فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۶۲۱ تا ۴٬۶۴۰ مورد از کل ۳۱٬۹۵۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
برجسته سازی و به حاشیه رانی یکی از فرایندهای اثرگذار در منازعات گفتمانی در انتخابات است. در واقع، یکی از ویژگی های گفتمان پیروز آن است که توانایی برجسته سازی نقاط قوت خود و نقاط ضعف حریف و به حاشیه رانی نقاط قوت رقیب و نقاط ضعف خود را داشته باشد. مقاله حاضر درصدد است در چارچوب نظریه تحلیل گفتمان لاکلاو و با مورد پژوهی انتخابات سال 96 به پاسخ به این پرسش بپردازد که راهبردهای گفتمان پیروز در برجسته سازی و به حاشیه رانی چه بود؟ یافته های تحقیق با تمرکز بر سخنرانی های انتخاباتی، مستند تبلیغاتی و مناظرات انتخاباتی حسن روحانی مبنی بر آن است که روحانی با استفاده از غیریت سازی با دولت قبل و تسری بار منفی آن به نامزدهای اصولگرا و توجه به بعد اسطوره ای گفتمان خود و رقیب به برجسته سازی نقاط مثبت خود و نقاط ضعف رقیب پرداخته است. وی همچنین با توسل به دال تهی و قابلیت اعتبار به برجسته سازی نقاط ضعف رقیب و به حاشیه رانی برخی نقاط قوت آن روی آورده است. و در نهایت، وی برای خنثی نمودن تبلیغات رقیب، دال امنیت را در منظومه گفتمانی خود جای داده است.
منابع، اهداف و ابزارهای دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قدرت نرم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۵
105-123
حوزههای تخصصی:
استفاده از فرهنگ و به خدمت گرفتن ابزارهای فرهنگی در دیپلماسی، در مقایسه با سایر ابزارها و اهرم های رایج در روابط بین الملل دارای مزایایی می باشد که موجب شده است تا کشورها –بیش از پیش- از این ظرفیت برای کاهش سوءتفاهمات میان خویش استفاده نمایند. بر این اساس، دیپلماسی فرهنگی به حوزه ای از دیپلماسی تبدیل شده است که به برقراری، توسعه و پیگیری روابط با کشورهای خارجی از طریق فرهنگ، هنر و آموزش می پردازد و بیشتر به دنبال کشف، تعریف و ترویج ارزش ها و منافع مشترک و جهان شمول و سپس، تأمین منافع ملی در چارچوب این ارزش ها و منافع مشترک است. این مقاله درصدد است تا به روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از ابزار فیش برداری از منابع کتابخانه ای به این پرسش اساسی پاسخ دهد که «منابع، اهداف و ابزارهای دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران کدامند؟». بر این اساس، در گام نخست از «علوم و معارف اسلامی»؛ «فرهنگ و تمدن ایرانی»؛ و «آموزه های انقلاب اسلامی» به عنوان منابع اصیل دیپلماسی فرهنگی این کشور یاد شد. آنگاه، ضمن مروری اجمالی بر اسناد بالادستی و نیز اساسنامه سازمان های فعال در حوزه دیپلماسی فرهنگی، اهداف جمهوری اسلامی را برشمرده و در نهایت، به «فعالیت های علمی، آموزشی و فناورانه»؛ «جهانگردی و مهاجرت»؛ و «فعالیت های فرهنگی و هنری» به عنوان مهم ترین ابزارهای دیپلماسی فرهنگی این کشور اشاره شد. نتیجه آنکه، به نظر می رسد جمهوری اسلامی ایران قابلیت های چشمگیری در خصوص استفاده از ظرفیت های دیپلماسی فرهنگی دارد که استفاده بهینه از آن ها می تواند به ارتقای پارامترهای قدرت نرم در سیاست خارجی این کشور کمک نماید.
