فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۴٬۱۸۱ تا ۲۴٬۲۰۰ مورد از کل ۳۱٬۳۴۵ مورد.
منبع:
سیاست دوره ۵۱ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
263 - 290
حوزههای تخصصی:
مسئله محوری این مقاله بررسی رابطه پاندمی ها و سیاست با تأکید بر پاندمی کروناویروس و تبدیل آن به بحران و سپس رویداد در ایران و پیامدهای سیاسی و امنیتی آن است. در پاسخ به پرسش آثار سیاسی و امنیتی پاندمی ها در ایران با تأکید بر بحران کرونا چیست؟ این فرضیه مطرح می شود که پاندمی های تاریخ ایران، با ایجاد بحران هایی در سیاست، برخی به رویداد تبدیل شده و ضمن ایجاد آنتروپی محیطی به تغییراتی در ایران منجر شده اند. هرچند هیچ کدام هنوز برهه ای سرنوشت ساز را رقم نزده اند، اما در صورت بی توجهی، ممکن است تهدیدات فاجعه گونه ای را برای یک کشور رقم بزنند. کرونا نیز به سبب شرایط خاص ایران و تقارن نامیمون آن با فشارهای جهانی و بحران ناکارامدی و چالش های هویتی و گذار قدرت، فرصتی برای اصلاح و گذر نهادی، همبستگی ملی و پذیرش مشارکت مردمی و بهسازی های فقهی است، اما اگر اهمیت مسئله درک نشود، موقعیتی مغاک گونه (ترومای تمدنی) در انتظار ایران است. روش تحقیق، کیفی و از نوع مطالعات اسنادی با رویکرد تبیینی برای فهم دگرگونی های تاریخی-سیاسی است.
ضرورت ها و راهبردهای استفاده از بخش سوم در دیپلماسی علمی در جهان اسلام؛ مورد مطالعه: نهاد وقف
حوزههای تخصصی:
دیپلماسی های نوین از مهم ترین مسائل فرهنگ و ارتباطات در جهان معاصر است. نهاد وقف را می توان به عنوان یکی از نهادهای مردمی در جهان اسلام جهت استفاده در مسیر اهداف دیپلماسی مورد بررسی قرار داد. از جمله راهکارهای مهم استفاده از نهاد وقف، ایده دیپلماسی علمی در جهان اسلام است. مسئله این پژوهش تبیین دیپلماسی علمی با استفاده از ظرفیت های نهاد وقف و کشف راهبردهای آن است. روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و تحلیل آن ها مبتنی بر روش تحلیل مضمون صورت گرفته است. بر اساس نتایج این پژوهش سه مضمون اصلی و فراگیری که از تحلیل مضمون منابع کتبی مرتبط به دست آمده است عبارتند از: «تبیین دیپلماسی علمی وقف»، «ضرورت دیپلماسی علمی وقف» و «راهبردهای دیپلماسی علمی وقف». بر اساس یافته-های این پژوهش دیپلماسی علمی وقف اشاره به ظرفیت های نهاد وقف و استفاده از آن ها در مسیر اهداف دیپلماسی عمومی دارد که یکی از این ظرفیت ها، راه اندازی و به کار گیری مراکز و ساز و کارهای علمی در این جهت است. خطرات جهانی شدن کنونی، لزوم ایجاد قدرت منطقه ای و جهانی تشیع، سیل اسلام هراسی و شیعه هراسی، لزوم فعال شدن بخش مردمی و اهمیت دیپلماسی از طریق مراکز علمی هر چه بیشتر ضرورت دیپلماسی علمی از طریق نهاد وقف را آشکار می سازد. توجه به پیشرفت های نوین علمی، ایجاد هماهنگی با مراکز علمی دیگر کشورها برای ایجاد پژوهشکده های مشترک، بهره گیری از مؤلفه های گفتمان اسلام ناب برای همگرایی منطقه ای و جهانی از مهم ترین راهبردهای دیپلماسی علمی وقف از طریق مراکز علمی می باشند.
