مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
استنباط
حوزههای تخصصی:
"ترجمه یعنی انتقال معنا از یک نظام زبانی به نظام زبانی دیگر بدون کاهش یا تغییر معنا. ترجمه در قالب مدل چامسکی یعنی انتقال معنا از یک ژرف ساخت به ژرف ساخت زبان دیگر. با پذیرش ثابت ماندن ژرف ساخت معنایی زبان مبدا (TL) و زبان مقصد (SL) به عنوان شرط ترجمه پذیری، روش شناسی چامسکی در جدا کردن توانش از کنش محدودیتهای جدی در انتقال برخی معانی به وجود می آورد. ژرف ساخت سطحی معنایی است ولی فقط ابعادی از معنا را در بر دارد که واژگانی شده باشد و بتواند از طریق قواعد درج واژه در ژرف ساخت وارد شود. لذا معانی بافتی که در حوزه کاربرد شناسی قرار می گیرند امکان انتقال پیدا نمی کند مگر اینکه در زبانهای مبدا و مقصد هر دو واژگانی شده باشند یا این معانی بافتی به طور قراردادی با یک واژه در زبانهای مبدا و مقصد در ارتباط باشند.
"
بهرهگیرى از مبانى کلامى قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این نوشتار به انواع و چگونگی بهره گیری از مبانی کلامی در قرآن می پردازد. نویسنده بهره گیری از مبانی کلامی را در سه محور: 1- اثبات منبع بودن قرآن 2- تعیین قلمرو آیات الاحکام 3- تعیین متدولوژی استنباط از قرآن بررسی می کند و در جریان بحث از دیدگاه اخباریان نسبت به قرآن، بهره گیری از شیوه های عرفی و سنتی در استنباط از قرآن سخن می گوید، و در پایان از تعیین روش دریافت مبانی کلامی از قرآن یاد می کند.
شیوه های تعارض زدائی از ادله استنباط
حوزههای تخصصی:
گاهی در ادله ی فقهی نظیر دلیلی قظعی ، امارات ظنی ، قواعد فقهی و اصول عملی به نظر بدوی ، تعارض به هم می رسد . اصولیون برای رفع آنها شیوه هایی را چون تخصیص تقیید ، حکومت و ورود ارایه کرده اند . در این مقاله با مرحله بندی در رفع تعارض بدوی سعی شده است نوبت اعمال هر یک از شیوه های مذکور ، جایگاه هر یک از ادله و کیفیت جمع بین آنها یا تقدیم بعضی از آنها بر بعضی دیگر ، تبیین گردد و به شیوه ای نو نظری جامع به همهی ادله ی استنباط افکنده شده و هندسه ای دقیق و منسجم از آنها ترسیم شود ، تا راه برای برگرداندن فروع به اصول که هنر اجتهاد و استنباط است تسهیل گردد .
فقیه جامع الشرایط و منصب افتاء
حوزههای تخصصی:
این مقاله درصدد است یکی از مناصب فقیه جامع الشرایط به نام افتاء ( حق فتوا دادن در احکام دین ) را مورد برررسی قرار دهد . لذا بعد از مقدمه کوتاهی در اهمیت آن دلائل جواز فتوا دادن را تبیین کرده و سپس با بیان ادله مخالفین و نقد و بررسی آنها و با طرح پنج دسته از اخبار و روایات رسیده از امام علیه السلام و بیان مقصود آنها ، به اثبات رسانیده است که شیوه و طریقه مجتهدان که از زمان حسن بن ابن عقیل عمانی و شیخ مفید شروع شده و توسط شیخ طوسی و شاگردان ایشان به کمال خود رسیده و تاکنون ادامه داشته و دارد حق است و مورد امضاء ائمه معصومین علیه السلام بوده است و گفتار مخالفان دلیل موجهی ندارد .
