فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۶۱ تا ۲۸۰ مورد از کل ۸۰٬۴۷۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
The comprehensiveness of the Qur'an (Jami'ῑyyat al-Qur'an) is one of the fundamental topics in Qur'anic studies. Muslim scholars from the past to the present have explained this principle by focusing on Qur'anic verses and narrations from both Sunni and Shi'a sources (Farῑqayn). Some, by proposing comparative comprehensiveness, believe that the Qur'an, as the last revealed book, is comprehensive compared to other divine books. Some have chosen maximum comprehensiveness, considering the Qur'an to encompass all sciences and arts. Others, by expressing minimal comprehensiveness, have limited the Qur'an's comprehensiveness to ethical and moral issues. Some, accepting moderate comprehensiveness, have introduced the Qur'an as a guide for humans in material and spiritual matters. This research, using a descriptive-analytical method, has comparatively explored the comprehensiveness of the Qur'an from the perspectives of Ibn ʻArabī and Imam Khomeini. The research findings show that both great Islamic thinkers, while accepting comparative comprehensiveness and rejecting minimal comprehensiveness, have proposed a new view titled "the Qur'an's comprehensiveness according to the understanding of its audience," which explains the secret of the Qur'an's timelessness in every era and place. The point of difference between Ibn ʻArabī and Imam Khomeini's views is that Ibn ʻArabī accepts maximum comprehensiveness, referring to the Qur'an's verses indicating past and future sciences, while in Imam Khomeini's thought, the Qur'an is a book of guidance and human development, and references to generalities and established material sciences in Qur'anic verses are for the purpose of human education and guidance.
A Critical Discourse Analysis of Surah al-Jinn Based on Van Dijk's Model(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Surah al-Jinn possesses a unique linguistic context, presenting the Jinn's encounters with the Quran, the bringer of the Quran, and the ultimate source of the Quran, namely God, in the form of speech acts. Therefore, in this paper, based on Van Dijk's critical discourse analysis model, this Surah was examined through the formation of an ideological square. Assessing the effectiveness of Van Dijk's ideological square in analyzing the application of discursive strategies in Surah
al-Jinn revealed that the polarization of the Surah's discursive system is structured around the belief and disbelief of Jinn and humans in the Quran and the Prophet's mission (PBUH), and the discourse of Surah al-Jinn flows on a foundation of ideological oppositions. A central dichotomy in Surah al-Jinn takes shape between the believing and disbelieving groups of Jinn. In this context, the group of believing Jinn strives to manifest its opposition to the "Other" by utilizing discursive components. What is presented in the discourse of Surah al-Jinn is a current generated by a group of believing Jinn who have heard the Quran. In effect, the "Other" (disbelieving Jinn) is represented by the believers from among the Jinn, and their beliefs are presented. The believing Jinn, with faith in Allah, the Messenger, and the Quran, employ discursive strategies such as "Stating Norms" and "Testifying" to "Highlight the Self," and utilize components like "Actor Description," "Categorization," "Distancing," "Deniers," and "Negative representation of the other and positive representation of the self" to "Marginalize the other." In the second half of Surah al-Jinn, we encounter the introduction of the main actor of the discourse, namely God, who solidifies power relations. The ultimate point in determining power relations is the description of God as the "Knower of the unseen
واکاوی دگرسانیِ نگرشیِ مفسران شیعه درباره مفهوم «زینت» در آیه 31 سوره نور(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های قرآنی سال ۲۹ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۱۱۵)
87 - 108
حوزههای تخصصی:
نظرداشت سیر تاریخیِ اندیشه ها در بررسی معنای واژگان و دقت در دگرسانی ها و یا نگرش هایِ رخ داده، کلیدی است که خاستگاه نگره و عوامل تحول آفرین آن را بازتاب می دهد و زمینه های دگرسانی و دگرگونی معنای واژگان و یا ثبات معنایی آن را در سیر تاریخی نمایان می سازد. این مسئله، زمانی اهمیت بیشتری می یابد که واژه، دارای بار معناییِ اجتماع محور باشد و دگرسانی ها یا تغییرات معناییِ آن، بر احکام اجتماعی تاثیراتی عینی بگذارد. از جمله این واژگان، واژه «زینت» است که در برخی از آیات قرآن، از جمله در آیه 31 سوره نور آمده است و بار اجتماعی دارد. بر پایه ضرورتی که گفته شد، نگاشته پیش رو با بهره گیری از روش توصیفی- تاریخی واژه زینت را در نگره های مفسران شیعی بررسی می کند. نتیجه بررسی نشان می دهد این نگره ها در دوران متقدم تا قرن هشتم، بر تفسیر معنای زینت به زینت های عارضی و زیورآلات تأکید دارد، اما از سده نهم، نگره عورت انگاری جزئی یا کلی بدن زن- در نظریه های مفسران سنت مدار- رخ بر می آورد و با نزدیک شدن به عصر معاصر، نُمود بیشتری به خود می گیرد. دقت نظر در نگره های یادشده نشان می دهد زمینه های این تغییر نگرش را می توان در موارد ذیل جستجو نمود: «تقابل خوانش سنت محور با خوانش نواندیشانه از مسئله حقوق زنان»، «خوانش مردسالارانه از احکام»، «ارائه راهکار برای کنترل حریم جنسی» و «ارتقای جایگاه اجتماعیِ فعالانه زن در عصر امروز».
