مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
ایده
حوزههای تخصصی:
بسیاری از سازمان ها در بخش دولتی و خصوصی نوعی از نظام پیشنهادها را دارند تا اعضای خود به منظور ارائه طرح هایی جهت بهبود امور تشویق نمایند. این طرح ها غالبا ً به کمیته هایی جهت بررسی ارجاع می شوند تا ایده های خوب برای اجرا به دست اندرکاران پیشنهاد شوند. فرایند تبدیل ایده به پیشنهاد کاری علمی است که می تواند از سوی خود ارائه دهنده، کمیته بررسی کننده، دبیر نظام پیشهاد ها، مجری استقرار و اجرای نظام و یا با همکاری همه این ها صورت گیرد؛ که البته در آن صورت نتایج مثبتی بر آن پیشنهاد مترتب خواهد بود. اما به دلایلی که در این تحقیق به آن ها اشاره می شود، سازمان ها و از جمله سازمان های دولتی که موضوع این تحقیق هستند، بخصوص با توجه به تفاوتی که با سازمان های بخش خصوصی دارند ـ و در مقدمه به آن ها اشاره شده است ـ در استقرار و اجرا و تداوم نظام پیشنهادها با چالش ها و ایرادها و موانعی روبه رو هستند. بنابراین، در این پژوهش، نظرات 4 گروه از دست اندرکاران اصلی اجرای این نظام، یعنی مدیران، کارکنان، دبیران و اعضای شورای پذیرش و بررسی پیشنهادها در رابطه با چالش هایی که این نظام را تحت تاثیر قرار می دهند، بررسی شده و آنان برای از بین بردن یا به حداقل رساندن ایرادها (چالش ها)، پیشنهادهای منطقی و عملی ارائه نموده اند. باور این تحقیق بر این است که این پیشنهادها می توانند مدیران سازمان های دولتی درگیر در اجرای نظام پیشنهادها و نیز مدیرانی را که هنوز به استقرار این نظام اقدام ننموده اند، را در استفاده کارآمد از نظام پیشنهادها برای افزایش مشارکت کارکنان و استفاده از نیروی فکری آن ها یاری نماید.
معیار پژوهش قرآنی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مقاله معیار پژوهش قرآنی به بیان شاخصهای اساسی قرآنی بودن پژوهش میپردازد. در این مقاله برای نخستین بار کاربرگی برای ارزیابی قرآنی بودن پژوهش طراحی و عرضه میشود. پس از بیان مفاهیم و تعریف پژوهشِ قرآنی، مراحل سهگانه تحقیقات مورد بررسی قرار گرفته و مشخص شده است که مطالعه ارزیابی میزان قرآنی بودن پژوهش بیش از همه در مرحله آغازین پژوهش ضرورت دارد که همان مرحله طرح ایده، بیانِ عنوان یا تبیین مسئله یا مسائل پژوهش است؛ زیرا مدیران پژوهش در این مرحله بیش از هر مرحله دیگری به ارزیابی و تشخیص قرآنی بودن پژوهش نیازمندند تا بتوانند بر اساس آن در تخصیص منابع انسانی و علمی پژوهش به گونهای دقیقتر و مؤثرتر به مدیریت پژوهش بپردازند. کاربرگ مورد نظر نیز بر اساس سه شاخص اصلی تنظیم و برای هر شاخص یک طیف پنج فاصلهای در نظر گرفته شده است که در ضریب هر یک از شاخصها ضرب میشود. کمترین امتیاز صفر و بالاترین امتیاز بیست و چهار و امتیاز متوسط دوازده است که به عنوان حداقل امتیاز قرآنی بودن پژوهش تعیین شده است. این کاربرگ به وسیله یک یا چند کارشناس تحقیقات قرآنی تکمیل و معدل امتیاز به عنوان امتیاز نهایی در نظر گرفته میشود. به این ترتیب انتظار میرود با کمّی شدن اندازه نسبیِ قرآنی بودن پژوهش، داوری در این باره تسهیل و تقسیم کار با دقت بیشتری انجام شود.
