئت مدیره بر تصمیمات سرمایه گذاران اثر گذاشته و موجب تغییر حجم غیرعادی معاملات بازار می گردد. با توجه به اینکه تاکنون پژوهشی در خصوص تأثیر لحن گزارش فعالیت هیئت مدیره بر رفتار سرمایه گذاران انجام نشده است، یافته های این پژوهش می تواند به شناسایی آثار لحن مورد استفاده مدیریت در افشای اطلاعات متنی این نوع گزارش و همچنین به درک تأثیر احساسات برانگیخته شده سرمایه گذاران بر رفتار معاملاتی آنها کمک بسزایی نماید.
مدیریت مطلوب سازمان های ورزشی با رویکرد شایسته سالاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت دولتی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۹
82 - 103
حوزههای تخصصی:
هدف: بی شک رشد و توسعه پایدار و همه جانبه سازمان ها در گرو حضور تیم مدیریتی شایسته در رأس آنها است. حاکمیت شایسته سالاری در دستگاه های اداری، باعث دگرگونی و تغییرات زیاد و در نتیجه باعث ارتقای سرمایه انسانی و توسعه کشورها می گردد. ایجاد نظام شایسته سالاری در سازمان ها می تواند به تأمین عدالت اجتماعی، افزایش انگیزش، پویایی، خلاقیت و نوآوری و تحرک مدیران، کاهش فساد اداری و مالی، افزایش بهره وری سازمان و مصرف بهینه بودجه ادارات و توسعه سرمایه انسانی ختم شود. رویکرد شایسته سالاری یکی از مؤثرترین و کارآمدترین رویکردها جهت ایجاد انسجام گروهی در سازمان به شمار می رود. با استفاده از این رویکرد سازمان می تواند به عنوان یک سیستم منسجم در جهت پیشبرد اهداف پیش بینی شده خود گام بردارد. همچنین رویکرد شایسته سالاری باهدف به کارگیری نیروهای شایسته و توانا به دنبال این است که مدیران سطوح بالای سازمان های ورزشی از تخصص، توانایی و شایستگی های لازم برخوردار باشند تا ضمن افزایش بهره وری در این سازمان ها از فساد و سوء استفاده های مختلف و هدر رفت منابع جلوگیری شود. لذا به کارگیری افراد در پست های مناسب با توانایی آن ها به ویژه در سازمان های ورزشی که شرایط خاص خود را دارند در قالب سیستم شایسته سالاری بسیار اهمیت دارد. بررسی شرایط حال حاضر در عرصه ورزش کشور نشان می دهد مشکلات و موانع فراوانی در راستای مدیریت سازمان های ورزشی و مدیریت صحیح منابع انسانی وجود دارد. نبود قوانین و چارچوب مشخص در به کارگیری مدیران ورزشی، سیاسی کاری و سیاسی بازی در ورزش، بوروکراسی بی مورد اداری، تزلزل در پست های مدیریتی با جابجایی دولت ها، عدم شفاف سازی عملکرد، نبود فرهنگ شایسته سالاری در ورزش، کم اهمیت جلوه دادن مبحث ورزش، ورزشی نبودن مدیران بلندپایه سازمان های ورزشی و غیره می تواند از جمله چالش های موجود در مسیر شایسته سالاری در سازمان های ورزشی به شمار رود. لذا هدف از پژوهش حاضر بررسی عوامل مؤثر بر مدیریت مطلوب سازمان های ورزشی با رویکرد شایسته سالاری بود.طراحی/ روش شناسی/ رویکرد: روش پژوهش از نوع کیفی، از لحاظ هدف، کاربردی و از نوع پژوهش های اکتشافی است که در آن از روش تحلیل مضمون استفاده شده است. جامعه پژوهش را مدیران ارشد سازمان های ورزشی و اعضای هیئت علمی رشته مدیریت ورزشی دانشگاه های کشور تشکیل دادند. از روش نمونه گیری غیر احتمالی هدفمند برای انتخاب مصاحبه شوندگان استفاده شد. نمونه پژوهش شامل 21 نفر از مدیران ارشد سازمان های ورزشی و اساتید رشته مدیریت ورزشی کشور بود. برای گردآوری داده ها، از مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان استفاده شد که تا حد اشباع نظری ادامه یافت. برای تجزیه وتحلیل مصاحبه ها از نرم افزار MAXQDA20 استفاده شد. همچنین در تحقیق حاضر از روش توافق بین کدگذاران و تعیین ضریب کاپای فلیس برای محاسبه پایایی استفاده شد. در نهایت ضریب کاپای فلیس کل 70/. به دست آمد که نشان می دهد که بین کدگذاران توافق خوبی وجود دارد.