مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
روش شناسی سیستم های نرم
حوزه های تخصصی:
صنعت نفت ایران از نقطه نظر مزایای شغلی همواره جزء بهترین سازمان ها در ایران بوده است، اما مواجهات شغلی (قرار گفتن در معرض آلاینده ها) که زمینه ساز بیماری های مزمن مثل سرطان است، در محیط کاری کارکنان عملیاتی این صنعت زیاد است. وزارت نفت ایران دارای سازمانی با عنوان بهداشت و درمان بوده که کارکنان رسمی صنعت را تحت پوشش کامل بیمه خدمات درمانی قرار داده است. این سازمان در کنار واحدهای HSE نقش تعیین کننده ای در سلامت و ایمنی شغلی کارکنان ایفا می کنند، اما هیچ ساختار و سیستم اطلاعاتی منحصر به فردی برای پیشگیری و مراقبت از سرطان شغلی وجود ندارد. از طرفی اهمیت بیماری سرطان، بار منفی روانی آن و هزینه های بالایی که برای درمان مبتلایان صرف می شود، از نظر وزارت نفت بسیار مهم تلقی می شود. هدف از این مطالعه بررسی ساختار و شناخت چارچوب سیستمی برای مراقبت در برابر سرطان شغلی در کارکنان صنعت نفت ایران می باشد. به دلیل وجود پیچیدگی های پویای مسئله (ماهیت چند عاملی سرطان، تأثیر همزمان عوامل و تأخیر زمان مواجهه تا بروز بیماری) و نیز پیچیدگی های رفتاری آن (وجود ذینفعان و نقش آفرینان متعدد) برای مطالعه وضع موجود از روش شناسی سیستم های نرم استفاده شده است. در این راستا تصویر غنی وضع موجود، تحلیل کاتوو (CATWOE) و تعریف ریشه ای با توافق و تأیید مالک مسئله و از راه برگزاری جلسه های متعدد با ذینفعان آن- گاهی اوقات با دیدگاه ها و منافع متعارض-حاصل شده است که نشان می دهد سیستم مراقبت با لحاظ کردن شرایط دنیای واقعی چگونه باید باشد. نتایج نشان می دهد که برای بهبود وضعیت مسئله باید در سیستم های اطلاعاتی نقش آفرینان (بهداشت حرفه ای و سلامت کار از یک سو و بیمارستان ها و سازمان بازنشستگی از سوی دیگر) تغییراتی با تأکید بر شناسایی و تحلیل عوامل سرطانزا و جمع آوری اطلاعات بیماران مبتلا اعمال کرد.
کاربرد روش شناسی سیستم های نرم در ساختاردهی به مسأله تأمین مالی از طریق بازار سرمایه ایران، مورد مطالعه: بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بازار سرمایه پلی است که پس انداز واحدهای اقتصادی دارای مازاد منابع را به واحدهای سرمایه گذاری انتقال می دهد که به آن نیازمندند. استفاده از بازار سرمایه برای تأمین مالی مخارج دولت نیز از جمله متداول ترین شکل مبادلات مالی است. بر این اساس بازار سرمایه یکی از نقش آفرینان اصلی تأمین مالی در اقتصاد هر کشور محسوب می شود. بازار سرمایه ایران نیز در سال 1384 روند توسعه خود را با سرعت قابل ملاحظه ای آغاز نمود و در یک دهه گذشته انواع نهادهای مالی در فرایند تأمین مالی از طریق بازار مذکور شکل گرفته اند که به دلیل نوپا بودن این بازار در ایران، روابط بین اجزاء متنوع و پراکنده آن در قالب یک مدل منسجم طراحی و تدوین نگردیده است. هدف از این مطالعه بررسی ساختار و شناخت ابعاد فرایندهای خدمات تأمین مالی از طریق بازار سرمایه ایران است که به دلیل وجود پیچیدگی های پویای مسأله (ذینفعان و نقش آفرینان متعدد، ابعاد متنوع و چندگانه خدمات و منافع متناقض ذینفعان)، از روش شناسی سیستم های نرم در مطالعه وضع موجود استفاده شده است. بر این اساس ضمن انجام تحلیل های سه گانه جریان تحلیل فرهنگی و ترسیم تصویر غنی وضع موجود، تحلیل کاتوو و تعریف ریشه ای از طریق برگزاری جلسات متعدد با ذینفعان دارای دیدگاه ها و منافع متعارض استخراج شده که نشان می دهد فرایند تأمین مالی با لحاظ نمودن شرایط دنیای واقعی چگونه باید باشد. نتایج نشان می دهد که برای بهبود وضعیت مسأله باید در فرایندهای خدماتی تأمین مالی تغییراتی با تأکید بر شناسایی و تحلیل عوامل جذابیت بازار، نهاداهی نظارتی و وضعیت قوانین و مقررات اعمال نمود.
