مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
اورمزد
حوزههای تخصصی:
در این جستار از طریق مقایسة عناصر ساختاری اسطوره مزدایی آفرینش با داستان ضحاک از شاهنامه، به اثبات این فرضیه پرداخته شده است که داستان ضحاک در حقیقت الگوبرداری مجددی از اسطوره آفرینش است. در راستای این هدف، نخست خلاصه ای از اسطوره آفرینش در قالب تقسیم بندی سه گانه ای روایت و پس از آن با تقسیم داستان ضحاک به سه پاره مشخص، این نتیجه مطرح شده است که برش های سه گانه داستان ضحاک بر سه دوره سه هزارساله مورد بحث قابل تطبیق است و زروان، اهریمن، اورمزد و کنش های آنها به ترتیب در قالب شخصیت ها و کردارهای داستانی جمشید، ضحاک و فریدون بازآفرینی شده اند.
مانیِ شاهنامه زروانیست
حوزههای تخصصی:
یکی از کیش های باستانی ایران که روزگاری قلمروِ خود را در بیرون از ایران نیز گستراند، کیش مانیست. مانی در پایان حکومت اشکانی، در مردینویِ بابل دیده به جهان گشود و در آن جا مدّعیِ پیام بری شد؛ امّا مطابق با شاهنامه، او نقّاشی است چرب دست، که از چین در دوره شاپور ذوالاکتاف به ایران آمده است. نه تنها این اطّلاعات شاهنامه درباره مانی نادرست است؛ بلکه آن چه موبدِ مناظره کننده با او نیز، بِدو نسبت می دهد و فردوسی آن را نق ل می کند، باورهایِ مانوی نیست؛ موبد او را معتقد به خدایی معرّفی می کند که نور و ظلمت از بطن آن بیرون آمده است. ای ن اندیشه که موبد، مانی را بِ دان متّهم می کند، متعلّق به اندیشه زروانیست که خودِ مانویان به این باورِ زروانی تاخته اند. آنان، مطابق با متنی مانوی معتقدند که اگر بپذیریم اورمزد و اه ریمن از یک بطن بیرون شدند و آن گ ونه ک ه زروانیان می گویند، دیوی به اورمزد، راه انداختنِ جهان را آموخته باشد، این بِدان معنی است که خوبی و بدی به هم آمیخته است و هیچ یک از دو بن، ذاتاً خوب یا بد؛ آگاه یا ناآگاه نیست و این عدم را لازم خواهد کرد؛ زیرا دیگر قانون علّیّت معنا نخواهد داشت. موبد در ادامه سخن پیشین (مانی را معتقد به خدایی که اورمزد و اهریمن از آن برون آمده، دانستن) که هم راه با سرزنش است، خطاب به مانی می گوید که اگر اهریمن جفت یزدان باشد؛ پس می توان، شب، نماد اهریمن را به مانندِ روز، نمادِ اورمزد پنداشت و تفاوتی در راستی و ناراستی ن دی د. آن چه موبد درباره اعتقاد مانی مطرح می کند و به نقد آن می پردازد، همان انتقادیست که مانویان درباره ای ن اندیشه زروانی ب از گفته اند.
مینویی در جامه گیتی؛ بازتاب سنت دینی زردشتی در شمایل نگاری اورمزد در نقش برجسته های ساسانی
حوزههای تخصصی:
در تاریخ هنر ایران برای نخستین بار در نقش برجسته های ساسانی، ایزد اورمزد با پیکره انسانیِ کامل و درحال دیهیم بخشی به پادشاه نقش شده است. شمایل نگاری اورمزد پدیده نوظهوری نیست و پیش تر در کوشان و کوماژن، تصاویر قطعی از این ایزد با بهره گیری از الگوهای یونانی- رومی به نمایش درآمده است، اما در نقوش برجسته ساسانی، اورمزد با شمایلی متفاوت دیده می شود. در این دوره، وی دارای ظاهری کاملاً منطبق با ویژگی های هنر ایرانی است و جالب آن که در برخی از این صحنه ها، بَرسَمی در دست دارد که از ملزومات روحانیان زردشتی در خلال مراسم مذهبی است. بر این اساس، معدودی از پژوهشگران و به ویژه زردشتیان، برآن اند که این پیکره نه از آن اورمزد که متعلق به موبدان موبد است و این ایزد هیچ گاه تجسمی انسانی نیافته است. هدف این نوشتار آگاهی از خاستگاه و الگوهای هنری شمایل نگاری اورمزد در نقش برجسته های ساسانی است. پژوهش حاضر به روش تاریخی و توصیفی-تحلیلی انجام گرفته است و کوشش شده که به دو پرسش اصلی پاسخ داده شود؛ نخست آن که، با توجه پیشینه شمایل نگاری اورمزد، آیا پیوندی میان این نقوش با تصاویر وی در نقش برجسته های ساسانی بوده است و یا پیکرنگاری این ایزد در نقش برجسته ها الگوی هنری متفاوتی داشته است؟ و دیگر آن که، آیا سنت دینی زردشتی در شمایل نگاری اورمزد در هنر ساسانی تأثیرگذار بوده است؟ به این منظور، متون دینی زردشتی و شواهد باستان شناختی در ارتباط با جایگاه و شمایل نگاری اورمزد در ایران (پیش از ساسانی) و مناطق دیگر مورد مطالعه و بازبینی قرار گرفتند. نتایج بیانگر آن است که شمایل نگاری اورمزد عمدتاً برگرفته از هنر سلطنتی و شخصِ شاه و درواقع به عنوان یکی از ابزار مشروعیت به پادشاهی الهی او به شمار می رود. در عین حال در کتاب مقدس زردشتیان، اوستا اشارات و توصیفاتی وجود دارد که نشان می دهد برسم ازسوی ایزدان زردشتی، ازجمله اورمزد نیز مورداستفاده قرار می گرفته و برسم به دست گرفتن تنها مختص روحانیون نبوده است؛ همچنین اشارات برخی متون فارسی میانه دلالت بر آن دارد که اورمزد نَه تنها در مینو مقابل زردشت تجسم انسانی داشته است، بلکه در گیتی نیز دارای مظهر انسانی و آن هم به شکل «مَرد پارسا» و یا «دین مرد زردشتی» است و از این رو احتمال دارد هنرمند ساسانی آگاهانه این موضوع را برای نقش کردن برسم در دست اورمزد در شماری از نقش برجسته های این دوره مدنظر قرار داده باشد.
مسئله شر به روایت شِکَند گُمانیگ وِزار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۵ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
62 - 47
حوزههای تخصصی:
مسئله شر از پرسش های دیرینه بشر است. چرا خداوند، یا وجودی که خالق گیتی است، برای زدودن رنج های بشر کاری انجام نمی دهد؟ در ادیان غیر توحیدی مسئله شر به دلیل ماهیت ویژه و غالباً شرورانه ایزدان چندان مطرح نمی شود. اما با رشد اندیشه بشری این موضوع به صورت ملموس تری برای انسان مطرح شد. یکی از جالب ترین پاسخ ها در این باره در دین زردشتی دیده می شود. به روایت شِکَند گُمانیگ وِزار ، همه رنج های آدمی از جانب اهریمن است و اورمزد فقط آفریننده نیکی هاست و انسان را آفریده تا در نبردی مشترک با اهریمن، او را نابود و جهان را دگر بار پاک سازند و به رنج های بشر پایان دهند. در این دین اهریمن خاستگاه مستقلی دارد و هیچ یک از آلام انسان را نمی توان به اورمزد نسبت داد، که البته او نیز به سبب نیاز به آفریده هایش و برخی ویژگی های دیگر قادر مطلق به شمار نمی رود.
نگاهی به فلسفه و اسطوره زروان و بررسی کیهان شناخت زروانی بر اساس سه متن پهلوی (iبندهش، گزیده های زادسپرم و مینوی خرد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کیش زروانی از جمله انشعابات دین زردشتی است که از دیرباز در ایران باستان رواج داشته است. این کیش حول محور زروان) خدای زمان) می چرخد؛ بر اساس کیهان شناختِ این کیش، زروان به عنوان خدای اعلی و پدر اورمزد و اهریمن شناخته می شود، که پس از به وجود آوردن این دو، آفرینش و خلق جهان را به اورمزد و اهریمن می سپارد. زروانیسم کیش و مکتبی فکری و فلسفی است که به قول برخی صاحبنظران تاریخ ادیان از شاخه های دین زردشتی به حساب می آید که پیرامون بدنه این دین پیچیده و بارور شده است در حالیکه در ریشه با این درخت مشترک است. این بررسی بر آن است تا تاریخ اساطیری کیش زروانی را بیشتر باز شکافد و با معرفی بیشتر اسطوره زروان و کیهان شناخت و فلسفه زروانی، بر اساس سه متن پهلوی بندهش ، گزیده های زادسپرم و مینوی خرد جنبه های بیشتری از آموزه های این کیش ایران باستان را باز شناسد.