واکاوی جایگاه نوین چین در نظام بین الملل و تأثیر آن بر هژمونی آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی آمریکا سال اول پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
115 - 136
حوزههای تخصصی:
پس از دهه 1980 میلادی، آمریکا با نوعی بحران قدرت و هژمونی مواجه گردیده است و این در حالی است که دهه 1990، آغاز توسعه اقتصادی و قدرت یابی چین و شروع فرآیند دستیابی این کشور به موقعیت و نفوذ سیاسی در نظام بین الملل است. بحران های اقتصادی در نظام سرمایه داری، این فرصت را برای چین فراهم آورد تا بستر مناسبی برای سرمایه گذاری در کشورش ایجاد کند. ازآنجاکه توانایی ایجاد و حفظ رژیم ها و معاهدات بین المللی جزء جدانشدنی یک قدرت هژمون است، لیکن دولت ترامپ به دلیل منافع کوتاه مدت اقتصادی از بسیاری از معاهدات بین المللی خارج شد. این در حالی است که چین به بزرگ ترین شریک تجاری برای بسیاری از کشورها تبدیل شده و الحاق این کشور به سازمان تجارت جهانی نیز باعث ارتقای جایگاه این کشور در اقتصاد جهانی شده است. در این راستا، مقاله حاضر در پی پاسخ به این پرسش اساسی است که جایگاه نوین چین در نظام بین الملل چه تأثیری بر هژمونی آمریکا دارد. پژوهش پیش رو در چارچوب نظریه هژمونی رابرت گیلپین درصدد آزمون این فرضیه است که جایگاه نوین چین که ناشی از ارتقای سیاسی و اقتصادی این کشور است، جایگاه هژمونیک آمریکا را به چالش کشیده است و سیاست خارجی نوانزواگرایانه ترامپ نیز این فرآیند را تسریع نموده است. مقاله حاضر با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانه ای و اینترنتی، ضمن بررسی عواملی که سبب افول قدرت هژمون می شود، به تحلیل جایگاه هر دو کشور پرداخته است.
China-Iran Comprehensive Strategic Partnership: Likely Challenges for India(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The recent geopolitical transformations that have seen a strengthening of India-U.S. bilateral relations along with strained U.S.-Iran and U.S.-China ties have pushed India into a difficult strategic position with Iran. Along with the heightened India-China tensions, the proposed China-Iran deal gives China more leverage with Iran, impacting India’s long-term strategic economic relations with the latter. The recent agreements and partnership between Iran and China reflected in the Belt and Road Initiative (BRI) and the draft 25- year Comprehensive Strategic Partnership (CSP) will pave the way for long-term strategic cooperation between the two countries. The agreement per se and the growing closer ties between Beijing and Tehran can have challenges for India's relations with Iran and interests in the Persian Gulf region. Nonetheless, it is unlikely to affect India-Iran bilateral ties that remain robust seriously and has withstood challenges earlier, and the comprehensive strategic partnership shall not be an exception. India’s stake in the situation hinges on its interest in Iranian natural gas reserves and its desire for continued participation in the Chabahar port project with Iran. With the deal now inked and considering India’s changing geopolitical and security environment vis-a-vis China, what are the key implications of the China-Iran pact for India? How can New Delhi respond to Beijing’s major drive to support Tehran?
مطالعه سازه انگارانه سازمان های بین المللی و امکانات پژوهشی
حوزههای تخصصی:
نگرش های نظری به سازمان های بین المللی زمینه های اصلی را برای طرح پرسش های مناسب و تحقیقات معنادار و منتظم فراهم می سازند. رویکرد سازه انگاری به عنوان چارچوبی تحلیلی و مفهومی، یکی از زمینه های مناسب برای مطالعه سازمان های بین المللی است. این مقاله با تمرکز بر مبانی نظری سازه انگاری و برنامه پژوهشی آن نشان می دهد که چگونه این رویکرد می تواند هدایتگر تحقیقات در زمینه سازمان های بین المللی باشد. سازه انگاری با توجه به بحث هایی چون قوام متقابل کارگزار و ساختار ، بیناذهنیت ، رابطه میان قواعد و قیادت ، قاعده آفرینی ، بازتولید و تغییر قواعد ، هویت سازی و فرهنگ سازمانی می تواند زمینه هایی برای پژوهش در سازمان های بین المللی بگشاید. این نوشته نشان می دهد که چگونه برخی از این امکانات پژوهشی در عمل زمینه تحقیقات تجربی شده اند و در عین حال تا چه حد زمینه های ناب برای مطالعه سازمان های بین المللی وجود دارد. واژگان کلیدی:
