فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۶۲۱ تا ۶٬۶۴۰ مورد از کل ۷۶٬۰۳۳ مورد.
منبع:
اندیشه نوین دینی سال هجدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۸
۱۳۲-۱۱۱
حوزههای تخصصی:
مواجهه با پرسش از معنای زندگی و یافتن پاسخ برای آن، یکی از مهم ترین دغدغه های انسان در تاریخ اندیشه بوده است. مسئله ی پژوهش حاضر، ارائه تفسیری از زندگی و معنا و تبیین عامل معنابخش زندگی از نظر ملاصدراست که مبتنی بر روش توصیفی تحلیلی می باشد. یافته های تحقیق نشان می دهد او در آثار خود «معنا» را به «هدف ارزشمند» تفسیر کرده که از طریق «کشفِ وج ودیِ معنا» قابل دست یابی است. ملاصدرا به عنوان یک فیلسوف جامع نگر، علاوه بر اینکه فراطبیعت را به عنوان عامل معنابخش زندگی لحاظ می کند؛ طبیعت و ناطبیعت را نیز در طول فراطبیعت، اما در سطوح پایین تر موجب معناداری می داند. وی حیات را به سان یک جریان واحد، شامل حیات دنیوی و حیات اخروی می داند و برای معنابخشیدن به زندگی، دیدگاه ترکیبی (خدا و جاوانگی روح) را پذیرفته و از تاثیر خدا در معنای زندگی از دو طریق «خدا به مثابه هدف ارزشمند» و «ارتباط مبتنی بر عشق» مدد می جوید.
نظریه نفی صفات در مدرسه کلامی کوفه و قم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه نظریه عینیت صفات با ذات به عنوان تفسیری از توحید صفاتی، اندیشه ای معروف و متداول در میان متکلّمان امامیه تلقّی می شود. انتساب این اندیشه به مدارس کلامی امامیه، خصوصاً پیش از رونق فلسفه صدرایی به صورت جدّی مورد تردید است. بررسی آثار و شواهد نشانگر آن است که نه تنها در این مدارس اثری از نظریه عینیت صفات با ذات قابل مشاهده نیست، بلکه گرایش ایشان به نظریه نفی صفات، به عنوان رقیب نظریه عینیت، از ادلّه و شواهد فراوانی برخوردار است. این نوشتار با روش مطالعه اسنادی با تحلیل گزارش های تاریخی و نیز بررسی کلمات و مبانی متکلّمین امامیه در دو مدرسه کوفه و قم، در صدد رصد نظریّه نفی صفات در این دو مدرسه است. بررسی گزارش های کلامی و نیز کلمات متکلمان شاخص این دو مدرسه، یعنی زراره، هشام بن حکم و مؤمن الطاق، نشان از صحّت انتساب نظریه نفی صفت به ایشان دارد. نقل صریح احادیث نفی صفت بدون هیچ گونه تفسیر و تأویل، روایات نفی توصیف، روایات نفی وساطت صفت میان ذات و افعال الهی، روایات حدوث اسماء، تفسیر سلبی و کارکردی صفات و پرهیز از تفسیر اثباتی، و نیز اظهار تنافی اثبات صفت با آموزه توحید ذاتی و لزوم محدود شدن ذات، برخی از ادلّه و شواهد انتساب نفی صفت به این دو مدرسه کلامی است.