یافته های پژوهش: بر اساس یافته های پژوهش عوامل مؤثر بر مدیریت مطلوب سازمان های ورزشی با رویکرد شایسته سالاری، شامل 132 کد باز شد که در 16 مضمون فرعی قرار گرفتند. از مضامین فرعی به دست آمده نیز 7 مضمون اصلی به دست آمد که شامل: عوامل فردی (شایستگی های عمومی، شایستگی های هوشی، شایستگی های اعتقادی، شایستگی سیاسی، شایستگی علمی–تخصصی، شایستگی مدیریتی، شایستگی های ارتباطی، شایستگی اقتصادی)، عوامل سیاسی، عوامل اقتصادی (شرایط اقتصادی)، عوامل قانونی (قانون گذاری، قانون مداری)، عوامل اجتماعی، عوامل فرهنگی و عوامل سازمانی بودند.محدودیت ها و پیامدها: متأسفانه ملاحظه شد بخشی از جامعه پژوهش، خود بر اساس شایسته سالاری در رأس سازمان های ورزشی نبودند. همچنین یافته های این پژوهش صرفاً مربوط به سازمان های ورزشی دولتی در کشور بوده و قابل تعمیم به سایر سازمان ها نیست.پیامدهای عملی: یافته های این پژوهش می تواند با ارائه چارچوبی منسجم از عوامل مؤثر بر مدیریت مطلوب سازمان های ورزشی با رویکرد شایسته سالاری، عملاً راه را برای موفقیت و دستیابی به اهداف در این سازمان ها هموار کند. رشد و موفقیت سازمان های ورزشی کشور بی شک به اعتلای ورزش کشور در همه جوانب منجر خواهد شد.ابتکار یا ارزش مقاله: موضوع پژوهش تاکنون در کشور مورد مطالعه قرار نگرفته است و این پژوهش برای اولین بار در سازمان های ورزشی مورد بررسی قرار گرفت.نوع مقاله: مقاله پژوهشی
بررسی تاثیر شیوه های مدیریت منابع انسانی بر توسعه سازمانی و عملکرد کارکنان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات توسعه و مدیریت منابع دوره ۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
119 - 132
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر شیوه های مدیریت منابع انسانی در توسعه سازمانی و عملکرد کارکنان می باشد. این پژوهش از نوع کاربردی می باشد و با استفاده از روش کتابخانه ای و میدانی با توزیع پرسشنامه بین 280 نفر از کارکنان دانشگاه شیراز به جمع آوری داده ها پرداخته شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی نظیر رگرسیون خطی و فریدمن استفاده شده است. نتایج به دست آمده از تجزیه و تحلیل داده ها نشان می دهد که استراتژی های مدیریت منابع انسانی بر توسعه سازمان و عملکرد کارکنان تاثیرگذار می باشد مولفه های:توانایی، حمایت، انگیرش،شناخت، ارزیابی و اعتبار با استراتژی های مدیریت منابع انسانی رابطه مستقیم و معنادار دارند اما مولفه سازگاری رابطه معنادار ندارد. رسیدن به اهداف و توسعه سازمان بستگی به توانایی کارکنان در انجام وظایف محوله و انطباق با شرایط و محیط متغیر دارد. اجرای برنامه های آموزشی برای منابع انسانی و توسعه سازمان سبب می شود افراد بتوانند با تناسب تغییرات سازمانی و محیط به طور مؤثر فعالیت های خود را ادامه دهند و بر کارایی خود بیفزایند. با توجه به پیشرفت های سریع علم، روش های کار در سازمان ها نیز قابل تغییر و تحول می باشند. همچنین افزایش کارایی سازمان ها بستگی به افزایش کارایی منابع انسانی دارد و افزایش کارایی منابع انسانی به آموزش و توسعه دانش و مهارت و ایجاد رفتارهای مطلوب و موفقیت آمیز بستگی دارد.
