فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۰۱ تا ۱٬۷۲۰ مورد از کل ۳۱٬۹۵۳ مورد.
منبع:
سیاست جهانی دوره ۱۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۴۵)
197 - 221
حوزههای تخصصی:
پویایی ماهوی، برهم کنش منافع، تکثر بازیگران و تغییرات جهانی در الگوهای امنیتی کشورها باعث شده است تا منطقه غرب آسیا در دهه های اخیر شاهد تغییرات رادیکال امنیتی باشد. اما یکی از مهم ترین این تغییرات امنیتی، تضاد امنیتی بین ایران و عربستان در سطح پراگماتیک بوده است که با کنش گری عربستان، برسازی خطر امنیتی از ایران و اجماع سازی در بین اعراب، بر پیچیدگی های امنیتی منطقه افزود و علاوه بر ایران و عربستان منافع حیاتی بسیاری از کشورهای عربی را تحت تأثیر قرارداد. علیرغم این مهم، تحقیقات پرداخته شده به این موضوع اندک و اغلب دارای نقیصه روشی و معرفتی بوده است. بر همین اساس، تحقیق حاضر تلاش کرده است تا با کاربست نظریه برسازی امنیتی در مکتب کپنهاگ و استخدام برخی نوآوری های روش شناسی در علوم انسانی، به ویژه تحلیل تلفیقی اکتشافی و تحلیل کیفی ساختاری و استفاده از روش های اعتباربخشی نرم افزاری و نخبگانی، ضمن شناسایی مؤلفه ها و متغیرهای مؤثر در برسازی خطر امنیتی ایران، ماهیت این متغیرها را شناسایی کند و متناسب با آن راهبردهایی را پیشنهاد دهد. نتایج پژوهش نشان داد که برسازی خطر امنیتی ایران در سه محور اصلی هستی شناسی (شامل 2 متغیر)، معرفت شناسی (شامل 4 متغیر) و روش شناسی (شامل 7 متغیر) اتفاق افتاده است. همچنین، نتایج تحلیل ساختاری حاکی از توزیع این متغیرها در دسته های متغیرهای حیاتی، هدف، ریسک، خروجی و اهرمی است. یافته های حاصل شده از دیدگاه نظریه تحقیق و واقعیت های محیطی مورد تحلیل بسیط قرار گرفت.
افول جهانی دموکراسی و دلایل آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بنا بر آمار و گزارش سازمان های بین المللی سال ها است که پیشرفت دموکراسی متوقف شده و افول و پسرفت آن در جهان سرعت گرفته است. در این مقاله به شیوه تبیینی به دنبال پاسخگویی این سوال بودیم که افول دموکراسی در جهان به چه دلایلی صورت گرفته است؟ بنا بر نتایح تحقیق می توان گفت، تغییر نگرش شهروندان درباره دموکراسی، بی اعتمادی به مقامات انتخابی، سوءاستفاده از قدرت، موفقیت الگوهای اقتدارگرایانه حکمرانی، جهانی شدن، نئولیبرالیسم و نابرابری فزاینده، اینترنت و فضای مجازی موجب تضعیف و افول دموکراسی شده است. افزون بر عقب گرد دموکراسی در کشورهای در حال توسعه، مشکلات کشورهای پیشرفته مانند افزایش هزینه ها، ناامیدی از بهبود شرایط زندگی و قطبی شدن جامعه موجب افزایش پوپولیسم و قدرت یابی راستگرایان افراطی شده است. دموکراسی در مقطعی و شرایطی محبوب شد که تمدن غربی در اوج قدرت بود و اکثریت مردم آن را بهترین شیوه حکمرانی می دانستند. افزایش قدرت و موفقیت کشورهای غیردموکراتیک مانند چین، همزمان با بحران، نارضایتی و تبعیض در جوامع دموکراتیک موفقیت الگوهای غیردموکراتیک حکمرانی و ناکارآمدی دموکراسی را نشان می دهد. در شرایطی که دموکراسی حتی در غرب در حال افول است، کشورهای درحال توسعه بیش از پیش به مدل های اقتدارگرایانه حکمرانی رو خواهند آورد. در صورت تداوم این شرایط و انجام نشدن اصلاحات زیربنایی در جوامع و نظام های دموکراتیک افول آن مداوم و فزاینده خواهد بود.
