فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۷۴۱ تا ۳٬۷۶۰ مورد از کل ۷۶٬۰۳۳ مورد.
منبع:
خردنامه صدرا دوره ۲۸ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۳)
113-128
حوزههای تخصصی:
هرچند اصل مسئله حرکت نیز چالشهای متعددی را در تاریخ فلسفه رقم زده، اما حرکت جوهری بعنوان نقطه عطف حکمت متعالیه، آبستن مناقشات مضاعفی است که قابل پیگیری در مانیفست تناقض باوری است. یکی از این چالشها از دست رفتن اینهمانیِ موضوع در بستر حرکت و بتبع آن، تحقق حالتهای مرزی و بوجود آمدن معمایی است که در ادبیات فلسفی به دشواره ابهام شهرت یافته است. این مناقشات، خود زاینده پارادوکسهایی هستند که تناقض باوران معاصر، آنها را شواهدی بر وجود تناقض در جهان خارج میدانند. نمود این چالشها و ارتباط آنها با حرکت جوهری، مسئله نوشتار حاضر است. از آنجا که تغییر و تبدلِ صور نوعی در بستر حرکت جوهری نه دفعی بلکه از نوع تدریجی و اتصالی است، فقدان مرز در مراحل مختلف حرکت، زمینه ساز صدق دو ماهیت مختلف در آنِ واحد، بر موضوع واحد میگردد که این خود، مستلزم تناقض است. این پژوهش با روش توصیفی و تحلیل انتقادی نشان میدهد که صدرالمتألهین به هر دو چالش پاسخ داده است. او چالش اینهمانی را با ایده «ماده مع صوره مّا» پاسخ داده و چالش ابهام را به قصور ادراک ما از تطابق ماهیت با همه انحاء هستی، ارجاع داده است.
جایگاه روش شهودی در فلسفه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فلسفه اسلامی دانشی است که هویت اصلیش، استفاده از برهان و روش است، اما مراجعه به متون فلسفی در سنت اسلامی از کاربرد و اصالت دهی به روش شهودی نیز حکایت دارد. مراد از روش شهودی، انتفاع از شهود و مکاشفه و کشف عرفانی برای رسیدن به شناخت یقینی است. روش شهودی در هر سه مکتب اصلی فلسفه اسلامی مورد توجه بوده، اما بهره وری از این روش، در حکمت متعالیه سامان یافته است. ملاصدرا در عین پایبندی بر روش عقلی، از روش شهودی نیز بهره های بسیار برده است. این کاربردها را میتوان در دو مقام: گردآوری و داوری، دسته بندی نمود. فلاسفه مسلمان در مقام گردآوری، از روش شهودی برای تبیین مسائل فلسفی جدید و نیز ارائه تصویری صحیح از برخی مسائل فلسفی استفاده کرده، و در مقام داوری، برای کشف حد وسط، کشف مغالطه و بازسازی برهان و اصلاح نتیجه و بعنوان مؤیدی بر استدلالهای عقلی، از شهود بهره گرفته اند.
لزوم بازخوانی ابزارهای جهانی برای ارزیابی شاخص های سلامت اجتماعی، دینی و معنوی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
سلامت جامعه یکی از مهم ترین تعیین کننده های میزان پیشرفت هر جامعه است. سنجش میزان سلامت در جوامع مختلف اهمیت بسزایی دارد. به همین دلیل، پژوهشگران همواره در صدد تدوین ابزارهای مناسب برای اندازه گیری این مهم هستند. ازآنجایی که در هر جامعه ای ارزش ها و هنجارها بر اساس دیدگاه و جهان بینی افراد آن جامعه تعریف می شود، ابزارهایی که برای اندازه گیری شاخص های سلامت به ویژه سلامت اجتماعی، دینی و معنوی ساخته می شود، منطبق بر بایدها و نبایدهای آن جامعه است. به همین دلیل، برای اندازه گیری یک شاخص استفاده از ابزارهای جوامع و فرهنگ های دیگر لزوماً به طور کامل منعکس کننده آن مفهوم در جامعه و فرهنگ دیگر نخواهد بود. واضح است که ارزش های اجتماعی، دینی و معنوی در فرهنگ های مختلف با وجود تفاوت ها، وجوه اشتراک نیز دارد؛ بنابراین، می توان از بخش هایی از هر یک از ابزارهای جهانی به شرط بازخوانی آنها استفاده نمود.
