فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۱۰۱ تا ۲٬۱۲۰ مورد از کل ۷۶٬۰۳۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
رحمت و مهربانی از صفات افعالی پروردگار متعال است، که نفی آن از یزدان پاک، به مثابه قایل شدن به نقص، در ساحت وجود اوست. از سویی باور ما بر اساس آیات وحی بر این است که اصل و اساس آفرینش بر رأفت و مهربانی خداوند بنا شده است و آیات فراوانی از قرآن کریم جلوه های متعددی از مهربانی او را یادآور می شود؛ از جمله تکریم و احترام بندگان، تفضل بر بندگان، عیب پوشی، روش موعظه، تبشیر و امیدواری دادن، انذار، توبه پذیری و تأخیر در کیفر بندگان، این حقیقت را اثبات می کند. این در حالی است که بسیاری از خداناباوران، در آثار و نگاشته های خود مخصوصاً در فضای مجازی با درج شبهاتی خاص، با حقیقت مهربانی و رحمت خداوند مخالف بوده و با انتشار انگاره های خود در شبکه های اجتماعی، سعی در ارائه تصویری خشن و دهشتناک از خداوند باورمندان دارند. نوشتار حاضر که به روش کتابخانه ای و شیوه توصیفی تحلیلی سامان یافته است؛ تلاش می کند با تبیین مهربانی خداوند و جلوه های آن در قرآن کریم، به شبهات آتئیستها در فضای مجازی در این موضوع پاسخ دهد.
ارزیابی انتقادی نظریه پلورالیسم نجات درقرآن کریم موردپژوهی نقد تمجید اهل کتاب
حوزههای تخصصی:
آنچه در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفت نجات پیروان ادیان و مکاتب دیگر است به منظور ارائه بحثی منطقی و معقول درباره وضعیت اخروی افراد یاد شده پژوهشی با محوریت آیات قرآن کریم، هدف اصلی این تحقیق است.در گفتمان غیر الهی پلورالیسم دینی به مفهوم پذیرش هر عقیده ای خواه الهی باشد و خواه غیر الهی بازخوانی میشود.اما آنچه طی بررسی صورت گرفته به آن پرداختیم میزان پذیرش و انعطاف پذیری آموزه های قرآنی در نیل به سعادت اخروی معتقدان به سایر ادیان ابراهیمی مطرح شده در قرآن است که عمل کنندگان بر اساس تعالیم یهود و نصرانیان تا چه میزان از سعادت اخروی بهره مند خواهند بود و اساسا جه عوامل و موانعی را از نگاه قرآنی میتوان ناظر بر نیل به سعادت اخروی معتقدین به سایر ادیان ابراهیمی غیر از اسلام دانست؟ بر این اساس طی بخشهای مختلف به این امور پرداختیم که:اصطلاحاتی مانند پلورالیسم، فوز وفلاح و... تعریف و مفاهیمی مانند نجات از دیدگاه های مختلف مورد بررسی قرار گرفته همچنین ضمن بیان شاخه های پلورالیسم، به دیدگاه های مختلف درباره تنوع ادیان نیز اشاره شد.عوامل و موانع نجات از دیدگاه قرآن مورد بحث و بررسی قرار گرفت و در ادامه .به دلائل تأیید پلورالیسم نجات از دیدگاه قرآن اشاره شد و مورد نقد و بررسی قرار گرفت.