مولفه های قدرت نرم اقتصادی در اندیشه دفاعی مقام معظم رهبری (مد ظله العالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قدرت نرم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۴
7 - 24
حوزههای تخصصی:
ظهور انقلاب اسلامی در منطقه خاورمیانه توانست زمنیه ساز حکومتی جدید و انقلابی را در دنیا پدیدار سازد که ظلم و استبداد استکبار جهانی را آشکار ساخت. کشور ایران اسلامی از لحاظ ژئوپلیتیکی و اقتصادی در منطقه خاورمیانه از اهمیت زیادی برخوردار است و این مهم، کشورهای غربی و به ویژه آمریکا را وادار ساخته که برای حفظ منافع خود در منطقه خاورمیانه، از هیچ توطئه ای روگردان نباشند. بر این اساس، با تحمیل فشارها و تحریم های اقتصادی، تلاش نمودند تا بتوانند به اهداف خود در تضعیف جایگاه جمهوری اسلامی ایران در دنیا و حتی داخل کشور برسند. لذا با توجه به اهمیت موضوع، رهبر معظم انقلاب به منظور آگاهی سازی خبرگان و مردم عادی، مباحث اقتصادی را در شعار سال مطرح نمودند و به طور خاص دفاع اقتصادی را سرلوحه کار مسئولین نظام قرار دادند. هدف از این مقاله بررسی ابعاد قدرت نرم دفاع اقتصادی از دیدگاه اسلام و در اندیشه دفاعی امام خامنه ای (مدظله العالی) می باشد. در اندیشه مقام معظم رهبری، جنگ اقتصادی، هم نوعی جنگ سخت و نرم محسوب می شود که ملت ایران را از لحاظ مسائل اقتصادی در تنگنا قرار می دهد و مسئولان کشور باید در مقابل فشارهای دشمن، تحریم ها و مواردی مشابه، مقاومت مدبرانه ای داشته باشند تا ایران اسلامی از این برهه به سلامت عبور نماید.
قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران در مواجهه با مهندسی افکار عمومی توسط گروه های معاند و ضد انقلاب (موردمطالعه؛ انتخابات ریاست جمهوری 1400)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قدرت نرم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۴
213-237
حوزههای تخصصی:
رسانه ها و بویژه شبکه های اجتماعی در عصر حاضر، با اثرگذاری بر لایه های سه گانه باور، ارزش و رفتار، نقش بسیار مهمی در مهندسی افکار و رفتارهای سیاسی مردم در انتخابات دارند. در این مقاله با تأکید بر سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری اسلامی ایران، نقش آفرینی رسانه های معاند در مهندسی افکار عمومی و راهبردهای مقابله با آن در راستای قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران، مورد تحقیق قرار گرفته است. تحقیق حاضر، از نظر هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت، نوع داده ها و رویکرد روش شناختی از نوع مطالعات کیفی مبتنی بر تحلیل مضمون است. ابزار جمع آوری داده ها، استفاده از روش نمونه گیری؛ هدفمند و بر اساس اشباع نظری می باشد. برای تجزیه وتحلیل داده های حاصل از مصاحبه های انجام شده، از تکنیک تحلیل تم استفاده شده است. گروه های معاند و ضدانقلاب در راستای جنگ شناختی، از رسانه های جمعی دیداری و شنیداری مانند شبکه های تلویزیونی و ماهواره ای و پیام رسان های اجتماعی و برخی سلبریتی ها، با بهره گیری از شیوه ها و روش های مانند: تشکیل اتاق های فکر و میزهای تحلیل وضعیت؛ تمرکز بر روی رد صلاحیت کاندیداها؛ بحران سازی و ایجاد فضای دوقطبی در جامعه؛ راه اندازی کمپین های مختلف، بهره برداری از مشکلات اقتصادی، ایجاد شایعات، القای یأس و ناامیدی، برجسته کردن نقش رهبری در انتخابات، برای تأثیرگذاری و مهندسی افکار عمومی جامعه ایران در انتخابات ریاست جمهوری 1400، استفاده نمودند. قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران در مقابله با این اقدامات شامل: نقش مقام معظم رهبری در هدایت افکار عمومی، تقویت جریان انقلابی در شبکه های اجتماعی، افزایش اعتماد عمومی نسبت به رسانه های جمعی و غیره می باشد.
Iran's Approach to the Conflict between Armenia and Azerbaijan, based on the Model of Political Realism
حوزههای تخصصی:
In recent years, stability in the security environment of Central Asia and the Caucasus has consistent-ly faced increasing complexities and challenges. Nationalistic tendencies in this region, presence of crises, emergence of internal challenges, weaknesses in nation-building, and the entry of foreign powers have added complexity to the region's security environment. Considering the competition of regional and trans-regional powers and their pursuit of interests in the South Caucasus region, the events in Karabakh in 2020 will not be the last one in this region. This region is always prone to events and crises. Iran must play a role in resolving conflicts in the South Caucasus region by main-taining a neutral yet more active policy than in the past. By establishing an independent mechanism, Iran can pursue its national interests in this region by leveraging existing opportunities. This qualita-tive research article uses an explanatory method to evaluate Iran's foreign policy in the face of region-al crises (such as the Karabakh war) based on the realism model of Morgenthau. It examines Iran's foreign policy approach to recent conflicts in the region and analyzes the role of influential regional and international factors, as well as geopolitical and geostrategic factors, shaping Iran's foreign poli-cy.