جایگاه آدم در اسلام و یهود براساس «فصوص الحکم» و «زوهر»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ادیان سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۵۶)
39 - 56
حوزههای تخصصی:
آدم اولین انسان در ادیان ابراهیمی، و در دین اسلام صاحب جایگاهی بلند است. قرآن کریم او را خلیفه خداوند، مسجود فرشتگان و صاحب مقام تعلیم اسما خوانده است. با وجود آنکه تحت وسوسه ابلیس، از شجره ممنوعه چشید و به زمین هبوط کرد، ارزش وجودی او نکاست و به واسطه توبه برگزیده شد. در سفر پیدایشِ کتاب مقدس، داستان آدم به عنوان نخستین انسان آمده که در مواردی با قرآن کریم متفاوت است. مکاتب عرفانی با تأویل متون مقدس، معانی باطنی آن را آشکار می کنند. در عرفان یهود، کتاب زوهر باب های مربوط به آدم در سفر پیدایش را به شیوه ای درونی تفسیر می کند. در عرفان اسلامی نیز فصوص الحکم ابن عربی تأویلگر باطنی و رمزی داستان های انبیاست. مقاله حاضر با بررسی تطبیقی و بیان تفاوت ها و شباهت های رویکرد عرفانی این دو کتاب، به مقایسه جایگاه آدم در این دو سنت دینی می پردازد. در هر دو سنت فکری، آدم نمونه ازلی انسان کامل، مظهر تام و تمام اسما و صفات حق و مهر ختم خلقت است. او محل تلاقی عوالم متعدد وجود است و تنها فارق انسان کامل از حق این است که ممکن است، و خداوند واجب و بی نیاز.
بررسی تطبیقی مفهوم «اشا» و «دهرمه» در سنت هندویی و زرتشتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ادیان سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۵۶)
135 - 145
حوزههای تخصصی:
ارائه تعریفی واحد از دهرمه (حق) که جزو آموزه های مبتنی بر وداهاست، مشکل به نظر می رسد. دهرمه همانند آب که نمی تواند موجب حرکت ماهی در رودخانه شود، نمی تواند باعث حرکت یک شیء نامتحرک گردد، بلکه می تواند به حرکت اشیای متحرک کمک کند. دهرمه سرمدی، لازمان، بی شکل و نامتحرک است و بر سراسر فضای جهان سیطره دارد. اشا به معناى درست کردارى، حقیقت و نظم است. از سوی دیگر اشا به معنای قانون طبیعى ناظر بر حرکت منظم خورشید، گردش فصل ها و دوام هستى است. در این جستار به معانی متفاوت دهرمه و اشا اشاره شده و این دو در سنت دینی هندویی و زرتشتی با یکدیگر مقایسه شده اند. در جستار حاضر کوشش شده است به صورت کیفی تحلیلی و به روش کتابخانه ای شباهت ها و تفاوت های دو مفهوم مزبور بیان شود. با توجه به بررسی های انجام یافته، دهرمه و اشا مفاهیمی بسیار نزدیک به هم دارند و این می تواند ریشه در سنت مشترک هند و ایرانیان باستان قبل از مهاجرت داشته باشد. علاوه بر مشابهت در معنا، تقریباً دارای اهداف یکسانی نیز هستند و آن هدف چیزی جز سعادت و نیک بختی نیست.
سفر معنوی بر اساس سیر دیالکتیکی در فلسفه افلاطون و تطبیق آن با سفرهای عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خردنامه صدرا دوره ۲۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۱)
89 - 104
حوزههای تخصصی:
در فلسفه افلاطون و سنت عرفان اسلامی، عالَم و آدم دارای دو بعد جسمانی و روحانی معرفی شده اند. بعد روحانی انسان میتواند در عوالم هستی سفر معنوی صعودی و نزولی داشته باشد. در عرفان اسلامی، طی مراتب هستی، یعنی حضرات خمس، در سفرهای چهارگانه توضیح داده شده است که شامل سفر از خلق به حق، سیر در حق، سفر از حق به خلق و در نهایت سیر با حق در خلق میباشد. سفر معنوی در فلسفه افلاطون نیز با استفاده از سیر دیالکتیکی، تمثیل خط و تمثیل غار قابل تبیین است. افلاطون بطور کلی به این سفر معنوی پرداخته و قصد تقسیمبندی مراتب آن را نداشته است، اما میتوان آراء او را بطریقی صورتبندی کرد که بر این چهار سفر مطابقت پیدا کند. در این صورت، سفر معنوی در فلسفه افلاطون این چهار مرحله را شامل خواهد شد: سفر از سایه ها به عالم مُثُل، سیر در مُثُل، سفر از عالم مُثُل به عالم محسوس، و در نهایت، سیر با مُثُل در سایه ها. بدین ترتیب، سفر اول، دوم و چهارم با اختلافاتی که این دو تفکر در نگاه به برترین مراتب هستی و انسان کامل دارند، بصورت واضحتری قابل تطبیق است. سفر سوم گرچه قابل تطبیق است، ولی تطبیق در آن بصراحت سه سفر دیگر نیست. نگاه دینی عارفان، تأکید آنان بر ریاضت و تزکیه نفس و فاصله زمانی طولانی که میان طرح این دو نوع اندیشه وجود دارد، از مواردی است که تفاوتهایی عمیق بین آنها ایجاد کرده است.