تبیین فرایند فرهنگ پذیری بر اساس آموزه های اسلامی با تأکید بر نقش مدارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تبیین فرآیند فرهنگ پذیری بر اساس آموزه های اسلامی با تاکید بر نقش مدارس انجام شد. روش: پژوهش کیفی از نوع هیبرید بود که در سه بخش تحلیل نظری، کار در عرصه و تحلیل نهایی انجام شد. در بخش اول از روش تحلیل محتوا و در بخش دوم از روش مصاحبه استفاده شد. بخش سوم نیز، تحلیل یافته ها در دو بخش بود. جامعه تحقیق در بخش اول ، قرآن کریم و در بخش دوم مدیران و معلمان مدارس متوسطه اول شهر تهران سال تحصیلی 1400 بود. نمونه ها به شیوه هدفمند تا رسیدن به اشباع مقولات با تعداد14 نفر به شیوه مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. از طریق تحلیل محتوا و کدگذاری باز، محوری و انتخابی داده های جمع آوری شده تحلیل گردید. یافته ها: در بخش اول با استفاده از تحلیل محتوا به روش استقرائی-قیاسی، مولفه های فرایند فرهنگ پذیری از سیره پیامبران اولولعزم در قرآن در4 دسته مقوله شناسایی و هر کدام در سطحی بالاتر در سه حیطه (شناختی، عاطفی و عملی) دسته بندی شد. ازجمله: 1-راهبرد فرهنگ پذیری با تاکید برتوحیدباوری با شاخص های سلوک نبوی، 2-مقدمات؛ با زیرمقولات فرهنگ شناسی، مخاطب شناسی، نیروسازی و داشتن تشکیلات، زمانبندی مناسب ؛ 3-اصول از جمله استقامت و بردباری، حفظ کرامت انسانی، تعهد و الزام درونی، صراحت بیان و وضوح پیام؛ 4-روش های نهادینه کردن ارزش ها از جمله دعوت به تعقل و انگیزه بخشی. در بخش دوم بر اساس مولفه های احصا شده فرایند فرهنگ پذیری اسلامی و مصاحبه و کدگذاری، دو دسته نقش برای مدارس شناسایی شد. 1- نقش آموزشی شامل روشهای مستقیم ( تمرین و تکرار در فرایند تدریجی )، نیمه مستقیم (بحث و گفتگو، مناظره ) و غیرمستقیم (یادگیری مبتنی برتجربه وعمل) 2- انگیزه بخشی شامل روش های خودیاری فرهنگی، روش اقناع و ... نتیجه گیری: درمرحله آخربراساس تحلیل وترکیب داده های نظری و تجربی چنین نتیجه گیری شدکه معلم برپایه اصل محبت واقناع سازی الگوهای ارتباطی در فرایند فرهنگ پذیری، بایدضمن تقویت روحیه توحید باوری درخود و دانش آموزان، با تعامل موثر با متربیان، نقش آفرینی بیشتری در فرآیند فرهنگ پذیری نسل جدید داشته باشند.
مفهوم قرآنی «احسان» و اصول و کارکردهای تربیتی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش پیشِ روی، مطالعه درباره مفهوم قرآنی «احسان»، بررسی مصادیق و کاربرد های آن در قرآن کریم ، و استخراج اصول و کارکردهای این مفهوم برای تعلیم وتربیت امروز است. در این نوشتار، ابتدا معنای لغوی و اصطلاحی احسان در کتب لغت بررسی و سپس با توجه به آیات مربوط به این واژه، معانی و مصداق های احسان در قرآن ذکر شده است. این پژوهش با رویکرد کیفی و با به کارگیری روش گردآوری داده های کتابخانه ای و شیوه تحلیلی- استنتاجی صورت گرفته است. جامعه آماری پژوهش، تمام آیات مرتبط با موضوع و دیگر اسناد مرتبط با این حوزه درقالب کتاب و مقاله را شامل می شود و روش نمونه گیری ازنوع هدفمند بوده است. یافته های پژوهش نشان می دهد به دلیل گستردگی کاربرد مفهوم احسان در قرآن کریم و تأکید بسیار زیاد آموزه های قرآنی بر این مفهوم ارزشی می توان احسان را از مبانی ارزش شناختی تربیت قلمداد کرد. نیکی کردن به دیگران و انجام دادن کار به صورت نیکو و کامل را می توان اصول و قواعدی کلی به شمار آورد که در فرایند تربیت، راهنمای مربیان و متربیان قرار می گیرد. کارکردهای تربیتی احسان عبارت اند از: ارتقای بُعد اجتماعی حیات طیبه، کارکرد متممی آن برای ارزش عدالت، کارکرد تعاملی و دوسویه، کارکرد تعالی یابی، کارکرد عمل گرایانه و کارکرد تعلیلگری.
