فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۶۱ تا ۱٬۴۸۰ مورد از کل ۷۹٬۱۸۷ مورد.
منبع:
قرآن و علوم اجتماعی سال ۴ تابستان ۱۴۰۳شماره ۲ (پیاپی ۱۴)
36 - 71
حوزههای تخصصی:
طراحی، برنامه ریزی و ایجاد شهر طیب اسلامی که متشکل از اصول و ارزش ها اصیل اسلامی قرآنی است، می تواند زمینه رشد و کمال به سمت جامعه مطلوب و آرمانی را فراهم سازد. در چند دهه اخیر هجوم الگوهای مدرنیته غربی و کاربست آن در شهرهای کشورهای اسلامی، فضای شهرهای کشور را با بحران بی هویتی مواجه ساخته است. برای مقابله با هجوم فرهنگ بیگانه و رفع مشکلات پیش آمده در فضا شهرهای کشور، احیای شهر طیب اسلامی و بازگشت به معیارهای اصیل اسلامی قرآنی در ساختار شهرهای کشور راهبردی ضروری است. بر این اساس پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی قرآنی شهر طیب اسلامی با رویکرد آینده پژوهی انجام شده است. روش پژوهش بر اساس هدف، کاربردی و بر اساس ماهیت توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش 70 نفر از افراد متخصص و اساتید در سطح دانشگاه ها و حوزه های علمیه نقاط مختلف کشور است. جهت تحلیل الگوی قرآنی شهر طیب اسلامی،36 شاخص مهم با استفاده از آیات قرآنی استخراج و موردبررسی قرار گرفت. برای تجزیه وتحلیل شاخص های موردپژوهش و تعیین راهبردهای کلیدی مؤثر در طراحی الگوی قرآنی شهر طیب اسلامی از نرم افزار MICMAC استفاده شد. نتایج پژوهش نشان می دهد از 36 مؤلفه بررسی شده در تحقیق حاضر، 12 معیار (پشتکار و اراده احیای شهر طیب، رونق عبادت در شهر، گسترش تقوا و معنویت در شهر، کمک به محرومان و مستضعفان، گسترش علم و فن آوری در شهر، کرامت انسانی و حقوق شهروندی، برقراری عدالت، پرهیز از شایعه پراکنی و سوءظن، تأمین امنیت و آرامش، رونق اقتصادی و رفاه عمومی، شهر اخلاق مدار و رهبریت صالح) به عنوان عوامل کلیدی مؤثر بر طراحی الگوی قرآنی شهر طیب اسلامی انتخاب شده اند.
Explanation of the Moral Trait of Forbearance in the Thaqalayn and the Bible
منبع:
Journal of Interreligious Studies on the Qur'an and the Bible, Vol. ۱, No. ۱, Spring and Summer ۲۰۲۴
191 - 217
حوزههای تخصصی:
Among ethical-centered religions, the two popular faiths of Islam and Christianity focus on important ethical propositions to nurture and morally educate the adherents of their respective religions. In this context, a significant ethical teaching such as forbearance plays a crucial role in impacting the personal lives of the believers of both religions as well as their social relationships. The present study, which is developed through exploring and extracting all relevant keywords and propositions related to the teaching of forbearance from the esteemed texts of Islam and Christianity, namely the Holy Quran, the impeccable Imams narrations (Thaqalayn), and the Bible, aims to extract, categorize, and ultimately evaluate a precise representation of the conceptualization, significance and value, types, effective factors, effects, and appropriate and inappropriate etiquettes related to the teaching of forbearance based on the information included in these texts. The most significant conclusion is that multiple quantitative and qualitative similarities and differences can be derived from examining this teaching in the reputable texts of Christianity and Islam.
