مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
کنش جمعی
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر که با هدف مطالعه و شناخت اصول و مبانی کنش جمعی کاربری موسیقی در رادیو صورت گرفته است، با اشاره به پیچیدگی درک ماهیت موسیقی، از این مقوله به عنوان یک پدیده اجتماعی یاد شده است چنان که تغییر و تحولات اجتماعی تاثیر اجتناب ناپذیری بر موسیقی به جا می گذارد.
در ادامه، پس از ارائه تعریفی از کنش جمعی کاربری موسیقی، مبنی بر اینکه تنها با تغییر یک عنصر نمی توان تغییر پایداری در نوع موسیقی ایجاد کرد، تاکید شده است که تهیه کنندگان رادیویی که کنشگران اصلی فعالیت های موسیقیایی در رادیو هستند، با پژوهش و افزایش اطلاعات خود در زمینه های گوناگونی چون فلسفه موسیقی سنتی و غربی، تولیدکنندگان اصلی موسیقی سنتی و غربی، درک بیش از پیش در خصوص چگونگی استفاده از انواع موسیقی در قالب چهار کارویژه اصلی موسیقی در رادیو و در نظر گرفتن محدودیت های شرعی در زمینه استفاده از موسیقی در رسانه جمعی رادیو، ضمن احترام به مخاطبان خود (شنوندگان برنامه های رادیویی)، سلیقه موسیقایی خود و آنان را ارتقا بخشند.
بحث حرمت و حلیت موسیقی، از دیگر مباحث این مقاله است که با تفکیک قائل شدن بین «موسیقی» و «غنا»، یکی از عمده ترین ملاک های تشخیص حرمت یا حلیت را لهو بودن یا نبودن موسیقی یا غنا می شمرد و مراد از لهو بودن را غافل شدن از یاد خدا ذکر می کند.
تحلیل کنش های جمعی و تطبیق آن با مورد بافت فرسوده منطقه ثامن در مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی کنش های جمعی در بردارنده برخی از مهم ترین چالش های پیش روی جامعه شناسی معاصر است از جمله همکاری، تصمیم های جمعی، پیدایش هنجارهای اجتماعی و مانند این ها. این مقاله در چهار مرحله چارچوبی برای بررسی هر کنش جمعی ارایه می کند. این مراحل عبارتند از: ویژگی های کنش جمعی (همکاری و خیر جمعی)، عوامل موثر بر شکل گیری کنش های جمعی (عوامل فردی و عوامل فرافردی)، عوامل حافظ همکاری در کنش جمعی (نظارت متمرکز و نظارت نامتمرکز) و رهیافت های کنش گران در حین کنش (محاسبه و تقلید). این ویژگی ها با بررسی تحقیقات انجام شده درباره کنش های جمعی استخراج و سازمان دهی شده اند. این چارچوب مفهومی می تواند در بررسی هر کنش جمعی به کار گرفته شود تا مزایا و کمبود ها شناسایی شوند. عناصر موجود در این دسته بندی خود با یک دیگر در ارتباط هستند و در تعامل با یک دیگر می توانند گستره متنوعی از کنش های جمعی یا ویژگی های گوناگون را به وجود آورند. بررسی مورد شراکت های اقتصادی میان مالکان همسایه برای یک پارچه سازی و املاک و ساخت آن ها با حضور سرمایه گذاران با استفاده از این چارچوب و داده های موجود تصویر روشنی از مشکلات پیش روی بافت به دست داده است
اقتصاد نهادگرای اصیل تأملی در اندیشه های کامنز و رویکرد مبادلاتی او(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حدود صد سال پیش والتون همیلتون در اقدامی تاریخی سعی کرد رویکرد بدیلی را با عنوان اقتصاد نهادگرا به علم اقتصاد معرفی کند. او سعی داشت نشان دهد که اقتصاد نهادگرا یک پارادایم علمی گسترده و فراگیر است و می تواند علم اقتصاد را متحد سازد. واقعیت آن است که، این مکتب به خوبی توانست به کمک بنیانگذاران و شارحین خود برای چند دهه بر دانشگاه های معتبر دنیا حکمرانی کند. کامنز یکی از بنیانگذاران اقتصاد نهادگراست که موفق به تربیت اقتصاددانان بزرگی شده است و برای سال های متمادی اندیشه های نهادی او بر یکی از معتبرترین دانشگاههای آن زمان، یعنی دانشگاه ویسکانسین، حاکم بود. نکته ای که در این مقاله به آن پرداخته می شود این است که رویکرد تحلیلی کامنز به مسائل و موضوعات اقتصادی چه بوده است؟ نگاه نهادی او چه تفاوتی را در تحلیلهای اقتصادی موجب شد؟ اساساً، ، او چه چیز اقتصاد مرسوم را همچون وبلن و میچل ناکافی میدانست که سعی کرد مکتبی به نام اقتصاد نهادگرا را بنا کند؟ او چه تفاوتهایی در تحلیلهای اقتصادی بهوجود آورد و بر چه موضوعهایی تاکید داشت؟ بهطور مشخص، تاکید او بر مفهوم مبادله، چه تحولی در بنیانهای علم اقتصاد بهوجود آورد؟ در این مقاله با نگاهی خاص و متفاوت و بر اساس روش تحلیل متنی به این موضوع ها پرداخته میشود. همچنین این موضوع که کامنز با بینش منحصر به فرد خود نسبت به مفهوم نهاد توانست ضمن تغییر واحد تحلیل اقتصاد، رویکرد جدیدی را که می توان از آن با عنوان رویکرد مبادلاتی یاد کرد، برای این حوزه از معرفت بشری به ارمغان آورد، مورد اشاره قرار میگیرد.