نگاهی به کتاب نوانتشارِ درس هایی درباره فرق اسلامی
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۳ بهمن و اسفند ۱۴۰۱ شماره ۶ (پیاپی ۱۹۸)
189 - 193
حوزههای تخصصی:
در حالی که در چند دهه اخیر پژوهش های پرشمار و گوناگونی به زبان های بین المللی در خصوص تاریخ و اندیشه های فِرَق اسلامی نشر یافته است، مطالعات فرقه شناسی در ایران، آنگونه که بایسته و شایسته است، گسترش نیافته و تحقیقات ژرف و دانشورانه قابل ملاحظه ای در این حوزه صورت نگرفته است. یکی از پژوهش های اندکی که در سالیان اخیر درباره شناخت فرقه ها و مذاهب اسلامی منتشر شده است کتاب ارزنده و آموزنده درس هایی درباره فرق اسلامی نوشته استاد رسول جعفریان است. این کتاب، نگاشته ای است مبسوط در معرّفی فرقه ها و مذاهب اسلامیِ معروف در تاریخ و تمدّن اسلامی. اثر مزبور، مجموعه ای است از جستارها و مقالاتی که نویسنده دانشور آن طی سال های گذشته در خصوص فرقه های اسلامی و مسائل مربوط به دانش مِلَل و نِحَل نگاشته و منتشر کرده بوده و اینک تمامی آنها یکجا با پاره ای اضافات و اصلاحات بازچاپ شده است. مقاله حاضر، با مروری بر بخش ها و فصول مختلف کتاب نامبرده، مهمترین ویژگی های این اثر را بازمی نماید.
| نکته | حاشیه | یادداشت
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۳ بهمن و اسفند ۱۴۰۱ شماره ۶ (پیاپی ۱۹۸)
261 - 267
حوزههای تخصصی:
| نکته | حاشیه | یادداشت
بررسی تطبیقی مسأله رؤیت خداوند از دیدگاه مفسران شیعه و سنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بحث رؤیت خداوند متعال از دیرباز میان اندیشمندان مسلمان مورد مناقشه بوده است. اینکه آیا می توان خداوند را با چشمان ظاهری در دنیا و آخرت دید یا نه مورد اختلاف است. یکی از آیاتی که موافقین و مخالفین رؤیت برای اثبات ادعای خویش به آن استدلال کرده اند آیه ۱۰۳ سوره انعام است. موافقین استدلال می کنند، این آیه در مقام مدح پروردگار است و مدح در صورتی صدق می کند که او بالذات دیدنی باشد، و لفظ «أَبصار» در آیه با صیغه جمع آمده؛ یعنی تمام چشم ها او را نمی بینند و مفهوم مخالف آن این است که بعضی از چشم ها می توانند او را ببینند. همچنین خداوند در آخرت حس دیگری را برای انسان می آفریند که با آن خدا را ببیند. در مقابل مخالفین رؤیت هم استدلال کرده اند که با توجه به آیات قبل و فراز آخر آیه، دیده نشدن خداوند متعال با چشم سر، در واقع مدح خداوند است. همچنین ادراک چون با لفظ ابصار قرین است، به معنای رؤیت است و آیه این نوع رؤیت را انکار کرده است. به باور ما این آیه به صراحت رؤیت ظاهری خداوند را نفی می کند.
حکم فقهی سقط جنین در شرف مرگ برای حفظ مادر از مخاطرات کمتر از مرگ(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
سقط جنین از نظر شرعی حرام و از نظر عقلایی ظلم شمرده می شود و در آن تفاوتی میان قبل از ولوج روح و بعد از آن نیست. با این حال فقهای امامی در برخی موارد خاص، سقط جنین را اجازه داده، و در برخی موارد دیگر اختلاف کرده اند. یکی از موارد اختلافی، موردی است که بقای جنین به صورت بالفعل جان مادر را تهدید نمی کند، ولی خطرهای شدید کمتر از مرگ مانند عفونت شدید و جدا شدن رحم، عقیم شدن دائمی و... را به دنبال دارد. در این موارد، این پرسش مطرح است که آیا سقط جنینی که در شرف مرگ است، برای حفظ مادر از مخاطرات کمتر از مرگ، جایز است یا خیر؟ نویسنده برای پاسخ به این سؤال، با روش کتابخانه ای تحلیلی، به ارائه و نقد ادله حرمت پرداخته و با استناد به آیات و روایات و بنای عقلا درصدد اثبات جواز سقط با شرایط خاص است. احراز موضوعی جنین مخاطره آفرین به اتکای گفته کارشناسان پزشکی و تعیین حکم دیه در فرض سقط از فروعات مهم این بحث است. در مجموع می توان گفت هرچند که اصل اولی در سقط جنین، حرمت است، ولی سقط آن در این موارد خاص، برای شخص مادر جایز است و او می تواند با خوردن دارو اقدام به قتل جنین و سپس سقط آن نماید، بدون اینکه قصاص یا دیه بر او واجب شود.