فرصت ها و چالش های همکاری ژئواکونومیک ایران و ترکمنستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ویژگی های تاریخی و فرهنگی مشترک، همجواری ژئوپلیتیک، نیاز به همکاری در حوزه انرژی، ترانزیتی و گسترش همکاری های منطقه ای، ایران و ترکمنستان را به همکاری بیشتر با یکدیگر ترغیب می کند. هدف مقاله حاضر این است که با سنجش ابعاد گوناگون روابط اقتصادی ایران و ترکمنستان و واکاوی فرصت ها و چالش های روابط دو کشور، جایگاه ایران در اقتصاد ترکمنستان و راهبردهای گسترش روابط دو کشور را بررسی کند؛ بنابراین، پرسش اصلی مقاله این است که «مهم ترین فرصت ها و چالش های همکاری ژئواکونومیک ایران و ترکمنستان کدامند؟» فرضیه ای که بررسی می شود این است که «همکاری در حوزه های انرژی (گاز، نفت، و برق) و مسیرهای انتقال آن، حوزه ترانزیتی و خطوط ارتباطی، حوزه های فنی و مهندسی و سرمایه گذاری مشترک، همکاری در حوزه کشاورزی و کشت فراسرزمینی، همکاری های منطقه ای در قالب سازمان اکو، و همکاری های مربوط به حوزه دریای خزر، از مهم ترین فرصت های ژئواکونومیکی، و چشم انداز کاهش ذخایر انرژی ترکمنستان، پرریسک بودن شرایط سرمایه گذاری در این کشور، لزوم گرفتن روادید برای فعالیت های تجاری، چالش های ناشی از نظام بانکی، و نقش چالش زای قدرت های مداخله گر ازجمله آمریکا در روابط ایران با ترکمنستان، از مهم ترین چالش های ژئواکونومیک روابط دو کشور به شمار می آیند. با توجه به اینکه هر دو کشور به دلیل صادرات انرژی، در عرصه بین المللی اهمیت فراوانی دارند، تقویت همکاری دو کشور در این زمینه می تواند سبب تأثیرگذاری بیشتر این دو کنشگر در عرصه امنیت عرضه انرژی شود. در این پژوهش تلاش شده است مسائل اصلی مقاله به روش توصیفی و تحلیلی بررسی شوند.
چالش های فراروی جمهوری اسلامی در مهندسی فرهنگ انسجام و وحدت در جهان اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جستاری که در پی می آید تلاشی در بازنمود چالش ها و موانع مهندسی فرهنگی در عرصه انسجام و وحدت در جهان اسلام است. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی سامان یافته، و بر حسب دستاورد یا نتیجه تحقیق از نوع توسعه ای کاربردی و از لحاظ هدف تحقیق از نوع اکتشافی و به لحاظ نوع داده های مورد استفاده، یک تحقیق کیفی است. نتایج حاصل از تحلیل و ترکیب داده های جمع آوری شده نشان می دهد که «تعارضات ایدئولوژیک فرهنگی»، و «چندفرهنگی گرایی در جهان اسلام»، «شکاف بین تغییرها و تدبیرهای فرهنگی»، «حاکمیت ساختار قومی و قبیله ای» «فقدان درک مشترک فرهنگی از وحدت و انسجام»، «حاکمیت نگرش امنیتی به مطالبات قومی و مذهبی» از جمله موارد مهم در چالش های فراروی جمهوری اسلامی در مهندسی فرهنگی وحدت و انسجام در جهان اسلام است. این پژوهه «امکان پذیری رویارویی با چالش ها» را یکی از مهم ترین برون دادهای بازنمایی این چالش ها می داند.
راهکارهای همگرایی در روابط سیاسی جمهوری اسلامی ایران و جمهوری آذربایجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات انقلاب اسلامی سال هجدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۶
۱۶۶-۱۴۵
حوزههای تخصصی:
رابطه ایران و آذربایجان، فراز و نشیب های گوناگونی را تجربه کرده است، دوره ای به همگرایی نزدیک شده و دوره ای نیز واگرا بوده است، در چنین فضایی، گفتمان های متفاوت در کشور آذربایجان شکل گرفته که باعث ایجاد محیط مستعدی برای رشد گروه های ضد جمهوری اسلامی ایران شده است همین امر باعث ایجاد فضای غبارآلود بین این دو کشور شده است، حال چه راهکارهایی در راستای همگرایی در روابط سیاسی جمهوری اسلامی ایران و جمهوری آذربایجان وجود دارد؟ در این سپهر، مقاله حاضر با تحلیل و تبیین عوامل و موانع همگرایی بین دو کشور تلاش کرده با بهره گیری از چارچوب نظری همگرایی با روش کتابخانه ای و میدانی، راهکارهایی برای همگرایی در روابط سیاسی دو کشور ارائه کند در نهایت در حوزه سیاسی راهکاره های تأسیس کمیته مشترک سیاسی، تأسیس مجمع سیاسی اکو، پیمان امنیتی، حمایت از تمامیت ارضی یکدیگر، ایجاد تعادل میان کشور آذربایجان و ارمنستان با حفظ رویکرد مثبت آذربایجان به ایران و خنثی کردن عملکرد ترکیه، عربستان و اسرائیل در آذربایجان را ارائه کرده است.
