فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۳۱٬۳۸۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
مبسوطمقدمه و اهداف: توسعه اقتصادی شگفت آورکشورهای شورای همکاری خلیج فارس در دهه های اخیر موجب پیدایش هسته ای نوین از سرمایه داری در زیرسیستم خلیج فارس و منطقه خاورمیانه شده است. پادشاهی های خلیج فارس امروزه با استفاده بهینه از اقتصاد رانتیر و درآمدهای حاصل از منابع عظیم هیدروکربنی، اجماعی نوظهور از توسعه مبتنی بر استفاده اولیه از منابع هیدروکربنی را شکل داده و به سمت توسعه اقتصادی متنوع حال حرکت اند. این تحولات تغییرهای شگرفی را در ادبیات دولت رانتیر ایجاد کرد؛ به گونه ای که نفت و دولت رانتیر که پیش ازاین به عنوان موانع توسعه پایدار شناخته می شدند به یکی از ارکان اصلی حرکت به سمت توسعه در این جوامع تبدیل شده اند؛ به بیانی دیگر، کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس در حال حرکت از رانت تخصیصی به سوی رانت مولد در مسیر توسعه هستند. هدف این مقاله تبیین دلایل موثر بر این تغییر است. روش ها: پژوهش حاضر با استفاده از روش تحلیلی-تبیینی مبتنی بر تحلیل مولفه های خرد و کلان و چهارچوب مفهومی دولت توسعه گرا ضمن استفاده از منابع کتابخانه ای و اینترنتی تلاش می کند تا با اشراف بر کم و کاستی های نظریه دولت توسعه گرا ناظر بر عدم توجه به متغیرهای بین المللی و اثرگذاری آنان بر فرایند توسعه داخلی اثرگذاری هر دو دسته از مولفه ها را بر این تغییر واکاوی کند. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان می دهند که وقوع مجموعه ای از مؤلفه های سیاسی و اقتصادی نظیر تغییر در نسل رهبران، تولد دولت های توسعه گرا، متوازن سازی سیاست خارجی، بهره گیری از قدرت هوشمند و اتصال به اقتصاد جهانی، زمینه شکل گیری این الگوی نوین توسعه را فراهم کرده و به شکل گیری حرکت جدیدی در میان اعضای شورا از رانت تخصیصی به مولد منتج شده است.نتیجه گیری: در واقعیت امر برای دهه ها، منابع هیدروکربنی خلیج فارس، دروازه ورود و حضور کشورهای شورای همکاری خلیج فارس در اقتصاد جهانی به عنوان تأمین کنندگان انرژی بوده است بااین حال وقوع تحولاتی نظیر بهار عربی و شورش هایی در جهان عرب که مشروعیت و بقا خاندان های سلطنتی خلیج فارس را به خطر انداختند از یک سو از سوی دیگر ناپایداری منابع نفتی، کشف نفت شیل و بی ثباتی در قیمت نفت، این کشورها را متوجه ضرورت و اهمیت ایجاد نظام اقتصادی متنوع کرد. در کنار این موضوعات، وقوع تحولاتی در دو سطح داخلی و خارجی، این کشورها را به سمت وسوی نوعی اجماع بر سر نحوه حکمرانی داخلی و سیاست خارجی سوق داد. نسل جدید رهبران با نگرش های عمدتاً اقتصادمحور به قدرت رسیدند و در جست وجوی مسیرهای متنوع سازی اقتصاد رانتیر کشورهای خود، دست به ابتکاراتی نظیر برنامه های چشم انداز توسعه در تمامی کشورهای شورای همکاری خلیج فارس زدند. این دولت های رانتیر نیز تحت تأثیر اندیشه های نوین رهبران خود عملاً با بهره گیری از عناصری چون اقتدارگرایی و با پیروی از مدل سرمایه داری اقتدارگرا، تبدیل به دولت هایی مولد و پرورش گر در عرصه اقتصادی شدند که امروزه مجری اصلی چشم اندازهای توسعه با ابزارهایی چون برندینگ دولتی و سرمایه گذاری های اقتصادی هستند. هم زمان به پشتوانه اندیشه های نوین رهبران جدید مبنی بر اهمیت روابط اقتصادی مؤثر با جهان و پیگیری منافع و فرصت های سیاسی -اقتصادی به طور هم زمان با شرق و غرب، دست به متوازن سازی سیاست خارجی زدند و ضمن استفاده از مؤلفه های هوشمند قدرت، روابط را به شکلی دوسویه با شرکایی نظیر چین، هند در شرق و آمریکا و اروپا در غرب دنبال کرده اند.
چالش های ژئوپولیتیکی منطقه گرایی جمهوری اسلامی ایران در غرب آسیا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روابط بین الملل دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۲)
211 - 231
حوزههای تخصصی:
مساله مورد تحقیق در این مقاله چالش های ژئوپولیتیکی است که در منطقه غرب آسیا سد مسیر همگرایی جمهوری اسلامی ایران می شود و واگرایی های سیاسی جمهوری اسلامی ایران را در این منطقه تقویت می کند، از منظر سیاست بین الملل موانع ساختاری ناشی از پیامدهای ساختار آنارشیک و معمای امنیتی موانع تعین کننده ای محسوب می شوند، اما این مقاله به چالش های ژئوپولیتیکی که بازیگران رقیب برای همگرایی منطقه ای جمهوری اسلامی ایران ایجاد می کنند پرداخته است، این بازیگران نیز از جمله شامل ایالات متحده آمریکا، پادشاهی سعودی و اسراییل است. استمرار واگرایی سیاسی جمهوری اسلامی و رقابت های ژئوپولیتیکی در منطقه غرب آسیا هزینه های گوناگونی برای کلیه بازیگران این سیستم منطقه ای ایجاد کرده است. روش تحقیق در این مقاله تبیینی و شیوه گردآوری داده ها نیز کتابخانه ای است.