رکن روانی جرایم ارتکابی سردفتران اسنادرسمی از منظر حقوق و مبانی فقه اقتصادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال چهارم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
169 - 195
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: سردفتران اسناد رسمی از جایگاه بالایی در نظام حقوقی و ثبتی ایران برخوردار بوده و بخش مهمی از عمل حاکمیتی ثبت، از طریق آنها صورت می پذیرد. انتظار و توقع از سردفتران اسناد رسمی این است که نه تنها مرتکب تخلف و جرمی نشوند، بلکه سازمان ثبت اسناد و املاک را در پیشگیری از جرایم ثبتی کمک و یاری کنند، لیکن در مواردی این توقع برآروده نشده و جرایمی از سوی سردفتران اسناد رسمی ارتکاب می یابد. مواد و روش ها: این تحقیق از نوع نظری بوده روش تحقیق به صورت توصیفی تحلیلی می باشد و روش جمع آوری اطلاعات بصورت کتابخانه ای است و با مراجعه به اسناد، کتب و مقالات صورت گرفته است. یافته ها: در ارتباط با عنصر روانی جرایم ارتکابی سردفتران اسناد رسمی، در بیشتر موارد این جرایم از نوع جرایم عمدی تلقی می شود و اثبات عمد سردفتر اسناد رسمی برای تحقق جرم توسط مقام تعقیب ضروری است. این موضوع با جایگاه و اهمیت سردفتر اسناد رسمی مطابقت ندارد و بهتر بود که در جرایم ثبتی در حکم جعل، تقصیر شدید سردفتر هم به عنوان عنصر روانی جرم شناخت شود. ملاحظات اخلاقی: در تمام مراحل نگارش پژوهش حاضر، ضمن رعایت اصالت متون، صداقت و امانت داری رعایت شده است. نتیجه گیری: در برخی از جرایم ثبتی، از قبیل امتناع سردفتر از تحویل مدارک و مستندات در موارد لزوم، قانون گذار بدون توجه به عنصر عمدی، این رفتار را جرم انگاری کرده است که در این موارد خطای جزایی و تقصیر هم به عنوان عنصر روانی شناخته می شود.
آثار و کاربردهای سیاق در فقه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال چهارم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵ ویژه نامه جستارهای نوین فقه و حقوق
127 - 146
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: سیاق در فقه از موضوعات محل بحث و نظر است. در این مقاله تلاش شده به بررسی آثار و کاربردهای سیاق در فقه پرداخته شود.
مواد و روش ها: مقاله حاضر توصیفی تحلیلی بوده و از روش کتابخانه ای استفاده شده است.
ملاحظات اخلاقی: در این مقاله، اصالت متون، صداقت و امانت داری رعایت شده است.
یافته ها: یافته ها بر این امر دلالت دارد که سیاق از روش های مهم کشف معنای واژگان به خصوص در آیات قرآن است. الفاظ قرآن به تنهایی و مجزا از جملات و آیات بار معنای خاصی دارند اما همان لفظ وقتی در قالب جملات قرار می گیرد معنای خاصی پیدا می کند عدم توجه به معنای لفظ در عبارات و جملات پس و پیش مانند حذف یکی از حروف لفظ می باشد که مخل معنا می گردد. و از آن می توان به عنوان یکی از قواعد مهم در توسعه ی استنباط احکام شرعی بهره جست.
نتیجه گیری: قرآن با اسلوب خاصی که دارد با کمترین لفظ بیشترین معنا را افاده می کند. چنانکه روایات نیز به دلیل انشعاب آن ها از منشأ وحیانی از این قاعده مستثنی نخواهند بود. از این روی توجه به سیاق ما را به درک معانی دیگری فراتر از الفاظ و عبارات سوق می دهد؛ چرا که سیاق استمداد از جمیع قرائن محفوف به متن جهت کشف فهم مراد متکلم است. به همین دلیل است که فقیهان و همواره در فهم و استنباط خود به آن توجه داشته و در برداشت های فقهی خود به نحو ایجابی و یا سلبی از آن مدد جسته اند.
