مطالب مرتبط با کلیدواژه

دوروتی زئله


۱.

بررسیِ مقایسه ای تفکراتِ دوروتی زُئِلِه و سیمون وی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: الهیات رادیکال الهیات سیاسی دوروتی زئله سیمون وی عرفان و کنشِ اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۲ تعداد دانلود : ۲۱۸
سیمون وی و دوروتی زئله، متألهانِ مسیحی، هریک تقریری نو از الهیاتِ مسیحی ارائه داده اند. مقایسه آن ها نشان دهنده تشابه ها و تفاوت های مهمی در تفکراتشان است. مقاله حاضر به روش تحلیلی - مقایسه ای به مقایسه اندیشه های آن ها پرداخته است و کوشیده است نشان بدهد که آن ها با تکیه بر حساسیت های عقلانی و اخلاقیِ خود، نگاهی انتقادی به بعضی از آموزه های مهمِ مسیحی دارند. اما از سوی دیگر، دیدگاه های معنوی - عرفانی شان در پیِ رابطه ای وجودی با خداوند است. توجهِ عمیقِ آن ها به معنویت و عرفان وجهِ جالبِ الهیاتِ آن ها است که از سویی، وجهِ انتقادی و سلبیِ نگرشِ آن ها را با تأکید هایی ایجابی متعادل می کند و از سوی دیگر، نقشِ تکیه گاهِ معنوی - عرفانی را برای کنشگری در حوزه سیاسی و اجتماعی ایفا می کند. آن ها به واسطه زمانه پرغوغای خود، به مسائلِ اجتماعی و سیاسی بی اعتنا نیستند. بازنگریِ کامل در تئودیسه نظری و اتخاذِ دغدغه های جدی درباره مسائلِ اجتماعی و سیاسی از ثمراتِ این توجه است. با این حال، به نظر می رسد یکی از مهم ترین تمایزهای این دو اندیشمند در تأکیدهای متفاوتِ عرفان و معنویتِ آن ها باشد؛ عرفان و معنویتِ سیمون وی سرچشمه های معنوی تری دارد و زئله دغدغه های سیاسی تر و رهایی بخش تری را نشان می دهد.
۲.

بررسی رویارویی الاهیات سیاسی با فرهنگ مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: الاهیات سیاسی مسیحی تفکر مدرن دوروتی زئله یورگن مُلتمان فرهنگ بورژوایی یوهان باپتیست متس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۳ تعداد دانلود : ۱۲۰
الاهیات سیاسی جدید با متفکران مهمی مثل یورگن مُلتمان، یوهان باپتیست مِتس و دوروتی زُئِلِه در نیمه دوم سده بیستم پا به عرصه الاهیات مسیحی گذاشت. این الاهیات را بیشتر از وجه سیاسی آن می شناسیم. با این حال، مقاله حاضر با روشی توصیفی تحلیلی به بررسی رویارویی این سه شخصیت مهم الاهیات سیاسی با فرهنگ مدرن پرداخته است. آنچه این مقاله قصد دارد نشان بدهد آن است که الاهیات سیاسی نگاه انتقادی و معترض به بعضی از وجوه فرهنگ مدرن دارد، گرچه چنین نگاهی بنا به تعریف این الاهیات ذاتی آن نیست. از وجه معرفتی نقد متألهان سیاسی را به «الاهیات مرگ خدا» و به اصطلاح الاهیات سکولار شاهدیم؛ الاهیات مرگ خدا نقدهایی اساسی به مفهوم خدا در الاهیات مسیحی داشت و در طرف مقابل طرح بعضی از اندیشه های الاهیاتی از جانب الاهیات سیاسی، نظیر تأکید بر فرجام شناسی مسیحی، اساساً کمتر به دلیل اهمیت سیاسی و شبه مارکسیستی آن و بیشتر برای بازتعریفی از مفهوم خدا و بردن آن به انتهای تاریخ  بود تا آن را از تنگنای عقلانیت انتزاعی معاصرشان رها سازند. این الاهیات همچنین بر زبان روایی و دعایی و توانمندی آن برای ارایه تصویری واقعی تر از مفاهیم الاهیاتی، در مقایسه با زبان انتزاعی و عقلانی مدرن، تأکید دارد. از وجه فرهنگی نیز الاهیات سیاسی به تأثیرات فرهنگ بورژوایی برآمده از سرمایه داری بر الاهیات مسیحی اعتراض دارد و معتقد است این نکته موجب نوعی بی اعتنایی بورژوایی در مسیحیت شده است. تئودیسه نظری مسیحیت هم می کوشد وضعیت را معمول و آرام جلوه دهد، حال آن که به باور این متألهان طرح رنج های فاجعه بار بشر مثل آشویتس در حیطه الاهیات می تواند تصوری حقیقی تر از خدا به دست بدهد و همچنین کتاب مقدس و ناهم عصریت مسیحیت با فرهنگ بورژوایی می تواند مبنایی برای نقد وضعیت معاصر و ادامه پروژه روشنگری باشد.