مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
واقع گرایی انتقادی
حوزه های تخصصی:
نقص روش شناسی های موجود برای شناخت پدیده های اجتماعی و حتی پدیده های طبیعی نیازمند بازنگری در این روش ها و بسط آنها برای ایجاد گستره مناسب جهت شناخت هر چه بهتر پدیده ها است. یکی از زمینه های اساسی برای تکامل روش های مطالعات سازمانی توجه به مبانی فلسفی این روشهاست. بر این اساس و به جهت رفع این نقایص در علوم اجتماعی، به ویژه مطالعات سازمانی، ابتدا مبانی فلسفی چهار پارادایم مهم اثبات گرایی، تفسیرگرایی، انتقادی و واقع گرایی انتقادی شرح داده شده و در قالب هشت سوال کلیدی با یکدیگر مقایسه می گردد. و سپس تکثرگرایی روشی جهت شناخت هر چه بیش تر و عمیق پدیده های اجتماعی و سازمانی پیشنهاد می گردد.
باربور و یکپارچگی علم و دین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایان باربور، استاد فیزیک و صاحب کرسی ادیان، بی گمان یکی از شخصیت های برجسته و تأثیرگذار در بحث های جدید دربارة روابط علم و دین است و انتشار کتاب مسائلی چند در زمینة علم و دین به قلم او، در سال 1996، نقطة تحول و حتی سرآغاز گفتمان امروزی علم و دین به حساب می آید. او دیدگاه ها یا مدل های پیشنهادشده دربارة نسبت میان علم و دین را در چهار گونة عمده دسته بندی می کند: تعارض، استقلال، گفت وگو، و یکپارچگی. تحلیل های شخصی وی از این موضوع در راستای رویکرد گفت وگو با گرایش آشکار به دیدگاه یکپارچگی و وحدت است که در بستر اندیشة پویشی و واقع گرایی انتقادی اش پرورانده شده است.
بازسازی روش شناختی نظریه انتخاب عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع این مقاله، بازسازی روش شناختی نظریه انتخاب عمومی است و روش داوری آن نیز بر استدلال عقلانی استوار است. نظریه انتخاب عمومی به مثابه یک الگوی نظری میان رشته ای به مثابه تحلیل اقتصادی سیاست و مبنای تئوریک اقتصاد سیاسی مدرن، به رغم کارایی قابل قبول در پیش برد پژوهش های علوم سیاسی، از چند منظر مورد نقد قرار گرفته است. این نظریه از نظر روش شناختی مبتنی بر فردگرایی روش شناختی است. مدعای مقاله آن است که مبنای فردگرایی روش شناختی نظریه انتخاب عمومی، به تنهایی از کفایت لازم برای تبیین تصمیمات بازیگران سیاسی برخوردار نیست. این مقاله می کوشد از رهگذر قراردادن نظریه انتخاب عمومی در یک زمینه ساختاری، راهی برای جبران ضعف های روش شناختی این نظریه پیشنهاد کند. بدین منظور تلاش می شود دستگاه نظری تلفیقی که حاصل بازسازی عقلانی نظریه انتخاب عمومی در چارچوب نظریه راهبردی-ارتباطی جسوپ -از رهیافت واقع گرایی انتقادی- است، ارائه شود.
نقد نظریة اقتصاد اسلامی صدر از دیدگاه واقع گرایی انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله سعی خواهیم کرد ظرفیت و قابلیت رویکرد واقع گرایی انتقادی را در تحمل بار مفاهیم اقتصاد اسلامی صدر از نظر روش شناختی ارزیابی کنیم. بدین منظور ابتدا امکان پذیری این کار را بررسی، و نظریة اقتصاد اسلامی صدر را به اجمال معرفی خواهیم کرد. آن گاه بر اساس واقع گرایی انتقادی، نظریه های «توزیع پیش از تولید»، «توزیع پس از تولید» و «عدالت اجتماعی» صدر را از نظر روش شناختی نقد و بررسی خواهیم کرد. در این نقد به ویژه از مفاهیم ابتنا، علیت رو به پایین، قصدمندی انسان، ساختار و عاملیت استفاده می شود.
