فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۴۱ تا ۲۶۰ مورد از کل ۳۱٬۲۵۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
مبسوطمقدمه و اهداف: از مهمترین مباحثی که با وقوع همه گیری کرونا مطرح شد، تأثیر آن بر فلسفه سیاسی است. کرونا در این باب توانست فضای آنتاگونیستی را بر مولفه های موجود فلسفه سیاسی بگشاید و آنها را به چالش بکشد. در واقع، همه گیری کرونا بستری انتقادی جهت به چالش کشیدن هنجارهای مستقر را فراهم آورد و سخن از ضرورت بازاندیشی و بازپرسش از آنها به میان آورد. هدف این مقاله پاسخگویی به این پرسش اساسی است که همه گیری کرونا چگونه باعث فراهم شدن فضای آنتاگونیستی با مولفه های فلسفه سیاسی مدرن شد.روش ها: روش مورد استفاده در این مقاله، انتقادی است. روش انتقادی به دنبال طرح و گسترش فهم و آگاهی است که از سطح ظاهر، به عمق واقعیت وارد می شود تا قدرت تشخیص درست مردم، به خصوص انسان های ناتوان یا طبقات زیر سلطه را افزایش دهد. اتخاذ وجه انتقادی این مقاله، به نویسنده این فرصت را می دهد که مناسبات برآمده از کرونا ویروس در جامعه های انسانی را نپذیرفتنی و جایگزین پذیر جلوه دهد. این روش به شناسایی و به چالش کشیدن مسائل اجتماعی و فرهنگی در جامعه کمک می کند و در جهت بهبود و توسعه مناسبات انسانی در دوره پاندمی ها مؤثر است. روش گردآوری اطلاعات نیز به صورت کتابخانه ای و اینترنتی است.یافته ها: از مهمترین چالش های کرونا برای فسلفه سیاسی جدید می توان به اثرات آن (هرچند به صورت موقت) بر مقولات خردگرایی، انسان گرایی و فردگرایی اشاره کرد. می توان گفت، این ویروس، تمایز دوست/دش من را دربرداشته و روایت اش میت از امر سیاس ی در ش رایط کرونایی، خود را در قالب هم اوردی کروناویروس با بش ریت به نمایش گذاش ت و انسان که مسلط بر طبیعت و جهان تعبیر می شد، به واسطه کرونا به موجودی ضعیف و ناتوان در مقابل آن تبدیل شد. همچنین خردگرایی و علم زدگی که فلسفه مدرنیته تلقی آن را داشت که انسان به واسطه آن می تواند در تمامی امور دخالت کرده و بدون توجه به جهان بیرونی، یک تنه مشکلات خویش را حل کند، به چالش کشید. همه گیری کرونا این مولفه را نیز به چالش کشاند و یادآور شد که خرد انسانی از ضعف و ناتوانی برخودار است. مقولاتی نظیر هوش مصنوعی به راحتی توانسته خود را در لباس دشمن خرد انسانی جا بیندازد و به تعبیر فرید زکریا، در جریان همه گیری، ما امروز هوش مصنوعی را همانند خدا مورد پرستش قرار می دهیم. بنابراین علیرغم خدمات فروان علم و عقلانیت به انسان، کرونا این مسأله مهم را یادآور شد که علم و عقلانیت همچنان از محدودیت های غیرقابل انکاری برخوردارند و نمی توانند یگانه راه حل مشکلات بشری باشد.نتیجه گیری: خطر ویروس کرونا، خطر دستکاری فناوری منابع انسانی و طبیعی است که به عنوان ابزاری با استدلال محاسباتی برای منافع اقتصادی و مطلوبیت کلی در خدمت قدرت های مسلط مورد استفاده قرار می گیرد. تخریب محیط زیست اعمال خشونت علیه طبیعت است که منجر به خودویرانگری بشر از طریق ایجاد بیماری های همه گیر در طبیعت می شود که زندگی انسان را به چالش می کشد. بنابراین، تلاش برای جلوگیری یا حل معمای همه گیری نیازمند چیزی بیش از دانش محاسباتی مدرنیته است.
تبیین استراتژی موازنه سازی چین در قبال ج.ا. ایران و عربستان سعودی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بحران پژوهی جهان اسلام دوره ۱۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۲
69 - 93
حوزههای تخصصی:
اهمیت منطقه غرب آسیا در اتصال به سه دریای مدیترانه، دریای سرخ و خلیج فارس به انضمام دارا بودن ذخایر سرشار هیدروکربنی، بازار مصرف و نیز ظرفیت جذب سرمایه گذاری های سودآور در زیر ساخت های آن توجه چین را به منطقه یاد شده تشدید کرد. پکن تلاش دارد تا روابط اقتصادی- سیاسی خود را در منطقه با طرح انواع مشارکت و همکاری به پیش ببرد که در این میان ایران و عربستان سعودی از جایگاه خاصی برخوردار هستند. هدف این مقاله تبیین سیاست موازنه سازی چین در قبال ایران و عربستان در یک دهه اخیر با تمرکز بر مفهوم موازنه سازی منطقه ای می باشد. از این رو سؤال اصلی پژوهش بدین گونه مطرح می شود که چین با استراتژی موازنه سازی میان ایران و عربستان سعودی چه هدف های را در غرب آسیا و خلیج فارس دنبال می کند؟ یافته های پژوهش بدین گونه است که چین با همراهی ابر پروژه اش (یک کمربند- یک راه) اولاً به دنبال تأمین امنیت انرژی خودش می باشد دوماً به دلیل تقابل آشکار و پنهان با نظم آمریکایی در منطقه غرب آسیا ضمن احترام به حاکمیت این دو کشور، باعث همسویی و حمایت از امنیت ایران و عربستان در قبال تحولات منطقه و اتخاذ سیاست موازنه سازی در منطقه غرب آسیا شده است. روش پژوهش این نوشتار روش کیفی مبتنی بر مفهوم موازنه سازی است و داده های نوشتار با تکیه بر منابع اینترنتی و کتابخانه ای گردآوری شده است.