The Objectives (Maqaṣid) of Shariʻah in the Thought of Imam Khomeini and Sadr(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
In the wake of the social and scientific developments of the modern era in Europe, Muslim thinkers have been seeking a new method of ijtihad (independent reasoning) in order to adapt Islam to the changes of the time or to produce new Islamic jurisprudential rulings for the emerging social transformations. Attention to the objectives (Maqaṣid) of Shariʻah in ijtihad has been a way for the flourishing and dynamism of jurisprudence and providing appropriate responses to new issues. Attention to the objectives (Maqaṣid) of Shariʻah is more prominent in the views of jurists who have had a social and governmental approach to the religion of Islam. Imam Khomeini and Sayyid Muhammad Baqir Sadr are among these jurists. In this research, using the descriptive method and library data collection, the following questions have been addressed: ‘What position the objectives (Maqaṣid) of Shariʻah have in the thought of Imam Khomeini and Sadr?’ and ‘What are the differences and similarities with the views of Sunni jurists?’ The result indicated that Imam Khomeini has presented novel views with regard to the objectives (Maqaṣid) of Shariʻah, and his attention to the objectives of Shariʻah in the process of inference has been effective both in the expansion and deepening of jurisprudence. Sadr, too, based on definitive rational methods, seeks to find and uncover the ultimate goals of Shariʻah, and for this purpose, he distinguishes the objectives of Shariʻah from its aims. The common point between the views of Sunni jurists and Imam Khomeini and Sadr in enumerating the objectives of Shariʻah is the establishment of social justice and the preservation of the social system, and the difference is in the attention to the preservation of religion as one of the objectives of Shariʻah in the view of Shi'a jurists.
استعاره مفهومی «مسیر» و «تحول عدالت» در گفتمان سیاست خارجی دولت سیزدهم (با تأکید بر سخنرانی های رئیس جمهور در مجمع سالیانه سازمان ملل متحد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش تلاش دارد با استفاده از چارچوب نظری زبان شناسی شناختی و روش «پراگلجاز» به بررسی بافت مفهومی سیاست خارجی دولت سیزدهم بپردازد. بنیادی ترین راهبرد سیاست خارجی دولت سیزدهم، نظمِ عدالت محور، و حل وفصل مسائل بین المللی بر پایه ی نظم و عدالت است. موانع موجود در رسیدن به این هدف ممکن است مسیر موردنظر را کُند و یا متوقف کند. فهم این مسیر در سخنرانی ها و بافت زمینه مند دولت قابل بازنمایی و درک است. پرسش اصلی این است که دولت سیزدهم از چه استعاره های مفهومی در گفتمان نظمِ عدالت محور استفاده کرده است؟ فرضیه بر آن است که استعاره «مسیر» پربسامدترین مفهوم در گفتمان دولت آقای رئیسی است. یافته ها نشان می دهد روابط ناعادلانه، بی عدالتی و تبعیض به علت «ذهن» و «نظام سرمایه داری جهانی» با محوریت آمریکا مانع از به انجام رسیدن این مسیر است؛ این مانع با ایجاد «تحول جهادی» قابل بازسازی است. نتایج نشان می دهد، عبارت های زبانی و فضای ذهنی در دستگاه سیاست خارجی، ساختارهایی هستند که از طریق همبستگی مستقیم و بی واسطه با رویدادها، «معنی» را بین «مخاطب» و «دیگران» پدید می آورند.
بررسی مسیرهای تغییر سیاست خارجی ج.ا.ایران در کابینه چهاردهم بر اساس مدل ترکیبی تغییر سیاست خارجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهداف: با روی کار آمدن کابینه چهاردهم به ریاست مسعود پزشکیان به عنوان نهمین رییس جمهوری منتخب دولت ج.ا.ایران و اهمیت شناخت تغییرات احتمالی در جهت گیری سیاست خارجی در دوره زمانی چهارساله پیش رو (1403- 1407)، سوال اصلی این پژوهش آن است که مهم ترین مسیرهای تغییر در سیاست خارجی ج .ا.ایران در این دوره چه خواهد بود؟ در پاسخ به این پرسش، فرضیه این پژوهش بر اساس مدل «ترکیبی تغییر سیاست خارجی» آن است که برای تغییر سیاست خارجی ایران در کابینه چهاردهم سه مسیر کلی (ورودی های جایگزین جدید از منابع داخلی و یا بین المللی، راهیابی ورودی های از قبل موجود به دستگاه تصمیم گیری سیاست خارجی و نهایتا تغییر درون روایتی توسط تصمیم گیرندگان سیاست خارجی) وجود دارد. بنابراین هدف این پژوهش یک هدف نظری با تمرکز بر مسیرهای تغییر در سیاست خارجی ایران در طول دوره استقرار کابینه چهاردهم است.روش ها: این پژوهش یک پژوهش تبیینی است که تحلیل داده ها در آن از طریق انطباق مدل مفهومی پیشنهادی پژوهش یعنی مدل «ترکیبی تغییر سیاست خارجی» با مورد مطالعه یعنی مسیرهای تغییر سیاست خارجی کابینه چهاردهم، خواهد بود. داده ها نیز از طریق منابع معتبر مجازی (مقالات انگلیسی) و اسنادی جمع آوری شده اند. چهارچوب مفهومی این پژوهش نیز تمرکز بر مفهوم «تغییر سیاست خارجی» و مدل ها و ادبیات نظری پیرامون آن است.یافته ها: یافته های پژوهش و استدلال اصلی مدل پیشنهادی این پژوهش آن است که تغییر در خروجی سیاست خارجی یک کشور می تواند از طریق مسیرهای سه گانه صورت گیرد. در ذیل هر یک از این مسیرها نیز متغیرهای اثرگذاری نیز وجود دارند. این متغیرها که شامل متغیرهای مادی و معنایی و در سطوح داخلی و بین المللی قرار دارند، مسیرهای تغییر را تعیین می کنند. به عنوان مثال پنجره های فرصت، شوک ها و حوادث بیرونی و فشارهای محیطی جدید در قالب مشوق ها و مجازات ها، سه عامل مهم بین المللی و مادی هستند (متغیر مستقل و به عنوان ورودی های جدید) که اگر توسط چهارچوب ذهنی تصمیم گیرندگان جدید سیاست خارجی درک شوند (متغیر میانجی)، می توانند موجب تغییر در سیاست خارجی ایران شوند (متغیر وابسته). از سوی دیگر ذهنیت متفاوت افراد تصمیم گیرنده جدید در کابینه چهاردهم از جمله عوامل اثرگذار فکری و شناختی در سطح درونی (متغیر مستقل و به عنوان ورودی های جدید) در ایجاد خروجی های متفاوت سیاست خارجی (متغیر وابسته) است. مسیر دوم نیز به بررسی ورودی های جایگزین از قبل موجود به دستگاه تصمیم گیری کابینه چهاردهم می پردازد، این ورودی ها اگر با تفسیر متفاوت تصمیم گیرندگان جدید مواجه نشود (متغیر میانجی) می توانند موجب تداوم و نه تغییر در سیاست خارجی شوند و یا موجب تغییرات جزئی شوند. مسیر سوم تغییر نیز مسیر معنایی و گفتمانی است که از طریق دستکاری عناصر و پیام های خاصی در درون روایت اصلی که دولت ج.ا.ایران برای خود تعریف می کند، صورت می گیرد و تغییر سیاست را نزد مخاطب، مشروع و امکان پذیر می سازد. نتیجه گیری: اول آن که برای تحلیل دقیق تغییر و تداوم احتمالی سیاست خارجی کابینه چهاردهم، بررسی و در نظر گرفتن هر سه مسیر به صورت هم زمان ضروری است. دوم آن که هر یک از این مسیرهای تغییر منجر به خروجی های جدیدی در جهت گیری سیاست خارجی ایران می شوند. این خروجی های جدید می توانند تغییراتی در اهداف/ ابزار و یا هر دو باشند. از سوی دیگر گستره تغییر می تواند از یک یا چند حوزه خاص و یا تمامی حوزه ها، گسست چشمگیر از رفتار گذشته و یا تغییرات جزئی را شامل شود. تغییرات همچنین می تواند شامل تغییرات نرمال و به قاعده که تدریجی، آرام یا شامل تغییرات رادیکال و تجدیدنظرطلبانه باشد.
فراترکیب مطالعات پیاده روی اربعین در جهت شناسایی الگوی عوامل مؤثر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حادثه روز عاشورا ضمن اینکه حادثه ای بزرگ و تأثیرگذار در تاریخ است، فرایندی اثرگذار و حادثه ساز نیز است به همین دلیل فرموده شده است که کُلُّ یَومٍ عاشورا و کُلُّ أرضٍ کَربَلا. یکی از این حوادث، پیاده روی اربعین است که جز شعائر دینی – مذهبی (شیعی) بوده ولی اثری بزرگ تر از چارچوب یک دین یا مذهب ایجاد کرده است. اربعین به دلیل عمق زیاد حادثه عاشورا و اجتماع حاصل از راهپیمایی در آن روز می تواند دارای عوامل، ابعاد و کارکردهای مختلفی باشد که فهم آن می تواند در بسط و ترویج فرهنگ اربعین، استفاده از کارکردهای آن در مسائل فرهنگی، دینی، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و... مؤثر باشد. لذا در این مقاله به کشف الگوی عوامل مؤثر بر پیاده روی اربعین با استفاده از روش فراترکیب پرداخته شده است. برای این منظور مقالات علمی به زبان فارسی با جستجوی واژه ی اربعین در عنوان، چکیده و کلیدواژه پرداخته که از 322 مقاله یافته شده 86 مقاله مرتبط و موردبررسی دقیق قرار گفت. نتایج نشان داد که بیشتر مطالعات در حوزه فرهنگی – اجتماعی و دینی بوده و قدرت نرم و ظرفیت تمدن سازی اربعین وجه غالب مطالعات است؛ لذا نیاز است در حوزه ی رسانه برای ترویج جهانی اربعین و تمدن سازی مطالعه و کارهای عملی انجام شود.