کنش جمعی، توسعه اجتماعات محلی و نقش آن ها در کاهش فقر شهری مورد شناسی: نعمت آباد تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همزمان با تغییر در تعریف و تفسیر فقر، سیاست ها و روش های مقابله با آن نیز متحول شده و از توجه به نظریات کلاسیک رشد اقتصادی به تمرکز بر روی درگیر کردن اجتماعات محلی در فرآیند برنامه ریزی، پیاده سازی و مبارزه با فقر تغییر رویه داده اند، که متأسفانه این چرخش در برنامه های کاهش و مبارزه با فقر شهری در کشورمان کمتر مورد توجه قرار گرفته است. پژوهش حاضر ابتدا سعی نموده است چارچوبی نظری برای تحلیل رابطه بین برنامه ریزی توسعه اجتماعات محلی و تلاش های کاهش فقر در سطح شهرها پی ریزی نماید که در این راستا از مفاهیم کنش جمعی، سرمایه اجتماعی- محلیو تجلی گاه توسعه اجتماعات محلی، کمک گرفته است. متغیرهای تحقیق نیز از این سه حوزه مستخرج شده که نشان دهنده ظرفیت توسعه اجتماع محلی در برخورد با فقر است. ازروش هایتوصیفی (اسنادی)برایدستیابیبهادبیاتتئوریک موضوعوپیمایشیبا تکمیلپرسشنامه هایموردیومصاحبه هایعمیق در دو محله میانه ای ها و زنجانی های نعمت آباد واقع در جنوب شهر تهران (که از آن ها به عنوان منطقه فقیرنشین یاد می شود) در این تحقیق استفاده شده است. نتایج حاصله نشان می دهد که شش عامل میزان ترس از منفعت بیشتر دیگران در کارگروهی، میزان صرف زمان در فعالیت های محیطی محله، میزان تمایل به تجمیع، فعالیت های اقتصادی زنان، ترس از مشارکت کمتر دیگران در کارگروهی و در نهایت میزان ارتباط با ارگان های دولتی راجع به مسائل محله، به ترتیب مهمترین فاکتورهای متمایز کننده دو محله در توسعه اجتماع محلی محسوب می شود.همچنین اگرچه در متغیرهای زمینه ای از قبیل سن، سواد و حتی زبان و قومیّت بین دو محله میانه ای ها و زنجانی ها تفاوتی وجود ندارد، لیکن میانه ای ها ظرفیت اجتماعی بهتری برای کنش جمعی داشته که این کنش جمعی منجر به تحول اقتصادی و خروج از تله فضایی فقر شده و جهش اقتصادی مناسبی را برای این محله در قیاس با محلات پیرامون به بارآورده است. در مجموع می توان استنتاج نمود که این رویکرد با توجه به ویژگی های اساسی اش از جمله، مقتدرسازی و توانمند سازی ساکنان محلی، هدایت تصمیم گیری ها و تصمیم سازی ها به پایین ترین سطح جغرافیایی و تکیه بر یادگیری اجتماعی می تواند راهبرد مناسبی برای مبارزه با فقر شهری و حتی سایر حوزه ها باشد.
جستاری در آغاز، فرآیند و فرجام کنش جمعی جهان عرب با بهره گیری از رویکرد تغییر فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از زمان آغاز جنبش های موسوم به «بهار عرب»، متفکران حوزه های مختلف در سراسر جهان به چیستی و چرایی آن ها از منظر رویکردهای مختلف پرداختند. یکی از رویکردهایی که می توان از طریق آن رخدادهای عربی را مورد بررسی قرار داد تغییر فرهنگی و تحلیل ارزش های بقا و ابراز وجود در این کشورهاست که در این نوشتار مورد بحث قرار گرفته است. براساس این مفروض که کنش جمعی در هر کشور هم سو با ارزش های فرهنگی آن جامعه و تغییر فرهنگی است، تلاش نگارندگان مقاله معطوف به پاسخ به این پرسش است که کنش جمعی اعراب موسوم به بیداری اسلامی یا بهار عربی بر اساس کدام نوع ارزش های فرهنگی شکل گرفته است و آغاز، فرآیند و فرجام آن چه ویژگی هایی دارد. انتظار داریم تا در پایان به تأیید این فرضیه برسیم که جهان عرب، کشورهایی برخوردار از ارزش های بقا هستند و متناسب با این ارزش ها، وارد کنشی شدند که بسیار دیرهنگام، خشونت آمیز و پیچیده بود که فرجام آن چیزی جز باز تولید مسأله و رشد ارزش های بقا نخواهد بود.