عوامل مؤثر بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در قاره آفریقا
منبع:
پژوهشنامه ایرانی روابط بین الملل سال دوم تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴
110 - 131
حوزههای تخصصی:
قاره آفریقا با داشتن ویژگی های منحصر به فرد و داشتن پتانسیل های بالقوه و همچنین ظرفیت های اقتصادی به سرزمینی برای حضور کشورهای قدرتمند و مهم تبدیل شده است و با توجه به سیاست خارجی ج.ا.ا و نیاز مبرم قاره آفریقا به فناوری های نوین و تولید علم، نفوذ ج.ا.ا در قاره آفریقا، توسعه نفوذ ایران در قاره آفریقا از طریق توسعه دیپلماسی های اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و آموزشی می باشد.همچنین این قاره با داشتن ویژگی های منحصر به فرد ژئوپلیتیکی ، ژئوکالچری ، ژئواکونومیکی و ژئواستراتژیکی به زمین بازی وسیعی برای دیگر کشورها بویژه کشورهای قدرتمند، بزرگ و نو ظهور تبدیل شده است وجایگاه ویژه ای در نگاه قدرتهای منطقه ای و جهانی دارد بطوری که بسیاری از سیاستمداران و نظریه پردازان ژئوپلیتیک، قرن حاضر را قرن قاره آفریقا نامیده اند. از سویی یکی از مناطقی که از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی جایگاه ویژه ای در سیاست خارجی ج.ا.ا دارد قاره آفریقا می باشد و با توجه به ظرفیت ها و مواهب الهی در قاره آفریقا ج.ا.ا باید از پتانسیل بالقوه آفریقا در راستای تآمین منافع و نیاز های خود از آن نهایت استفاده را بنماید. این پژوهش با توجه به روش توصیفی و تحلیلی به دنبال پاسخ به پرسش به این سوال است که عوامل مؤثر بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در قاره آفریقا چیست؟ نگارنده بر این باور است که محور دستگاه سیاست خارجی ج.ا.ا در طی چهاردهه اخیر غالبآ کشورهای اروپایی و آمریکایی و تا حدودی برخی کشور های آسیایی مثل چین و روسیه بوده است و علیرغم این که ظرفیت های بالقوه که در قاره آفریقا وجود دارد دستگاه سیاست خارجی ایران عملکرد قابل قبولی طی چهار دهه گذشته نداشته و با ضعف هایی روبرو بوده است.
تاثیر جنگ اوکراین بر چرخش از ژئواکونومیک به ژئوپلیتیک در روابط ایران -اتحادیه اروپا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعامل روسیه-اوکراین در یک دهه اخیر بر روابط ایران-اتحادیه اروپا موثر بوده است. پس از خروج آمریکا از برجام، روسیه شریک ایران در کاهش فشارها در صحنه بین المللی بود. عدم حمایت از مسکو، تهران را بدون یک حامی موثر در برابر غرب باقی می گذارد. احیای برجام سنگ بنای روابط ایران با اتحادیه اروپا است تا آمریکا مجاب گردد به برجام بازگردد. اما حمایت ایران از روسیه سبب افزایش تنش در روابط ایران با این اتحادیه شده است. پرسش اصلی مقاله این است که چرا تعاملات نظامی ایران با روسیه در جنگ اوکراین چرا ژئواکونومیک را از روابط ایران اتحادیه اروپا حذف کرده است؟ فرضیه تحقیق این است که از نگاه اتحادیه اروپا، ایران با حمایت های خود از روسیه، به دنبال تقویت موقعیت هژمونی روسیه در اروپا است. این مقاله با روش اسنادی و استفاده از منابع کتابخانه ای و اینترنتی و بهره گیری از مدل نظری جهانی گرایی غیرمتمرکز به این نتیجه می رسد ایران بین دستاوردهای اقتصادی محتمل ناشی از این جنگ (ژئواکونومیک) و منافع بلندمدت همگرایی با روسیه (ژئوپلیتیک) ناچارا گزینه دوم را انتخاب می کند که این انتخاب آینده روابط تهران با اتحادیه اروپا را چالش زا می کند.
بررسی مقایسه ای راهبرد سیاسی- امنیتی ایران و اعراب در مواجهه با رژیم صهیونیستی از 1979 تا 2023(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بحران پژوهی جهان اسلام دوره ۱۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۵
28 - 45
حوزههای تخصصی:
زمانی که تئودور هرتزل نظریه پرداز جنبش سیاسی صهیونیسم، کتاب دولت یهودی را می نوشت در ذهن خود آرمان دولت یهودی را می پروراند. مدت ها بعد با همراهی قدرت های بزرگ به ویژه آمریکا و انگلستان این امر محقق و دولت یهودی در سرزمین های اشغالی شکل گرفت. از زمان شکل گیری اسرائیل در خاورمیانه کشورهای مختلف اسلامی، راهبردهای مختلفی برای مواجهه با این رژیم در پیش گرفته اند. سؤال پژوهش این است که راهبرد سیاسی- امنیتی ایران و اعراب در مواجهه با اسرائیل دارای چه ویژگی هایی بوده است؟ هدف این پژوهش بررسی مقایسه ای راهبرد سیاسی- امنیتی ایران و اعراب در مواجهه با اسرائیل با بهره گیری از روش پژوهش کیفی مقایسه ای و رویکرد تطبیق نظریه با مورد است. یافته های پژوهش نشان می دهد در حالی که راهبرد ایران بر مبنای موازنه گری سخت نظامی و شبکه بازدارندگی نامتقارن باهدف مهار و سپس کوچک سازی این رژیم و نهایتاً وارد آوردن ضربه نهایی متمرکز شده است، راهبرد اعراب به ویژه از 1979م در قالب راهبرد مصون سازی به نحو بهتری قابل درک است.