ادله حجیت اجماع در مسائل اعتقادی از دیدگاه متکلمان
منبع:
پژوهشنامه کلام تطبیقی شیعه سال ۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷
249 - 282
حوزههای تخصصی:
اجماع یکی از منابع دستیابی به احکام است که احیاناً در اعتقادات نیز می تواند منبع باشد. در کتاب های کلامی دانشمندان اسلامی، شیعه و یا سنی، برای اثبات بعضی از آموزه های اعتقادی، از دلیل اجماع استفاده شده است، حال باید دید که آیا این اجماعات حجیت دارد؟ و ملاک اعتبار و محدوده حجیت آن کدام است؟ این تحقیق متکفل بررسی پاسخ سؤالات فوق از مهمترین مکاتب کلامی، یعنی امامیه، معتزله، اشاعره و ماتریدیه است. در این تحقیق که از نوع بنیادی است، سعی شده است با روش تحلیلی و کتابخانه ای و با رویکرد استدلال عقلی و نقلی به تبیین ابعاد مختلف اجماع پرداخته شود. در این نوشتار دلایل اقامه شده برای حجیت اجماع در مسائل اعتقادی مورد خدشه قرار گرفته است. مهم ترین نتایج به دست آمده در این پژوهش عبارت است از اینکه: اصولیین امامیه و برخی اخباریین، حجیت اجماع را از باب عقل می پذیرند، اشاعره حجیت اجماع را به روش نقلی می پذیرند، اکثر معتزله و همچنین ماتریدیه نیز حجیت اجماع را به روش نقلی می پذیرند، در این مقاله در دلایل اقامه شده خدشه وارد شده است، و قول مختار این است که: دلیلی بر حجیت اجماع در مسائل اعتقادی وجود ندارد.
افزوده هایی چند بر واژه های دخیل در قرآن نوشته آرتور جِفری
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۴ مهر و آبان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۲۰۲)
285 - 299
حوزههای تخصصی:
نوشتار پیشِ رو، ترجمه ای است از مقاله ی پروفسور دیوید سمیول مارگُلیوث (1858-1940)، که در آن یازده واژه به فهرست گسترده ای که پیشتر آرتور جِفری (1892-1959) برای واژه های دخیل در قرآن تنظیم نموده بود، افزوده شده است. این واژه ها را می توان در سه دسته ی عبری/آرامی، سریانی، و حبشی جای داد. به علاوه، نویسنده کوشیده است با حفظ سبک تحلیل و نگارش جِفری، شاهکار او را تکمیل نماید. پیمایش های مترجمان فارسی نشان می دهد پژوهشگران فارسی زبان تا کنون به این نوشتار توجّهی نداشته اند. هم چنین، ایشان کوشیده اند با افزودن یادداشت هایی توضیحی، این نوشتار ارزش مند را به صورتی مناسب تر در اختیار خوانندگان قرار دهند.
تجلی هنر و موسیقی در عرفان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۵
82 - 102
حوزههای تخصصی:
عرفان، پدیده یا شاخه ای از تفکر انسان است که در میان افکار ملل دنیا به گونه های مختلف وجوددارد. هرملتی بنا به مَشرب ها و آمال نهایی خود، لباسی بر عرفان پوشانده، آن را بهترین و زیباترین تجلیگاه اندیشه های هنری جامعه شناسی و فضیلت انگاری خود قرارداده است. هنرهای زیادی در پیدایش و تکوین عرفان، نقش دارند موسیقی یا هنرِ موسیقی، یکی از مهمترین آن هاست که در عرفان ایران و جهان دیده می شود. عرفا و متصوفه ایرانی از بدو پیدایش گرایش عرفانی، با موسیقی همراه بوده اند یا موسیقی را به خدمت گرفته اند تا بتوانند به زبان رمز و ایماء، سخن خود را در قالب عرفان و ارکان آن بزنند. عرفان ایرانی به عرفان مانوی، مسیحی، بودایی و نگرش اسلامی تکیه دارد، بر این اساس در هر تفکر عرفانی، موسیقی، ابزارها، آلات، لحن ها، موسیقی دانان، نوازندگان و هنرمندانی حضوردارند که در هزاره عرفان ایرانی زیسته اند. شیوه بررسی در این مقاله، تحلیل محتوایی است که با استفاده از آن و تجزیه و تحلیل داده های متن، به ابعاد گوناگون سؤال های طرح شده، پاسخ داده شده است.
