مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
لفظ
منبع:
معرفت فلسفی ۱۳۸۷ شماره ۱
حوزه های تخصصی:
از دیرباز در غرب و شرق، فیلسوفان و زبان شناسان بسیاری به مبحث الفاظ لاوجود پرداخته اند. سوال اساسی در این باره همواره این بوده است که چگونه می توان واژه هایی همچون «رستم» را که به چیزی در جهان خارج ارجاع نمی دهند درک کرد و حتی آنها را با ترکیب های مختلف در جمله به کار برد؟ فلاسفه پاسخ های متفاوتی به این سوال داده و هر یک به جنبه ای از موضوع پرداخته اند. نگارنده سعی دارد در این مقاله، با ابزارهای معناشناختی، به پاسخ این سوال دست یابد و بدین ترتیب، ملاک هایی را نیز برای طبقه بندی این گونه الفاظ پیش رو نهد
شیوه ادراک و طبقه بندی الفاظ لاوجود از دیدگاه معنی شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از دیرباز در غرب و شرق، فیلسوفان و زبان شناسان بسیاری به مبحث الفاظ لاوجود پرداخته اند. سوال اساسی در این باره همواره این بوده است که چگونه می توان واژه هایی همچون «رستم» را که به چیزی در جهان خارج ارجاع نمی دهند درک کرد و حتی آنها را با ترکیب های مختلف در جمله به کار برد؟ فلاسفه پاسخ های متفاوتی به این سوال داده و هر یک به جنبه ای از موضوع پرداخته اند. نگارنده سعی دارد در این مقاله، با ابزارهای معناشناختی، به پاسخ این سوال دست یابد و بدین ترتیب، ملاک هایی را نیز برای طبقه بندی این گونه الفاظ پیش رو نهد.
پیوند شعر و موسیقى و چگونگی همخوانى اوزان با مضامین در دیوان عنصرى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این گفتار نگارنده بر آن است که پیوند شعرو موسیقى رادر چشم انداز علم عروض و موسیقى کلام بررسى کند و اوزان منتخب عنصرى را در ترازوى مضامین شعرش بسنجد و پیامهاى شاعرانه او راکه بیانگر دقیقى براى تعیین سبک سخنورى اوست در طیف جاذبه اوزان در مطالعه آورد و نقش بهگزینى الفاظ را در ترکیب کلام وى مورر تحلیل قرار رهد.
طبع وصنعت ‘لفظ ومعنا به عنوان دو قضیه مهم نقد ادبی در کتاب الصناعتین ابوهلال عسکری
حوزه های تخصصی:
ابوهلال عسکری در میان علمای نقد و بلاغت قبل و هم عصر خود‘اولین کسی است که مباحث نقد و بلاغت را در کتاب الصناعتین درهم آمیخته ‘ویژگی بلاغت و پیام رسانی هر سخن را مورد نقد قرار داده‘معتقد است که متکلم برای الهام بخشی وتآثیر بر روح و روان مخاطب ‘ علاوه بر نیاز به ابزار فنی‘ نیازمند آن است که خداوند موهبتی طبیعی وفطری در او به ودیعه نهاده باشد‘ وگرنه سخنش به تکلف و تصنع متصف می گردد. به همین جهت برای تلائم میان لفظ و معنای ذاتی وتجربه شعوری وبار احساسی که بایستی مورد تعبیر قرار گیرد‘می گوید: لفظ نباید متکلفانه بر زبان جاری شود ‘ بلکه بایستی از اعماق جان نشأت گرفته‘ بطور طبیعی بر زبان جاری شده ‘ و متکلم در ارائه آن دچار مشقت و خستگی نگردد؛ در غیر این صورت نه خیری بر الفاظ مترتب است و نه لطفی بر معانی. لذا سعی ما در این نوشته این است که به بیان ویژگیهای سخن مطبوع ومتکلف از دیدگاه ابوهلال بپردازیم و بیان داریم که الفاظ ومعانی برای الهام بخشی از چه شرایطی بایستی برخوردار باشند.
