فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۰۸۱ تا ۲٬۱۰۰ مورد از کل ۷۶٬۰۳۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
مدرنیته ای که ارمغان نگاه مادی صرف به انسان و جهان است، بشر امروز، به ویژه غربیان را با بحران های روانی گوناگون مواجه کرده است. نگاه نقدی دانشمندان غربی به فنّاوری زدگی و ماشینی شدن زندگی، و نیز ایجاد مراکز معنادرمانی برای رفع معضلات ناشی از زندگی مادّی انگارانه صرف در میان غربیان، روی آوردن مردم به ادیان شرق مانند ذن و بودیسم، راه اندازی مکاتب عرفانی و معنویت های ساختگی، از نشانه های تلاش غرب برای رهایی از بحرانی است که دامنگیرش شده است. در چنین وضعیتی، معرّفی اسلام به مثابه دین آسمانی که برای سعادت انسان برنامه ای مدوّن دارد، پذیرش بیشتری خواهد داشت. در این مقاله، نقش فضای مجازی در معرّفی اسلام به جوامع غرب با توجّه به نامه های رهبری بررسی خواهد شد.
مطالعه فقهی و حقوقی امکان رجوع (عدول) از فسخ قرارداد(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
فقه سال ۳۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۵)
7 - 39
حوزههای تخصصی:
رجوع از فسخ قرارداد بدین معناست که اگر شخصی قرارداد را فسخ کند، سپس از اعمال فسخ خود پشیمان گردد، بتواند از فسخ خود عدول و درنتیجه قرارداد را احیا کند. در پژوهش حاضر که با روش تحلیلی-توصیفی و با استناد به منابع کتابخانه ای انجام شده، ضمن بیان ماهیت حق فسخ و تفاوت آن با حق رجوع از فسخ، برای اثبات ممنوعیت چنین رجوعی - که چه بسا با احتیاط نیز موافق باشد - به قواعدی مانند «الساقط لایعود»، «حرمت أکل مال به باطل»، «تسلیط»، «از بین رفتن آثار ایقاع بعد از انشاء» و از همه مهم تر، قاعده «أصاله اللزوم در ایقاعات» و همچنین «نبود دلیل معتبر مبنی بر جواز رجوع از حق فسخ» استناد شده و در ضمن آن، ادله مخالفان نیز نقادی شده است. به نظر می رسد رجوع (عدول) از فسخ قرارداد با مشکلات فقهی و حقوقی مواجه است و از لحاظ عملی نیز موجب آشفتگی و بی نظمی مضاعف در قراردادها شده، افزایش دعاوی محاکم و نیز برخی هزینه تراشی ها را برای جامعه در پی دارد.
تحليل آراء محمد حماسه عبد اللطيف النحويّه وفقاً لنظريه تشومسکي التوليديّه التحويليّه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات فی اللغه العربیه و آدابها بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۷
135 - 158
حوزههای تخصصی:
إنّ دراسه علاقه اللغه العربیّه بنظریات البحث اللغوی الحدیثه هی من القضایا المهمّه فی شؤون هذه اللغه، خاصه بعد ظهور علم اللغه الجدید کعلم مستقل. وعندما تغیّر اتجاه الدراسات اللغویه بأفکار وتوجّهات العالم اللغوی، فردیناند دی سوسور فی بدایات القرن العشرین، تأثّر البحث اللغوی فی العالم العربی بهذه التوجّهات، خاصه بعد أن قدّم نعوم تشومسکی نظریته التولیدیه التحویلیه التی قدّمت إطاراً منهجیاً للباحثین فی اللغه العربیّه، حیث حاولوا أن یتماشوا مع فکره عالمیه القواعد التی کانت من معطیات هذه النظریه، فطبّقوا قسطاً من مفاهیمها على اللغه العربیّه. لقد لاحظ کتّاب هذا البحث أن هناک علاقه بین مناهج وتصورات العلماء اللغویین المعاصرین العرب فی دراسه نحوهم العربی وبین جهود تشومسکی فی نظریته التولیدیه التحویلیه. استهدف هذا البحث معتمداً علی المنهج الوصفی – التحلیلی الکشف عن آراء محمد حماسه عبد اللطیف النحویه وترجیحاته وفقاً للنظریه التولیدیه التحویلیه. ومن أهمّ النتائج التی توصلت إلیها الدراسه أن تشومسکی یعتقد فی نظریته التولیدیه والتحویلیه بالبنیه السطحیه والبنیه العمیقه للجمل ویتوافق عبداللطیف مع هذا الرأی ویری بأن الإعراب بمجمله والتنغیم أیضاً یکشفان عن البنیه العمیقه. ویشیر عبد اللطیف إلی أهمیه سیاق الموقف وهذه الإشاره تدلّ علی عدم تقیّده بالمنهج التولیدی التحویلی الذی لایهتم بسیاق الموقف أو المقام.