عقلانیت انقلابی در اندیشه سیاسی آیت الله خامنه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قدرت نرم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۶
77 - 94
حوزههای تخصصی:
عقلانیت در معرفت شناسی، مفهومی هنجاری است و وقتی باوری را معقول به حساب می آوریم، حاکی از این است که وظیفه ای معرفت شناختی را در پذیرفتن آن رعایت کرده ایم. هدف از نوشتار این مقاله، بهره گیری از کارکرد نظریه عقلانیت انقلابی و ترویج این گفتمان، ضمن تاکید بر ارزش ها و آرمان ها، از منظر آیت الله خامنه ای، با توجه به بازخوانی عقل سیاسی و انقلابی و مدل نظری عقلانیت ماکس وبر است. پژوهش حاضر به دنبال پاسخ به این سوال است که رابطه میان انقلابی گری با عقلانیت چگونه است و مهم ترین مبانی عقلانیت انقلابی کدامند؟ همچنین موانع عقلانیت را نیز مورد کاووش قرار خواهیم داد. از این رو پژوهش حاضر ضمن تمرکز بر این پرسش ها، می کوشد داده های لازم را از طریق مطالعه کتابخانه ای استخراج و به روش توصیفی- تحلیلی آن ها را مورد واکاوی و تجزیه وتحلیل قرار دهد. یافته های اولیه پژوهش حاکی از آن است که نگاه و جایگاه عقلانیت انقلابی در اندیشه آیت الله خامنه ای مبتنی بر گزاره هایی چون: سعادت و غایت جامعه سیاسی، سیاست دین محور، تطبیق آرمان و واقعیت، سیاست اصل محور و مبتنی بر مردم سالاری دینی است. مفهوم عقلانیت در اندیشه مقام معظم رهبری را می توان در چند مؤلفه خلاصه نمود. اول، داشتن رویکرد منطقی و محاسبه گر. دوم، نگاه انقلابی و به دور از محافظه کاری. سوم، توجه به واقعیات و وضعیت موجود.
مقایسه تطبیقی مبانی نظام اقتصادی عصر اول عباسیان با مبانی نظام اقتصادی تراز در تمدن نوین اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظام اقتصادی به عنوان عاملی پیش برنده در ایجاد و گسترش تمدن نوین اسلامی در عصر کنونی از اهمیت به سزایی برخوردار است و شناخت مبانی نظام اقتصادی عصر اول عباسیان و مقایسه ی تطبیقی آن ها با مبانی نظام اقتصادی اسلام در این مقاله موردپژوهش قرار گرفته است. تا ضمن برجسته سازی جهت های تمیز و تفکیک میان این دو نظام و تحلیل روش عمل نظام اقتصادی عباسیان در رشد و یا رکود این نظام؛ نقاط ضعف و قوت این نظام اقتصادی را نیز قابل استنتاج نماید. بنابراین پژوهش پیش روی با روشی تاریخی و تحلیلی و با ارائه ی اسناد تاریخی، به عنوان بحثی میان رشته ای به تبیین مبانی نظام اقتصادی عباسیان در عصر نخست، با مطابقت سنجی مبانی آن بر مبانی نظام اقتصادی اسلام در سه اصل مالکیت مختلط، آزادی اقتصادی در کادر محدود و عدالت اجتماعی پرداخته است که بدین ترتیب این تحقیق می تواند جهت تبیین نقاط مثبت و نیز آسیب شناسی تمدن اسلامی که در عصر عباسیان محقق گردید به کار گرفته شود، تا آن را جهت بهره بری در سطح تمدن نوین اسلامی عرضه نماید
جرم سیاسی (ارجاف) در فقه اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از آن جا که در مورد سیاست کیفری فقه اسلام در زمینه جرم سیاسی ارجاف تحقیقی جامع و کامل صورت نگرفته است از این رو هدف در این تحقیق، بررسی نظرات فقهای اسلامی در مورد سیاست کیفری اسلام در قبال جرم سیاسی ارجاف است و مهمترین سوال این است که: فقه اسلامی چه تدابیری برای جرم سیاسی ارجاف اتخاذ کرده است؟که با روش جمع آوری کتابخانه ای و روش توصیفی و تحلیلی به این نتایج دست یافته است: ارجاف به نص قرآن کریم چه در زمان جنگ و چه غیر از آن، حرام است و یک نوع جرم سیاسی محسوب می شود چون اقدام بر علیه حکومت و امام معصوم علیه السلام است. از این رو در جامعه باعث جنگ روانی، به مخاطره افتادن انتظام اجتماعی و حکومت، تضعیف روحیه افراد و ... می شود، لذا مرتکبین ارجاف به خاطر صدماتی که به جامعه و مسلمانان می رسانند مسئولیت کیفری دارند و شارع آنها را به مجازات قتل یا تبعید محکوم کرده است البته این حکم در مورد کسانی که از مصادیق محاربه و بغی محسوب شوند(مجازات حدی) و در غیر این صورت بخاطر قاعده التعزیر فی کل معصیه و قاعده التعزیر بید حاکم، شخص مستحق تعزیر است.