قدرت سیاسی "داو" ایدئولوژی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۰ زمستان ۱۳۸۹ شماره ۴
161 - 179
حوزههای تخصصی:
در جستجوی علل ناکامی روشنفکر ایرانی در حوزه ی اندیشه و سیاست مقاله ی حاضر با مروری اجمالی بر آراء احسان طبری و جلال آل احمد، تلاش دارد، تأثیر نگاه صوری و فرمالیستی به سیاست و سیطره ی فرمالیسم سیاسی بر اندیشه ی این دو روشنفکر مطرح ایران معاصر را نشان دهد و در بازبینی نقادانه به ایضاح این موضوع بپردازد که چگونه درک سطحی و صوری آنان از سیاست و اولویت قرار گرفتن اهداف سیاسی، تفکر آنان بیش از پیش از اندیشه ی راستین فاصله گرفته و به ایدئولوژی هایی مبهم در خدمت فرمالیسم سیاسی بدل شده است. ش
دیپلماسی توحید در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در اندیشه سیاسی امام خمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دیپلماسی به معنای فن مذاکره، اصطلاحی است که در سیاست خارجی رایج است و هر نظامی بر اساس ایدئولوژی و ارزش های خود آن را شکل می دهد. دیپلماسی توحیدی و شریعت محور افزون بر رعایت شریعت اسلام، موجب عزت افزایی و پیشگیری از جنگ و ایجاد صلح بین کشورها می شود. ازاین جهت پژوهش درباره آن جهت معرفت افزایی دارای اهمیت است. مسئله این پژوهش آن است که برخی ممکن است به دلیل نفهمیدن زیرساخت های دیپلماسی توحید، نقش ارزش های دینی و در رأس آن توحید در دیپلماسی سیاست خارجی جمهوری اسلامی را حداقلی بدانند که برایند این نگاه، می تواند افزون بر خدشه در ارزش های دینی، موجب نفی عزت و کرامت نظام اسلامی شود. ازاین رو، این پرسش مطرح می شود که دیپلماسی توحید چیست و دارای چه مبانی و زیرساخت هایی است؟ این مقاله با نگاه اسلامی و روش توصیفی-تحلیلی به تبیینِ چیستی دیپلماسی توحید و مبانی آن پرداخته است و به این نتیجه دست یافت که دیپلماسی توحید فن اداره روابط بین الملل بر اساس شریعت مقدس اسلام است که از زیرساخت و مبانی توحید ربوبی شکل یافته باشد و این می تواند نظام جمهوری اسلامی را در سیاست خارجی منطبق با شریعت اسلام نگه دارد و از سلطه پذیری و عزت زدایی نجات دهد و کرامت آن را حفظ کند.
ابتکار چندجانبه گرایی مالی چین و چالش نظم مالی بین المللی (2019-2008)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظم مالی اقتصاد سیاسی بین الملل پس از جنگ جهانی دوم با محوریت آمریکا و شرکا براساس مفاد کنفرانس برتن وودز در 1944م شکل گرفت و پس از آن صندوق بین المللی پول و بانک جهانی درجایگاه نمایندگان اصلی این نظم در عرصه اقتصاد جهانی فعالیت کردند. ظهور چین و افزایش دامنه نفوذ و قدرت اقتصادی آن سبب شده است تا عرصه مالی نظم اقتصاد سیاسی بین الملل روز به روز شاهد نقش آفرینی بیش تر این بازیگر باشد. هدف این مقاله مطالعه چندجانبه گرایی مالی چین و بررسی تأثیر آن در نظم مالی اقتصاد سیاسی بین الملل است و با روش تحلیلی تبیینی به این سؤال پاسخ داده می شود که پس از بحران مالی 2008 چندجانبه گرایی مالی چین چگونه نظم مالی بین المللی را به چالش کشیده است؟ در پاسخ فرض بر این است که پس از بحران مالی 2008، چین با انتشار ایده چندجانبه گرایی مالی به بیرون، بلوک تاریخی جدیدی موازی با نظم مالی بین الملل ایجاد کرده و از این طریق موقعیت هژمونیک نظم مالی موجود را به چالش کشیده است. یافته ها نشان می دهد، چین با هنجارسازی و انتشار ایده های چینی از طریق بانک آسیایی زیرساخت رویه وام های بدون شرط، صندوق مالی و ذخیره بریکس، و همکاری مالی و پولی با دیگر کشور ها در چهارچوب طرح احیای جاده ابریشم تلاش کرده است تا نوعی جدید از چندجانبه گرایی مالی را خارج از نهادهایی هم چون بانک جهانی و صندوق بین المللی پول سازمان دهی و پیکربندی جدیدی را در ساختار تاریخی نظم نهادی بین الملل ایجاد کند.