تحلیلی بر تغییر نظام حاکم بر موضوع احکام از دیدگاه امام خمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"نظریات امام خمینی(س) به عنوان فقیهی که عمری را در راه تعلیم و تعلم علوم دینی، به خصوص علم فقه، صرف کرده اند و در مرحله ای از زندگی پربار خود رهبری نظامی را که بر مبانی فقه استوار است به عهده گرفته اند، می تواند راهگشای برخی از مسائل مبهم در این حوزه از معرفت بشری باشد.
از نظر ایشان یکی از مسائل مهم در دنیای کنونی نقش زمان و مکان در اجتهاد و نوع تصمیم گیریهاست. تاثیر زمان و مکان بنا به دیدگاههای حضرت امام(س) بر تغییر و تحول در موضوعات احکام شرعی است؛ یعنی مساله ای که در قدیم دارای حکمی بوده است به ظاهر همان مساله در روابط حاکم بر سیاست و اجتماع و اقتصاد یک نظام، ممکن است حکم جدیدی پیدا کند. تبیین و تحلیل این دیدگاه موضوع مقاله حاضر است.
تغییر ماهوی موضوع، تغییر مصادیق موضوع، تغییر عنوان موضوع، تعلق عنوان ثانوی بر موضوع، تغییر نظام حاکم بر موضوع از جمله موضوعاتی است که در این مقاله مورد بحث قرار می گیرد.
تمایز قواعد فقه و اصول در نگاه امام خمینی و دیگران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقش قواعد فقه در تنظیم اندیشه فقیه و توان او بر استنباط احکام انکارناپذیر، و از این رو در خور اهتمام است. علی رغم فعالیتهای با ارزشی که در این زمینه صورت گرفته است هنوز تا کار بایسته و شایسته فاصله زیادی وجود دارد و جا دارد که پژوهشگران عرصه علوم اسلامی با همتی والا به ابعاد مختلف آن بپردازند تا بستری برای تبدیل آن به رشته ای از علوم اسلامی فراهم گردد و از عرصه تالیف و نگارش به صحنه تدریس و تحقیق در حوزه های علمیه و دانشگاهها پا نهد. در این نوشتار تفاوت قواعد فقه با قواعد اصول از دیدگاه صاحب نظران مورد بحث و نقد قرار گرفته و در پایان دیدگاه امام خمینی به عنوان نگاه برتر برگزیده شده است.
در آمدی بر استناد به قرآن کریم در علم اصول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علم اصول دانشی گرانسنگ و در خدمت فهم متون دینی است؛ اما از سوی دیگر این دانش اعتبار و حجیت خود را وامدار قرآن کریم می باشد. آیات قرآن، در اعتبار بخشی و حجیت این دانش، از نقش و تاثیری ویژه برخوردار می باشند. این نقش را باید در قالب مبناسازی ملاحظه نمود که «آیات الاصول»، تجلی این مبناسازی به حساب می آیند.
بررسی به عمل آمده نشان می دهد که به رغم اهمیت شناسایی، گرد آوری و تحلیل این بخش از آیات، تا کنون پژوهش فراگیر و جامعی در این خصوص انجام نپذیرفته است. افزون بر آن، تامل در این حوزه این نتیجه را بدست می دهد که استفاده از آیات اصولی در بستر تاریخ اسلام از روندی رو به رشد برخوردار نبوده است. این مقاله ضمن ارائه تاریخچه ای از بهره مندی عالمان اصولی از قرآن کریم در مقام استناد و استدلال، کارآمدی رهنمودهای قرآنی را در مورد اصاله البرائه به عنوان نمونه نشان خواهد داد.
برقراری روابط گزاره ای در ضمن خواندن داستان ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر به بررسی برقراری روابط گزاره ای در ضمن خواندن متون داستانی می پردازد. 201 دانشجوی مقطع لیسانس، متون داستانی را خوانده و به انتخاب انواع مختلف نمادهای ایجاد همبستگی جهت ساخت معنای موردنظر پرداختند. نتایج حاکی از آن بود که زبان آموزان در سطوح مختلف زبانی، الگوهای ثابتی را در روند درک روابط عطفی دنبال می کردند. خصوصا اینکه در هر سه گروه از توانش زبانی، از بین نمادهای ربطی، نمادهای بیان تضاد از جهت آسانی در درجه اول، نمادهای سببی در درجه دوم، نمادهای ترتیبی در درجه سوم و نمادهای افزایشی بعنوان دشوارترین نمادها شناخته شدند. نتایج این بررسی در زمینه فرضیه های مدل سازی و نیز درک مطلب و آموزش مهارتهای خواندن می تواند کاربردهای نظری و عملی داشته باشد.