طراحی مدلی برای بودجه ریزی بر مبنای عملکرد با استفتده از ترکیب روش شناسی سیستم های نرم و نگاشت شناختی فازی و تاپسیس سلسله مراتبی فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بودجه ریزی بر مبنای عملکرد یکی از کلیدی ترین عوامل کارایی در سازمان های امروزی است. از نظر اقتصادی فلسفه وجودی بودجه ناشی از وجود نوعی تناقض کلی است که در هر جامعه ای وجود دارد و به طور کامل علم اقتصاد را پدید آورده است.عدم شناخت و ساختاردهی مسأله بودجه یکی از مشکلات عملیاتی شدن بودجه ریزی بر مبنای عملکرد در سازمان ها از دید صاحبان نظر است؛ بنابراین در این تحقیق بر آن شدیم تا از روش شناسیسیستم های نرم برای رویارویی با مسائل بودجه ریزی استفاده شود که دارای اجزای اجتماعی، سیاسی و انسانی است. در این متدولوژی مشکل جزئی از یک سیستم و نه یک مشکل منفرد بررسی می شود. پس از ساختاردهی به مسأله و شناسایی ترجیحات خبرگان با استفاده از مدل سلسله مراتبی فازی خوشه ای پیشنهاد شده به شبیه سازی اوزان شاخص ها و الویت بندی استان های کشور با تاپسیس فازی پرداخته شد. با ترکیب این دو رویکرد برنامه های سازمان تأمین اجتماعی در سه زمینه بیمه، درمان و سرمایه گذاری الویت بندی شدند. نتایج خلاء ایجادشده را روشن و مسیر را برای تخصیص بودجه به استان های کشور هموار ساخت.
روش شناسی پویایی سیستم های نرم: یک رویکرد سیستمی ترکیبی در پژوهش های کارآفرینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش شناسی علوم انسانی سال ۲۶ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۱۰۴
29 - 46
کارآفرینی یک پدیده پیچیده و چندسطحی است و بر مبنای رئالیسم انتقادی، پدیده های پیچیده ای مانند کارآفرینی، در سیستم های باز رخ داده و در سطوح مختلفی از واقعیت عمل می کنند. برای مطالعه و بررسی دقیق چنین پدیده ای، استفاده از روش شناسی متناسب با آن ضروری است. محور کارآفرینی، ایجاد کسب وکار مخاطره آمیز جدید است که می تواند به عنوان فرایندی پویا، در قالب یک سیستم باز تعریف شود؛ این پدیده از تعامل عناصر فردی، سازمانی و محیطی شکل گرفته و عوامل مختلفی بر آن تأثیرگذارند.هدف این تحقیق، معرفی و ارائه یک روش شناسی سیستمی ترکیبی برای پژوهش های کارآفرینی و به ویژه مطالعات مربوط به ایجاد کسب وکار مخاطره آمیز جدید است که با مطالعه مروری روایتی روش شناسی های سیستمی در زمینه کسب وکار، انجام شده است.ازآنجایی که کارآفرینی، هم شامل جنبه های ذهنی است و هم جنبه های قابل مشاهده و اندازه گیری را دربرمی گیرد، ازاین رو برای انجام پژوهش درباره آن، نمی توان تنها از تفکر سیستمی نرم و روش شناسی سیستم های نرم استفاده کرد و یا اینکه فقط تفکر سیستمی سخت و پویایی شناسی سیستم را به کار گرفت. بنابراین، در پژوهش های کارآفرینی می توان برای مدل سازی فرایند کارآفرینی در قالب سیستمی پویا، از روش شناسی پویایی سیستم های نرم استفاده نمود که از ترکیب روش شناسی سیستم های نرم و پویایی شناسی سیستم در دهه های اخیر توسعه یافته است.
طراحی الگوی توسعه شبکه های دانش در هاب های پژوهش و فناوری صنعت نفت با بکارگیری رویکرد تفکر نرم و مدل نگاشت شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شبکه دانش یکی از راهکارهای نوین مدیریت دانش محسوب می شود که منطق ایجاد آن، ایجاد اثرات هم افزایی از طریق ترکیب موثر منابع انسانی دانشکار و پایگاه های دانشی شرکتهای هم پیمان است. امروزه مواجهه با مسائلی که دارای پیچیدگی های ساختاری بوده و ذینفعان مختلف با دیدگاه های متفاوتی نسبت به آن دارند، موجب افزایش بکارگیری سیستم های نرم خصوصاً در حل مسائل مدیریتی گشته است. از سوی دیگر بدلیل محدودیت های موجود در این روش شناسی و به منظور ارتقاء کیفیت در یک پژوهش کیفی، انگیزه ای برای بهره گیری از ابزار نگاشت شناختی ایجاد نموده است. در این تحقیق با بهره گیری ترکیبی از نگاشت شناختی و روش شناسی سیستم های نرم، ابعاد و عوامل تشکیل دهنده مسأله تحقیق مورد بررسی قرار گرفته و با بهره گیری از تکنیک های موجود در این مدل ترکیبی، امکان ترکیب نظرات خبرگان مختلف و حصول اجماع نظر میان نگرش های مختلف و تشکیل نقشه شناختی گروهی فراهم شده است. نتایج تحقیق حاضر نشان داده است که الگوی توسعه شبکه های دانش در هاب های پژوهشی صنعت نفت دارای ابعاد سه بعدی شامل ساختار شبکه دانش، محتوای شبکه دانش و زمینه شبکه دانش می باشد .