ارزیابی موانع و محدودیت های عملکرد سازمان ملل متحد در بحران سوریه از چشم انداز دکترین مسئولیت حمایت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بحران پژوهی جهان اسلام دوره ۱۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۲
164 - 186
حوزههای تخصصی:
بر اساس «دکترین مسئولیت حمایت» هر دولتی باید از جمعیت خود در برابر نسل کشی، جرائم جنگی، پاک سازی نژادی و جنایت علیه بشریت حمایت کند. زمانی که یک کشور در حمایت از جمعیت خود در برابر این گونه جرائم قابلیت های خود را از دست بدهد؛ این مسئولیت به جامعه بین المللی تفویض خواهد شد. با عنایت به نقص گسترده حقوق بشر در بحران سوریه جامعه بین المللی خود را محق به دخالت در این کشور دانسته است. با این وجود جامعه بین المللی و در رأس آن سازمان ملل نتوانسته است که به شکل مؤثری وارد عمل شود. با عنایت به شرایط موجود مقاله حاضر در پی پاسخ به این پرسش است که «دکترین مسئولیت حمایت» چگونه موجب ناکارآمدی سازمان ملل در بحران سوریه شده است؟ برای تبیین ناکارآمدی «مسئولیت حمایت» در سوریه از معمای بن بست در نظریه بازی ها استفاده شده است. بر مبنای این نظریه، منافع و ملاحظات سیاسی قدرت های بزرگ در شورای امنیت به عنوان مکانیسم اصلی برای اعمال مسئولیت حمایت، مانع از کارکرد مؤثر و مطلوب دکترین مسئولیت حمایت در بحران سوریه شده است. به بیان دقیق تر؛ عدم وجود معیارهای مشخص برای اجرای مسئولیت حمایت از یک سو و منافع متضاد و پیچیده قدرت های بزرگ در بحران سوریه از سوی دیگر، عملکرد شورای امنیت سازمان ملل را تحت تأثیر قرار داده و در مرحله آزمون جدی در قضیه بحران سوریه با ناکارآمدی مواجه ساخت.
طرحواره: عنصر بنیادین کشف ذهن از خوانش متن تا خوانش انقلاب های اجتماعی
منبع:
راهبرد سیاسی سال ۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۸
105 - 117
حوزههای تخصصی:
تولید متن همواره با قصدیتی همراه است. فهم قصدیت متن مستلزم تدارکاتی است که خوانشگر پیش از ورود به متن باید آن را فراهم سازد. کشف ذهن از اجزای لازم جهت فهم معنای متن به شمار می آید. در این راستا "انکشاف ذهن " امکانی برای فهم تضمنات سیاسی یک متن است. شیوه های فهم متن الگویی برای فهم پدیده های سیاسی نیز به شمار می رود. چنین امکانی با تلقی پدیده های سیاسی به مثابه متن فراهم می شود. به عنوان نمونه پدیده هایی چون انقلاب های اجتماعی اگر معادل متن انگاشته شوند ضرورتا با روش ها و ابزارهای انکشاف معنا ارتباط می یابند. این مقاله با هدف معرفی ابزاری جهت کشف ذهن به تبیین مفهوم "طرحواره"می پردازد. طرحواره به عنوان ابزار، ضرورتا جایگاه برجسته ای در فرایند کشف ذهن خواهد داشت. این مفهوم در پاسخ به شیوه و نحوه ی کشف ذهن مطرح می گردد. به عبارتی در راستای تکاپوی ذهن شناسانه، استفاده از طرحواره برای ارتقای سطح کیفی چنین تلاشهایی ضروری است. طرحواره را می توان تدبیری تلقی کرد که ذهن را در موقعیتی قرار می دهد تا عناصر سازنده اش متبلور گردند. اما بحث طرحواره به طرح سوالاتی در خصوص شیوه های کاربرد آن می انجامد.
دوگانگی ایدئولوژیکی طالبان در مواجهه با تفکر انقلاب اسلامی و تاثیر آن بر آینده روابط ایران با افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی انقلاب اسلامی سال ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۶)
85 - 106
حوزههای تخصصی:
ایدئولوژی از تاثیرگذارترین عوامل برسیاست خارجی کشور ها قلمداد می شود. ظهور و شکل گیری ایدئولوژی طالبان تاثیر بسزایی بر تحولات سیاست خارجی افغانستان داشته است. تحولات اخیر افغانستان که منجر به سقوط حکومت اشرف غنی و شکل گیری مجدد امارت اسلامی شد، توجه تحلیلگران عرصه روابط بین الملل را به مسئله افغانستان معطوف نموده است. بررسی دوگانگی ایدئولوژی طالبان در مواجهه با تفکر انقلاب اسلامی و تاثیر آن بر آینده روابط ایران با افغانستان، هدف اصلی و بنیادی پژوهش حاضر خواهد بود(هدف). روش تحقیق بصورت توصیفی- تحلیلی و روش گردآوری داده ها کتابخانه ای واینترنتی است(روش). درحالی که بسیاری از تحلیل ها به عوامل سیاسی، نظامی، امنیتی، تاریخی و ژئوپلیتیک در آینده روابط ایران وافغانستان اشاره دارد، اگرچه یکپارچگی کامل ایدئولوژیکی ویژگی دوره اول طالبان بوده است، طالبان دوره جدید براساس عوامل موثر داخلی وخارجی، قومیت و ایدئولوژیک به دو گروه با خاستگاه های فکری متفاوت تبدیل شده واز یکپارچگی ایدئولوژیکی فاصله گرفته است، این دوگانگی ایدئولوژیکی عاملی مهم و تاثیرگذار برروابط ایران وافغانستان در دوره جدید طالبان می باشد(یافته ها).