تاملی بر رویکرد فازی در نظام فقهی اسلام
حوزههای تخصصی:
نظام شریعت اسلامی به عنوان یک سیستم ارزشی وحقوقی کامل با منابع پایدار کتاب و سنت و بهره مندی از عقل به عنوان رسول باطنی، سازگارترین نظام ارزشی با تغییرات و تحولات جهان است؛ به طوری که منطق به کار رفته در کتاب و سنت، منطقی چند ارزشی و پیوسته است. در این نظام ارزشی، گزاره های دینی درجه بندی و پیوسته، با متغیرهای زبانی بیان گشته است. این مقاله کوششی است در تبیین نظام ارزشی پیوسته و فازی، تا فرایند استنباط احکام شرعی در نظام شریعت اسلامی را با رویکرد فازی توصیف نموده و بخشی از تاثیرات این رویکرد را در پویایی فقه و کارآمدی اجتهاد بیان کند.
بررسی نظریه «رابطه سه گانه نص و معارف عقلی» در آثار صدرالمتالهین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کارکردهاى عقل و نقش هاى آن در معرفت دینى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقش عقل در معرفت دینى از شاخه هاى بحث کهن «عقل و وحى» است که همواره کانون توجه متفکران دینى بوده است. تاریخ علم کلام را براساس بحث نقش عقل در معرفت دینى مى توان تفسیر و تحلیل کرد و تفاوت اصلى مکاتب کلامى، به دیدگاه این مکاتب درباره بحث یادشده بازمى گردد. ادعاى نوشتار حاضر این است که عقل دست کم پنج کارکرد مهم نظرى، عملى، ابزارى، استنباطى و دفاعى دارد و نقش هاى عقل در معرفت دینى را دست کم مى توان به هشت کارکرد میزان، مفتاح، استنباط، دفاع، ابزار، تکمیل، تعامل استقلالى و تعامل غیراستقلالى تحلیل کرد. از این رو کارکردها و نقش هاى عقل فراتر از آن چیزى است که تاکنون مطرح شده است.
روند تحول تفکر انتقادی در دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش بررسی چگونگی روند تحول تفکر انتقادی دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد را کانون توجه خویش قرار داده است. بدین منظور، پژوهشی پیمایشی در مقطع زمانی معینی؛ برای تعیین میزان تفکر انتقادی دانشجویان سال اول و سال چهارم انجام شده است. افراد نمونه در این پژوهش 144 نفر دانشجوی کارشناسی دانشگاه فردوسی مشهد بوده که به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شده اند. در این تحقیق، آزمون تفکر انتقادی واتسون- گلیرز بعنوان ابزار اندازه گیری مورد استفاده قرار گرفته است. در این پرسشنامه مولفه های اصلی تفکر انتقادی عبارتنداز: استنباط، شناسایی مفروضات، استنتاج، تعبیر و تفسیر و ارزشیابی. یافته های پژوهش نشان می دهد که بین میانگین نمرات تفکر انتقادی دانشجویان سال اول و سال چهارم تفاوت معنی داری وجود دارد. با وجود این ، میانگین کلی نمرات تفکر انتقادی دانشجویان سال اول و چهارم که به ترتیب 42.88 و46.21 می باشد بنا بر استانداردهای گزارش شده، در حد ضعیف ارزیابی می شود. همچنین یافته های این پژوهش نشان داده است دانشجویان دختر در مهارت استنتاح و دانشجویان پسر در مهارت تفسیر نمرات بیشتری را کسب کرده اند. با وجود این بین میزان تفکر انتقادی دانشجویان دختر و پسر تفاوت معنی داری مشاهده نشده است. بعلاوه، بر اساس یافته های بدست آمده، تفاوت معناداری بین میانگین نمرات تفکر انتقادی دانشجویان رشته های علوم انسانی و سایر رشته ها در کلیه حیطه های به جز حیطه تفسیر مشاهده نشد.