طراحی چارچوب مفهومی زنجیره تأمین خدمات تبلیغ دین با رویکرد روش شناسی سیستم های نرم(مقاله پژوهشی حوزه)
امروزه خدمات فرهنگی به عنوان یکی از مهم ترین پیشران های اقتصادی و اجتماعی مطمح نظر بسیاری از حکومت ها قرار گرفته و بهبود مستمر اداره این خدمات در میدان سرشار از تغییر و تحول هزاره سوم اهمیت ویژه ای پیدا کرده است. در انقلاب اسلامی به عنوان یک انقلاب فرهنگی خدمات درخشندگی ویژه ای داشته و تدبیر در راستای ارتقای کیفی آنها از اولویت های اصلی سیاستگذاران است. بهبود نظام اداره خدمات فرهنگی در سطح کلان، مستلزم سازماندهی نقش آفرینان کلان این عرصه است. تعدد نقش آفرینان عرصه خدمات فرهنگی و عدم سازماندهی مناسب آنها، از مهم ترین مسائل این عرصه است که کاهش بهره وری را رقم زده است. هدف از این مطالعه عارضه یابی ساختار فعلی نظام اداره خدمات فرهنگی و بازطراحی این نظام از منظر مدیریت زنجیره تأمین خدمات است. روش گردآوری داده تحلیل مضمون است که براساس مطالعه اسناد قانونی درون سازمانی و برون سازمانی حوزه خدمات فرهنگی تبلیغ دین و مصاحبه نیمه ساختاریافته با 27 تن از خبرگان و متخصصان حوزه مدیریت فرهنگی، مدیریت زنجیره تأمین و مسئولان کلان اداره تبلیغ دین که از روش گلوله برفی انتخاب شدند، 13 عارضه اصلی نظام اداره خدمات فرهنگی و راه حل های این عارضه ها شناسایی شد. روش تحلیل داده ها به دلیل وجود پیچیدگی های پویای مسأله و نیز پیچیدگی های رفتاری آن روش شناسی سیستم های نرم است که با بهره گیری از آن روابط بین راه حل ها برقرار و مدل نهایی نظام اداره خدمات فرهنگی در قالب نظام مدیریت زنجیره تأمین خدمات ترسیم شد. این مدل نمایانگر موجودیت های اداره کننده خدمات فرهنگی، خروجی هر یک از این موجودیت ها، روابط بین آن ها و نقش هر یک از موجودیت ها است.
الگوی سیستم های نرم مدیریت به منظور پیشگیری از قاچاق کالا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش انتظامی سال بیست و سوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۹۳)
149 - 174
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: افزایش قاچاق در جامعه سبب آسیب های فراوانی به اقتصاد شده است. نیروی انتظامی از مهم ترین ارگان های جامعه است که در راستای حفظ امنیت و تعالی جامعه گام برمی دارد. با توجه به اهمیت پیشگیری از قاچاق، پژوهش حاضر به ارائه چارچوب مدیریت سیستم های نرم برای پیشگیری از قاچاق کالا پرداخته است. روش: پژوهش حاضر از حیث هدف، کاربردی و با رویکرد توصیفی - تحلیلی است که با دریافت نظرات ۱۵ نفر از خبرگان دانشگاهی و انتظامی با ابزار مصاحبه انجام شده و تحلیل یافته ها بر مبنای «روش شناسی سیستم های نرم» صورت گرفته است. یافته ها: پژوهش حاضر ضمن شناخت و معرفی مسئله قاچاق کالا به عنوان مسئله مهم موجود درون جامعه، با اتکا به روش شناسی موصوف، با تعیین تعاریف ریشه ای، تدوین مدل مفهومی، مقایسه دنیای واقعی با دنیای مفهومی و تعیین راهکارها به تدوین چارچوب مدیریت با رویکرد روش شناسی سیستم های نرم برای مقابله با مسائل موجود پرداخته است. نتیجه گیری: استفاده از روش شناسی سیستم های نرم موجب ارائه چارچوبی جامع در راستای مدیریت پیشگیری از قاچاق کالا در نیروی انتظامی گردید و بر اساس آن مفهومی نو از جهان بینی، مشتریان، فرآیندها، مالکان و محدودیت ها ارائه شد. این مدل شامل مؤلفه هایی در دنیای مفهومی و دنیای واقعی است. مؤلفه های دنیای مفهومی عبارت است از: شناسایی مبادی ورودی و خروجی قاچاق - تدوین قوانین مستحکم و قوی - تقویت تجهیزات ورودی - نیروی انسانی متعهد - تقویت فرهنگ و اعتقادات مردم و کارکنان - شناسایی جاذبه های مالی - عدالت اقتصادی - مدیریت نرم - کنترل قاچاق. این مؤلفه ها در دنیای واقعی نیز بررسی و با یک پایش و ارزیابی و مقایسه، مدل نهایی ارائه شد.