تعریف علم حضوری در تفاسیر المیزان، الصافی و فلسفه ملاصدرا(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال بیست و هفتم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۱۰)
115 - 141
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با رویکرد توصیفی تحلیلی به تبیین تعریف علم حضوری از دیدگاه فلسفه ملا صدرا و تفاسیر الصافی و المیزان می پردازد. هدف این مقاله از سویی ارزیابی میزان همخوانی دیدگاه فلسفی صدرا در تعریف علم حضوری با تفاسیر شارحان وی و از سوی دیگر میزان به کارگیری این دیدگاه در تفسیر قرآن، آن هم توسط شارحان اوست. در نهایت آشکار می شود که تفاسیر در مبحث تعریف علم حضوری از سه لایه استفاده مبانی، کلمات شکل دهنده قالب تعریف و شروط ضمیمه شده به کلمات شکل دهنده تعریف، بیشتر در لایه اول و دوم، آن هم با نگاه یک سویه به یک رکن شکل گیری علم یعنی عالم باقی مانده اند. در لایه سوم نیز بیشتر بر تبیین ویژگی های عالم تکیه و توجه شده است. همچنین در تفاسیر، رابطه علم و عین، عالم و معلوم و ویژگی ها و نسبت معلوم در پیوند با عالم که صدرا مورد توجه قرار داده، کمتر تبیین شده است. بنابراین اول آنکه نمی توان یک تبیین جامع از تعریف علم حضوری با مراجعه به این تفاسیر به دست آورد؛ افزون بر آن این تفاسیر در عین توجه به مباحث عقلی و فلسفی، اهتمام به پیاده سازی مبانی فلسفی در تمام جنبه های مباحث تفسیری خود نداشته اند.
طبیعت گرایی و خودشکنی هایش(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال بیست و هفتم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۱۰)
142 - 175
حوزههای تخصصی:
خودشکن بودن طبیعت گرایی انگاره ای تاریخی است. دو نوع از جدیدترین تقریرها از آن، متعلق به استدلال تعقلی و تکاملی است. این دو استدلال به ترتیب در پی مقابله با این دو انگاره اصلی طبیعت گرایی اند: بین حالت های ذهن ارتباط صرف علّی و معلولی حاکم است و قابلیت اطمینان بخشی قوای شناختی پایین است. استدلال تکاملی و تعقلی با تبیین خودشکن بودن طبیعت گرایی، به درستی نقاط ضعف طبیعت گرایی را نشانه رفته اند: 1. توجیه ساده انگارانه پدیده های ذهنی در بافتی ماده گرایانه، بهترین و تنها توجیه عقلی ممکن نیست؛ 2. طبیعت گرایی بنا بر نظریه انتخاب طبیعی، اولویت را نه باورهای درست، بلکه بقا و تولید مثل می داند؛ 3. ادعای محصول تصادفی بودن قوای شناختی، هرگونه اعتماد نسبت به اطمینان بخشی این قوا را از بین می برد؛ 4. طبیعت گرایی روش شناختی به جای آنکه از طریق قدرت تبیینی اش در پی اقناع علمی باشد، تبدیل به یک پیش فرض علمی شده است. علی رغم داشتن نقاط قوت در ردّ طبیعت گرایی، این دو استدلال از محدودیت هایی هم برخوردارند. معتقدیم این نقاط ضعف، خاصِ استدلال تعقلی و تکاملی است و طبیعت گرایی را از خودشکن بودن رها نمی کند. این مقاله با روش تحلیلی-انتقادی دو هدف را دنبال می کند: نخست مطالعه تطبیقی استدلال تعقلی و تکاملی در بسط انگاره خودشکنی طبیعت گرایی و دوم بیان نقاط قوت و ضعف این دو استدلال با نگاهی تکمیلی و انتقادی در مواجهه با این انگاره.
