فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۱۸۱ تا ۲٬۲۰۰ مورد از کل ۵۵٬۵۸۴ مورد.
منبع:
مدیریت و چشم انداز آموزش دوره ۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۲۲)
418 - 438
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، درک اثر متغیر رهبری دانش محور بر نوآوری سازمانی در بانک سپه بعد از ادغام می باشد. در این پژوهش، از مدل پژوهشی توصیفی-کاربردی بهره برده شده و روش آن پیمایشی و جامعه آماری آن، از بین 110 نفر از مدیران و کارشناسان ستاد بانک سپه بعد از ادغام می باشد. حجم نمونه مورد نیاز با روش نمونه گیری تصادفی ساده و متشکل از 87 نفر از طریق جدول مورگان، انتخاب و جمع آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته و بمنظور سنجش از طیف لیکرت استفاده شده است. روش آماری مورد استفاده در این پژوهش، روش مدل سازی ساختاری مبتنی بر رویکرد حداقل مربعات جزیی و نرم افزار (Smart PLS3)، فرضیه های تعریف شده مورد آزمون قرارگرفت و رابطه متقابل بین رهبری دانش محور، توهم کنترل و عقلانیت بر نوآوری مورد بررسی قرار گرفت. یافته های تحقیق حاکی از آن می باشد که با ضریب اطمینان 95% و ضرایب مسیر بیشتر از 0.4، اندازه اثر برای تمام سازه های مستقل بر روی سازه های وابسته قوی می باشد و رهبری دانش محور می تواند منجر به عقلانیت و دانش در سازمان شده و در صورت عدم توجه به سیگنال های محیطی، رهبری دانش محور باعث ایجاد توهم کنترل در سازمان می گرد؛ و چنانچه توهم کنترل در سازمان مدیریت شود و دانش محوری در سازمان تقویت گردد، سازمان در مسیر نوآوری قرار می گیرد.
حکمرانی دانشگاهی: واکاوی پیشران ها، مضامین اصلی و پیامدهای کلیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمرانی و توسعه دوره ۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
35 - 80
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به تغییرات سریع و گسترده در محیط دانشگاهی دنیای امروز، دانشگاه ها تحت فشار بیشتری برای پاسخگویی و شفافیت و انجام ارزیابی های کیفی و تضمین کیفیت بوده و حکمرانی دانشگاهی با مزایایی مانند انعطاف در تأمین منابع مالی و کیفیت بالای آموزش و پژوهش و جذب نخبگان می توانند موتور توسعه اقتصادی و اجتماعی جامعه باشد. از این رو در این تحقیق به واکاوی مضامین حکمرانی دانشگاهی پرداخته شده است.روش پژوهش: تحقیق حاضر «پژوهشی کیفی و کاربردی» است که از روش «تحلیل محتوا» با بهره گیری از نرم افزار مکس کیو دی ای انجام شده است.یافته ها: نتایج تحقیق استخراج بیش از ۱۵۰ کد اولیه حکمرانی دانشگاهی بود که در ۲۶ مضمون فرعی طبقه-بندی شدند. از این تعداد ۶ مضمون مربوط به بسترهای بایسته های یا پیش ران های حکمرانی دانشگاهی؛ ۱۲ مضمون مربوط به حکمرانی دانشگاهی؛ ۸ مضمون مربوط به پیامدهای حکمرانی دانشگاهی بودند.نتیجه گیری: دانشگاه ها باید با سازوکار های ارزیابی و نظارت بر عملکرد فرآیندهای تصمیم گیری را شفاف و پاسخگو کرده و با جذب منابع مالی باعث استقلال بیشتر و مشارکت تمامی ذینفعان (دانشجویان، اساتید، کارکنان و جامعه) را فراهم کنند. ایجاد ساختارهای رسمی مانند شوراها، حاکمیت قانون،توزیع عادلانه امکانات و برابری و توازن، تعادل و ظرفیت سازی با ارتقای کیفیت آموزشی و تحقیقاتی دانشگاه هابه تحقق حکمرانی دانشگاهی کمک می کند. استفاده از فناوری اطلاعات و سیستم های دیجیتال و سکوهای برخط و پیشران ها در این راستا، پیامدها از جمله افزایش عدالت و دسترسی برابر به منابع اطلاعاتی و مشارکت در فرآیندهای آموزشی و اجرایی دانشگاه را بهبود می بخشد.