بررسی نظری هویت در تحولات اجتماعی اخیر کشورهای عربی
حوزه های تخصصی:
مطالعات نظری در ارتباط با جنبش های اجتماعی و بطور خاص تحولات کشورهای اسلامی بیشتر به عوامل و زمینه های شکل گیری، تبیین نتایج انقلاب ها و تحولات پس از آن پرداخته اند، اما مسئله ی هویت مشترک این جنبش های اجتماعی کمتر در این پژوهش ها بطور مستقیم منعکس شده است. در این مقاله برای بررسی هویت مشترک، ابتدا بر لزوم توجه به دو مسئله ی تفاوت ها و نقاط مشترک تحولات کشورهای عربی تأکید و پس از دسته بندی و معرفی چارچوب های نظری در تحلیل جنبش های اجتماعی، تلاش می شود این دو مسئله در آن چارچوب ها معنادار شوند. برای این منظور توجه به مراحل مختلف این جنبش ها (شکل گیری، گسترش، نتیجه) ضروری است. بحث هویت مشارکت کنندگان در اعتراضات جنبش بیداری با تأکید بر مراحل شکل گیری و گسترش ناآرامی ها بررسی و ماهیت سیال این مفهوم به لحاظ نظری و همچنین با استفاده از نظرسنجی های عمومی کشورهای عربی مورد تأکید قرار می گیرد. در پایان با تکیه بر مفهوم «دیگری» در میان کشورهای مسلمان به محوریت هویت اسلامی اشاره خواهد شد.
دلالت های اندیشه نهادی کامونز در تفکیک ناپذیری دو حوزه اقتصاد و حقوق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با نگاه به سیر تاریخی مطالعه های صورت گرفته در چارچوب حقوق و اقتصاد می توان به سبقه طولانی این رویکرد اشاره نمود. به طوری که طیف مطالعه های صورت پذیرفته در این حوزه، دیدگاه هایِ متعدد فکری را در برمی گیرد. اما نقطه عطف این مطالعه ها که زمینه را برای گسترش این رویکرد بیش از گذشته فراهم نمود، انتشار اندیشه های اقتصاد نهادی در این حوزه بود. در این میان، کامونز یکی از بنیانگذاران اقتصاد نهادی است که برای سال های متمادی اندیشه های نهادی او مورد توجه و تأثیر گذار بر اندیشمندان پس از خود بوده است. نکته ای که در این مقاله به آن پرداخته می شود این است که رویکرد تحلیلی کامونز به مسائل و موضوعات اقتصادی چه بوده است؟ نگاه نهادی او چه تفاوتی را در تحلیل های اقتصادی موجب شد؟ و اندیشه وی چه دلالت های در حوزه حقوق و اقتصاد دارد؟ در این مقاله با نگاهی خاص و بر اساس روش تحلیل متنی به این سوالات پرداخته می شود. نتیجه آنکه که کامونز با بینش منحصر به فرد خود نسبت به مفهوم نهاد در قالب کنش جمعی توانست ضمن تغییر واحد تحلیل اقتصادی از کالا به مبادله، رویکرد جدیدی را که می توان از آن با عنوان رویکرد مبادلاتی یاد کرد، برای این حوزه از معرفت بشری به ارمغان آورد. رویکرد کامونز در خصوص شایع بودن تضادها در کنش های جمعی، تلاش قانون گذاران و دادگاه ها برای حل این تضادها، تکامل حقوق به عنوان پیامد این فرایندهای جاری حل اختلاف و تشکل دایر به عنوان بستر انجام مبادلات، از نوآوری های بدیع اندیشه کامونز می باشد.
کنش جمعی؛ مکانیزمی در مسیر توسعه کارآفرینی مولد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه کارآفرینی یکی از عوامل مهم در توسعه اقتصادی کشورها بشمار می آید. در این میان تلاش برای هدایت کنش های کارآفرینانه در مسیرهای مولد و بهره ور از اهمیت ویژه ای برخوردار است. تئوری کارآفرینی مولد و غیرمولد بامول به نقش محیط نهادی در هدایت فعالیت های کارآفرینانه در مسیرهای مولد، غیرمولد و یا حتی مخرب اشاره دارد. یافتن ابزارهایی برای تاثیرگذاری بر محیط نهادی و تنظیمی جامعه در راستای شکل گیری نهادهای حامی کارآفرینی مولد، ضرورت دارد. هر چند پژوهش های متعددی تئوری بامول را مورد توجه قرار داده اند، اما کمتر پژوهشی یافت می شود که راهکاری برای شکل گیری نهادهای تنظیمی و قانونی در راستای توسعه کارآفرینی مولد، ارائه کند. این پژوهش با پیشنهاد یک تئوری تلفیقی برگرفته از تئوری بامول و کنش جمعی کامونز- به عنوان رویه ای قانون ساز- در تلاش است که زمینه ساز این مهم باشد. این تئوری تلفیقی به اهمیت نقش توأمان کنش جمعی دولت و فعالان حوزه کارآفرینی در شکل گیری نهادهای تنظیمی و قانونی مؤثر برکارآفرینی مولد اشاره دارد و معتقد است، نظم شکل گرفته بر پایه چنین کنش جمعی، می تواند در شکل گیری و توسعه اقتصادی مولد ثمربخش باشد.