پیشنهاد چهارچوبی برای رتبه بندی نهادهای بین المللی علم و فناوری؛ مطالعه موردی نهادهای بین المللی حوزه سیاست گذاری
منبع:
سازمان های بین المللی سال چهارم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱۲
481-508
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعات مورد توجه در حوزه سیاست گذاری علم، فناوری و نوآوری، همکاری های بین المللی علم و فناوری است. مطالعه پیش رو با تمرکز بر مصداقی بارز از همکاری های بین المللی علم و فناوری که همکاری های چندجانبه در بستر نهادهای بین المللی است، اقدام به پیشنهاد چهارچوبی برای رتبه بندی این نهادها به منظور تصمیم گیری در مورد عضویت و بهره برداری بیشتر از ظرفیت های آنها نموده است. بنابراین، پژوهش حاضر به دنبال پاسخ به این پرسش است که «آیا می توان چهارچوبی با معیارهای مشخص برای رتبه بندی نهادهای بین المللی علم و فناوری طراحی نمود که بتوان بر اساس خروجی های آن در خصوص حضور و عضویت در این نهادها تصمیم گیری کرد؟». به منظور پاسخ به این پرسش، فرضیه ای مبتنی بر ایجاد چهارچوبی با محوریت کارکردهای نهادهای بین المللی علم و فناوری مطرح گردید. این کارکردها به ترتیب عبارتند از: شکل گیری و پشتیبانی از تعاملات، ارتباطات و شبکه سازی در سطوح افراد، سازمان ها و دولت ها؛ مشروعیت بخشی و تصویرسازی مناسب در سطح منطقهای یا بین المللی؛ تدوین مقررات و استانداردهای بین المللی در حوزه علم و فناوری؛ تولید، پردازش و انتشار اطلاعات؛ نظارت و تضمین اجرای مقررات بین المللی؛ تخصیص و تسهیم منابع؛ همکاری و اقدام مشترک؛ داوری و حل وفصل چالشهای بین المللی؛ آموزش، توانمندسازی و ظرفیت سازی. در ادامه با استفاده از چهارچوب پیشنهادی، چهل وشش نهاد بین المللی علم و فناوری فعال در حوزه سیاست گذاری در چهارچوب پیشنهادی مورد آزمون قرار گرفته و در شش طبقه رتبه بندی شدند. نتایج این رتبه بندی، این موضوع را نشان داد که جمهوری اسلامی ایران بیشتر در نهادهایی عضویت دارد که بر اساس چهارچوب رتبه بندی پیشنهادی در طبقه های دوم تا چهارم قرار می گیرند. در انتها، پیشنهاداتی در خصوص بازنگری عضویت جمهوری اسلامی ایران در این نهادها و همچنین استفاده بهینه از ظرفیت این نهادها مبتنی بر کارکردهای شناسایی شده، ارائه شده است.
Investigating the Effect of Time and Place on Contraction and Expansion of the Authority of the Islamic Ruler(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The primary basis of the Islamic Republic of Iran's system is the absolute Vilayat-e Faqih, one of the essential concepts in Shiite jurisprudence. Vali-e Faqih cannot solve modern problems and problems of contemporary society only with primary and secondary commands. Instead, using the element of expediency, governmental rule, the law of essential and more important, and the consideration of time and place, can solve emerging problems. The present study aimed to explain the impact of time and place on contraction and expansion of the empowerment of the Islamic ruler’s authority and propose new theoretical researching the use of absolute Vilayat-e Faqih for facilitating community affairs. To this aim, the role of time and place in ijtihad, commands, the emergence of new topics, discovering new investigating the effect of time and place on contraction and expansion of the authority of the Islamic Ruler.
