مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
عصمت پیامبر
حوزه های تخصصی:
برای شناخت دقیق هر دین، در وهلة اول باید به متون اصلی و مقدّس آن دین مراجعه نمود تا بتوان درک صحیحی از آن دین به دست آورد. یکی از مباحث مهم قرآنی بررسی خطابات قرآنی می باشد که از قدیم به انواعی تقسیم شده است، این مقاله درصدد است ضمن بررسی اجمالی انواع گوناگون خطابات قرآنی به این نکته بپردازد که تمامی خطابات عِتاب آلود قرآن، اگر چه در ظاهر مخاطب آن شخص پیامبر گرامی اسلام6 است ولی در باطن طرف خطاب آن امت او می باشند و از خطابات عتاب آلود پیامبر گرامی اسلام همین ضرب المثل معروف «ایاک اعنی و اسمعی یا جاره» می باشد.
مقاله حاضر به روش توصیفی- اسنادی با رویکردی تحلیلی و با استفاده از آیات و روایات اسلامی تنظیم شده است.
تحلیلی درباره عفو الهی از پیامبر (ص) بر محور آیه 43 سوره توبه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام پیامبرشناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن وحی ونبوت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن موارد دیگر قرآن وعترت
از نظر مسلمانان، پیامبر اسلام (ص) معصوم بوده و این عقیده برآمده از تعلیمات قرآنی است. با وجود این، آیاتی در این کتاب آسمانی وجود دارد که در ظاهر این باور را به تردید می اندازد. از جمله این آیات، آیه 43 سوره توبه می باشد. در این آیه در مورد عفو خدای متعال نسبت به پیامبر (ص)، دیدگاه های متفاوتی بین مفسران وجود دارد که مجموع این دیدگاه ها در مقاله حاضر، در پنج دیدگاه ارائه و بررسی شده است. سپس با ارائه تحلیلی ادبی اجتماعی از آیه شریفه مبتنی بر فضای نزول، ضمن رد هر پنج دیدگاه، اثبات شده که توبیخ و عفو خداوند در این آیه شریفه ابداً در ارتباط با رسول خدا (ص) نبوده است و در عین حال ناظر به منافقان نیز نمی باشد، بلکه متوجه گروه هایی از مسلمانان ضعیف الایمان بوده است که اجازه پیامبر به منافقان مدینه مبنی بر عدم شرکت در جنگ تبوک را بهانه ای برای استیذان خود برای تخلف از شرکت در جنگ قرار داده بودند. همچنین اثبات شده است که اجازه رسول خدا (ص) به منافقان مدینه برای تخلف از جنگ، اقدامی کاملاً بایسته و از روی مصلحت بوده و مورد تأیید خدای تعالی بوده است. این برداشت از آیه شریفه کاملاً منطبق بر روایت منقول از امام رضا (ع) است که آیه مورد بحث را از باب «ایاک اعنی واسمعی یا جاره» می داند، البته با تحلیلی متفاوت از این روایت.
بررسی تأثیر سحر بر پیامبر اکرم| از دیدگاه مفسران فریقین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال نهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۳۳
97-118
حوزه های تخصصی:
الگو بودن پیامبر | برای بشریت و همچنین حجیت گفتار و کردار و تقریر آن حضرت با سحر شدن او طبق بعضی از روایات توسط لبید بن اعصم یهودی، ناسازگار است. جریان سحرالنبی از طریق برخی از روایات، به مباحث تفسیری وارد شده است. اندیشمندان مسلمان براساس دیدگاه های مختلف فکری مذهبی و با توجه به منابع و مبانی دین شناسی، نظرهای گوناگونی درباره مسحوریت یا عدم تأثیر سحر بر حضرت ارائه کرده اند. مفسران نیز هرکدام براساس مبانی معرفتی خود، با این موضوع برخورد نموده اند. در میان مفسران اهل سنت دو دیدگاه درباره سحرالنبی وجود دارد؛ دیدگاهی که همانند اکثرِ مفسران شیعه، سحرالنبی را مخالف قرآن و عصمت دانسته و روایات یاد شده را مطرود می داند و دیدگاهی که تأثیر سحر بر پیامبر | را می پذیرد. در نقد دیدگاه دوم باید گفت: اثبات سحر شدن پیامبر | بنابر دلایلی چون موافقت آن با سخن کفار و مخالفت قرآن با آن از یک سو و ضعف سندی روایات از سوی دیگر و همچنین منافات سحرالنبی با عصمت پیامبر | و نزول مکی بودن معوذتین، نادرست است. بدین جهت تفصیل قائلین به تفصیل سحر بین جسم و روح پیامبر | و تأثیر سحر بر بدن آن حضرت نیز قابل قبول نیست.