مرجحات غیرمنصوص و کاربرد آن در حقوق خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعات اختلافی در اصول فقه ذیل مبحث تعادل و تراجیح، مسئله تعدی یا عدم تعدی به مرجحات غیرمنصوص است که تأثیر بسزایی در اجتهاد خواهد داشت. در این میان، قول مشهور اصولیون بر تعدی به مرجحات غیرمنصوص قرار گرفته است. با نظر به وابستگی فقه و اصول فقه و همین طور تعامل و همبستگی فقه امامیه و نظام حقوقی ایران و با توجه به اهمیت بنیادی خانواده به لحاظ فردی و اجتماعی و اشکالات و خلأهای قانونی در این زمینه، در این مقاله، سعی بر تبیین کاربردی این مسئله اصولی در فقه وحقوق خانواده شده است. به این ترتیب که در این تحقیق به روش توصیفی تحلیلی، پس از بررسی وضعیت ترجیح به مرجحات غیرمنصوص، تأملی بر کاربردهایی که ممکن است در حقوق خانواده داشته باشد، صورت گرفته و سپس برای پر کردن خلأهای موجود طبق اصل 167 قانون اساسی، به مباحث فقهی پرداخته شده است. گفتنی است که مرجحات غیرمنصوص در اصول، برای ترجیح میان دو خبر استعمال می شود، اما در فقه وحقوق و به طور خاص، فقه و حقوق (ماهوی) خانواده، برای تمییز و تشخیص موضوع، مورد نظر واقع می گردد.
سیاست گذاری توسعه اقتصادی جمهوری اسلامی ایران با تمرکز بر برنامه های توسعه در حفاظت محیط زیست(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال ۵ ویژه نامه فقه و حقوق نو ۱۴۰۲
827 - 846
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف : نگرش مدیریت توسعه پایدار شهری توجه ویژه به شاخص های پایدار شهر برای تأمین خواست و نظر شهروندان در امور شهر برای رسیدن به تعادل و توسعه پایدار شهری ضروری است. بر همین اساس هدف مقاله حاضر بررسی سیاست گذاری توسعه اقتصادی جمهوری اسلامی ایران با تمرکز بر برنامه های توسعه در حفاظت محیط زیست است.
مواد و روش ها : مقاله حاضر توصیفی- تحلیلی است. مواد و داده ها نیز کیفی است و از فیش برداری در گردآوری مطالب و داده ها استفاده شده است.
ملاحظات اخلاقی : در این مقاله، اصالت متون، صداقت و امانت داری رعایت شده است.
یافته ها : . در حقوق ایران در برنامه های پنج ساله توسعه به توسعه پایدار توجه شده است. می توان برنامه پنجم و ششم را نقطه عطفی برای ایجاد یک سازوکار مناسب برای رسیدن به توسعه پایدار دانست. در کل، برنامه های توسعه به دلیل فقدان وجود نظام برنامه ریزی مطلوب، هماهنگ و بهینه و نبود ارتباط منسجم و نهادینه بین برنامه ریزی، سیاست گذاری و بودجه ریزی، صرفاً مجموعه ای از احکام کلی، اهداف آرمانی را به تصویر می کشد. آنچه مهم است ضمانت اجرای قواعد و اصول حاکم بر مدیریت توسعه پایدار است. بدون ضمانت اجرا، قواعد حاکم بر مدیریت توسعه پایدار صرفاً در حد توصیه نامه باقی خواهد ماند.
نتیجه: مدیریت توسعه پایدار مستلزم نظارت مستمر بر شدت اقدامات اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی با هدف یافتن نوع جدیدی از توسعه سالم تر و بلندمدت است. به کارگیری شیوه ها و تکنیک های تحلیلی مناسب، کسب و استفاده از اطلاعات خوب، به کارگیری چارچوب ها و دستورالعمل های مربوطه عملکرد مدیریت خوب برای توسعه پایدار را تشکیل می دهند.