تحلیل استدلالی ویژگی های ذاتی انقلاب اسلامی از منظر حکمت سیاسی معاصر(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسی (باقرالعلوم) سال ۲۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱۰۱
78 - 116
حوزههای تخصصی:
انقلاب اسلامی فارغ از مصادیق تاریخی و در مفهوم فلسفی آن، دارای ویژگی های ذاتی مختص به خود است که توسط حکیمان سیاسی معاصر صورت بندی شده است. استقراء این ویژگی ها و تبیین صورت بندی برهانی آنها، راه را برای چارچوب بندی الگویی عام از انقلاب، فارغ از بُعد زمانی و مکانی فراهم می کند. پژوهش حاضر درصدد پاسخ به دو سؤال اساسی بوده است: اولاً ویژگی های ذاتی انقلاب اسلامی در بُعد فلسفی آن از منظر حکمت سیاسی چیست؟؛ ثانیاً این ویژگی ها چگونه توسط حکیمان معاصر به صورت استدلالی صورت بندی می شود؟. در این جهت، با روش استدلالیِ مبتنی بر تحلیل داده های بنیادین در آثار حکیمان سیاسی معاصر، تبیینی جامع از ویژگی های ذاتی انقلاب اسلامی در دو دسته ویژگی های ذاتی ناظر به ساخت درونی، شامل ساخت توحیدی، ساخت شریعت مدارانه، ساخت آگاهانه، و ویژگی های ذاتی ناظر ساخت بیرونی، شامل ساخت فرهنگی، ساخت مبتنی بر تحول درونی جامعه و ساخت همگانی ارائه شده و جایگاه هر یک از ویژگی ها در الگوی انقلاب اسلامی به صورت برهانی مستدل گردید. نتایج نشان داد که انقلاب اسلامی دارای ویژگی های ممتازی است که آن را به رغم وجود برخی مشترکات، از دیگر انقلاب های دنیا متمایز می سازد. برخی از این ویژگی ها ریشه در منابع ناملموس جامعه ی انقلابی داشته، روی هم رفته بُعد درونی انقلاب را سامان می دهند و معرف محتوای بنیادین آن می باشند و برخی دیگر، در مظاهر عینی جامعه ریشه داشته، ضمن آن که معرف کیفیت ساخت بندی عینی انقلاب اسلامی هستند، چهره ی بیرونی آن را نیز ترسیم می کنند. برایند این ویژگی ها، انقلاب اسلامی را قیامی مبتنی بر هستی شناسی توحیدی توصیف می کند که در چارچوب آن، جامعه ی انقلابی به صورتی آگاهانه و مبتنی بر نرم افزار شریعت، به خروش در می آید و با تکیه بر بُعد فرهنگی و ایجاد انقلاب درونی در توده های مردم، اقشار گوناگون جامعه را برای سرنگونی نظام حاکم و استقرار وضع مطلوب به حرکت در می آورد.
درآمدی بر دموکراسی تعاملی (بررسی امکان ارائه الگوی نظم سیاسی دموکراتیک در جوامع اسلامی مبتنی بر تعامل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استقرار نظم سیاسی دموکراتیک دغدغه اصلی بسیاری از جوامع بشری به ویژه در دنیای معاصر بوده است. اما ظهور و بروز مدل های سیاسی دموکراتیک را باید از جهان غرب دانست. این واقعیت به طرح ایده ای انجامیده که مدل های دموکراسی را تنها در بستر فرهنگ غربی قابل تحقق می داند. بر این مبنا جوامع غیرغربی یا باید پذیرای فرهنگ غربی باشند یا به نظام های استبدادی تن دهند. هدف از پژوهش پیش رو به چالش کشیدن این دو مفروض و بررسی امکان ارئه الگوی بومی نظم سیاسی دموکراتیک در جوامع اسلامی است تا همزمان ضمن حراست از فرهنگ بومی، به استقرار ارزش های دموکراتیک در این جوامع کمک رساند. این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی در پی ارائه الگویی با عنوان «دموکراسی تعاملی» است . یافته اصلی این مقاله آن است که کارگزاران سیاسی در جوامع اسلامی با رجوع به سه عنصر ارزش های اسلامی، زندگی روزمره و دیگری، و در یک فرایند دائمی تعامل میان خود (مفاهمه)، می توانند اولویت های جامعه را در یک فرایند نهادمند به نام دموکراسی تعاملی استخراج کنند. نتایج این پژوهش بر امکان دموکراتیزاسیون بومی، احیای هویت اسلامی و کارآمدسازی جوامع اسلامی تاکید دارد. از این منظر تعامل ثقل نظم سیاسی دموکراتیک اسلامی خواهد بود.
مؤلفه های مقاومت در بیانیه گام دوم انقلاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیانیه گام دوم انقلاب درصدد تبیین مسیر چهار دهه دوم انقلاب اسلامی است. اهمیت این سند سبب شده تا پژوهشگران از ابعاد مختلفی آن را تحلیل نمایند. نگارندگان با توجه به دشمنی کشورهای سلطه گر با جمهوری اسلامی ایران و اینکه کشورمان تجربه چندین دهه مقاومت در برابر استبداد داخلی و استکبار خارجی را دارد؛ درصدد تبیین مؤلفه های مقاومت در این بیانیه هستند. برای این منظور از روش تحلیل مضمون بیانیه استفاده نموده اند. نتیجه تحقیق نشان می دهد مقاومت در بیانیه گام دوم با دوازده مؤلفه قابل تبیین است که عبارتند از: بی اعتمادی به دشمن، مرزبندی با دشمن، اجتناب از سبک زندگی غربی، جهاد علمی، تمدن سازی، کسب اقتدار، روحیه جهادی، اتکا به توان داخلی، دین مداری، تقویت اقتصاد، پایبندی به ارزش ها و ایستادگی در برابر دشمن.