چند نکته درباره نظرات مولانا
حوزه های تخصصی:
وضع و دلالت الفاظ در گلشن راز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظر شیخ محمود شبستری درباره وضع و دلالت الفاظ این است که الفاظ دو گونه وضع دارند؛ وضع اول که وضع جلالی است، و وضع ثانی که وضع جمالی است. در وضع اول، هر لفظی، دارای رابطه ای ذاتی و تکوینی با مدلول خویش است؛ اما آن معنای ذاتی دور از دسترس افهام عموم مردم است. لفظ، از صُقع وجودی خود تنزل می کند و توسط ارباب کشف و شهود در اختیار مردم، قرار می گیرد و عقلا با رعایت مناسبت، آن الفاظ را با وضعی ثانوی و براساس عرف زندگی، در معانی محسوس وضع می کنند. اکنون برای عبور از معنای محسوس، به مدلول ذاتی و غیبی لفظ، ناگزیریم از تاویل بهره بگیریم تا بتوانیم از معنای ثانی به معنای اول بازگردیم. آن چه می تواند در این کشف معنوی ما را یاری کند و راه عبور از محسوس به نامحسوس را هموار نماید، تمثیل و تشبیه است.
استعمال لفظ واحد و اراده معانی متعدد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
لفظی که دارای چند معناست، یا مشترک است و چند معنای حقیقی دارد که لفظ به صورت بدلی بر آنها شمول دارد یا اینکه دارای معانی حقیقی و مجازی است یا اینکه چند معنای مجازی دارد که عند القرائن از آن اراده می¬شوند. در مورد جواز ارادة معانی متعدد از این نوع از الفاظ و جواز حمل آن بر معانی متعدد آن، اصولیون به اختلاف اقوال افتاده¬اند که مشهورترین این اقوال جواز و عدم جواز است. این اختلاف اصولی در میان فقها نیز دیده می¬شود و آنان نیز در مواردی چون مسألة نقض وضو با هم دچار اختلاف شده¬اند و بدین سبب، بر این مسأله آثاری فقهی مترتب شده است. جواز ارادة معانی ظاهراً از نظر آنها عاری از ترتب محال است. در مورد حمل لفظ بر معانی متعدد آن، قائلان به جواز حمل نگاهی به قیاس آن بر عام و نگاهی هم به احتیاط داشته¬اند که به نظر نگاه احتیاطی قوی¬تر و راجح¬تر است.
اختلاف رویکرد تأویلی نزد صوفیه و اسماعیلیه
حوزه های تخصصی:
صوفیان و اسماعیلیان، دو خیزش اجتماعی در تاریخ ایران و اسلام، ویژگی فکری مشترکی دارند و آن نگرش تأویلی و درک باطنی آن هاست. با نگاهی به تأویلات این دو گروه، می توان هم در عرصة نظر و هم در عرصة روش به تفاوت هایی دست یافت. در حوزة نظر، بنیان های اندیشة اسماعیلیه مبتنی بر درک عقلی است، درحالی که، بینش صوفیان و عارفان بر درک شهودی استوار است. همچنین، اسماعیلیه تأویلاتشان براساس تعلیم امام است، اما تأویلات صوفیه مبتنی بر تجربة شخصی و درک لحظه ای است.
در حوزة روش تأویل، نگرش صوفیه به جهان پیرامون براساس دل و نگرش شهودی است. بنابراین، به نظر می رسد تأویلات آنان متغیر است؛ زیرا دل حالات متعددی را تجربه می کند؛ درحالی که اسماعیلیه، مانند صوفیه، به جهان هستی نمی نگرند تا تأویلی بسته به حالات خویش عرضه کنند. همچنین، اسماعیلیه، با پیش فرض های خاص خود، دست به تأویل متن می زنند. ازاین رو، تأویلات آنان به دانش هرمنوتیک نزدیک می شود؛ این درحالی است که صوفیه، در جریان تأویل، علایق خود را دخالت نمی دهد، بلکه منتظر وقت می ماند. ازطرفی، تأویلات صوفیه مبتنی بر درک زبان شناسانه است، درحالی که اسماعیلیه چون براساس دانش هرمنوتیک به متن می نگرند، تأویلاتشان زبان شناسانه نیست.