نقد روش شناسی اقتصاد اسلامی شهید صدر از دیدگاه واقع گرایی انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اغلب محققان دانشگاهی اقتصاد اسلامی در جهان، دانش آموختگان جریان اصلی علم اقتصاد هستند که تحت تأثیر فردگرایی روش شناختی است. از این رو فردگرایی روش شناختی آگاهانه یا ناآگاهانه در پژوهش های اقتصاد اسلامی تأثیرگذار بوده است. نظر به این که پرداختن به روش تحقیق بر خود تحقیق تقدم رتبی دارد، تأمل درباره تناسب و امکان به کاربستن فردگرایی روش شناختی در مطالعات اقتصاد اسلامی از یک سو، و بررسی ظرفیت و قابلیت دیگر مکاتب روش شناسی برای حمل مفاهیم اقتصاد اسلامی ضروری است. این ضرورت برای تحقیقات اقتصاد اسلامی صورت گرفته در حوزه های علمیه نیز مطرح است. زیرا از سویی فقه شیعه به طور سنتی درباره احکام فردی بحث می کند، و از سوی دیگر شاهد حضور مفاهیم کلی و جمعی در آموزه های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی اسلام هستیم. از این رو کاوش درباره روش شناسی مناسبی که بتواند جایگاه و نسبت فرد و جامعه را رعایت کند، ضروت دارد. در این مقاله با توجه به قابلیت های رویکرد واقع گرایی انتقادی، میزان سازگاری آن با روش شناسی اقتصاد اسلامی شهید سید محمدباقر صدر، به روش تحلیلی نقد و ارزیابی می شود. مقاله درباره این مسأله نتیجه گیری می کند که واقع گرایی انتقادی از این ظرفیت برخوردار است که مقولات روش شناختی شهید صدر هم چون اصول، کشف، روبنا و زیربنا، واقعی بودن، اخلاقی بودن، عقیده، مفهوم، و عاطفه را توجیه کند.
پارادایم واقع گرایی انتقادی در فراسوی اثبات گرایی و هرمنوتیک: به سوی روش شناسی میان رشته ای(مقاله علمی وزارت علوم)
بحث از روش شناخت پدیده های طبیعی، انسانی و اجتماعی همواره یکی از مجادله برانگیز ترین مباحث در میان دانشمندان علوم مختلف بوده است. پارادایم های روش شناسانه متفاوت هرکدام براساس مبانی هستی شناسی و معرفت شناسی متفاوت بدین مسأله پرداخته اند. پارادایم اثبات گرایی (پوزیتیویستم)، به جهان یگانه مستقل از ذهن باور دارد، در نتیجه علم را واحد می داند، بر همین اساس روش های علوم طبیعی را بر علوم انسانی و اجتماعی تحمیل می نماید. در مقابل پارادایم معناکاوی (هرمنوتیک) جهان انسانی را از جهان طبیعی متفاوت می داند، از این رو روش علوم انسانی (تأویل) و علوم طبیعی (تبیین) را از هم متمایز می سازد اما از نیمه دوم قرن بیستم پارادایم دیگری با عنوان «واقع گرایی انتقادی» شکل گرفته است که بیشتر با تحقیقات روی باسکار پیوند خورده است. این پارادایم تلاش دارد با فرا رفتن از دوگانه انگاری روشی و بهره گیری از هستی شناسی پوزیتیویستی و شناخت شناسی هرمنوتیکی به رویکردی میان رشته ای در باب شناخت دست یابد. بر این اساس، مقاله حاضر این پرسش ها را طرح می نماید که آیا واقع گرایی انتقادی را می توان به مثابه روش شناسی میان رشته ای تلقی نمود؟ آیا این پارادایم می تواند دانش میان رشته ای تولید کند؟ در نگاه نخست پاسخ این مقاله بدین پرسش مثبت است. از این رو، مقاله حاضر با بهره از روش اصل موضوعی تلاش می کند تا قابلیت مفروضات و گزاره های واقع گرایی انتقادی به عنوان روشی میان رشته ای - به ویژه در حوزه علوم انسانی و اجتماعی - را نشان دهد. مهم ترین استدلال نوشتار حاضر این است؛ مبانی هستی شناسی و معرفت شناسی چندلایه در پارادایم واقع گرایی انتقادی، نهایتاً به روش شناسی چندلایه ختم می گردد که سنگ بنای تولید دانش میان رشته ای می باشد. مهم ترین یافته مقاله حاضر بدین قرار است: گزاره های پارادایم روشی واقع گرایی انتقادی نه تنها زمینه دانش میان رشته ای را فراهم می آورد بلکه به همان قوت گزاره های پارادایم های روشی اثبات گرایی و هرمنوتیک است؛ بدین معنا که این گزاره ها دارای سازگاری، استقلال و تمامیت هستند.