آمیزه عاطفه و استعاره در مدیریت کلان ارزشی جامعه؛ مطالعه موردی سازوکارهای گفتمان سازی رهبر انقلاب در شهادت قاسم سلیمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رهبر انقلاب اسلامی ایران تاکنون توانسته در برهه هایی حساس، چالش های رخ داده برای کشور را به نحوی با تکیه بر نیروی مردم مدیریت کند. البته مدیریت ایشان از نوع اجرایی نبوده بلکه نوعی نظارت ارزشی بر مدیریت های سطوح کلان در کشور است که خود آن را «مدیریت کلان ارزشی» نامیده اند. این نوشتار به دنبال فهم آن است که این مدیریت از طریق چه سازوکارهای گفتمانی صورت گرفته است. برای رسیدن به پاسخ، گفتار و رفتار رهبر انقلاب در مقطع زمانی ترور سردار قاسم سلیمانی تا برپایی نماز جمعه تهران، به عنوان مطالعه موردی برگزیده است. داده های این مقاله به روش اسنادی گرد آوری شده و با روش تحلیل مضمون پردازش شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد رویکرد آیت الله خامنه ای در برابر التهابات داخلی و خارجی منفعل نبوده، بلکه متن و لحن پیام ها و سخنان ایشان از طمأنینه فکری روحی رهبری حکایت دارد که تلاش نموده آن را به مخاطب نیز القا کند. آنچه در این نوشتار می آید، برداشتی جامعه شناختی از مضامین کلیدی و زمینه وقوعی این کنش هاست که بیشتر بر چگونگی بهره گیری رهبر انقلاب از ابزارهای «استعاره» و «عاطفه» در روایت این حادثه منحصربه فرد در تاریخ مقاومت تمرکز دارد.
پیشران های تحول در محیط امنیتی خاورمیانه و آینده امنیت ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
235 - 215
حوزههای تخصصی:
پژوهش پیش رو با به کارگیری ابزار روند پژوهی و بهره مندی از مفاهیم نظریه مجموعه امنیتی منطقه ای در پی پاسخگویی به این پرسش است که پیشران های دگرگونی در محیط امنیتی خاورمیانه کدام اند و این تحولات چه تأثیری بر آینده امنیت ایران دارند؟ پژوهش مبتنی بر این فرضیه است که دگرگونی مذکور در سه سطح ملی، منطقه ای و بین المللی در حال وقوع است؛ دولت های ناپایدار، پویش های امنیتی نیروهای هویت بنیاد، پیچیدگی های امنیت منطقه ای، سیاست انباشت قدرت، تصاعد بحران در روابط ایران و عربستان، ائتلاف سازی در محور عبری-عربی، بازتعریف نقش و منافع منطقه ای قدرت های بزرگ و تغییر دکترین نظامی-امنیتی ایالات متحده پیشران های تحول در محیط امنیتی خاورمیانه و در نتیجه مؤثر بر امنیت ایران هستند. واحد اصلی تحلیل در پژوهش پیش رو مجموعه امنیتی خاورمیانه، متغیر وابسته امنیت ایران و متغیرهای مستقل پیشران های تحول ساز در محیط امنیتی خاورمیانه اند. پژوهش برای شناسایی و تحلیل پیشران ها و نیز ترسیم چشم انداز آتی آنها از روش روندپژوهی که یکی از رهیافت های آینده پژوهی است، بهره می گیرد. یافته های پژوهش حکایت از دگرگونی در محیط امنیتی، تغییر در الگوهای نظم منطقه ای و تشدید تهدیدهای امنیتی ایران دارد.