دراسه في أنماط المفارقه في نصوص الأدعيه حسب بنيه الدلاله؛ (المفارقه البنائيه، والتصور، والسلوک الحرکي)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات فی اللغه العربیه و آدابها بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۷
211 - 234
حوزههای تخصصی:
إنّ التضاد والتقابل عنصران أساسان فی الحیاه البشریه وما تحتویه، ومنهما تتکون المفارقه. وللمفارقه أهمیه بالغه فی الأدب، فبها ینسجم الأثر وینمو حتى یبلغ قمه التأثیر فی المتلقین. وإنها لتأتی على أنماط متعدده، لمدى تأثیرها وکیفیه إنجازها، حسب درجتها وصیاغتها وطرفیها أی المظهر والمخبر، وحسب رؤى المبدع والوظیفه التی استخدمها للتأثیر فی المتلقی، وحسب اختلاف الأذواق والعواطف والإدراک المعرفی ومدى الانفعال ومستواه فی المبدعین ثمّ متلقی الآثار الفنیه. وللأدب أشکال مختلفه کالشعر والقصه والدعاء؛ والدعاء هو ما یدعو به الإنسان ربّه عامّه، وما بقی من الأدعیه المأثوره من أئمّتنا المعصومین (ع)، خاصه، فی مخاطبه الله سبحانه. وبما أنهم أمراء البیان وملوک الکلام، کانت أدعیتهم المثل الأعلى فی هذا النوع وعمرت بالصناعات الأدبیه المختلفه والتقنیات الکلامیه المتعدده، ومنها المفارقه التی یهدف البحث إلی دراستها، إذ حاول البحث أن یقصر دائره دراسته على بعض أنماط المفارقه کالبنائیه، والمفهوم أو التصور، والسلوک الحرکی حسب بنیتها الدلالیه کما جاءت فی أدعیه کتاب مفاتیح الجنان ابتداءً من أوّل الکتاب حتی قسمِ الزیارات، لیبیّن إمکانیه هذا الشکّل فی استخدامها لتسلیط الضوء على الغرض وترسیخ الأثر فی المتلقی، کما یحاول أن یبین إمکانیه الأدعیه فی تخصیب الشکل و المعنى باستخدام المفارقه فی هذه الأنماط، فقام البحث بتحلیل نماذج من الأدعیه تحلیلاً وصفیاً ضمن مقارنتها بالدراسات التی أجریت حول الآثار الحدیثه خارج البحث، وتوصل إلى أنّ الأدعیه قد استوعبت العدید من التقینیات التی تندرج ضمن التقنیات الجدیده، وأن المفارقه لم یکن لها حضور شکلیّ فی الأدعیه فحسب، بل استُخدمت فی الأدعیه استخداماً دلالیاً بارعاً یساعد على عرض المعنى والمقصود بشکل أکثر ظهوراً و بروزاً.