تحلیل دیدگاه علامه مصباح یزدی درباره فقدان گزاره بدیهی در اخلاق(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پس از آنکه بپذیریم حسن و قبح افعالْ عقلی است و نه شرعی، و یقینی است و نه مشهوری و عقلایی، نوبت به این پرسش می رسد که آیا بدیهی است یا نظری؟ ثمره این بحث آنجا ظاهر می شود که در صورت وجود گزاره بدیهی در اخلاق، علم اخلاق دست کم در اثبات برخی گزاره های نظری خود، از علوم دیگر بی نیاز می شود. هرچند علامه مصباح یزدی گزاره ای مانند «عدل حسن است» را اوّلی می داند، اما در نهایت، علم اخلاق را فاقد گزاره بدیهی می شمرد. این نوشتار به روش توصیفی و تحلیلی به حل این تعارض ظاهری پرداخته و به این نتیجه دست یافته که از نظر علامه مصباح یزدی، قضیه مزبور یک قضیه حقیقیه است که بر وجود مصادیق در خارج دلالت ندارد. با توجه به انحصار قضایای حقیقتاً بدیهی در اولیات و وجدانیات، مصادیق عدل تنها زمانی بدیهی خواهند بود که افزون بر اوّلی بودن، وجدانی هم باشند، در حالی که این مصادیق به صورت وجدانی و با علم حضوری قابل شناخت نیستند. به بیان دیگر، هرچند قضیه مزبور اوّلی است، اما وجدانی نیست و صرف اوّلی دانستن کافی نیست تا به وجود گزاره بدیهی در اخلاق باور داشته باشیم؛ زیرا با صرف تحلیلی و اوّلی بودن حُسن عدل، مشکل ارتباط این قضایا با خارج و صدق آنها بر واقعیت های عینی حل نمی شود و نمی توان این قضایا را به واقعیت های عینی و خارج از ذهن نسبت داد، مگر آنکه اثبات گردند. بر این اساس و با توجه به نظریه «مبناگرایی»، علم اخلاق به مثابه یکی از اقسام حکمت عملی، برای اثبات گزاره های خود به بدیهیات حکمت نظری نیازمند است.
De-Militarization of Language in Arabic Grammar Books and its Impact on Human Life(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
pure life, Volume ۱۰, Issue ۳۳, Winter ۲۰۲۳
219 - 239
حوزههای تخصصی:
SUBJECT AND OBJECTIVES : Sibawayh, a leading grammarian in 8th Century used first time violent words and phrases such as “Izhaba, waqtala and wazrib” meaning “Go, and killed and hit”, and “Yazhabu, Yazribu, Yaqtilu and Yuzrib” meaning “He is going, hitting, killing and being hit” in his book “Al-Kitaab”. Since then, these types of words and phrases are being used in almost all the books of Arabic grammar. This article examines the concept and roots of militarization of textbooks and the effects of these words and phrases on human life and society. METHOD AND FINDING : In this research, content analysis has been used to quantify and analyze the presence of specific words and phrases used in Arabic grammar books, based on the psychology of words and human behavior. The words being used in our daily communication shapes human aura which has radiations that effects on emotional and physical state. A word, phrases and sentences carry not only meaning; but psychological effects, responsible to develop human Aura that influence human brain and personality. CONCLUSION : These words and phrases effect on human brain which leads people towards anxiety and irritability, consequently reduce human cooperation and collaboration in a significant manner. The nature of human thoughts depends on the words and phrases being used or heard and finally develop human aura that creates positive and negative energy in human. This research confirms adverse impact of negatives words and phrases on human life.
| نکته| حاشیه| یادداشت
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۴ فروردین و اردیبهشت ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۹۹)
303 - 324
حوزههای تخصصی:
آیا سعدی در حکایت از قرآن کریم خطا کرده است؟
«زر بصره» در شعر اثیرالدین اخسیکتی
«بنی آدم اعضای یکدیگرند» یا «بنی آدم اعضای یک پیکرند»؟
مرد باید خودش «جنم» داشته باشد (1)
مرد باید خودش «جنم» داشته باشد (2)
بررسی استدلال ابن سینا در الهیات شفا بر عرض بودن وحدت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خردنامه صدرا دوره ۲۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۱)
27 - 40
حوزههای تخصصی:
بر اساس گزارشهای ارسطو، عده یی از فیلسوفان یونان باستان «واحد» را جوهری مستقل میپنداشتند که در نسبت با سایر جواهر، نقش علّی دارد. ارسطو با تبیین «محمول» بودن «واحد» و نیز بیان تالیهای فاسد مترتب بر نظریه یادشده، بر ابطال آن کوشیده است. ابن سینا نظریه جوهر بودن واحد و نقدهای ارسطو بر آن را در مباحث الهیات از کتاب الشفاء بتفصیل مورد بررسی قرار داده و برخلاف ارسطو، به صرف «محمول» دانستن «واحد» بسنده نکرده بلکه از طریق یک استدلال غامض و مفصل، سعی نموده عرضِ لازم بودن «وحدت» را بعنوان مبدأ اشتقاق «واحد» به اثبات برساند. استدلال ابن سینا از جهاتی متعدد نقدپذیر است که مهمترین انتقاد وارده بر آن خلط میان عروض مقولی و عروض تحلیلی است. وحدت صرفاً عرض تحلیلی است و استدلال ابن سینا نمیتواند عرض مقولی بودن وحدت را اثبات نماید.