شناسایی عوامل کلیدی در مدل تحلیل پوششی داده ها (DEA) برای ارزیابی عملکرد گروه های آموزشی با استفاده از روش شناسی سیستم های نرم (SSM)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت صنعتی دوره ۴ بهار و تابستان ۱۳۹۱ شماره ۱ (پیاپی ۸)
129 - 146
حوزه های تخصصی:
ارزیابی عملکرد سازمان ها و زیر مجموعه های آن به منظور دستیابی به بهره وری بالاتر و رشد و بالندگی سازمان یک ضرورت غیر قابل انکار است. در دنیای رقابت پذیر عصر بیست و یکم دانشگاه ها، مؤسسه های آموزش عالی و واحدهای تابعه آن یکی از مهم ترین سازمان ها ی خدماتی هر جامعه شمرده می شوند که می توانند نقش مهمی را در رشد و توسعه یافتگی جوامع ایفا کنند، مسلماً ارزیابی عملکرد نظام آموزش عالی مستلزم وجود یک مدل مناسب ارزیابی عملکرد است تا بتواند تصویر روشنی از میزان کارایی و عملکرد آن ارائه کند. مدل تحلیل پوششی داده ها یکی از شناخته شده ترین روش های اندازه گیری کارایی سازمان ها بخصوص سازمان ها ی خدماتی است اما تعریف ورودی ها و خروجی های مدل با توجه به اختلاف نظر بین ذینفعان کلیدی و انتخاب یک مدل مورد توافق در سازمان کار آسانی نیست. لذا در این تحقیق با استفاده از هفت مرحله روش شناسی سیستم های نرم پیتر چکلند شاخص های مناسب برای ارزیابی عملکرد گروه های آموزشی (گروه های آموزشی به عنوان یک زیرنظام از آموزش عالی می توانند نقش مهمی را در بهبود کیفیت نظام آموزش عالی ایفا کنند). دانشکده مدیریت دانشگاه تهران شناسایی شد و سپس اهمیت نسبی شاخص های مناسب برای ورودی ها و خروجی های مدل تحلیل پوششی داده ها با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی مشخص شد.
شناسایی موانع و راهکارهای بهبود سیستم کارآفرینی زنان با استفاده از رویکردهای تحقیق در عملیات سخت و نرم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت صنعتی دوره ۹ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
609 - 632
حوزه های تخصصی:
امروزه زنان در زمینه کسب وکار نقش مهمی دارند و کارآفرینی در رشد اقتصادی کشورها سهم بسزایی دارد. در ایران نهاد یا سازمان دولتی مختص کارآفرینی و کارآفرینان وجود ندارد و فقط در برخی از وزارتخانه ها و نهادهای دولتی، حمایت های محدودی از خوداشتغالی می شود. این حمایت ها عمومی است و زنان نیز همچون مردان در حد امکان از آن بهره مند می شوند و برای زنان کارآفرین برنامه ویژه ای وجود ندارد. علاوه بر این مشکلات زیادی وجود دارد که مانع پیشرفت کارآفرینی زنان می شود. هدف از این تحقیق شناسایی موانع توسعه کارآفرینی زنان در ایران با رویکرد کل نگر و در نظر گرفتن جهان بینی کلیه افراد درگیر در این سیستم، رسم شبکه موانع کارآفرینی و تعیین کلیدی ترین عوامل در ارتباط با سایر موانع است. در این رابطه از روش شناسی سیستم های نرم برای شناسایی ذی نفعان سیستم و موانع توسعه کارآفرینی زنان و از رویکرد تحلیل شبکه های اجتماعی، برای ترسیم شبکه روابط میان این موانع و مشخص کردن کلیدی ترین موانع استفاده شده است. در نهایت مدل مفهومی راهکارهای سیستمی برای بهبود وضعیت سیستم ارائه شده است.