انتخابات و بسیج منابع: الگویی نظری در تبیین رقابت انتخاباتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
342 - 315
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش ارائه الگویی نظری برای تبیین چگونگی پیروزی یک یا چند نامزد یا حزب در انتخابات است. بر پایه یک الگوی نظری، بسیج منابع و رقابت انتخاباتی، عوامل و متغیرهایی در سطوح مختلف خرد و کلان تأثیرگذار بر پیروزی انتخاب شونده در فرایند انتخابات بررسی خواهد شد. منابع انتخابات دربرگیرنده منابع شناخت، منابع نیاز، منابع قدرت، نفوذ و اقناع، منابع اخلاقی، منابع تسهیل کننده و منابع پیش بینی نشده است. پرسش های اصلی و فرعی پژوهشی به ترتیب عبارت اند از: 1. چگونه در رقابت های انتخاباتی یک یا چند نامزد بر رقبای خود پیروز می شوند؟ 2. چه منابعی برای پیروزی در انتخابات لازم است؟ 3. این منابع از کجا و چگونه باید بسیج شوند؟ برای یافتن پاسخ های مناسب به این پرسش های پژوهشی، شواهد موجود و استدلال های ارائه شده پژوهشگران در متون فارسی و انگلیسی که به بررسی عوامل تأثیرگذار بر نتایج انتخابات برای نامزدها در انتخابات ریاست جمهوری و پارلمانی اختصاص داده شده، با رویکردی کیفی و با استفاده از روش تحلیل مفهومی متنی تبیین و تفسیر خواهد شد. در چارچوب نظریه بسیج منابع، در پژوهش های پیشین استدلال شده که هرچه یک نامزد انتخاباتی و پشتیبانانش در متقاعدسازی بازیگران انتخابات در مراحل مختلف انتخابات (از احراز صلاحیت، رأی دادن، پشتیبانی و مخالفت نکردن از راه بسیج و تخصیص منابع انتخابات به بهترین شیوه از سوی آن نامزد یا حزب وی نسبت به رقبای دیگر) موفق تر باشند، احتمال پیروزی وی بیشتر خواهد بود. در فرضیه پژوهش بیان می شود که پیروزی نامزدها در انتخابات به میزان موفقیت آنها در متقاعدسازی بازیگران انتخابات و بخت و اقبال ناشی از همزمانی یا ناهمزمانی رویدادهای پیش بینی نشده در رقابت انتخاباتی بستگی دارد. یافته های پژوهش نشان می دهد که متقاعدسازی حاصل وضعیتی از بسیج و تخصیص منابع و در برخی موارد همراهی بخت و اقبال ناشی از پیش آمدن یا پیش نیامدن رخدادهای پیش بینی نشده در انتخابات است.
رقابت آمریکا و چین در منطقه خاورمیانه (2022 -2010)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره ۱۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۴۴)
247 - 268
حوزههای تخصصی:
منطقه خاورمیانه همواره صحنه کشمکش قدرت های بزرگ بوده است. این درگیری به واسطه اهمیت این منطقه از منظر تامین انرژی و معادلات ژتوپولیتیک برای این قدرت ها مورد توجه قرار گرفته است. با عبور از جنگ سرد و فرارسیدن عصر دیجیتال عرصه های رقابت قدرت های بزرگ نیز دچار دگردیسی گردید با این وجود رقابت میان قدرت های بزرگ و به خصوص آمریکا و چین در این منطقه علی رغم اهمیت بسیار بالای آن کمتر مورد توجه قرار گرفته است. برای مشخص نمودن وضعیت این رقابت ناگزیر بودیم تا با روند پژوهی تحولات منطقه در طول مدت زمان 2010 الی 2022 به ابعاد گوناگون این رقابت احاطه پیدا کنیم. در اینجا آنچه سوال اصلی مقاله ما را شکل می دهد آن است که رقابت آمریکا و چین در منطقه خاورمیانه در چه ابعادی پیگیری شده است؟ فرضیه این پژوهش نیز اینگونه است که رقابت این دو قدرت در عرصه منطقه خاورمیانه محدود به یک بعد نبود و به همین جهت برای دستیابی به یک دید جامع تر در این مقاله به سه بعد اساسی این رقابت یعنی رقابت سیاسی دیپلماتیک، اقتصادی و نظامی امنیتی پرداختیم. یافته های ما نشان دهنده گسترش زمینه های رقابت در هر سه بخش بود. رقابت در ابعاد اقتصادی برای چین و رقابت در عرصه های نظامی و امنیتی برای ایالات متحده از اهمیت بیشتری برخوردار بودند. در این پژوهش از روش توصیفی تحلیلی با تکیه بر داده های اسنادی-کتابخانه ای استفاده شده است.