نظریه خودگفتمانی و جایگاه آن در تجربه دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های معرفت شناختی پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۶
67 - 88
حوزههای تخصصی:
هسته نظریه خودگفتمانی توسط هوبرت هرمنس و کمپن شکل گرفته است. از نظر هرمنس خودگفتمانی به عنوان یک مفهوم و توانایی روان شناختی-فرهنگی در جریان گفتگو تأثیر به سزایی دارد. ما جایگاه این جریان را درباره ساحت تجربه دینی بررسی کرده ایم. این جریان، عالم درون فرد را در میان تجارب دینی ادیان متفاوت، مانند جامعه ای از موقعیّت های نسبتاً مستقل، همچون یک منظره خیالی، امّا بر اساس عالم خارج در نظر می گیرد و از جایگاهی فراتر و مشرف بر موقعیّت های تصوّر شده به آن ها توجّه می کند. با وجود شرایط تأثیرگذار بر گفتگوی ادیان، وجود یک پذیرش بی قیدوشرط در رویکرد کثرت گرایی، زودباوری و مسئله تحمیل در ارتباط با یک تجربه فرض شده دینی، خودگفتمانی در عین در برداشتن و تمرکز بر تجربه من و دیگران، می تواند پذیرش راحت تر و قانع کننده تری از آنچه که تجربه کرده ام و آنچه که می توانست تجربه شود داشته باشد. همچنین با توجّه به شرایط غیرمستقیم تأثیرگذار بر چگونگی وقوع تجربه دینی، آن می تواند موقعیّت های دینی دقیق، جزئی و واقع بینانه تری را تصوّر و آن ها را از منظر همه جانبه تر تحلیل کند. در اولین جایگاه، می تواند با تجربه مبهم و پیچیده منتسب به حقیقت دین در فرد، مواجهه واقع بینانه تری داشته باشد. دوم، ارتباط دادن هویّت های دینی در موقعیّت های متفاوتِ درون یک فرد است. سوم، تأثیر آن بر شکوفایی ظرفیّت معنوی فرد است. خودگفتمانی اولویّت های درون یک فرد و دلیل این اولویّت یافتن ها، پیش فرض ها و اعتقادات اثبات شده ما را مورد توجّه قرار می دهد و با توجّه به تأثیرپذیری ما از پیوند های عاطفی و اجتماعی، قضاوت واقع بینانه تری انتظار دارد.
بررسی فقهی- حقوقی مسئولیت کیفری ناقل بیماری کشنده با تطبیق بر بیماری ایدز
منبع:
رسائل سال ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۱)
7 - 41
حوزههای تخصصی:
انتقال بیماری های کشنده به اشخاص دیگر، یکی از پدیده های جدیدی است که در حال حاضر، افرادی را به صورت سهوی یا عمدی، گرفتار نموده است. این موضوع دارای ابعاد مختلف فقهی حقوقی از جمله جرم انگاری عملیات انتقال این بیماری است. با بررسی های صورت گرفته، مشخص شد که انتقال بیماری بدون ملاحظه نتیجه آن، یعنی قتل، جرم انگاری نشده و تنها از باب نتیجه، مجازات خواهد شد. در صورتی که فرد، شروع به انتقال بیماری نماید، دو صورت مطرح است: فرض اول اینکه موفق به انتقال نشود و در نتیجه، قتل محقق نشود و یا اینکه تصور کرده است موفق به انتقال شده است؛ اما در واقع، انتقال بیماری صورت نگرفته است. در این صورت، اگر وی قصد قتل داشته است، مجازات شروع به جرم قتل شامل او خواهد بود. فرض دوم آن است که فرد، موفق به انتقال شده است و هرچند در برخی موارد، وقوع قتل فاصله زیادی با فعل انتقال دارد، اما طول فاصله خللی به استناد وارد نمی کند و جرم قتل محقق شده است. در این صورت، در پاسخ به این سؤال که چه نوع قتلی رخ داده،سه فرض مطرح می شود؛ فرض اول اینکه ناقل و منتقل الیه، شخص واحدی باشند که در صورت انتقال، وی می میرد و مجازاتی برای او متصور نیست؛ اما در فرضی که موفق به انتقال نگردد، می توان او را از باب شروع به جرم _ البته شروع به جرم خودکشی نه قتل _ قابل مجازات دانست. فرض دوم، تغایر ناقل و منتقل الیه بدون دخالت شخص ثالث است که در این صورت نیز اگر ناقل، قصد قتل داشته یا علم به کشنده بودن بیماری داشته است، قتل عمد است؛ اما اگر قصد انجام کاری بر روی منتقل الیه داشته است، ولی علم به کشنده بودن بیماری نداشته باشد، قتل شبه عمد است و در غیر این دو صورت، قتل خطای محض است. فرض سوم نیز تغایر ناقل و منتقل الیه و دخالت شخص ثالث است که در این صورت، حکم، تابع نحوه مداخله شخص ثالث است.