معماری الگوی شناسایی استعدادهای برتر در بنیاد ملی نخبگان: روش شناسی الگوریتم ترکیبی SSM و CM(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت صنعتی دوره ۱۰ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
387 - 406
حوزه های تخصصی:
هدف: با آغاز اقتصاد دانش محور، استعدادها سرمایه راهبردی برای کسب مزیت رقابتی پایدار و معیاری برای رشد و بالندگی در سطوح مختلف سازمانی و اجتماعی شناخته شده اند. از این رو در سالیان اخیر مقوله معماری مدیریت استعداد، بر کشف و شناسایی استعدادهای برتر در حوزه های مختلف تأکید داشته است. بر این اساس پژوهش حاضر با هدف ارائه الگویی مطلوب برای شناسایی استعدادهای برتر در بنیاد ملی نخبگان انجام شده است.روش: این پژوهش مبتنی بر مطالعه ای توصیفی اکتشافی و با رویکردی توسعه ای کاربردی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل نخبگان علمی کشور و همچنین مدیران ارشد بنیاد ملی نخبگان است. نمونه آماری به روش هدفمند قضاوتی به تعداد 25 نفر انتخاب شده اند. ابزار گردآوری داده ها شامل مطالعات کتابخانه ای و مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان بوده است. همچنین تجزیه و تحلیل داده ها با رویکرد کیفی و مبتنی بر الگوریتم ترکیبی روش شناسی سیستم های نرم و نگاشت شناختی انجام شده است.یافته ها: یافته های این پژوهش منتج به ارائه الگویی برای شناسایی استعدادهای برتر در بنیاد ملی نخبگان شده که شامل دو روش کلی نخبه گزینی فعالانه و منفعلانه است.نتیجه گیری: نتایج نشان داد که نخبه گزینی فعالانه دربرگیرنده دو روش معرفی گرایانه و جست وجوگرایانه و نخبه گزینی منفعلانه شامل دو روش گزینشی و خوداظهارانه است.
کاربرد روش شناسی سیستم های نرم در ساختاردهی به مسئله خط مشی گذاری بانکداری الکترونیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت صنعتی دوره ۱۱ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
653 - 674
حوزه های تخصصی:
هدف: با توجه به عجین بودن صنعت بانکداری با فناوری های نوین اطلاعاتی و ارتباطی، تحول های گسترده ای برای این صنعت و بازیگران آن انتظار می رود و به طور خاص، آینده مبهم و پیچیده ای برای صنعت بانکداری الکترونیک پیش بینی می شود. بررسی پژوهش های موجود در حوزه خط مشی گذاری در بانکداری الکترونیک، گویای این است که هیج نوع مدل خط مشی گذاری وجود ندارد که قادر باشد ضمن رصدکردن عدم قطعیت های پیش رو، برای حفظ جایگاه آتی این صنعت برنامه بلندمدتی تدوین کند. هدف این پژوهش، ارائه مدلی برای خط مشی گذاری بانکداری الکترونیک در شرایط عدم قطعیت است. روش: بدین منظور با استفاده از روش شناسی سیستم های نرم، مسئله خط مشی گذاری در بانکداری الکترونیک در ایران ساختاردهی شده است. روش شناسی به کار گرفته شده، متدولوژی تجویزی است. در خروجی های این پژوهش، عدم قطعیت های مدنظر در خط مشی گذاری لحاظ شده است. یافته ها: خروجی حاصل شده، نوعی مدل مفهومی دوحلقه ای است که حلقه اصلی آن پنج مرحله اکوسیستم، شامل تعریف مسئله، اکوسیستم ارائه سناریو، کنترل قبل از عمل، اکوسیستم جاری سازی و کنترل بعد از عمل را دربرمی گیرد و حلقه پیرامونی آن، برای انجام کنترل های لازم روی مراحل اشاره شده در حلقه اصلی طراحی شده است. نتیجه گیری: برای ساختاردهی به موضوع خط مشی گذاری بانکداری الکترونیک، نحوه به کارگیری مدل توسعه یافته در این پژوهش و نقش ها و مسئولیت های هر یک از بازیگران اصلی این حوزه، یعنی بانک مرکزی و سایر بانک های کشور، وزارت امور اقتصادی و دارایی، شرکت های تولیدکننده نرم افزار و شرکت های خدماتی پرداخت، مشخص شده است.