روش های معرفتی نظام اخلاقی قرآن در سلامت معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سلامت معنوی به عنوان یکی از ابعاد سلامت در کنار سلامت جسمانی، روانی و اجتماعی در بسیاری از نظام ها و مکاتب مورد توجّه قرار گرفته است و براساس مبانی خود در باره آن سخن گفته اند در این میان قرآن کریم با تبیین مفاهیم اخلاقی با وسعتی در تمامی ابعاد زندگی فردی و اجتماعی انسان، در صدد تبیین یک نظام فکری و معرفتی به نام«نظام اخلاقی» می باشد،که مشتمل بر سه عنصر مرتبط و منسجم؛ اهداف، مبانی و اصول می باشد. و با دور روش معرفتی و عملی در صدد تأمین و ارتقای سلامت معنوی انسان می باشد. از این رو این پژوهش در صدد است با روش توصیفی و تحلیلی به این سؤال اساسی پاسخ دهد که روش های معرفتی نظام اخلاقی قرآن چگونه بر سلامت معنوی انسان تأثیرگذار می باشند؟روش های معرفتی در یک تقسیم بندی کلی به سه روش؛ نگرشی،گرایشی و کنشی تقسیم می شوند. تقویت باورها و اعتقادات، اعتقاد به مقدرات الهی، هدفمندی زندگی انسان و اراده و اختیار از مهم ترین روش های معرفتی نگرشی می باشند که در سلامت معنوی انسان نقش اساسی دارند.
حرکت جوهری نفسانی و مطالعه تطبیقی آن در شواهد قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۸
55 - 76
حوزههای تخصصی:
هر انسانی بالوجدان می یابد که نفس او دائماً در حال تغییر و تحول است. برخی مانند مشائیان، با بیرونی و منفصل دانستن این تغییرات، بر این باورند که نفس از اول خلقت تا آخر ثابت بوده، فقط عوارضی بر آن عارض شده، کیفیات آن تغییر پیدا می کند. ملاصدرا و پیروانش با درونی و متصل دانستن این تغییرات، حرکت جوهری نفس را پذیرفته، معتقدند که خودِ نفس از اول خلقت در حال تبدیل و تبدل است. معتقدان به حرکت جوهری برای اثبات حرکت درونی و متصل نفس، به دلایل عقلی متوسل شده و توجه خاصی به دلایل نقلی نداشته اند. این در حالی است که برخی از آیات قرآن کریم، نه تنها شاهد بلکه دلیلی برای حرکت درونی و جوهری نفس به شمار می آیند. پژوهش حاضر بعد از بیان حرکت جوهری نفسانی، با ذکر برخی از این آیات، به تبیین و نحوه دلالت آن ها بر حرکت درونی و جوهری نفس پرداخته و به این نتیجه رهنمون گشته است که ملکات نفسانی، اگر فضایل باشند، مانند علم، ایمان و...، سبب تکامل خودِ نفس می شوند و اگر رذایل باشند، مانند رجس، نفاق و...، عامل تنزل خودِ نفس می گردند.
واکاوری فقهی عمل زیبایی پیکرتراشی
منبع:
فقه و فقاهت سال ۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
21-44
حوزههای تخصصی:
امروزه پیکر تراشی یکی از راههای درمان چاقی بوده، که در عصر حاضر به یک بیماری مزمن و شایع تبدیل شده و روش های درمانی متعددی برای مبتلایان به چاقی مطرح است، که با توجه به تغییرات وسیع در شیوه زندگی افراد، روش های سریع تر، کم عارضه تر و موثرتر مورد استقبال بیشتری قرار گرفته است؛ در این میان لیپوساکشن (پیکرتراشی) یکی از پرطرفدارترین روش های اصلاح چاقی به شمار می آید. این موضوع از زوایای مختلفی قابل بررسی می باشد، یکی از مهم ترین مسائل این موضوع حکم شرعی آن است؛ آیا این نوع درمان و عمل جراحی پیکرتراشی، وجه شرعی دارد؟ به دلیل نو پدید بودن این موضوع نیازمند بررسی دقیق تر می باشد؛ بنابر این به هدف مشخص کردن حکم شرعی پیکر تراشی و تعیین وظیفه مکلفان با روش توصیفی-تحلیلی، اجتهادی – استنباطی به تبیین حکم شرعی این موضوع پرداخته شده است؛ تشخیص دقیق موضوع پیکرتراشی روشن می سازد که به دلیل وجود انواع مختلف و متفاوت نمی توان حکم کلی واحدی برای پیکرتراشی صادر کرد؛ از این رو در برخی موارد با توجه به اصل برائت و أضطرار به انجام چنین عملی، حکم به جواز انجام عمل پیکر تراشی شده؛ اما در پاره ای موارد، بر اساس قواعد فقهی از قبیل قاعده لاضرر؛ حرمت ایجاد زیان قابل توجه به بدن و یا در فرض عدم ضروت به سبب تحقق ملازمات حرام (لمس و نظرنامحرم)، حکم به حرمت پیکر تراشی می شود.