استلزامات سیاسی- حقوقی بازنگری قانون اساسی در گام دوم انقلاب اسلامی
حوزههای تخصصی:
با استقرار نظام جمهوری اسلامی و تصویب قانون اساسی در سال های اولیه انقلاب شکوهمند اسلامی و سپس بازنگری آن در سال ۱۳۶۸، نظام نیمه ریاستی نیمه پارلمانی در جمهوری اسلامی ایران شروع به کار کرد و اینک بعد از گذشت نزدیک به سه دهه از عمر خود، همانند تمام ساختارهای حکومتی موجود در دنیا، نقاط قوت و ضعف خود را آشکار نموده است؛ لذا با عنایت به این موضوع که نظام نیمه ریاستی نیمه پارلمانی کنونی در برخی مواقع با مشکلات و چالش هایی مواجه بوده، چند سال است که موضوع بازنگری در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به بحثی جدی میان صاحب نظران تبدیل شده است؛ به طوری که عده ای از آن ها عمل به قوانین موجود و اصلاح رفتارهای شخصی را دلیلی برای برون رفت از این مشکلات عنوان کرده اند و دسته ای دیگر، تغییر ساختار و حرکت به سمت نظام پارلمانی یا ریاستی مطلق را مطلوب می دانند؛ لذا در این نوشتار برآنیم تا به استلزامات بازنگری در قانون اساسی مصوب ۱۳۶۸ بپردازیم
پیامدهای امنیتی خروج آمریکا از افغانستان بر جمهوری اسلامی ایران: با تاکید بر گسترش تحرکات گروهک های تکفیری و تروریستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
107 - 139
حوزههای تخصصی:
مساله اصلی این پژوهش این است که خروج آمریکا از افغانستان چه پیامدهای امنیتی برای جمهوری اسلامی ایران در پی خواهد داشت، چرا که با خروج آمریکا و هم پیمانانش، گروهی با تفکر خاص به نام طالبان بر این کشور تسلط یافته است که حمایت از گروهک های تروریستی بویژه القاعده را در کارنامه خود دارد. با تسلط طالبان و فقدان ساختار سیاسی قدرتمند و آینده مبهم این کشور و نوع نگاه و تصمیمات طالبان متاثر از نفوذ برخی بازیگران می تواند پیامدهای امنیتی از جمله شروع فعالیت گروهک های تکفیری و تروریستی را در خاک افغانستان و در ادامه نفوذ و انجام عملیات در داخل خاک جمهوری اسلامی ایران را در پی داشته باشد. بنابراین اهمیت حفظ و ارتقاء امنیت ملی برای ج.ا.ا اولویت اصلی در رابطه با افغانستان می باشد. در این پژوهش با روش جمع آوری اطلاعات از طریق منابع کتابخانه ای،مصاحبه ساختارمند با صاحبنظران و رصد سایت های معتبر با بهره مندی از روش تجزیه و تحلیل توصیفی-تحلیلی، به بررسی پیامدهای امنیتی خروج آمریکا از افغانستان بر جمهوری اسلامی ایران با تاکید بر گسترش تحرکات گروهک های تکفیری و تروریستی پرداخته شده است.نتایج و یافته های پژوهش نشان داد خروج آمریکا از افغانستان پیامد های امنیتی برای جمهوری اسلامی ایران را در پی داشته و باعث تحرکات بیشتر گروهک های تکفیری-تروریستی علیه منافع ج.ا.ا در افغانستان و همچنین حمایت از گروه های معاند داخلی که سعی دارند با نام داعش خراسان،افکار خود را بر سایر گروه های تکفیری تروریستی تحمیل نمایند، اشاره نمود.
رویکرد ناتو در قبال افزایش نقش و نفوذ ج.ا.ایران در خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به دلیل رویکرد جمهوری اسلامی ایران در مقابل غرب و بویژه ایالات متحده آمریکا، ایران به عنوان بازیگری تهدیدساز شناخته شده و جایگاه مهمی در رویکرد امنیتی ناتو پیدا نموده است. نگرانی ناتو از گسترش نفوذ ایران در حوزه عربی که مصادیق آن را نفوذ در عراق، لبنان، سوریه، یمن و فلسطین اعلام می کنند، منجر به اتخاذ سیاست هایی از جمله گسترش ناتو به سوی اروپای شرقی، آسیای مرکزی و قفقاز و همکاری های نزدیک امنیتی، اطلاعاتی و اقتصادی با کشورهای عربی حاشیه خیلج فارس شده است. این مقاله می کوشد تا با استفاده از روش تحلیلی توصیفی به این سوأل پاسخ گوید که رویکرد ناتو برای مقابله با نقش جمهوری اسلامی ایران در منطقه خاورمیانه چیست؟ یافته های تحقیق حاکی از آن است که گسترش ناتو به شرق، ضمن داشتن تأثیرات منفی بر روابط ایران با اتحادیه اروپا، جمهوری های آسیای مرکزی و قفقاز و کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس؛ باعث فشار بیشتر غرب و در رأس آن ایالات متحده آمریکا به ایران خواهد گردید. ناتو با هدف کنترل استراتژیک ایران از طریق سیطره بر مسیر عبور انرژی و حمل و نقل و کنترل تحرکات قومی، سیاسی و ایدئولوژیکی سعی در کاهش نقش و نفوذ ایران در منطقه دارد.
