مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
مطالعه پدیدارشناسی
حوزه های تخصصی:
خیانت زناشویی همسر آثار روانی- معنوی مختلفی دارد که به طور یکسان توسط همه افراد قربانی، تجربه و ادراک نمی شود و واکنش های معنوی آنها می تواند منفی و یا مثبت باشد. هدف ازانجام پژوهش حاضر، شناسایی واکنش های معنوی و دینی زنان قربانی خیانت زناشویی است که به روش پدیدارشناسی انجام شد. نمونه مورد مطالعه شامل زنان قربانی خیانت زناشویی ساکن شهر تهران، بخش شمیرانات به تعداد هجده نفر بود به روش نمونه گیری هدفمند از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته تا مرحله اشباع انتخاب شدند. یافته های پژوهش به روش تحلیل موضوعی (تماتیک) تحلیل شد که منجر به تولید دو مضمون اصلی، هشت مضمون فرعی و 21 مفهوم اولیه در این موضوع گردید. مطابق نتایج به دست آمده، طبقات اصلی و زیر طبقات واکنش های معنوی عبارت بود از: رویش معنوی با مضمون های فرعی استمداد به باورهای دینی، دلبستگی به خدا، توکل و حلم ؛ و گسستگی معنوی با مضمون های فرعی گسستگی عواطف دینی، گسستگی باورهای دینی، گسستگی رفتارهای دینی و گمگشتگی. این نتایج را می توان بر اساس نظریه جهت گیری مذهبی درونی- بیرونی و نظریه مقابله ها تفسیر و تبیین نمود. این یافته ها که برگرفته از یک پژوهش کیفی بومی است، می تواند در تشخیص دقیق تر و تدوین بسته های مداخله ای برای بهبود سلامت روان و سلامت معنوی قربانیان خیانت زناشویی نقش اساسی داشته باشد.
تبیین واکنشهای عاطفی دختران با نشانگان شکست عشقی؛ مطالعه ای کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نشانگان شکست عشقی، مجموعه علائمی است که پس از پایان یافتن یک رابطه عاطفی در افراد به وجود می آیند و عملکرد فرد را در حوزه های مختلف مورد تأثیر منفی خود قرار می دهد. این پژوهش با هدف توصیف و تبیین واکنشهای عاطفی دختران با نشانگان شکست عشق انجام شد. روش پژوهش کیفی و از نوع کیفی و پدیدارشناسی بود. جامعه پژوهش را تمام دختران دانشجوی خوابگاهی دانشگاه تهران تشکیل دادند که در سال 1397 تجربه شکست عشقی داشتند. با استفاده از نمونه گیری هدفمند، دختران ساکن یکی از خوابگاه های دانشجویی دانشگاه تهران انتخاب شدند. نمونه گیری تا رسیدن به اشباع داده ها ادامه یافت و در نهایت 14 نفر انتخاب شدند و از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته مورد مطالعه قرار گرفتند. تحلیل داده ها از طریق روش کلایزی انجام شد. تحلیل مصاحبه ها به تولید دو مضمون اصلی، 15 مضمون فرعی و 49 مفهوم اولیه منجر شد. مضمون اصلی نخست «واکنشهای عاطفی سازگارانه» بود که مضمونهای فرعی "احساس ارزشمندی، احساس رضایت و تنظیم عواطف" را در بر می گرفت. مضمون اصلی دوم «واکنشهای عاطفی ناسازگارانه» بود که مضمونهای فرعی "احساس شکست، احساس بی ارزشی، احساس سردرگمی هیجانی، احساس ترس، احساس کمبود و سوگ، احساس آسیب پذیری، افسردگی، احساس خشم، احساس حسادت، احساس ملالت، بی اشتیاقی و دلزدگی و تنفر" بود. نتایج پژوهش نشان داد که تجربه شکست عشقی، پیامدهای سخت و ناگوار و بعضاً رشد محوری دارد که در افراد مختلف متفاوت و بعضاً مشابه است. نتایج پژوهش به دلیل بومی بودن و استفاده از رویکردی کیفی، امکان تعمیم پذیری در جامعه ما را دارد و هم چنین زمینه ای برای تدوین دستورالعملهای مداخلاتی و بسته های مشاوره ای متناسب با این آسیب فراهم می کند.