واقع گرایی و صدق گزاره های دینی با کدام ساز وکار؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
واقع گرایی و معرفت بخشی گزاره های متافیزیکی، دینی و اخلاقی از مسائل چالش بر انگیز میان پوزیتیویست ها و دین باوران در چند دهه اخیر است. مناقشه در صدق این سنخ قضایا به فلسفه علم پوزیتیویستی ارجاع می شود که مناط اثبات هر نوع واقع را وابسته به تحقیق تجربی نمود. واقع چیست؟ واقع گرایی چیست و پارادایم های آن کدام است؟ منطق و مناط اثبات صدق گزاره های گوناگون چیست؟ در این مقال ضمن بیان مفهوم واقع گرایی، یعنی اذعان به واقعیت های مستِقل از فاعل شناسا واشاره به پارادایم های واقع گرایی، واقع گرایی انتقادی نقد می شود و از واقع گرایی خاص، یعنی دیدگاهی که متعلق شناخت را غیر از فاعل شناسا دانسته، سهم عین و ذهن را به تناسب در معرفت ملحوظ داشته، بر جامعیت مبادی معرفتی اذعان و علم را بر اساس سنجه پذیری به قطعی و معتبر تقسیم کرده و بر کمال پذیری معرفت انسان باور دارد، حمایت می شود. آن گاه با اشاره به تنوع گزاره ها و تکیه بر مفهوم واقع- در هر مورد به تناسب خود- و همین طور تبیین معیار صدق و فلسفه علم مبتنی بر تطابق گزاره با واقع یا خارج و نظر به اینکه هر نوع گزاره متضمن نوعی خاص از واقعیت است، این رویکرد تأیید می شود که «هر نوع واقعیتی منطق خاص خود» و «شرایط صدق» مناسب خود را دارد و نمی توان منطق اثبات گزاره های تجربی را بر تمامی گزاره ها تعمیم داد. بر اساس معیار فوق، روش تحقیق در «گزاره های دینی» و اثبات صدق آنها نیز به حسب نوع گزاره معلوم می شود.
نقدی بر معرفت شناسی مطالعات مربوط به آینده، با تأکید بر عقلانیت آینده نگاری راهبردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سرعت بالای تغییرات و افزایش عدم اطمینان و پیچیدگی در شرایط محیطی هزاره جدید، موجب پرهیز از برنامه ریزی و تصمیم گیری با پیش فرض خطی بودن تغییر در پارامترهای مختلف و روی آوردن هرچه بیشتر به آینده پژوهی در سطوح و حوزه های گوناگون شده است. اما مطالعات مربوط به آینده، همواره با چالش های معرفت شناسی مواجه بوده اند. در این پژوهش، ابتدا به نقد نظریه وندل بِل در معرفت شناسی آینده پژوهی، به عنوان یکی از شهیرترین نظریه پردازان در این عرصه، پرداخته شده و سپس عقلانیت آینده نگاری راهبردی به عنوان رویکردی عملگرا در آینده پژوهی، مورد واکاوی قرار گرفته است؛ بدین معنا که گزاره هایی که با رویکرد آینده نگاری راهبردی از مطالعات مربوط به آینده مستخرج می شوند، چقدر عقلانی هستند. یافته های پژوهش، ضمن احصاء مهم ترین ایرادات وارد بر نظریه بِل، نشان می دهند که «حلّ مسئله نمودن»، «دقت در پیش بینی»، «توازن بین موضوعات»، «سادگی»، «گستردگی» و «سازگاری» در کنار «ارزش گرایی» معیارهایی هستند که آینده نگاری راهبردی را به عنوان رویکردی موجّه و معقول معرفی می نمایند که می تواند به موفقیت دراز مدت مطالعات مربوط به آینده کمک شایانی نماید. بر این اساس، پیشنهاداتی در راستای توسعه و بکارگیری آینده نگاری راهبردی به متصدیان امر در دانشگاه ها و صنایع و متولیان دولتی ارائه شده است.