نقش اذن شوهر در گرفتن جنین اهدایی جهت درمان ناباروری با نگاه به آیه " قیومیت" وآیه "معروف "
منبع:
فقه و فقاهت سال ۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
65-93
حوزههای تخصصی:
ولایت مرد نسبت به زن خود دارای معانی با سعه و ضیق مختلفی است که د راین نوشتار میزان این ولایت و معنای آن بر اساس نظریات فقهی و تفسیری مختلف در برداشت از تعبیر " قوامون " درآیه شریفه "الرجال قوامون علی النساء" و همینطور از معنای لفظ "معروف" در آیه شریفه "عاشروهن بالمعروف" تبیین میگردد و بر اساس همین معنای برداشت شده و حدود ولایت تعیین شده (چهار نظریه در بحث قیمومیت و دو نظریه در بحث معروف) نتیجه گرفته میشود که در مسائل درمانی مخصوصا درمان ناباروری، آن دسته از درمانهایی که حقوق شوهر از جمله استمتائات جنسی وی را تحت الشعاع قرار میدهد اذن شوهر در انجام ان لازم است ولی در درمانهای بی ارتباط با حقوق شوهر اذن وی لازم نیست .
خطاپذیری و قطعیت ریاضیات در دیدگاه قیاس گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های معرفت شناختی پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۶
133 - 159
حوزههای تخصصی:
خطاپذیری و قطعیت ریاضیات در دیدگاه قیاس گرایی چکیدهاین پژوهش نشان می دهد که خطاپذیری با تمام دگرگونی های که ایجاد کرده است، تا حدودی قابل انعطاف است و امکان به وجود آوردن نسبتی میان آن با قطعیت مفاهیم ریاضی وجود دارد. این امکان از طریق احیای قیاس گرایی صورت می پذیرد. تمایز بین ریاضیات محض و کاربردی منجر به شکل غیر قابل بحثی از خطاپذیری ریاضی به ویژه در ریاضی محض می شود. علاوه بر این، این تمایز به خوبی با قیاس گرایی مطابقت دارد. زیرا با توجه نگرش انیشتین اثبات قطعیت ریاضی اگرچه در واقعیت امکان پذیر نیست اما در ریاضی محض ممکن است. در نتیجه قیاس گرایی با هدف اثبات قضایا و مفاهیم ریاضی می تواند برخی از خطاهای ممکن در ریاضیات را برطرف کند و اصلاحات به قیاس گرایی یکپارچه شده و ادعاهای خطاپذیری در اشکال غیرمناقشه آمیز خود بازگو می شوند.واژگان کلیدی: ریاضیات، خطاپذیری، قطعیت، قیاس گرایی، اثبات واژگان کلیدی: ریاضیات، خطاپذیری، قطعیت، قیاس گرایی، اثبات ,,واژگان کلیدی
واکاوی حکم اشتراط جریمه دیرکرد در فقه اسلامی با نگاهی به عدالت توزیعی تسهیلات بانکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فقه و حقوق اسلامی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۴
250 - 271
حوزههای تخصصی:
موضوع ربا در بانکداری اسلامی همواره با جریمه دیر کرد وام ها مانوس است. لذا برای رهایی از این مسئله نظریات مختلفی مطرح بوده است. در این تحقیق با روش تحلیلی- توصیفی به بررسی راهکار رهایی از ربوی بودن جریمه دیر کرد پرداخته شده است. عده ای از فقها با طرح راهکار هایی در صدد حل معضل فقهی جریمه دیرکرد برآمده و آن را شرعی تلقی می کنند؛ اما آن چه مورد غفلت واقع شده این است که بسیاری از متشرعین به سبب فتوای مرجع خویش مبنی بر حرمت جریمه دیرکرد، امکان استفاده از این ظرفیت عمومی کشور که حق مسلّم آحاد جامعه است را ندارند. بر اساس نتایج این مطالعه، می توان از بخش قابل توجهی از افراد متشرع که براساس فتاوای برخی از فقیهان امامیه و اهل سنت، مبنی بر حرمت جریمه دیرکرد، از دریافت تسهیلات بانکی مانند قرض، مرابحه و جعاله شده اند، محرومیت زدایی نمود. برای این منظور و در راستای عدالت توزیعی در بحث تخصیص منابع، می توان این سیاست مهم وکاربردی را به بانک مرکزی پیشنهاد داد که متناسب با فقه شیعه و اهل سنت، نسخه جدیدی از قراردادهای بانکی را که در آن ها روش هایی همچون تخصیص جرایم دیرکرد به مصارف خیریه پیش بینی شده باشد، تهیه و به شبکه بانکی ابلاغ نماید.