مطالعه بازتاب آیات قرآن کریم در نقوش قالی های محرابی دوره صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قرآن، فرهنگ و تمدن سال ۶ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۲۰)
87 - 112
حوزههای تخصصی:
یکی از تزیینات مهم در قالی های صفوی که تجلی گر تلفیق هنر و فرهنگ اسلامی است، کتیبه نگاری است که شامل آیات قرآن، اشعار یا دعاها می شود. قالی هایی با طرح محرابی معمولاً با کتیبه هایی از عبارات قرآنی مزین می شده و به عنوان سجاده کاربرد داشته است. آیات قرآن در کتیبه نگاری ها، نه تنها به عنوان عناصر تزیینی، بلکه به عنوان حاملان مفاهیم دینی عمل می کند. این مقاله به بررسی چگونگی تجلی مفاهیم اسلامی از طریق آیات قرآن و به ویژه متن آیه الکرسی در کتیبه نگاری دو نمونه منتخب از قالی های محرابی دوره صفوی پرداخته است و هدف، بررسی ارتباط میان مضامین قرآنی کتیبه ها با نقوش اسلیمی و طرح محرابی در قالی هاست. این پژوهش در پی پاسخ گویی به این دو پرسش است: نقوش نوشتاری بافته شده در کتیبه قالی های مورد مطالعه، چه ویژگی های فرمی و معنایی دارد؟ کتیبه های اجراشده چه ارتباطی با نقوش تصویری و طرح این قالی ها دارد؟ گردآوری داده ها از منابع کتابخانه ای و تصویری بوده و پژوهش با رویکردی تاریخی و به شیوه توصیفی تحلیلی صورت گرفته است. این پژوهش از طریق بررسی نوع متن آیات و ذکرهای موجود در کتیبه قالی ها به عنوان جایگاهی برای عبادت نمازگزاران، ارتباط آیات با شکل محرابی قالی های سجاده ای و نقوش اسلیمی را بررسی کرده است و اذعان می دارد که وجود آن ها در کتیبه نگاری قالی ها، جلوه ای از وحدت بین هنر و دین را به نمایش گذاشته و تجلی گاه مفاهیم قرآنی است.
تحلیل نگاشت های استعاره های مفهومی «انسان انگاری» در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کاربرد نظریه های جدید زبان شناسی در حوزه فهم آیات وحیانی می تواند نگاهی عمیق، علمی و دقیق برای درک مفاهیم الهی باشد. استعاره مفهومی از نظریه های جدید در حوزه زبان شناسی شناختی است که نشان می دهد مجاز جزء اساسی تفکر بشری است و بدون استعاره امکان فهم بسیاری از پدیده ها و مفاهیم انتزاعی ممکن نیست. نوعی ویژه از استعاره مفهومی هستی شناختی (وجودی) شخصیت بخشی و انسان انگاری پدیده ها، اشیاء و موجودات غیربشری است که می تواند به فهم و درک پدیده ها و مفاهیم الهی در قرآن کریم کمک بسیار کند. این مقاله، به روش توصیفی – تحلیلی، نمونه هایی از استعاره-های هستی شناختی قرآن کریم از نوع انسان انگاری را بررسی و تحلیل کرده است. نتایج حاصل نشان می دهد مفهوم قرآنی «حق» به مثابه انسانی مفهوم سازی شده است که از کانون اصلی خود، یعنی جهان غیبت، حرکت کرده و در این دنیا پیش سایرانسان ها حاضر شده است. این انسان انگاری حق و وصف آن با صفات انسانی ما را به وجود واقعی و ملموس مفهومی انتزاعی و معنوی رهنمون می سازد. از دیگر پدیده ها و اشیاء و موجوداتی که به صورت استعاره «انسان انگاری» در قرآن کریم تصویرسازی شده اند می توان به حضور و اشراف مرگ در پیش آدمی، رفت وآمد شب و نفس کشیدن صبح، سرکشی آب و سکوت خشم اشاره کرد.