الگوی برندسازی شرکت های مادر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال ۱۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۰
13 - 66
حوزههای تخصصی:
علی رغم سرمایه گذاری های فراوانی که در حوزه مدیریت برند در هلدینگ ها انجام می شود، این تلاش ها از اثربخشی چندانی برخوردار نبوده است. یکی از دلایل این موضوع، نبود یک تفکر و الگوی جامع برای برندسازی در هلدینگ ها است. از اینرو، با توجه به نیاز هلدینگ ها به یک الگوی مناسب برندسازی برای کسب موقعیت رقابتی مناسب در بازارهای هدف هر یک از کسب و کارهای تابعه و نیز شکاف پژوهشی موجود در ادبیات مربوطه، در پژوهش حاضر با بهره گیری از رویکردی چند سطحی نسبت به تدوین چنین الگویی مبادرت شده است. روش پژوهش در پژوهش حاضر، کیفی-اکتشافی و از نوع فراترکیب است. بدین منظور، با استفاده از کلیدواژه های منتخب از بین پایگاه های اطلاعاتی اسکوپوس و وب آف ساینس، تعداد 78 مقاله طی چندین مرحله پایش انتخاب شد و مورد تحلیل محتوای کیفی قرار گرفت. پایایی نتایج کدگذاری با استفاده از پایایی بازآزمون ارزیابی گردید و برابر 73 درصد بود که رضایت بخش است. الگوی برندسازی شناسایی شده شامل سه سطح الف) خرد یا اهداف (بلندمدت و کوتاه مدت)، ب) میانه یا استراتژی ها و تاکتیک ها، و ج) کلان یا عوامل درون سازمانی موثر بر برندسازی در هلدینگ ها بود. در سطح خرد، اهداف شامل ایجاد تمایز، بهبود جایگاه برند، و خلق ارزش اقتصادی است. در سطح میانه، استراتژی ها شامل معماری برند، تعامل برند، و نبوغ برند بود. سرانجام، در سطح کلان نیز عوامل درون سازمانی مشتمل بر مدیریت توانمندی های سازمانی، رفتارها و تعاملات درون سازمانی، رشد و توسعه سازمانی، و مدیریت پورتفوی برندهای سازمان بود.
شناسایی و اولویت بندی ابعاد برند شخصی از دیدگاه کاربران اینستاگرام در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال ۱۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۰
109 - 140
حوزههای تخصصی:
برند شخصی باعث می شود تا افراد ویژگی ها و تخصص های خود را به نمایش بگذارند. اهمیت برند شخصی در جامعه روزبه روز بیشتر می شود. با داشتن برند شخصی مناسب افراد می توانند در جامعه موفق تر باشند و به اهداف خود برسند. به این منظور داشتن اطلاعات در زمینه برند شخصی حائز اهمیت است؛ بنابراین پژوهش حاضر به دنبال شناسایی و اولویت بندی ابعاد برند شخصی از دیدگاه کاربران است. جامعه آماری پژوهش شامل کاربران صفحات شخصی افراد دارای برند شخصی در چهار دسته ورزشکاران، بازیگران، خوانندگان، مشاوران کسب و کار در آذر 1402 می باشد. از این جامعه نمونه ای به حجم 400 نفر از روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شد. روایی پرسشنامه توسط خبرگان و روایی سازه سنجیده شد و پایایی آن نیز به وسیله آلفای کرونباخ مورد تائید قرار گرفت. به منظور تجزیه وتحلیل داده های پژوهش و استخراج ابعاد از تحلیل عاملی اکتشافی، جهت بررسی و تائید ابعاد شناسایی شده از روش تحلیل عاملی تأییدی و اولویت بندی آن از آنتروپی شانون به ترتیب در نرم افزارهای آماری SPSS، LISREL و EXCEL استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داد که ابعاد برند شخصی به ترتیب اهمیت شامل توانایی عملکرد، سبک زندگی، متمایز بودن، شایستگی، دانش و تجربه، توانایی راهبردی و مسئولیت پذیری است.