عقل بعنوان منبع استنباط احکام شرعی (قسمت اول)
حوزههای تخصصی:
خلط در مبادی تصوری در باب عقل و عدم تحلیل و تبیین درست تعریف و دخالت دادن تسامح عرفی، موجب نزاع و مناقشات علمی و به وجود آمدن ابهامات فراوان گردیده است، از این رو عقل را به انواع گوناگونی تقسیم و تعریف کرده اند؛ اما منظور از عقل در استنباط احکام شرعی، دلیل عقل در برابر نقل، شامل معرفت های فطری، تحلیل ها و یافته های عقلانی نظری و یافته های علوم تجربی می باشد، که در طول تاریخ با تکامل مباحث علم اصول در تنقیح تعریف عقل، قیوداتی به آن اضافه شد، از جمله:
١ـ تفاوت میان عقل به عنوان «دلیل حجیت» و به عنوان «دلیل حکم»؛ ۲ـ تفاوت میان عقل آلی (ابزاری) و استقلالی؛ ۳ـ تفاوت میان عقل به عنوان «حاکم» و عقل به عنوان «کاشف»؛ ۴ـ تفاوت میان «ادراک عقلی قطعی» و «ادراک عقلی ظنی»؛ ۵ـ عقل نظری و عقل عملی.
مدیریت اسلامی؛ از التقاط ایدئولوژیک تا التقاط عملی
حوزههای تخصصی:
قرآن و سنّت پیامبر اکرم(ص) و اهل بیت او(ع)، منابع اصلی و مهم فهم دین اند. به تعبیری، فهم مدیریت از دیدگاه اسلام نیز فهم سنّت پیامبر است که فقط از طریق مراجعه کردن به قرآن، به منزله مبنا و نیز رصد سنّت پیامبر(ص)، به مثابه جلوه احکام، و پی گیری سیره اهل بیت(ع) به منزله معرف و مفسر قرآن و سنّت پیامبر(ص)، میسّر می گردد.
روش های دیگر پژوهش درباره مدیریت اسلامی، معمولاً به رصد شیوه های مدیریت مسلمانان یا تعمیم های التقاطی باورهای شبه اسلامی منجر می شود؛ این التقاط به سه گونه جلوه می کند؛ التقاط ایدئولوژیک که خاستگاه آن باورهای جزم آلود ایدئولوژی محور و غیر دینی است و التقاط علمی که خاستگاه آن باورهای حیرت زده شبه علمی است و التقاط در عمل که خاستگاه آن تجربه های فردی یا گروهی مسلمانان است. مدیریت اسلامی هنگامی مجال تعریف می یابد که از این التقاط سه پیراسته باشد.
رابطة باورهای معرفت شناختی و گرایش به تفکر انتقادی در دانش آموزان دورة متوسطة شهر ماکو در سال تحصیلی91-90(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطة باورهای معرفت شناختی و گرایش به تفکر انتقادی در دانش آموزان دورة متوسطة شهر ماکو انجام گرفت. جامعة آماری شامل کل دانش آموزان متوسطة شهر ماکو است که با استفاده از روش تصادفی خوشه ای تعداد سیصدوچهل وشش نفر به عنوان نمونة آماری انتخاب شدند. روش تحقیق روش همبستگی بود. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسش نامة باورهای معرفت شناختی «شومر» و پرسش نامة تفکر انتقادی «کالیفرنیا» بودند. برای تحلیل اطلاعات از آزمون t گروه های مستقل و روش تحلیل واریانس و تحلیل رگرسیون به روش گام به گام استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که بین باورهای معرفت شناختی و گرایش به تفکر انتقادی رابطة معناداری وجود دارد و باورهای معرفت شناختی، پیش بینی کنندة یکی از مؤلفه های تفکر انتقادی (استدلال استقرایی) است. همچنین بین باورهای معرفت شناختی دانش آموزان دختر و پسر تفاوت معناداری نیست. در گرایش به تفکر انتقادی، در استدلال استقرایی دختران بالاتر از پسران بودند؛ در سایر مؤلفه ها هیچ گونه تفاوتی دیده نشد و باورهای معرفت شناختی می تواند گرایش به تفکر انتقادی را در دختران و پسران پیش بینی کند. همچنین نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که باورهای معرفت شناختی می توانند پیش بینی کنندة مؤلفه های گرایش به تفکر انتقادی باشند و نیز، مؤلفه های باورهای معرفت شناختی می توانند در جهت تقویت تفکر انتقادی و پیشبرد اهداف آموزشی عواملی تأثیرگذاری باشند و با شناسایی این باورها گام های صحیح و مؤثری را در جهت رسیدن به شاخص های تفکر انتقادی برداشت.