درآمدی بر الگوی مدیریت راهبردی دانش در تراز تمدن نوین اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به تحلیل و ارائه یک الگوی جامع برای مدیریت راهبردی دانش در تراز انقلاب اسلامی می پردازد و بر اهمیت این مدیریت به عنوان ابزاری کلیدی در تحقق تمدن نوین اسلامی تأکید می کند. در عصر حاضر، انقلاب اسلامی با چالش های پیچیده و متنوعی مواجه است که نیازمند یک رویکرد منسجم و مبتنی بر دانش است. در این راستا، دانش های وارداتی غربی که بر مبانی مادی و غیرالهی بنا شده اند، قادر به تأمین نیازهای واقعی انقلاب اسلامی نیستند. از این رو، ضرورت تولید و مدیریت دانش هایی که ریشه در اصول توحیدی و اسلامی دارند، امری حیاتی به شمار می آید. این پژوهش با استفاده از روش های کیفی، داده های مربوط به بیانات رهبر معظم انقلاب و ادبیات مدیریت دانش را مورد بررسی قرار می دهد. الگوی پیشنهادی شامل سه بعد اصلی است: تولید دانش، توزیع دانش و کاربست دانش. این ابعاد به گونه ای طراحی شده اند که به تحقق اهداف کلان انقلاب اسلامی، از جمله خودسازی، جامعه سازی و تمدن سازی یاری رسانند. علاوه بر این، الگوی مدیریت راهبردی دانش شامل سه رکن کلیدی می شود: ارکان جهت ساز، قابلیت ساز و اجرایی. این ارکان نه تنها به هدایت و توسعه ظرفیت های لازم برای تولید و توزیع دانش کمک می کنند، بلکه بر اجرای مؤثر این دانش در تراز انقلاب اسلامی تأکید دارند و به هم افزایی و انسجام در فرآیند مدیریت دانش می پردازند. نتیجه گیری مقاله نشان می دهد که برای تحقق اهداف انقلاب اسلامی و توسعه تمدن نوین اسلامی، مدیریت راهبردی دانش باید به طور جامع و منسجم با مبانی اسلامی عمل کند. این مدیریت نه تنها باید به تولید دانش های نوین بومی بپردازد، بلکه باید از تجربیات گذشته نیز بهره برداری کرده و این دانش ها را به طور مؤثر در سطوح مختلف اجتماعی و فرهنگی به کار گیرد. با اتخاذ این رویکرد، می توان به آینده ای روشن و پایدار برای جامعه اسلامی دست یافت.
تبیین قدرت یابی احزاب راست رادیکال اروپایی ( 2008- 2018) بر پایه رویکرد «عرضه و تقاضای» پوپولیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی سیاست سال ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۸ (پیاپی ۷۸)
263 - 303
حوزههای تخصصی:
بسیاری از تحلیلگران، قدرت گیری جریانات پوپولیس تی در اروپا را نماد و مُسَ بِب ناپایداری و «گسست سیاست» اروپایی خوانده اند. ظهور سریع رهبران و احزاب پوپولیست در قدرت از میانه دهه 2000 تا سال های پایانی دهه 2010 نشان داد که شیوع و مقبولیت پوپولیسم به بالاترین حد خود در 30 سال گذشته رسیده است. به ویژه از سال 2016، به قدرت رسیدن احزاب و جنبش های پوپولیستی مخالف آموزه های لیبرالیس تی در اروپا و ایالات متحده به نگرانی ها در خصوص گسترش شیوه های اقتدارگرایی سیاست در این کشورها دامن زده است. پرسش اصلی پژوهش این است که علل و زمینه های قدرت یابی جریانات پوپولیستی و به ویژه احزاب راست رادیکال در طی دو دهه گذشته در اروپا چه بوده است؟ یافته های پژوهش با بهره گیری از رویکردی بدیع در قالب نظریه «عرضه و تقاضا» پوپولیستی نشان می دهد که مطالبات و نارضایتی های 1- اقتصادی و 2- اجتماعی- فرهنگی در سَمت تقاضا (رویکرد پایین به بالا) و در مقابل، استراتژی ها و سازوکارهای سیاسی- نهادی بکار گرفته از سوی دولتمردان و احزاب پوپولیستی در سَمت عرضهِ سیاست های پوپولیستی (رویکرد بالا به پایین)، موجب روی آوری رأی دهندگان اروپایی به رهبران و احزاب راست افراطی و فراهم شدن شرایط بسیج سیاسی شهروندان از سوی این احزاب شده است. روش پژوهش، کیفی از نوع تبیین علی و روش گردآوری داده ها کتابخانه ای است.