یادگیری کارآفرینانه در بحران: مرور ادبیات با رویکرد کتاب سنجی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
87 - 103
حوزههای تخصصی:
مقدمه: یک جریان پژوهشی درحوزه یادگیری کارآفرینانه مدعی است، یادگیری تحول آفرین اغلب درشرایط بحران ایجاد می شود. شرایط بحران منجر به محرک هایی می شود که کارآفرین می تواند دراین شرایط یک یادگیری با اثرات گسترده در عملکرد و پیش فرض های ذهنی خود داشته باشد که ازاین یادگیری با عنوان یادگیری تحول آفرین یاد می شود. ازطرفی بحران گسترده کووید 19 موجب شد که یک بار دیگر توجه پژوهشگران به پدیده بحران جلب شود. تعداد مقالات منتشر شده درطول دوران پس از بحران کووید ۱۹، بیش از تمام مقالاتی است که تا قبل از آن دراین حوزه منتشر شده است. پس یادگیری کارآفرینانه در بحران یک موضوع موردتوجه در سال های اخیر بوده است. دراین راستا، با کمک تحلیل کتاب سنجی، دامنه پژوهش ها درخصوص یادگیری کارآفرینانه در شرایط بحران بررسی شده است. ریشه ها و شاخه های پژوهش های جاری بررسی گشته و زمینه هایی برای مطالعات آتی برای پژوهشگران و علاقه مندان به این حوزه معرفی شده است. روش شناسی: این پژوهش با روش کتاب سنجی و تکنیک های تحلیل هم تألیفی، هم استنادی و هم رخدادی کلمات کلیدی انجام شده است. دراین پژوهش از نرم افزارهای Publish or Perish که امکان جستجو و بررسی داده های حاصل از پایگاه های استنادی را فراهم می کند و نرم افزار VOSviewer که در تهیه و ایجاد نقشه های تصویری شامل شبکه های هم تألیفی، هم استنادی و هم رخدادی واژگان کلیدی کاربرد دارد، استفاده شده است. یافته ها: براساس خوشه های شناسایی شده در شبکه هم استنادی می توان ریشه های ادبیات یادگیری کارآفرینانه در بحران را در پنج حوزه پژوهشی دسته بندی کرد. یادگیری تحول آفرین، بحران و کسب وکارهای کوچک و متوسط، قابلیت های پویا، روش های ریاضی برای تحلیل رفتار کارآفرینان و درنهایت، توسعه مهارت های فردی به منظور انعطاف پذیری و تاب آوری، حوزه های پژوهشی کلیدی هستند که ادبیات در آن ها ریشه گسترانیده است. براساس تحلیل هم رخدادی واژگان کلیدی نیز مشخص شد که تمرکز ادبیات جاری بر موضوعاتی نظیر مفاهیم کلیدی یادگیری کارآفرینانه در بحران، آموزش و به خصوص آموزش دیجیتال، مدیریت کسب وکار و مفاهیم و مطالعات موردی هستند که درنتیجه شرایط بحران کرونا گسترش بسیار زیادی داشته اند. نتیجه گیری/ دستاوردها: مقاله حاضر با بررسی ۴۵۹ مقاله یکتای استخراج شده از دو پایگاه استنادی WOS و Scopus و انجام تحلیل کتاب سنجی، برای پژوهشگران یک دید کلی از نقشه فعالیت های علمی دراین حوزه مطالعاتی ارائه می دهد. دراین پژوهش، جریان های اصلی و ریشه های این حوزه مطالعاتی بررسی شد و به پژوهشگران و سازمان های تحقیقاتی کمک می کند دید عمیق تری نسبت به این جریان جدید، اما دارای ریشه های مستحکم در ادبیات داشته باشند. جریان های اصلی ادبیات حول موضوعات چیستی و مطالعات موردی درراستای فهم پیامدهای یادگیری کارآفرینانه در شرایط بحران شکل گرفته اند. درخصوص منابع و چگونگی یادگیری کارآفرینانه در شرایط بحران، ادبیات کمتر گسترش یافته و زمینه های مناسبی برای مطالعات آتی وجود دارد.
ارائه الگوی ارتقای بهره وری در حوزه صنعت چوب با رویکرد تجاری سازی ایده های دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بهره وری سال ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۸
265 - 296
حوزههای تخصصی:
انتقال دانش بین دانشگاه و صنعت محرک مهمی در نوآوری و رشداقتصادی محسوب می شود. هدف این مطالعه طراحی مدل ارتقای بهره-وری در حوزه صنعت چوب با رویکرد تجاری سازی ایده های دانشگاهی بود. این تحقیق از نظر هدف توسعه ای - کاربردی و از لحاظ ماهیت، آمیخته (کیفی - کمی) با طرح ترکیبی اکتشافی - متوالی است. جامعه هدف پژوهش خبرگان آگاه به موضوع تحقیق بودند. جهت انجام مصاحبه های عمیق و جمع آوری داده های کیفی از تکنیک هدفمند گلوله برفی تا مرحله اشباع نظری 17 نفر بعنوان نمونه انتخاب شدند برای تکمیل پرسشنامه های محقق ساخته بخش کمی، نمونه ای به تعداد 5 نفر پیشنهاد شد. روایی داده های بخش کیفی پژوهش از طریق مشاهده مداوم و بازبینی توسط همکار تایید و پایایی داده ها با شیوه شاخص دوکدگذار 89% برآورد گردید. روایی داده های بخش کمی با بهره گیری از نسبت روایی محتوایی لاوشه %80 و پایایی آنها با ضریب آلفای کرونباخ %86 تایید شد. از شیوه تحلیل تماتیک مبتنی مدل براون و کلارک (2006) شاخص های موثر بر ارتقای بهره وری با رویکرد تجاری سازی ایده های دانشگاهی شناسایی و سپس مدل سازی با استفاده از تحلیل ساختاری - تفسیری (ISM) انجام شد. یافته هاپژوهش، 114 مفهوم اولیه در قالب 20 تم فرعی و 13 تم اصلی شناسایی شدند. این شاخص ها در شش سطح مدل ساختاری - تفسیری متشکل از شاخص برنامه های راهبردی در سطح ششم، ساختار و مدیریت-حمایتی سطح پنجم، توسعه تعامل سطح چهارم، ارتقای سیستم آموزشی، توسعه زیرساخت و ویژگی های فردی سطح سوم، شاخص های الگوبرداری، صنعتی شدن، انگیزش، منابع انسانی و جذب بخش خصوصی سطح دوم و شاخص بازاریابی در سطح اول بود. بنابراین مدیران و سیاست گذاران در راستای ارتقای بهره وری در صنایع با رویکرد تجاری سازی ایده های دانشگاهی ضرورت دارد، ماهیت و روابط بین شاخص های شناسایی شده را درک و اقدامات لازم در این زمینه را اعمال کنند.