عدم حجیت خبر واحد در حصر معاملات و قراردادها(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
جستارهای فقهی و اصولی سال ۱۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۴
177-204
حوزههای تخصصی:
خبر واحد، طبق نظر مشهور اصولیان، به عنوان ظن خاص حجت است. مهم ترین دلیل حجیت آن را سیره عقلا می دانند اما برخی دیگر به استناد دلیل انسداد، اخبار آحاد را به جهت افاده مطلق ظن، مورد عمل قرار می دهند. آنچه ضرورت دارد موردبحث قرار گیرد این است که آیا حجیت خبر واحد به شکلی یکسان در هر دو حوزه عبادیات و معاملات، کاربرد دارد؟ این مقاله که به روش توصیفی-تحلیلی به نگارش درآمده نشان می دهد با اثبات اصل تعبدی نبودن احکام معاملات بالمعنی الاخص، اخبار آحاد این ابواب، مفید ظن به بقاء نیستند و لذا با استناد به دلیل انسداد هم حجت نخواهند بود؛ بنابراین در باب معاملات و قراردادها، خبر واحد را نه مستند به دلیل خاص و نه مستند به دلیل انسداد، نمی توان حجت دانست. درنتیجه قانون گذاری در حوزه معاملات و قراردادها، بر عهده کارشناسان (فقها) و انطباق آن ها با مقاصد کلی شریعت نظیر غرری و ضرری نبودن است اما فایده روایات ابواب مذکور، می تواند گویای نحوه نگرش و ذائقه شارع در تنظیم قوانین جامعه باشد. درنتیجه مفید عدم حجیت اخبار آحاد جهت حصر معاملات در معاملات معاصر معصوم (علیه السلام) و ممضات ایشان خواهد بود.
The Perspectives of Sect Histrographers on Faith and Disbelief and Happiness and Misery in Islamic Sects During the 1st to the 5th Century AH(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
pure life, Volume ۱۱, Issue ۳۷, Winter ۲۰۲۴
73 - 92
حوزههای تخصصی:
SUBJECT & OBJECTIVES: Since the early centuries of Islam, there have been numerous discussions on the subjects of disbelief and faith, as well as examples of both in Islamic society, which refer to believers and disbelievers. Meanwhile, the authors of sectarian books like “Milal wa Nihal” have tackled this matter from a sectarian perspective, frequently attempting to differentiate the Heretical sects from the Saved ones. Based on this, this research aims to examine the approach of Islamic sect-historiographers on faith and disbelief and happiness and misery. METHOD & FINDING: Based on the works of Islamic Islamic sect-historiographers who have benefited from a descriptive-analytic approach, this study covers the first five centuries of Islamic history. Research indicates that the topic of faith and disbelief in the writings of Muslim sectarians is influenced by the sect to which they belonged, to the extent that the regulation and prioritization of this issue is evident in their works. CONCLUSION: The findings of the research demonstrate that Muslim sectarians occasionally attempt to disparage rival sects in their writings by employing improper language, blaming them for not believing in a Hereafter, or even accusing followers of other sects of being deviant Muslims.
الگوی جامع موضوع شناسی فقهی در مسائل مستحدثه(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
فقه سال ۳۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۷)
167 - 198
حوزههای تخصصی:
الگوی رایج در موضوع شناسی فقهی به صورت تک وجهی و با روش توصیف و تحلیل عناصر ذات موضوع برای کشف عنوان فقهی منطبق بر آن است. گر چه این روش در شناخت مصادیق عنوان های فقهی مشخص پذیرفتنی است، در مواجهه با موضوعات جدید مرکب، تأثیر امور دیگری مثل آثار و لوازم موضوع در صدق عنوان های فقهی بر آنها انکارناپذیر است. در نتیجه بسنده کردن به بررسی ذات موضوع، موجب نقصان در فرایند موضوع شناسی است؛ براین اساس تحقیقی لازم است تا در پیِ الگویی باشد که بتواند همه ابعاد مؤثر در انطباق عنوان های فقهی بر موضوعات را ارائه دهد تا بتوان با رعایت آن، مجموعه مسائل و احکام فقهی موضوع را با توجه به همه جوانب دخیل در حکم آن کشف کرد تا زمینه ای برای طراحی نظام مسائل فراهم گردد. اهمیت تحقیق حاضر به جهت وابسته بودن استنباط فقهی در موضوعات مستحدثه به تبیین الگوی یاد شده است که با توجه به لزوم تعیین وظیفه ملت و حکومت در مواجهه با موضوعات نوپدید ضرورت آن روشن است. هدف تحقیق، توانمند سازی فقه در حل مسائل جدید و زمینه سازی برای طراحی جامع نظام مسائل موضوعات و جلوگیری از ضعف و انحراف در استنباط حکم مسائل مستحدثه است. تحقیق حاضر با روش تحلیلی– توصیفی و با بهره گیری از منابع نقلی و تعبدی و روش اجتهادی فقهی سامان گرفته است و نوآوری آن ارائه الگویی جامع در موضوع شناسی فقهی و الگویی برای طراحی نظام مسائل موضوعات مستحدثه است. نتیجه آن تبیین انحصار ابعاد تأثیر گذار در حکم فقهی در سه جهت است: ذات موضوع، اهداف فاعل، آثار و ملازمات موضوع. در نتیجه برای تعیین حکم فقهی موضوع های جدید باید انطباق عنوان های فقهی مربوط به همه جهات سه گانه بر موضوع جدید بررسی شود و به اقتضای نتیجه آن، حکم فقهی موضوع جدید استنباط گردد.