امکان سنجی فقهی تطبیق عنوان غیبت در انتشار تصویر متهمان از رسانۀ ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فقهی دوره ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
295 - 306
حوزههای تخصصی:
انتشار تصویر متهمان در مرحلۀ تحقیقات مقدماتی جرم، علاوه بر آنکه بر اساس مواد 91 و 96 آیین دادرسی کیفری مصوب 1392 موجب مسئولیت کیفری است، در بعضی از حالات می تواند منطبق با عناوین محرمۀ فقهی باشد. از طرفی رسانه ها برای تحقق کارکرد اطلاع رسانی نیازمند تصویربرداری از متهمان در مرحلۀ تحقیقات مقدماتی جرم هستند که به جهت منع قانونی و شرعی با شطرنجی کردن چهرۀ متهمان این تصاویر را منتشر می کنند. در این پژوهش در گام اول به روش آزمایشی تأثیر شطرنجی کردن چهرۀ متهم در شناخت هویت آن ها در گزارش های خبری اخبار 18:30 رسانۀ ملی در بازۀ زمانی سال 1400 تا 1401 بررسی شد و در گام بعدی به روش اسنادی کتابخانه ای امکان سنجی تطبیق عنوان غیبت در انتشار این تصاویر مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از تحلیل آماری نشان داد شطرنجی کردن تصویر متهمان تأثیری در عدم شناسایی هویت آن ها در گزارش های خبری ندارد و در نتیجه انتشار این تصاویر موجب آشکار شدن عیوب انتسابی متهم می شود که در صورتی که این عیب واقعیت داشته باشد مصداق عنوان غیبت و در صورتی که این عیوب منطبق بر واقع نباشد حکم بهتان را خواهد داشت.
ارزیابی نظریات مفسران پیرامون «لسان عربیّ مبین» در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۷
293 - 314
حوزههای تخصصی:
مسئله اصلی پژوهش، تبیین معنای «لسان عربیّ مبین» در قرآن کریم با توجه به آرای مفسران و کارکردهای معنایی واژگان است. اختلاف دیدگاه مفسران و استناد نظرات آنان به دلایل متفاوت، انجام این تحقیق را ضروری نموده است. مقاله حاضر با روش توصیفی تحلیلی به بررسی و سنجش آرای مفسران در تفسیر آیه شریفه پرداخته و نظرات آنان را درباره «لسان عربیّ مبین» در چهار بخش مورد توجه قرار داده است. این موارد شامل: مسئله تحدی، زبان مخاطبان و مکان نزول، شرافت و ظرفیت های زبان عربی، فصاحت و صراحت و آشکاری زبان اختصاصی قرآن است. نتایج پژوهش نشان می دهد که «لسان عربیّ مبین» فراتر از نظریات مفسران، یک فهم مشترک بین الاذهانی است که با اسلوب محاوره انسانی، از زبان فرابشری وحی پرده برداشته است و در عین اینکه شرایط و درک و فهم مخاطب را در نظر داشته، ویژگی جهان شمولی، فرابشری و فراتاریخی قرآن کریم را هم لحاظ کرده است. توجه به معنای قرآنی واژگان و روایات مرتبط و نیز دیدگاه زبان شناسی سوسور می تواند مؤید معنای اخیر باشد.
بررسی قاعده حسن و قبح عقلی از منظر روایات معصومین (علیهم السلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه و کلام اسلامی سال ۵۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
273 - 291
حوزههای تخصصی:
یکی مهم ترین قواعد علم کلام که زیربنای بسیاری از قواعد و مسائل این علم می باشد، قاعده «حسن و قبح عقلی» است. پذیرش این قاعده تاثیر بسزایی در نگرش ما به جهان هستی، خداشناسی و دیگر مسائل مهم کلامی دارد. متکلمان مسلمان درباره آن دو دیدگاه دارند. عدلیه(اعم از معتزله و امامیه) آن را پذیرفته و معتقدند حسن و قبح افعال، ذاتی است و عقل و فطرت آدمی بدون در نظر گرفتن هر چیز دیگری آن ها را درک می کند؛ اما اشاعره عقلی بودن آن را منکر شده و بر این باورند که بیان شارع حسن و قبح را سامان می دهد. در این نوشتار تلاش می کنیم با روشی تحلیلی-توصیفی و کتابخانه ای، این قاعده را از منظر روایات معصومین(علیهم السلام) بررسی کنیم و روشن سازیم که آیا خود قاعده یا مضمون آن در روایات بیان شده است یا خیر؟ بر اساسِ یافته های این پژوهش، معصومین به این مسئله پرداخته اند و روایات گاهی با صراحت و گاهی به صورت ضمنی، بر حُسن و قُبح عقلی دلالت دارند. در این مقاله به تبیین آن روایات خواهیم پرداخت.