علم حضوری نفس به بدن و خروج از ایدئالیسم مطلق
حوزههای تخصصی:
مبحث علم حضوری، در تفکر فلسفی اسلامی بعد از مواجهه جدی آن با فلسفه غرب در قرن بیستم، اهمیت مضاعفی یافت. دلیل اهمیت آن، رویکرد جدیدی می باشد که در حیطه معرفت شناسی، این نوع از علم در اختیار فیلسوفان اسلامی قرار می دهد. با بهره گیری از این علم، برای فیلسوفان اسلامی، هم امکان اثبات اعتبار فلسفه به معنای مابعدالطبیعه فراهم شده است؛ و هم قادر به دفاع از رویکرد رئالیستی در علم شده اند. یکی از اقسام علم حضوری که تا به حال، کمتر مورد توجه اندیشمندان این رشته قرار گرفته، علم حضوری نفس به بدن است. با این وجود، با توجه به مبانی ملاصدرا در علم النفس، باید این قسم از اقسام علم حضوری را از مسلمات فلسفه صدرائی به حساب آورد. در این مقاله، کوشش شده است تا با استفاده از علم حضوری نفس به بدن، امکان اثبات عالم خارج به لحاظ فلسفی، یعنی خروج از ایدئالیسم مطلق، نشان داده شود. بدین منظور، در ابتدا به توضیح و اثبات علم حضوری نفس به بدن در نزد ملاصدرا پرداخته و سپس اقسام ایدئالیسم نیز اجمالاً مورد بررسی قرار گرفته است.
ایرادهای ارسطو به ایده های افلاطونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارسطو در جای جای آثارش از «مابعدالطبیعه» تا «طبیعیات» و «در آسمان» و «کون و فساد»، هر جا می خواهد درمورد موضوعی اظهار نظر کند، با پیش کشیدن افلاطون و دیگر فلاسفة پیش از خود، سعی می کند ایرادهای افکار ایشان را در آن موضوع خاص مطرح کند. شروع از نقد روش مخصوص ارسطو در فلسفه است. به ویژه در مابعدالطبیعه که به قول خود او دانش پرداختن به «موجود بماهو موجود» است و مباحث مربوط به هستی و چیستی موجودات عالم هستی در آنجا مطرح است، ارسطو ابتدا باید آراء مشهور زمان خود و از همه مشهورتر و دست و پاگیرتر «نظریة ایده های افلاطون» را مورد مداقه و نقد قرار دهد. نزاع ارسطو با نظریة ایده های افلاطون از زمان حضورش در آکادمی و دوران دانشجویی او آغاز شد. رسالة کوچک «دربارة ایده ها» ( peri ideon) نوشتة همان دوران است.
ما در این مقاله سعی کرده ایم با طبقه بندی ایرادهای ارسطو به ایده های افلاطون و با برشماری یک به یک و موضوعی آنها ماهیت و شدت این انتقادها را نشان دهیم. در این راه سعی شده بیطرفانه و بدون نتیجه گیری یا داوری خاص، تنها به تحلیل و برشماری ایرادها پرداخته شود که این خود پژوهش مناسبی است.
ظرفیت انگاره بین المللی در تولید قدرت نرم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مبتنی بر ماهیت سیاست بین الملل، «قدرت»، مفهومی به حساب می آید که فهم و ادراک صحیح از آن، مقدمه شناخت مجموعه موضوعات در نظام بین الملل است. به همین دلیل تلاش های بسیاری برای شناخت این مفهوم و مؤلفه های دخیل در آن، در حوزه ادبیات روابط بین الملل صورت گرفته است. تلاش جوزف نای در طرح نظریه قدرت نرم نیز از این منظر حائز اهمیت است. این نظریه افق های جدیدی را در ورای برداشت تک بعدی از قدرت و شناخت مؤلفه های معنایی در آن، گشوده است. اما نظریه نای به واسطه فقر فلسفی در شناخت مؤلفه های دخیل در وجه معنایی قدرت، در حد بیان امهات، باقی مانده و جزئیات مؤثر در این امهات را مورد توجه تحلیلی و مفهومی قرار نداده است. همین نقیصه، نظریة قدرت نرم را از پاسخ گویی به آن دسته از پرسش هایی که در فرایند پژوهش پیرامون عملیاتی کردن این وجه قدرت مطرح می شود، ناتوان ساخته است. ما معتقدیم که با استفاده از پژوهش هایی که در مورد مفهوم قدرت با ماهیتی اجتماعی صورت گرفته است، می توان در راستای رفع این نقیصه گام های مؤثری برداشت. نوشتار حاضر به دنبال طرح مؤلفه هایی است که می توانند در ارتباط با قدرت نرم، قابلیت پژوهش عملیاتی دربارة این مفهوم را تقویت کنند.