نقش حکمرانی خوب و اقتصاد مقاومتی در توسعه شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه اقتصاد شهری اهمیت فراوانی دارد، به صورتی که هر شهر و جغرافیایی باید مبتنی بر فرصت ها و نقاط قوتش دارای یک برنامه راهبردی باشد تا بر اساس آن مزیت، در مسیر بازآفرینی شهری قرار گیرد. در این مقاله حکمرانی خوب به همراه اقتصاد مقاومتی به عنوان برنامه های راهبردی برای توسعه شهری در نظر گرفته شده است. بدین ترتیب این مطالعه با رویکرد تحلیل توصیفی، ابتدا با استفاده از تکنیک های کمی و کیفی و بر اساس مبانی نظری و مطالعات پیشین، مدل مطالعه مبنی بر تأثیر حکمرانی خوب بر رابطه بین سرمایه اجتماعی و اقتصاد مقاومتی با مدیریت و توسعه شهری مدل سازی شده و سپس با کمک روش معادلات ساختاری و نرم افزار SmartPLS به بررسی روابط بین متغیرها پرداخته است. برای گردآوری داده های لازم از پرسشنامه و برای تعیین روایی و پایایی آن از پیش آزمون استفاده شده است. برای سنجش روایی از روش روایی همگرایی با استفاده از شاخص میانگین واریانس استخراج شده (AVE) و برای تعیین پایایی از روش پایایی ترکیبی (CR) استفاده شده است. نتایج مطالعه نشان می دهد که سرمایه اجتماعی بر اقتصاد مقاومتی با ضریب 579/0، بر مدیریت شهری با ضریب 440/0 و بر توسعه شهری با ضریب 421/0 تأثیر مثبت و معنی داری دارد. مدیریت شهری بر توسعه شهری با ضریب 705/0 تأثیر مثبت و معنی داری دارد، همچنین اقتصاد مقاومتی بر مدیریت شهری با ضریب 546/0 و بر توسعه شهری با ضریب 511/0 تأثیر مثبت و معنی داری دارد. همچنین نتایج تحلیل با در نظر گرفتن حکمرانی خوب به عنوان متغیر تعدیل گر نشان می دهد که مقدار تأثیر سرمایه اجتماعی بر مدیریت شهری برابر 631/0 و بر توسعه شهری برابر 629/0 و مقدار تأثیر اقتصاد مقاومتی بر مدیریت شهری برابر 645/0 و بر توسعه شهری برابر 679/0 است
«معمای امنیت» و آینده نظام کنترل تسلیحات دوجانبه بین روسیه و امریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۲ تابستان ۱۳۹۱ شماره ۲
143 - 161
حوزههای تخصصی:
استمرار رویکرد تهاجمی واشنگتن برای افزایش مزیت های ژئوراهبردی و ژئوپولیتیک خود در برابر روسیه از جمله از راه گسترش ناتو به شرق و استقرار سپر ضدموشکی اروپایی، نشانگانی مشهود برای مسکو بوده که توازن راهبردی به نفع امریکا به گونه ای غیرقابل برگشت در حال تغییر و آسیب پذیری راهبردی آن در حال افزایش است. هم زمانی این تحولات با تلقی مثبت از امکان تحقق آرمان «قدرت بزرگ» در مسکو، سبب تشدید تلاش روسیه برای موازنه سازی با امریکا شده است. این وضعیت با افزایش احساس کاهش امنیت نسبی در دو طرف، فضای «عدم قطعیت» و تالی آن «معمای امنیت» بین آنها را فزونی داده که اخلال در نظام کنترل تسلیحات دوجانبه یکی از عوارض آن است. هرچند با امضاء پیمان استارت 3 امیدهایی برای تخفیف «معمای امنیت» ایجاد شد؛ اما ماندگاری بستر بی اعتمادی حکایت از شکننده بودن توافق ها دارد.