راهبردهای قرآن کریم در مبارزه با مبانی اعتقادی دشمنان با محوریت جنگ شناختی و نرم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۴ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۳۲۱
23 - 33
حوزههای تخصصی:
آموزه های و معارف دین مبین اسلام مبتنی بر عقل شکل گرفته و برنامه ای مدون و کامل را برای زندگی دنیوی و اخروی بشر به ارمغان آورده است. دشمنان ادیان توحیدی و رهروان شیطان برای از میان بردن اعتقاد به توحید و دینداری، تمام تلاش خود را کرده و با حربه های مختلف دست به عمل زده اند. از دیرباز حمله به مبانی فکری مورد استفاده بوده و امروزه نیز به صورت های مختلفی اعمال می شود. در این میان، قرآن کریم نیز برای مبارزه با آن، پیروان خویش را ترغیب نموده است. جنگ میان حق و باطل، از روز اولِ خلقت انسان وجود داشته است. این نوع جنگ، راهبردهای خاص خود را دارد. جنگ شناختی عبارت است از: حمله به باورها و اذهان برای کنترل شناخت افراد نسبت به جهان پیرامون آنها. جنگ شناختی در قرآن عرصه های فکری و مبانی اعتقادی دشمنان را هدف قرار داده است. این تحقیق بر اساس منابع کتابخانه ای و با روش توصیفی تحلیلی نگاشته شده و نتایج پژوهش نشان می دهد که خداوند متعال و پیامبران او، راهبردهایی را برای جنگ شناختی بیان کرده اند. از یک سو نسبت به دشمنان لازم است در باورهایشان تزلزل ایجاد کرد و روحیه آنان را در مقابل خداوند متعال و آیات او تضعیف کرد و برای نشان دادن ضعف او، درخواست برهان کرد. تخریب هدفمند نظریه پردازان آنان نیز راهبرد دیگری در این عرصه است. از سوی دیگر، راهبردهایی نیز جزء وظایف خودی هاست که می توان به حفظ وحدت برای موحدان، بهره گیری از فرصت ها و حفظ برتری علمی اشاره کرد.
The Role and Position of the Contextual Clue of "Maqām" (Situation) in Allamah Ṭabāṭabāʼī's al-Mīzān Commentary(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The importance and role of contextual clues in achieving an accurate and valid interpretation of the Holy Quran is a fundamental topic that has consistently attracted the attention of researchers in the field of Quranic sciences. Interpretive clues, as efficient tools, play a vital role in understanding the profound meaning and real intent of the verses and are divided into two general categories: "Verbal" (Maqālīyah) and "Circumstantial" (Ḥālīyah). Paying attention to these clues is an important criterion for evaluating the validity and accuracy of Quranic commentaries, because accurate and correct use of them can lead to a better understanding of the context and circumstances of the revelation of the verses. The contextual clue of "Maqām" (Situation) is one of the valuable clues that has received less direct attention in commentaries. This clue can be understood from the exigency of speech and the atmosphere governing the discourse, and it helps the commentator to find the precise meaning of the verses and link it to the temporal and spatial circumstances. Allamah Ṭabāṭabāʼī is among the commentators who, in al-Mīzān commentary, have extensively used the contextual clue of Maqām to deepen the understanding of the verses. This approach has enabled him to look at the verses from a new perspective in various fields, including literary and linguistic discussions, Quranic sciences, traditions, and specialized issues of interpretation, and sometimes to critique prevailing views. The application of the contextual clue of Maqām in al-Mīzān commentary has not only led to a new understanding of the verses, but has sometimes led to the rejection or correction of some traditional interpretations. The present study, using a descriptive-analytical method, aims to examine the frequency of use of the Maqām clue and the extent of its impact on the interpretation of Quranic verses in al-Mīzān, in order to reveal the different roles that this clue plays in various interpretive fields and, on the other hand, to reveal its importance in a more accurate and better understanding of the verses of the Quran.