بررسی تطبیقی سیر از کثرت به وحدت در هستی شناسی افلاطون و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو افلاطون (428-348 ق.م)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
مباحث مربوط به خلقت و ترتیب بندی موجودات، اصل خیر را در رأس هرم هستی شناسی خود می نهد و سعی در توجیه ارجاع کثرات به وحدت متعالی دارد. از سوی دیگر ملاصدرا نیز بر مبنای اصول فلسفی و دینی خود با نگاهی وحدت محور با طرح نظریة بدوی خود یعنی (وحدت تشکیکی وجود) و نظریة نهایی خویش (وحدت شخصی وجود) به نحوی خاص می کوشد تا چگونگی ارجاع این کثرات به وحدت متعالی را مبین سازد.
با وجود تفاوت هایی که در این زمینه در اندیشة این دو فیلسوف، بر اساس مبانی فلسفی متفاوت آن ها وجود دارد، هر دو، کثرات را به امری واحد ارجاع می دهند به نحوی که کثرات را بیش از سایه ای از وحدت متعالی نمی انگارند و در این رابطه چینش مورد نظر افلاطون از نظام هستی متناظر با نظریة بدوی ملاصدرا از هستی است
برندسازی ایده ها: «صلح پایدار» به مثابه یکی از اصول گفتمانی انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی اندیشه سیاسی اسلام فلسفه سیاسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی فقه سیاسی حکومت اسلامی امور خارجی و روابط بین الملل
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی فقه سیاسی ولایت فقیه انقلاب و نظام جمهوری اسلامی
برندسازی را عمدتاً و البته تا حد زیادی به درستی در ذیلِ فعالیت های مرتبط با اقتصاد و تجارت، به ویژه اقتصاد و تجارتِ مبتنی بر منطق بازار مورد ملاحظه قرار می دهند. با این حال رشد و گسترشِ روزافزونِ فنون و مهارت های برندسازی و آشکارشدنِ اهمیت آن به عنوان مقوله ای مرتبط با ذات و ماهیتِ روابط انسانی، موجب شده است که دانشوران حوزة برندسازی تلاشی را در جهتِ بسطِ دایرة شمولِ نظام برندسازی آغاز کنند. تأکید برندسازی شخصی طی دو سه دهة گذشته، چه در عرصة سیاسی و چه در عرصه های هنری، ورزشی و مدیریتی، نشانه های این بسط و گسترش را آشکار ساخت. برندسازی شهر و کشور از منظر توریستی و گردشگری و حتی با رویکرد تقویتِ قدرت ملی در عرصة جهانی، امروز به امری متداول تبدیل شده است. به نظر می رسد مرحلة نهاییِ این روند، برندسازی ایده ها و افکار باشد که اگرچه هنوز در آغاز راه است اما سرعت بسط و گسترش آن بسیار زیاد است. ما در این مقاله و با عنایت به همین واقعیت، تلاش خواهیم کرد تا کوشش در راستای بدل کردنِ ایدة صلح پایدار را به عنوان یکی از مهم ترین مقومات گفتمان انقلاب اسلامی ایران به بحث بگذاریم. تمایزگفتمان حاکم بر انقلاب اسلامی ایران که آن را به یکی از مهم ترین و در عین حال مردمی ترین رویدادهای تاریخ معاصر بدل کرد، در نوعِ متفاوت ِ نگاهش به مقولة سیاست و قدرت سیاسی بود. آشتی دادنِ اخلاق با سیاست که به سکه ای غیر رایج در بازار مناسبات سیاسی جدید بدل شده است، همان نقطة عطفی است که در عرصة بین المللی می تواند با مقولة صلح پایدار پیوند بخورد. مدعای ما در این مقاله این است که ایدة صلح پایدار، می تواند با استفاده از فنون برندسازی، به یکی از برندهای قدرتمند گفتمان انقلاب اسلامی در سطح بین المللی تبدیل شود.