تحلیل حقوقی قرارداد انتقال بیمه نامه عمر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بیمه دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴
287 - 298
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: برای ایجاد بازار ثانویه بیمه عمر که طی آن دارندگان بیمه نامه های عمر به سهولت بتوانند بیمه نامه های خود را به فروش برسانند ضروری است مبانی حقوقی و آثار انتقال بیمه نامه عمر شناسایی و بررسی شود تا قواعد حاکم بر این بازار نیز شناسایی شود. در این راستا این تحقیق در پی آن است که چالش های حقوقی انتقال بیمه نامه عمر از یک شخص به شخص دیگر را بررسی کند.روش شناسی: تحلیل حقوقی با استفاده از متون حقوقی موجود از جمله کتب فقهی، حقوقی و مقالات منتشرشده داخلی و خارجی صورت می پذیرد. بر این اساس روش کار در این مقاله، روش کتابخانه ای و تحلیلی و توصیفی خواهد بود. بدین ترتیب که ابتدا مبانی فقهی و حقوقی انتقال بیمه عمر بررسی و در ادامه ماهیت قرارداد انتقال مطالعه و در نهایت آثار و احکام ناشی از این انتقال تحلیل می شود.یافته ها: در خصوص قواعد حاکم بر بیمه عمر در نظام حقوقی ایران برخلاف بسیاری از نظام های حقوقی دنیا قوانین زیادی به تصویب نرسیده است و این بخش مورد غفلت قانون گذار قرار گرفته است. همین امر زمینه ساز بروز اختلاف نظر در خصوص احکام مربوط به این بیمه است. عمده مقررات مربوط به بیمه نامه عمر را در ایران باید از میان شرایط عمومی بیمه نامه عمر استخراج کرد و قانون در خصوص غالب موارد ساکت است.نتیجه گیری: این مقاله نشان می دهد که امکان انتقال بیمه نامه عمر و استخراج احکام حاکم بر این انتقال براساس قوانین و مقررات فعلی در نظام حقوقی ایران با استفاده از مقررات عام و کلی تا حد زیادی وجود دارد. براساس اصل آزادی انتقال قرارداد، منتقل کردن هر قراردادی که قائم به شخص نباشد مجاز است. آثار ناشی از این انتقال به صورت مشروح در مقاله مورد توجه قرار گرفته است.
اعتبارسنجی الگوی رهبری تحول دیجیتال در آموزش دانشگاه علوم پزشکی البرز(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: هدف از انجام این پژوهش شناسایی پیشایندها و پسایندهای رهبری تحول دیجیتال در آموزش دانشگاه علوم پزشکی می باشد.روش شناسی پژوهش: این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش، توصیفی - همبستگی است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه مدیران وکارکنان دانشگاه علوم پزشکی البرز است. حداقل حجم نمونه طبق فرمول کوکران 203 نفر برآورد گردید و در نهایت همین تعداد پرسش نامه ،مع آوری و مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. در این پژوهش برای گردآوری اطلاعات از پرسش نامه استفاده شده است. پایایی با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ مورد بررسی قرار گرفت و روایی صوری و محتوای با نظر استاد راهنما و روایی سازه نیز مورد بررسی و تایید قرار گرفت. همچنین تجزیه وتحلیل داده های بدست آمده با استفاده از نرم افزار آماری SPSS و Smart PLS4 صورت گرفته است.یافته ها: نتایج حاصل نشان داد که خلق ارزش بر رهبری تحول دیجتال تاثیر مثبت و معنی داری دارد و رهبری تحول دیجتال ، تصمیم گیری و چالش های دیجیتال بر استراتژی سازمان تاثیر مثبت و معنی داری دارد. و رهبری تحویل دیجیتال بر یادگیری تاثیر مثبت و معنی داری دارد.بحث و نتیجه گیری: در عصر تحول دیجیتال، صنعت آموزش نیز به شدت تحت تأثیر فناوری ها قرار گرفته است. در اثر این رشد پر سرعت در بخش های آموزش، دانشگاه ها به طور فزاینده ای دیجیتالی می شوند.