Dependency of Justice in Ta'zir Punishment on The Fundamentals of Crime Commitment(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
pure life, Volume ۱۲, Issue ۴۱, Winter ۲۰۲۵
23 - 38
حوزههای تخصصی:
SUBJECT & OBJECTIVES: ‘Idālah (justice) in executing punishment against offenders must correspond with the circumstances of the crime and the offender at the time of commitment. Simultaneously with the determination and operationalization of punishments for various crimes, it is essential to consider all aspects of the criminals’ situation. Given that Islam seeks to uphold justice in all affairs, this study's primary objective is to propose solutions for implementing justice for offenders.METHOD & FINDING: Using an analytical-descriptive method, this study found that punishing all offenders solely based on a general law, without considering external factors of the crime and the criminal, including the individual's personality and social-psychological factors, is considered a crime itself, constituting another form of injustice.CONCLUSION: Rather than finding what the punishment for a specific crime is, we should inquire who the offenders are, what their level of education is, where they were raised, and the quality of their biological, neurological, and psychological conditions simultaneously at the time of committing the crime. Examining all aspects of the crimes and offenders, a just decree will be issued.
نقد برداشت غزالی از عبارات ناظر به شراب خواری ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت سینوی سال ۲۹ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۷۳
243 - 294
حوزههای تخصصی:
غزالی از مخالفان بزرگ و نامدار فلسفه است. او تلاش خود را برای مقابله با فلسفه و فلاسفه ازطریق نقد نظری و عملی، اثبات تهافت درونی، نقدهای بیرونی و ارزیابی شخصیت و رفتارهای فیلسوفان به کارگرفته است. او در برخوردی روان شناختی ابن سینا را که نماینده رسمی جریان تفکر فلسفی عصر او به حساب می آید به بی اعتنایی به احکام شریعت و ارتکاب برخی معاصی ازجمله شرب خمر متهم کرده است. این شیوه بر توده مردم که تابع احساسات و عواطف اند و محبت و نفرت آن ها در پذیرش و انکار افکار نقشی اساسی دارد، بسیار اثر گذار است. بخشی از ادعا و دلیل غزالی در این زمینه ناظر به عباراتی است که از خود ابن سینا یا درباره او نقل شده است. مسئله تحقیقْ بررسی میزان دلالت و اعتبار این نحوه استناد در اثبات مدعای موردنظر است. در این مقاله به روش تحلیلی ادلّه و عبارات ادعاشده تجزیه و تحلیل شده و نشان داده شده است که: 1) دراین باره گزارش های مورداستناد گرفتار تعارض و تهافت در محتوا است. در این گزارش ها ابن سینا در حل مسائل علمی به نماز و قرآن و معنویت و التجاء به درگاه خدا معتقد است و بلافاصله بعد از بازگشت از مسجد به ارتکاب شرب خمر اقدام می کند؛ 2) لفظ «مشروب» و «شراب» میان «شراب، شیره، آبمیوه و معجون» مشترک است و ترجیح شراب انگوری دلیل موجهی ندارد؛ 3) آراء فقهی در حرمت و حلیت برخی اقسام شراب، مانند شراب خرما، و شرایط آن ها مختلف است و مطابق قرائن و شواهد، در فقه رایج آن زمان مشروب مورداستفاده ابن سینا و دیگران حرمت نداشته است؛ بنابراین جهات برداشت غزالی محلّ تأمل و تردید است.