یکپارچه سازی منابع مشترک نفت و گاز در حقوق بین الملل: راهبردهایی برای سیاست خارجی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۴۷)
31 - 58
حوزههای تخصصی:
منابع مشترک نفت و گاز، تحت کنترل و حاکمیت دو یا چند دولت قرار دارند و در نتیجه تعیین حقوق و تعهدات دولت ها و نسبت سهمشان از منبع به موضوعی حساس، مهم و مناقشه برانگیز تبدیل می شود. در غیاب چارچوب های حقوقی معین، عموماً میزان و نحوه بهره برداری دولت ها از منبع را قدرت سیاسی، نظامی و یا میزان دسترسی به فن آوری تعیین می کند. طبیعتاً، دو یا چند دولتی که به منبع مشترک نفت و گاز دسترسی دارند، هر یک تمایل دارد که بیشترین سود را با کمترین هزینه از منبع به دست آورد. این امر با منافع باقی دولت های شریک در منبع در تعارض خواهد بود و این تعارض می تواند منتهی به ایجاد مسابقه میان طرف ها در بهره برداری حداکثری از منبع شود که به «تراژدی منابع مشترک» موسوم است. با این حال، می توان از وقوع این تراژدی جلوگیری کرد و همکاری سازنده و پایدار را جایگزین رقابت مخرب در بهره برداری از منابع نمود. برای بهره برداری کارآمد و پایدار از منابع مشترک، دولت ها باید متعهد به همکاری بلند مدت شوند. اما در نبود قواعد الزام آور در حقوق بین الملل، تضمین حقوقی برای تحقق و یا ثمربخش بودن همکاری میان دولت ها وجود ندارد. در این مقاله، با مطالعه آثار صاحب نظران و بررسی حقوق بین الملل معاهداتی و عرف بین المللی از جمله از طریق بررسی رویه مراجع حل و فصل اختلافات بین المللی و رویه دولت ها به دنبال یافتن پاسخ این سؤال هستیم که جایگاه یکپارچه سازی بین المللی در نظام حقوق بین الملل چیست؟ و این جایگاه، چه راهبردهایی برای سیاست خارجی دولت ها در این خصوص توصیه می کند؟ یافته های تحقیق نشان می دهد، از آن جا که فضای بین المللی به سمت ترویج و تشویق دولت ها به بکارگیری راهکارهای مبتنی بر همکاری به جای رقابت بر سر منابع مشترک در حرکت است، «یکپارچه سازی» موثر ترین و کارآمدترین راهکار مبتنی بر همکاری است و در صورت اتخاذ راهبرد همکاری در سیاست خارجی دولت ها در خصوص میادین مشترک، می تواند مطلوب ترین روش بهره برداری از منابع مشترک با توجه به الزامات فنی و اقتصادی باشد.
واکاوی چرایی عادی سازی روابط عربستان و رژیم صهیونیستی و پیامدهای آن بر جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق امنیت سال ۱۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۸
191 - 223
حوزههای تخصصی:
تغییر محیط پیرامونی ایران طی دهه اخیر، مانند ابهام در آینده فعالیت هسته ای ایران، ارزیابی غرب جدید از تحولات سوریه، لبنان، عراق و یمن که برآیندی از توسعه نفوذ و در راستای منافع ملی ایران بود، برخی از کشورهای حوزه خلیج فارس به ویژه عربستان به عنوان رقیب ایدئولوژیک ایران زمینه را برای تغییر نگرش و تجدید روابط با رژیم صهیونیستی را فراهم ساخت و موجبات آشکار سازی روابط و مناسبات پنهانی گذشته شد. در محیط جدید منطقه ای که توافقاتی میان دو کشور ایران وعربستان شکل گرفته نیز مسئله عادی سازی روابط عربستان با رژیم صهیونیستی هنوز هم یک پرونده مهم قابل بررسی بوده و رصد تاثیرات عادی سازی ضرورتی اجتناب ناپذیر است پروژه عادی سازی، به رغم اینکه چالش هایی را برای جمهوری اسلامی ایران به جود آورده، فرصت هایی را نیز برای جمهوری اسلامی ایران در پی خواهد داشت تا در جهت اهداف و منافع خود از آن بهره برداری کند. این مقاله با رویکرد تحلیلی- توصیفی و بهره گیری از رهیافت ائتلاف و اتحاد سازی منطقه ای در نظریه واقع گرایی و با بیان پیشینه ای از مناسبات غیررسمی بین عربستان سعودی با رژیم و احصاء مولفه های اثرگذار بر گسترش روابط بین دو بازیگر در سال های اخیر، علاوه بر پرداختن به عوامل اثر گذار بر پروژه عادی سازی، به تبیین نتایج و پیامدهایی می پردازد که مختصات عادی سازی روابط با رژیم که در قالب توافق ابراهیم نیز پیگیری می شود را برای جمهوری اسلامی ایران ترسیم می کند.
Reconstruction of the Concept, Characteristics, and Obstacles of Civilization in Shariati's Thought(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Civilization plays a central role in Ali Shariati's intellectual framework, to the extent that understanding his broader philosophical system is nearly impossible without comprehending his views on the concept of civilization and the evolution of human society throughout history. This article seeks to explore Shariati’s approach to civilization by employing the dynamic framework of Thomas A. Spragens and addressing five interconnected questions: What is the concept of civilization? What are the characteristics that shape human nature? What are the obstacles to human development? What are the factors that can free humanity from these obstacles? And, finally, what drives the progress of human civilization? The findings of this study shows that Shariati views civilization as the collective achievements and accumulated knowledge of human society, which do not naturally exist in the environment but are created by humans due to three inherent qualities: self-awareness, free will, and creativity. These attributes are inherited from God and exist as latent potentials within each individual. To actualize these qualities, however, humanity must overcome four determinisms: nature, history, society, and the self. According to Shariati, the gradual mastery over these four constraints leads to the formation of civilization. Throughout historical processes, humans gradually liberate themselves from these external and internal forces. In this transformation, individuals evolve from beings shaped by nature, society, history, and the self into creators of nature, society, history, and the self. As a result, their divine-like attributes—self-awareness, will, and creativity—reach full potential, leading them to the ultimate ideal of a true, exemplary human, which in Shariati's view, is a near-divine figure.