تحلیل و نقد تأثیر مبانی کلامی در تفسیر قرآن کریم (مطالعه موردی سخن سیدمرتضی در تفسیر آیات نخستین سوره عبس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تفسیر قرآن کریم و باورهای کلامی رابطه ای دوسویه دارند. از سویی باورهای کلامی به آیات قرآن مستدل می شوند، واز سویی دیگر باورهای کلامی به منزله قرینه صارفه موجب رفع ید از ظواهر برخی آیات قرآن وگذر از معنای حقیقی به معانی غیرحقیقی می شود. تحلیل و بررسی گستره تاثیر مبانی کلام در تفسیر، آسیب ها و نابسامانی هایی را آشکار می کند. سیدمرتضی (م436ه ) در آثار کلامی خویش، آیاتی از قرآن را تفسیر کرده است. وی در بیان گستره عصمت پیامبر و پاسخ به پرسش های مفروض، به تفسیر آیات نخستین سوره عبس پرداخته است، و از آن رو که عبوس کردن را کرداری نفرت انگیز می شمرد و پیامبران را از کردار نفرت آمیز معصوم می داند؛ عبوس کننده در آیات عبس را شخصی جز پیامبر می پندارد و البته خطاب های عتاب آلود موجود در این آیات را نیز به پیامبر متوجه نمی داند. بسیاری از مفسران شیعه از سخن سیدمرتضی پیروی کرده اند. تحلیل و نقد سخن سیدمرتضی آشکار خواهد کرد که در پیِ تطبیق باور کلامی بر آیات عبس خطاهایی روی داده است: بی توجهی به معنای ماده و ساخت "عَبَسَ"، نادیده گرفتن ویژگی باب مزید فیه (یَزّکّی)، و قرائن موجود در سیاق آیات، و روایات وارد در شأن نزول، و خطا در مقدمات استدلال کلامی. این آسیب ها ریشه در سیطره مبانی کلامی بر قواعد و اصول علم تفسیر دارد و توجه به آنها زمینه را بر حفظ حدود و قوانین هر یک از حوزه های تفسیر وکلام آماده می سازد و از آسیب های تفسیر کلامی آیات قرآن می کاهد.
نقد تاریخی داستان اجرای حد قذف توسط پیامبر(ص) در رویداد افک با توجه به گزارشات قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روایات افک عایشه به عنوان معرفِ مصداق آیه افک، در منابع اهل تسنن به شهرت رسیده اند. اما از دیرباز این سوال مطرح بوده که چرا پیامبر (ص) طبق ادعای روایات افک عایشه، اجرای حد را یک ماه به تعویق انداخت و پس از یک ماه تنها چهار نفر را حد زد نه یک عصبه را؟ از آنجا که این سوال عصمت پیامبر (ص) را زیر سوال می برد، برخی اندیشمندان این امکان را مطرح کرده اند که آیه قذف پس از آیات افک نازل شده باشد و علت عدم اجرای بلافاصله حکم حد، عدم تشریع حکم حد قذف بوده است. اما با توجه به این که حکم عطف به ماسبق نمی شود، این پاسخ نمی تواند مشکل روایات افک عایشه را حل کند. یعنی اگر یک ماه پس از شیوع افک، حکم وجوب حد قذف نازل شده باشد، پیامبر(ص) نمی بایست تهمت زنند گان را که به سبب ندانستن حکم معذور بوده اند، حد بزند. در این مقاله امکان دیگری مطرح شده که آیات قذف می توانند به همان ترتیب مصحف پیش از آیات افک، اما پس از بالا گرفتن شایعه نازل شده باشند. در این صورت چون حکم شرعی عطف به ماسبق نمی شود، زدن حد بر پیامبر (ص) واجب نبوده است. گزارشات قرآنی از رویداد افک، از آن جهت که فضایی را تصویر می کنند که تهمت ناروا دهان به دهان پخش شده و اوج گرفته بود، این نظریه را تایید می کنند. چرا که اگر حکم حد قذف پیش از اوج گرفتن شایعه نازل شده بود، افراد جسارت ساختن و پخش تهمتی چنین زشت را علیه همسر پیامبر(ص) پیدا نمی کردند. بنابر این اجرای حد بر چهار نفر توسط پیامبر(ص) ، داستانی ساختگی و خلاف گزارشات قرآنی و غیرقابل پذیرش است.