مسئله شر به روایت شِکَند گُمانیگ وِزار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۵ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
62 - 47
حوزههای تخصصی:
مسئله شر از پرسش های دیرینه بشر است. چرا خداوند، یا وجودی که خالق گیتی است، برای زدودن رنج های بشر کاری انجام نمی دهد؟ در ادیان غیر توحیدی مسئله شر به دلیل ماهیت ویژه و غالباً شرورانه ایزدان چندان مطرح نمی شود. اما با رشد اندیشه بشری این موضوع به صورت ملموس تری برای انسان مطرح شد. یکی از جالب ترین پاسخ ها در این باره در دین زردشتی دیده می شود. به روایت شِکَند گُمانیگ وِزار ، همه رنج های آدمی از جانب اهریمن است و اورمزد فقط آفریننده نیکی هاست و انسان را آفریده تا در نبردی مشترک با اهریمن، او را نابود و جهان را دگر بار پاک سازند و به رنج های بشر پایان دهند. در این دین اهریمن خاستگاه مستقلی دارد و هیچ یک از آلام انسان را نمی توان به اورمزد نسبت داد، که البته او نیز به سبب نیاز به آفریده هایش و برخی ویژگی های دیگر قادر مطلق به شمار نمی رود.
مطالعه تفسیری ماده (حفظ) در آیه نهم سوره حجر با تکیه بر روش معناشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه معارف قرآنی (آفاق دین) سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱شماره ۵۰
145 - 169
حوزههای تخصصی:
معنای لغوی (اساسی) مادّه «ح ف ظ» از آن جهت که در مقابل معنای «ن س ی» قرار دارد؛ در موضعی بکار میرود که به جهت تعهّدپذیری و کمی غفلت و وفاداری کامل ذهن در فرایند ذخیره سازی مفاهیم، موجودی ترک نشده و در نتیجه سالم مانده و هلاک و ضایع نشود. همچنین تفاوت این ریشه با دیگر ریشههایی که به لحاظ معنایی، شبیه مادّه «ح ف ظ» اند در این است که این مادّه، مانند ماده «رعایه» سبب عدم هلاکت را بیان نمیکند، یعنی در فرایند خود حالت خاصّی را در بر نداشته و محلّ تحقّق حفاظت نیز باید قابل جمعآوری و نگهداری، متناهی و قابل حصر باشد. همچنین در این مادّه، زمان و استمرار آن مورد توجّه نیست. بنابراین با توجه به تدریج موجود در معنای فعل «نزّلنا» در آیه نهم سوره حجر و با این که «الذّکر» نزولی تدریجی دارد، از آن جهت که واژه «الحافظون»، از سویی دلالت بر محلّ تحقّقی متناهی و جمع آوری شده داشته و از سویی دیگر، زمان و استمرار در آن مد نظر نیست و توجّهی به زمان در آن نیست، معنای ثبوت و پایداری حفاظت را متبادر میسازد. به بیان دیگر تنها با بهرهگیری از معنای لغوی حافظ برای حفاظت، با حرکت تدریجی محفوظ (الذکر) در طول زمان حرکت نمیکند. یعنی خداوند تمام قرآن کریم را در همه زمانها محافظت مینماید.
بررسی الهیات علمی از دیدگاه آلیستر مک گراث(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال بیست و ششم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۸)
84 - 114
حوزههای تخصصی:
الهیاتِ علمی طرحی است که برای غنابخشیدن به الهیات و دفاع از آن، از علم بهره می برد. آلیستر مک گراث یکی از پیشگامان این طرح است که می کوشد نشان دهد الهیات و علم در تلائم و تعامل اند و می توان از روش ها و مبانی علم در الهیات بهره برد. مسئله نوشتار حاضر این است که مک گراث در طرح خود از کدام یک از روش ها و مبانیِ علم استفاده کرده است و در این صورت، الهیات او چه ویژگی هایی را خواهد داشت و درنهایت چه نقدهایی بر طرح او وارد است. این طرح یکی از مهم ترین طرح های الهیاتی است که بررسی آن برای ما نیز درس آموز خواهد بود. در این نوشتار با پیروی از روش توصیفی - تحلیلی، ابتدا به تبیین طرح مک گراث و سپس به ارزیابی آن خواهیم پرداخت. با مراجعه به آثار مک گراث روشن می شود که او از روش پسینی، رویکرد واقع گرایانه و نظریه در الهیات بهره برده و الهیات او الهیاتی واقع گرا و پسینی است که نگاهی کلی به واقعیت را ارائه می دهد. الهیات علمی با وجود نقاط قوت، دارای کاستی هایی است که برخی از آن ها از این قرارند: عدم ارائه دلیل قابل قبولی برای استفاده از علم، اتکای الهیات بر فلسفه نه علم، ثابت دانستن مبانی و روش های علم، نگاه خوش بینانه به علم.