کنش جمعی؛ نقطه اتصال تفکر نهادگرا و نگرش برنامه ریزی ارتباطی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نهاد، کُنش جمعی برای کنترل، آزادسازی، بسط و گسترش کُنش فردی است؛ به طوری که هویت انسان ها از طریق مشارکت در نهاد به رسمیت شناخته می شود. برنامه ریزی در چارچوب تفکر نهادگرا، به عرصه ای فراتر از دوگانگی های بین بخش عمومی و خصوصی حرکت کرده و از فعالیتی فردی (یا بین فردی) تبدیل به جنبه ای از حکمرانی می شود. کُنش ارتباطی، کُنش جمعی افرادی است که برای دست یابی به تفاهم، از طریق امکان هماهنگی برنامه های عمل فردی، هماهنگ شده باشد. برنامه ریزی ارتباطی، ضمن رد برنامه ریزی بالا به پایین، ضرورت حضور تمام کُنشگران را در فرآیند برنامه ریزی خاطرنشان می سازد و اعتقاد دارد که فرآیندهای ارتباطی می توانند منجر به ایجاد اتفاق نظر در مورد موضوعات اجتماعی و ترغیب اراده سیاسی برای تغییر شوند. تحلیل چارچوب دو نگرش نشان می دهد که با وجود این که شکل گیری تفکر نهادگرا و برنامه ریزی ارتباطی در بسترهای زمانی و مکانی مختلف و مبتنی بر مکاتب فکری متفاوت بوده است، این دو دیدگاه دارای هم پوشانی و نقاطی مشترک هستند؛ به طوری که ضمن تأکید بر ارتباط در برنامه ریزی، کُنش جمعی را به عنوان پایه تصمیم گیری در رویارویی با منافع متضاد معرفی می کنند. این مقاله، با بررسی و تحلیل منابع موجود، نقاط اتصال این دو نگرش را با تأکید بر نقش و جایگاه کُنش جمعی معرفی می نماید.
رسانه های جدید اجتماعی و نقش آنها در بازنمایی کنش های جمعی: تحلیل واقع بینانه انقلاب مصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال چهارم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۴
149-177
حوزه های تخصصی:
یکی از ویژگی های برجسته جنبش انقلابی مصر (2010-2011)، استفاده ابزاری معترضان از فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی نوین به ویژه اینترنت و تلفن همراه است. رسانه های اجتماعی چون فیس بوک، توئیتر و یوتیوب؛ قابلیت پیام دهی متنی و نیز کارکردهای روزنامه نگاری شهروندی از طریق تلفن همراه و اینترنت (در پیوند با رسانه های رسمی)؛ و سایر پتانسیل های ارتباطی فناوری اطلاعاتی جدید، نقش قابل ملاحظه ای در مراحل مختلف تحولات انقلابی مصر داشته اند. اصطلاحاتی چون «انقلاب فیس بوکی»، «انقلاب توئیتری»، «انقلاب اینترنتی»، «انقلاب سایبری» و غیره، اگرچه شاید ماهیتی شعارگونه داشته و از دقت علمی به دور باشند، اما اهمیت ارتباطات جدید در فرایندهای انقلابی مصر و سایر کشورهای خاورمیانه را نشان می دهند. در این مقاله تلاش خواهد شد ارزیابی واقع بینانه و دقیقی از نقش ارتباطات مجازی ناشی از فناوری های اطلاعاتی جدید در جنبش انقلابی مصر داشته باشیم. ارزیابی تأثیر فناوری های اطلاعاتی جدید بر امکان کنش گرایی سایبر، آفرینش کنش های آنلاین و تقویت تعامل کنش آنلاین و آفلاین، امکان شبکه سازی اجتماعی، آشکارگی سرکوب و در نتیجه کاهش توان سرکوبگری حکومت بر اثر مکانیزم های افشاسازی ناشی از ارتباطات، بسیج، سازمان دهی، بازنمایی و پخش اخبار و اطلاعات مرتبط با جنبش در فرایند انقلاب مصر عمده ترین مباحث این مقاله را تشکیل خواهند داد. در پایان نیز به بررسی این مسئله می پردازیم که جایگاه فناوری های جدید ارتباطی در پیروزی انقلاب مصر چیست و اینکه آیا می توان ارتباطات مجازی را به مثابه متغیری مستقل در کامیابی جنبش انقلابی مصر به حساب آورد؟ هدف اصل مقاله حاضر، درک نقش و جایگاه فناوری های جدید ارتباطی از این منظر است که این ابزارها به خودی نه علت هستند و نه خود کارگزار، بلکه ابزاری است که تحت شرایط وجود علل و زمینه های خاص به مثابه یک تسریع و تقویت کننده در خدمت اهداف کارگزاران خواهد بود. این همان نقش و جایگاه واقعی فناوری اطلاعاتی - ارتباطی جدید در انقلاب مصر است.