شناسایی واکنش های شناختی پزشکان بهبودیافته از بیماری کووید-19: یک مطالعه پدیدارشناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۳۸)
101 - 120
حوزه های تخصصی:
مقدمه: کارکنان مراقبت های بهداشتی و درمانی در خط اول مبارزه با بیماری کووید-19 می باشند. این پژوهش با هدف شناسایی واکنش های شناختی پزشکان بهبودیافته از بیماری کووید-19 انجام شد. روش: در پژوهش حاضر از شیوه پدیدارشناسی استفاده شد. جامعه این پژوهش شامل پزشکان بهبودیافته از بیماری کروناویروس در شهر یزد بود. 13 نفر به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب و مورد مصاحبه ساختار نیافته و عمیق قرار گرفتند. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از روش کلایزی استفاده شد. یافته ها: تجزیه وتحلیل داده ها منجر به تولید 2 مضمون اصلی، 12 مضمون فرعی و 40 مفهوم اولیه گردید. مضمون اصلی نخست «واکنش های شناختی سازگارانه» بود. واکنش های شناختی سازگارانه شامل مجموعه واکنش هایی بود که مضمون های فرعی 1- اندیشه والا، 2- شفقت به خود، 3- خود ارنقایی، 4- توانش شناختی و 5- خودباوری پیروزمندانه را دربر می گرفت. مضمون اصلی دوم «واکنش های شناختی ناسازگارانه» بود. واکنش های شناختی ناسازگارانه شامل مجموعه واکنش هایی بود که مضمون های فرعی 1- تحریفات شناختی، 2- اندیشناکی ذهن، 3- تردید، 4- بی اعتمادی، 5- سرزنش گری، 6- نارضایتی ذهنی 7- سردرگمی ذهنی بود. نتیجه گیری: درمجموع نتایج این پژوهش نشان داد که تجربه مبتلایان به کووید-19 دارای طیف متنوعی از واکنش های شناختی سازگارانه و واکنش های شناختی ناسازگارانه بوده و این واکنش ها بعضا مشابه و در برخی واکنش ها متفاوت هستند. این پژوهش رهیافتی برای ادامه بررسی واکنش های روان شناختی و تدوین پروتکل های مداخلاتی در این حوزه می باشد.
مولفه های انطباق پذیری زوجین در بحران پاندومی کرونا: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همه گیری COVID-19 و پیامدهای بهداشتی، اجتماعی و اقتصادی حاصل از آن تغییرات چشمگیری را در زندگی روزمره خانواده ها و زوجین رقم زده است. این پژوهش با هدف بررسی مولفه های انطباق پذیری زوجین در بحران پاندومی کرونا انجام شد. پژوهش حاضر از نوع کیفی و با روش پدیدارشناختی توصیفی انجام شد. مشارکت کنندگان پژوهش 12 زوج از زوجین سازگار منطقه 1 شهرستان زنجان در سه ماهه بهار 1399 بودند که بر اساس روش هدفمندِ ملاکی، انتخاب و نمونه گیری تا حد اشباع اطلاعات، ادامه یافت. گردآوری داده ها، از طریق مصاحبه نیمه ساخت یافته و عمیق بر روی نوار ضبط و تمامی محتوا (کلمه به کلمه) بر روی کاغذ آورده شد. تحلیل داده ها با استفاده از روش هفت مرحله ای کُلایزی انجام شد. درمجموع از تعداد 12 مصاحبه، 362 کد اولیه، 28 مفهوم اولیه، 10 مضمون فرعی و 4 مضمون اصلی شامل"پویایی های تعاملی"، "پاسخگو بودن"،"انسجام" و"یکپارچگی" استخراج شد. نتایج این مطالعه نشان داد اگرچه بحران ویروس کرونا، بهزیستی زناشویی را تحت تاثیر قرار داده؛ اما پیامدهای مثبتی در انگیزه زوجین برای حفاظت از روابط خود ایجاد نموده است که با افزایش این مولفه های مثبت، شاهد شکوفایی تعاملات آنها خواهیم بود.