تحلیل تاریخی دیدگاه های تفسیری فریقین درباره آیه «جعل خلیفه» و امامت
منبع:
مطالعات قرآنی نامه جامعه سال ۲۰ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱۴۱
113 - 134
حوزههای تخصصی:
قرار دادن خلیفه از سوی خدا بر روی زمین(بقره:30)،به دلیل اهمیت خاصی که در مباحث کلامی و اثبات مسئله امامت و ولایت دارد، از جمله موضوعات مورد مناقشه بین مفسران فریقین است. پرداختن به خلافت الهی حضرت آدم(ع) و انبیاء بعد از ایشان، جانشینی آدم(ع) از دیگران، جانشینی خدا بر زمین برای اجرای اوامر الهی، خلافت نوع انسان و تحقق فعلی آن در انسان کامل و لزوم نصب خلیفه، موضوعاتی هستند که مفسران به آنها پرداخته اند. این پژوهش، با روش اسنادی، به بررسی روند تکاملی تفسیر این آیه در طول قرن ها، با توجّه به عوامل مؤثّر پرداخته است. حاصل این تلاش علمی، دستیابی به برداشت هایی مُشعر بر مسئله ضرورت وجود امام معصوم تا آخرالزمان از سوی مفسران فریقین است. در این دیدگاه، انسان کامل، خلیفه خدا است که نصب او به عنوان واسطه فیض الهی، اجتناب ناپذیر است، اما پیش فرض های کلامی مفسران اهل سنت، مانع از پذیرش حقیقت و موجب تطبیق مقام خلیفه بر حاکم الهی جامعه اسلامی شده است، حتی اگر معصوم هم نباشد.
بررسی و تحلیل چیستی، امکان، شرایط و ضرورت فهم فلسفی قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال بیست و ششم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۶)
139 - 164
حوزههای تخصصی:
رابطه قرآن و فلسفه اسلامی، رابطه ای متقابل است. همان گونه که قرآن کریم در فلسفه اسلامی تأثیرگذار بوده است، فلسفه نیز در فهم و برداشت ما از تعالیم قرآنی تأثیر دارد. مراد از فهم فلسفی قرآن، رسیدن به مراد واقعی قرآن از طریق به کارگیری روش فلسفی و یا بهره گیری از تعالیم و گزاره های فلسفی است. این مقاله به بررسی چیستی، امکان و جواز، شرایط و نیز ضرورت فهم فلسفی از قرآن می پردازد و با روش توصیفی-تحلیلی نشان می دهد که فهم قرآن کریم به روش فلسفی هیچ محذوری ندارد. اما بهره گیری از تعالیم فلسفی نظیر نظریات، قواعد، براهین و گزاره های فلسفی در فهم و تفسیر قرآن به دو صورت تطبیقی -تأویلی و تحلیلی متصور است. صورت نخست به تفسیر به رأی منتهی می شود و بی تردید از دیدگاه دانشمندان اسلامی نارواست، ولی صورت دوم با رعایت اصول و شرایطی جایز و بلکه ضروری است.
ملاحظات گیتی شناختی بر تفسیر علامه طباطبایی پیرامون آیه کرامت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۱
۲۴۶-۲۲۹
حوزههای تخصصی:
آیه کرامت از جمله آیاتی است که مفسر کبیر جهان اسلام علامه طباطبایی در جلد 13 تفسیر المیزان از حیث گیتی شناسی بدان توجه کرده است. با بررسی آراء وی چند پرسش مطرح می شود مانند اینکه منطق تفسیری ایشان در خصوص این آیه چیست؟ اینکه آیا این منطق منطبق بر منطق حاکم بر قرآن است؟ آیا مطالبی که در ذیل این آیه بیان کرده است، تفسیر است یا تأویل و اگر تأویل است مدارک آن چیست؟ وی مدعی شده است که این آیه برای مقایسه موجودات عالم ماده، رتبه بندی آن ها و در نهایت، اثبات برتری انسان بر موجودات مادی دیگر بخاطر برخورداری از عقل نازل شده است. وی عقل را فصل مقوم ذات و ماهیت انسان و ممیز او از دیگر موجودات دانسته و بر این شده که این خصوصیت موجب می شود تا انسان پیرامون خود را تسخیر و آفریننده کلام و صنعت باشد. تحقیق حاضر تلاش کرده تا با روش تحلیل محتوا، ملاحظات و تأملاتی را بر نظرات وی اظهار کند که عموماً برگرفته از دیدگاه وی در ضمن تفسیر دیگر آیات است. به نظر می رسد منشاء اشکالات وارده، به درآمیختگی و اشتراک لفظی واژه «ذاتی» و نیز تحیر و تسلط آراء یونانی بر تأویل های تفسیرنما در خصوص گیتی شناسی مربوط باشد.