کارآمدی نظام جمهوری اسلامی ایران؛ مدلی برای سنجش و ارزیابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کارآمدی نظام جمهوری اسلامی ایران از جمله موضوعاتی است که علی رغم اهمیت آن، معیارها و شاخص هایی برای ارزیابی و سنجش آن ارائه نشده است. ازاین رو، سؤال اصلی پژوهش حاضر این است که «کارآمدی نظام جمهوری اسلامی ایران چگونه ارزیابی می شود و این نظام بر اساس شاخص های کارآمدی چه وضعیتی دارد»؛ بنابراین، با یک رهیافت نظری جدید، کارآمدی با توجه عناصر و ارکان نظام های سیاسی،یعنی ایده، ساختار، کارگزار و رفتار تعریف شده، سپس شاخص های کارآمدی مرتبط با هر یک از این ارکان ارائه شده است. در گام بعدی، با عنایت به این شاخص ها، مدلی برای ارزیابی کارآمدی نظام جمهوری اسلامی ارائه شده است. مدل ارائه شده علاوه بر بازنمایی وجوه مشترک نظام جمهوری اسلامی ایران با سایر نظام های سیاسی، ابعاد و ویژگی های خاص این نظام را نیز بازنمایی می کند. علاوه بر این، برخی مصادیق کارآمدی این نظام در هر یک از سطوح مذکور ذکر شده است.
تفتیش در هستی های محسوس و استنباط های متافیزیکی آن نزد افلاطون و ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو افلاطون (428-348 ق.م)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی متافیزیک
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
مرزبندی های فلسفی در مورد عالم حس و عالم غیر محسوس همواره یکی از تمایزات عمدة میان فیلسوفان بوده است. نتیجه این مرزبندی قرار دادن دو دسته از فیلسوفان در دو صف جدای از یکدیگر است. در یک طرف فیلسوفان مادی گرا قرار دارند که شعاع عالم هستی را صرفاً در عالم حس و ماده محدود می نمایند و در طرف دیگر صف فیلسوفانی قرار دارند که شعاع عالم هستی را فراتر از حس و ماده می دانند. آنچه ممکن است این تمایز را مضاعف نماید اختلاف در روش نشان دادن قلمرو عالم هستی است. یکی از رایج ترین شیوه ها در نشان دادن حد و مرز عالم هستی تأمل و تفتیش در عالم حس است. هدف پژوهش حاضر این است که روش تفتیش در عالم حس به منظور نشان دادن قلمرو عالم هستی مورد تحلیل قرار داده شود. نتیجه ای که در این پژوهش نویسنده نشان خواهد داد این است که روش تفتیش در حس نزد افلاطون و ابن سینا مورد استفاده جدی قرار داشته است و هر دو اندیشمند از طریق تفتیش در عالم حس استنباط های فلسفی متناسب با نظام فلسفی خود استخراج نموده اند. زیرا ابن سینا اگر چه همانند افلاطون در یکی از روش ها در نشان دادن شعاع عالم هستی که آن را فراتر از علم حس می داند بر تفتیش در عالم حس تأکید دارد اما با وجود آن نتیجه این تفتیش نشان دادن امر واقعی است که از آن به طبیعت مشترکه تعبیر می نماید چیزی که نزد افلاطون به ایده تعبیر می شود.
نقدِ فرگه بر روانشناسی گری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بنابر مکتب روانشناسی گری،قوانین منطق و ریاضیات چیزی جز گزارش های تعمیم یافته از الگوهای تفکر حاکم بر ذهن بشری نیست در نتیجه محتوای عبارت های منطقی، ایده هایی صرفاً ذهنی و آفریده ذهن بشرند و اگر ساختار ذهنِ ما به شیوه ای متفاوت با آنچه بالفعل است می بود، آن گاه قوانین منطقی چیزی متفاوت با آنچه از قضا در حالِ حاضر هستند می بودند. از نظر فرگه، بنیان این نظریه بر «مفهوم گرایی» و «ایده نگاری» معنای کلمات است. در باور فرگه معنای گزاره ها، که وی آن را «اندیشه» می نامد امری متمایز از «ایده»ها و مفاهیمِ حاضر در ذهن هر فرد است و وی با دو استدلال در صدد اثبات این امر است. عدمِ گفتمان مشترک و در نتیجه تبدیل زبان به امری شخصی و همچنین حاصل شدن نسبی گرایی معرفت شناختی دو تالی فاسدِ پذیرش عدمِ تمایز «اندیشه» از «ایده» است. در این پژوهش روشن می گردد که اشکالاتِ فرگه بر «مفهوم گرایی» همچنان پابرجاست و به این اشکالات تا کنون پاسخ قانع کننده ای داده نشده است. رویکردِ این پژوهش متمرکز بر استدلال های سلبیِ فرگه در نقدِ مفهوم گرایی و نه نظریّات ایجابیِ فرگه در نحوه ادراک اندیشه هاست.