رابطه نحو عربی و معنی شناسی (با عنایت به مسئله اعراب و با توجه ویژه به اعراب رفع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دانش های نحو و معنی شناسی به گونه ای با هم آمیخته اند که برای درک درست کلام باید آن را از منظر این دو دانش، و با عنایت به استعمال غالب و مورد اتفاق دانشمندان در دو حوزه مورد بحث، بررسی کرد. برخی زبان شناسان غربی به تقدم لفظ بر معنا و برخی دیگر به تقدم معنا بر لفظ معتقدند.
قواعد نحو عربی با ویژگی منحصر به فرد خود، یعنی اعراب، از جهت لفظ و ظاهر، حالتی خاص دارند که در بدو امر، از تسلط لفظ بر معنی حکایت می کند و به نظر می رسد که اعراب، معنی و رمز های پنهان و پیدای کلام را تعیین می کند و ظرافت های بلاغی آن را رقم می زند؛ در حالی که با تأمل در مقوله هایی همچون تصرف در اعراب در صورت گنجایش معنی، تغییر نکردن اعراب در صورت نبودِ تطابق معنوی، احکام مرتبط با تجاذب لفظ و معنا می توان به نقش مهم و غالب معنا در شکل گیری لفظ دست یافت.
در این راستا، در مقاله حاضر، ضمن سخن گفتن از این سیطره معنوی، غلبه خاص معانی اِسناد، ثبوت و حذف حالت های حدوثی و نقش قرینه ها در انتخاب حرکت رفع را بررسی کرده و شواهدی را از مسند الیه، اسناد ظروف، صفت مقطوع و باب اشتغال آورده ایم.
شیوه پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی و متکی بر استناد های مورد اتفاق قدمای علم نحو است.
سوگند در دعاوی بین الادیانی و بین المللی در فقه امامیه و حقوق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سوگند یکی از ادله دعواست که علی القاعده در تمام نظام های حقوقی پذیرفته شده است. بدیهی است هر نظام حقوقی برای اعتبار، تأثیر و نفوذ سوگند، شاید به شرایط ویژه ای توجه کند که عمده این شرایط با ارزش های حاکم بر آن جامعه متناسب باشد.
از آنجا که در جامعه ایرانی عنصر دین و توحید، اصلی ترین ارزش حاکم بر جامعه محسوب می شود، قانونگذار نیز با تأکید بر حفظ این ارزش، صرفاً سوگند با لفظ جلاله را معتبر اعلام کرده است. تأکید بر لزوم این شرط در دعاوی مسلمانان ایرانی با یکدیگر، آنجا که یادکننده سوگند ایرانی و مسلمان باشد کاملاً منطقی است و هیچ گونه پرسش و مشکلی پدید نمی آورد. اما تأکید بر لزوم این شرط در دعاوی غیرمسلمانان ایرانی و بیگانگان (به ویژه بیگانگان غیرمسلمان) پرسش آفرین است؛ پرسشی که قانون ایران به صراحت به آن نپرداخته است. پس باید به استناد اصل یکصد و شصت و هفتم قانون اساسی، پاسخ پرسش را از فقه و شریعت اسلامی جست وجو کرد.
این مقاله با بررسی موضوع سوگند در دعاوی بین المللی و به ویژه بین الادیانی در فقه اسلامی، تلاشی است برای یافتن پاسخ پرسش مذکور.