بازخوانی انتقادی رهیافت جامعه پذیری سیاسی با نگاهی به چشم انداز پژوهش های آتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جامعه پذیری سیاسی به عنوان رهیافتی که تلاش دارد تا فراگرد اجتماعی شدن سیاسی و انتقال فرهنگ سیاسی به نسل های جدید را توضیح دهد همیشه واجد اهمیت بوده و از دیرباز با عناوین گوناگون مورد توجه متفکرین سیاسی و اجتماعی قرار گرفته است. اما میراث پارادایم نوسازی و روش شناسی رفتارگرا در این رهیافت موجب گردیده تا در دهه های اخیر از میزان اقبال به آن کاسته و ضرورت بازاندیشی در آن جدی تر شود. پژوهش حاضر با بهره جستن از روش مطالعه اسنادی در بخش جمع آوری اطلاعات و الگوی تحلیل محتوای کیفی در بخش تحلیل داده ها، ضمن مرور برخی نظریه های سنتی در این رهیافت تلاش دارد تا ضمن طرح جدی ضرورت بازاندیشی به نقد و بررسی رویکرد سنتی پژوهش در این حوزه و ارائه ی پیشنهادات و الزاماتی جهت پژوهش های آتی در آن بپردازد و در این رهگذر از دیدگاه های متأخر برخی صاحب نظران که در پژوهش های جدید انعکاس یافته است یاری جسته است. یافته های پژوهش نشان می دهد عواملی چون غلبه ی کمی گرایی، ارزش زدگی، غفلت از عوامل زمینه ای و کلان، انفعال سوژه در تحقیقات، نادیده گرفتن خرده فرهنگ ها، ساده سازی مفهوم کنش سیاسی، عدم اجماع مفهومی، محدود کردن عوامل، غفلت از تأثر پدیده های نوین اجتماعی چون شبکه های اجتماعی مجازی و فقر نظری تعدادی از نقدهای جدی بر این رهیافت نظری است که نیاز به توجه و بازاندیشی دارد. در نهایت پیشنهاداتی نیز به شکل دسته بندی شده در این رهگذر ارائه شده است.
نگرشی بر مفهوم آزادی و قانون در فلسفه اخلاق کانت
منبع:
راهبرد سیاسی سال پنجم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱۸
91 - 108
حوزههای تخصصی:
هدف نوشتار حاضر، بررسی مفهوم آزادی و رابطه آن با قانون در فلسفه اخلاق کانت می باشد. وی در فلسفه اخلاق خود، آزادی را مبنای استدلال اخلاقی قرار داده و معتقد است زمانیکه انسان دارای اراده ای آزاد است در آن صورت اخلاق، واقعی است و قانون اخلاق نیز برای همه انسان ها معتبر می باشد. از نظر او آزادی، به معنای امکان انجام هرکاری نیست که شخصی می خواهد، زیرا انسانی که آزادی انجام هرکاری را می خواهد، در واقع برده ی نفس پست خود است. اختیار فقط موقعی منشا عمل و علت آن می گردد که مطابق قانون اخلاقی باشد. در پژوهش حاضر قصد داریم با استفاده از روش توصیفی ارتباط میان آزادی و قانون اخلاقی را از دیدگاه ایمانوئل کانت مورد بررسی قرار دهیم. کانت می خواهد نشان دهد که اخلاق فقط یک نظام انتزاعی و صوری نیست بلکه امری است تحقق پذیر و انسان در آن مقام هست که بدان واقعیت بخشد. مسئله ای که ناچار مطرح می شود مسئله ی اختیار و امکان آزادی در نزد انسان است.