بررسی دلالت های واقع گرایی انتقادی در تدوین دستور کار خط مشی گذاری علم، فناوری و نوآوری؛ موردکاوی اسناد افق 2020 و اقتصاد زیستی 2030 اروپا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش شناسی علوم انسانی سال ۲۴ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۹۵
21 - 50
دلالت پژوهی فلسفی یکی از سنت های پژوهشی متداول در گستره علوم اجتماعی است. در این روش شناسی، پژوهشگران در رشته های مختلف از فلسفه های علوم اجتماعی، دلالت هایی را برای رشته تخصصی خود می یابند. یکی از فلسفه های جدید که به واسطه قدرت تبیینی و رهایی بخش مورد توجه رشته های مختلف در علوم اجتماعی و انسانی قرار گرفته است، واقع گرایی انتقادی است. هدف این مقاله، برشمردن دلالت های این رویکرد شناخت شناسانه یا سنت پژوهشی برای خط مشی گذاری علم، فناوری و نوآوری است، اگرچه کانون تمرکز بر مرحله «دستورکارگذاری» در چرخه خط مشی گذاری استوار است. این مطالعه با اتکاء به واقع گرایی انتقادی «روی بسکار» به تحلیل محتوایی دو سند افق 2020 و اقتصاد زیستی 2030 اروپا پرداخته است. مجموعه دلالت های استخراجی پژوهش نشان داد که واقع گرایی انتقادی، نظام خط مشی گذاری علم و فناوری را به فضای واقع بینانه تری رهنمون کرده، مولفه های مهمی همچون فضا-زمان، مفهوم-کنش و نظام معانی را نیز به متغیرهای تصمیم می افزاید. مؤلفه اخیر در کنار مفهوم جوامع زبانی، قدرت تبیین بهتری از خط مشی گذاری در نظام نوآوری بخشی یا فناورانه را در مقایسه با دیگر سنت های پژوهشی به نمایش می گذارد.
سنت واقع گرایی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۷ بهار ۱۳۹۶ شماره ۱
201 - 220
حوزه های تخصصی:
یکی از پایه های تدوین نظریه های بومی روابط بین الملل، توجه به سنت های فکری و عملی در طول تاریخ روابط خارجی یک کشور است. البته ایرانیان در طول تاریخ چه در سطح نخبگان سیاسی و چه در سطح نخبگان علمی و فرهنگی تصور و فهم ثابتی از سیاست جهانی نداشته اند و برداشت هایشاندر نتیجه شرایط خاص تاریخی چه در داخل و چه سطح منطقه ای و بین المللی دچار تحول شده است. استدلال اصلی این مقاله آن است که می توان تداوم عنصری واقع گرایانه را در بسیاری از این تصورات و برداشت های متفاوت دید. کاوش در این فهم ها و ضعف ها و قوت های آنها می تواند راه را برای تولید نوعی نظریه «واقع گرایانه ایرانی» در مورد روابط بین الملل با اتکا بر فرهنگ ایرانی و تجارب تاریخی هموار کرده و به فهم رفتار سیاست خارجی ایران در دوره های مختلف کمک کند. این پژوهش در تلاش برای روشن ساختن خصوصیات سنت واقع گرایی در ایران نشان می دهد کهچهار تقریر اصلی از «واقع گرایی ایرانی» را می توان تشخیص داد که عبارت اند از: منطقه ای، انقیادی یا تسلیم طلبانه، عمل گرایانه و انتقادی/مواجهه جویانه. این تقریرات بیشتر براساس نگاه سیاستمداران و دولتمردان و تا حدی براساس عملکرد سیاست خارجی ایران استخراج شده اند.