خوانشی نو از آیه «ما وَدَّعَکَ رَبُّکَ وَ ما قَلى»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم قرآن و حدیث سال ۵۷ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۱۱۴
105 - 131
حوزههای تخصصی:
مفسران فریقین آیه «ما وَدَّعَکَ رَبُّکَ وَ ما قَلى» را با مسئله تأخیر در نزول وحی مرتبط دانسته اند. ارتباط این آیه با مسئله «تأخیر در نزول وحی» براساس روایات اسباب نزول مطرح شده است. جعفر مرتضی عاملی در کتاب تفسیر سوره الضّحی با بررسی این روایات، نااستواری و ضعف آن ها را نمایان ساخته است. این پرسش مطرح می شود که اگر این آیه با مسئله تأخیر در نزول وحی مرتبط نباشد، چه عاملی زمینه ساز نزول آن شده است؟ پژوهش حاضر براساس انسجام سوره ضحی و بازخوانی این آیه در بستر این سوره و باتوجه به پیوند این سوره با سوره انشراح وبا بررسی معنای طردشدگی و خشم و طرح وارهٔ شناختیِ مربوط به طردشدگی و خشم در گفتمانِ پرستش در عصر نزول وحی انجام شده است و نشان می دهد که آیهٔ مزبور به دلیل دشواری در «دریافت وحی» نازل نشده است، بلکه نزول آن با مشکلات راه تبلیغ و انجام رسالت پیوند دارد و ناظر به طعنه هایی است که مخالفان، به سبب ایمان نیاودن افراد سرشناس و گرایش قشرِ پایین اجتماعی مطرح می کردند.
بررسی نقض تعهدات عقود مشارکتی بانکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال ۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
101 - 116
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: عدم بازپرداخت تسهیلات ناشی از عقود بانکی مشارکتی از معضلات پیش روی نام بانکی است. بر همین اساس هدف مقاله حاضر، بررسی نقض تعهدات عقود مشارکتی بانکی است. مواد و روش ها: مقاله حاضر توصیفی تحلیلی است. مواد و داده ها نیز کیفی است و از فیش برداری در گردآوری مطالب و داده ها استفاده شده است. ملاحظات اخلاقی: در این مقاله، اصالت متون، صداقت و امانت داری رعایت شده است. یافته ها: یافته ها نشان داد ضمانت اجراهای کنونی نقض عقود مشارکتی بانکی، از کارآیی لازم برخودار نیستند. نظام حقوقی ایران در خصوص ضمانت های اجرایی قرارداد دچار نوعی افراط و تفریط است زیرا درصورتی که متعهد به تعهدات قراردادی خود عمل ننماید (ولو آن تعهد، جنبه اساسی و اصلی داشته باشد)، متعهدله حق فسخ نداشته و تنها می تواند الزام متعهد به اجرای عین تعهد را درخواست نماید و حق فسخ اصولاً آخرین راه است. نتیجه: نظام ضمانت اجراهای نقض تعهدات قراردادی با چهار ایراد عمده مواجه است: 1- عدم کارآیی و باز دارندگی، 2- عدم تناسب میان درجه تخلف و ضمانت اجرای آن، 3- عدم پوشش تمام زیان های زیان دیده و نادیده گرفته شدن قاعده لاضرر و اصل جبران کامل خسارت، 4- عدم پیش بینی برخی راه حل ها، جهت کاهش آثار زیان بار اقتصادی نقض قرارداد نظیر اعطای حق فسخ تا تعلیق در نقض قابل پیش بینی یا انجام معامله جایگزین از سوی زیان دیده؛ در واقع ضمانت اجراهای قراردادی، کمتر مورد تحلیل اقتصادی قرار گرفته است.
نقش سیاست گذاری عمومی در تحقق عدالت توزیعی از منظر حقوق عمومی اقتصادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال ۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
117 - 132
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از چالش های مهم در جامعه شناسی اقتصادی، مسئله عدالت اقتصادی است. امروزه مفهوم عدالت اقتصادی با مسئله نابرابری درآمدی و توزیع ثروت همراه شده است. رابطه عدالت اقتصادی و سیاست گذاری های عمومی در مطالعات پیشرفته و گسترده به سه رویکرد مهم یعنی نابرابری اقتصادی، توزیع نابرابر درآمد و اجرای سیاست گذاری های متناسب تأکید کرده است. از این رو در این پژوهش با هدف تحلیل دغدغه نظریه پردازان سیاسی پیرامون مفهوم عدالت و تلاقی آن با تساوی و آزادی، به بررسی نابرابری های اقتصادی موجود به صورت کلی می پردازد. مواد و روش ها: مقاله حاضر توصیفی تحلیلی است. مواد و داده ها نیز کیفی است و از فیش برداری در گردآوری مطالب و داده ها استفاده شده است. ملاحظات اخلاقی: در این مقاله، اصالت متون، صداقت و امانت داری رعایت شده است. یافته ها: یافته ها نشان داد که نابرابری درآمد، ناشی از توزیع نابرابر درآمدهای ناشی از کار و سرمایه، در تمام کشورها و طی دوره های زمانی مختلف به یک قاعده تبدیل شده است. توزیع درآمدهای ناشی از سرمایه، که اکثراً به صورت متمرکز و ناعادلانه صورت می پذیرد، به نحو مؤثری بر تمرکز ثروت و انباشت آن در جوامع کنونی و تاریخی تأثیر گذاشته است. نتیجه: پژوهش بر این نکته تأکید دارد که رشد طبقه متوسط و حقوق موروثی در کشورهای توسعه یافته به تغییرات بنیادین در توزیع ثروت در طول قرن بیستم منجر گردیده است. دولت ها با تدوین و اجرای سیاست گذاری های متناسب می توانند نقش مهمی در تحقق عدالت اقتصادی داشته باشند.