بررسی تطبیقی مولفه های قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی در حوادث بعد از بیداری اسلامی
منبع:
راهبرد سیاسی سال پنجم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱۸
109 - 133
حوزههای تخصصی:
منطقه خاورمیانه در حال گذار از دوره تحولات انقلابی است که سیاست خارجی کشورهای این منطقه را به چالش می کشد. علیرغم بروز این تغییرات، بیداری اسلامی و وقوع انقلاب در تونس، مصر و لیبی نتوانسته است برخی از جنبه های مهم شرایط منطقه غرب آسیا را تغییر دهد. یکی از مهم ترین آنها که افق راهبردی غرب آسیا را ترسیم می کند، رقابت بین ایران و عربستان سعودی است. موج اعتراضات مردمی سال 2011 در حمایت از دموکراسی و مخالفت با رژیم حاکم موسوم به بیداری اسلامی، دغدغه های تازه ای را برای عربستان و ایران بوجود آورده است که باید در چارچوب اولویت های منطقه ای بدان ها توجه نمود. در این محیط جدید، فرصت ها و تهدیدهای فراوانی پیش روی هر دو کشور جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی وجود دارند و این در حالی است که هر دو کشور تلاش دارند تا با استفاده از مولفه ها و عناصر قدرت نرم خود رقبای خود را به حاشیه برانند.
نقش اخلاق سیاسی امام خمینی در کارآمدی جمهوری اسلامی ایران(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسی (باقرالعلوم) سال بیست و چهارم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۹۴
107 - 126
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش اخلاق سیاسی امام خمینی در کارآمدی جمهوری اسلامی ایران است. با استفاده از روش توصیفی تحلیلی، اخلاق سیاسی از منظر امام خمینی و کارآمدی آن در حل وفصل و مهار بحران ها، ساخت نهادها، سازندگی کشور و مدیریت دفاع مقدس مورد بررسی قرار گرفته ا ست. یافته ها نشان می دهد که امام خمینی حضور نظام مند، سازماندهی شده، مخلصانه و عاشقانه مردم را عامل اصلی و کلیدی کارآمدی و گذر از بحران ها می دانست. کارآمدی مدنظر ایشان سه لایه بینشی، گرایشی و کنشی دارد؛ دولت و مردم با استفاده از امکانات موجود و انجام مسئولانه و متعهدانه کارها، زمینه ساز موفقیت و کارآمدی خواهند شد.
راهبرد سیاست خارجی ترکیه در خاورمیانه پساداعش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییرات رخ داده در خاورمیانه پساداعش و نمایان شدن تهدیدهای امنیتی جدید، سبب شده است که ترکیه به درک جدیدی از نقش خود در محیط منطقه ای و بین المللی دست پیدا کند که نقطه کانونی آن، قدرتمند شدن از طریق فعال شدن در منطقه و پویش های جدید بین المللی است. برپایه این راهبرد جدید، ترکیه در پی برقراری توازن و متعادل سازی سیاست خارجی خود در خاورمیانه و محیط بین المللی است. به همین دلیل، راهبرد «هم غرب، هم شرق» را در کوتاه مدت و میان مدت در سیاست خارجی خود دنبال می کند تا در بلندمدت به هدف اصلی اش، یعنی تبدیل شدن به یک قدرت مستقل جهانی با ارزش های ترکی اسلامی برسد. این پژوهش با کاربست نظریه نوواقع گرایی و روش توصیفی تحلیلی در پی پاسخ گویی به این پرسش است که «راهبرد سیاست خارجی ترکیه در خاورمیانه پساداعش چیست؟» یافته های پژوهش نشان می دهد که مؤلفه های راهبرد سیاست خارجی ترکیه در حوزه سیاسی، بازنگری در ارتباط با داعش، منطقه گرایی با چاشنی بین الملل گرایی، برقراری دوباره روابط با سوریه، حفظ موازنه قدرت با ایران، و نگاه به روسیه برای بازیابی نقش منطقه ای خود در خاورمیانه است. این کشور در حوزه اقتصادی، سیاست ثبات منابع انرژی و توسعه همکاری های اقتصادی منطقه ای و بین المللی را دنبال می کند و در حوزه فرهنگی نیز در پی تقویت قدرت نرم و توسعه نفوذ در کشورهای خاورمیانه است.