طراحی الگویی برای موفقیت در مسیر شغلی سازمان های دولتی ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
نابع انسانی تحول آفرین سال ۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۱
26 - 49
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: سازمان ها برای اینکه بتوانند نیروی انسانی خود را حفظ کرده و ضریب ترک مشاغل را پایین نگاه دارند، ناگزیرند که بستر لازم را برای توسعه منابع انسانی، بخصوص نیروهای کارآمد و متخصص فراهم سازند. از این رو، باید درصدد توسعه بینش خود در ارتباط با موفقیت مسیر شغلی باشند. هدف این پژوهش طراحی الگویی برای موفقیت در مسیرشغلی سازمان های دولتی ایران می باشد. روش تحقیق: روش پژوهش مبتنی بر تکنیک دلفی می باشد. جامعه آماری را خبرگان دانشگاهی سازمانی تشکیل دادند. پنل دلفی متشکل از 10 خبره بود و بازخوردها از خبرگان طی سه مرحله و براساس پرسشنامه خبرگی صورت گرفت. یافته ها: در دور اول دلفی، 326 شاخص، و از این تعداد در دور دوم و ارزیابی مؤلفه های موفقیت مسیرشغلی، 256 شاخص در 53 مؤلفه از دید خبرگان، تحلیل در موفقیت مسیرشغلی ارزیابی شد. در دور سوم، ابعاد موفقیت مسیرشغلی (17 بعد)، در 4 محور بهبود مستمر موقعیت های عینی، نهادینه سازی موفقیت پذیری ذهنی، سیاست گذاری یکپارچه در ساخت مسیرشغلی، و ارزیابی موفقیت مسیرشغلی موردارزیابی قرار گرفتند. نتیجه گیری: می توان عنوان نمود که در طراحی الگوی موفقیت مسیرشغلی به همسویی درونی و اجرایی با واقعیت های شغلی سازمان و خواست نیروها توجه نمود. سازمان های دولتی می بایست در طراحی و تدوین برنامه های مسیرشغلی کارکنان از رویکرد کارمندمحوری بهره جویند.
کاربرد هوش مصنوعی در هوشمندسازی صنعت ساخت (شرکتهای مهندسی، طراحی و اجرای نمای ساختمان)
حوزههای تخصصی:
هوش مصنوعی (AI) به عنوان یکی از پیشرفته ترین فناوری های معاصر، تأثیر عمیقی بر زندگی انسان ها و صنایع مختلف دارد. به طور کلی، هوش مصنوعی با ارائه راه حل های نوآورانه و بهینه سازی فرآیندها، نقش مهمی در تحول و بهبود صنایع مختلف و کیفیت زندگی انسان ها ایفا می کند. این فناوری نه تنها کارایی و بهره وری را افزایش می دهد، بلکه با ارائه خدمات شخصی سازی شده و بهبود ایمنی و امنیت، تجربه کلی زندگی و کار را بهبود می بخشد. تأثیر هوش مصنوعی بر هوشمندسازی ساختمان ها نیز بسیار گسترده و چشمگیر است. با استفاده از فناوری های AI، ساختمان ها می توانند به طور هوشمند عمل کرده و بهبودهای قابل توجهی در کارایی، راحتی، ایمنی و پایداری به ارمغان بیاورند. با توجه به پیشرفت های روزافزون در زمینه AI، انتظار می رود که نقش آن در هوشمندسازی ساختمان ها همچنان گسترش یابد و مزایای بیشتری را به ارمغان بیاورد. از این رو در این مطالعه بررسی کاربرد هوش مصنوعی در هوشمندسازی صنعت ساخت و در شرکتهای مهندسی، طراحی و اجرای نمای ساختمان هدف اصلی این مطالعه قرار گرفته است. جامعه آماری این مطالعه را کلیه مدیران در شرکت های مهندسی، طراحی و ساخت نما ساختمان تشکیل می دهد که 150 نفر از میان آنها بر اساس فرمول کوکران و به صورت تصادفی انتخاب شده اند. پرسشنامه ای محقق ساخته مشتمل بر 40 سؤال متناسب با موضوع ابزار جمع آوری اطلاعات بوده و داده های جمع آوری شده نیز با استفاده از نرم افزار SPSS و لیزرل و روش معادلات ساختاری (PLS) مورد سنجش و ارزیابی قرار گرفته است. نتایج بدست آمده حاکی از نقش مثبت و معنی دار هوش مصنوعی بر هوشمندسازی صنعت است. همچنین بر اساس نتایج، عوامل هشت گانه شاخص های عملکردی، شاخص های ایمنی و نظارت، شاخص های چالشی و موانع، شاخص های مدیریتی و تعاملی، شاخص های آموزشی و توسعه ای، شاخص های فنی، شاخص های قانونی و مقرراتی و شاخص های مالی و اقتصادی به عنوان شاخص هایی هستند که بیانگر کاربرد هوش مصنوعی در هوشمندسازی صنعت ساخت شناسایی شده و اثر معنی دار آنها نیز تأیید شده است.