بررسی بی ثباتی سیاسی و ائتلاف های دولت سوز در مصر پسا انقلابی بر مبنای نظریه بازی ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی سال چهارم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۱۵
164 - 205
حوزه های تخصصی:
این مقاله در پی پاسخ به سوال چرایی بی ثباتی در عرصه سیاسی مصر در تحولات موسوم به بهار عربی در بازه زمانی ژانویه 2011 تا کودتای ژوئن 2013 است. بر اساس نظریه کنش جمعی چالز تیلی، مدعای مقاله آن است که این بی ثباتی ها نتیجه ائتلاف های سست و شکننده ای است که میان گروه های سیاسی مصر شکل گرفته بود. فرضیه پژوهش نیز با نظریه بازی ها مورد داوری قرار گرفته است. چهار بازیگر اصلی عرصه سیاسی مصر اخوان المسلمین، نیرو های سلفی، نیرو های لیبرال-سکولار و ارتش بر مبنای نظریه تیلی مورد شناسایی قرار گرفتند. با استفاده از نظریه بازی ها، روابط میان بازیگران عرصه سیاسی مصر بر مبنای دو استراتژی ائتلاف کردن ائتلاف نکردن مورد بررسی و تحلیل قرار گرفتند. از مجموع 16 بازی حاصل از محاسبات (چهار بازیگر و هرکدام با دو استراتژی) 12 بازی قابل قبول مورد شناسایی قرار می گیرد. نتیجه حاصل آن شد که چنان چه نیرو های نظامی و سکولار به ائتلاف با یکدیگر بپردازند، شرایط سیاسی به مرحله ثبات نزدیک می شود؛ که می توان این نتیجه را به دوره بعد از کودتا، حدفاصل سال های 2013 تا اکنون قابل اطلاق دانست. هم چنین یافته های منطبق بر نظریه بازی ها و نظریه تعادل نش متذکر این نکته می شود که ثبات مصر نیازمند تفوق سه گانه نیرو های سیاسی می باشد. از آن جا که که وزن ثبات حاصل از ائتلاف های سه گانه اخوان نیرو های سکولار نظامیون، نیرو های سلفی اخوان نظامیان و یا نیرو های سکولار اخوان سلفی به یک میزان بوده که این مسئله نشان از آن دارد که ثبات در عرصه سیاسی مصر بیشتر از نوع بازیگران دخیل در هر ائتلاف، وابسته به تعداد نیرو های دخیل در ائتلاف است.
رسانه های جدید و کنش جمعی در جامعه سیاسی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جهان در دهههای آخر قرن بیستم شاهد شگفتیهای عظیم در عرصه فناوری بوده است و بیشک بزرگترین دستاورد آن ظهور رسانههای جدید و فضای مجازی بوده است.در این چارچوب، مسئله به کارگیری رسانههای جدید از سوی نیروهای اجتماعی در جامعه سیاسی ایران موضوعی قابل اهمیت است.مدعای مقاله این است که در طی سالهای اخیر ابزارهای رسانهای جدید و شبکههای اجتماعی در رشد و گسترش کنشهای جمعی در جامعه سیاسی ایران نقشی مهمی داشته و توانستهاند در شکلدهی به برخی کنشهای جمعی موثر واقع شوند.این نوع کنشهای جمعی را میتوان در دو حوزه«سیاسی» و «اجتماعی»مورد شناسایی قرار داد.هدف بررسی نقش و تاثیر رسانههای جدید بر کنش جمعی در ایران است و این مقصود در گام نخست با بررسی مبانی نظری پژوهش و در گام دوم با پیوند برقرار نمودن میان رسانههای جدید و کنشهای جمعی در ایران انجام شده است. با استفاده از روش «اسنادی-کتابخانهای» تلاش خواهیم کرد تا حد امکان مدعای خود را با استناد به مصادیق و شواهد عینی به اثبات برسانیم.