Presenting Evolutionary Model of Borrowing Sales using Collective Intelligence and Bird Flight Algorithm(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The purpose of this article is to present the evolutionary model of loan sales using collective intelligence and meta-heuristic algorithms (bird flight algorithm). In terms of method, this research is in the category of quantitative research, and in terms of purpose, it is included in the category of applied research. The statistical population includes all active companies admitted to the Tehran Stock Exchange. This research has been investigated between 2011 and 2019 for active companies admitted to the Tehran Stock Exchange. The method of data collection is through library study and financial data of companies admitted to the stock exchange by referring to the financial statements and explanatory notes with the financial statements, and it has also been compiled using the Rahavard Novin software. Also, with the help of EViews 9 and MATLAB software, he presented a borrowing sales model, and in the next step, with the help of MATLAB software and the flight of bird's algorithm, he presented an evolutionary model of borrowing sales, in the end, by comparing the step-by-step regression model and the borrowing sales model. The findings showed that the borrowing sales model with the help of the bird flight algorithm has a higher efficiency.
An alternative prioritization method in the presence of contextual variables: A case on gas companies(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Journal of System Management, Volume ۱۰, Issue ۳, Summer ۲۰۲۴
119 - 128
حوزههای تخصصی:
After assessing the efficiency of the units under evaluation, determining their ranking becomes a critical concern for decision-making. Ranking methodologies rely on specific unit inputs and outputs, but some variables affecting unit performance are not directly observable and are termed contextual variables. Thus, the primary objective of this research is to introduce a ranking methodology that incorporates these variables. To achieve this, a two-step approach is employed. Firstly, the Data Envelopment Analysis (DEA) technique calculates efficiency scores for each Decision-Making Unit (DMU), considering its unique inputs and outputs. Subsequently, the linear regression method is applied to assess the impact of contextual variables on efficiency. Finally, efficiency scores are modified by removing the impact of contextual variables, enabling unit ranking. To illustrate this proposed methodology, we conducted a performance evaluation of provincial gas companies in Iran. The evaluation covered four periods, from 2013 to 2016.
The Impact of E-Satisfaction on E-Loyalty Moderated by Customer Perceived Risk and Skill (Case of Mashhad’s Mellat bank)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Journal of System Management, Volume ۱۰, Issue ۳, Summer ۲۰۲۴
173 - 190
حوزههای تخصصی:
As the digital landscape continues to reshape the banking industry, understanding the factors influencing customer loyalty in online banking becomes paramount. This study investigates the intricate relationships between e-satisfaction, e-loyalty, and the moderating effects of consumer perceived risk and skill. Drawing on a sample of 168 customers from selected branches of Bank Mellat in Mashhad, statistical analyses were conducted using SPSS and Smart-PLS. The results reveal a direct and positive impact of e-satisfaction on e-loyalty, elucidating the fundamental role of customer contentment in fostering loyalty in the online banking domain. Moreover, the study uncovers a nuanced interplay, demonstrating that the relationship between e-satisfaction and e-loyalty is contingent on the levels of consumer perceived risk and skill. High perceived risk and low skill levels diminish the impact of e-satisfaction on e-loyalty, highlighting the need for tailored strategies for these customer segments. This research contributes to the evolving understanding of e-loyalty dynamics, emphasizing the significance of customization, security, convenience, delivery, communication, and website aesthetics in shaping customers' e-loyalty. The findings provide actionable insights for banking institutions to refine their online platforms, fostering a more personalized, secure, and engaging digital banking experience to enhance customer loyalty.
A comparative study of data science techniques based on ensemble classification algorithms in healthcare systems (Case study: Diabetic patients)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The adoption of unhealthy lifestyles by individuals can lead to the development of various health conditions, including hypertension, high blood fat levels, and diabetes, posing significant risks to their well-being. This study focuses on examining the lifestyle of patients with diabetes and high blood fat levels in the city of "bordekhoon," conducted at Health Care Centers. Diabetes is a global health concern that is rapidly increasing and is associated with substantial costs. By applying data mining techniques, early detection of diabetes can be achieved, which can help prevent the progression of the disease and mitigate complications such as cardiovascular issues, vision problems, and kidney diseases. Nowadays, data mining-based approaches are employed to predict diabetes and hypertension, aiming to enhance early diagnosis accuracy and obtain valuable insights. In this paper, a combination of classification techniques (Ensemble Method) is used to predict and identify two types of diabetes. Factors such as gender, diet, fasting plasma glucose (FPG), physical activity, cigarette consumption, age, genetic predisposition, and body mass index (BMI) are modeled and analyzed using IBM SPSS Modeler 18 software. The accuracy of the employed techniques is ultimately presented.