دولت فروپاشیده و دگرگونی نظام سیاسی افغانستان و پیامدهای آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از زمان برگزاری نشست بن در سال 2001 پشتیبانان بین المللی و شریک های داخلی افغانستان چشم انداز ویژه ای برای آن تصور کرده بودند. این چشم انداز را در دستیابی به امنیت و توسعه پایدار در افغاستان می توان خلاصه کرد. اما با گذشت دو دهه، آنچه در این چشم انداز تصور شده بود تحقق پیدا نکرد. نظامی که در این نشست زیربنای آن گذاشته شده بود سقوط کرد. در این نوشتار با بهره گیری از مفهوم دولت فروپاشیده، دلایل فروپاشی جمهوری اسلامی در افغانستان را در سال 2021 را بررسی می کنیم. پرسش نوشتار این است که: چه عامل هایی سبب سقوط دولت جمهوری اسلامی در افغانستان شده است؟ چارچوب نظری این نوشتار دولت ورشکسته است. این فرضیه مطرح می شود که ورشکستگی دولت ( مردم سالاری محدود، ناکامی در تأمین امنیت و اداره اقتصاد کشور) عامل اصلی سقوط حکومت جمهوری در افغانستان شده است. بسیاری از صاحب نظران بر این باور هستند که مسائلی مانند تروریسم و مواد مخدر در دولت های ورشکسته ریشه دارد. روش این پژوهش کیفی با رویکرد توصیفی-تحلیلی است و روش گرد آوری اطلاعات، اسنادی و کتابخانه ای است. بنابر شاخص های چارچوب نظری، جمهوری اسلامی افغانستان در دو دهه اخیر را می توان مصداق بارز دولت ورشکسته در نظر گرفت. یافته های نوشتار نشان می دهد که ناتوانایی حکومت در تأمین امنیت داخلی، حفظ یکپارچگی سرزمینی و محافظت از مرزها، فساد فراگیر در اثر تبعیض قومی، نظام قضایی ناکارامد، فساد مالی نظام مند و نداشتن استقلال در سیاست خارجی را می توان از عامل های اصلی سقوط آن برشمرد.
دیگری سازی در سیاست «نگاه به شرقِ» جمهوری اسلامی ایران و فدراسیون روسیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در عرصه بین المللی مانند زندگی فردی و اجتماعی دولت ها تلاش دارند، از راه دیگری سازی، (مانند نظریه صلح دموکراتیک یا مفهوم قدرت هنجارمند اروپا) خود را از دیگران جدا سازند. این دیگری سازی، بخشی از فرایند هویت یابی است و بیشتر پایه نظری دارد. این پژوهش استدلال می کند چنین دیگری سازی در راهبرد نگاه به شرقِ جمهوری اسلامی ایران و فدراسیون روسیه نیز وجود دارد. پرسش اصلی این پژوهش این است که: جمهوری اسلامی ایران و فدراسیون روسیه چگونه با راهبرد نگاه به شرق تلاش دارند، خود را از دیگران جدا سازند؟ و نقطه مشترک یا تلاقی راهبرد نگاه به شرق آن ها چیست؟ در پاسخ به این دو پرسش این پژوهش استدلال می کند ایران و روسیه در چارچوب راهبرد نگاه به شرق با تأکید بر عناصری مانند: جغرافیا، فرهنگ، تمدن، ایدئولوژی و مانند آن تلاش دارند، خود را از دیگران (غرب) جدا سازند و نقطه مشترک این جداسازی، دشمنی با غرب (به ویژه ایالات متّحد) است. ویژگی های مشترک در راهبرد نگاه به شرق دو کشور مانند: هم پوشانی جغرافیایی، تأکید بر سنت گرایی و ارزش های سنتی (ضدجدید) و نظم چندقطبی پادهژمون این موضع مشترک را تقویت می کند. سرشت این پژوهش، کیفی بوده و نگارنده با رویکرد توصیفی- تحلیلی، فرضیه پژوهش را مورد آزمون قرار می دهد. داده های مورد نیاز برای تبیین مسئله نیز از راه مطالعات کتابخانه ای (مقاله ها، کتاب ها و منابع معتبر اینترنتی) گردآوری شده است.
عوامل انحطاط سیاسی-اجتماعی و راهکارهای مقابله (مطالعه موردی صفویه، تحلیلی بر رساله طب الممالک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در تاریخ ایران، یکی از حکومت هایی که به دلیل ماهیت شیعی و وجود ارتباط وثیق بین دین و سیاست در اداره جامعه ذیل قلمرو آن، می تواند واجد شباهت هایی با نظام جمهوری اسلامی ایران باشد، حکومت صفویه است، که نقش مهمی در ساخت تاریخ سیاسی- اجتماعی ایران ایفا کرده است. رسالت پژوهش حاضر بررسی علل زوال و انحطاط حکومت صفویه و بررسی راهکارهایی است که می توانست به مثابه نسخه برون رفت از این انحطاط برای صفویان ایفای نقش نماید. در راستای این مهم، پس از کنکاش تاریخی، «رساله طب الممالک» نوشته «قطب الدین نیریزی»، به عنوان مرجع متنی پژوهشگران جهت تحلیل و نیل به هدف پژوهش برگزیده شده است. این گزینش باتوجه به جایگاه دینی «قطب الدین نیریزی» و هم عصری او با دوران سلطنت شاه سلطان حسین صفوی (که فروپاشی صفویان در دوره او رخ داده است)، واجد اهمیت بسزایی است و می تواند احوالات سیاسی- اجتماعی آن دوران را تا حد قابل توجهی بازنمایی کند و نسخه های نیریزی برای حکومت صفویه در جهت استحکام بخشی به پایه های سیاسی- اجتماعی ایران صفوی و خروج از وضعیت ضعف را تبیین نماید. از این رو مقاله درصدد است ضمن بررسی متن رساله طب الممالک اثر قطب الدین نیریزی که در دوران افول حکومت صفویه نگاشته شده به این سؤال پاسخ دهد که: «از دید قطب الدین نیریزی به عنوان یکی از علمای شیعه آن دوره علت انحطاط حکومت صفویان چیست و چه راهکارهایی برای برون رفت از آن پیشنهاد می دهد؟»