امکان تفسیر واحد از دین نقد و بررسی کتاب تفسیری از دین: پاسخ های بشر به امر متعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال نوزدهم فروردین ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۶۵)
131-152
کثرت گرایی دینی، به مثابه نظریه ای که با ارائه تفسیر بر مدار واقعیت محض (حقیقت محض) داعیه برقراری آشتی در موضوع تنوع ادیان را دارد، در چند دهه اخیر محل بحث بسیار قرار گرفته است. جان هیک، یکی از اصلی ترین نظریه پردازان این حوزه، بحث جامعی در این زمینه در کتاب تفسیری از دین ارائه کرده است. بحث جان هیک ازجهات مختلفی در این کتاب قابل بررسی است و نکات مثبت و منفی در آن قابل جست وجو و تحقیق است. این که اساساً بتوان ادیانی را که در فرهنگ ها و سنت های گاه متباعد از هم رشد و نمو داشته اند از طریق تفسیر بر یک محور قرار داد موضوعی است که هیک در تلاش بوده است آن را به نحو فلسفی در نظریه خود به نمایش بگذارد. با کنار هم قراردادن این نکات و بررسی سازگاری درونی و بیرونی نظریه کثرت گرایی با تمرکز بر این کتاب می توان کارآمدی آن را به محک آزمون سپرد و تحقیق کرد که آیا با مقدمات و شیوه استدلالی هیک می توان نتایج او را پذیرفت یا خیر؟
سنجش مبانی معرفت شناختی صورت بندی فعل خاص الهی در چارچوب الهیات طبیعت در مقایسه با صورت بندی های رقیب(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن پاییز ۱۳۹۸ شماره ۷۹
153 - 180
حوزه های تخصصی:
دقت در صورت بندی فعل خاص الهی در چارچوب الهیات طبیعت، نشان از آن دارد که صورت بندی یادشده، مبتنی بر سه مبنای معرفت شناختی است که می توان آنها را این چنین فهرست کرد: واقع گرایی انتقادی، نوخاسته گرایی و مکملیت. این مقاله ابتدا صورت بندی مدافعان فعل خاص الهی در چارچوب الهیات طبیعت را تحلیل کرده است. سپس تلاش شده است مبانی معرفت شناختی این صورت بندی واکاوی شود. در بخش سوم و پایانی مقاله نیز تلاش ها معطوف به این بوده است که در بخش های جداگانه ای، سنجش مبانی معرفت شناختی یادشده در قالبی مقایسه ای و در قیاس با صور ت بندهای جایگزین یا رقیب انجام شود. بدین ترتیب که در بخشی به واقع گرایی انتقادی، در بخش دیگری به نوخاسته گرایی و در بخش پایانی به سنجش مقایسه ای مکملیت پرداخته شده است.
نقدی بر کتاب فهم علم اجتماعی از چشم انداز نظریه کنشگرشبکه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال بیستم مرداد ۱۳۹۹ شماره ۵ (پیاپی ۸۱)
199-220
کتاب فهم علم اجتماعی در نقد رویکردهای پوزیتیویستی به علم اجتماعی و نیز رویکردهای تعین گروانه در علوم اجتماعی چه تعین گرایی زیست شناختی چه اجتماعی و چه روان شناختی خوب عمل می کند. تریگ، در ساحت واقع گرایی انتقادی، بسیاری از دوگانگی های رایج را به خوبی و به تفصیل به نقد می کشد و با نقد دوگانگی واقع گرایی خام/ ناواقع گرایی تلاش می کند در عین گذار از روش شناسی های خام پوزیتیویستی و واقع گرایان غیرانتقادی راهی را برای ارزیابی و داوری عقلانی باز کند. با این حال چنانکه خواهیم دید تریگ روش شناسی اش را خوب نمی پروراند؛ او از عینیت و ارزیابی بی طرفانه عقلانی دم می زند ولی دست مایه ای در اختیار خواننده قرار نمی دهد. از این گذشته فهمی که از چیستی جامعه و ساختارها و واقعیت های اجتماعی دارد ممکن است وجه تجربه گروانه روش شناسی اش را به خطر بیندازد. همچنین بعضی از بحث های تریگ در حوزه عقلانیت ابهام دارد و در نقد برساخت گرایان و نسبی گرایان چندان دقیق عمل نمی کند.