تفسیر و تأویل در نظام عرفانی شیخ علاء الدوله سمنانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۵
369 - 389
حوزههای تخصصی:
شیخ علاء الدوله سمنانی از مفسّران عرفانی قرآن ضمن به کارگیری آیات و روایات در آثار خود، دو نوع رویکرد تأویل پذیری و عدم تأویل پذیری درباره آیات دارد. وی با تفسیر و تأویل آیات متشابه، مخالف، اما نسبت به سایر آیات موافق است. او برخلاف بیشتر مفسّران، معتقد است که اضغاث احلام، نیازمند تفسیر و تأویل اند و از تفسیر و تأویل درحوزه های اصول و فروع دین، مکاشفات عرفانی،حروف، آیات و روایات استفاده می کند. وی تأویل را راهی برای عدم تکفیر مسلمانان، جذب دیدگاه های مختلف در دین اسلام ، نیفتادن در ورطه تناسخ و تعبیر مکاشفات عرفانی می داند. سنجش صحت تأویل و تفسیر از نظر وی، مطابقت با قرآن، حدیث، واقعیت، لغت عرب و عقل است. تفسیر وی ذوقی، بدون حشو و زواید، دارای رگه هایی از علم کلام، مشابهت و تأثیرپذیری از تفسیر ابن عربی و شارحانش است. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی در پی واکاوی جایگاه تفسیر و تأویل در نزد این عارف است.
بازشناخت تاثیر بنی امیه در تنقیص شخصیت حمزه با تکیه بر منابع اهل سنت
منبع:
جستارهای تاریخ اسلام سال ۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶
27 - 46
حوزههای تخصصی:
حمزه بن عبدالمطلب، عموی پیامبر خدا، (از سرداران بزرگ صدر اسلام است. او به عنوان حامی دعوت رسول خدا) در مقابل تهدید های مشرکان، عَلَم توحید را در برابر شرک به دوش گرفت و جان خویش را در راه اسلام فدا کرد. با وجود عملکرد برجسته حمزه بن عبدالمطلب و پیشبرد اهداف اسلام در سال های ابتدایی دعوت، نه تنها نام ایشان به عنوان یکی از شخصیت های تأثیرگذار در صدر اسلام دیده نمی شود؛ بلکه در بعضی از منابع، تلاش بی وقفه ای برای ترور شخصیتی این چهره سرشناس و مؤثر اسلام و تنزیه قاتلانش صورت گرفته است. هدف پژوهش حاضر، معرفی این منابع و نیز واکاوی و شفاف سازی درباره عوامل و انگیزه های پنهان مخدوش سازی شخصیت حمزه است. این تحقیق با استفاده از منابع کتابخانه ای و روش توصیفی- تحلیلی و نیز با تکیه بر کتاب های دست اول حدیثی، تاریخی و رجالی، به دنبال پاسخ به این سوال است که کدام افراد با چه محرک هایی، در تخریب شخصیت حمزه در ادوار مختلف گام برداشته اند. این جستار ضمن معرفی افراد مژثر در تنقیص حمزه، سعی دارد هدف آنان از این عمل و دستاورد های این افراد در طول تاریخ را بیان نماید. تحقیق پیش رو با مراجعه به گزارش های واردشده علیه حمزه در منابع اهل سنت نشان می دهد که این روایت ها علاوه بر اشکال سندی در سلسله راویان، از نظر متنی نیز با حوادث تاریخی ناهمخوانی دارد و در نتیجه، قابل پذیرش نیستند. حمزه بن عبدالمطلب، پیامبر، بنی امیه، منابع اهل سنت.