ارائه مدل ساختاری کاهش نفرت از برند در صنعت لوازم خانگی ایران با رویکرد ترکیبی فراترکیب و مدل سازی ساختاری تفسیری
حوزههای تخصصی:
در گذشته، محققان حوزه مدیریت برند بیشتر به جنبه ها و نگرش های مثبت نسبت به برند توجه داشته اند. اما امروزه، تأثیرات منفی مشتریان نسبت به برند و درک منفی از آن بیشتر مورد توجه قرار گرفته است، زیرا این موضوع می تواند سودآوری سازمان ها و رضایت مشتریان را افزایش دهد. هدف این پژوهش، ارائه مدلی مفهومی برای کاهش نفرت از برند در میان مشتریان است. در این پژوهش، در ابتدا با توجه به رویکرد فراترکیب، با جستجو در پایگاه اسکوپوس و استفاده از واژگان کلیدی مرتبط با نفرت از برند، 488 مقاله یافت شد. با حذف مقالات نامرتبط و نامطلوب بر اساس چرخه صورت گرفته در نهایت 91 مقاله مرتبط باقی ماند. در این بررسی، 10 عامل مؤثر بر کاهش نفرت از برند شناسایی شد و با نظرات 13 خبره و استفاده از تکنیک مدل سازی ساختاری تفسیری، مدل مفهومی به منظور کاهش نفرت از برند در صنعت لوازم خانگی ایران طراحی گردید. نتایج پژوهش نشان می دهد که عوامل کیفیت ارتباطات، پاسخگویی به شکایات و خدمات پس از فروش به عنوان عوامل زیر بنایی مدل شناخته می شوند. بهبود این عوامل می تواند ساختار کاهش نفرت از برند را تقویت کند. این یافته ها با پژوهش های قبلی همخوانی دارد و نشان می دهد که توجه به مسائل زیست محیطی و بهبود آن ها تاثیر مثبتی بر مسئولیت اجتماعی برند، بروز بودن محصول و تحویل به موقع دارد. این عوامل می توانند تجربه مشتری را بهبود بخشند و تناسب قیمت و کیفیت را بهتر درک کنند، که در نهایت منجر به تبلیغات دهان به دهان مثبت و کاهش نفرت از برند خواهد شد.این پژوهش به مدیران صنعت لوازم خانگی پیشنهاد می کند تا با تمرکز بر عوامل پایه ای و توجه به مسائل زیست محیطی، در کاهش نفرت از برند موفق تر عمل کنند. یافته های این پژوهش سرنخ های مهمی برای پژوهشگران علاقه مند به این حوزه فراهم می کند تا با شناخت بهتر این عوامل، مدل های مفهومی پویاتری را ارائه دهند.
طراحی مدل عوامل موثر بر قصد خرید مشتریان با تبیین نقش تبلیغات دهان به دهان الکترونیکی
حوزههای تخصصی:
با تکنولوژی های جدید دیجیتال، فرآیند تصمیم گیری مصرف کننده یک فعالیت مداوم و تعاملی است که فروشندگان را ملزم می کند تا ذهنیت جامع تری را اتخاذ کنند و بازاریابان استراتژیهای خلاقانه تری برای غلبه بر رقبا در محیط رقابتی داشته باشند. پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل عوامل تاثیرگذار بر قصد خرید مشتریان با تبیین نقش تبلیغات دهان به دهان الکترونیکی در بانک ملی ایران انجام شد. از آنجایی که بازاریابان بانک به دنبال ایجاد روابط سودآور با مشتریان هستند پیشرفت در تکنولوژی فرصتی برای آنهاست که با درک بهتر و تعاملات بیشتر با مشتریان امکان ارایه خدمات جدید را فراهم کنند. پژوهش از حیث روش، ترکیبی با منطق استقرایی در بخش کیفی و قیاسی در بخش کمی و از حیث هدف، بنیادی است. در بخش کیفی از نظریه داده بنیاد استفاده شد. داده های بخش کیفی با انجام ۱۴ مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان بانک ملی، مدیران و رؤسای بانک و بازاریابان که به روش نمونه گیری هدفمند و با رویکرد گلوله برفی تا رسیدن به اشباع نظری انتخاب شدندُ، بدست آمد و در بخش کمی با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته داده ها از ۴۱۷ نفر از مشتریان شعب منتخب براساس روش نمونه گیری غیراحتمالی در دسترس جمع آوری شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کیفی از نرم افزار MAXQDA و در بخش کمی برای بررسی آمار توصیفی از نرم افزار آماری SPSS ۲۳ و در بخش آمار استنباطی از روش مدل سازی معادلات ساختاری مبتنی بر رویکرد حداقل مربعات جزیی توسط نرم افزار آماری آماری Smart PLS۳ استفاده شد.