نگاه مفهومی و فلسفی به برخی روشهای تحقیق در روان شناسی (مشاهده، درون نگری و اندازه گیری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسیِ ضرورت مفهوم شناسی، در پژوهش های روان شناختی و ارائة برخی تفاوت دیدگاه ها در مفاهیم روش شناختی، از دیدگاه روان شناسی اسلامی ‐ بومی انجام شده است. برای پاسخگویی به این پرسش که آیا در فلسفة روان شناسی، دربارة مفاهیم روش شناختی مانند «روش علمی»، «نیمه علمی»، «غیر علمی»، «مشاهده»، «درون نگری»، «اندازه گیری» و... اتفاق نظر وجود دارد یا خیر، به دیدگاه های برخی فیلسوفان روان شناسی، به ویژه بونگه، فیلسوف روان شناسی در دانشگاه مک گیل کانادا، و فیلسوفان اسلامی، مراجعه و با روش تحلیل عقلی و نظریِ دیدگاه های آنان، از دیدگاه دینی ‐ بومی و با توجه به اقتضای آن مفاهیم، جایگاه روش های مورد بحث در روان شناسی دینی ‐ بومی بررسی شد. برخی یافته های پژوهش عبارت است از: وجود اختلاف نظر در باب مفاهیمی مانند روش علمی، نیمه علمی و...، قابل جمع نبودن این همانی روان ‐ عصبی با پذیرش درون نگری، ضرورت قطعیِ انجام آزمایش و داشتن تجربه اما ناکافی بودن آن، قابل تعمیم نبودن برخی یافته های مطالعات حیوانی به انسان.
عقل - به عنوان منبع استنباط احکام شرعی - (قسمت دوم)
حوزههای تخصصی:
در تمامی ادوار فقه شیعه اعم از دورة حضور و دورة غیبت که خود شامل ادوار مختلف است، عقل در فقه شیعه حضور دارد. البته در بعضی از ادوار مانند دورة رکود بعد از دورة شیخ الطائفه، و نیز دورة تسلط اخباریان، نقش عقل در فقه کم رنگ تر شد، اما نمی توان کاملاً آن را منتفی تلقی کرد، زیرا تمامی حملات اخباریان به عقل، بر ادراکات ظنّی آن ناظر است؛ بنابراین نمی توان گفت آنان مخالف قطعیات هستند. در هر حال بعد از آن دوره، عقل دوباره در کانون فکری فقه شیعه حضور پیدا کرد و روز به روز بر نقش آن افزوده شد، زیرا ابتدا نقش عقل در طول کتاب و سنت و برای فهم نصوص بوده و منبعیت آن در صورت فقدان نصوص مطرح می شد، اما بعد از میرزای قمّی، صاحب قوانین، عقل به عنوان منبع مستقل در کانون فکری شیعه مطرح شد، و بعد از آن، مرحله به مرحله بر رشد و بالندگی آن افزوده شد، اگر چه هنوز هم راه درازی پیش روست.