Identifying and Prioritizing the Dimensions and Components of Cultural Participation Using Thematic Analysis and OPA Techniques: Islamic Azad Universities of Hormozgan Province(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The present study was conducted aimed to identify the dimensions and components of cultural participation in universities (case study: Islamic Azad Universities of Hormozgan province). This study is a mixed exploratory research that in the qualitative section using the Thematic analysis technique and based on semi-structured interviews with 20 experts to identify the dimensions and components of students' cultural participation; also, also, in order to prioritize the dimensions and components of cultural participation, the OPA (Lingo software) technique was used based on the opinions of 7 experts. In the thematic analysis part, 51 basic themes, 12 organizing themes and 4 comprehensive themes were identified. Based on the results of OPA technique, the indicators of "quality of cultural programs, proper planning, how to implement cultural programs, motivational behavior pattern, attention to students' opinions, institutional trust, spirit of participation, security, social health, social communication and new communication media" They were ranked 1 to 12, respectively. Findings of this research can provide deep insight to senior decision makers and cultural managers and provide the basis for more cultural participation of researchers and students.
طراحی الگویی برای رتبه بندی بلوغ سازمانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات مدیریت و توسعه پایدار سال ۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
29 - 47
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، طراحی الگویی برای رتبه بندی بلوغ سازمانی می باشد. این پژوهش با توجه به هدف و ماهیت آن کیفی و از نوع تحلیل محتوا است. جامعه آماری پژوهش شامل 30 نفر از خبرگان و متخصصان سازمان توانیر و شرکت های تابعه می باشد و نمونه گیری تا اشباع نظری ادامه داشت. دامنه این پژوهش وزارت نیرو در بخش برق، یعنی شرکت توانیر و 16 شرکت برق منطقه ای در کشور می باشد و نمونه این پژوهش به روش کیفی با تحلیل محتوا انجام شده و واحد تحلیل، مضمون و یا مفهوم موجود در متونی است که عناصر بلوغ را در خود داشته اند که به روش مطالعه در متون علمی گردآوری شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها ابتدا از روش تحلیل محتوا و سپس از تکنیک دلفی استفاده شد. یافته ها نشان داد الگوی بلوغ منابع انسانی در شرکت توانیر دارای 7 سطح پلکانی است که سطح بلوغ منابع انسانی سازمان را تعیین میکند و هر سطح این بلوغ دارای 9 شاخص می باشد که مجموعا دارای 63 مولفه اصلی 1273 مولفه فرعی می باشد. این سطوح پلکانی شامل مهارتهای عمومی شغل،ارتباطات، مهارتهای فنی، مدیریت، رهبری، کیفیت ها و بهره وری می باشد. یافته نیز نشان می دهد که سطح بلوغ سازمان به 4 سطح 1: سازمان نیاز به پیشترفت دارد، 2: سازمان در حد انتظار است، 3: سازمان بیش از حد انتظار است، و 4: سازمان برجسته است رتبه بندی شده است.
تحلیل نقش مدیریت منابع انسانی سبز در پیش بینی رفتار سبز کارکنان با توجه به نقش میانجی دانش محیطی مدیران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت سبز دوره ۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
42 - 61
حوزههای تخصصی:
موفقیت سازمان برای پایداری محیط زیست به رفتارهای سبز کارکنان وابسته است. یکی از چالش های مهم سازمان ها نحوه ادغام سیاست های محیط زیست در فعالیت های منابع انسانی است. هدف از انجام این پژوهش، تحلیل نقش مدیریت منابع انسانی سبز در پیش بینی رفتار سبز کارکنان با توجه به نقش تعدیل کنندگی دانش محیطی مدیران بود. تحقیق حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر روش پژوهش، پیمایشی از نوع اکتشافی است. جامعه آماری مورد مطالعه این تحقیق، کلیه شرکت های فعال در شهرک های صنعتی ارومیه که تعداد 113 شرکت بودند و همه آنها با روش سرشماری به عنوان نمونه آماری تعیین شدند. جهت گردآوری اطلاعات از ابزار پرسشنامه ساختارمند استفاده شده است که روایی محتوایی آن توسط خبرگان تایید و پایایی آن با آزمون آلفای کرونباخ 0.85 محاسبه شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و مدلسازی معادلات ساختاری بهره گرفته شده است. برای انجام آزمون های مربوطه از نرم افزار AMOS استفاده شده است. با توجه به یافته های این مطالعه، دانش محیطی به عنوان تسهیل کننده بین مدیریت منابع انسانی سبز و رفتار سبز کارکنان عمل نمی کند. ولی مدیریت منابع انسانی سبز بر رفتار سبز کارکنان موثر می باشد. با این حال، مدیریت منابع انسانی سبز یک مفهوم نوظهور است که شایسته توجه بیشتر است. کارمندان و سازمان ها باید تغییرات بیشتری ایجاد کنند تا اطمینان حاصل شود که فرآیندهای سبزسازی در تمام فعالیت های خود اجرا می شوند.