طراحی و اعتبار سنجی مدل آسیب های فرآیند سیاست گذاری فرهنگی مبارزه با فساد در سیستم اداری و مدیریت سیاسی کشور (با تأکید بر مسایل فرهنگی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر درصدد طراحی و اعتبار سنجی مدل آسیب های فرآیند سیاست گداری فرهنگی مبارزه با فساد در سیستم اداری و مدیریت سیاسی کشور بوده است. از این منظر از راهبرد پژوهش کیفی و از تحلیل مضمون بهره گرفته است. داده های پژوهش با استفاده از مصاحبه نیمه استاندارد با 17 نفر از خبرگان حوزه سیاست گذاری عمومی و فرهنگی که با استفاده از روش نمونه گیری نظری انتخاب شده بودند؛ گردآوری گردید و با استفاده از روش تحلیل مضمون و از نوع شبکه مضامین مورد تحلیل و مدل مفهومی اندازه گیری شبکه ای برساخته شده است. یافته های پژوهش کیفی نشان داد که مدل آسیب های فرآیند سیاست گذاری فرهنگی مبارزه با فساد در سیستم اداری و مدیریت سیاسی کشور از3 مضمون فراگیر: آسیب های سازمانی، کنشی و ساختاری ، 8 مضمون سازمان یافته اصلی، 6 مضوم سازمان یافته فرعی و در نهایت با 112 مضمون پایه ای به اشباع نظری رسیده است. علاوه بر آن، جهت اعتبارسنجی مضامین و مدل برساخته شده، از دو روش ارزیابی اعتبار به شیوه ارتباطی و نیز روش ممیزی و به منظور پایایی سنجی از دو روش قابلیت تکرارپذیری و نیز قابلیت انتقال یا تعمیم پذیری استفاده شده است.
مسئله محیط زیست؛ اولویتی در ساحت نظریه پردازی سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به تدریج بر شمار آن دسته از اندیشمندان سیاسی افزوده می شود که خود را با وجهی از مسئله محیط زیست رو به رو می بینند و در می یابند که پرداختن به این مسئله در نظریه سیاسی معاصر ضروری است. اکنون مسئله مندی محیط زیست، به دو صورت به هم پیوسته در ساحت نظریه پردازی سیاسی نمایان شده است؛ نخست در به فهم درآمدن عوامل سیاسی ایجاد مسائل خرد و کلان زیست محیطی و دیگری در شناخت چگونگی مواجهه سیاسی با آن مسائل . نظریه سیاسی به منزله عامل شکل دهنده روندها، نهادها و کنش های سیاسی در پیوند با مفاهیم و ارزش های سیاسی، با این پرسش رو به روست که با چه تمهیداتی می شود توجه به اولویت مسئله مندی محیط زیست را در مناسبات قدرت سیاسی نهادینه کرد. به بیان دیگر، برای نظریه پرداز سیاسی این پرسش مطرح می شود که چگونه باید بر اساس فلسفه سیاسی خاص، مناسبات قدرت را به گونه ای "جهت داد" که همواره دغدغه های زیست محیطی، در جایگاه اولویتی تثبیت شده، در این مناسبات به دیده گرفته شوند. این مقاله دستاورد تأمل و پژوهش به روش تحلیلی- انتقادی درباره وجوهی از کلان مسئله محیط زیست است که حل آنها به نظریه پردازی سیاسی مناسب نیاز دارد.