ارزیابی کتاب درس نامه نظریه پردازی علمی اقتصاد اسلامی از منظر واقع گرایی انتقادی؛ با تأکید بر آراء روی بسکار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال بیستم مرداد ۱۳۹۹ شماره ۵ (پیاپی ۸۱)
303-321
فقدان نظریه یکی از چالش های اساسی در حوزه ی مطالعات علوم انسانی اسلامی است که برخی کوشیده اند با طرح مباحث فلسفی و روش شناختی تمهیداتی برای نظریه پردازی در این حوزه فراهم آورند. کتاب درس نامه نظریه پردازی علمی اقتصاد اسلامی، اثر حسن آقا نظری، که جهت استفاده دانشجویان و پژوهشگران فعال در زمینه اقتصاد اسلامی تدوین شده، کوشیده است روش بهره گیری توأمان از نظریه های مطرح در حوزه ی فلسفه ی علم و فلسفه ی اسلامی و همچنین آموزه های اسلامی را برای دست یابی به نظریه ای در عرصه اقتصاد اسلامی بیان دارد. در این مقاله ایده ی اصلی کتاب که عمدتاً در فصل سوم از بخش دوم، با عنوان روش نظریه پردازی علمی اقتصاد اسلامی بیان شده است، از منظر علم شناسی واقع گرایی انتقادی ارزیابی می گردد و به ظرفیت های این نظریه ی علم شناسانه جهت حمایت از ایده ی علوم انسانی اسلامی اشاره می گردد.با وجود نقدهای ساختاری، صوری و محتوایی این کتاب و همچنین جایگاه پژوهشگاه حوزه و دانشگاه و سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاه ها، شایسته است در ویراست بعدی بازنگری اساسی در ساختار و محتوای کتاب صورت گیرد و با بهره گیری از آخرین دستاوردهای علم شناسانه و دین شناسانه و دیدگاه های مطرح در علوم انسانی اسلامی، مبنای مستحکم تری برای نظریه پردازی در اقتصاد اسلامی ارائه گردد.
جراحی زیبایی مردان در تهران؛ بررسی دیالکتیکی عاملیت و ساختار مبتنی بر واقع گرایی انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با تکیه بر پارادایم واقع گرایی انتقادی، به زمینه ها، ساختارها و مکانیسم های اجتماعی مولّد جراحی زیبایی مردان در تهران و رابطه دیالکتیکی آنها با عاملیت انسانی پرداخته است. روش شناسی پژوهش، بر مبنای روش سه مرحله ای توصیف، قیاس و پس کاوی «آمبر فلچر» استوار شده است. بدین منظور از دو دسته داده کمّی استخراج شده از پیمایش های ملّی پیشین و داده های کیفی به دست آمده از طریق مصاحبه عمیق نیمه ساخت یافته با جراحان زیبایی(10 نفر) و مردانی که خدمات جراحی زیبایی دریافت کرده اند(14 نفر)؛ استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد که نارضایتی از تصویر بدنی، افزایش اعتماد به نفس، تأیید اجتماعی و ارتباطات اجتماعی در زمره انگیزه های درونی مردان برای اقدام به جراحی زیبایی بوده اند. زنان و چهره های مشهور به عنوان مشوّق های بیرونی مردان عمل کرده اند. مراکز جراحی محدود، کاهش شکاف بین هزینه های جراحی زیبایی و درآمد طبقات متوسط جامعه، فقدان تنوع در شیوه های پذیرفته شده ابراز هویت، رشد فزاینده شبکه های اجتماعی مجازی، بازار اقتصادی پررونق حوزه جراحی زیبایی و کاهش اهمیت اجتماعی دین، زمینه ها و شرایط اجتماعی لازم را برای جراحی زیبایی مردان فراهم کرده اند. ساختارهای اجتماعی و ساز و کار های علّی بروز و گسترش جراحی زیبایی مردان در تهران نیز عبارت بودند از: درحال گذار بودن جامعه ایران از سنت گرایی به مدرن گرایی، پزشکی شدن حوزه زیبایی، رشد فزاینده ارزش های مادی، سیاست رهاسازی فضای پزشکی جامعه توسط وزارت بهداشت، رشد خودگرایی و خودمحوری و زوال اعتماد تعمیم یافته.