مواجهه با چالش های اخلاقی در علم شهروندان با رویکرد روش شناسی سیستم های نرم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت دولتی ایران دوره چهارم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
91 - 116
حوزه های تخصصی:
علم شهروندان به مشارکت مردم با دانشمندان، پژوهشگران و سیاستگذاران به منظور ارائه راه حل برای مشکلات موجود در جامعه اشاره دارد و اجرای موفّق آن مستلزم همکاری عامه مردم در پروژه است. مشارکت گروه بزرگی از افراد با پیشینه های مختلف و منافع گوناگون زمینه ساز بروز مشکلات اخلاقی خواهد شد. هدف این مطالعه شناسایی چالش های اخلاقی در رویکرد مشارکتی علم شهروندان با توجه به مجریان، بازیگران و ذی نفعان مختلف و ارائه راهکار برای آن ها است. در این راستا، ابتدا با مطالعه ادبیات موجود در زمینه اخلاق در علم شهروندان و جمع سپاری، مباحث اخلاقی که باید به آن ها توجه شود، شناسایی شده است. سپس با استفاده از رویکرد روش شناسی سیستم های نرم ساختاردهی مسئله را بررسی کرده و تحلیل هایی مبتنی بر شرایط و وضعیت مسئله ارائه شده است. جامعه آماری تحقیق یازده نفر، شامل چهار خبره دانشگاهی با پیشینه مطالعاتی در زمینه پروژه های مشارکتی و چهار خبره با تجربه اجرایی و همچنین سه حقوقدان بوده است. یافته های این پژوهش مبتنی بر تفسیر پژوهشگر از مصاحبه با خبرگان بوده است. طبق نتایج به دست آمده برای غلبه بر چالش ها نیاز به تغییراتی در نظام اخلاقی پروژه های مشارکتی علم شهروندان وجود دارد. این تغییرات عبارتند از: جزئی نگری در وضع و اجرای قوانین، تقویت زیرساخت ها، نظارت مستقیم و مداوم بر فرایند اجرا، فراهم سازی شرایط مشارکت برای همه داوطلبان، جبران خدمات متناسب با تلاش و مهارت مشارکت کنندگان، آموزش داوطلبان، شفاف سازی فرایند و تعامل با مشارکت کنندگان، تعیین استانداردها و اشتراک گذاری اطلاعات مجاز با جامعه در زمان مناسب.
ارائه الگوی مبارزه با قاچاق انسان با استفاده از رویکرد سیستم نرم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
63 - 86
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف : قاچاق انسان یکی از سهمگین ترین و خطرناک ترین جنایاتی است که بشر در طول تاریخ بر هم نوع خود روا می دارد، در حقیقت رفتاری مخالف کرامت انسانی بوده و ارتکاب آن نقض حقوق بشر است. هدف پژوهش حاضر، ارائه الگوی مبارزه با قاچاق انسان با استفاده از رویکرد سیستم نرم است. روش : پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی، از حیث ماهیت، توصیفی - تحلیلی است و از نظر روش، کیفی است. مشارکت کنندگان حاضر در پژوهش شامل خبرگان دانشگاهی هستند که با توجه به اصل کفایت نظری و نمونه گیری هدفمند، چهارده نفر به عنوان اعضای نمونه انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختاریافته بود که روایی و پایایی آن با استفاده از ضریب CVR و کاپای کوهن مورد تأیید قرار گرفت. از طرفی برای تحلیل داده های به دست آمده از رویکرد سیستم نرم بهره گرفته شده است. یافته ها : یافته ها حکایت از آن دارد که با استفاده از رویکرد سیستم نرم، ضمن ارائه تعاریف ریشه ای از پدیده قاچاق انسان، الگوی مفهومی آن نیز تشریح شد. همچنین نتایج نشان می دهد که «تجدیدنظر و بازنگری در قوانین و مقررات، هوشمندسازی پلیس، نهادها و سازمان های ذی ربط» جزو راهبردهای مهم در مبارزه با قاچاق انسان است. نتیجه گیری : قاچاق انسان یکی از خطرناک ترین جنایاتی است که بشر بر هم نوع خود روا می دارد؛ بنابراین، ریشه یابی آن، تدوین الگوی مناسب و همچنین ارائه راهکارهای مطلوب می تواند گامی مهم و مؤثر درزمینه کاهش این معضل اجتماعی باشد.