جنسیت و توسعه اجتماعات محله ای در ایران با تاکید بر نیروهای پیش ران و بازدارنده مورد شناسی: محله نعمت آباد تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از اهداف توسعه هزاره سازمان ملل متحد، ضرورت مشارکت زنان در ادراه امور شهر و محل زندگی شان است. از این پژوهش حاضر سعی نموده است چارچوبی نظری برای تحلیل رابطه بین برنامه ریزی توسعه اجتماعات محله ای و مشارکت زنان بر اساس سه مقوله نظری سرمایه اجتماعی، کنش جمعی و جنسیت در توسعه اجتماعات محلی را در سطح شهرها پی ریزی نماید. شیوه تحقیق توصیفی تحلیلی که با ابزار پرسشنامه محقق ساخته اقدام به جمع آوری اطلاعات در خصوص نقش زنان در اداره محله ای به عنوان کوچکترین واحد مدیریت شهری در ایران شده است. جامعه آماری زنان بالای 18 سال محله نعمت آباد بوده که تعداد 29 پرسشنامه به صورت تصادفی ساده تکمیل گشت. از مدل آماری توبیت نیز برای تحلیل آماری استفاده شده است. نتایج نشان می دهد میزان مشارکت زنان در محله مورد مطالعه در فعالیت های اجتماع محوری بسیار پایین تر از مردان محله و در حدود 10 درصد است. در بین سه حوزه فعالیت های اجتماعات محلی یعنی اداره محله، رفاه و شبکه اجتماعی و مسایل محیطی مشارکت زنان در حوزه اداره محله بسیار ناچیز است. در بعد کمک های زنان به فعالیت های اجتماع محور به لحاظ زمانی، شاخص های ازدواج، وضعیت متوسط اقتصادی و شاغل بودن و در بعد کمک های مالی سواد، شاغل بودن بیشترین تاثیر گذاری را دارند. در مجموع می توان گفت که کمک و مشارکت زنان در حوزه اجتماعات محلی در حوزه زمان بسیار بیشتر از بعد مالی و پولی می باشد که عدم استقلال مالی زنان شاید مهمترین دلیل این کمبود مشارکت است. همچنین شبکه اجتماعی، ازدواج، میزان سواد، اشتغال مهمترین عناصر تاثیرگذار بر افزایش مشارکت زنان در توسعه برنامه های توسعه اجتماع محور است.
تبیین چیستی پدیده دوم خرداد با بهره گیری از ادبیات جنبش های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۲ تابستان ۱۳۹۱ شماره ۲
295 - 314
حوزه های تخصصی:
درباره ماهیت پدیده دوم خرداد تعابیر متفاوت به کار رفته است؛ رفتاری انتخاباتی، حرکت توده وار، جنبشی اجتماعی و حرکتی اصلاحی از درون حکومت مهم ترین این تعابیر هستند. این مقاله به دنبال آن است تا با رویکردی تحلیلی به بررسی اطلاق تعابیر فوق به ویژه جنبش اجتماعی بر پدیده دوم خرداد بپردازد. در این راستا ابتدا نظرات مطرح شده مورد بررسی انتقادی قرار می گیرند و سپس با مروری بر تعاریف مختلف در خصوص جنبش های اجتماعی و ویژگی های منتسب به آنها، تلاش می شود تا به این پرسش که آیا پدیده دوم خرداد جنبش اجتماعی است یا نه؟ پاسخ داده شود.
تحلیل هزینه های کنش جمعی عاملان سیاسی، اداری و اقتصادی برای تسهیل سرمایه گذاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عاملان خصوصی پیگیر نفع شخصی در یک کنش جمعی غیرهمکارانه رفتار می کنند هرچند ارزش ها، باورها و یادگیری بر میزان همکاری آنها تأثیر دارد. با این حال، فرایندهای کنش جمعی افراد در درون دولت و نحوه شکل گیری و تغییر این فرایندها تفاوت های اساسی با کنش جمعی در بخش خصوصی دارد. یک کنش جمعی، چه از نوع یک فعالیت و چه از نوع اصلاح یک نهاد، هر دو دارای هزینه های مبادله برای عاملان درون این فرایندهاست. بنابراین یک کنش جمعی در درون دولت همچون یک اصلاح نهادی است که به عنوان یک کالای عمومی داوطلبانه به آن نگاه می شود و تدارک آن به رفتار عاملان سیاسی، اداری و اقتصادی متعدد نیاز دارد. در این مقاله، تلاش می شود، چارچوبی برای بررسی کنش جمعی این عاملان به منظور تسهیل سرمایه گذاری در استان خراسان شمالی به عنوان یک مصداق اصلاحات اقتصادی ارائه شود. روش پژوهش به این صورت است که داده ها به روش میدانی (پرسش نامه) جمع آوری شده و با روش های آماری تحلیل شده است. نمونه تحقیق شامل 271 نفر از سه گروه عاملان سیاسی، اداری و اقتصادی استان است. نتایج نشان می دهد 10 مؤلفه ارزش ها و هنجارها، یادگیری و تکرار، اندازه گروه، سواری مجانی، رانت جویی، اطلاعات ناقص، انگیزه های گزینشی، تضاد منافع، افراد و گروه های ذینفع و ناهمگونی افراد بر کنش جمعی عاملان سیاسی، اداری و اقتصادی این استان تأثیر معناداری دارد. همچنین بخش قابل توجهی از تغییرات کنش جمعی بین این عاملان توسط اجزای هزینه های مبادله شامل هزینه های جستجو و کسب اطلاعات، هزینه های چانه زنی و اجرایی و هزینه های تضمین توافقات قابل توضیح است.