نکاح معاطاتی و تفاوت آن با زنا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نکاح معاطاتی آن است که با قصد انشاء زوجیت شرعی، به واسطة فعلی که عرفاً دلالت بر نکاح کند، انشاء عقد شود؛ درحالی که زنا، مقاربت بدون قصد انشاء زوجیت شرعی است. مشهور فقیهان با اینکه برای لفظ طریقیت قائل هستند، نکاح معاطاتی را به دلیل اجماع باطل دانسته و گاهی آن را مساوی با زنا دانسته اند. به نظر می رسد که عمده دلیل ایشان به موجود نبودن مصداق فعلی عرفی صریح در قصد انشاء نکاح برمی گردد و دو دلیل اجماع و احتیاط که بیشتر فقیهان با تمسک به آن ها لفظ را در عقد نکاح لازم می شمارند، صرفاً به سبب صراحت لفظ در اعلام اراده است. دستاورد این پژوهش توصیفی-تحلیلی این است که نکاح معاطاتی مشروع است و ادلة صحت نکاح نیز شامل آن می شود. البته، مصادیق قابل پذیرش برای عرف باید جستجو شود.
تأویل از دیدگاه فیض کاشانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«تأویل» یکی از موضوعاتی است که فیض کاشانی در تفسیر قرآن و عرفان بدان پرداخته و در فهم درست آیات و روایات و حقایق هستی، برایش نقش کلیدی قایل است. هدف این پژوهش آن است که با روش توصیفی تحلیلی به بررسی دیدگاه ایشان درباره تأویل بپردازد و مؤلفه های اصلی آن را تبیین کند. یافته ها حاکی از آن است که وی تأویل را «تعمیم معنای متبادر از لفظ و حمل لفظ بر معنای غیرمتبادر» می داند. وی با تبیین پیوند عمیق لفظ و معنا، الفاظ را دارای حقیقت و روح واحدی می داند که ممکن است به لحاظ مصداقی، شکل ها و مصادیق متعددی داشته باشند. وی از این رهگذر، پرده از سرّ اختلاف تعابیر معصومان علیهم السلام در بیان معانی آیات قرآن برمی دارد. فیض کاشانی روایات متعددی را در مقام بیان امکان تأویل در آیات قرآن و نیازمندی آیات قرآن به تأویل یادآور می شود. از برخی روایات ذکرشده، می توان تعمیم تأویل را نسبت به ظواهر قرآن برداشت کرد. وی ملاک درستی تأویل را بهره مندی آن از پشتوانه نقلی و یا ضرورت عقلی دانسته و تأویل را مختص معصومان علیهم السلام می داند.
چالش های ترجمه شعر از عربی به فارسی (با بررسی اشعاری از نزار قبانی، بدر شاکر السیاب ونازک الملائکه)
حوزه های تخصصی:
ترجمه شعر، یکی از مهم ترین مباحث در مطالعات ترجمه محسوب می شود، و همواره مورد توجه و اهتمام صاحب نظران بوده و هست. آمیختگی زبان شعر با احساس شاعر، و بهره مندی آن از ابهام و پیچیدگی و وجود عناصری نظیر موسیقی، عاطفه و خیال، شعر را در مرتبه بالاتری از نثر قرار می دهد. و به همان میزان بر اهمیت ترجمه آن می افزاید. مترجمِ شعر باید نسبت به مترجمان دیگر متون از آزادی بیشتری برخوردار باشد. ترجمه موفق و زیبای شعر در واقع نوعی باز آفرینی است که در ترجمه های منظوم بیشتر خود را نشان می دهد. مترجم شعر علاوه بر بهره مندی از سایر ویژگی های یک مترجمِ ادبی باید با زبان شعر معاصر و ویژگی های آن ازجمله بافتار و فضای حاکم برمتن، کاربرد زبان نماد، توجه به عنصر تکرار، موسیقی درونی شعر، کاربرد های اسم خاص آشنا باشد. هدف از این مقاله تبیین دشواری ها و پیچیدگی های ترجمه شعر به ویژه شعر معاصرِ عربی از دو منظر نظری و کاربردی است. در مبحث نظری از عناصر ترجمه پذیر و ترجمه ناپذیر شعر سخن به میان می آید و به اهمیتِ لفظ، معنا، موسیقی ، عاطفه و خیال پرداخته می شود. و دشواری های ترجمه آن مورد بررسی قرار می گیرد. درمبحث کاربردی با ذکر نمونه هایی از اشعار شاعران عرب نظیر نزار قبانی، بدر شاکر السیاب ونازک الملائکه مهم ترین چالش های پیش روی مترجم شعر معاصر بررسی می گردد. روشِ پژوهش توصیفی - تحلیلی و روش جمع آوری داده ها کتابخانه ای است.
