مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
رهیافت تفسیری
منبع:
حکمت صدرایی سال نهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۱۷)
133 - 144
حوزههای تخصصی:
یکی از بنیادی ترین سوالات بشر، مساله دیدار خداوند است. زیرا پس از سوال از چرایی خلق خود و رسیدن به پاسخ وجود خالق، به این پرسش می رسد که آیا او را می توان دید؟ اگر آری، چگونه و کی محقق خواهد شد؟ لذا پیشینه تاریخی این مساله را باید در ابتدای اندیشه بشری جست. اما در عالم اندیشه اسلامی، دیدگاه های گوناگونی در پاسخ به این مساله بیان گردیده است: گروهی قائل به دیدار با چشم شده و برخی معتقد به استحاله دیدار خداوند گردیده و دست از ظاهر نصوص دینی برداشته و به توجیه آیات و روایات دالّ بر جواز و تحقق دیدار خداوند متعال پرداخته اند. جمعی نیز با عنایت به ظاهر آیات و روایات مذکور، از عدم انحصار دیدار خداوند، در دیدار با چشم سخن گفته و به اثبات گونه دیگری از دیدار پرداخته اند. از طرفی، مباحث اعتقادی الهیات اسلامی، در چهار علم تفسیر، کلام، فلسفه و عرفان، پی گیری می شود و از آن جا که همه این علوم، در مقام پاسخگویی به مساله دیدار خداوند برآمده اند، این مساله را می توان یکی از نقاط هم رسی این علوم دانست. لذا پاسخ اندیشمندی چون علامه طباطبایی-که جامع همه این علوم است- به این مساله، بهترین و کامل ترین پاسخ خواهدبود. بنابراین در این نوشتار، با چهار رهیافت تفسیری، کلامی، فلسفی و عرفانی به تبیین معناشناختی دیدار خداوند، مبتنی بر آراء علامه طباطبایی پرداخته خواهدشد و در نهایت به این نتیجه خواهیم رسید که ضرورتا کامل ترین و دقیق ترین پاسخ، حاصل تلفیق یا برهم نهی همه این رهیافت هاست.
نقد و تحلیل رهیافت های تفسیری فریقین ذیل آیه 190 سوره اعراف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعیین مرجع ضمیر در فراز «جَعَلا لَهُ شُرَکاءَ فِیما آتاهُما» از آیه 190 سوره اعراف، چالشی در میان مفسران فریقین پدید آورده است: بازگشت ضمیر فعل « جَعَلا» به حضرت آدم و حوا چگونه با عصمت حضرت آدم سازگاری خواهد داشت؟ متون روایی پرشمار ذیل آیه نشان از دیرینگی چالش در سده های نخست اسلامی دارد. مفسران فریقین رهیافت های گوناگونی در تبیین این آیه برگزیده اند. نظریه هایی همچون شرک آدم و حوا، شرک اجداد قریش، شرک نوع انسان ها در میان رهیافت های تفسیری فریقین دیده می شود. نوشتار حاضر با روش کتابخانه ای به گردآوری رهیافت ها پرداخته و پس از نقد و تحلیل رهیافت های تفسیری بر اساس روش تحلیلی توصیفی، نظریه شرک نسل آدم و حوا را به عنوان رهیافت منتخب برگزیده است. با استناد به آیات مشابه و روایات تفسیری و نیز دلایل عقلی، قرآنی و روایی عصمت آدم علیه السلام، به نظر می رسد آیه در صدد بیان داستان فرزندآوری حضرت آدم و حوا است اما در فراز «جَعَلا لَهُ شُرَکاءَ» به عاقبت اولاد مشرک این دو اشاره شده است.