واکاوی تعارض آراء مفسران عامه در معنای «یعصمک» با احادیث مسموم شدن پیامبر(ص)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال دوازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۵
143-162
حوزه های تخصصی:
در آیه تبلیغ عبارت وعده حفظ الهی خطاب به پیامبر | با عبارت «یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ» دیده می شود، ولی تصریح نشده که این حفظ، ناظر به کدام شأن ایشان است: هرگونه صدمات بدنی، حفظ جان از قتل، حفظ آرمان و دین پیامبر را می تواند شامل شود. مفسران شیعه بر پایه شأن نزول و سیاق آیات معتقدند مراد آیه نمی تواند حفظ جان پیامبر | باشد اما مفسران عامه به دلیل عدم پذیرش شأن نزول، معتقدند مراد آیه «حفظ جان نبی» است. ازاین رو به ورطه تعارض ها و ناهماهنگی های متعددی افتاده اند، ازجمله: تعارض با آیات دیگر و نیز روایات سبب نزول و بدیهیات عقلی. ازآنجاکه بین قرآن و سنّت در هندسه فهم دینی نباید تعارضی باشد، عالمان عامه باید این تعارض را برطرف کنند. اما چون روایات مسمومیت را خود پذیرفته اند و نمی توانند ردّ کنند، منصفانه ترین راه، پذیرش شأن نزول آیه است.
بررسی تفسیری و نقد ترجمه آیه های متناقض نما با عصمت پیامبراکرم| با تاکید بر آیه 7 ضحی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۶
103-126
حوزه های تخصصی:
خدای متعال در برخی از آیات قرآن به نوعی عتاب گونه، پیامبراکرم | و دیگر پیامبران را مورد خطاب قرار داده یا در مورد ایشان سخن گفته که تداعی کننده مضامینی متناقض نما با عصمت ایشان است. ترجمه این آیات از زبان مبدا به زبان مقصد و انتقال صحیح محتوای آن، افزون بر نگاه داشت ساختارهای دستوری و بلاغی و هم سانی تاثیر متن مبدا و مقصد، و نیز رعایت مقوله های تفسیری، روایی و زبان شناختی، احاطه و اشراف ویژه به مبانی کلامی صحیح و تنقیح شده و نیز بازتاب این مبانی در زبان مقصد را طلب می کند تا تلقی عدم عصمت پیامبران را در ذهن خواننده ایجاد ننماید. پژوهش حاضر در صدد است تا به نقد ترجمه آیه 7 ضحی از میان برخی ترجمه های امین، معنایی، آزاد و تفسیری بپردازد و ضمن تبیین مستدل برتری ها و کاستی های مترجمان مذکور، بهترین روش و قواعد ضروری ترجمه این دسته از آیات را در پیش روی مترجمان و مخاطبان ترجمه قرآن قرار دهد. معادل گزینی ناصحیح و نیز ساختاربسندگی، ترجمه آیه مورد بحث را از غایت آن دور کرده و در مقابل، ترجمه مزجی می تواند روشی مناسب برای برگردان این دسته از آیات به شمار آید و مترجم را در برآوردن اهداف ترجمه موفق تر کند.
چالش های ترجمه های قرآن در آیات متشابه مربوط به عصمت رسول خدا (ص) و راهکارها (بررسی موردی: آیات 12 سوره هود و 43 سوره توبه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش دینی دوره ۲۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۳
275-294
حوزه های تخصصی:
یکی از مبانی کلامی تفسیری مطرح در میان مفسّران مسلمان، مسئله عصمت پیامبران است. ظاهرِ متشابه برخی آیات قرآن، ناسازگار با این مبنا می نمایاند و بر این اساس هر یک از مفسّران مسلمان با توجه به مبانی کلامی مذهب خود تلاش کرده است تا با ارائه تفسیری از این آیات، ساحت مقدّس انبیاء الهی را از گناه منزّه شمرد؛ رویکردی که در بیشتر ترجمه های قرآن جز تعدادی محدود تاکنون مغفول مانده است. ترجمه های قرآن غالباً بدون توجّه به تفسیر و صرفاً براساس معنای اصطلاحی واژگان، به ترجمه این دست آیات اقدام کرده اند که در بیشتر موارد علاوه بر عدم موفقیت در رفع تشابه آیه، بر تشابه آن نیز افزوده اند. از جمله مهم ترین این آیات، آیات موهِم عتاب و یا عفو پیامبر(ص) است که در ترجمه ها، به درستی تبیین و رفع تشابه نشده است و در این مقاله کوشش شده است به روش تحلیلی توصیفی و نوآورانه، به صورت موردی، ضمن بررسی چالش های تفسیر و ترجمه آیه 12 سوره هود که به ظاهر بر نهی رسول خدا (ص) از ترکِ ابلاغِ پیام وحی دلالت دارد؛ و نیز آیه 43 سوره توبه که به ظاهر دلالت بر عفو رسول خدا (ص) دارد، به ترجمه ای دقیق و صحیح و در برخی موارد، نوین بر اساس رویکرد تفسیری صحیح و منطبق با مبنای کلامی عصمت دست یابیم.