تاملی در امکان و الزامات کاربرد "ملامت" به مثابه یک شیوه اصلاح اخلاقی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
برای آگاهی بخشی و اصلاح رفتار افراد خطاکار معمولا شیوه های تربیتی گوناگونی از جمله موعظه، انذار، تبیین، تنبیه و ... به کار برده می شود. یکی از شیوه های واکنش به خطای افراد، "ملامت" است. آثار و پیامدهای ضد و نقیضی برای ملامت ذکر شده است؛ از آثار کاملا منفی و مخرب تا آثار مثبت و سازنده؛ حتی گاهی ملامت برای پی بردن به خطا و ایجاد احساس ندامت و اصلاح خویشتن مفید تلقی شده است. اما در مجموع، این نوع مواجهه تا کنون کمتر به عنوان یک شیوه تربیتی مورد توجه اندیشمندان اخلاق و تربیت قرار گرفته است. در این تحقیق ابتدا مولفه های شناختی، عاطفی و رفتاری ملامت مورد بررسی قرار گرفته و سپس شرایطی که باعث می شود که ملامت کارکرد سازنده، اصلاحی و تربیتی پیدا کند، بررسی شده است. بر اساس یافته ها، این امکان وجود دارد که با رعایت شرایطی هشت گانه، به نوعی فرد خطاکار را مورد ملامت قرار داد که اثرات سازنده و تربیتی برای او در پی داشته باشد. شروط هفت گانه در مقاله مورد تبیین و بحث قرار گرفته اند.
نسبت سنجی شوق الهی با طلب ازدیاد عمر در دنیا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۴
27 - 44
حوزههای تخصصی:
انسان ها به طور فطری میل به بقا و جاودانگی دارند. خداوند متعال نیز به انسان ها حیات جاودانه داده است که در سرای آخرت محقق می شود. از سوی دیگر، فرد متقی باید شوق رسیدن به لقای الهی در سرای آخرت داشته باشد. در این میان، چگونگی سازگاری میان طلب عمر بیشتر، هرچند همراه با طاعت در این دنیا با شوق نسبت به لقای الهی در سرای آخرت، یکی از مسائل چالشی به شمار می رود. رسالت این نوشتار، پاسخ به این مسئله با روش عقلی و نقلی است. شواهد عقلی و نقلی برای هر دو طرف ماجرا وجود دارد. نویسنده پس از بیان مبانی و مقدمات لازم برای پاسخ به این پرسش، به این نتیجه می رسد که دعا برای طول عمر بیشتر جهت بندگی خداوند متعال، امری ارزشی است و فقدان آن، نقص به شمار می رود.
درجات ایمان و کفر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۲ آذر ۱۴۰۲ شماره ۳۱۲
5 - 7
حوزههای تخصصی:
در باب ایمان مباحثی در روایات مطرح شده است که در بسیاری از موارد، با بحث های عقلی تطابق دارد. شاید تطبیق این روایات با آیه چهارده سوره «حجرات» که می فرماید: «قَالَتِ الْأَعْرَابُ آمَنَّا قُل لَّمْ تُؤْمِنُوا وَلَکِن قُولُوا أَسْلَمْنَا وَلَمَّا یدْخُلِ الْإِیمَانُ فِی قُلُوبِکُمْ» روشن باشد. روایاتی که درباره حقیقت ایمان بحث می کنند، درصدد بیان شرایط و ویژگی های ایمان حقیقی اند؛ یعنی ایمانی که کاملاً در دل وارد شده است و خدا آن را ایمان می داند، و این با اسلام صرف، که با ابراز شهادتین محقق می شود، متفاوت است.