دلالت های تربیتی مفهوم دانش قدرتمند برای نظریه برنامه درسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معرفت شناسی همواره جایگاهی تعیین کننده در یک نظریه برنامه درسی دارد. پرداختن به دانش و مفهوم پردازی آن را می توان نقطه اثر هر پارادایم معرفت شناسی در صورت بندی یک نظریه برنامه درسی دانست. این نوشتار می کوشد تا با ارجاع به مفهوم دانش قدرتمند از مایکل یانگ، در پی واکاوی ریشه های فلسفی واقع گرایی انتقادی پشتیبان این مفهوم، به گردآوری دلالت های تربیتی آن برای یک نظریه برنامه درسی دست یابد. برای این منظور، با اشاره به دوگانه معرفت شناسی اثبات گرا-تفسیری، و ارجاع به دلالت های جزمی-نسبیتی پذیرش این دوگانه درباره دانش، دیدگاه واقع گرایان اجتماعی برای احصای دلالت ها مدنظر قرار گرفته است. همچنین دانش از منظر جامعه شناختی موضوع توجه این نوشتار است تا از افتادن به ورطه ثنویت پذیرفته شده معرفتی در امان بماند.
علم دینی از منظر واقع گرایی انتقادی(مقاله پژوهشی حوزه)
در دهه های گذشته در بحث از امکان یا امتناع علم دینی، از دیدگاه های مختلف فلسفه علمی (اثبات گرایی، ابطال گرایی پوپری، برنامه پژوهش علمی لاکاتوشی، پارادایم علم کوهنی وغیره) بهره گرفته شده است، اما تاکنون درباره قابلیت های واقع گرایی انتقادی در حمایت از ایده علم دینی کار چندانی انجام نشده است و پژوهش های انجام شده نیز به ابعاد مختلف ایده علم دینی نپرداخته اند. در این مقاله پس از معرفی مختصر واقع گرایی انتقادی، به صورت متمایز «معناداری»، «امکان»، «ضرورت»، «مطلوبیت»، «چگونگی تولید» و «آینده» علم دینی از منظر واقع گرایی انتقادی بررسی می شود تا نشان داده شود این دستگاه فلسفی، که فلسفه علوم طبیعی، فلسفه علوم انسانی و فلسفه فراطبیعت را دربرمی گیرد، ظرفیت بالایی برای پشتیبانی از ایده علم دینی دارد.
تحلیل انتقادی، کوششی روش شناختی برای مواجهه با مناسبات قدرت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش شناسی علوم انسانی سال ۲۶ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۰۵
69 - 81
ناکامی نسبی پارادایم های اثبات گرایی و تفسیرگرایی در مواجهه با قدرت، با وجود توانمندی های زیاد آنها در پژوهش و توصیف و تبیین روابط آشکار و روبنای حوزه های اجتماعی مرسوم، توجه به پارادایم سوم (انتقادگرایی) را ضرورت می بخشد. امّا پارادایم انتقادگرایی نیز با وجود توان بالای خود برای نفوذ به زیر پوست مناسبات قدرتِ تنیده شده در واقعیت اجتماعی، از مشکل بزرگی رنج می برد و آن، نداشتن این پارادایم از روشی ایجابی برای انجام پژوهش های تجربی در حوزه های اجتماعی است. برمبنای چنین پدیده ای، پژوهش حاضر در پی تعریف روش پژوهشی ذیل پارادایم انتقادگرایی و رویکرد واقع گرایی انتقادی است؛ به نحوی که این روش بتواند به تولید و گردآوری داده از میدان بپردازد و نه اینکه فقط به نقد پژوهش دیگران بسنده کند. در این مسیر، ضمن نقد و بررسی و تعدیل فهم از پارادایم انتقادگرایی، به تدوین «روش تحلیل انتقادی» روی آورده شده است. بنیان روش یادشده بر حفظ سوژگی سه سوژه «مصاحبه شونده»، «مصاحبه کننده» و «مخاطب» در جریان پژوهش است؛ بدین معنا که مصاحبه شونده را واجد خطای عمد یا سهو می داند که در لحظه مصاحبه از لحظه کنش فاصله دارد، مصاحبه کننده باید با توسل به ابزارهای مختلف و داده های موازی، دست به ارزشیابی داعیه های مصاحبه کننده بزند و سرانجام با بیان شفاف استدلال ها، امکان ارزشیابی و قضاوت درباره پژوهش را برای مخاطب فراهم کند. بنابراین روش تحلیل انتقادی با رعایت سوژگی سوژه های یادشده می کوشد تا ضمن نفوذ به زیر پوست سطوح قدرت، در قالب یک پژوهش علمی باقی بماند.
