تحلیل و بررسی تأثیر فلسفه پویشی وایتهد در تحوّل الهیاتی با تمرکز بر مسأله «شدن»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۰
489 - 506
حوزههای تخصصی:
«فلسفه پویشی» وایتهد به عنوان یک نگرش نوین و تأثیرگذار در حوزه فلسفه معاصر، به بررسی روابط اندام وار و پیوسته میان عناصر مختلف هستی و فرآیندها می پردازد. این رویکرد، که برخاسته از بینش های فلسفی و علمی است، معتقد است که واقعیت، به هیچ وجه به عنوان یک مجموعه ثابت و ایستا از موجودات قابل درک نیست، بلکه به عنوان شبکه ای درهم تنیده و پویا از رویدادها و تغییرات بی پایان درک می شود. این تغییرات مداوم نشان دهنده یک دگرگونی دائمی در طبیعت هستی است. در این راستا، مفهومِ «شدن» به عنوان بنیادی ترین اصل در تفکر ارگانیسمی وایتهد به تصویر کشیده می شود. اهمیت این موضوع به ویژه در فهم تغییرات پیوسته در هستی و تعاملات میان رویدادها و موجودات به وضوح قابل مشاهده است و همچنین تأثیر این تغییرات بر دیدگاه های الهیاتی و تصورات انسان از خداوند و جهان به طور کلی بسیار قابل تأمل است. پژوهش حاضر به دنبال آن است که با استفاده از روش تحلیلی، تأثیر فلسفه پویشی را در شکل گیری و گسترش الهیات پویشی مورد بررسی قرار دهد. از منظر الهیات پویشی، تصورات و دیدگاه های مربوط به خداوند به عنوان موجودی که در حال پویش و دگرگونی است، به وضوح با رویکرد سنتی که خدا را به عنوان موجودی ثابت و غیرقابل تغییر می شناسد، ناسازگار است. این تناقض می تواند تبعات و تحولات مهمی در اندیشه دینی معاصر و در فهم ما از روابط بین انسان و خداوند به همراه داشته باشد و به طور کلی، عرصه های جدید و چالش های جدی برای ایمان سنّتی به وجود آورد.