بررسی تطبیقی انگاره های انسان شناسانه در ادبیات و تاثیر آن بر فرهنگ سیاسی (مورد فرانسه و انگلستان قرن 19)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۰ پاییز ۱۳۸۹ شماره ۳
151 - 170
حوزههای تخصصی:
می توان انتظار داشت تفاوت ها در نوع نگرش به ذات، تواناییها و خصوصیات بشری سویه هایی گوناگون را در فرجام یک نظام اندیشگی رقم زند و از همین رو آثار چنین مبانی را در بستر فرهنگ سیاسی جوامع نیز می توان جستجو کرد. نوع برداشت و تصور از محدودیت ها و توانایی های بشری و کیفیت سیرت و طبیعت انسانی، سوژه ها را در قبال موقعیت و وضعیت خود در هستی انسانی شان به بصیرتی می رساند که در نحوه ی تصمیم گیری و اندیشه ی آنان در قبال چگونگی عمل ورزی سیاسی اجتماعی شان جهت می بخشد. در جریان این تحقیق با مطالعه ی ده رمان شاخص فرانسوی و انگلیسی قرن نوزدهم و تحلیل محتوای انسان شناختی آنها، رد پای نوع نگاه ماهوی و برداشت از سرشت انسان و در عین حال توالی آن در زیست سیاسی اجتماعی مردمان این کشورها مورد مقایسه قرار می گیرد.
کرونا و مساله دفاع از امر غیرقابل دفاع؛ ضرورت حفظ و همراهی با نهاد دولت در وضعیت پاندمی از منظر آلن بدیو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی سال ششم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۲
63-105
حوزههای تخصصی:
پس از اپیدمی ویروس کرونا از ماه های آغازین سال 2020 در جهان؛ آلن بَدی و، فیلسوف مارکسیست فرانسوی، طی مقاله ای تلاش کرد از جانب دولت به مسئله نگاه کند و بیان داشت دولت بورژوازی باید در حالیکه به منافع طبقاتی خود اهمیت می دهد، به منافعی عمومی تر نیز نظر کند و این بزنگاه را چون بزنگاه رویارویی با دشمنی عمومی دید. تلاش واقع بینانه این فیلسوف ایده آلیست در فهم وضعیت دولت فرانسه، برای هم کیشان و منتقدان وی غیرمنتظره بود. در این مقاله تلاش می شود از رهگذرِ نقدِ انتقاداتِ وارد شده به آلن بدیو در موضع گیری اخیرش در باب وضعیت اپیدمی، شرح داده شود که چگونه وضعیت همه گیری بیماری کرونا نه وضعیتی فلسفی و نه موقعیتی متافیزیکی است و اینکه چرا توصیه های بدیو به دولت امانوئل مکرون، به معنای موجه سازی ناکارآمدی سیاست های نئولیبرالیستی در مواجهه با اپیدمی کرونا نیست. برای پی گرفتن این هدف به تعریف بدیو از وضعیت فلسفی پرداخته و نسبت وی با مفهوم "رخداد" همچون مفهوم محوری وی در تعریف وضعیت فلسفی اشاره شده و در ادامه بررسی می شود چگونه وضعیت پاندمی کرونا، یک رخداد و وضعیتی فلسفی نیست و موضع گیری سیاسی آلن بدیو در شرایط حاضر در برابر دولت مکرون علی رغم شکل محافظه کارانه اش، در ادامه فلسفه رادیکال او فهم می شود. در نهایت پیشنهاد این فیلسوف سیاسی- رفتن به سمت الگویی مشابه دولت رفاه- با زیربنای اقتصادی و الگوی سیاسی هژمون فعلی در جهان سرمایه داری، به عنوان یک راه حل ممکن در مواجهه با وضعیت کرونا ارزیابی می شود.
قاعده ی حفظ نظام و پیوند آن با حفظ نظام سیاسی؛ با تاکید بر نگاه فقهی امام خمینی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش واکاوی و شناسایی قاعده "حفظ نظام" و پیوند آن با حفظ "نظام سیاسی" در اندیشه فقهی امام خمینی است. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی بوده و در راستای هدف پژوهش حاکمیت و عمومیت حفظ نظام اجتماعی، دلیل وجوب و حاکمیت حفظ نظام، قلمرو حفظ نظام در فقه، تلازم حفظ نظام عام و نظام خاص، حفظ نظام خاص سیاسی و حفظ نظام دین و کیان اسلام مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد، تلازمی که امام خمینی میان حفظ نظام سیاسی موجود با حفظ نظام عام اجتماعی ازیک سو، و حفظ جایگاه و نقش و چهره ی اسلام ازسوی دیگر می دیدند، حفظ نظام جمهوری اسلامی را مهم ترین تکلیف یا از مهم ترین تکالیف دینی دانسته اند؛ خاستگاه این تکلیف در نگاه ایشان را، هم باید در پیوند مستقیم حفظ نظام با عملکرد نظام تحلیل کرد، و هم باید آن را در اقتضای وظیفه شناسی آحاد مکلفان در حفظ نظام در برابر دشمنان فهم نمود.