طراحی مفهومی سیستم مدیریت دانش 2.0 با رویکرد روش شناسی سیستم های نرم (SSM)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: با پیدایش رویکردهای نوین در مدیریت دانش، ضرورت بکارگیری ابزارهای نوین در مدیریت دانش سازمان ها به روشنی احساس می شود. هدف اصلی پژوهش حاضر، طراحی الگوی مفهومی سیستم مدیریت دانش 2/0 در سازمان حج و زیارت با استفاده از روش شناسی سیستم های نرم است. طرح پژوهش/ روش شناسی/ رویکرد: نوع پژوهش اکتشافی و روش گردآوری اطلاعات، مطالعات میدانی، مصاحبه، پرسشنامه های تشریحی و تحلیلی است که برای اجرای مراحل هفت گانه روش شناسی سیستم های نرم گردآوری شده است. جامعه آماری مدیران و کارشناسان ارشد معاونت های سازمان حج و زیارت هستند که با ساختار سازمان و موضوع مدیریت دانش و فناوری های اطلاعاتی آشنایی کامل دارند. یافته ها: بر اساس یافته های پژوهش مولفه های اصلی سیستم مدیریت دانش2/0 شامل همکاری، تشریک مساعی، پیوند، گفتگو، آموزش، مشوق های انگیزشی، ثبات مدیریتی، قطعیت سیستم و تشویق و تنبیه است. از میان مولفه های نه گانه، مهم ترین مولفه در سازمان همکاری است که باید در میان کارکنان و همه بخش های سازمان گسترش یابد. لازمه گسترش همکاری، حمایت مدیریت ارشد از نگرش همکارانه در سازمان است. پیشنهادهای اجرایی: گسترش فعالیت مشارکتی و ترویج حس اتمسفری در سازمان، به طوری که کارکنان سازمان را از خود بدانند و دریابند که نظرشان در پیشرفت سازمان اثرگذار است. همچنین، ایجاد کردن توازن میان مباحث مادی، هم فکری و هم اندیشی در سازمان.
ترکیب روش شناسی سیستم های نرم در دو سطح به منظور بهبود سیستم ارتقای شغلی کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت صنعتی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۶
1 - 34
حوزه های تخصصی:
رویکردهای نرم تحقیق در عملیات متاثر از پارادایم تفسیری در مسائلی که شامل ذینفعان متعدد با دیدگاه های متفاوت و تضاد منافع می باشند از توانمندی بالایی برای ساختاردهی و به دنبال آن بهبود مسائل برخوردار هستند. این روش ها با تعریف مسئله و مدلسازی مشارکتی به ساختاردهی و بهبود شرایط آشفته اقدام می کنند. در این مطالعه روش شناسی سیستم های نرم به عنوان یکی از معروف ترین روش های تحقیق در عملیات نرم در دو سطح مورد استفاده قرار گرفته است. در ابتدا با استفاده روش شناسی سیستم های نرم فرایندمحور، فرایند دخالت در سیستم ارتقاء شغلی کارکنان یک شرکت فعال در حوزه نفت و گاز طراحی شده است. در ادامه به کمک روش سیستم های نرم محتوامحور نارضایتی کارکنان از این سیستم بر اساس جها ن بینی های متنوع مدیران وکارمندان بررسی شده است. در این مرحله شرایط به منظور بیان آزادانه دیدگاه های افراد در سطوح قدرت متفاوت سازمان فراهم شده است. سپس تعاریف بنیادین و مدل های مربوطه در قالب مدل ایده آل نهایی جمع بندی شده است. در پایان با ایجاد فهم مشترک اقدام توافقی از طریق مذاکره برای کاهش میزان نارضایتی کارکنان از سیستم ارتقاء شغلی پیشنهاد شده است.
شناسایی مسائل پیش روی توسعه سیستم پایش از راه دور بیماران و ارائه راهکار از دیدگاه کاربران: کاربرد روش شناسی سیستم های نرم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت صنعتی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۴
9 - 33
حوزه های تخصصی:
مقدمه و اهداف: به طورکلی سیستم های سلامت از راه دور و به تبع آن سیستم پایش از راه دور بیماران از زمان معرفی تاکنون همواره با مشکلاتی در خصوص پذیرش این سیستم ها از طرف کاربران مواجه بوده اند. تعدد و تعارض در دیدگاه ها، نیازمندی ها و نگرانی های کاربران نسبت به تغییر در نحوه ارائه خدمات سلامت، طراحی این سیستم ها را با وضعیتی پیچیده روبه رو می کند که می توان آن را به عنوان مسئله نرم تعریف کرد. در این شرایط طراحی این سیستم ها نیازمند رویکردی برای درک مسائل و پیچیدگی ها و دستیابی به راه حلی مطلوب و ممکن با توجه به شرایط اجتماعی و فرهنگی محیط اجرا است. هدف این پژوهش استفاده از چارچوب تغییریافته روش شناسی سیستم های نرم به عنوان یک روش ساختاریافته برای مقابله با مسائل نرم در مواجهه با پیچیدگی های طراحی و پیاده سازی