طبقه متوسط جدید و بسیج منابع رای دهی در ایران ( 1396- 1376)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طبقه متوسط جدید، نیروی اجتماعی شهر گرا ، دانشگاهی و مشارکت جویی است که در یک پروسه شکل گیری، در بدنه دولت یا خارج از ان، به مرکز ثقل تحولات سیاسی- اجتماعی تبدیل شده است. پرسش پژوهش ان است که، بسیج منابع رای دهی از سوی طبقه متوسط جدید در امر مشارکت انتخاباتی ( ۷۶- ۹۶) در ایران چگونه بوده است؟ فرضیه و یافته های پژوهش نشان خواهد داد که این گروه مدعی قدرت و چالشگر سیاسی، برای رسیدن به منابع حاکمیت، از ابزار ها و شیوه هایی همچون رسانه های جمعی، احزاب و تشکل های سیاسی و گفتار سیاسی رهبران استفاده کرده است. طبقه متوسط جدید در چارچوب کنش جمعی با متحدین فکری خود دست به ائتلاف زده و منابع خود را در جهت نفوذ بر دولت و حاکمیت بسیج می کند. این مقاله می کوشد که با استفاده از نظریه بسیج منابع چارلز تیلی و با روش تاریخی، در محدوده زمانی معین و از طریق یافته های ثانوی به سوال پژوهش پاسخ دهد.
مدل مفهومی حکمرانی مبتنی بر منظومه فکری جان راجرز کامونز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، یافتن چارچوب مفهومی حکمرانی بر اساس رویکرد اقتصاد نهادی، با تاکید بر نظرهای جان کامونز است. در این پژوهش، از رویکرد کیفی و روش پژوهش گروه کانونی استفاده می شود. طبق نظر کامونز، ما ابتدا با تضاد منافع بین افراد، گروه ها، و سازمان ها مواجه هستیم، که این مواجهه ناشی از مسئله کمیابی منابع است. سپس، کنش جمعی برای غلبه بر تضادها شکل می گیرد؛ پس از آن مذاکره، مبادله، و چانه زنی جمعی به وجود می آید؛ و در نهایت به قواعد کاری منجر می شود تا انسان ها به یک نتیجه عملی برای زندگی و کار در کنار یکدیگر و به یک توافق همراه با نظم، امنیت خاطر، و منزلت دست یابند. با بکارگیری اندیشه های کامونز در تصمیم گیری و سیاستگذاری می توان گام های موثری به سوی استقرار حکمرانی شایسته برداشت. وی راهکار اصلی سامان یابی امور جامعه را قواعد کاری می داند، اما آن گونه از قواعد کاری که در چارچوب دموکراسی جمعی تدوین شود. نظم و قاعده نمی تواند اجرایی شود و پایدار بماند، مگر این که نظر همه طرف ها و ذی نفعان در شرایط برابر شنیده شود. دموکراسی جمعی (دوسویه)، به عنوان یک روش حکمرانی، دستیابی به این هدف را تسهیل می کند.
ارائه مدلی تجربی از شرایط برسازنده کنش جمعی محله ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، ارائه مدلی تجربی از شرایط و فرایندهایی است که برسازنده امکان کنش جمعی در سطح محله ای هستند. با بهره گیری از روش مطالعه موردی، چهار کنش جمعی در محله های اکباتان، اوین، شهرک دانشگاه شریف و شهرک راه آهن، به عنوان موردهای پژوهش انتخاب شده است تا از خلال مطالعه میدانی آن ها به درکی از عناصر مشترکی دست یابیم که با وجود تفاوت در بستر و هدف کنش جمعی آن را ممکن ساخته اند. داده ها با روش های متعددی مانند مصاحبه نیمه ساخت یافته، بررسی اسناد، مشاهده میدانی و گروه کانونی گردآوری شدند. یافته های پژوهش در دو سطح شرایط و بستر کنش جمعی و راهبردهای شکل دهنده آن تنظیم شدند. در سطح بستر کنش جمعی، مفاهیم عاملیت آغازگر، سرمایه اجتماعی محلی و ساختار قدرت محلی به عنوان مقوله های اثرگذار بر شرایط امکان کنش جمعی از داده ها انتزاع شدند. در سطحراهبرد ها نیز مفاهیم چارچوب دهی مسئله کنش و بسیج منابع کنش، کنش های صورت گرفته برای شکل گیری و استمرار کنش جمعی را بازنمایی می کنند. مدل نشان می دهد چگونه هرکدام از مفاهیم موجود در منظومه مفهومی ارائه شده، بر امکان شکل گیری و استمرار کنش جمعی اثرگذار هستند و چگونه رابطه متقابل میان مفاهیم مدل و تأثیر آن ها بر یکدیگر و تعامل و مشروط کنندگی متقابل میان عاملیت کنشگران اجتماعی و ویژگی های ساختاری بستر کنش، برسازنده امکان کنش جمعی است.