جهش معنایی در زبان عارفان بر اساس نظریه معناشناسی قالب بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۷
29-52
حوزههای تخصصی:
سازوکاری شناختی-زبانی که در پس گستره وسیعی از رفتارهای زایای زبانی عرفا مشهود است، مبتنی است بر خروجِ مداوم از بافتی که در جریان فرایند برخطِ ساخت معنا شکل می گیرد. این تخطی شناختی در روند معناسازی، مخاطب و شنونده را وامی دارد با سازمان دهی مؤلفه های معنایی موجود در قالب تکیه گاه و برانگیختن دوباره همین مؤلفه ها در قالبی نو که با آن ها سازگاری بیشتری دارد، بر جهش های معنایی در زبان عرفان فائق آید. این فرایند شناختی که طی آن خواننده ناگزیر به بازتحلیل معناشناختی و کاربردشناختی مؤلفه های موجود در بازنمایی بافتی است، «چرخش قالب» نام دارد. تجزیه و تحلیل نمونه های ارائه شده در این مقاله براساس مفهوم «قالب»، «چرخش قالب» و ابزارهای تحلیلی نظریه معناشناسی قالب بنیاد، ظرفیت این سازوکار شناختی را برای گفتمان عرفانی مورد بحث قرار می دهد. نتایج پژوهش نشان می دهد که بافت گریزی در زبان عارفان، چرخش قالب و جهش های معنایی نوعی خلاقیت زبانی است که تنش بین خوانش مناسب بافت و خوانش ثانویه، نقض عمدی عقلانیت متعارف، سازمان دهی مجدد محیط های شناختی و درنتیجه ایجاد معنای جدید را به دنبال دارد.
کُحلِ پندار: بررسی ایماژِ «زندگی به مثابه توهم اراده آزاد» در نگاه مولوی و اسپینوزا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۷
301-324
حوزههای تخصصی:
یکی از اصول و مبانی زندگیِ بهینه در قالب نسخه/ نقشه هایِ زندگی، مجموعه گزاره هایی است که خود علت یا یکی از مهم ترین عللِ مطلوبِ روان شناختی، یعنی آرامش و شادکامی است. این دسته از گزاره ها در ذهن و ضمیر آن گروه از متفکرانی که به تقلیل درد و رنج انسان بیشتر می اندیشند، به دلایل معرفتی و روان شناختی دقیق و عمیق تر بازنمایی شده است. باورداشتِ این گزاره که وقایع فقط به همان صورتی ممکن است اتفاق بیفتد که رخ داده و عواملی ورایِ اراده در صورت بندی یک عمل (رفتاری/ گفتاری) نقش برجسته تری دارند، یکی از این طرز تلقی هاست که می تواند علت العلل/ یکی از عللِ تحققِ مطلوب های روان شناختی باشد. در این میان مولوی با نگاه هنرمندانه و البته با رویکرد به اندیشه اشعری و اسپینوزا با نظام مندسازی این طرز تلقی، دو متفکر در طول تاریخ بشری بودند که در کنار توجه به مجموعه ایماژهای زندگی به ایماژ «زندگی به مثابه توهمِ اراده آزاد» عنایت ویژه داشته اند. در این پژوهش با توجه به مجموعه ایماژهای زندگی با عنایت به نظریه رابرت سالامون، ایماژ اخیر با توجه به تفاوت های نگره ای این دو متفکر از یک سو و وجوه اشتراک فکری ازسویی دیگر تحلیل شده است. بررسی دستگاه فکری این دو متفکر با عنایت به ایماژ اخیر نشان می دهد شادکامیِ مستمرِ بی پایان مهم ترین قاعده زندگی مطلوب است که ارزشی کاربستی دارد؛ با این تفاوت که یکی با استخدام گزاره های تمثیلی به عنوان یکی از شیوه های استدلال و دیگری با توجه به نگره فلسفیِ صرف به بررسی و تحلیل این نوع نگره پرداخته اند. مولوی با توجه به گفتمانِ کلامی از تغییرناپذیریِ ایماژهای زندگی دفاع می کند و اسپینوزا با توجه به مفصل بندی خاص به نظام مند سازی آن پرداخته است.