بررسی فقهی، حقوقی نکاح معاطاتی و شیوه ابراز اراده در آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از انواع معاطات که از دیرباز مورد بحث و توجه فقها بوده، نکاح معاطاتی است؛اما سؤال این است که آیا می توان نکاح معاطاتی را صحیح دانست؟ در خصوص صحت و رد این نوع نکاح از دیدگاه فقهی و حقوقی و نحوه ابراز اراده در فرض صحت آن میان فقها اختلاف نظر بسیار است. بسیاری از فقها، نکاح معاطاتی را صحیح نمی دانند و وجود لفظ ایجاب و قبول در نکاح را از شروط صحت عقد می دانند. برخی نیزبه تشریفاتی بودن عقد نکاح و نظم اجتماعی اشاره می کنند، اما به نظر می رسد هیچ کدام از این ها را نمی توان ادله مستحکمی برای ایجاد یک شرط جدید در عقد نکاح و ورود لفظ در شرایط نکاح دانست. لفظ یکی از راه های ابراز اراده در انعقاد عقد نکاح است؛ لکن ابزارهای دیگری همچون کتابت یا افعالی که دلالت بر قصد کند، نیز می تواند منجر به تشکیل عقد گردد. به همین دلیل، باوجودی که لفظ، صراحت در بیان مقصود دارد وافراد برای بیان عقاید خود، بیشتراز لفظ استفاده می کنند، این غلبه، ایجاد انحصار نمی کند. بنابراین، اگر مبرز صریح دیگری نیز غیر از لفظ یافت شود، دلیلی بر انحصار اعلام اراده از طریق لفظ نیست. افعال مبرز اراده، می تواند هر فعلی باشد که در عرف جامعه، نشان دهنده قصد بر نکاح است.
دُرج معانی الگوی تحلیل واژگانی متون عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فهم و تحلیل بطون متون عرفانی و زبان خاص عرفا همواره از اهداف پژوهشگران ساحت عرفان است. گرچه نظریاتی برای تحلیل متون طرح ریزی شده است و بسیاری از آثار بر اساس آن الگوها بررسی و تحلیل شده است لیکن به کارگیری نظریات تحلیل متون ادبی برای تحلیل زبان عرفا همیشه مقرون به صواب نبوده است و گاه به نتایجی منجر می شود که با روح عرفان اسلامی ناسازگار است. یکی از علل این ناسازگاری نتایج تحلیل این است که این نظریات در فضای غیر عرفانی شکل گرفته است و با قواعد عرفانی همخوان نیست.
این مقاله بر آن است تا ضمن تبیین آرای عرفا درباره لفظ و معنا و کارکرد الفاظ در متون عرفانی، الگویی برای تحلیل این متون در ساحت واژگان ارائه دهد و سپس متنی عرفانی را به عنوان کاربست آن الگو تحلیل کند. بررسی وجوه مختلف معنایی یک واژه و ارتباط آن وجوه با واژگان دیگر متن و تبیین اقسام ارتباطات درون متنی و فرامتنی واژگان، به ترسیم شبکه های درهم تنیده معنا در این متون منجر می شود و راه را برای تحلیل متنی عرفانی در ساحت واژگان هموار می سازد.
آفات زبان از نظر لفظ و معنا در مثنوی مولوی و احیاءعلوم الدّین غزالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روش های بیان مقاصد گوناگون است. برخی از افراد روش مستقیم را بر می گزینند؛ یعنی زبان رسمی و غیر ادبی را ترجیح می دهندکه در این حالت جملات به صورت خبری و یا انشایی خواهد بود. امّا گروهی دیگر از زبان غیرمستقیم استفاده می کنند، زیرا آنها این نوع بیان را تأثیرگذارتر می دانند.