کُشته آن قدر فزون است کَفَن نتوان کرد: معرفی و نقد کتاب «مجموعه آثار ابن خفیف شیرازی»
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۵ خرداد و تیر ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۲۰۶)
293 - 316
حوزههای تخصصی:
ابن خفیف شیرازی یکی از بزرگ ترین صوفیان سده چهارم هجری و شیخِ مشایخِ شیراز است. او در فقه و حدیث و کلام و تصوف نزد عالمان طراز اول عصر، از قبیل ابوالحسن اشعری و رُوَیم بغدادی و حلاج، شاگردی کرده است. ابن خفیف آثار متعددی داشته است که امروز جز چند رساله انگشت شمار چیزی از نوشته های او به دست ما نرسیده است. علاوه بر این آثار، صدها نقل قول از او در آثار عرفانی و تاریخی و کلامی وجود دارد. در هفت دهه گذشته تلاش هایی پراکنده برای تصحیح و ارائه آثار برجای مانده ابن خفیف صورت پذیرفته است. این تلاش ها ضرورتِ تدوین «مجموعه آثار ابن خفیف» را دوچندان کرده است. در سال گذشته (1402) کتابی در دو مجلد با عنوان مجموعه آثار ابن خفیف شیرازی به کوشش معین کاظمی فر به بازار علم ارائه شد. در مجلد نخست کتاب اوصاف القلوب با انتساب به ابن خفیف منتشر شده است و در مجلد دوم پنج رساله ابن خفیف و ترجمه های آن ها بازچاپ شده است. متأسفانه در این مجموعه کاستی های بسیاری راه یافته است، به گونه ای که به هیچ وجه نمی تواند خلأ وجود «مجموعه آثار ابن خفیف» را پُر کند و همچنان باید منتظر بمانیم که «دستی از غیب برون آید و کاری بکند». در مقاله حاضر بخشی از کاستی های این مجموعه بیان شده است.
درباره اشکال ها و نقایص بی شمار ترجمهکتاب اعراب و ایرانیان؛ بر اساس روایت فتوحات اسلامی
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۵ خرداد و تیر ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۲۰۶)
317 - 342
حوزههای تخصصی:
کتاب «اعراب و ایرانیان؛ براساس روایت فتوحات اسلامی» اثری است تخصصی در واکاوی رخدادهای موسوم به فتوحات اعراب در ایران که مترجمی ناآشنا با قواعد ابتدایی تاریخ، نسبت به ترجمه آن اهتمام ورزیده و ماحصل کار او، چیزی جز سیاهه ای از اغلاط فاحش نیست. در این فصل، سعی بر آن شده است تا اشکالات و نقایص عدیده ترجمه کتاب معین گردد، تا بلکه خوانندگان و علاقه مندان نامتخصص دریابند که داخل شدن در امور تخصصی علوم دیگر، بی آنکه اندک آشنایی با ابتداییات آن علوم در اندوخته دانشی ایشان باشد، به چه فجایع علمی خواهد انجامید. امید راقم این سطور آن است که این مَثَل، عبارت آموز ایشان باشد.
خَلَل در وقوفین با رویکردی بر آرای امام خمینی (ره) و تطبیق بر مذاهب اهل سنت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متین سال ۲۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۰۳
1 - 28
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تحلیل و نقد دیدگاه فقهای امامیه با محوریت آرای امام خمینی و فقهای اهل سنت در خصوص خلل در وقوفین (عرفات و مشعر) نگاشته شده و با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و ابزار از نوع کتابخانه ای به بررسی خلل و آسیب هایی که به اجزاء وقوفین وارد می شود، پرداخته است. یافته های پژوهش بیانگر آن است که در فقه امامیه اگر خلل عمدی به نیت، زمان، مکان و کیفیت وقوفین وارد شود، با توجه به اصل اولی، موجب بطلان وقوفین و نهایتاً بطلان حج می شود، خواه خلل وارده نقیصه باشد، خواه زیاده؛ ولی در صورت معذور بودن در برخی از اجزا خللی به صحت وقوفین و حج وارد نمی شود. در فقه اهل سنت نیز در وقوف عرفات هر گونه خلل عمدی به شرایط وقوف، موجب بطلان وقوف عرفات و حج می شود؛ ولی در وقوف مشعر به دلیل رکن نبودن آن، در صورت وارد شدن خلل عمدی یا سهوی موجب بطلان وقوفین و حج نمی شود.