تجربه زیسته زنان متأهل دارای ازدواج بدون رضایت والدین: یک مطالعه پدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۰
225 - 252
حوزه های تخصصی:
چکیده چکیده زمینه: ازدواج به عنوان مسیری جهت کسب آرامش و تامین نیازهای انسان همواره پیش روی او بوده است و افراد همیشه سعی می کنند بهترین انتخاب را برای شریک زندگی خود داشته باشند تا زندگی سرشار از رضایت داشته باشند. هدف پژوهش حاضر بررسی تجربه زیسته در زنانی است که بدون رضایت والدین ازدواج کرده اند. روش : پژوهش با رویکرد کیفی و الگوی پدیدارشناسی انجام شد. جامعه مورد مطالعه 15 نفر از زنانی که بدون رضایت خانواده خود ازدواج کرده و به همین دلیل با خانواده مبداء خود ارتباط ندارند، با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و نمونه گیری تا زمان اشباع داده ها و عدم دستیابی به داده های جدید ادامه یافت. روش تحقیق کیفی مورد استفاده مصاحبه نیمه ساختار یافته بود. تمام مصاحبه ها ضبط و کلمه به کلمه پیاده شد و با استفاده از روش کولیزی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: در این مطالعه 4 درون مایه اصلی و چندین درون مایه فرعی بررسی و استخراج شد. درون مایه های اصلی که شامل: رضایت زناشویی، احساس تنهایی، تحمل پریشانی و حمایت متقابل بود. نتیجه گیری: با توجه به فرهنگ ایرانی و تاثیر عمیق خانواده، مسئله رضایت خانواده و والدین موردی هست که زوجین در حین انتخاب و تصمیم خود برای ازدواج، باید مورد توجه ویژه قرار دهند. نتایج پژوهش حاضر حاکی از رضایت زناشویی پایین، احساس تنهایی بالا، و حمایت متقابل پایین در زنان مورد پژوهش بود. همچنین تحمل پریشانی به نسبت بالا از نتایج به دست آمده است. کلیدواژگان: تجربه زیسته، زنان، ازدواج، بدون رضایت والدین، مطالعه پدیدارشناسی
چالش های مدیران مدارس ابتدایی شهر اهواز در رهبری مدرسه مجازی: مطالعه پدیدارشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال ۲۱ بهار ۱۴۰۱ شماره ۸۱
27 - 46
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی و تبیین چالش های مدیران مدارس دوره ابتدایی شهر اهواز در رهبری مدارس در دوران آموزش مجازی است. در این تحقیق از روشِ کیفی، با رویکرد پدیدارشناسی توصیفی هوسرل، استفاده شده است. قلمرو پژوهش شامل کلیه مدیران مدارس ابتدایی شهر اهواز است. بدین منظور، 8 نفر از مدیران دوره ابتدایی به شیوه ای هدفمند، از نوع موارد مطلوب، به عنوان نمونه انتخاب شدند و با آن ها مصاحبه نیمه سازمان یافته صورت گرفت. داده های پژوهش با استفاده از چرخه تجزیه و تحلیل کرسول شامل سازماندهی داده ها، خواندن و یادداشت کردن، توصیف، طبقه بندی و رمزگذاری، تفسیر روایی و پایایی داده ها و نمایش و تجسم داده ها استخراج و تحلیل شدند. بر اساس نتایج حاصل از این پژوهش، مدیران مدارس چالش های مدرسه مجازی را به ترتیب در محورهایی چون منابع مالی، زمان، همکاری والدین/ خانواده، توسعه حرفه ای، پاسخ گویی به مسئولیت ها و معلمان/ کارکنان مدرسه شناسایی کردند. علاوه براین، مدیران چالش های دیگر مدارس مجازی را در قالب دو محور «برنامه شاد» و مسائل مربوط به خانواده ها عنوان کردند. مهم ترین چالش های برنامه شاد شامل مواردی چون تعریف نکردن سهم کارکنان مدرسه به جز معلمان، پایین بودن سرعت شبکه اینترنت، مشکل احراز هویت دانش آموزان و خروج آنان از برنامه شاد، نبود قابلیت مشاهده گیرندگان پیام برای کاربران و پایین بودن کیفیت فایل های ارسالی در این برنامه بودند. به علاوه، مدیران مدارس چالش های مربوط به خانواده ها را نیز در دو مضمون بی بضاعتی و تمکن مالی نداشتن خانواده ها و بیکاری، طلاق، اعتیاد و بزهکاری والدین عنوان کردند.