از جمله مباحث مهم و قابل توجّه، بحث جرایم وآفات زبان است. زیرا بیش از آن اندازه که نعمت بیان و زبان مفید و ارزشمند است، جرایم وآفات آن زیانبار و ناپسند می باشد. درتعالیم آسمانی وکلمات حکیمان درباره آفات زبان، مطالب بسیار ارزنده وجالبی دیده می شودکه بررسی تمام آنها از حوصله بحث ما خارج است ولی در حدّ توان به قسمتی از آن آفات، از زبان امام محمّد غزّالی در کتاب ارزشمند خود؛ یعنی احیاءعلوم الدّین و از زبان مولانا جلال الدّین محمّد بلخی در دیوان مثنوی معنوی که به این مسأله توجّه داشته اند، پرداخته خواهد شد. این مقاله در پی آن است که روشن سازد امام محمّد غزّالی و جلال الدّین محمّد مولوی پیام خود را چگونه به خوانندگان منتقل ساخته اند و کدام روش(مستقیم یا غیرمستقیم) را برای بیان مقاصد خود برگزیده اند. نحوه بیان و سبک بیان این دو بزرگوار از نظر لفظ و معنی چگونه است؟
الفاظ و معانی عرفانی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
ارتباط وثیق میان «لفظ» و «معنا» موجب می شود تا ذهن آدمی به سرعت از لفظ به معنا منتقل گردد و از این طریق انتقال معانی صورت گیرد. خاستگاه و ماهیت این ارتباط و گونه دلالت لفظ بر معنا، همواره مورد توجه بوده و اندیشمندان فراوانی را در هریک از حوزه های زبان شناسی، فلسفه زبان، روان شناسی، منطق، اصول و عرفان به خود مشغول داشته است.
در عرفان اسلامی نیز، از جمله مباحث زیربنایی و مهم، مباحث مربوط به زبان عرفان و به طور خاص بحث الفاظ و معانی عرفانی و رابطه میان لفظ و معنا، به ویژه در «نمادهای تصویری» عرفانی است. این بحث، هم برای علاقه مندان به مباحث نظری عرفان، هم برای اهل راه و سلوک و هم برای عرفان پژوهان، دارای اهمیت و بر مباحث بسیاری، مستقیم یا غیر مستقیم، اثرگذار می باشد.
ذکر این نکته ضروری است که تفاوت های ماهوی عرفان با سایر دانش های مبتنی بر حس و عقل موجب تفاوت های فراوانی در وضع و دلالت الفاظ و نیز بحث های پیرامونی آن، همچون حقیقت و مجاز و ... شده است که عدم توجه به این تفاوت ها، ریشه بسیاری از بدفهمی ها و مخالفت ها با عرفان بوده است. این نوشته بر آن است تا با بهره گیری از مبانی و کلمات اهل معرفت، به ویژه با تأکید بر اندیشه های دو حکیم و عارف جامع نگر معاصر؛ حضرت امام خمینی و آیت الله جوادی آملی، به سهم خویش، تصویری منسجم و سامانمند به این بحث مهم عرفانی ارائه دهد.
بازتاب هنری تناسب لفظ و معنا در خطبه های اشباح و قاصعه
حوزه های تخصصی:
تناسب لفظ و معنا، یکی از مؤلفه های علم بلاغت و از آرایه های بدیعی است که به معنای تناسب الفاظ با معانی مورد نظر متکلم، در بافت زبانی و موقعیتی کلام است. این تناسب، شامل تناسب ساختاری، آوایی و معنایی بوده و هدف آن، انتقال رساتر پیام به مخاطبان می باشد. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی تناسب لفظ و معنا در خطبه های اشباح، قاصعه پرداخته تا تأثیر عناصر ادبی و بلاغی و آوایی را در القای بهتر معنا نشان دهد. بنابر مطالعات انجام شده، پیوند و هماهنگی که بین الفاظ و معانی در این خطبه ها وجود دارد، ناشی از تناسب هایی است که میان لفظ و معنا می باشد؛ نظیر تناسب سیمایی و ساختاری که در ظرافتهایی همچون سجع، جناس و تشابه الاطراف تحقق یافته؛ تناسب آوایی که در ظرافتهایی همچون تکرار همخوان آغازین ،تکرار واکه ،تکرار همخوان پایانی و تکرار هجای کامل نمود یافته و تناسب معنایی که در مواردی چون حسن مطلع، حسن تخلص،حسن ختام، تضاد و مراعات النظیر شکل گرفته است.