روش: باتوجه به متن محور بودن پژوهش حاضر نگارندگان از روش تحلیل مضمون که بیش از هر چیز برای منابع مکتوب کاربرد دارد استفاده خواهند کرد. ازاین رو مطالب مرتبط با موضوع استخراج، دسته بندی و کدگذاری شد. با تکیه بر گام های روشی بیان شده، در راستای کشف مضامین موجود متن رساله طب الممالک تقطیع و مضامین موجود در هر بخش استخراج و فرآیند کدگذاری توسط پژوهشگر انجام شده است. از این رو با استفاده از نرم افزار مکس کیودا مقوله های مرتبط با عوامل انحطاط و راهکارهای جلوگیری از آن با استفاده از نمادهای Fa و So نشانه گذاری شده و عملیات کد گذاری صورت گرفته است.یافته ها: در نهایت مضامین مستخرج ذیل دو عنوان کلی علل افول و راهکارهای برون رفت از بحران جای گرفتند. با این اقدام عوامل مؤثر در هر یک از این دو حوزه از دیدگاه قطب الدین نیریزی شناسایی و جایگاه عوامل مختلف در اندیشه او شناسایی شد. از نظرگاه نویسنده این رساله، علما به عنوان یکی از گروه های مهم اجتماعی، اگر بی اراده، دنیاطلب، سخن بین، پیرو سلطان و بی عمل باشند، زمینه انحطاط جامعه فراهم می شود. نیریزی، در کنار «عامل محیطی»، که قحطی فراگیر و طمع بیگانگان را در بر می گیرد، از «آزمایش ها و سنت های الهی» نیز به عنوان یکی از عوامل انحطاط جوامع یاد می کند که عذاب الهی، آزمایش الهی و تغییر نعمت ها در زمره آن است.نتیجه گیری: باتوجه به یافته های به دست آمده می توان نتیجه گرفت این عالم دینی عوامل انحطاط را ذیل پنج دسته: عوامل مرتبط با عموم مردم، عوامل مرتبط با علما، عوامل مرتبط با حاکمیت، عوامل محیطی و همچنین سنن الهی؛ و راهکارهای مقابله با آن را نیز ذیل چهار دسته: راهکارهای مرتبط با عموم مردم، راهکارهای مرتبط با علما، راهکارهای مرتبط با حاکمیت و در نهایت راهکارهای فرامادی یا همان امدادهای الهی دسته بندی کرد.
مؤلفه های تبلیغِ کاربردیِ دین در بینش تمدنی شریعت اسلام مبتنی بر تحلیل اندیشه های مقام معظم رهبری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دنیای امروز که از آن تعبیر به «دهکده جهانی» می شود، اهمیت تبلیغ و اطلاع رسانی بر کسی پوشیده نیست. در این میان، نقش اطلاع رسانی دینی در بینش تمدنی آیین مبین اسلام، از سایر حوزه ها برجسته تر است؛ زیرا قدرت های بزرگ جهانی همواره می کوشند با تحمیل فرهنگ خود و تبدیل آن به گفتمان رایج و ایجاد شبهه در مبانی دینی و اعتقادی کشورها، به اضمحلال بنیان های اخلاقی و اعتقادی جوامع بپردازند؛ لذا با عنایت به این امر، تبلیغ دین و ارزش های نشأت گرفته از آن به جهت ترویج دین و ارزش های اسلامی و از این رهگذر مبارزه با تهاجم فرهنگی، ضرورت ویژه ای می یابد. پژوهش حاضر در همین راستا و نظر به اهمیت مطلب، در جستاری توصیفی- تحلیلی و با نگاهی مسئله محور کوشیده است مؤلفه های تبلیغ کاربردی و ثمربخش را در آرای رهبری انقلاب مورد مطالعه قرار دهد. رهاورد پژوهش بیانگر این است که مؤلفه ها و لوازم چنین تبلیغ مؤثری در چهار محور در بیانات و آرای معظم له قابل شناسایی و تحلیل است: 1. مخاطب شناسی صحیح 2. اتخاذ رویکرد انتقادی و تهاجمی نسبت به مبانی فکری باطل 3. لزوم داشتن روحیه جهادی در امر تبلیغ 4. نگاه ویژه و خاص به نسل جوان. مقاله ی حاضر پس از واکاوی و تحلیل هریک از مؤلفه های مزبور، به تحلیل آن ها در پرتو رجوع به میراث سترگ دینی و نیز بیانات رهبری انقلاب در بازه های زمانی گوناگون زمامداری ایشان پرداخته است.
بررسی اندیشه تمدنی شهید بهشتی در بُعد فقهی-سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات سیاسی تمدن نوین اسلامی سال ۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۸
146 - 161
حوزههای تخصصی:
تمدن سازی نوین اسلامی از مفاهیم مطرح در دوران معاصر هست که به دنبال نوسازی تمدن اسلامی بر پایه آموزه های اسلامی است. انقلاب اسلامی ایران را می توان یکی از گام های عملی در جهت تحقق این هدف دانست. از بنیانگذاران و پشتوانه های فکری این انقلاب، آیت الله بهشتی است. با این حال، اندیشه های ایشان از بُعد تمدن سازی نوین اسلامی هنوز واکاوی و بررسی نشده است. در این پژوهش به دنبال پاسخ به این سوال هستیم که ایشان در بعد اندیشه ای به عنوان یک شخصیت سیاسی و فقهی برجسته، چه نگاهی به تمدن نوین اسلامی داشته و اندیشه های ایشان در رابطه با تمدن سازی نوین اسلامی، چه مؤلفه ها و ویژگی هایی داشته است. یافته های پژوهش نشان می دهد اگرچه شهید بهشتی به صراحت در خصوص تمدن اظهار نظر نکرده است؛ اما بر اساس آثار علمی به جای مانده و نیز مبارزات انقلابی ایشان میان اندیشه و عمل ایشان با مؤلفه های تمدن سازی نسبت های معناداری وجود دارد. ایشان در بُعد نظری با توجه به مطالعات فلسفی خود، قائل به تبیین فلسفی از سیاست توحیدی بود و اندیشه سیاسی حکومت در اسلام و مصادیق حاکمیت در آن را از جنبه سیاسی تمدن سازی نوین اسلامی مورد توجه قرار داده است. در بُعد فقهی عمده تلاش شهید بهشتی معطوف بر تبیین فقهی اصل ولایت فقیه به مثابه نظریه غایی حاکمیت شیعه در عصر غیبت بوده است. در بُعد عملی نیز شهید بهشتی از پیشتازان تمدن سازی اسلامی از منظر سیاسی در زمان حیات خود بوده است؛ به گونه ای که ضمن ایجاد نهادهای مدنی در نظام اسلامی به پیاده سازی فقه سیاسی اسلام در جامعه اقدام کرده اند.