وضعیت استثنائی و کرونارانگیِ سیاست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همه گیری کروناویروس با تغییر در ساحت زیست شهروندان، اغلب دولت ها را به اعلام «وضعیت استثنائی» و اِعمال محدودیت های فراوان برای مقابله با گسترش این ویروس واداشت. اگرچه نمی توان از تلقی مشترک درباره «وضعیت استثنائی» به عنوان یک موقعیت سخن گفت، اما اعلام وضعیت استثنائیِ مدنظر متفکرانی هم چون میشل فوکو، کارل اشمیت و جورجوآگامبن همواره به سودِ افزوده شدن بر قدرت حاکمِ مستقر تفسیر شده است. در این نوشتار، ضمن ایضاحِ نظری وضعیت استثنائی، به اثرات سیاسی و حقوقی اعلام چنین وضعیتی در کشور فرانسه و مقایسه آن با ایران پرداخته می شود. پرسش اساسی این نوشتار این است که نتایج سیاسی-زیستیِ اعلامِ وضعیت استثنائی در کشور فرانسه و ایران چگونه به افزایش اختیارات دولت، محدودیت آزادی شهروندان و صف آرایی جامعه مدنی در برابر حاکمیت دولت منجر شده است. به نظر می رسد قدرت دولت ها با اعلام وضعیت استثنائی به منظور تنظیم ساحت زیستی- سیاسی جمعیت افزایش یافته است. وضعیت استثنائی اعلام شده در فرانسه در ذیل دشواره «مصلحت دولت» به ایجاد نظم پلیسی- نظامی در جامعه منجر شده، مساله ای که قاعده مندیِ زیست روزمره شهروندان را به حالت تعلیق درآورده و سایه تداوم وضعیت استثنائی را با دائمی کردن ترس میان جمعیت مستقر کرده است. وضعیت استثنائی ایجادشده پس از همه گیری کرونا در ایران، اگرچه نه به وضوح و تعیین کنندگیِ کشور فرانسه، اما تغییرات سیاسی اثرگذاری را به وجودآورده که برهم زننده نظم سابق اجتماعی به شمار می رود. در هردو کشور مورد بررسی، کرونا هم چون رانه ای اساسی، تبدیل به موتور محرکه ای شده که با اعلام وضعیت استثنائی، مناسبات قدرت را به سود حاکیت دولت، تغییر داده است.
سیاست انحصارطلبی انرژی روسیه و راهبرد ژئوانرژی اتحادیه اروپا در آسیای مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
785 - 820
حوزههای تخصصی:
در پیش گرفتن رویکرد انزواگرایی روسیه بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی باعث افزایش دامنه نفوذ غرب به حیات خلوت این کشور شده است. این امر کشور روسیه را برآن داشته است تا با ابزارهای مختلف به مقابله با این نفوذ برخیزد. ازجمله ابزارهای مورد توجه مسکو می توان به انحصارطلبی اشاره کرد. چنانچه این کشور تلاش دارد که انحصار انتقال انرژی این منطقه به بازارهای بین المللی در جهت تأمین منافع و وابستگی بیشتر اتحادیه اروپا را در اختیار خود داشته باشد. لذا این پژوه در راستای پاسخ به این سوال برآمده است که راهبرد اتحادیه اروپا در قبال انحصارطلبی تولید و انتقال انرژی آسیای مرکزی به وسیله روسیه چه خواهد بود. فرضیه مطرح شده چنین بیان می دارد که اتحادیه اروپا به منظور خارج کردن انحصار انرژی مسکو درآسیای مرکزی ، در صدد سرمایه گذاری در میادین انرژی این کشور و همچنین ایجاد یک همگرایی اقتصادی-سیاسی در این منطقه می باشد. روش پژوهش در این مقاله از نوع توصیفی تبیینی و اطلاعات لازم به شیوه کتابخانه ای جمع آوری گردیده است.