آینده نگاری مدیریت املاک بر بستر فناوری های جدید در صنعت مسکن ایران با بکارگیری رویکرد سناریونویسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی انقلاب اسلامی سال ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۶)
189 - 222
حوزههای تخصصی:
بازار املاک و مستغلات یک از بزرگترین بخش های اقتصادی در ایران می باشد، که همواره مورد توجه دولتمردان بوده است، این بازار یکی از چرخ ها و موتورهای اصلی اقتصاد ایران محسوب می شود، رکود این بازار اثرات زیان باری به زندگی مردم و بخش های مختلف اقتصاد وارد می کند، از طرفی دیگر رشد و توسعه بخش املاک و مستغلات سبب رشد اقتصادی و رشد و توسعه سایر صنایع مرتبط با بحث مستغلات می گردد، از آنجا که بخش املاک و مستغلات و هر آنچه که در این بازار به وقوع می پیوندد تاثیر بسازایی در وضعیت کشور دارد، بحث مدیریت صحیح این بازار از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. این پژوهش به آینده نگاری حضور فناوری های جدید(زنجیره بلوک) در این حوزه و نحوه گذار از مدیریت سنتی به مدیریت مدرن این بازار درآینده می پردازد، در این پژوهش بر اساس نظرات نخبگان عوامل موثر در مدیریت املاک و مستغلات استخراج و سپس با استفاده از رویکرد تحلیل متقابل، داده ها وارد در نرم افزار میک مک شده و پیشران های مهم و کلیدی شناسایی شد در مرحله بعدبر اساس پرسشنامه ای که توسط نخبگان وارد نرم افزار سناریو ویزارد گردید سناریو های محتمل بر اساس پیشران های کلیدی بیان گردید و در قسمت آخر به بررسی فرصت ها و چالش ها و مدل پیشنهادی پژوهشگر پرداخته شده است.
فلسفه آزادی در الگوی حکمرانی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انقلاب اسلامی با شعار کلیدی «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» به پیروزی رسید اما همچنان شماری از باورمندان به جمهوری اسلامی به آزادی به عنوان یک مفهوم مزاحم می نگرند و نمی توانند مفهوم آزادی را در الگوی حکمرانی جمهوری اسلامی ایران جایابی کنند. در نقطه مقابل، شماری از منتقدان نیز الگوی حکمرانی جمهوری اسلامی را به ستیز با آزادی محکوم می کنند. این پژوهش در پی جایابی مفهوم آزادی در الگوی حکمرانی جمهوری اسلامی ایران است؛ تا در پی آن به این پرسش پاسخ دهد که «فلسفه آزادی در این الگوی حکمرانی چیست و به چه دلیلی آزادی در آن مطلوب است؟». نوشتار حاضر با استفاده از روش «هرمنوتیک متن محور»، ضمن بازنمایی یک نظام هماهنگ و به هم پیوسته گفتمانی، فلسفه آزادی را در آن بازنمایی کرده و نظم درهم تنیده میان «هست ها» و «بایدها» را در موضوع «فلسفه آزادی» به تصویر می کشد. در این نگاه، فلسفه آزادی مبتنی بر مبانی توحیدی ترسیم و آزادی به مثابه «حق»، «تکلیف» و «ارزش» مطرح می شود. از سوی دیگر مطابق با جهان بینی اسلامی انسان موجودی «مختار» است و «گرایش فطری» به آزادی دارد، بنابراین آزادی مطلوب است. همچنین «معاد» نیز ایجاب می کند که انسان آزاد باشد چرا که بدون آزادی، امکان «امتحان الهی» وجود ندارد تا مبتنی بر آن مجازات و پاداش اخروی مطرح شود. این نوشتار تلاش نموده است که فلسفه آزادی را در نظامی به هم پیوسته و منسجم به تصویر کشیده و جایگاه آزادی در این نظم گفتمانی را تبیین کند. همین موضوع وجه مهم نوآوری این پژوهش است.
تکنو ژئوپلیتیک و تغییر الگوهای سنتی جهانی در حوزه فناوری های دیجیتال؛ چشم اندازی استراتژیک برای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
89 - 116
حوزههای تخصصی:
تلاش برای کسب برتری تکنولوژیک به میدان جدید رقابت قدرت های جهانی به ویژه چین، ایالات متحده و اتحادیه اروپا تبدیل شده است. تسلط بر فناوری های پیشرفته مانند هوش مصنوعی، میکرو الکترونیک، کلان داده ها، یادگیری ماشینی و سیستم های اطلاعات کوانتومی در نهایت موازنه قدرت بین المللی را شکل داده و قوام می بخشد. قدرت های جهانی مصمم به توسعه قابلیت های تکنولوژیک به منظور دستیابی به مزیتی استراتژیک در رقابت کلان خود هستند. توسعه چنین قابلیت هایی در راهبرد کلان قدرت های جهانی به عنوان اولویتی ملی مطرح شده و در بالاترین سطح دولتی دنبال می شود. این قدرت ها اهمیت کسب برتری تکنولوژیک را از جنبه های توسعه اقتصادی، امنیت ملی و رقابت بین المللی مورد شناسایی و تأکید قرار داده اند. مقاله حاضر با بهره گیری از روش مطالعه تطبیقی و تحلیل داده ها از نوع منطقی و مبتنی بر شواهد، درصدد بررسی رابطه احتمالی میان تکنو ژئوپلیتیک و تغییر الگوهای سنتی جهانی در حوزه فناوری های دیجیتال است. بر این مبنا، پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که تکنو ژئوپلیتیک به چه شکلی می تواند الگوهای سنتی جهانی در حوزه فناوری های دیجیتال تغییر دهد؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که تکنو ژئوپلیتیک با ورود به متن مجادلات قدرت های جهانی از طریق تغییر الگوهای سنتی در حوزه فناوری های دیجیتال، توسعه رقابت در حوزه تراشه های پیشرفته، به کارگیری اشکال جدید دستگاه ها و سیستم های جاسوسی و ضد جاسوسی، ایجاد دوگانه تکنو ژئوپلیتیکی هوآوی- اوپن رن، وضع و اعمال محدودیت ها و مقررات جدید علیه پلتفرم های رقیب و تشدید رقابت برای کسب برتری تکنولوژیک، ساختار و پویایی های رقابت های جهانی را تغییر داده است.