تهدیدها و فرصت های پیش روی جمهوری اسلامی ایران در نظم نو ظهور منطقه ای در غرب آسیا
منبع:
راهبرد سیاسی سال ۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۰
321 - 349
حوزههای تخصصی:
منطقه غرب آسیا با قرارگیری در یک نقطه ژئواستراتژیکی و ژئوپلیتیکی در طول تاریخ مورد هجوم قدرت های بزرگ جهانی و درگیری بین قدرت های منطقه ای بوده است. با شروع قرن بیست و یکم که با سردمداری و هژمونی ایالات متحده آمریکا منطقه وارد منازعات و تنش های جدیدی شده که به شکل گیری قدرت های منطقه ای جدید در غرب آسیا شده است. ازاین رو پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی-تحلیلی در پی شناسایی چالش ها و فرصت های پیش روی جمهوری اسلامی ایران در نظم نوظهور منطقه ای در غرب آسیا هست. بدین منظور با انجام مطالعات کتابخانه ای و مصاحبه با خبرگان و کارشناسان صاحب نظر در این حوزه، فرصت ها و تهدید های مدنظر احصاء گردید. یافته های پژوهش نشان داد فرصت های پیش رو شامل بیداری اسلامی، گسترش روابط و توسعه همکاری اقتصادی با همسایگان، توسعه روابط با قدرت های جهانی، ایجاد نقش آفرینی فعال در بهبود و حل بحران های منطقه ای، تقویت محور مقاومت و همچنین استفاده از موقعیت استراتژیک جغرافیایی خود و تهدیدهای احصاء شده شامل افزایش نفوذ رقبای منطقه ای،حضور نظامی و سیاسی قدرت های خارجی، تحریم های اقتصادی و فشارهای بین المللی، ناپایداری های داخلی، اتحاد کشورهای عربی اسلامی با رژیم صهیونیستی، تغییرات ژئوپلیتیکی، گسترش درگیری رژیم صهیونیستی با محور مقاومت و در بخش پایانی پژوهش به تجزیه وتحلیل تهدیدها و فرصت های احصاء شده پرداخته شد.
بررسی و آسیب شناسی تاریخ روشنفکران ایران از منظر پارادایم علمی
منبع:
راهبرد سیاسی سال ۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۰
351 - 373
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی چهار پارادایم مسلط روشنفکری در تاریخ معاصر ایران از پارادایم غالب در دوره مشروطه تاکنون می-پردازد. پارادایم های مسلط در هر دوره، روشنفکران آن پارادایم، دوره زمانی، مبانی فکری، دست آوردها و آسیب شناسی هر پارادایم مورد مطالعه قرار گرفته است. چارچوب نظری به کار رفته در این مقاله، پارادایم است و از هرمنوتیک تفسیری نیز به عنوان روش در این مقاله استفاده شده است. . در مقاله چهار جریان اصلی روشنفکری در ایران از مشروطه تا کنون بررسی شده است و هر یک از جریان ها در نسبت با علم آسیب شناسی شده است. براساس دسته بندی صورت گرفته و چارچوب نظری به کار رفته در مقاله، یافته ها از این قرار است که با از بین رفتن رویکرد علمی بلافاصله پارادایم های شبه علمی و روایت های ضدعلم یعنی چپ انتقادی، تفهمی و پدیدارشناسانه و در نهایت پسامدرنیسم و پساساختارگرایی جایگزین پارادایم نخست شدند و فرصت ارائه پارادایم های علمی و پوزیتیوستی در اندیشه سیاسی ایران مهیا نگشت. درنتیجه همین امر باعث نابودی تداوم عقلانیت در ایران شد.
طراحی منشور اخلاق حرفه ای نظامی بر پایه آموزه های شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی دفاعی سال ۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۳
7 - 26
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اخلاق حرفه ای بیانگر اصول و استاندارهای رفتاری است که راهنمای تصمیمات و اقدامات حرفه ای ها در زمینه های مربوط است و ضروری است با ماهیت و الزامات شغلی تناسب داشته باشد. مقاله حاضر با هدف طراحی منشور اخلاق حرفه ای نظامی مبتنی بر آموزه های شاهنامه فردوسی به رشته تحریر در آمده است. روش: این پژوهش با رویکرد کیفی به صورت استقرایی- اکتشافی و با استفاده از روش تحلیل مضمون طی سه مرحله کدگذاری انجام شده است. منابع داده های مورد نیاز پژوهش اشعار و ابیات و داستان های مرتبط شاهنامه فردوسی است که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به وسیله ابزار شبکه مضامین تحلیل شده است.یافته ها: اصول و آموزه های اخلاقی شناسایی و استخراج شده در قالب پنج مضمون فراگیر تلفیق و دسته بندی شده اند که عبارتند از: اعتقادات مبنایی، اصول اخلاقی روبط میان فردی، اصول ارزشی حرفه نظامی گری، رفتارهای اخلاق مدارانه (رفتار با مردم و رفتار با نظامیان) و اصول اخلاق در نبرد (بایدها و نبایدهای اخلاق نبرد). نتیجه گیری: این پژوهش آموزه های اخلاق نظامی یکی از برترین آثار فرهنگ ملی ایران را استخراج و به دانش موجود در این زمینه افزوده است. ترویج و عمل به این اصول اخلاقی توسط دست اندرکاران فرهنگی سازمانی های نظامی می تواند بنیان های فکری، اعتقادی، اخلاقی و رفتاری نظامیان را تقویت کند.