تحلیل انتقادی ترجمه آیات به ظاهر متناقض با جنبه عصمت در ابلاغ وحی پیامبراکرم(ص) (مطالعه موردی آیه 12 سوره هود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در قرآن کریم آیاتی وجود دارد که در نگاه نخست، تلقی عدم عصمت پیامبر اکرم(ص) را در ذهن خواننده ایجاد می کند. در این آیات، خداوند با نوعی خطاب که در نگاه اول تنافی با عصمت را به ذهن متبادر می کند سخن گفته و به صورت مذمت گونه پیامبر اکرم(ص) را مورد خطاب قرار داده و یا در مورد ایشان سخن گفته است. خطاب ها و گزارش-هایی چون دستور به دوری از پلیدی ها، نهی از غفلت و فساد، عتاب به خاطر حرام کردن آنچه که حلال است، شک در محتوای نبوت و مانند آن از این نمونه است. برگردان صحیح این آیات از زبان مبدا به زبان مقصد و انتقال حداکثری محتوای این دست از آیات، افزون بر نگاه داشت ساختارهای دستوری و بلاغی و همسانی تاثیر متن مبدا و مقصد، احاطه و اشراف ویژه به مبانی تنقیح شده علم کلام و نیز بازتاب این مبانی در زبان مقصد را طلب می کند تا تلقی عدم عصمت پیامبر اکرم(ص) را در ذهن خواننده ایجاد ننماید. پژوهش حاضر در صدد بوده تا با بهره گیری از روش توصیفی - تحلیلی و انتخاب تعدادی از روش های ترجمه تحت-اللفظی، امین، معنایی، تفسیری و آزاد به تحلیل و نقد ترجمه ا
بررسی روایت نزول قرآن بر مبنای «ایاک اعنی و اسمعی یا جاره» به عنوان قاعده ای در تفسیر آیات عتاب به پیامبر اکرم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۱۶ زمستان ۱۳۹۰ شماره ۴ (پیاپی ۶۲)
3 - 21
حوزه های تخصصی:
بنا بر روایتی در کتاب الکافی، قرآن بر سبیل قاعده تفسیری «ایاک اعنی و اسمعی یا جاره» نازل شده است. طبق این روایت مخاطب واقعی قرآن غیر از مخاطب ظاهری آن است. تعداد زیادی از مفسران فریقین، این قاعده را تنها در آیات خطاب به پیامبر، جاری می دانند و البته این آیات را خلاف شأن ایشان تشخیص می دهند. روایاتی نیز در تعدادی از منابع روایی شیعه وجود دارد که همه آیات «عتاب» را از باب «ایاک اعنی» معرفی می کند. بررسی سندی این روایت ها به روشنی نشان می دهد که اسناد مخدوشی دارند و از نظر متنی نیز با مشکلاتی مواجه هستند. به نظر می رسد گر چه خطاب، به روش کنایی، در مواردی که قرینه قطعی بر آن وجود داشته باشد، عقلایی است؛ اما اگر بخواهیم این دسته احادیث را مبنای فهم کلیه آیاتی قرار دهیم _ که به گمان مفسر خلاف شؤون پیامبر است _ با مشکل مواجه خواهیم شد.
بررسی تطبیقی تناقض بدوی میان عصمت و استغفار پیامبر (ص) در تفاسیر فریقین، با تکیه برآیات 105 و 106 سوره نساء
حوزه های تخصصی:
آیات 105 و 106 سوره نساء، ازجمله آیاتی است که در آن پیامبر خاتم به استغفار مأمور شده است. مسئله نوشتار پیش رو، تناقض بدوی میان استغفار و عصمت پیامبر در این دو آیه است که تلاش های مفسران فریقین در حل این تناقض ظاهری، از سه منظر سبب نزول، مفهوم استغفار و مخاطب شناسی، به صورت تطبیقی مطالعه و بررسی و نتیجه آن شد که اکثر مفسران شیعه با رویکردی برگرفته از روایات اهل بیت:درباره نزول قرآن بر سبیل «ایاک أعنی و اسمعی یا جاره» و با مسلّم دانستن اصل عصمت پیامبر به تبیین امر استغفار و متعلق آن پرداخته اند و برخی با ارائه معنایی نو از واژه استغفار، آن را نوعی تسبیح و عبادت لحاظ کرده اند. در مقابل، مفسران اهل سنّت نیز در دو رویکرد کلی، به بیان نظرهای خود پرداخته اند؛ برخی به دلیل مبنای کلامی «جواز صدور صغائر» از نبی، بدون اشاره به وجود تناقض، به تفسیر آیه پرداخته اند و برخی دیگر همچون مفسران امامیه، در پاسداشت مقام عصمت پیامبر، رویکردی نو در معنای استغفار اتخاذ کرده و یا خطاب آیه را متوجه امت آن حضرت دانسته اند.