تاثیر ترور سردار سلیمانی بر روابط اقلیم کردستان عراق و آمریکا
حوزههای تخصصی:
منطقه اقلیم کردستان عراق از مدت ها پیش به یک صحنه مهم برای عملیات ضد تروریستی ایالات متحده به زعم کاخ سفید، در خاورمیانه تبدیل شده و آمریکا با نیروهای پیشمرگه وفادار به دولت اقلیم کردستان روابط نزدیکی داشته است. از سال 2016 که ایالات متحده و دولت اقلیم کردستان یک تفاهم نامه درباره کمک های امنیتی امضا کردند، حمایت هایی که پیشمرگه از ایالات متحده دریافت کرده به میزان قابل توجهی افزایش یافته است. این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از نظریه نئو واقع گرایی با هدف بررسی سیاست خارجی آمریکا در قبال اقلیم کردستان عراق بعد از داعش انجام شده و اطلاعات لازم را از کتب، مقالات و منابع اینترنتی جمع آوری کرده است.لذا سوال این است که، با وجود شعار عملیات های ضد تروریستی توسط آمریکا و پایان داعش در عراق،با ترور سردار سلیمانی، اقلیم کردستان عراق چه جایگاهی در دستگاه دیپلماسی کاخ سفید پیداکرده است؟ فرضیه پاسخ میدهد؛با توجه به نظریه واقع گرایی تدافعی انجام شده بیان می دارد، بعد از ترور سردارسلیمانی، اقلیم کردستان عراق در راهبرد آمریکا و رژیم صهیونیستی اهمیت جدیدی پیداکرده است؛ ازیک طرف اقلیم کردستان به یک حیات خلوت برای جاسوسی، حمایت از معاندین جمهوری اسلامی و رصد غرب آسیا برای کاخ سفید ورژیم صهنیوستی تبدیل شده است. وازطرف دیگر این اهمیت در کمک های مالی و همکاری های اقتصادی، نظامی و امنیتی، سرمایه گذاری در مناطق نفت خیز، نزدیک شدن به مرز های ایران، رقابت با روسیه به شکل قابل توجهی قابل نمایان می باشد.
جایگاه ارزش های اخلاقی در نظریات روابط بین الملل و اسلام
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعات اساسی که در نظام بین الملل فعلی اغلب در تئوری به آن پرداخته شده و در عمل کمتر اجرا می شود ارزش های اخلاقی مانند عدالت، صلح و حقوق بشر است. با توجه به سیاست عملی قدرتهای بزرگ نقض ارزشهای اخلاقی در سراسر جهان، در وضعیت کنونی بیش از هر زمان دیگر پرسشهایی در مورد جایگاه و نقش ارزشهای اخلاقی و انسانی در سیاست بین الملل مطرح است. پژوهش حاضر با هدف بررسی جایگاه ارزشهای اخلاقی در نظریه های روابط بین الملل، این پرسش را مطرح کرده است: در نظریه های روابط بین الملل ارزشهای اخلاقی چه جایگاهی دارند؟ با توجه به اینکه اساسا امر اجتماعی دربردارنده معنایی اخلاقی است، فرضیه این است که در همه نظریات روابط بین الملل فضایی اخلاقی وجود دارد. بنابراین همه نظریه هایی که مخالف دیدگاه های اثباتگرایانه در حوزه روابط بین الملل هستند به صورت مستقیم یا غیرمستقیم با ارزشهای اخلاقی مرتبط بوده و به آن توجه کرده اند. با این وجود در نظام بین الملل ملاک رفتار اخلاقی دولتها، منافع ملی آنهاست که بر مبنای رویکرد اثباتگرا عمل می شود. پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی و با نگاهی مقایسه ای، جایگاه ارزشهای اخلاقی در رویکردهای اثباتگرا و پسااثباتگرا از جمله نظریه انتقادی، پست مدرنیسم و سازه انگاری را بررسی نموده و با جایگاه ارزشهای اخلاقی در اسلام مورد مقایسه قرار داده است. با توجه به اینکه میزان توجه به ابعاد ارزشهای اخلاقی متاثر از ماهیت، نوع و حوزه پوشش هر کدام از نظریه هاست، این مسئله با تجزیه و تحلیل مبانی فرانظری هستی شناختی، معرفت شناختی و روش شناختی صورت گرفته است.
Semantics of the concept of security in the Holy Qur'an with the approach of the Qur'an to the Qur'an commentary(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Security is one of the social concepts that has been mentioned many times in the Holy Quran. This amount of reference to a concept in the Holy Quran shows the high importance of this concept. For this reason, the current research is aimed at analyzing the verses of the Holy Quran and using the method of interpreting the Quran to the Quran, to calculate the meaning of the concept of security in this divine source. The conducted studies show that a person needs to go through certain steps to reach the position of security. These steps are chained, and failure to fulfill any of them will result in not achieving the blessing of security. These stages include servitude and non-association with God, faith and righteous deeds, the position of divine caliph, the position of divine satisfaction, and finally attaining the position of security. Creating security in the society brings peace in that society and as a result, it brings that society to the position of closeness to God. Therefore, it is obligatory for the Islamic government to provide security and peace in the Islamic society and to provide the conditions for worshiping God.