نقد دیدگاه فلوطین در باب حقیقت زمان بر اساس مبانی ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت صدرایی سال ۱۲ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۲۴)
105 - 112
حوزههای تخصصی:
فلوطین بزرگترین فیلسوف نوافلاطونی و از شاخص ترین متفکران دوران باستان است که اندیشه های او تأثیر بسیاری بر فلاسفه بعدی گذارده است. مسئله زمان، نزد فیلسوفان و مکتب های فلسفی بعد از ارسطو به ویژه در تفکّر فلوطین، اهمیّت زیادی دارد. یکی از وجوه اهمیت مباحث مربوط به زمان، چگونگی ارتباط داشتن موجودات سیّال زمانی با موجودات ثابت و مجرد است .در مورد مسأله زمان، فلوطین نخست به نقادی تعریف ارسطو از زمان پرداخته و سپس به تبیین ازلی، أبدی و ثابت بودن مرتبه دهر می پردازد. فلوطین در نهایت دیدگاه ابداعی خویش را در مورد این که زمان تصویر یا ظهور روح در عالم ماده است، برهانی می کند. در پژوهش حاضر با روش تحلیلی - تطبیقی بیان شده است که اشکالات فلوطین به تعریف زمان از دیدگاه ملاصدرا صحیح نیست. مدعای فلوطین در مورد اینکه زمان تصویر روح می باشد نیز با اشکالات چندی طبق مبانی ملاصدرا در حکمت متعالیه مواجه می باشد.
پژوهشی درباره انسان شناسی اثولوجیا از منظر ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت صدرایی سال ۱۲ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۲۴)
113 - 126
حوزههای تخصصی:
اثولوجیا انسان شناسی را در قوس نزول و قوس صعود بررسی می کند در قوس نزول انسان عقلی، انسان نفسی، و انسان حسی و در قوس صعود، بازگشت این مراتب انسانی به موطن اصلی را تبیین می کند. مسئله این نوشتار بررسی خوانش ملاصدرا از انسان شناسی اثولوجیاست. مراتب انسانی در اثولوجیا چگونه با قرائت و خوانش صدرایی از مراتب انسانی سازگار است؟ آیا می توان از تأثیرپذیری ملاصدرا از انسان شناسی اثولوجیا سخن گفت؟ ملاصدرا در آثار مختلف مانند اسفار، شواهد الربوبیه، مفاتیح الغیب و تفسیر قرآن کریم انسان شناسی اثولوجیا را انعکاس داده است. ملاصدرا با مبانی فلسفی-اسلامی خود یعنی حرکت جوهری، و تشکیک وجود و نفس واحده و نگاه قرآنی به مسئله انسان، انسان شناسی اثولوجیا را در مراحل قوس نزول و صعود تبیین کرده است؛ درواقع بازخوانی ملاصدرا از انسان شناسی اثولوجیا بازخوانی انتقادی برمبنای فلسفه اوست. و به نتایج متفاوتی از اثولوجیا می رسد. این نوشتار به روش توصیفی و تحلیلی است.