البنية الإيقاعية في مجموعة "الملائکة تعود إلى العمل" لعبدالعظیم فنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات الادب المعاصر سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۹
167 - 187
حوزههای تخصصی:
تلعب الدلالات الصوتیه دوراً اساسیاً فی التعبیر عن جمالیّات، وذلک من خلال دراسه صفات الأصوات وتکرار الألفاظ و تناسبها مع معانی، لم یقتصر الشعر العراقی المعاصر علی رعایه حسن النظم فحسب وإنّما کان الإهتمام مع ذلک و قبله بالمعنی.عبدالعظیم فنجان (1955-) شاعر عراقی أنشد أشعاراً رومنطیقیاً فی الأدب العربی المعاصر وأبرز مجموعاته الشعریه هو "الملائکه تعود إلى العمل" یتألف من قسمین، الأول:"شعبٌ من الفراشات والبلور"، وهو احتفاء بالحب بکافه تنویعاته، أما الثانی فیحمل عنوان "أسطوره سارق الکتب" ویتناول أساطیر شخصیه لرجال ونساء، مع فقره مهمه اسمها "إنجیل ملفق" حیث تختلط الحکمه بالقصیده الیومیه.فی شعره نوعُ من الموسیقی التی لم یدرک الا بواسطه احساس رقیق و فهم دقیق. هذا الموسیقی داخلی تخفی فی ضمیر الألفاظ و التراکیب والجمل و تؤثر فی السامع تأثیراً خاصاً. یلتفت هذا البحث إلی الجمالیّه الصوتیه من خلال دلالات الاصوات، وبیان خصائص الأصوات الشعریه. اخترنا مجموعه الشعریه "الملائکه تعود إلى العمل" لکثره ما رأینا فیه من دلاله الأصوات علی موضوعه وبسبب دلالات هذه التقنیات الصوتیه فی شعر الشاعر. والغرض من هذه المقاله کشف عن أبعاد جمالیّه صوتیّه والوجوه الدلالیّه والمنهج المختاره فی هذا البحث هو المنهج الوصفی - التحلیلی وفقاً لطبیعه الموضوع الذی یحتاج الی التحلیل والبحث. أما أهمّ نتائج البحث: فمن أبرز سمات مجموعه شعریه "الملائکه تعود إلى العمل" رعایه القوافی والایقاع وکثره استخدام حروف اللین والمد التی تمنح قصیده موسیقی بارعه؛ کما أن ّالتکرار ظاهره أخری فی هذه المجموعه الشعریه تؤثر فی الایحاء و التوکید علی المعنی المراد.
واکاوی دیدگاه های خاورشناسان درباره رابطه قرآن و تاریخ با رویکرد مرجعیت علمی قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
قرآن شناخت سال ۱۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۱)
171 - 188
حوزههای تخصصی:
«مرجعیت علمی قرآن کریم» به معنای اثرگذاری معنادار قرآن کریم بر دانش های ساخت یافته بشری، به دنبال حضور اثربخش قرآن کریم در کنار سایر منابع معرفتی در عرصه دانش های گوناگون است. یکی از عرصه های دانشی در علوم انسانی، دانش تاریخ است که جایگاه مهمی دارد. بنابر دیدگاه غالب عالمان و مفسران اسلامی، روایت ها و گزاره های تاریخی قرآن از جمله منابعی است که نه تنها تاریخ اسلام و پیامبر را بیان می کند، بلکه تاریخ اقوام و ادیان گذشته را نیز ارائه داده، به مثابه منبعی حقیقی و اصیل برای علم تاریخ به شمار می رود. در مقابل، خاورشناسان با رویکردهای متفاوتی به رابطه قرآن و تاریخ پرداخته و گاه مرجعیت قرآن را در برخی موضوعات تاریخی تأیید و گاه آن را زیرسؤال برده اند. این خاورشناسان غالباً با روش «تاریخی انتقادی» گزاره های تاریخی و رویکردها و الگوهای روایتگری تاریخ در قرآن را بررسی کرده اند. روش مزبور که یکی از روش های پرکاربرد در مطالعات قرآنی خاورشناسان است، با بررسی منابع تاریخی، صرفاً آن دسته از گزاره های تاریخی را که با معیارهای علم تاریخ امروزی سازگار است، تأیید می کند. این خاورشناسان با رد پذیرش مرجعیت قرآن در بسیاری از گزارش های تاریخی آن، مطالعه این گزاره های تاریخی را صرفاً بررسی تاریخ انگاره ها و باورها می دانند، نه تاریخ رویدادها و وقایع تاریخی. این پژوهش افزون بر نقد روش بازگفته، با بهره گیری از منابع کتابخانه ای و روش توصیفی تحلیلی به بررسی رهیافت ها و روش مطالعات قرآنی خاورشناسان با توجه به نظریه مرجعیت علمی قرآن پرداخته، رویکردها و رهیافت های خاورشناسان مزبور در این باره را نقد و ارزیابی کرده و به صورت مطالعه موردیِ برخی روایات تاریخی قرآن، دیدگاه آنان را ارزیابی نموده است.