فرآیند شکل گیری دیپلماسی شهری در روابط بین المللی: مطالعه موردی:کلان شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۲۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۸۳)
277 - 299
حوزههای تخصصی:
در دنیای جهانی شده ی امروز،کلان شهرها به عنوان یکی از بازیگران نظام بین الملل در کنار دولت ها و... به نقش-آفرینی و برقراری تعاملات بین المللی می پردازند. همچنین به عنوان بزرگترین مجموعه های انسانی، سهم به سزایی در گسترش و بهره برداری از «دیپلماسی شهری» دارند. رسالت دیپلماسی در دنیای امروز دیگر صرفاً تلاش برای جلوگیری از مخاصمات و برقراری صلح میان دولت ها نمی باشد. بلکه اهداف و کارکردهای مطلوب دیپلماسی از دایره امنیت و سیاست فراتر رفته و به حوزه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و رسانه ای وارد شده است. با توجه به موارد مذکور این پرسش مطرح می باشد که فرآیند شکل گیری دیپلماسی شهری در روابط بین المللی چگونه است؟ این پژوهش به روش تحقیق کیفی و از طریق مصاحبه با 22 نفر خبره ی مدیریت شهری و شهرداری های کلان شهر تبریز به روش گلوله برفی در سال 1401 انجام گرفته است. هدف مقاله حاضر فرآیند شکل گیری دیپلماسی شهری در روابط بین المللی است. تحلیل یافته ها نشان داد: بر اساس روش «تحلیل مضمون» حاصل از مصاحبه، از بین284 کد اولیه، 45 کد طبقه بندی شده،17 مضمون فرعی و شش مضمون اصلی شناسایی شد. این شش مضمون شامل مؤلفه های اصلی دیپلماسی شهری 1. فرهنگی 2. رسانه ای 3. علمی-آموزشی 4. ورزشی 5. گردشگری و 6. دینی هستند که شاخص های آنها به عنوان عناصر دیپلماسی شهری کلان شهر تبریز شناسایی شدند. در نتیجه، عناصر شناسایی شده عمده ترین فرآیند شکل گیری دیپلماسی شهری را تشکیل داده و تداوم و همزمانی آنها منجر به توسعه دیپلماسی شهری کلان شهر تبریز با سایر شهرهای جهان به ویژه شهرهای خواهرخوانده می شود.
واکاوی معنا و مفهوم ترور و تروریسم مبتنی بر منظومه فکری امام خامنه ای «مدظله العالی» به روش تحلیل مضمون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق امنیت سال ۱۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۲
11 - 43
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش به بررسی منظومه فکری امام خامنه ای«مدظله العالی» پیرامون موضوع «ترور و تروریسم» پرداخته شده است. اقدامات و فعالیت های تروریستی فزاینده به خصوص در منطقه غرب آسیا و جمهوری اسلامی ایران بعد از پیروزی انقلاب اسلامی اهمیت پرداختن به چنین موضوعی را برجسته می سازد. خلأ موجود در حوزه پردازش به منظومه فکری ایشان در این موضوع، محرک محققان برای انجام چنین تحقیقی شد. برای این منظور و کشف مضامین و مقولات، یکی از بهترین روش ها، کاوش در متن بیانات، به روش تحلیل مضمون با استفاده از دو رویکرد ترکیبی براون و کلارک و نیز آتراید استیرلینگ است. کُدگذاری از مضامین کلیدی، آشکار، پنهان و تکراری بیانات، در نرم افزار تحلیلی MAXQDA18 انجام شد. تعداد 1092 کُد در قالب 131 مضمون پایه و 9 مضمون سازمان دهنده استخراج شد.در نتیجه، نظریه ها و رهیافت های ایشان در موضوع تروریسم دسته بندی گردید. در این میان، از منظر ایشان، کشورهای اروپایی، آمریکا، اسرائیل، مرتجع منطقه عامل، حامی و محرک تروریسم و ناامنی و نیز گروهک ها، اشرار و منافقین پیاده نظام آنها در منطقه غرب آسیا و جمهوری اسلامی ایران شناخته شدند. همچنین منشا ایجاد، بقاء و استمرار وجود رژیم اشغالگر قدس عملیات های تروریستی در مناطق اشغالی است. در صورتی که مستکبرین به دروغ ایران را به تروریسم و حمایت از آن متهم می کنند. از دیدگاه ایشان، مبارزه و مقابله با تروریسم یک وظیفه همگانی به رهبری جبهه مقاومت در منطقه است.