جستاری در کاربست روش نظام واره ای تنزیلی در استخراج علوم انسانی قرآن بنیان (مطالعه موردی سوره های علق و بقره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قرآن، فرهنگ و تمدن سال ۵ تابستان ۱۴۰۳شماره ۲ (پیاپی ۱۶)
32 - 55
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم یک نظام واره معرفتی بی همتاست؛ بدین معنا که تمام بخش ها و اجزای آن با هم مرتبط است و در سیر نزول سوره ها به ترتیبی خاص و پی درپی نازل شده است و گام به گام انسان ها را در تمام عرصه های موردنیاز، تربیت و هدایت می کند. امروزه هرگونه تفسیر و پژوهش در قرآن کریم به ترتیب نزول، «روش تنزیلی» نامیده می شود. آنچه با نظر به تحولات اجتماعی و نیازهای انسان ها در عصر حاضر ضروری به نظر می رسد، لزوم استخراج علوم انسانی قرآن بنیان است که در به کارگیری روش ها با موانعی روبه رو بوده است. مسئله اصلی در پژوهش حاضر پی جویی نوآوری در ترسیم روش ها با جُستاری در شناخت جایگاه و کاربست روش نظام واره ای تنزیلی در استخراج علوم انسانی قرآن بنیان است. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی، دو سوره علق و بقره را به عنوان نخستین سوره مکی و نخستین سوره مدنی بررسی کرده است. نتایج پژوهش نشان می دهد، کاربست نگاه نظام واره ایِ تنزیلی می تواند به عنوان روش و تحولی نو در استخراج علوم انسانی قرآن بنیان به شمار آید. در این رویکرد، سوره علق، به عنوان نخستین سوره نازل شده، معارفی چون راهکارهایی نو در دعوت و تبلیغ دینی، مراحل تربیت دینی، ابتنای قرآن کریم بر معرفت بخشی و ابهام زدایی را ارائه کرده است؛ همچنان که از سوره بقره، به عنوان نخستین سوره مدنی، معارفی مانند انسجام بخشی به جامعه نبوی، راهبری ترقی ساز جامعه نبوی، شناخت دقیق جامعه نوپای دینی و پیشگیری از فعال شدن گسست های اجتماعی قابل استخراج است.
المستوي الصوتي في قصيدة أبي تمام في رثاء ولده قراءة أسلوبية(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در زبان و ادبیات عربی بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۰
37 - 52
حوزههای تخصصی:
یتناول هذا البحث المستوی الصوتی لإحدی القصائد المعروفه للشاعر أبی تمام، التی رثی بها ولده. ولا نجد قصیده تخلو من عناصر الموسیقی؛ لأنّ الموسیقی تعدّ عنصرا مهما فی تشکیل ونظم الشعر. وتشمل الموسیقى التی درسناها فی القصیده، الموسیقی الخارجیه والقافیه والموسیقی الداخلیه، حیث درسنا فی الموسیقى الخارجیه الوزن والزحافات والعلل، ثم درسنا قافیه القصیده؛ الحروف والحرکات. أمّا فی الموسیقی الداخلیه فدرسنا أولا الجناس، والطباق، وردّ العجز علی الصدر، ومراعاه النظیر، والتصریع، والترصیع؛ وثانیا التکرار الذی یشمل تکرار الحروف وتکرار الألفاظ. وقد خرجت الدراسه بنتائج منها: أنّ الشاعر استعمل الألفاظ المناسبه للرثاء، وقد کان اختیاره لمجزوء البحر البسیط المسمى بمخلّع البسیط الذی یلائم الحاله النفسیه المسیطره علیه وجوّ الحزن الذی یعیشه فی محله. وجاءت القافیه نونیه مطلقه، مردوفه، موصوله، متواتره. وحرف النون الواقع بین حرفی مدّ یمنح القصیده امتدادا وتصاعدا موسیقیا، خاصه أنّ حرف النون یدلّ علی الأنین فکان الشاعر یختم به کلّ الکلام الذی یذکره فی البیت فیشبه بذلک ما تفعله النائحات فی النیاحه على المیت. وعلى العکس من قصائده الأخرى، قلّل الشاعر من الطباق وندر الجناس لدیه. وإنّ کثره الحروف المجهوره بالنسبه للحروف المهموسه فی القصیده لتدلّ على رغبه الشاعر فی التصریح بهمومه وإعلان شکواه وأحزانه، کما أنّ تکرار حروف النون والراء واللام، لها دلالتها علی الحزن والأسی فی سیاقاتها لتفریغ تلک الشحنات العاطفیه. بینما کرر الشاعر حرف التاء، حرف الهاء وحرف الفاء أکثر من بقیه الحروف المهموسه، لتلطیف کلامه.