انتقادات ِفرگه به نظریه ایده انگارانه معنا و استدلال ویتگنشتاین علیه زبان خصوصی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرگه یکی از نخستین منتقدان جدی روان شناسی گرایی در منطق و سمانتیک محسوب می شود. در این مقاله، نخست به بررسی انتقادات وی به نظریه ایده انگارانه معنا می پردازیم. این انتقادات در چارچوب کلی پروژه فکری فرگه، یعنی لوجیسیزم، و اصل اول مبانی علم حساب یعنی تمایز امر ابژکتیو/منطقی و امر سوبژکتیو/روانشناختی صورت می گیرد. از دید فرگه، چنین نظریه ای نه تنها صدق را به خطر می اندازد، بلکه معنا و لذا امکان مفاهمه را نیز با چالش مواجه می کند. سپس برخی وجوه این انتقاد فرگه را با استدلال ویتگنشتاین متأخر علیه زبان خصوصی مقایسه می کنیم. کاوش در جزئیات تحلیل فرگه از مفهوم ایده نشان می دهد که وی فروضی در مورد رابطه واژه های زبان عمومی و جهان خصوصی اید ه های ذهنی دارد که مستعد نقد هستند؛ بررسی مفهوم زبان خصوصی و استدلال ویتگنشتاین علیه آن (و طرح مباحثی چون تعریف خصوصی نشانه، پیروی از قاعده و معیار این همانی) واسطه ای خواهد بود تا به این فروض پی ببریم و آن ها را نقد کنیم.
محوریت نظام نمادشناسی افلاطون در بازخوانی هستی شناختیِ ارتباط موجودات با خدا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه دین سال شانزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۳۸)
91 - 109
حوزههای تخصصی:
افلاطون واژه نماد را به صورت آشکار در مباحث فلسفی خود به کار نبرده است، اما با تدقیق در آثار وی بر اساس اصل حکایت گری نماد از امر نمادینه شده و نوع نگاه وی به هنر و اثر معرفتی آن، می توان به معنای نماد در تفکر فلسفی وی پی برد. اهمیت نظریه ایده که مرکز ثقل نظریه های هستی شناسی افلاطون است، در مفهوم شناسی نماد نقش محوری ایفا می کند، به طوری که رابطه نماد و امر نمادینه شده بر پایه رابطه سایه یا تصویر با اصل و بهره مندی سایه از اصل استوار است. تدقیق در معنای بهره مندی نیز معنای ظهور را دربر دارد که اساس ارتباط نماد و امر نمادینه شده محسوب می شود. بنابراین تحلیل معنای نماد در مستندات افلاطون مؤید این مطلب است که در مراتب جهان هستی نیز روابط نمادین حکمفرما هستند؛ چنانکه محسوسات نماد ایده ها و ایده ها نماد اصل خیر (خدای نظام فلسفی افلاطون) هستند. این پژوهش با ابتنای بر روش تحلیلی - توصیفی و واکاوی آثار افلاطون، جایگاه خدا در هستی و نوع روابط موجودات با او را، با محوریت نظام نمادین تبیین می کند و آشکار می شود که خدا اصل وحدتی است که هیچ گاه نماد چیزی قرار نمی گیرد و شناخت و توصیف ذات او، صرفاً از طریق شناخت نمادها حاصل خواهد شد.