بررسی زمینه های جامعه شناختی شکل گیری و قدرت یابی گروه سلفی – تکفیری داعش در عراق (2003-2014)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روند شکل گیری و سپس قدرت یابی داعش در عراق و سوریه دارای عوامل متعددی است که قطعاً عوامل اجتماعی از مهمترین آن است. اشغال عراق در سال 2003 م توسط ایالات متحده آمریکا و تبعات ناشی از آن بر جامعه و دولت عراقی سرآغاز بخش مهمی از تحولات منتهی به تشکیل داعش محسوب می گردد. سؤال مقاله این است که؛ از منظر جامعه شناختی چگونه می توان شکل گیری و قدرت یابی جریان سلفی – تکفیری در عراق بخصوص داعش را تبیین نمود؟ جهت پاسخگویی به این پرسش از چارچوب ارائه شده در نظریه «رفتار جمعی نیل اسملسر» که مشتمل بر فرایندی شش متغیره است، بهره گرفته می شود. بر این اساس با درنظرکرفتن متغیر « فشار ساختاری » فرضیه این مقاله در پاسخ به پرسش اصلی بدین صورت است که؛ ابهامات، محرومیت ها و سوء ظن های شکل گرفته میان اعراب اهل سنت در پی اشغال عراق به عنوان مهمترین مصداق فشار ساختاری، از جدی ترین عوامل جامعه شناختی دخیل در شکل و قدرت گیری داعش محسوب می شود. نگارنده پس از بررسی دقیق فشار ساختاری ایجاد شده پس از اشغال عراق بر اعراب اهل سنت و احصاء جدول ترکیبی سطوح جزئیت کنش جمعی اعراب اهل سنت در عراق قبل از اشغال و کانون های فشار ساختاری فشار ساختاری پس از اشغال، با استفاده از روش جمع آوری اسنادی و منابع کتابخانه ای به تبیین ( چرایی ) و سپس تحلیل ابعاد جامعه شناختی شکل و قدرت گیری داعش می پردازد.
مدیریت منابع مشترک: بازار، دولت یا هیچ کدام؟ مروری بر مطالعات مدیریت منابع آب در ایران (با تاکید بر دیدگاه اوستروم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اقتصادی ایران سال بیست و ششم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۸۸
89 - 127
حوزه های تخصصی:
بسیاری از منابع طبیعی مشترک جهان در وضعیت بحرانی قرار دارند. راه حل این بحران، توسعه نهادهای مدیریتی موثر است، اما هیچ توافقی در مورد این نهادها وجود ندارد. برخی از اقتصاددانان بر این باورند که از طریق ایجاد نهاد مالکیت خصوصی می توان به حل مسائل مدیریتی این منابع کمک کرد؛ برخی دیگر از کنترل منابع توسط دولت مرکزی حمایت می کنند و برخی از نهادگرایان راهبرد مدیریت محلی را راه حل این بحران می دانند. در این پژوهش با استفاده از یک فراتحلیل تجربی به بررسی این موضوع پرداخته می شود که مطالعات داخلی در مورد مدیریت آب به عنوان یک منبع طبیعی مشترک از چه راه حلی حمایت بیشتری کرده اند و چه عواملی را برای بررسی موفقیت یا شکست آن در نظر گرفته اند. بدین منظور حدود 120 مقاله از پایگاه اطلاعات نشریات کشور، پایگاه مجلات تخصصی نور و پایگاه اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی و پرتال جامع علوم انسانی با کلیدواژه مدیریت آب جمع آوری شد که 73 مورد از آن مرتبط با موضوع این مطالعه بود. نتایج پژوهش نشان می دهد که بیشتر مطالعات (حدود 70 درصد) از راه حل مدیریت مشارکتی محلی در پژوهش خود استفاده کرده اند و برای بررسی علل موفقیت و یا شکست آن، بیشتر برخی عوامل فیزیکی را مورد توجه قرار داده و کمتر قواعد و ترتیبات نهادی را بررسی کرده اند. 30 درصد دیگر نیز از راه حل بازار یا دولت حمایت کرده اند. در پایان این مطالعه پیشنهاد می کند در مطالعات آینده بیشتر از رویکردهای جامع، همچون رویکرد تحلیل و توسعه نهادی اوستروم برای بررسی مناسب ترین شیوه مدیریتی و چگونگی اثربخشی آن در تحلیل ها استفاده شود تا بتوان به شیوه موثرتری منابع مشترک همچون آب را مدیریت کرد.