چگونگی تقرر صفات خداوند در ذات او،از دیدگاه قیصری و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهایی در فلسفه و کلام سال ۵۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۱۱
115 - 130
حوزههای تخصصی:
در این نوشتار سعی شده با روش تحلیلی توصیفی، ابتدا منظور از عینیت صفات با ذات حق همراه با دلایل، بعد عینیت صفات با ذات حق از نظر قیصریبررسی شود و تفاوت قیصری در این مورد با دیگر عرفا بیان گردد و بعد از آن عینیت صفات با ذات از نظر ملاصدرا و تفاوت و اشتراک آن با عرفا از جمله قیصری بررسی شود.قیصری به عینیت صفات و ذات هم در مقام ذات و هم در صقع ربوبی قائل است. تعین اول عرفای دیگر در نزد قیصری همان مقام واحدیت دیگر عرفا است و مقام احدیت همان مقام ذات حق است. صفات در مقام ذات به صورت اطلاقی وحدت دارند که این وحدت به صورت حیثیت اندماجی در نظر گرفته می شود در مقابل در صقع ربوبی که تجلی مقام ذات است وحدت به نحو حیثیت شأنی که به صورت اضافه اشراقی است، می باشد نه اضافه مقولی از جنس ماهیت تا تکثر در ذات به وجود آید.فهم این مسأله را می توان به کمک دستگاه فلسفی ملاصدرا در مورد معقولات ثانی فلسفی کمک گرفت که تکثر معقولات به تکثر متن نمی انجاند. در این دستگاه فلسفی رابطه ذات با صفاتش مانند رابطه وجود با ماهیت است که وجود تقدم بالحقیقه نسبت به ماهیت، و ماهیت تأخر بالمجاز نسبت به وجود دارد. به عبارت دیگر صفات و شئون حق در مقام فهم تأخر رتبی نسبت به حق تعالی دارند.
«انسان کامل» در اندیشه اشراقی سهروردی و در نظام فلسفه فارابی: بررسی تطبیقی نظریه «قطب» و «حاکم آرمانی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی - کلامی سال ۲۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۹۸)
135 - 162
حوزههای تخصصی:
اندیشه ورزی و تأملات نظری پیرامون «انسان کامل» در بین متفکران جهان اسلام، اعم از نظریه پردازی پیرامون حقیقت انسان و سعادت قصوای او یا توصیف ویژگی های حکمران آرمانی و خلیفه الهی، در حضور یا غیاب خلافت حاکم حقیقی و خلیفه الهی، یکی از مهم ترین مباحث مورد مطالعه در حوزه فلسفه است که با نام بزرگانی چون فارابی، خواجه نظام الملک، سهروردی، ملاصدرا و دیگران پیوند خورده است. در همین زمینه، این پژوهش در رهیافتی تطبیقی به دنبال بررسی و تحلیل آرای فارابی و سهروردی در مورد انسان کامل و حاکم آرمانی با رویکردی حِکمی است. بر مبنای چنین رویکردی، فارابی سعادت حقیقی و غایت قصوای کمال انسانی را در تجرد عقلی و اتصال به عقل فعال می داند، و سهروردی در مقام حکیمی متأله از تأله و خداگونگی و تجرد از ماده و توانایی بر خلع بدن سخن می گوید. نزد هر دو اندیشمند، توانایی عقل انسانی در غلبه بر وجود مادی معیار سعادت و کمال است. اتصال به عقل فعال یا اشراق عقل فعال، علاوه بر افاضه معرفت حقیقی، سبب و علت غلبه بر بدن عنصری و سلطه بر جهان عناصر است. لذا اشراقات انوار الهی اکسیر علم و قدرت است. همچنین سعادت غایی نیل به مرتبه عقل فعال است. «حاکم آرمانی» و «قطب» هر دو به این مقام نائل می شوند. بر مبنای نتایج این پژوهش، به رغم تفاوت در روش و رویکرد فلسفی این دو حکیم مسلمان، هر دو در صدد ارائه حقیقت واحدی هستند، یکی به اجمال و دیگری به تفصیل. این امر حاکی از سیر تکاملی اندیشه های فلسفی در تاریخ فلسفه اسلامی است. مهم ترین وجوه شباهت و افتراق این دو دیدگاه را باید در مضامین و مفاهیمی چون نسبت حکمت نظری و عملی، سعادت قصوا، انسان کامل و حاکم آرمانی جستجو کرد.