تحلیل جایگاه رمز در ارتباط انسان با خدا از دیدگاه سهروردی و یاسپرس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه و کلام اسلامی سال ۵۷ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
107 - 127
حوزههای تخصصی:
رمز و زبان رمزی در اندیشه های متکلمان و فیلسوفان دین، به عنوان وسیله ای برای حکایت از عالم غیرمادی و بیان حقایق متافیزیکی، به کار می رود و با همین کارایی ، در برخی متون فلسفی برای بیان رابطه انسان با خدا نیز مطرح شده است. هدف از این مقاله، بررسی مفهوم کلی رمز از دیدگاه سهروردی و یاسپرس است؛ پس از تبیین و تحلیل چیستی و چرایی رمز، بیان ویژگی های آن و کاربرد این واژه به طور خاص در تبیین مساله ی جایگاه آن در ارتباط انسان و خدا، به مقایسه ی آرای این دو فیلسوف و دریافت وجوهی از شباهت و تفاوت می پردازد: سهروردی تعریف حقیقی از رمز ارائه نمی کند؛ اما یاسپرس به طور مستقیم آن را تعریف می کند. دلیل رمزی سخن گفتن سهروردی پوشیده گویی در باب حقیقت است و اما یاسپرس می خواهد تا حد ممکن حقیقت را به واسطه رمز روشن نماید. رمز سهروردی ویژگی های معرفت شناسانه، معناشناسانه و وجود شناسانه را در بر دارد اما رمز یاسپرس بیش تر وجود شناسانه است؛ از دیدگاه هر دو فیلسوف ویژگی اصلی رمز حکایت گری است و آنچه مقصود است معنای باطنی است و رمز گشایی نهایی ممکن نیست. از دیدگاه شیخ اشراق، مواجهه با رمز در عالم خیال منفصل بوده اما برای یاسپرس در همین عالم است. در باب جایگاه رمز در ارتباط انسان با خدا نیز، از دیدگاه سهروردی زبان رمزی، تنها راه ِارتباط انسان با خدا نیست؛ خالق و منشا رمز تنها خداوند نیست؛ اما از نظر یاسپرس امر متعالی صرفا به واسطه رمز متجلی می شود. هدف و منشا رموز نیز صرفا خداوند است.
بنية الخطاب في قصة موسى والخضر في سورة الكهف؛ دراسة تحليلية علي ضوء نظرية التواصل عند جاكبسون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات فی اللغه العربیه و آدابها بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۹
245 - 277
حوزههای تخصصی:
التواصل من أهم أشکال النظریات فی اللسانیات الحدیثه التی یعتبر رومان جاکبسون منظرا حقیقیا لها. فهو یعتقد بأن کل حدث لغوی مکون من سته عناصر، هی: المُرسِل، والمُرسَل إلیه والمُرسَله والقانون والمرجع والقناه. وحدد لکل عنصر ست وظائف فی إیصال الرساله: هی الوظیفه التعبیریه أو الانفعالیه، والوظیفه الإفهامیه، والوظیفه الشعریّه، والوظیفه الانتباهیه، والوظیفه المرجعیه، والوظیفه التعریفیه. ومن الأسالیب السردیه فی القرآن، السرد القصصی الذی یعتبر من أهم الأدوات فی إیصال رساله المتکلم إلى المتلقی. تحاول هذه الورقه البحثیه، عبر الاعتماد على منهج وصفی- تحلیلی، تطبیق الوظائف الست لنظریه التواصل عند جاکبسون فی قصه موسى والخضر علیهما السلام فی سوره الکهف. فکانت إشکالیه البحث دراسه مدى مطابقه نظریه التواصل للآیات القرآنیه ولا سیما فی الخطاب القرآنی ومدى تأثیر هذه النظریه فی نظره جدید للقرآن. تشیر النتائج إلى أن قصه موسى والخضر علیهما السلام تتمحور حول التعلیم والتعلم وکثیرا ما یتحقق هذا الأمر بالکلام المتبادل بین المعلم والمتعلم، ومن المتوقع أن تکون الوظیفه الإفهامیه أکثر من الوظائف الأخرى. فکل الأعمال التی قام بها الخضر لتعلیم موسى من خرق السفینه وقتل الغلام وإقامه الجدار تعتبر طریقه سلوکیه غیر کلامیه. والطریقه الترکیبیه بین الکلامیه والسلوکیه کانت أقل استعمالا فی آیات القصه، حیث تتجلى فی بنیه تعبیر موسى عن التعب والجوع الشدید إثر سفره الطویل. کما أنّ تطبیق نظریه التواصل على الآیات القرآنیه یعطینا تفسیرا جدیدا لها یتواکب مع مقتضیات العصر وینتهی إلى فهم جدید وعمیق.