معنای زندگی از مسیر ذهن آگاهی و عمل مسئولانه: مطالعه پدیدارشناسی بر روی دانشجویان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
احساس معنا در زندگی تجربه ای است که ره یافتن به آن برای انسان پر تشویش جامعه امروزی، امری خواستنی و مطلوب قلمداد می شود. این امر به سبب تأثیری که برخورداری از معنا بر رضایتمندی و شادکامی افراد دارد قابل توجه پژوهشگران حوزه سلامت روان قرار گرفته است. مطالعه حاضر با هدف بررسی پدیدارشناسانه روش ها و سبک هایی در زندگی افراد که منجر به تجربه معنا می شود صورت گرفته است. مطالعه حاضر پژوهشی از نوع کیفی به روش تحلیل درون مایه ای است که با بهره گیری از مصاحبه نیمه ساختاریافته در 5 گروه متمرکز و با مجموع تعداد 33 نفر، به بررسی تجربه دانشجویان ایرانی در مقاطع تحصیلی و سنی مختلف از احساس معنا و روش های دستیابی به آنها پرداخته است. راهبرد شش مرحله ای براون و کلارک (2006) برای استخراج درون مایه ها مورد استفاده قرار گرفت. نتایج این مطالعه در قالب یک درون مایه سایبانی «رهتوشه معنا»، دو درون مایه «ذهن آگاهی» و «عمل مسئولانه» و سه درون مایه فرعی «نگرش عاملیت»، «اقدام» و «استمرار» طبقه بندی و گزارش شده است. نتایج این مطالعه در راستای کمک به دسترس پذیر کردن تجربه معنا چه در قالب آموزش و چه درمان قابل استناد برای متخصّصین خواهد بود.
تجربه زیسته کنشگران از مفهوم زمینه های فرهنگی توسعه در زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (فردوسی مشهد) سال نوزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
188 - 149
باتوجه به اینکه فرهنگ دارای کارکردهای گوناگونی بوده و اثرگذاری آن در توسعه و ابعاد مختلف زندگی اقتصادی اجتماعی بشر غیرقابل اغماض است، علیرغم نقش قابل توجه آن در زندگی، ولی متأسفانه به حاشیه رانده شده و رسالت عمده توسعه، حضور مجدد فرهنگ در زندگی روزانه مردم است بنابراین، مطالعه پژوهشی حاضر با رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی توصیفی قصد دارد تا تجارب کنشگران زنجانی در مورد زمینه های فرهنگی توسعه در زنجان را مورد بررسی قرار دهد. با استفاده از نمونه گیری هدفمند و در نظر گرفتن اشباع نظری داده ها، 27 نفر از مردم زنجان در پژوهش مشارکت کردند. داده ها با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری و پیاده سازی گردید. و سپس به روش دستی مورد تحلیل قرارگرفت. مدت زمان انجام هر مصاحبه به طور متوسط 30 الی60 دقیقه بود. روش تجزیه و تحلیل مصاحبه ها مبتنی بر هفت مرحله متودولوژی کُلایزی انجام گردید. این مراحل شامل مرور اطلاعات مکتوب، استخراج عبارات مهم مرتبط با پدیده، فرمول بندی معانی، قراردادن معانی فرموله شده در داخل خوشه ها وشکل دادن مضامین (تم ها)، ترکیب نتایج در قالب توصیف پدیده مورد مطالعه، تعیین ساختار ذات پدیده و اعتبار سنجی یافته ها از طریق مراجعه مجدد به مشارکت کنندگان می باشد. براساس نتایج پژوهش زمینه های فرهنگی محقق شده توسعه در زنجان بر اساس تجربه زیسته مشارکت کنندگان عبارتند از: توسعه نهادهای اجتماعی و مردمی، حس تعلق به خانواده و اقوام، تسهیل گری رسانه ها، تحقق آگاهی اجتماعی نسبت به جایگاه زنان در جامعه، توسعه تفکر اسلامی و ایرانی و تکوین خودآگاهی جمعی می باشد. لذا مردم زنجان در کنار سنت های مورد قبول خود به بازسازی زندگی روزمره بر حسب عوامل جهانی که بیشتر از طریق منابع و بسترهای تازه از قبیل رسانه های جهانی، فضاهای مجازی و فناوری های اطلاعاتی و ارتباطاتی و همچنین عوامل محلی، شیوه های زندگی خود را از میان گزینه های مختلف برمی گزینند.