علل اجتماعی کاهش فعالیت های سیاسی حوزه نجف در انقلاب اسلامی در مقایسه با مشروطیت(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
تأثیرگذاری حوزه علمیه نجف بر مسائل سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ایران طی چند قرن اخیر، امری انکارناپذیر است. این تأثیرگذاری طی قرن سیزدهم شمسی رو به ازدیاد بود و نقطه اوج آن را در نهضت مشروطیت ایران می بینیم؛ اما پس از آن با تحولاتی که در ایران، عراق و حوزه علمیه نجف به وقوع پیوست، تأثیرگذاری کاهش یافت و در انقلاب اسلامی، با آنکه از جهت ماهیت، غنای اسلامی بیشتری داشت، با نقش آفرینی کم رنگ حوزه نجف مواجهیم. عوامل و زمینه های متعددی برای تغییر رویکرد حوزه نجف (از نقش فعال در مشروطه به نقش کمتر فعال در انقلاب اسلامی) قابل شناسایی است. این علل در دو دسته کلی فردی و اجتماعی قابل تقسیم است. در میان علل اجتماعی می توان به این موارد اشاره کرد: «عدم دستیابی به نتایج مطلوب در مشروطه، جنگ جهانی اول و ثوره العشرین»؛ «تفاوت نهضت مشروطه و انقلاب اسلامی»؛ «تأسیس حوزه علمیه قم»؛ «پیدایش و تشدید پان عربیسم» و «پیدایش دولت مدرن». به رغم آنکه همه عوامل و زمینه ها باید در کنار یکدیگر دیده شوند تا کامل ترین تصویر از واقعیت اجتماعی هر دو دوره و تبیین صحیح از تغییر رویکرد حوزه علمیه نجف به دست آید، به نظر می رسد در میان علل ذکر شده، عامل «عدم دستیابی به نتایج مطلوب در نهضت مشروطیت، جنگ جهانی اول و ثوره العشرین»، بیشترین سهم را به خود اختصاص می دهد.
واکاوی انتقادی انعکاس روایات نبوی نسب مهدی (ع) در منابع فریقین تا قرن هفتم(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۷
95 - 118
حوزههای تخصصی:
تلاش محدثان و مورخان در جهت ثبت و ضبط گزارش های مهدوی از قرن سوم تاکنون گنجینه گرانبهایی از احادیث مهدوی را در اختیار ما نهاده است. چگونگی نگارش اخبار مهدوی از شرایط سیاسی و فرهنگی زمانه و افکار نویسنده متأثر بوده است. بازنمایی تأثیر باورها و گرایش های فکری در انعکاس اخبار مهدوی نسب مهدی؟ع؟ تا قرن هفتم، با استفاده از منابع روایی، تاریخی و تفسیری، هدف پژوهش پیش رو است. روش تحقیق حاضر توصیفی _ تحلیلی با رویکرد تاریخی است. احادیث مهدوی نسب مهدی؟ع؟ ذیل هفت گونه در منابع شیعه و اهل سنت، بازتاب گسترده ای داشت. برآیند مجموع احادیث منابع شیعه دوازده امامی این است که امام مهدی؟عج؟ از نوادگان رسول خدا؟ص؟ و علی؟ع؟ و فاطمه؟س؟ وپدرش نهمین نواده امام حسین؟ع؟ یعنی امام حسن عسکری؟ع؟ است. منابع اهل سنت و برخی از گرایش های فرقه ای غیر دوازده امامی، مهدی؟ع؟ را فردی از اهل بیت می دانند. با توجه به توسع معنایی اهل بیت؟عهم؟ که شامل شخصی از نسل رسول خدا؟ص؟ از طریق فاطمه؟س؟ و یا فردی از آل علی؟ع؟، آل عقیل، آل جعفر و آل عباس است، مهدی موعود؟عج؟، لزوماً محمدبن الحسن العسکری نیست.