شهود ایده ها بر اساس نظریه رؤیت افلاطون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هستی و شناخت جلد سوم بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۱
25 - 42
حوزههای تخصصی:
نظریه مثل افلاطون، به عنوان محور فلسفه او مبتنی بر استدلالات و مباحثات نظری (در مقابل ابتناء بر الهام و شهود) ایده ها را موجودات حقیقی معقول و آحاد تبیین گر کثرت عالم معرفی می کند که هم شرط لازم تحقق معرفت و هم متعلق حقیقی آن محسوب می شوند. شهود، شناخت بی واسطه ایده هاست. با اینکه توصیف افلاطون از شهود ایده ها چندان واضح و مبسوط نیست، می توان مختصات آن را از قیاس با نظریه رؤیت او، که بر اساس تمثیل ها و اشارات فراوان افلاطون و قرائن زبانی و محتوایی، نزدیک ترین واقعه بدان است، استنتاج کرد. انطباق این نتایج بر اسطوره گردش ارواح فایدروس روشن می کند که شهود حقیقتی متفاوت با الهام و رویا دارد و با آنکه از وساطت زبان و استدلال در ثبوت بی نیاز است، در اثبات مستلزم آن هاست. شهود بشری امری عمومی، ذاتی انسان و عقلانی است و می تواند نسبی و مناط صدق و کذب باشد. خوانش شهود براساس رؤیت با لحاظ علیت نور در آن، نتایج متعددی به دست می دهد که وحدت عالم وجود مهم ترین آن هاست.
مدل یابی عوامل تأثیرگذار بر تأمین مالی استارت آپ ها (کسب وکارهای نوپا) با تکنیک دیمتل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد مدیریت مالی سال هفتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۵
42 - 62
حوزههای تخصصی:
اگر استارت آپ ها را سازوکاری جهت یافتن ایده های برتر بدانیم یک عامل مهم جهت ورود به مرحله بعد یا نوآوری، یافتن سرمایه گذار برای ایده های برتر هست.ازاین رو هدف از این پژوهش شناسایی و اولویت بندی و تعیین روابط علی و معلولی بین عوامل تأثیرگذار بر تأمین مالی استارت آپ ها می باشد. گروه تصمیم، مدیران و کارشناسان استارت آب ها، شرکت های دانش بنیان و شرکت های موجود در پارک علمی و فناوری استان گلستان می باشند که شامل 30 نفر می باشند. در این پژوهش عوامل مؤثر بر تأمین مالی استارت آپ ها با رویکرد دلفی فازی،6 مؤلفه همراه با زیر معیارها شناسایی و استخراج شده است. در ادامه با استفاده از تکنیک دیمتل علاوه براولویت بندی بین مؤلفه ها، روابط علی و معلول بین مؤلفه های اصلی مؤثر در تأمین مالی استارت آپ هاتعیین شده است. درنهایت از 6 مؤلفه اصلی در تأمین مالی این بنگاه ها، 4 مؤلفه به ترتیب عوامل ریسک موجود در ایده، ویژگی بازار، ویژگی ایده و ویژگی مالی به عنوان علت و 2 عامل ویژگی حقوقی و ویژگی های زیرساخت همراه با زیرمجموعه هریک به عنوان معلول در تأمین مالی استارت آپ هاشناسایی شده اند.این عوامل برای سرمایه گذاران استارت آپ ها حیاتی هست.
نگرشی نوین به مسئله ی هنر با محوریت نمادشناسی در آراء فلسفی افلاطون و ملاصدرا(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های عقلی نوین سال سوم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۶
135 - 160
حوزههای تخصصی:
افلاطون و ملاصدرا هیچ یک واژه نماد را در آراء خود به کار نبرده اند، اما بر اساس اصل حکایتگری و توجه به مبانی فلسفی دو فیلسوف می توان جایگاه نماد را در اندیشه ی آن دو تحلیل کرد. با ابتنا بر اهمیت نظریه ی ایده و کیفیت محاکات مورد نظر افلاطون، چنین برداشت می گردد در اندیشه ی وی نماد امری است که به نحو تشابهی خاص برمبنای رابطه ی «بهره مندی»، نشانگر ایده می باشد. در اندیشه ی ملاصدرا نیز با تأمل در کیفیت حکایتی که برخاسته از مبانیِ فلسفی وی، یعنی اصالت و تشکیک وجود و نیز نحوه ی محاکات در روابط علی است می توان نماد را امری دانست که از امر نمادینه شده ای حکایت می کند که علت آن است و نماد به حکم هویت رقیقتی و تشابه ظلیِ حقیقی از آن محاکات دارد. این پژوهش بر آن است تا با اتکاء به روشی تحلیلی ضمن تبیین جایگاه نماد در نگرش دوفیلسوف، هنر را با نگرش نمادشناسی مورد تدقیق قرار دهد. با تحلیل نمادشناسی در اندیشه ی دو فیلسوف،در عین واگرایی مبانی فکریِ آن دو، نوعی همگرایی در ارتباط با نمادشناسی و بسط آن در حوزه ی هنر می توان یافت که نوعی تحول از بُعد فلسفی را نسبت به هنر برمی تابد و این رویکرد به سنجش و شفافسازی جایگاه هنر در اندیشه ی آن ها می انجامد.