نقش رهیافت های تفسیری در فهم آیات مربوط به مداوله؛ با تاکید بر آیه 140 سوره آل عمران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آیه 140 سوره آل عمران مشهور به آیه مداوله و هم چنین برخی دیگر از آیات مرتبط با آن از جمله آیه 104 سوره نساء، به مسئله گردش ایام و سنت تحول اشاره دارند. تحلیل و ارزیابی رهیافت های متعدد تفسیری از جمله روایی محض، باطنی و اجتهادی ذیل آیات نام برده، نشان می دهد نوع رویکرد مفسر و بهره وری وی از داده های تفسیری، چگونه می تواند منجر به فهم های گونا گون و بعضا اختلاف نظر گردد. بر اساس یافته های این پژوهه می توان گفت اختلاف رهیافت های تفسیری ذیل آیات مربوط به مداوله، که نوعاً متاثر از رویکرد مفسر و چگونگی استناد وی به داده های تفسیری است، منجر به اختلاف در فهم موضوعاتی هم چون نزول و فضای نزول، معانی واژگان، ارتباط آیه 140 آل عمران با آیه 104 نساء و هم چنین اختلاف در تفسیر اصطلاحاتی که به نوعی با دانش کلام و اعتقادات اسلامی سر و کار دارد، شده است.
بیان تمثیلی قوانین کیفری و شاخص های کیفیت قانون؛ چالش و رهیافت تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از جمله شاخص های کیفیت قانون، شفافیت و قابلیت پیش بینی آن است؛ یعنی معنای موردنظر مقنن چنان روشن باشد که شهروندان عادی شخصاً یا به کمک مشاور حقوقی به سادگی بتوانند از عهده فهم آن برآیند و به راحتی رابطه رفتار خود با قانون و نتایج برخورد این دو را پیش بینی کنند. در بیان تمثیلی قانون که مثال هایی از یک مفهوم کلی مورد حکم واقع می شود و تشخیص مضوعات مشابه به مفسران و مجریان واگذار می گردد، خودبه خود دو شاخص شفافیت و قابلیت پیش بینی قانون تضعیف و پای تفسیر و تأویل و مقایسه و تشبیه به بحث باز می شود. در چنین وضعیتی سوء تفسیر قانون، توازن حقوق و آزادی های اشخاص و منافع عمومی را در معرض تهدید قرار می دهد. در این گونه موارد بر مبنای منطق حقوقی و اصول تفسیر قوانین کیفری و با تکیه بر ذوق سلیم باید روح آن مفهوم کلی یا وصف مشترک مثال های آن یا حکمت وضع قانون یا ارزش مورد حمایت مقنن را پیدا کرد و مناط حکم و ملاک ترسیم قلمرو قانون و تشخیص مصداق های آن به شمار آورد. این رهیافت تفسیری که قضات انگلیسی بیشتر از دیگران آن را به کار گرفته اند، در تفسیر قوانین کیفری ما هم به دلیل کثرت مقررات تمثیلی و سوء تفسیر آنها در مراجع قضایی، موقعیت اجرایی چشمگیری دارد. این مقاله پس از معرفی موضوع و بیان چگونگی برخورد آن با شاخص های کیفیت قانون، به تحلیل نمونه ای از سوءبرداشت های قضایی و بیان رهیافت تفسیری آن می پردازد.
داستان قتل غلام توسط خضر؛ تحلیل و ارزیابی رهیافت های تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آیات 74 و 80 سوره کهف از نمونه آیاتی به شمار می روند که در نگاهی سطحی با برخی از مبانی اعتقادی و تشریعی اسلام همسو نیستند. حکم به قتل غلام پیش از اثبات جرم او و توجیه این عمل با قرائنی چون علم به کافرشدن وی در آینده یا ترس و اکراه از وقوع این رخداد، اساسی ترین اشکال ظاهری این آیات است. برخی از مفسران کوشیده اند تا با بهره مندی از رهیافت های روایی، ادبی، فقهی، کلامی و عرفانی راه حلی برای این مسئله پیدا کنند. آنان با استناد به ادله نقلی و عقلی، تحلیل هایی از ماجرا ارائه کرده و در این راستا، غالباً از جریان های تفسیری وابسته به آن تأثیر پذیرفته اند. پژوهش حاضر با رویکرد تحلیلی- انتقادی، پس از بازیابی هریک ازاین رهیافت ها، به تبیین نگره های موجود و ارزیابی آنها پرداخته، و تأثیر مکاتب تفسیری مختلف را در تحلیل های مفسران شیعه و اهل سنت در طول تاریخ تفسیر قرآن بررسیده است. دراین میان، به نظر می رسد رهیافت کلامی و به ویژه نگره باورمندی به حکمت الهی بیشتر از راهکارهای دیگر گره گشا بوده، و ضمن هم خوانی با اصول و فروع دین، با سایر رویکردها هم تعارضی نداشته است.