تحلیلی بر پژوهش حوزوی معاصر
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۴ خرداد و تیر ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۲۰۰)
71 - 80
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر بر آن است تا با تمرکز بر وضعیت شناسی امر تحقیق و پژوهش در حوزه های علمیه معاصر، وجوه افتراق و تفاوت آن را با پژوهش در سنّت تاریخی حوزه ها باز شناسد و در گام دوّم به تحلیلی انتفادی و آسیب شناسانه از وضعیت فعلی پژوهش حوزوی دست یازد.
نوشتگان (۲): ۵. گنیزۀ افغانستان و یک نامۀ کهنِ آن
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۴ مرداد و شهریور ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۲۰۱)
141 - 155
حوزههای تخصصی:
در این شماره از «نوشتگان»، گنیزه افغانستان، یکی از مهم ترین مجموعه هایِ متونِ فارسی-یهودی، به اجمال معرّفی شده است. در ادامه، به یکی از نامه هایِ متقدّمِ این مجموعه، احتمالاً از سده پنجمِ هجری، پرداخته و، ضمنِ اشاره به یک دو ویژگیِ آن، متنِ حرف نوشته و ترجمه آن را به نقل از حییم (Haim, 2012) پیش نهاده ایم. در پایان، فهرستی از واژه ها و عباراتِ متن افزوده شده است.
بررسی عوامل تنوع پذیری ادراکات و مشاهدات بر اساس مبانی حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره ۲۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۸۷
3 - 20
حوزههای تخصصی:
بدون تردید هر حقیقت و پدیده ی واحدی می تواند متعلق ادراکات و مشاهدات متنوع و متکثر قرار گیرد. اینکه چگونه می توان از حقیقت و پدیده ای واحد، ادراکات و مشاهدات متنوعی داشت به نحوی که از یکسو تمام آن ادراکات و مشاهدات را دارای حیثیت «واقع نمایی» بدانیم و از سویی دیگر در دام «نسبیت گرایی» معرفت شناختی گرفتار نگردیم، معمایی است که به نظر می رسد کلید گشایش را باید در میان مبانی حکمت متعالیه جستجو نمود. نگاه وجودی به مقوله «ادراک»، وقوع تشکیک در «ادراکات» و «مشاهدات»، اتحاد وجودی میان «علم» و «عالم» و «معلوم»، سنخیت وجودی میان «علم» و «عالم» و «معلوم»، محدودیت و تعین ذاتی و امکانی در جانب «مدرِک»، محدودیت و تعین ذاتی و امکانی در جانب «مدرَک»، «عین ربط بودن مظاهر حقیقت وجود» و «وحدت اتصالی وجود» از مبانی ای محسوب می گردند که می توان با کاربست آنها راه حلی موجه و روشمند برای تنوع پذیری ادراکات و مشاهدات بر اساس مبانی حکمت متعالیه پیدا نمود. کاربست مبانی مذکور به ما نشان خواهد داد که چگونه تمامی «سطوح»، «مراتب» و «لایه»های مختلف معرفتی که برای «حقیقت» یا «مدرَک» واحد قابل شناسایی و تصور است، می توانند در «سطح»، «مرتبه» و «لایه» خود دارای ارزش معرفت شناسی به معنای «حکایتگری از واقع» باشند.