پویش محیطی و راهبردهای سیاست خارجی: قدرت های متوسط سیستم بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
705 - 675
حوزههای تخصصی:
اصولاً با توجه به وقوع تحولات بنیادین در قواعد اصلی سیستم بین الملل، که ویژگی متغیر و شناور بودن پدیده ها به عنوان یک الزام و ضرورت سیاستگذاری، پیش روی استراتژیست ها و نظریه پردازان بین المللی قرار داده است، فرایند سیاستگذاری بسیار دشوار شده است. پیش بینی ناپذیر بودن پدیده های سیستمی، وقوع تکانه های شدید بنیادین در سیستم های پیچیده، تأثیرپذیری شدید عناصر سیستمی از قواعد به ظاهر فرعی فرایندها و جریانات سیستمی، منجر به ناکارآمد شدن فرایند کنترل بر سیستم پیچیده بین الملل شده است. از سوی دیگر، ویژگی تکاملی بودن سیستم بین الملل، قواعد رفتاری سیستم های پیچیده را بر پدیده های بین الملل تحمیل کرده است که هرچند کنترل آن به خصوص با توجه به اصول حاکم بر سیستم های کلاسیک بسیار سخت و دشوار است، اما مدیریت آنها در صورت توجه صحیح به فرایندهای پدیده های سیستمی چندان دشوار نمی نماید. در اینجا این سؤال طرح می شود که در وضعیت پیچیده بین الملل مهم ترین ابزار یاریگر راهبردهای بازیگران به ویژه بازیگران متوسط سلسله مراتب قدرت چیست؟ در پاسخ به پرسش پژوهش این فرضیه طرح می شود که پویش محیطی ابزار بسیار مهم فهم جریان وقایع و روندها در سیستم پیچیده بین الملل است که بازیگران متوسط به پایین سلسله مراتب قدرت در ترسیم راهبردهای خود برای فهم واقعیت های محیطی و انطباق خواسته ها با واقعیت ها از آن بهره می برند. یافته های پژوهش با رویکرد توصیفی- تحلیلی و روش کیفی و مطالعه موردی بیانگر این است که پویش محیطی، انعطاف پذیری را به عنوان یک اصل اساسی بر سیاست ها و راهبردهای بازیگران به ویژه بازیگران متوسط به پایین سلسله مراتب قدرت تحمیل می کند.
بازخوانی قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران "از منظر تبدیل ایدئولوژی به منبع بالفعل قدرت نرم"(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قدرت نرم بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۶
35 - 58
حوزههای تخصصی:
درباره منابع قدرت نرم و موضوعات گوناگونی چون شاخص ها و معیارهای اندازه گیری این منابع، مطالعات و تحقیقات گسترده ای صورت گرفته اما یکی از مسائل اساسی حول مفهوم "قدرت نرم" مسئله ی فرایندهای تبدیل "قدرت نرمِ بالقوه" به "قدرت نرمِ بالفعل" است که پژوهش مستقلی حول آن صورت نگرفته است . پاسخ به پرسش هایی که در این چارچوب مطرح می شود می تواند حفره هایی که در فرایند شکل گیری منابع قدرت نرم تا اِعمال این منابع وجود دارد پرکند. برای اینکه منبع قدرتِ نرم در عمل و بالفعل به عنوان قدرت نرم یک کشور مورد استفاده قرار گیرد ادغام منبع مذکور با سیاست ضروری است. تبیین فرایندی که به موجب آن برخی منابع به قدرتِ نرمِ یک کشور تبدیل می شوند یک چالش اساسی است. به منظور ارائه تصویری روشن از این فرایند با بهره گیری از شیوه ی مطالعات موردی، پرسش پژوهش حاضر اینگونه تنظیم شده که "ایدئولوژی در جمهوری اسلامی ایران به مثابه ی محتوایی برای منابع سه گانه ی قدرتِ نرم چگونه با سیاست ادغام شده و متعاقبا به منبعِ بالفعلِ قدرت نرم تبدیل می گردد؟ در فرایند ادغام و همگرایی ایدئولوژی و سیاست علیرغم حضور عناصر سیاسی متعدد مهمترین عنصر سیاسی، قانون اساسی است. قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران با انعکاس اجزای تشکیل دهنده ی ایدئولوژی در کلیت آن، ضمن مفصل بندی این اجزا به بازتعریف رسمی آن در بستر سیاست می پردازد. ایدئولوژی با چنین موقعیتی در قالب منابع سه گانه ی قدرتِ نرم و منبعِ تحمیل اراده بردیگری ایفای نقش می کند. بر این اساس قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در فرایند همگرایی و ادغام ایدئولوژی با سیاست و تبدیل آن به "قدرت نرمِ بالفعل" مهمترین عنصر سیاسی به شمار می رود.