مختصات اسلام سیاسی در اندیشه سیاسی آیت الله خامنه ای (مد ظله العالی)
منبع:
راهبرد سیاسی سال ۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲۴
53 - 85
حوزههای تخصصی:
اسلام سیاسی مدلی مفهومی است که با جامعه نگری به دین اسلام و در پیوند عمیق بین دین و سیاست شکل می گیرد و به مسئله دین نگاه تک بعدی ندارد بلکه در آن امور دنیوی هم ملاک قرار می گیرد. مدل اسلام سیاسی برای حکومت هایی به کار برده می شود که به دنبال ایجاد حکومتی بر مبنای اصول اسلامی هستند. ضرورت و هدف از این نوشتار، معرفی مدل مفهومی و همچنین شناخت مختصات اسلام سیاسی با توجه به اندیشه های سیاسی آیت الله خامنه ای(مدظله العالی) است. پژوهش موجود داده های لازم را از طریق مطالعه کتابخانه ای و تجزیه و تحلیل بیانات و نوشتار آیت الله خامنه ای(مدظله العالی) استخراج می کند. در این پژوهش از روش نظری با ماهیت داده های کیفی به مطالعه متون پرداخته و با برگزیدن گزاره های مختلف به جمع بندی مطالب می پردازد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که اسلام سیاسی به دنبال هویت بخشی به مفاهیمی چون آزادی، برابری، مردم سالاری دینی، عدالت، وحدت، امنیت، رفاه و معنویت است و معتقد به تشکیل دولت مدرن بر اساس اسلام است که به ارائه الگوی توسعه پایدار و همه جانبه می پردازد.
امکان سنجی استقرار مدل امنیتی هژمونی گرایی در منطقه غرب آسیا در دوران پساآمریکا؛ موانع و چالش های موجود (2024- 2001)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی آمریکا سال ۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۱)
93 - 115
هدف پژوهش حاضر بررسی امکان استقرار مدل امنیتی هژمونی گرایی در منطقه غرب آسیا بعد از حمله امریکا به افغانستان و عراق و همچنین بعد از تحولات بیداری اسلامی موسوم به بهار عربی غرب آسیا است. بدین منظور در ابتدا الزامات مدل امنیتی هژمونی گرایی مطرح گردیده است. مواردی مانند پویایی داخلی، تمایل به ایفای نقش هژمونی، ظرفیت و توانایی رهبری منطقه ای، نفوذ بالای منطقه ای، توانایی مقابله با ائتلاف سایر کشورهای منطقه، پذیرش توسط سایر کشورهای منطقه و توانایی بالقوه رسیدن به قدرت جهانی از مهم ترین الزاماتی است که کشورهای منطقه ای برای رسیدن به مرحله هژمونیک باید آن را محقق سازند. برای سنجش این الزامات در قبال کشورهای قدرتمند غرب آسیا مانند جمهوری اسلامی ایران، عربستان سعودی و ترکیه، این پرسش طرح شده است: با توجه به الزامات امنیتی الگوی هژمونی گرایی، آیا در دوران پساآمریکا در منطقه غرب آسیا امکان استقرار این الگو وجود دارد؟ با توجه به الزامات امنیتی الگوی هژمونی گرایی، فرضیه این است که کشورهای قدرتمند غرب آسیا اغلب این الزامات، بویژه توانایی مقابله با ائتلاف کشورهای منطقه، پذیرش توسط سایر اعضا و امکان بالقوه رسیدن به قدرت جهانی را دارا نیستند. نتایجی که با روش اسنادی و رویکرد توصیفی-تحلیلی دست آمده حاکی از آن است که اگرچه کشورهای ایران، عربستان و ترکیه نفوذ منطقه ای بالایی دارند، ولی این نفوذ با مخالفت و رقابت سایر قدرت ها مواجه شده و بنابراین از جانب سایر کشورها قابل پذیرش نیست. هم چنین در صورت بروز جنگ، یک کشور به تنهایی توانایی مقابله با ائتلافی از کشورها را ندارد، بعلاوه اینکه این کشورها قابلیت تبدیل شدن به قدرت جهانی را نیز دارا نیستند. بنابراین الگوی هژمونی گرایی قابلیت اجرایی اندکی در غرب آسیا دارد.
جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده آمریکا: تقابل راهبردی در منطقه غرب آسیا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی آمریکا سال ۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۲)
73 - 100
روابط جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده آمریکا بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران یکی از حساس ترین و در عین حال پیچیده ترین نوع روابط کشورها در نظام بین الملل بوده و الگوی رفتاری دو طرف در طی چهار دهه گذشته الگوی تعارضی بوده است. آمریکا در طول دهه های گذشته انواع راهبردها را برای مقابله با جمهوری اسلامی ایران به کار گرفته که یکی از آن ها مهار بوده است. بنابراین هدف اصلی در این مقاله بررسی مولفه های تقابل راهبردی آمریکا در قالب راهبرد مهار و سیاست های مقابله ای جمهوری اسلامی ایران است که متناسب با هدف، سئوال اصلی مقاله به این صورت مطرح می شود که راهبرد مهار ایران از سوی آمریکا از چه مولفه هایی برخوردار بوده و چه نتیجه ای داشته است؟ این پژوهش از نوع کیفی و روش انجام آن مطالعه اسنادی مبتنی بر رویکرد توصیفی- تحلیلی می باشد، همچنین از منابع کتابخانه ای و پویش اینترنتی برای جمع آوری داده ها استفاده شده است. یافته های پژوهش بیانگر این امر است که مهار ایران بعد از انقلاب اسلامی همواره یکی از محورهای اصلی سیاست آمریکا در منطقه غرب آسیا بوده و تحولات منطقه ای در سال های اخیر نشان می دهد راهبرد مهار ایران با شکست مواجه شده و حضور و نفوذ موثر ایران در منطقه نه تنها کاهش نیافته بلکه روز به روز افزایش نیز یافته است.