عوامل مؤثر بر کاهش آنتروپی رفتاری در میان کارکنان سازمان امور مالیاتی استان فارس(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات رفتاری در مدیریت سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۰
81 - 103
حوزههای تخصصی:
این تحقیق در راستای بررسی عوامل موثر بر کاهش آنتروپی رفتاری در میان کارکنان سازمان امور مالیاتی استان فارس انجام شده است. روش تحقیق به کار گرفته شده در این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر نوع داده ها کمی و از نظر نحوه گردآوری داده ها، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری این تحقیق عبارت از کلیه کارکنان سازمان امور مالیاتی استان فارس می باشند که تعداد آن ها حدودا 2500 نفر می باشد. روش نمونه گیری در این پژوهش روش نمونه گیری ساده می باشد. از جامعه آماری مذکور با توجه به ضوابط نمونه گیری (براساس شیوه نمونه گیری مندرج در جدول مورگان( تعداد 355 نفر به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شده و سپس با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته در پنج بعد و 25 گویه تنظیم براساس مقیاس پنج گزینه ای لیکرت، و گویه های مستخرجه در نمونه آماری تحقیق مورد پرسش قرار گرفته است. در بخش آمار توصیفی نیز، توصیف داده ها در دو بخش متغیرهای زمینه ای و متغیر های اصلی ارائه گردیده و در بخش آمار استنباطی، جهت بررسی فرضیه ها از آزمون ناپارامتری همبستگی اسپیرمن استفاده شده است. با توجه به داده های تحقیق می توان گفت (شخصیت، اخلاق حرفه ای، اشتیاق شغلی، مدیریت برداشت، رضایت شغلی) بر کاهش انتروپی رفتاری در میان کارکنان سازمان امور مالیاتی استان فارس اثر مثبت و معنی داری دارد.
نقش میانجی رفتار تسهیم دانش در رابطه بین رهبری تحول گرا و تناسب فرد - سازمان با رفتار کاری نوآورانه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات توسعه و مدیریت منابع دوره ۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
49 - 60
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف بررسی نقش میانجی رفتار تسهیم دانش در رابطه بین رهبری تحول گرا و تناسب فرد و سازمان با رفتار کاری نوآورانه معلمان مدارس شهرستان اقلید انجام شده است. جامعه ی آماری این پژوهش را معلمان مدارس شهرستان اقلید تشکیل می دهند که تعداد آن ها حدود 1300 نفر می باشد. جهت انتخاب حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران نمونه 296 نفری به شیوه نمونه گیری تصافی طبقه ای متناسب با حجم انتخاب گردید. جهت اندازه گیری رفتار کاری نوآورانه، رفتار تسهیم دانش، رهبری تحول گرا و تناسب فرد-سازمان از پرسشنامه سودبیجو و پرامیسواری (2021) استفاده گردید. پایایی پرسشنامه به وسیله ضریب آلفای کرونباخ و پایایی مرکب و روایی آن توسط روایی سازه و محتوایی مورد بررسی و تایید قرار گرفت. با استفاده از تکنیک مدلسازی معادلات ساختاری فرضیه های تحقیق مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق بیانگر آن بود که رهبری تحول گرا تاثیر مثبت و معناداری بر رفتار کاری نوآورانه، رفتار تسهیم دانش و نتاسب فرد سازمان دارد. همچنین رفتار تسهیم دانش نیز تاثیر مثبت و معناداری بر رفتارکاری نوآورانه دارد. تناسب فرد سازمان تاثیر مثبت و معنادار بررفتار تسهیم دانش دارد اما بر رفتارکاری نوآورانه تاثیر معناداری ندارد. همچنین رفتار تسهیم دانش نقش میانجی در رابطه بین رهبری تحول گرا و تناسب فرد، سازمان با رفتار کاری نوآورانه ایفا می کند.
بنچ مارکینگ واحدهای پانزده گانه خدمات شهری شهرداری اصفهان با به کارگیری تحلیل پوششی داده های تهاجمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ازآنجایی که واحدهای خدمات شهری، نقش مؤثری نه تنها بر کیفیت زندگی شخصی شهروندان بلکه بر بهره وری و رضایت شغلی آن ها دارند، بنچ مارکینگ آن ها از اهمیت بالایی برخوردار می باشد. این واحدها، با ارائه خدمات و زیرساخت های ضروری، شرایطی را فراهم می آورند که شهروندان بتوانند در محیطی سالم، ایمن و مناسب به کار و زندگی بپردازند. از همین روی، سنجش و ارزیابی عملکرد این واحدها و ارائه الگو بهینه به آن ها، به منظور افزایش سطح کیفی فعالیت ها ضروری به نظر می رسد. پژوهش حاضر با به کارگیری روش ریاضی تحلیل پوششی داده های تهاجمی خروجی محور با یک ورودی و چهار خروجی به عنوان یک ابزار قوی بنچ مارکینگ، به ارزیابی عملکرد واحدهای خدمات شهری مناطق پانزده گانه شهرداری اصفهان پرداخته است. نتیجه نشان داد واحد خدمات شهری شهرداری منطقه پنج از منظر ورودی و خروجی های این پژوهش بهترین عملکرد را داشته است. در پایان بهره وری جزئی هر یک از خروجی ها محاسبه و مجدداً رتبه بندی از منظر بهره وری جزئی صورت گرفت و نتایج رتبه بندی دو روش مقایسه گردید.