مولفه های قدرت نرم در راستای ارزش های سیاسی ایران از دیدگاه امام خمینی رویکرد ISM(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قدرت نرم تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۷
89-104
حوزههای تخصصی:
ماهیت قدرت بر مبنای میزان منابع و قدرت رفتاری است که قدرت نرم از اقسام رفتاری است. از نظر رفتاری، قدرت نرم در ساده ترین تعریف، قدرت جذاب است، یکی از مهم ترین ابزارهای جذابیت آن، وجود منابع قدرت نرم خواهد بود. ازینرو، قدرت نرم نه تنها به رفتار جذاب، بلکه به منابع و عناصری همچون؛ اقتصاد، فرهنگ، ارزش های سیاسی، ارزش های اجتماعی و سیاست خارجی که ایجاد کننده جذابیت تلقی می شوند، نیز بستگی دارد. اخیرا قدرت نرم، نقطه کانونی در گفتمان های مدیریت و سیاست عمومی پیدا کرده است. هرچند دارای تاریخ طولانی نیست اما به عنوان همتای مکمل برای «قدرت سخت» عمل می کند. قدرت نرم در علوم دفاعی، گفتمان نظامی، عمومی و آکادمیک به دلیل چند بنیانی بودن، محبوبیت پیدا کرده است، اما تا مفهوم سازی علمی و توجه به تمام وجوه آن، فاصله زیادی است. ازینرو هدف مطالعه حاضر مدلسازی ساختاری تفسیری مولفه های قدرت نرم بر اساس ارزش،های سیاسی امام انقلاب اسلامی ایران در نظر گرفته شد. نوع تحقیق، کاربردی، توسعه ای است که با استفاده از تحلیلی نوین تحت عنوان مدلسازی ساختاری تفسیری، روابط بین مجموعه مولفه ها تعیین گردید. بر اساس میزان نفوذ و وابستگی مولفه ها، تنها مولفه "دفاع" به عنوان مولفه پیوندی تعیین شد. یافته کلیدی اینکه، قدرت نرم مبتنی بر ارزش های سیاسی در سایه دفاع؛ آنهم دفاع از کشور و ارزش های انقلاب، تحقق پیدا می کند. داشتن توان دفاعی قدرتمند توام با روحیه جهادی در همه سطوح، راهبردی در راستای تحقق فرمایش مقام رهبری است که فرمودند"ملّت ایران باید خود را قوی کند".
استفاده از راهبرد بازدارندگی رسانه ای درصدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران؛ چالش ها و فرصت ها
منبع:
راهبرد سیاسی سال ۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۰
297 - 320
حوزههای تخصصی:
تاکتیک ها و ملاحظات تحقق استراتژی "بازدارندگی رسانه ای" در صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران دارای کدهای کنشگری فعال و فوق فعال، استفاده از پلتفرم ها و تکنولوژی های جدید رسانه ای، استفاده از روایت اول، استفاده از روایت برتر، راهبرد تعاملی، راهبرد حضور، راهبرد تکرار و جهاد تبیین است. از موانع و چالش های پیش روی صداوسیما در استفاده از این راهبرد می توان به نیروی انسانی کارآمد، تخصیص بودجه مناسب و پوشش مناسب و کافی، افزایش رویکرد واقع گرایی در بازنمایی ها، امکان دسترسی به منابع داخلی و خارجی و توجه به ظرفیت ها و توانمندی ها اشاره کرد. همچنین حفظ سرمایه اجتماعی رسانه، تعلیق و توقف غیریت و دیگری رسانه، تأثیرگذاری روی عملیات رسانه ای دشمن، افزایش اعتبار رسانه، اثرگذاری مثبت روی مخاطبان مشترک، کاهش آسیب پذیری مخاطبان، حفظ تعلق و وابستگی مخاطب و تاب آوری رسانه ای از فواید استفاده از این استراتژی در صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران است. مؤلفه های بوجودآورنده، فواید و ظرفیت هایی که استفاده از این استراتژی برای رسانه و کشور ایجاد می کند و در نهایت تاکتیک ها و ملاحظات تحقق این استراتژی در صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران از جمله مواردی بود که در این پژوهش به آن ها پرداخته شد. پژوهش حاضر جهت درک عمیق پرسش پژوهش، از روش تحلیل مضمون استفاده کرده است که در دسته تحقیقات کیفی قرار دارد.
توصیف تعهد به محاکمه به عنوان تعهد عام الشمول گروهی: مناقشه حقوقی بلژیک و سنگال در دیوان بین المللی دادگستری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۲۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۸۳)
301 - 322
حوزههای تخصصی:
به دنبال کوتاهی دولت سنگال از ایفای تعهداتش بر طبق ماده (1)7 کنوانسیون منع شکنجه (1984) مبنی بر «تعهد به محاکمه» در قبال آقای هسین هابره رئیس جمهور سابق چاد که به ارتکاب اعمال شکنجه متهم شده بود، بلژیک دعوایی علیه آن دولت در دیوان بین المللی دادگستری مطرح نمود. دیوان در رأی 20 جولای 2012 خود با تأکید بر ممنوعیت شکنجه به عنوان یک «قاعده آمره» این تعهد را یک «تعهد عام الشمول گروهی» توصیف و اعلام کرد که وجود «منفعت مشترک» دولت های عضو در رعایت تعهدات عام الشمول به تنهایی برای هر دولت عضو کافی است ولازم نیست بلژیک دارای «منعفت خاص» باشد. رأی واجد پیامدهای حقوقی است و دو پرسش مهم را بی پاسخ گذاشته است که بررسی آنها موضوع بحث این مقاله می باشد. اینکه آیا بلژیک به عنوان «دولت زیان دیده» حق درخواست استرداد هابره یا محاکمه او را داشته است یا خیر؟ و توصیف «تعهد به محاکمه» به عنوان «تعهد عام الشمول گروهی» منحصر به کنوانسیون منع شکنجه و نظائر آن است یا به سایر کنوانسیون های بین المللی حاوی این تعهد قابل توسعه می باشد؟ با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی، مفروض کلی، آن است که توسعه تعهدات عام الشمول گروهی توسط دیوان فرصت مغتنمی برای اجرای ارزش های جامعه بین المللی و جبران نقض های حقوق بشر به ارمغان می آورد. در نتیجه نشان داده خواهد شد که دولت های عضو تمامی کنوانسیون های بین المللی حاوی این تعهد می توانند به عنوان «دولت زیان دیده» به مسئولیت دولت مسئول استناد نمایند.