در بحث از مرز میان کفر و ایمان گفته شد که کفر نیز مانند ایمان، دو کاربرد دارد: یک کاربرد فقهی که استعمال آن در مقابل اسلام است و در روابط اجتماعی میان انسان ها بیشتر جنبه حقوقی دارد؛ اما گاه در روایات، کافر به کسی اطلاق می شود که بهره ای از ایمان نبرده است، یا به لوازم آن پایبند نیست. بر این اساس، چنین کافری اهل سعادت آخرت نیست، گرچه ممکن است در ظاهر مسلمان باشد و از لحاظ احکام فقهی و حقوقی با او معامله مسلمان شود. همچنان که پیامبر اکرم با بسیاری از نزدیکان خود چنین رابطه ای داشتند و مانند مسلمان با آنها رفتار می کردند. خداوند می فرماید: «وَلَتَعْرِفَنَّهُمْ فِی لَحْنِ الْقَوْلِ» (محمد: 4)؛ اگر ما می خواستیم، آنها را به شما معرفی می کردیم [و به شما می گفتیم که درواقع کافرند].
حساب ابجد، کمند معقولات مجرد؛ نقدی بر دو دیدگاه «فلسفی- ریاضی» از شهید مطهری و آیت الله جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت فلسفی سال ۲۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۸۲)
123 - 141
حوزههای تخصصی:
Shahid Mutahhari holds that abjad is not real arithmetic but fiction and it can thus not show any truth. Ayatullah Javadi Amoli also argues that the category of quantity exclusively belongs to the material and imaginal worlds and its lasso does not reach the intelligibles. It seems that the two philosophical and arithmetical approaches are apparently not related to each other; they actually deny a mutual correlation, though; because if abjad arithmetic were a real and true "numbering", its "enumerated thing" would be nothing but of "intelligibles" and "abstract meanings", their enumeration is in terms of letters and words, though. Apparently, to enumerate concepts and "intelligibles" is not impossible as such. What is impossible is the enumeration due to the shape and weight and the like, which, of course, concepts are stripped of.
The definitions and applications provided by masters of philosophy and wisdom such as Ibn Turkah and Mirdamad show that this enumeration is not only possible, but also, thanks to the calculation of "abjad", has occurred. Because it leads to the discovery of the phrases "sharing in quantity and meaning"; phrases different in terms of the combination of letters, nonetheless common in terms of quantity and quality (spirit of meaning); and because the mentioned double sharing, as a design, is of the same cognation of knowledge and will of Allah, rather than those of him who coins the terms or uses the phrases, it can be proved by a priori proof (ratio esendi). Abjad arithmetic is also true and divine, along with enumerated entities of the cognation of meanings. The ambiguity of such major terms can be resolved by means of the movable and concrete minor terms mentioned in the text.
مؤلفه های کمال ایمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۲ آبان ۱۴۰۲ شماره ۳۱۱
5 - 8
حوزههای تخصصی:
از دیدگاه اسلام، محور همه ارزش ها، ایمان به خداست. در روایات، مباحث مختلفی درباره ایمان مطرح شده است که برخی از آنها ذیل عنوان «حقیقت ایمان» بیان شد. موضوع دیگری که در روایات درباره ایمان مطرح است، «کمال ایمان» است. البته همان گونه که اشاره شد، معصومان(ع) در روایات درصدد بحث های منطقی و کلاسیک نبوده اند، بلکه به مقتضای حال مخاطب و نیاز او، مطلبی را بیان فرموده اند. بنابراین تفاوت هایی که بعضاً در آنها مشاهده می شود، نباید منشأ تحیر و توهم اختلاف بین روایات گردد. این تفاوت ها، درحقیقت آموزه هایی است که یک معلم برای شاگرد خود یا یک مربی برای متربی اش بیان می کند تا نکاتی را برای بهره گیری در زندگی به او تذکر دهد. برخی مؤلفه های کمال ایمان عبارتند از: عدم تجاوز از حق، فهم صحیح دین، غلبه دین بر شهوت و واگذاری امور به خدا. این مقال به تفصیل به بیان مؤلفه های کمال ایمان و شرح و تفسیر آن می پردازد.