کالبدشکافی گفتمان های سکولار در عراق نوین و تاثیر آنها بر سیاست های آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۲۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۸۳)
95 - 116
حوزههای تخصصی:
در دوران طولانی حکومت بعث در عراق، این کشور از ثبات سیاسی برخوردار بود؛ اما به دلیل سیاست های استبدادی و ضد دینی حزب بعث، مردم از آزادی های سیاسی و مذهبی محروم بودند. با ورود نیروهای آمریکایی و سرنگونی رژیم بعث، این وضعیت دگرگون شد. در ظاهر، مردم از طریق نظام جدید دموکراسی پارلمانی به آزادی های سیاسی و مذهبی دست یافتند، اما کشور با مجموعه ای از بحران ها مواجه شد. بحران هایی نظیر ساختار دولت، مشکلات امنیتی، اقتصادی، فرهنگی و شکاف های اجتماعی. دلیل این بحران ها را می توان در تلاش آمریکا برای تحمیل فرهنگ سکولار غربی در جامعه ای سنتی و مذهبی جستجو کرد که هدف نهایی آن پیشبرد منافع خود بود. این پژوهش با استفاده از روش تحلیل گفتمان، به دنبال پاسخ به این پرسش است که گفتمان های سکولار چه نقشی در تحقق اهداف آمریکا در عراق ایفا کرده اند. با توجه به سابقه اسلام گرایی در عراق و جایگاه این کشور در محور مقاومت، بررسی نقش گفتمان های سکولار در پیشبرد برنامه های آمریکا از منظرهای امنیتی و هویتی اهمیت ویژه ای دارد. بر اساس تحقیقات انجام شده، می توان سه گفتمان سکولار در عراق جدید را شناسایی کرد: سکولارهای راست لیبرال، سکولارهای چپ سوسیالیست و سکولارهای ناسیونالیست، که در این میان سکولارهای راست لیبرال نقش برجسته تری دارند. سکولارهای لیبرال بیشتر در حوزه های فرهنگی و اقتصادی، و سکولارهای چپ و ناسیونالیست در عرصه های سیاسی، به ویژه در مقابله با اسلام گرایی، به پیشبرد اهداف آمریکا کمک می کنند.
کاربست رژیم پایش فناوری موشکی در رویه شورای امنیت: مطالعه موردی قطعنامه 2231(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رژیم پایش فناوری موشکی یک رژیم چندجانبه پایش صادرات است که به منظور جلوگیری از گسترش فناوری ساخت موشک ها و پهپادهای قادر به حمل سلاح های کشتار جمعی، از سوی گروهی از کشورهای همسو شکل گرفته است. با وجود اینکه اسناد رژیم پایش فناوری موشکی به لحاظ حقوقی الزام آور نیستند، شورای امنیت سازمان ملل متحد طی دو دهه گذشته در قالب قطعنامه های تحریمی خود در مسیر الزام آور سازی این رژیم گام برداشته است. در این میان، قطعنامه 2231 که به منظور تأیید و اجرای «برنامه جامع اقدام مشترک» (برجام) بین ایران و گروه 1+5 به تصویب شورا رسید هم از حیث نحوه ادغام رژیم پایش فناوری موشکی در ساختار قطعنامه و هم از نظرتنش هایی که بین ایران و قدرت های غربی پدید آورد، منحصربفرد می نماید. این نوشتار با روش توصیفی- تحلیلی، در صدد پاسخ به این پرسش است که رژیم پایش فناوری موشکی چگونه در رویه شورای امنیت و به طور ویژه در قطعنامه 2231 به کار شده است؟ یافته های تحقیق نشان می دهد که شورای امنیت با ادغام فهرست اقلام سند پیوست رژیم پایش فناوری موشکی در ساختار تحریم های قطعنامه های فصل هفتمی خود، رژیم پایش فناوری موشکی را به ابزاری برای ایجاد تعهدات حقوق سخت در راستای عدم اشاعه فناوری های موشکی و پهپادی مبدل کرده است.
وضعیت سنجی نقش هنر نقاشی در بازنمایی دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات سیاسی تمدن نوین اسلامی سال ۴ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷
143 - 159
حوزههای تخصصی:
تعاملات فرهنگی و تبادلات هنری عنصری چندبعدی، سیال و متنوع است که بنابر زمینه های مطالعه و استفاده از آن، می توان اسامی و کارکردهای متفاوتی را برای آن انتخاب نمود و مورد بررسی قرار داد؛ چنان که وقتی در سطح اقشار مختلف جامعه و ملت ها نگریسته شود، از آن به عنوان" فرهنگ سازی و تولید اندیشه" و در عرصه تبادلات کلان در یک کشور، "دیپلماسی نرم یا دیپلماسی عمومی" نام برده می شود. هدف اصلی این تحقیق بازنمایی و بررسی ابعاد و شاخص های دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران در آثار نقاشی است. این امر با شناسایی و تبیین مؤلفه های فرهنگی در آثار نقاشی ایران ازسوی صاحب نظران حوزه های هنری، فرهنگی وسیاسی کشور امکان پذیر می شود. جامعه ی آماری مورد مطالعه در این تحقیق را مجموعه ای از خبرگان حوزه هنر و نقاشی و سیاستمداران کشور تشکیل داده اند. درمرحله نمونه گیری از تکنیک "گلوله برفی" استفاده شده و در ادامه از سه نوع پرسشنامه دلفی ، مقایسه زوجی(AHP) و پرسشنامه وضعیت، مؤلفه های دیپلماسی رسانه- فرهنگی درقالب ابعاد پنجگانه ملی، دینی، فرهنگی، سیاسی و تکنیکی(سبکی) در نقاشی ایران بهره گرفته شده است. نتایج حاصل از تجزیه تحلیل داده ها نشان می دهد که نقش هنر نقاشی در بازنمایی دیپلماسی در مؤلفه های هویت ملی، هویت دینی، و ابعاد سیاسی، فرهنگی و تکنیکی دیپلماسی رسانه فرهنگی فاقد شرایط مطلوب است. شاخصه های کمی و آمارهای مربوطه حاکی از غفلت نقش آفرینی آثار نقاشی در بازنمایی مؤلفه های فرهنگی سیاسی جمهوری اسلامی ایران است که باید برای جبران آن چاره ای اندیشید.