واکاوی ابعاد تربیت یافتگی شخصیت مالک اشتر در نهج البلاغه به مثابه یک حاکم و زمامدار الگو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال هجدهم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۵
7 - 28
حوزههای تخصصی:
مالک اشتر یک شخصیت تربیت یافته براساس آموزه های تربیتی اسلام در نهج البلاغه می باشد. تربیت یافتگی او باعث انتخابش به عنوان یکی از حاکمان و زمامداران دوره امامت امام علیj شده است. ازاین رو هدف این پژوهش، شناسایی مؤلفه های شخصیتی تربیت یافتگی ایشان در ابعاد مختلف (جسمانی، دینی، اخلاقی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، عقلانی، عاطفی) می باشد. بدین منظور از روش پژوهش تحلیل مضمون و شبکه معانی استفاده شده است؛ طبق این روش، ابتدا گزاره ها و مضامین ناظر به ابعاد شخصیت مالک اشتر از کتاب نهج البلاغه و کتب تاریخی مرتبط، شناسایی، کدگذاری و سپس تحلیل شده اند. نتایج پژوهش، نشان دهنده شخصیت تربیت یافته مالک اشتر در ابعاد مختلف تربیتی، چون: برخورداری از سلامت و صلابت جسمانی، داشتن اعتقادات و باورهای معنوی، مقیّد به اعمال صالح و فضایل اخلاقی، ظلم ستیزی و عدالت و تلاش برای وحدت و استواری حکومت، توجه به رفاه مادی مردم، عامل به تعاون و همکاری، اندیشه ورزی، شناخت و بصیرت، عطوفت و مهربانی و اعتدال در امیال می باشد که این امر می تواند، الهام بخش چگونگی تربیت حاکمان و زمامداران شایسته در جامعه اسلامی−ایرانی ما باشد.
نوطالبانیسم در افغانستان و امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحولات چند دهه گذشته در افغانستان اثرات گوناگون و گسترده ای بر امنیت جمهوری اسلامی داشته است. اما قدرت گرفتن مجدد طالبان با گرایش های ضدشیعی و ضدایرانی، علاوه بر خطرات گذشته، خطرات امنیتی را نیز برای ایران به همراه خواهد داشت. روش در این پژوهش توصیفی- تحلیلی و هدف اصلی آن بررسی تأثیرات ظهور طالبان جدید در افغانستان بر امنیت ملی ایران است. چارچوب نظری این پژوهش، نظریه مجموعه امنیت منطقه ای است. به دنبال پاسخ این پرسش هستیم که قدرت گرفتن مجدد طالبان چه تأثیری بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران دارد؟ به نظر می رسد ایران با تقویت روابط سیاسی و کمک های اقتصادی می تواند تهدیدها را به فرصت تبدیل کند. یافته های پژوهشی نشان داده است که نبود انسجام داخلی در افغانستان و ناتوانی طالبان در اعمال حاکمیت بر کل کشور و جذب نشدن گروه های مختلف اجتماعی و سیاسی و فرایند دولت سازی و ملت سازی یکی دیگر از مشکلات ظهور نوطالبانیسم در افغانستان است که دامنه ناامنی حاصل از آن، امنیت ایران را تحت تأثیر خود قرار خواهد داد. با توجه به ماهیت تمامیت خواهی طالبان، اگر این گروه نخواهد قدرت را با اقوام دیگر تقسیم کند، برای افغانستان و همسایگانش از جمله ایران چالش خواهد بود. در نتیجه، جمهوری اسلامی باید اقداماتی انجام دهد که تهدیدها را به فرصت ها و ضعف ها را به قوت ها تبدیل کند.
نکته، حاشیه، یادداشت: مثل های مشترک فارسی و یَمَنی
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۴ بهمن و اسفند ۱۴۰۲ شماره ۶ (پیاپی ۲۰۴)
317 - 323
حوزههای تخصصی:
با بررسی مثل نامه های فارسی و عربی، متوجه شباهت های بسیاری میان مثل های این دو فرهنگ می شویم. اگرچه در کشورهای عربی مثل های مشترک فراوانی رایج است، اما امثالی نیز دیده می شود که گویی تنها در یکی از آن کشورها به کار می رود. در این میان چهار کشور عراق، سوریه، فلسطین و یمن جایگاه برجسته ای دارند. نگارنده در یادداشت های جداگانه ای به بررسی مثل های مشترک این کشورها با امثال فارسی پرداخته است. در این مقاله به بررسی امثال مشترک و یکسان فارسی و یمنی پرداخته می شود.