تحلیل پروسه ساختاری، سلسله مراتب طراحی و اجرای پروژه «بندیلک»
حوزههای تخصصی:
سانحه دیدگان سوانح طبیعی همچون زلزله، همواره پس از وقوع حادثه فارغ از صدمات جسمانی، دچار آسیب های روحی و روانی اجتناب ناپذیری می شوند که این آسیب ها می تواند فعالیت ها و افکار آنان را مختل کرده و توانایی انجام کارهای روزانه را نیز، از آنان صلب نماید. پنجمین دوره از کارگاه مسابقات قوام الدین شیرازی که در سال 1397- 1398 برگزار شد، ایجاد اسباب معماری جهت کمک به حال روحی این حادثه دیدگان را در قالب یک فضای بازی، مورد هدف قرار داد. 8 گروه از گروه های طراحی به مرحله اجرا راه یافتند. گروه آسا (یکی از این 8 گروه) با پروژه «بندیلک»، توانست مخاطبان زیادی را به خود جلب و تعاملات اجتماعی متنوعی را ایجاد نماید؛ از این رو، این پروژه مورد تقدیر هیئت داوران واقع گردید. در این پژوهش، به بررسی پروسه ساختاری، سلسله مراتب طراحی و اجرای پروژه بندیلک پرداخته شده است تا همگان، با این پروژه بیش تر آشنا شوند و طراحان، معماران و سایر گروه های درگیر با طراحی فضاهای شهری (همچون فضاهای بازی)، به ایده های شکل دهنده بندیلک پی ببرند. روش تحقیق به کار گرفته شده در این پژوهش، از نوع کیفی می باشد. روش جمع آوری اطلاعات به صورت میدانی و مطالعات کتابخانه ای و ابزار پژوهش در قسمت میدانی شامل مشاهده و عکس برداری و در قسمت مبانی نظری شامل کتب، مقالات و سایت های مرتبط با موضوع بوده اند. نتایج حاکی از آنند که بندیلک با ایده های بومی و ایرانی –اسلامی خود، فضایی بدیع و کاملاً انعطاف پذیر را خلق نموده است و با توجه به روان شناسی پس از حادثه، توانسته حرکت زلزله را در ذهن مخاطب تداعی نماید. قلاب ذهنی، سادگی و عدم قطعیت حاکم بر پروژه نیز، از کلیدواژه های توصیف گر این فضا می باشند.
Multilateralism and Ideational Power(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Dr. Mohammad Javad Zarif, Minister of Foreign Affairs of the Islamic Republicof Iran, opened the Sixth Model United Nations (MUN) Simulation Exercise on24 August 2017 in Tehran. The theme of the UN Security Council Simulationthis year was the nuclear programme of the People’s Democratic Republic ofKorea (PDRK). In his speech, Dr. Zarif first applauded the Model UN simulations held by the International Studies Journal, and mentioned that he has missed teaching international relations in an academic setting. He also mentioned that it was heartwarming for him to see so many women participants in the room, and took pride in Iranian women being interested in international relations and world politics. Dr. Zarif also spoke about the significance of Cold War as well as the collapse of Soviet Union and the role that the UN played 30 years ago. He also emphasized that “We all need to arrive at a good, reliable,and convincing understanding of this period of transition, which was perceivedat a certain time in the past to be of a rather short period and expected – orsimply aspired to - arrive at a definitive position of unchallenged Americanglobal hegemony. Well, that hasn’t come to pass.” He also touched base on the issue of North Korea (DPRK) and mentioned that “it is not only states that areengaged in the drama, a much larger catalog of players and actors, inclusive ofnon-state actors – falling under the general rubric of civil society - are alsoinvolved and bear on the situation.” In addition, he talked about the significance of ‘change and power’ in international relations and iterated that “power couldbe defined as increasing influence and decreasing vulnerability.” Dr. Zarif mentioned a few historical and political events in which the issue of power and gaining hegemony were involved. Lastly, he discussed how the Security Council failed Iran and watched in silence when Iraqis used chemical weapons on Iranians during the Iran-Iraq war. In the end, he wished the participants success and luck in the Model UN simulation and hoped that they could “move in the direction of - hopefully – political-diplomaticresolution of a regional tension with grave consequences for international peaceand security.”