حوزه های سه گانه: بررسی فصل اول درباره عبارت ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هستی و شناخت جلد اول پاییز و زمستان ۱۳۹۳ شماره ۲
39 - 60
حوزه های تخصصی:
سطرهای آغازین درباره عبارت ارسطو یکی از تأثیرگذارترین متون در تاریخ معناشناسی است و مقدمه ای مهم برای فهم و تقریر برخی از دیدگاه های ارسطوست. بر اساس تفسیر کلاسیک، ارسطو به طور عام بیان می کند که نوشته ها نشانگرِ آواها (الفاظ) است و آواها در وهله نخست نشانگرِ انفعال های نفس و انفعال های نفس شبیه اشیاء و در نتیجه آواها با واسطه نشانگرِ اشیاء است. در دوران معاصر، نورمان کرتزمن این تفسیر را به چالش کشید و تفسیر جایگزینی را مطرح کرد که سرآغازی برای باز تفسیر این فصل شد. این مقاله بر بخش اول از این فصل متمرکز می شود، برخی از تفسیر های کلاسیک و معاصر از آن را تقریر می کند و پس از بررسی برخی از واژگان کلیدی، تفسیر مختار را ارائه می دهد که بر اساس آن هدف اصلی ارسطو تفکیک بین سه حوزه لفظ، اندیشه و واقعیت و توجه به احکام مشترک و به ویژه اختصاصی آن هاست که در حل برخی دشواری ها سودمند است.
نگرشی به مقوله « لفظ و معنا » در سبک هندی (با تأکید بر اشعار صائب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اعتقاد به اصالت «لفظ» یا «معنا» یکی از موضوعات بحث انگیز در سنّت ادبی و بلاغی ما بوده است؛ این که در شکل گیری آثار هنری، باید اعتبار و برجستگی را از آنِ شکل و صورت دانست یا محتوا، در طول اعصار و قرون، بحث درازدامنی را در میان طرفداران این دو دیدگاه به بار آورده است. این کشمکش پایان ناپذیر در عصر صفویّه یعنی دوره اوج و شکوفایی نقد ادبی و دانش سبک شناختی با نکته سنجی و دقت نظر و عمق دانش ناقدان ادبی تداوم می یابد؛ علاوه بر آن در شعر سبک هندی نیز که یکی از مهم ترین عرصه های مباحث بلاغی، نقد ادبی و سبک شناسی بوده است، در کنار بسیاری از مسائل جدّی و تازه ادبی، توجّه به اصالت «لفظ» یا «معنا» جلوه ویژه ای دارد. اگر در اشعار صائب، بلیغ ترین شاعر سبک هندی، مفاهیمی چون «لفظ پاکیزه»، «لفظ غریب»، «لفظ پرداخته»، «معنی تازه»، «معنی نازک»، «معنی بیگانه»، «معنی رنگین» و «توأمانی لفظ و معنی» با بسامد بسیار بالایی دیده می شود، گذشته از اهمیّت موضوع برای شاعر، نباید از مضمون سازی و ایجاد روابط تناظری پیچیده و اعجاب آور او با این مفاهیم غافل باشیم. این پژوهش ضمن اشاره به سابقه بحث اصالت «لفظ» یا «معنا»، تحلیلی است از رویکرد سه گانه صائب در این موضوع که اغلب از خلق مضمون های غریب و باریک خالی نیست.