ارزش گذاری پروژه های برون سپاری با استفاده از اختیارهای حقیقی (مطالعه موردی: شرکت آب و فاضلاب مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه سازمان ها برای استفاده از فرصت ها، ناگزیر به ایجاد ساختاری منعطف، بهره مندی از امکانات بیرون سازمانی و به عبارتی برون سپاری هستند. یک قرارداد برون سپاری باید بتواند عدم قطعیت های قرارداد را مدیریت کند و برای شرکت انعطاف پذیری در انتخاب گزینه های مختلف در شرایط گوناگون را فراهم کند؛ رویکرد اختیارهای حقیقی به عنوان یکی از گزینه های در دسترس این شرایط را فراهم می کند. در این پژوهش با استفاده از رویکرد مدل سازی ریاضی، به ارزش گذاری پروژه برون سپاری کاهش هدررفت آب به کمک اختیارهای حقیقی و مقایسه آن با رویکرد ارزش کنونی خالص پرداخته شده است. به طوری که ابتدا ارزش خالص تصمیم برون سپاری را با مقایسه دو حالت برون سپاری و عدم برون سپاری به دست آورده و سپس، اختیار ترک موجود در قرارداد برون سپاری را شناسایی گردیده است. برای ارزش گذاری اختیار از تکنیک دوجمله ای با دو دارایی پایه استفاده شده و درنهایت برای برآورد ارزش کل پروژه، ارزش اختیار به ارزش خالص تصمیم برون سپاری افزوده شده است. همچنین برای اولین بار، شناسایی اختیارهای متن قرارداد برون سپاری و ارزش گذاری اختیارهای اخذشده در شرایط خاص موردبررسی و تحلیل قرارگرفته است. نتایج حاکی است که با افزایش تغییرپذیری جریان های نقدی، نرخ بهره بدون ریسک و قیمت اعمال اختیار، ارزش اختیار به ترتیب، نوسان می کند، افزایش و کاهش می یابد. با توجه به یافته ها پیشنهاد می شود در تحلیل پروژه ها، اختیارهای حقیقی موجود در قراردادها نیز مورد تحلیل قرار گیرد تا امکان بهبود خروجی ها فراهم گردد.
طراحی و ارائه الگوی مفهومی هوشمندسازی سازمان های دولتی
حوزههای تخصصی:
سازمان های دولتی به دلیل متغیر بودن شرایط، تغییر سریع در کاربرد فناوری ها و پویایی محیط و دشواری برنامه ریزی و تصمیم گیری در سطوح راهبردی و عملیاتی، برای چابکی و پاسخ سریع به تحولات و حل مسائل پیچیده و کاهش عدم قطعیت، نیازمند دستیابی به هوشمندی و توانایی تصمیم گیری هوشمند و انطباق با محیط هستند. هوشمندسازی به سازمان ها کمک می کند تا یاد بگیرند چگونه به تغییرات محیطی پاسخ بدهند و از راهبردهای دانش محور برای مواجهه با ابهام بهره ببرند. در همین راستا با توجه به محدودیت منابع و ادبیات مرتبط با موضوع مورد مطالعه در سطح کشور و فقدان الگوی مفهومی روشن و کاربردی برای هوشمندسازی سازمان های دولتی، مطالعه حاضر با هدف مفهوم شناسی سازمان های هوشمند و دستیابی به الگوی مفهومی برای تبیین مفاهیم و چارچوب نظری هوشمندسازی سازمان در بخش دولتی ایران و پاسخگویی به نیاز دانشی مدیران در خصوص تدوین نقشه راه مطالعات آینده و سیاست گذاری در زمینه هوشمندسازی نیروها انجام شد. برای انجام مطالعه حاضر از روش کیفی فراترکیب استفاده شد. بر اساس نتایج، عوامل زمینه ای و محیطی هوشمندسازی با شش مولفه (توسعه سرمایه فکری و دانشی، منابع هوشمندسازی، قابلیت های رهبری هوشمند، توسعه سرمایه انسانی هوشمند و فرهنگ سازمانی کار هوشمند)، عوامل حاکمیتی مداخله گر با دو مولفه (سیاست های امنیتی و دفاع سایبری ملی و سیاست های فناورانه و اقتصاد دانش بنیان دولت)، راهبردهای هوشمندسازی با پنج مولفه (قابلیت تکامل خودکار محل کار هوشمند، ظرفیت فناورانه توانمندساز، هوشمندی اجتماعی، یادگیری فعال و نوآوری مستمر) و پیامدهای هوشمندسازی با سه مولفه (پیش روندگی پایدار، ارتقاء بهر ه وری و رقابت پذیری) استخراج شد.