بررسی دلالت های واقع گرایی انتقادی در ارزشیابی خط مشی علم، فناوری و نوآوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۰ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
357 - 386
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش احصای دلالت های واقع گرایی انتقادی به عنوان یکی از سنت های پژوهشی متأخر در حوزه علوم اجتماعی برای خط مشی گذاری علم، فناوری و نوآوری است، اگرچه کانون تمرکز آن با توجه به مراحل مختلف چرخه خط مشی گذاری و گستردگی عوامل دخیل در آن، بر مرحله «ارزشیابی خط مشی» استوار است. روش: این پژوهش با اتکا به روش شناسی مطالعات دلالت پژوهی صورت گرفته است. در مطالعات دلالت پژوهی که در حوزه علوم اجتماعی متداول است، پژوهشگران دلالت هایی را از یک فلسفه اجتماعی، چارچوب، نظریه یا مدل برای رشته تخصصی خود می یابند. بر این اساس، نویسندگان ابتدا عناصر واقع گرایی انتقادی بسکار را استخراج کرده و برای صحه گذاشتن، در اختیار خبرگان علوم اجتماعی و فلسفه قرار دادند؛ سپس دلالت های این عناصر برای مرحله ارزشیابی خط مشی علم، فناوری و نوآوری احصا شده و به تأیید خبرگان بین رشته ای مرتبط رسید. یافته ها: دلالت یابی های پژوهش نشان داد واقع گرایی انتقادی هم در بخش ارزشیابی های پیشین کاربرد دارد که بررسی های خلاف واقع در آن نمی تواند بر اساس قیاس و استقرا پیش رود و هم در بخش ارزشیابی های پسین که تحلیل نسبت ارتباطی هدف ابزار نیازمند تحول با تأکید بر نهادهایی همچون نظام معانی است. علاوه بر این، واقع گرایی انتقادی در تکمیل بخش تجویزی رویکردهای متأخر خط مشی گذاری علم، فناوری و نوآوری همچون نظام نوآوری که بیشتر چارچوب مفهومی و توصیفی هستند نیز، مؤثر است. نتیجه گیری: رویکرد واقع گرایی انتقادی می تواند هم زمان به جنبه های «تبیینی» و «تجویزی» نظام نوآوری کمک کند. بخش اخیر از آن رو حائز اهمیت بیشتری است که به گفته برخی نظریه پردازان، نظام نوآوری دارای خلأهایی جدی در این زمینه است.
بررسی کتاب A Realist Theory of Science (نظریه ای واقع گرا درباره علم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال ۲۲ فروردین ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۱)
109-135
تاکنون روایت های متفاوتی درخصوص ماهیّت علم و فعّالیّت علمی ارائه شده است. روی بسکار که از پیشگامان واقع گرایی انتقادی است با انتشار کتاب نظریه ای واقع گرا درباره علم درصدد ایجاد یک انقلاب کوپرنیکی در فلسفه علم است که به نظر می رسد به خوبی از پس آن برآمده است. او برای این منظور به برجسته سازیِ مباحث هستی شناسی و توجّه هم زمان به ماهیّت اجتماعی دانش می پردازد. بسکار در این کتاب که کتابی اصیل و حاوی استدلال های قوی و نظریه های بدیع در فلسفه علم است ضمن انتقاد از برخی مکاتب فلسفی و تبیین نظریه علم خود، به مقولات مهمی نیز در فلسفه علم اشاره می کند. این اشارات او که با پشتوانه فلسفی مطرح می شود برای یک محقّق در حیطه فلسفه بسکار بسیار الهام بخش خواهد بود. از مهم ترینِ این مقولات می توان به ملازم دانستن واقع گرایی هستی شناختی و نسبی گرایی معرفت شناختی و هم چنین نقد نظریه صدق تارسکی توسّط بسکار اشاره کرد. هدف از این مقاله که به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده، بررسی مهم ترین اثر فلسفه علم طبیعی بسکار و یافتن نقاط ضعف و قوّت این اثر است. این کار ضمن مروری مبسوط بر کل کتاب، در وجوه مختلفِ صوری، کیفی و محتوایی انجام شده است. در پایان مقاله، چند پیشنهاد کاربردی نیز ارائه می گردد.