تبیین دلالت های تربیتی «رساله الحقوق»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مطالعات تربیتی در وجه رایج خود در زمان حاضر با غلبه رویکردهای سکولار و لیبرال مواجه است و لازم است تربیت پژوهی اسلامی و در دل آن هم زمان با رشد قلمروِ مطالعات فقه تربیتی، عرصه حدیث پژوهی تربیتی نیز رشد متوازنی را تجربه کند؛ همان طورکه لازم است ادبیات «حقوق تربیتی» با هدف ارتقای «تقنین تربیتی» و کمک به حوزه «حکمرانی تربیتی» مورد توجه قرار گیرد. براین اساس، نوشتار حاضر درصدد است «رساله الحقوق» امام سجاد(ع) را که نظامی از حقوق و تکالیف را ارائه کرده است، مورد شرح و تفسیر و دلالت یابی قرار دهد. روش پژوهش، توصیفی و استنباطی است و مؤلف تلاش کرده است که در ابتدا مضامین و معانی مربوط به تربیت را براساس ضوابط فهم متن کشف کند؛ سپس با گردآوری، تجمیع و طبقه بندی مجموعه مدالیل و معانی تربیتی استنباط شده، آنها را در چهار محور صورت بندی نماید. برخی از نتایج مهم به شرح زیر است: تربیت بر والدین و حکومت واجب است و مردم در قبال همدیگر و بخصوص کودکان وظیفه اصلاحی و تربیتی به نحو رجحانی بر عهده دارند. محوری ترین مفهوم در حقوق معلم عبارت است از رعایت حریم شخصیت / نقش معلم (اکرام و احترام). تربیت براساس انگاره پدری (نسبت به همه کودکان و مردم) و انگاره امانت داری (نسبت به دانش) تصویرسازی می شود و تربیت ماهیتاً نوعی اعانه و احسان است که بر شبکه ای از حقوق و تکالیف طولی و عرضی و الزامی و غیرالزامی (واجب و مستحب) قوام یافته است.
تحلیل فلسفی مفهوم عدالت در اصل عدالت اجتماعی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
معرفت فرهنگی اجتماعی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲شماره ۴ (پیاپی ۵۶)
45 - 62
حوزههای تخصصی:
مفاهیم فلسفی همچون مفهوم عدالت، دارای منشأ انتزاع اند. تحلیل فلسفی منشأ انتزاع مفهوم، در شناخت دقیق آن و احکامش مؤثر است. اصل عدالت در حوزه اجتماع، بیانگر ساختار مناسبی است که در آن هر چیزی در جایگاه مناسبش قرار گیرد. شناخت مؤلفه های ساختار عدالت، نیازمند تحلیل فلسفی است. در این مقاله با روش تحلیلی توصیفی، مؤلفه های عدالت براساس تقسیم ثنایی و در مواردی با ذکر اهم مصادیق، تبیین شده است. چهار مؤلفه اصلی عبارت اند از: خیرات، موانع، اختصاصات و مشترکات. مؤلفه خیرات حاوی اقسامی چون خیرات فردی و عمومی است که براساس دیدگاه انسان شناسانه، منظومه اهداف انسان را بیان می کند. بازشناسی انواع موانع آزادی های مشروع، در شناخت عدالت از بی عدالتی مؤثر است. مؤلفه اختصاص ها نیز متأثر از اموری چون تلاش، نیاز، نسبت، شایستگی و مواردی چون هبه و نفقه است. نهایتاً مشترکات نیز به دو قسم طبیعی و خدمات دولتی تقسیم می شوند که خدمات دولتی براساس نیازمندی و مشارکت های بخشی، جغرافیای خدمات را تعیین می کند. شناخت مؤلفه های عدالت در کنار شناخت معیار ارزش، به تبیین اصل عدالت و قواعد منتزع از آن منتهی می شود.