مطالب مرتبط با کلیدواژه

سیاست خارجی مقایسه ای


۱.

مقدمه‏ای بر تحلیل سیاست خارجی

کلیدواژه‌ها: فرایند تصمیم گیری سیاست خارجی مقایسه ای محیط روانی روند سازمانی سیاست دیوان سالارانه واقع گرایی و سازه انگاری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۳۱
تحلیل سیاست خارجی دولت‏ها در عرصه بین المللی، یکی از مباحث اصلی علوم سیاسی و روابط بین ‏الملل است. تا کنون، در زمینه تحلیل سیاست خارجی کشورها، نظریه ها و دیدگاه های مختلفی مطرح شده است. در ابتدا، رویکردهای مهم تحلیل سیاست خارجی، تحت تاثیر جریان واقع گرایی بودند. با بروز انقلاب در علوم رفتاری، سه دیدگاه خاص در حوزه تحلیل سیاست خارجی به وجود آمد که از آنها با عنوان فرایند تصمیم‏ گیری در سیاست خارجی، سیاست خارجی مقایس ه‏ای، و محیط روانی سیاست خارجی یاد می شود. با پیدایش و گسترش دیدگاه پسااثبات گرایی در علوم اجتماعی و به ویژه در روابط بین الملل در حوزه تحلیل سیاست خارجی کشورها، سه رویکرد جدید، یعنی رویکردهای نهادمحور، رویکردهای جامعه‏ شناسانه و رویکردهای فرهنگ و هویت‏ محور به وجود آمدند که اصول و محورهای هر کدام از آنها به اختصار تشریح شده است. در نهایت، تلاش شده امکان و چگونگی برقراری پیوند بین این رویکردها مورد ارزیابی قرار گیرد.
۲.

رویکرد مقایسه ای راهبردهای امنیت ملی بوش، اوباما و ترامپ؛ مبارزه با تروریسم و چندجانبه گرایی راهبردی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: جنگ پیش دستانه جورج بوش موازنه راهبردی باراک اوباما یک جانبه گرایی تاکتیکی ترامپ سیاست خارجی مقایسه ای

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲ تعداد دانلود : ۱۲
رویکرد مقایسه ای در سیاست خارجی بر اساس شاخص های ادراکی، راهبردی و رفتاری تصمیم گیران حاصل می شود. سیاست خارجی آمریکا همانند هر کشور دیگری در سال های آغازین قرن بیست و یکم با نشانه هایی از تغییر و تداوم همراه بوده است. از آنجایی که سیاست بین الملل در این دوران تاریخی بر اساس قالب های سیاست آشوب زده شکل گرفته، نشانه های تغییر در الگوی رفتاری بوش پسر، باراک اوباما و دونالد ترامپ بیشتر از هر دوران تاریخی دیگری بوده است. نشانه های تغییر و تداوم را می توان در راهبرد، الگوی رفتاری و سیاست منطقه ای آمریکا در قرن بیست و یکم مشاهده کرد. پرسش اصلی مقاله آن است که سیاست مقایسه ای آمریکا در قرن بیست و یکم چه ویژگی هایی دارد و چه تغییرات راهبردی و منطقه ای در دوران جورج بوش پسر، باراک اوباما و دونالد ترامپ به وجود آمده است؟ فرضیه مقاله این است که هرچند بنیان های راهبردی رئیسان جمهور آ مریکا در حوزه امنیت سرزمینی، رفاه اقتصادی و حقوق بشردوستانه ثابت باقی مانده است، سیاست راهبردی بوش مبتنی بر امنیت پیش دستانه، سیاست راهبردی باراک اوباما بر اساس موازنه راهبردی و نگرش دونالد ترامپ مبتنی بر توسعه قدرت ملی و یکپارچه سازی ساختار اجتماعی آمریکا بر اساس انگاره هایی همانند یک جانبه گرایی بوده است». در تحلیل داده ها از پارادایم رئالیسم بهره خواهیم برد.