عرفان و تصوف، وحدت بخش فرق اسلامی (با تکیه بر اسرارالتوحید)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۸۰
335 - 348
حوزههای تخصصی:
تصوف اسلامی، متأثر از فرهنگ اقوامی چون عیسوی، برهمایی و بودایی با هدایت به معرفت نفس، انسان ها را به فرهنگ نوینى فرا خواند که در پرتو آن تمدنی کهن شکفته گردید. دلزدگی مسلمانان خسته از سوء استفاده های مذهبی خلفای وقت، موجب گرایش مردم به سبک و سیاقی جدید به نام «تصوف» شد. تصوف که آغوش مهر و انسانیت را به همگان گشوده بود، باور داشت هر دینی که آدمی را به انسانیت نزدیک کند، راه روشنایی و درستی است. بنابراین ابوسعید که در عصر خود پرچمدار فرهنگ آشتی و صلح بود، توانست در جریان سازی فرهنگی و اجتماعی قرن پنجم در شکل گیری نگرش صوفیانه و انسان دوستانه در اجتماع نقش بسزایی داشته باشد. جستار حاضر با روش سندکاوی، به شیوه ی تحلیلی- توصیفی، با استناد بر اسرارالتوحید، و با نظر به رویکرد «اصالت عمل»، به بررسی تأثیر اندیشه های صوفیانه و سیاست گذاری های عرفان و تصوف در اوضاع سیاسی و اجتماعی قرن پنجم می پردازد تا دستاوردهای تصوف را در جامعه ی ابوسعید واکاوی نموده و به این نتیجه برسد که آموزه های صوفیانه توانست در عمل حقیقت یابد و مسیر رشد و تعالی جامعه ی ابوسعید را هموار نماید. در این پژوهش هدف بررسی تآثیرات اجتماعی آموزه های صوفیانه شیخ میهنه در عصر اوست.
آیت الله ری شهری الگوی یک «انقلابی» در عرصه علم
حوزههای تخصصی:
نخستین روز فروردین ماه سال 1401 خورشیدی، خبری ناگوار شنیدیم. تنها می توانستیم آیه شریفه «انّا لله و انّا الیه راجعون» را بر زبان جاری کنیم و باورمان را نسبت به «کلّ نفس ذائقه الموت» تقویت نماییم. رهبر معظّم انقلاب اسلامی (حفظه الله) چه سنجیده فرمود: برای کسانی که از تقوا و سلامت نفس و مجاهدت مستمر این روحانی انقلابی با خبرند، فقدان وی ضایعه ای تلخ و اندوهبار است
تحلیل و تطبیق تاریخی از مسئله خیر و شر در حکمت ایرانی، اشراقی و صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت دقیق و تحلیل صحیح افکار و آرای حکمای اسلامی، وابسته به شناسایی و زمینه ها و عوامل پیدایش اندیشه ها و اثرپذیری آنان از خردورزی پیشینیان است. انسان شناسی یکی از مواریث حِکمی ایران باستان است که بن مایه های آن در آرای حکیان مسلمان و فلسفه آنان (فلسفه مشاء، فلسفه اشراق و حکمت صدرایی) مشاهده می شود؛ ازاین رو، تحلیل فلسفی خیر و شر در حوزه انسان شناسی ، ناظر به معنای خیر و شر در حکمت ایران باستان است که اهمیت بسزایی داشته است. در این نوشتار برای تأیید و صدق این گفتار، مبانی فلسفی برگرفته از خیر و شر در حکمت ایرانی با حکمت اسلامی بررسی تحلیلی تطبیقی شده است. روی آوردی که حاصل آن، گواه از وجود نقاط مشترک فلسفی در تطبیق تاریخی مبانی حکمی ایرانی ، اشراقی و صدرایی دارد؛ اشتراکاتی چون، اشتراک مفهوم خیر و شر (نور و ظلمت)، وجود اختیار انسان و مختاربودن وی در پیداش خیر و شر و اینکه فرشتگان مصادیق خیر و شیاطین مصادیق شر هستند، به تمامی گواه بر سیر تاریخی اندیشه خیر و شر به لحاظ وجودشناسی و معرفت شناسی از حکمت ایرانی تا صدرایی است.