سیستم پایش از راه دور بیماران از دیدگاه عوامل انسانی است. روش ها: در این پژوهش یک رویکرد ترکیبی شامل روش شناسی سیستم های نرم برای شناسایی مسائل، تعریف نیازمندی ها و اقدامات به همراه چارچوب NASSS به عنوان یک لنز نظری برای هدایت تفکر شرکت کنندگان معرفی شده است که از این رویکرد در توسعه سیستم پایش از راه دور بیماران با تمرکز بر پذیرش سیستم استفاده شده است. در این مطالعه اقداماتی شامل انجام مصاحبه، ترسیم تصویر غنی، تحلیل محتوای دیدگاه ها و شناسایی مسائل در فاز یافتن و تعریف ریشه ای، تحلیل CATWOE و ارائه مدل های مفهومی در فاز مدل سازی انجام شد. در ادامه در فازهای مباحثه و تعریف بر اساس دو مدل مفهومی از دیدگاه پزشکان و بیماران، اقدامات مطلوب و ممکن تعریف شدند.یافته ها: در پژوهش حاضر، مصاحبه هایی نیمه ساختاریافته بر اساس حوزه های چارچوب NASSS با 15 نفر از پزشکان و 13 نفر از بیماران به صورت انفرادی و در گروه های دو و سه نفره به عنوان کاربر نهایی سیستم پایش از راه دور بیماران صورت گرفت. در ادامه نتایج مصاحبه ها تحلیل شد و دیدگاه های شرکت کنندگان در چهار مسئله نیازمندی های فرایند پایش از راه دور، اعتماد به سیستم، مقرون به صرفه بودن آن و اجرای سیستم پایش از راه دور در ساختار و رویه های جاری بیمارستان دسته بندی شد؛ سپس در فاز مدل سازی برای درک بهتر مسائل از دیدگاه شرکت کنندگان در فرایند مصاحبه، تعاریف ریشه ای از طریق فرمول PQR ایجاد و با استفاده از تحلیل CATWOE غنی شده و مدل های مفهومی از مسائل بر اساس دیدگاه بیماران و پزشکان ارائه شد. در پایان پس از انجام فازهای مباحثه و تعریف، اقدامات مطلوب و ممکن برای توسعه سیستم پایش از راه دور بیماران به عنوان پاسخ به هر یک از نگرانی ها و نیازمندی های شرکت کنندگان در پژوهش، بر اساس ماهیت اقدامات در چهار بُعد ویژگی های موردانتظار از سیستم، فرایندهای اجرایی، قوانین و دستورالعمل های موردنیاز و همچنین سیاست گذاری های موردنیاز تعریف شد. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که روش شناسی سیستم های نرم با درک دیدگاه های عوامل انسانی و شناسایی و مفهوم سازی مسائل و پیچیدگی های جنبه های مختلف سیستم پایش از راه دور بیماران و تعریف اقدامات مرتبط موردتوافق می تواند به توسعه دهندگان سیستم، مجریان و سیاست گذاران نظام سلامت در شناخت نیازمندی ها و فرایندهای موردتوافق کاربران بالقوه سیستم پیش از طراحی و پیاده سازی آن کمک شایانی کند و موجب کاهش مقاومت و افزایش پایبندی در کاربران شود.
طراحی مدلی برای انتخاب و پایش استراتژی همکاری با تأمین کننده با استفاده از پایش پروفایلی فازی هزینه های پیش بینی نشده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت صنعتی سال ۲۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۳
99 - 142
حوزه های تخصصی:
تحولات علمی و فناوری، به ویژه در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات، باعث تغییرات چشمگیری در زندگی روزمره انسان ها شده و دورکاری به عنوان یک رویکرد نوین در مدیریت کارها و انجام فعالیت ها، به خصوص در شرایط ایجاد شده توسط پاندمی کرونا، مورد ترویج قرار گرفته است. با توجه به نیاز روزافزون بوجود آمده از جنبه های تکنولوژیک و بحران های فراگیر، این مطالعه مفهوم دورکاری را در چارچوبی که شامل دوره ی کرونا و انقلاب صنعتی پنجم است، مورد بررسی قرار می دهد و نیاز به توجه علمی جامع و روش های نوآورانه را تأکید می کند. برای رفع این چالش ها، این تحقیق با بکارگیری رویکرد متدولوژی سیستم های نرم یک مدل سیستمی ارائه می دهد که دیدگاه ها و محدودیت های مختلف ذینفعان را در نظر می گیرد و هدف آن افزایش اجرای کار از راه دور است. با استفاده از روش های سیستمی و تحلیل داده های کیفی، این مطالعه به روشی انعطاف پذیر و سیستمی به توسعه مدل می پردازد. علاوه بر این، نقش فناوری، فرهنگ سازمانی و استراتژی های مدیریت در کاهش انزوای اجتماعی و افزایش کارایی کار از راه دور را برجسته می کند. یافته ها بر جنبه پویای اکوسیستم کار از راه دور تأکید می کنند و اهمیت راهکارهای چندجانبه برای موفقیت سازمانی در دوران انقلاب صنعتی پنجم را تأکید می کنند.