طراحی مدل تطبیقی واکاوی پیشایندها و پسایندهای سکوت سازمانی در دیوان محاسبات کشور مورد مطالعه: مناطق ششگانه
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، به دلیل تغییراتی که در سازمان ها و محیط آن ها ایجاد شده است، اهمیت نیروی انسانی افزایش یافته و توجه ها به پدیده سکوت سازمانی جلب شده است. این پژوهش با هدف طراحی مدل تطبیقی برای بررسی پیشایندها و پسایندهای سکوت سازمانی در دیوان محاسبات کشور انجام شده است. روش پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر جمع آوری داده ها، ترکیبی است. در بخش اول، روش پدیدارشناسی کیفی و در بخش دوم، روش کمی توصیفی-پیمایشی استفاده شده است. در مرحله کیفی، برای شناسایی پیشایندها و پسایندهای سکوت سازمانی، مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته با مطلعین کلیدی و خبره انجام شد. اسناد بالادستی و مستندات کتبی موجود تحلیل و طبقه بندی شدند و پیشینه به طور گسترده مورد بررسی قرار گرفت. داده های مربوط به مؤلفه ها و شاخص ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته با افراد آگاه و صاحب نظر جمع آوری شد تا رسیدن به اشباع نظری، مفاهیم استخراج و دسته بندی شدند و ارتباط بین دسته ها مشخص گردید. پرسشنامه ای محقق ساخته بر اساس این یافته ها تهیه و در نمونه آماری مورد آزمون قرار گرفت. جامعه آماری بخش کیفی شامل مدیران و معاونین ادارات نواحی شش گانه بود که 40 نفر به صورت هدفمند انتخاب شدند و پس از مصاحبه با 31 نفر، اشباع نظری حاصل شد. همچنین، اسناد و مدارک علمی، کتب، گزارشات و مقالات علمی در سطح ملی و بین المللی مورد بررسی قرار گرفت. جامعه آماری بخش کمی شامل 1000 نفر از کارکنان ادارات نواحی شش گانه بود که با استفاده از فرمول کوکران، 278 نفر به صورت تصادفی انتخاب شدند. در مرحله کیفی، تحلیل داده های مصاحبه با تکنیک استیویک- کولایزی-کن انجام شد و در بخش کمی، از نرم افزارهای SPSS و Smart-PLS برای تحلیل داده ها استفاده شد. در بخش کیفی، 110 کد کلیدی برای پیشایندها شناسایی و با ادغام موارد مشابه و حذف تکراری ها، 32 معنی فرموله شده حاصل شد که به دو خوشه (عوامل سازمانی و مدیریتی) تقسیم شدند. برای پسایندها، 92 کد شناسایی و با ادغام موارد مشابه و حذف تکراری ها، 34 معنی فرموله شده به دست آمد که به دو خوشه (عوامل فردی و اجتماعی) تقسیم شدند. نتایج آزمون تحلیل واریانس یک طرفه نشان داد که تفاوت معناداری بین گروه ها از نظر سکوت سازمانی وجود ندارد. نتایج تحلیل عاملی با نرم افزار پی ال اس نیز نشان داد که مقیاس اندازه گیری برای همه شاخص های تحلیل عاملی در سطح مطلوب و قابل قبول است؛ بنابراین، ابزار اندازه گیری از کیفیت مناسبی برخوردار است و مؤلفه های پرسشنامه به خوبی توانایی سنجش سکوت سازمانی را دارند. همچنین، بارهای عاملی از طریق محاسبه مقدار ارتباط شاخص های یک سازه با آن سازه محاسبه شدند که مقادیر برابر یا بیشتر از 0.4 بودند، که نشان دهنده پایایی قابل قبول مدل اندازه گیری است.