سیاست های روسیه تزاری در حوزه زنان و خانواده در آسیای مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آسیای مرکزی در قرن19 زیر سیطره روسیه تزاری درآمد. در نیم قرن غلبه روسیه پیشاشوروی بر این سرزمین، سیاست روسی سازی به منظور سازگاری متصرفات جدید با امپراتوری، در حوزه های گوناگون سیاسی، فرهنگی و اجتماعی اجرا شد. آنچه در جنبه های گوناگون تغییر، به عنوان یک ابهام مطرح می شود، نبود تغییر معنادار زندگی زنان و مناسبات نهاد خانواده در این دوران است. پرسش نویسندگان این است که: چرا با وجود تغییرهای گسترده در این دوره، زندگی زنان و مناسبات نهاد خانواده ثبات نسبی داشت؟ فرضیه پژوهش این است که امپراتوری تزاری به عنوان یک قدرت شرقی، دیرهنگام زیر تأثیر جریان نوگرایی غربی قرار گرفت و به دلیل تداوم مؤلفه های فرهنگی جهان سنّت، در جامعه خود نیز در حوزه زنان متفاوت از اروپا رفتار کرده است. برای یافتن پاسخ، ضمن یافتن شاخص های شکل گرفتن یا شکل نگرفتن تغییر از نظریه «تغییر اجتماعی گی روشه»، روش پژوهش کیفی انتخاب شد؛ با استفاد از این روش، با بهره گیری از رویکرد تحلیل تاریخی و با شیوه گردآوری داده ها از اسناد تاریخی، پاسخ مسأله را در مؤلّفه های فرهنگی و تمدّنی روسیه جست وجو کردیم. آنچه در نتیجه این پژوهش به پاسخ آغازین و فرضیه افزوده شد این است که غلبه گفتمان سنّتی نسبت به زنان و واگرایی دو جریان غربگرا و اسلاوگرا موجب ناهماهنگی شده بود. بنابراین برخلاف دیگر زمینه ها در این بخش تغییرهای پایدار و گسترده رخ نداد.
دوگانگی میان ملی گرایی و جهان وطن گرایی در مارکسیسم و اتحاد شوروی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ملت، ملی گرایی و جهان وطن گرایی، بارها مورد توجه پدران مارکسیسم و نخستین رهبران اتحاد شوروی قرار گرفته اند. رویکرد آن ها به این مفاهیم، همواره یکسان نبوده است و دوگانگی و تناقضی آشکار، در اندیشه و عملشان دیده می شود. این دوگانگی در سراسر دوران حکومت شوروی و در همه جمهوری های آن از جمله جمهوری های آسیای مرکزی، بارها و به شکل های گوناگون نمود داشته است. این پرسش مطرح است که پدران مارکسیسم و نخستین رهبران شوروی، چه نگرشی نسبت به ملت، ملی گرایی و جهان وطن گرایی داشته اند و دلیل دوگانگی و تناقض نظری و عملی آن ها به این مفاهیم چه بوده است؟ در پاسخ، این فرضیه طرح می شود که دلیل وجود دوگانگی و تناقض در نگرش بانیان مارکسیسم و نخستین رهبران شوروی نسبت به ملت، ملی گرایی و جهان وطن گرایی، کاربرد ابزاریِ ملت و ملی گرایی برای دست یابی به هدف های ایدئولوژیک، مانند جهان وطن گرایی بوده است. رویکرد پژوهشی این نوشتار، کیفی و مبتنی بر روش کنشِ گفتاری کوئنتین اسکینر است و داده های آن از اسناد و منابع کتابخانه ای گردآوری شده اند. یافته این نوشتار این است که هدف اصلی اندیشمندانِ مارکسی متقدم، تحقق آرمان های مارکسیسم از جمله جهان وطن گرایی بوده است. ایشان، ملت و ملی گرایی را به عنوان ابزار هایی در این راه به کار می بردند. دوره زمانی نوشتار، از سال 1848، زمان انتشار بیانیه کمونیستی تا سال 1953 زمان مرگ استالین است. شخصیت های مورد بحث، مارکس و انگلس به عنوان پدران مارکسیسم و لنین، تروتسکی و استالین به عنوان نخستین رهبران اتحاد شوروی هستند.