عیار سنجی دیدگاهِ مشهور در خصوصِ گستره شمولِ «رحمانیت» و «رحیمیت»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از رایج ترین دیدگاه هایی که از دیرباز در خصوص تفاوت دو وصفِ شریفِ «الرحمن» و «الرحیم» مطرح شده، عام بودن متعلَّقِ رحمانیت و خاص بودن متعلَّقِ رحیمیت است. البته دیدگاه مزبور با تقریرات متفاوتی ابراز شده است که رایج ترین آن، ناظر بودن الرحمن بر کل انسان ها یا کل مخلوقات، و ناظر بودن الرحیم، تنها بر مؤمنین است. تحقیق حاضر به شیوه توصیفی تحلیلی به تبارشناسی این دیدگاه و عیارسنجی آن پرداخته است. به نظر می رسد دیدگاه محل بحث، علیرغم اینکه سعی شده متکی بر شواهدی قرآنی و ادبی معرفی شود، با برآیندِ کاربست قرآنی از «الرحمن» و «الرحیم» مغایرت دارد و ساخت صرفی دو وصف شریف نیز با دیدگاه مزبور همخوان نیست. نهایتاً بر اساس مطالعه کاربست قرآنی و همچنین با ساختارشناسی صرفی، می توان چنین گفت که «الرحمن» وصفی ذاتی است که اساساً متعلَّقِ خارجی برنمی دارد و «الرحیم» صفتی فعلی و دارای مراتب است که مرتبه ای از آن با متعلَّقِ عام و مرتبه ای شدید و دائمی از آن، با متعلَّقِ خاص پیوند می خورد. البته در روایاتی دیدگاه محل بحث تأیید شده است که اتقان سندی ندارند و با عنایت به برآیندِ محکمِ بحث قرآنی و ادبی، ظاهرشان مردود است، هرچند امکان تأویل به معنایی خلاف ظاهر که موافق دیدگاه مرجَّح باشد فراهم است.
گونه شناسی بهره وری از عقل مستقل در نقد روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گزارش های روایی ظنّ آور در صورت بهره مندی از صحت مخبری با معیارهای مشخصی مانند قرآن، سنت، تاریخ، علم، حس، تجربه، اجماع و عقل قطعی پالوده می شوند. در میان این معیارها، کارکرد عقل در دو سپهر نقش آفرینی ابزاری و نقش مستقل، بسیار پر رنگ می نماید. خلط میان این دو حوزه، سبب شده تا پژوهشگران علوم نظری حدیث، کاربستهای ابزاری عقل در معیارهایی چون عرضه به قرآن، علم و حتی علوم ادبی را از مؤلفه های عقل محور نقد حدیث شمرده و در نتیجه از تبیین گونه های سنجه عقل مستقل در نقد احادیث باز بمانند. از دیگر سو، مشابهت مفاهیمی چون علم، حس و تجربه، عرف، بناء عقلاء، سیره عقلاء و سیره مسلمین، سبب همسان پنداری این مفاهیم شده است. از دستاوردهای این نوشتار با روش توصیفی- تحلیلی، بازتعریف مفهوم معیار عقل برای نقد حدیث و تبیین تفاوت میان کارکرد عقل در دو سپهر پیش گفته است. در گام بعدی ، گونه های مختلف سنجه عقل در نقد احادیث، با تعاریف منطقی از یکدیگر افراز شده و نمونه های حدیثی مناسبی در هر مقال فراهم آمده است. این گونه ها عبارتند از: سیره عقلاء، بناء عقلاء، حکم عقل مستقل، عرف و منطق. در پایان نیز با رویکردکاربردی کردن مباحث نظری، بایستگی تأویل استوار حدیث، پیش از داوری نهایی درباره اعتبار آن به همراه نمونه هایی از نقد شتابزده احادیث با سنجه عقل آمده است.