تحلیل انتقادی حجیت مذاق شریعت در استنباط احکام شرعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فقه و اصول سال ۵۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۳۸
39 - 60
حوزههای تخصصی:
نوشتار حاضر به هدف نقد حجیت مذاق شریعت در استنباط حکم شرعی، به روش توصیفی تحلیلی و رویکردی انتقادی و گردآوری اطلاعات و داده ها به شیوه کتابخانه ای نگاشته شده است.مذاق شریعت واسطه میان ادله اجتهادی و فقاهتی است. بدین معنا که هرگاه دست فقیه از دلیل عام یا خاص در فرع فقهی تهی گشت قبل از مراجعه به ادله فقاهتی با استکشاف مذاق شریعت از ادله مختلف، در فروعات مختلف و استناد به آن به عنوان یک اماره ظنی، حکم فرع مزبور را کشف می کند. یافته های تحقیق حاکی از آن است که برای اثبات حجیت مذاق شریعت به عنوان منبع استنباط حکم، دلائلی ازجمله «سیره عقلا»، «اطمینان»، «حق الطاعه»، «ملاک حجیت خبر واحد»، «استشمام از روایات» و «استناد به استقرا» ذکر شده است. بررسی ها نشان می دهد تمامی دلایل مذکور قابل نقد و ردّند و حجیت مذاق شریعت به عنوان منبع و مصدر استباط حکم شرعی مناقشه پذیر است و درنتیجه حکم به عدم حجیت آن داده می شود.
تأثیر داده های رجالی ابن ولید بر الرجال نجاشی و الفهرست شیخ طوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از راه های شناخت نزدیک تاریخ و سرگذشت حدیث، توجه و بررسی دقیق محدثان و شخصیت های کلیدی در نشر حدیث است. سده چهارم و پنجم قمری به سبب دسته بندی و شکل گیری جوامع حدیث شیعه و نیز تثبیت موقعیت و ساختار اعتقادات امامیه، دوران برجسته ای است. ابن ولید قمی یکی از این محدثان سده چهارم است که با واسطه و بی واسطه تاثیر زیادی بر رجالیان و محدثان بغداد داشته است. نجاشی و شیخ طوسی صدها کتاب از اصول اصحاب ائمه را با طریق و الگوی ثابت ابن ابی جید از ابن ولید از صفار دریافت کردند. شیخ طوسی تعداد کتب بیشتری از طرق ابن ولید استفاده می کند و در این بین گاه از شیخ صدوق یا پسر ابن ولید اسناد را بازگو می کند. ارزیابی های رجالی ابن ولید که بیشتر تضعیفات او نسبت به برخی راویان مانند محمد بن موسی همدانی یا کتابهای آنها صورت گرفته، نیز نقل شده است. شیخ طوسی معمولا این تضعیفات را بدون جرح و تعدیل پذیرفته یا گزارش کرده است؛ اما نجاشی آنها گاه ردّ می کند و گاه با دید شک می نگرد. از مقایسه سخنان نجاشی و ابن غضائری برمی آید نجاشی در انتقاد از ابن ولید تحت تاثیر آراء استاد مستقیم خود ابن غضائری بوده است.
فقه الحدیث و گونه شناسی روایاتِ مناقب امام حسین در صحیح البخاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۱۲)
144 - 168
حوزههای تخصصی:
امام حسین، به مقیاس ویژگی های که دارد، شخصیت ایشان، به عنوان یکی از محورهای بحث میان اندیشمندان قرارگرفته و از جهات مختلفی به آن پرداخته اند. یکی از بحث های مهم، مقام و جایگاه ایشان، در منابع روایی اهل سنت بوده که برخی پژوهش های دراین باره انجام یافته است. اما «صحیح بخاری» که معتبرترین کتاب حدیثی اهل سنت است، تحقیق قابل ملاحظه ای، در خصوص این موضوع انجام نشده و این امر، موجب گردیده تا این گمانه وارد آید که در این اثر به مناقب امام حسین توجهی نشده است؛ پژوهش فراروی درصدد تبیین مقام و جایگاه امام حسین در صحیح بخاری است. یافته های پژوهش حاضر که با روش توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای نگارش یافته است، نشان می دهد که بخاری ضمن اینکه حدود نُه روایت را از طریق امام حسین نقل کرده، بابی را خاصی را در رابطه به مناقب امام حسن و امام حسین آورده است. از مطالعه روایاتِ بخاری، به دست می آید که امام حسین نسبت به سایر اهل بیت، شباهت بسیار نزدیکی به پیامبر داشته، به عنوان فرزند، همواره تحت مراقبت، محبت و شفقت ایشان قرار داشته و از جایگاه ویژه ای نزد او و اصحابش برخوردار بوده که حتی پیامبر، معیار دوستی و دشمنی با خود را، دوستی و دشمنی با حسین تعیین کرده است.