کاربست عقل ابزاری در روش نقلی کلامی با تکیه بر متون کلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقصود از روش عقلی و روش نقلی در این نوشتار منبع بودن عقل و نقل در کسب معرفت است؛ اما عقل گذشته از منبع بودن، در روش نقلی نیز نقش آفرینی می کند. بدیهی است در روش نقلی، عقل نیز کارایی دارد، ولی نه به منزلة منبع بلکه به مثابه ابزاری در اختیار متن. کاربست عقل ابزاری در روش نقلی کلامی به معنای نقش آفرینی عقل در استنباط و دفاع از نقل است. نشان دادن نحوة به کارگیری عقل در استفاده کردن از متون وحیانی در کسب معرفت یکی از ضرورت های این تحقیق است که در کتب کلامی کمتر به این امر مهم پرداخته و بیشتر به تبیین نقش های کلی عقل اشاره شده است. هدف از این نوشتار تبیین نقش های مختلف عقل به منزلة ابزاری در اختیار نقل است. برای رسیدن به این هدف از روش توصیفی تحلیلی بهره گرفته می شود. به همین جهت به کتب کلامی جهت یافتن نمونه های مختلف به کار گیری عقل در بهره بردن از نقل مراجعه می شود. نقش استنباطی، نقش تبیینی دفاعی و نقش اعتباربخشی از جمله کارکردهایی اند که در نوشتة حاضر بدانها اشاره شده است.
انصراف و نقش آن در استنباط(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از جمله مباحث مهم اصولی که در ابواب و مسائل گوناگون فقه کاربرد دارد و از موضوعات مور ابتلاء فقیهان محسوب می شود، بحث (انصراف) است. این مهم، از مباحث مرتبط با (مطلق و مقید) است و هنگام بحث از (مقدمات حکمت) مورد توجه قرار گیرد. از آنجائی که این موضوع نقش مهمی در استنباط احکام شرعی دارد و در علم اصول فقه به اجمال، مورد بحث قرار گرفته است، پرداختن به آن ضروری جلوه می نماید. این مقاله پس از بررسی مفهوم انصراف و بیان اقسام آن، به تبیین آثار آن ها می پردازد و با طرح مثال های گوناگون از ابواب مختلف فقه، بر نقش مهم آن در امر استنباط می پردازد.
تأویل قرآن در «فیه ما فیه» مولوی؛ حرف قرآن را ضریران معدن اند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عرفا با رعایت اصل «زهد» و «مراقبه» و تداوم در اعمال مربوط به آن، حالتی را تجربه می کنند که در آن عشق و محبت الهی سراپای وجودشان را فرا می گیرد و هستی مجازی شان را محو می کند و به حقیقت حق و سرّ مطلق رهنمون می سازد. آنان گاه به برداشت ها و تفاسیر مناسب ذوق و حال خویش از آیات قرآنی می پردازند که خود، آن را «استنباط» می خوانند و بر همین اساس، تفاسیری زیبا و متعالی از برخی آیات قرآنی و احادیث نبوی به دست می دهند. چنین شیوه ای در تفسیر آیات قرآن کریم مورد توجه بسیاری از عرفا بوده و به مرور زمان به صورت یک شیوه تفسیری خاص در محافل عرفانی درآمده است.
مولوی نیز بسان مشایخ بزرگ عرفانی، در آثار خود به تفسیر عرفانی آیات قرآن کریم و احادیث توجه کرده است. او در «مثنوی معنوی» و کتاب «فیه ما فیه» تفاسیر عمیقی که مناسب ذوق و تجربه عرفانی و روحانی خود اوست، از آیات قرآن کریم به دست داده که بی نظیر و تازه می نماید. در این جستار، به بررسی شیوه تفسیری مولانا در کتاب ارزشمند «فیه ما فیه» پرداخته شده است، تا از این رهگذر، دیدگاه های روحانی و عرفانی وی را درباره تفسیر آیات قرآن کریم دریابیم و نیز تفسیرها و برداشت های عرفانی او را از برخی آیات قرآنی و احادیث نبوی بیان کنیم.