بررسی و نقد تفاسیر واعظانه قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دین پژوهی و کارآمدی دوره ۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۲)
99 - 120
حوزههای تخصصی:
از جمله ابزارهای مورد استفاده بزرگان ادبیات فارسی در راستای دستگیری معنوی از دیگران، وعظ و اندرز است؛ به گونه ای که می توان گفت این مقوله بی اغراق بخش معظمی از متون نظم و نثر فارسی را شکل داده است. از کهن ترین شاعران و ادیبان تا معاصران از ایشان، پند و اندرز را در آثار خود به کار بسته و حتّی، گاه در مسائلی چند، به نقد واعظان پرداخته اند. از آنجاکه هدف اصلی قرآن، هدایت و موعظه است، ادیبان پارسی نگاری که در حوزه تفسیر قرآن دست به تألیف زده اند، موعظه را بخش مهمی از آموزه های تفسیری خود ساخته و در تفاسیری که به عنوان «تفسیر واعظانه» نامبردار گشته اند، به اندرز خوانندگان و مخاطبان خود روی آوردند. پدیده تفسیر آمیخته با وعظ، از دیرباز در ادب فارسی با ترجمه تفسیر طبری رخ نمود سپس در دوره های میانی به خلق آثاری در نظم و نثر نظیر: روض الجنان رازی و کشف الأسرار میبدی انجامید؛ اگرچه نمی توان از مثنوی ملای روم که با الهام از آیات قرآن به اندرز مخاطبان در لوای گونه ای از تفسیر و تبیین قرآن پرداخته، اغماض کرد. آنگاه عالمانی از متأخران این سیر را ادامه دادند و چونان اسلاف خود به خلق آثار تفسیری-ادبی سترگی دست یافتند؛ چنان که از مواهب علیّه کاشفی سبزواری می توان به عنوان اوج تفسیر واعظانه متأخران ادب فارسی یاد کرد.