رابطه زبان و شناخت در فلسفه افلاطون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شناخت پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۸۳
59 - 71
حوزههای تخصصی:
مسأله زبان در فلسفه افلاطون مسأله ای ثانوی و از فروع نظریه شناخت است. به عقیده او شناخت حقیقی، شناخت ایده ها ست، اما مسأله این است که شناخت آن ها تنها از طریق شناخت محسوسات امکان پذیر می شود و از این رو تبیین ارتباط میان ایده ها و محسوسات، و یافتن واسطه ای که آن ها را به یکدیگر پیوند دهد، از بغرنج ترین مسائل فلسفه افلاطون است. به نظر می رسد او در بعضی از آثار خود چنین می اندیشد که زبان واسطه ای میان ایده ها و محسوسات است، زیرا نام ها از جهتی به ایده ها و از جهتی به افراد محسوس شباهت دارند و به واسطه آن ها می توان از شناخت محسوسات به شناخت ایده ها رسید. بنابراین ارتباط دوسویه نام ها با ایده ها و محسوسات، شناخت حقیقی را امکان پذیر می سازد، اما تفاوت میان ایده ها و محسوسات چنان زیاد است که به تدریج اشکالاتی در تبیین این ارتباط بروز می کند، تا آن جا که افلاطون در اطلاق نام ها، چه بر ایده ها، چه بر محسوسات، تشکیک می کند. وی از سویی نام ها را ناظر به ایده ها می داند و معتقد است که دلالت نام ها بر محسوسات به علت صیرورت و نقص ذاتی محسوسات، نوعی دلالت لفظی است. اما از سویی دیگر ایده ها را فراتر از زبان و شناخت نهایی آن ها را مستلزم خروج از زبان می داند، زیرا به عقیده او زبان از بسیاری جهات به محسوسات شباهت دارد و اطلاق آن بر ایده ها جایز نیست.
نقد و بررسی نسبت هنر با حقیقت در فلسفه هگل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت و فلسفه سال شانزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۶۱)
41 - 61
حوزههای تخصصی:
نسبت بین هنر و حقیقت در تاریخ تفکر غرب لااقل از هنگام طرح مباحث نظری راجع به هنر از زمان افلاطون و ارسطو مطرح بوده است. در دوران جدید نیز فیلسوفان به این نسبت اندیشیده اند. می دانیم که در دوره جدید و با تأسیس زیبایی شناسی توسط بومگارتن بین حقیقت و هنر به کلی جدایی و مفارقت حاصل شد و این مفارقت با کانت قطعیت پیدا کرد. اما پس از او متفکرانی از جمله هگل کوشیدند بار دیگر بر نسبت هنر و حقیقت بیاندیشند. البته هگل به صراحت به طرح نسبت هنر و حقیقت نپرداخته است، اما هنر را جلوه ای از تجلی های مطلق و مرتبه ای از تحقق آن می داند. هنر اولین جلوه روح مطلق است. پرسش اصلی این مقاله این است که هگل به چه نسبتی بین هنر و حقیقت قائل است؟ درک و دریافت او از حقیقت چیست؟ و چگونه تلاش می کند با طرح نسبت بین هنر و حقیقت (البته با سبک و سیاق خود) بر جدایی کامل آن دو که با زیبایی شناسی مدرن وقوع یافته است غلبه کند؟ شیوه این تحقیق تفسیری و تحلیل محتوا با تکیه بر آثار هگل و شارحان او و آثار سایر فیلسوفان (مرتبط با موضوع) است.