دیدگاه زنانِ ایرانی در مورد سرطان پستان: مطالعه ای پدیدارشناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف:درک دیدگاه زنانِ غیرمبتلاء از بیماری سرطان پستان می تواند در تدوین و اجرای مداخلات پیشگیرانه از این بیماری نقش موثری ایفاء نماید. این تحقیق تلاش کرد به درک بهتر ما از ادراک زنان ایرانی از سرطان پستان روشنی بیشتری بخشد. روش:در این پژوهش از روش کیفی مبتنی بر رویکرد پدیدارشناسی استفاده و داده های حاصل از مصاحبه های نیمه ساختار یافته با 39 زن 20-40 ساله که به شیوه هدفمند انتخاب شدند با استفاده از رویکرد کلایزی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها:در این پژوهش برای درکِ بهتر دیدگاه زنان ایرانی از سرطان پستان به چهار جنبه شامل چیستی ادراک شده، علل ادراک شده، احتمال ابتلاء ادراک شده و فرجام ادراک شده سرطان پستان پرداخته شد. ما دریافتیم زنان ایرانی ماهیت سرطان پستان را یک بیماری ترسناک، علامت دار، شرم آور و پیش رونده دانسته و احتمال ابتلاء ادراک شده سرطان پستان در مورد خودشان را به دلیل باورهای سبب شناسیِ شان از سرطان پستان، بسیار اندک ارزیابی می نمایند. نتیجه گیری:نتایج پژوهش حاضر کمک ارزشمندی به شناخت ادراک زنانِ ایرانی از بیماری سرطان پستان داشته و می تواند تلویحات سودمندی در مداخلات معطوف به افزایش آگاهی و انجام رفتارهای پیشگیرانه ی اثربخش تر و در نهایت کاهش مرگ های ناشی از تشخیص دیرهنگام این بیماری در میان جامعه ی زنانِ ایرانی داشته باشد.
تجردزیستی در دختران مجرد: مطالعه پدیدارشناختی چالش ها و راهبردها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تأخیر در ازدواج و ورود افراد مجرد به دوران پیش بزرگسالی و میان سالی در دختران باعث شده است تا آن ها دوران طولانی تری از زندگی را به صورت مجردی سپری کنند و در این میان برخی از دختران به دلایل خودخواسته یا ناخواسته از خانواده جدا شده و زندگی مستقلی را تشکیل می دهند. هدف پژوهش حاضر شناسایی مسائل برخاسته از سبک زندگی تجردزیستی در دختران مجرد بود. این پژوهش با رویکرد کیفی و به روش پدیدارشناسی در محدوه زمانی سال های 1399-1400 انجام پذیرفت. مشارکت کنندگان شامل 13 دختر تجردزیست بالای 30 سال ساکن شهر تهران بودند که سابقه ازدواج نداشتند و در خانه های شخصی خود زندگی می کردند. مشارکت کنندگان به روش هدفمند و از طریق نمونه گیری گلوله برفی برگزیده شدند. گردآوری اطلاعات با مصاحبه نیمه ساختاریافته بود و داده های به دست آمده مطابق با رویکرد تحلیل تفسیری نظریه زمینه ای گلاسر و استراس (1967) تحلیل، تفسیر و طبقه بندی گردید. از گفتگو با مشارکت کنندگان ابعاد گرایش به تجردزیستی، چالش ها و راهبردهای تسهیل گر در تجردزیستی و نگرش به مادری حاصل آمد. بر مبنای یافته ها می توان چشم اندازی از گذشته و آنچه دختران را به سوی تجردزیستی سوق داده است؛ شرایط فعلی آن ها با توجه به مضامین چالش ها، نگرش به مادری و تسهیل گرهای تجردزیستی به دست آورد که در برنامه ریزی های اجتماعی، فرهنگی و آموزشی می تواند قابل استفاده باشد.