بررسی رویارویی الاهیات سیاسی با فرهنگ مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۵ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
206 - 187
حوزههای تخصصی:
الاهیات سیاسی جدید با متفکران مهمی مثل یورگن مُلتمان، یوهان باپتیست مِتس و دوروتی زُئِلِه در نیمه دوم سده بیستم پا به عرصه الاهیات مسیحی گذاشت. این الاهیات را بیشتر از وجه سیاسی آن می شناسیم. با این حال، مقاله حاضر با روشی توصیفی تحلیلی به بررسی رویارویی این سه شخصیت مهم الاهیات سیاسی با فرهنگ مدرن پرداخته است. آنچه این مقاله قصد دارد نشان بدهد آن است که الاهیات سیاسی نگاه انتقادی و معترض به بعضی از وجوه فرهنگ مدرن دارد، گرچه چنین نگاهی بنا به تعریف این الاهیات ذاتی آن نیست. از وجه معرفتی نقد متألهان سیاسی را به «الاهیات مرگ خدا» و به اصطلاح الاهیات سکولار شاهدیم؛ الاهیات مرگ خدا نقدهایی اساسی به مفهوم خدا در الاهیات مسیحی داشت و در طرف مقابل طرح بعضی از اندیشه های الاهیاتی از جانب الاهیات سیاسی، نظیر تأکید بر فرجام شناسی مسیحی، اساساً کمتر به دلیل اهمیت سیاسی و شبه مارکسیستی آن و بیشتر برای بازتعریفی از مفهوم خدا و بردن آن به انتهای تاریخ بود تا آن را از تنگنای عقلانیت انتزاعی معاصرشان رها سازند. این الاهیات همچنین بر زبان روایی و دعایی و توانمندی آن برای ارایه تصویری واقعی تر از مفاهیم الاهیاتی، در مقایسه با زبان انتزاعی و عقلانی مدرن، تأکید دارد. از وجه فرهنگی نیز الاهیات سیاسی به تأثیرات فرهنگ بورژوایی برآمده از سرمایه داری بر الاهیات مسیحی اعتراض دارد و معتقد است این نکته موجب نوعی بی اعتنایی بورژوایی در مسیحیت شده است. تئودیسه نظری مسیحیت هم می کوشد وضعیت را معمول و آرام جلوه دهد، حال آن که به باور این متألهان طرح رنج های فاجعه بار بشر مثل آشویتس در حیطه الاهیات می تواند تصوری حقیقی تر از خدا به دست بدهد و همچنین کتاب مقدس و ناهم عصریت مسیحیت با فرهنگ بورژوایی می تواند مبنایی برای نقد وضعیت معاصر و ادامه پروژه روشنگری باشد.
نقد قرآنی مبانی نظریه برابری «جی. استیسی آدامز» (براساس الگوی حکمی–اجتهادی)
منبع:
مطالعات قرآن و علوم سال ششم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۱
116 - 147
حوزههای تخصصی:
جی استیسی آدامز، روان شناسی است که بحث برابری را وارد محیط سازمان و کار در آن نمود. این تئوری انگیزشی در دانش مدیریت، رشته رفتار سازمانی مطرح است. توجه و تمرکز عمده این نظریه، بر شناخت و آگاهی از عوامل موجود در رابطه ی متقابل فرد و سازمان قرار دارد. آدامز این رابطه را مبنایی برای شکل گیری ادراکات کارکنان از مسئله برابری، یا نابرابری، بر اساس آورده های افراد در سازمان و در یافتی هایشان از آن می داند. در این پژوهش، با بهره گیری از روش تحلیلی-توصیفی، با کاربست استنطاقی شهید صدر، تئوری «انگیزشی» برابری «equity» «جی. استیسی آدامز»، تبیین گردیده و اثرات مثبت و منفی ادراک برابری و رعایت عدالت سازمانی، یا عدم آن از سوی کارکنان سازمان، مورد بر رسی قرار گفته است. واکنش افراد در هر دو صورت، تجزیه و تحلیل و ارزیابی گردیده است. در نهایت، با استخراج مبانی فلسفی «هستی شناسی، انسان شناسی، معرفت شناسی و روش شناسی» نظریه برابری مبتنی بر دانش سازمان و مدیریت از یک سو، و استخراج مبانی مذکور نسبت به عدالت و برابری از قرآن کریم از سوی دیگر، با جایگزینی مبانی قرآنی به جای مبانی این نظریه، این نتیجه به دست آمد که دیدگاه قرآن، موجب توسعه نظریه برابری آدامز می گردد.