بازخوانی فقهی مجازات قوادی در پرتو نقد و پیشنهاد اصلاح ماده 243 ق.م.ا
منبع:
مطالعات فقه و اصول سال ۶ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
68 - 49
حوزههای تخصصی:
رساندن مردان به مردان برای امر لواط و مردان به زنان برای امر زنا تحت عنوان جرم قیادت در فقه جزایی و به تبع آن در قانون مجازات اسلامی مصوب 1392، جرم حدی شناخته شده و شارع اسلامی برای آن مجازات تعیین کرده است. قانون گذار درباره مجازات قواد با تبعیت از یک دیدگاه فقهی؛ تعداد (75) ضربه تازیانه را برای مرتبه اول قوادی، وضع کرده است. اگر مردِ قواد برای مرتبه دوم به قوادی اقدام نماید، علاوه بر مجازات تازیانه به مجازات تبعید هم محکوم می شود. جرم قیادت را به نوعی می توان آغاز کننده جرائم جنسی زنا و لواط در جامعه دانست؛ زیرا قواد با معرفی مرتکبین به یکدیگر در برداشتن موانع جرم و آسان نمودن مسیر زنا و لواط به تحقق جرم جنسی در جامعه کمک می نماید. هرچند انحصار مجازات تازیانه در مرتبه اول قوادی برخاسته از یک دیدگاه فقهی است؛ اما به نظر می رسد مجازات مذکور برای جرم قوادی کافی نیست و بازدارندگی لازم را برای پرهیز از جرم قوادی در جامعه ندارد. با مداقه در منابع فقهی می توان دریافت بسیاری از فقهای امامیه با استناد به دلیل روایی؛ مجازات تبعید را برای قواد در همان مرتبه اول قوادی لازم می دانند. پژوهش حاضر بر اساس روش توصیفی- تحلیلی درصدد آن است با طرح تضارب آرای فقهی و در نظر گرفتن اصل تناسب جرم با مجازات، ضمن حفظ قوادی در دایره جرائم حدی به نقد ماده 243 ق.م.ا پرداخته و با پیشنهاد انتقال مجازات تبعید به مرتبه اول قوادی؛ اصلاح ماده مذکور را پیشنهاد دهد.
هرمنوتیک فلسفی در گذرِ تاریخ با تمرکز بر هرمنوتیک بایبلی
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۴ مهر و آبان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۲۰۲)
81 - 103
حوزههای تخصصی:
این مقدمه کلاسیک در زمینه هرمنوتیک که برای اولین بار به زبان فارسی منتشر می شود، در برگیرنده ی طیف وسیعی از رویکردهای تفسیر کتاب مقدس است. مانفرد اومینگ که خود استاد الهیات عهد عتیق در دانشگاه هایدلبرگ است با ارائه تاریخچه مختصری از هرمنوتیک فلسفی، ساختاری روشن برای تأکید بر اینکه چه رویکردهای متفاوتی برای تفسیر یک متن وجود دارد و لزوم وجود آن را تشریح می کند. وی در این مقاله، که درواقع فصل اول از کتابِ درآمدی بر هرمنوتیک معاصر بایبلی است، درصدد است تا با نگاهی گذرا به سنت های تفسیری از افلاطون تا دورهٔ معاصر، رویکردهای ناظر به بایبل و متون مقدس را معرفی کند.
نوشتگان (۳)
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۴ مهر و آبان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۲۰۲)
139 - 148
حوزههای تخصصی:
در شماره سوم «نوشتگان»، نخست (۶) بخشی از فصل «ایرانی میانه» نوشته والتر برونو هنینگ ترجمه شده و پیش از آن توضیحاتی داده ایم درباره پژوهش های مرتبط درباره متن های بررسیده او در این نوشته که پس از درگذشت او انجام شده است. در بخش بعد (۷)، کهن ترین نمونه از دعای زندگانیِ «صدوبیست» ساله از متنی ختنی معرّفی شده است. در پایان (۸) درباره دو واژه فرهنگِ کهنِ عربی-فارسی (۱۴۰۱) توضیحاتی افزوده ایم.