چشم اندازی بر راهبردی شدن مناسبات جمهوری اسلامی ایران و پاکستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد سال ۳۰ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۰۱
761 - 789
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر درصدد تحلیل و ارزیابی مناسبات راهبردی جمهوری اسلامی ایران و پاکستان است. در چند دهه اخیر، مناسبات راهبردی تهران و اسلام آباد در سطوح اقتصادی، سیاسی و دیپلماتیک، نظامی و فرهنگی جهش قابل توجهی را تجربه کرده است. با این حال، زمینه ها و عوامل واگرایی در روابط دو کشور همچنان از برجستگی خاصی برخوردارند. جمهوری اسلامی ایران بر مبنای راهبرد سیاست همسایگی و استراتژی تعمیق روابط اقتصادی-تجاری با همسایگان، اهمیت و جایگاه ویژه ای برای گسترش مناسبات با کشورهای حوزه پیرامونی خود تعریف نموده است. پاکستان نیز نفع بالایی در کاهش تمرکز در مرزهای غربی جهت افزایش تمرکز و مدیریت مرزهای شرقی با هند و تأمین برخی نیازهای اقتصادی خود از ایران دارد. در همین ارتباط، پرسش اصلی مقاله حاضر این است که با عنایت به سطوح و ابعاد گوناگون روابط جمهوری اسلامی ایران با پاکستان تا چه میزان امکان شکل گیری اتحاد راهبردی در مناسبات دو طرف وجود دارد؟ در پاسخ، این فرضیه به آزمون گذاشته می شود که به دلیل سطح بالای اشتراکات فرهنگی، مجاورت جغرافیایی، نیازهای نسبتاً مکمل اقتصادی دوطرف و سرمایه اجتماعی ایران در جامعه پاکستان، درکنار امکان همکاری سه جانبه با کشور چین به عنوان یک قدرت نوظهور منطقه ای و جهانی، بسترهای حرکت روابط دوجانبه ایران و پاکستان به سطح راهبردی وجود دارد. روش نگارش مقاله حاضر به صورت توصیفی-تحلیلی و استفاده از تجویزات سیاستی بوده و اطلاعات موردنیاز به روش کتابخانه ای، استفاده از منابع دسته اول، مصاحبه با نخبگان و مقامات اجرایی و مراجعه به منابع اینترنتی گردآوری می شود.
عادی سازی روابط کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی و پیامدهای امنیتی آن برای جمهوری اسلامی ایران(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسی (باقرالعلوم) سال بیست و چهارم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۹۶
101 - 124
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی و پیامدهای امنیتی آن برای جمهوری اسلامی ایران است. سوال اصلی پژوهش این است که عوامل موثر در ایجاد و تداوم روند عادی سازی روابط میان رژیم صهیونیستی با کشورهای عربی حوزه ی خلیج فارس چیست و تکامل این روند چه پیامدهایی بر امنیت ملی ایران خواهد داشت؟ فرضیه ی پژوهش براساس «نظریه های اتحاد» در پارادایم واقع گرایی این است که «مداخلات بین المللی»، «رقابت درون منطقه ای» و «تحولات داخلی کشورها» سه عوامل موثر بر آغاز روند عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی بوده است؛ تکامل این وضعیت از «عادی سازی» به «اتحاد استراتژیکی» می تواند زمینه ساز ایجاد ناامنی در سطوح سیاسی، اقتصادی و نظامی کشورمان باشد. یافته های پژوهش نشان می دهند «ضعف های ساختاری و قدرت تصنعی کشورهای درگیر در این روند»، «افزایش قدرت منطقه ای ایران» و «اتخاذ راهبرد موازنه ی خارج از مرزها از سوی آمریکا» از مهم ترین عوامل موثر بر ایجاد این روند است که رژیم صهیونیستی و برخی کشورهای حوزه ی خلیج فارس در قالب «دکترین پیرامونی» در تلاش هستند با ایجاد اتحادهای استراتژیک، آسیب پذیری خود را در برابر چالش های بیان شده کاهش دهند.
روند ساخت انسجام ملی در ایران: رویکرد تاریخی- جامعه شناختی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسی (باقرالعلوم) سال بیست و چهارم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۹۶
165 - 184
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارائه فهمی عینی و جامعه شناختی از روند تکوین انسجام ملی در ایران با بهره گیری از مفاهیم جامعه شناختی دورکیم (همبستگی مکانیکی و ارگانیکی) و دیوید لاک وود (یکپارچگی اجتماعی و یکپارچگی سیستمی) است. مقاله حاضر، با بهره گیری از این مفاهیم سعی دارد نشان دهد که انسجام اجتماعی ملی نه یک امر طبیعی و از پیش موجود، بلکه امری صناعی است که در افق آینده ساخته می شود. در تجربه ی تاریخی شاهد روندهای اجتماعی و دولت سازی در حوزه انسجام ملی هستیم. این روند به صورت دیالکتیکی به توسعه ی انسجام ملی مدد رسانده است. برای گذار از این روند جدلی و ایجاد روابط با ثبات میان یکپارچگی اجتماعی و سیستمی، نیازمند واهم گرایی قواعد حاکم بر یکپارچگی اجتماعی و یکپارچگی سیستمی هستیم.