پیوند نظام دانش-قدرت نئولیبرال؛ بررسی موردی تاچریسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر نئولیبرالیسم به منزله پدیده ای حاصل از گسست در نظام قدرت دانش لیبرال کینزی بررسی شده است. آن گاه با روش تبارشناسی نظام دانش نئولیبرال، تاچریسم به مثابه سرنمون و صورت نوعی پیوند نظام قدرت دانش نئولیبرال مطالعه می شود. بدین منظور از چهارچوب نظری دیالکتیکی نظام دانش قدرت استفاده شده است. پس از بررسی مبانی نظام دانش نئولیبرالی، با بررسی اردولیبرالیسم و ایده بازار اجتماعی از یک سو و مکتب شیکاگو با عنوان امپریالیسم اقتصادی نوین از سوی دیگر فلسفه سیاسی نئولیبرالیسم بررسی شده است. درنهایت پیوند این نظام دانش/ اپیستمه نئولیبرال با نظام قدرت، در صورت نوعی آن، با عنوان تاچریسم نشان داده شده است. هدف اصلی این پژوهش یافتن مبانی و بنیادهایی است که به قدرت گیری نئولیبرالیسم منجر شده و در تاچریسم و ریگانومیکس به ماشین سیاسی این دستگاه بزرگ تبدیل شده است. بنابراین نوشتار کنونی به دنبال ریشه یابی رژیم حقیقت مندی نئولیبرالیسم به مثابه سرمایه داری تجدیدساختاریافته در ساحت نظری دیالکتیک نظام قدرت دانش و ترجمان سیاسی آن در عمل ذیل قدرت گیری تاچریسم است. به این منظور، با استفاده از اصول نظریه دانش قدرت فوکویی از روش تبارشناسی فوکو برای فهم تبارِ نظام دانش نئولیبرال بهره گرفته شده و درنتیجه از نوعی هرمنوتیک رادیکال، با عنوان تاچریسم، برای فهم رئوس نئولیبرالیسم در صورت بندی نظام قدرت دانش آن استفاده شده است.
موئلفه های اصلی اندیشه سیاسی شیخ اسماعیل محلاتی در توجیه سازگاری دین و مشروطه خواهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی سیاست سال هشتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۲ (پیاپی ۶۲)
217 - 250
حوزههای تخصصی:
شیخ اسماعیل محلاتی که به عالمی نواندیش در حوزه نجف مشهور بود با آغاز جنبش مشروطه خواهی و بعد از استقرار آن در ایران به همراه سایر علمای برجسته آن حوزه مانند آخوند خراسانی، مازندرانی، نایینی و طهرانی به حمایت و دفاع از مشروطه برخاست. او همزمان با دایر بودن مجلس دوره اول و حدود یک سال قبل از کتاب تنبیه الامه و تنزیه المله نائینی، رساله ای با عنوان «لئالی المربوطه فی وجوب المشروطه» نوشت که تمامی آن در دفاع از مشروطه و در پاسخ به مخالفان شرعی آن بود. دغدغه اصلی شیخ اسماعیل محلاتی چگونگی از بین بردن نظام استبدادی سپس مهار کردن و نظارت بر عملکرد حکومت بود. گفتمان اندیشه سیاسی محلاتی در این رساله حول سه محور اساسی شکل گرفته است: تحدید قدرت، قدرت ملت و دیانت و عقلانیت هر یک از مولفه های سه گانه فوق دارای عناصری می باشند که از ترکیب و هم پوشانی آنها با یکدیگر می توان به ماهیت و ذات هر مولفه پی برد. در مجموع این مولفه ها دارای یازده عنصر اساسی می باشند. این مقاله با رویکرد تاریخی وتحلیلی در تلاش است تا وجوه مختلف اندیشه های سیاسی محلاتی را در دفاع از جنبش مشروطه خواهی ایران تبیین نماید.