دراسة في رأس المال الجنسي لرواية «سبايا سنجار» في ضوء نظرية كاترين حكيم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعتبر عالمه الاجتماع البریطانیه کاترین حکیم أوّل من عبّرت عن مصطلح رأس المال الجنسی وأنواعه فی الحیاه الاجتماعیه والتوازن بین الرجل والمرأه، حیث ناقشت فی عام 2011م نظریتها وآرائها فی کتاب «المال الحلو، قوه رأس المال الجنسی» واعتبرت نظریتها من أحدث النظریات فی علم الاجتماع المعاصر کما قبلها بییرُ بوردیو العالم الفرنسی الذی یعتقد أنّ رأس المال البشری لیس مجرد ممتلکات منقوله وغیر منقوله، وأنّ لدینا رأسا مالاً ثقافیاً واجتماعیاً بالإضافه إلى رأس المال الاقتصادی ولهذا أطلقت کاترین حکیم على رأس المال الرابع اسم رأس المال الجنسی وبحسب قولها یحتوی رأس المال هذا على سته مؤشرات ویمکن أن تتکاثر هذه المکونات فی العدید من الثقافات. وبما أنّ الأدب یلعب دوراً هاماً فی تصویر ثقافه أی مجتمع وأفکاره ومعتقداته، فإنّ الأدب الخیالی لیس مستثنیاً من هذه القواعد. وانطلاقاً من هذا المبدأ، درس المقال مکونات رأس المال الجنسی فی روایه سبایا سنجار للکاتب السوری سلیم برکات وذلک فی ضوء المنهج الوصفی–التحلیلی مستعیناً بالمصادر المکتبیه لمعالجه انعکاس رأس المال الجنسی فی روایه «سبایا سنجار» وتتبع المکون الأکثر انعکاساً للرأس مال الجنسی فی الروایه، بحیث قد أظهرت النتائج أن مکونات الجمال والجاذبیه الجنسیه وطریقه الظهور فی المجتمع بالنسبه للمرأه، والمکون الاجتماعی والحیویه بالنسبه للرجل قد انعکست انعکاساً باهراً فی الروایه، کما أنّ الکاتب لم یثیر الإثاره الجنسیه والعلاقات والقضایا المتعلقه بها فی الروایه.
معناشناسی «فطرت» در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی دوره ۲۲ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۴۱
147 - 169
حوزههای تخصصی:
معناشناسی روش مناسبی برای تبیین شبکه معنایی واژگان قرآنی و در نتیجه، فهم گفتمان قرآن کریم است. از جمله واژگان مهم قرآنی، واژه «فطرت» است که برای دریافت معنای دقیق آن باید حوزه معنایی آن مورد توجه قرار گیرد تا از طریق ویژگی های مفهومی و استعمالی، مفهوم نهفته در واژه استخراج شود. در نوشتار حاضر به شیوه توصیفی تحلیلی و با عنایت به روش معناشناسی حوزه ای و قالبی، در پی دست یافتن به توصیف قالب فطرت در قرآن و نیز بررسی مؤلفه های معنایی این واژه همچون همنشین ها، جانشین ها و متقابل ها بوده ایم. نتایج پژوهش نشان داد که فطرت دارای یک قالب معنایی مرکزی است که همان «تحولی است که مستلزم نقض حالت قبل باشد» و سایر قالب های معنایی چون شکافتن، آفرینش، ظاهر کردن و غیره نیز به این مفهوم اشاره دارند. اما استعمال این واژه در دو باب «انفطار» و «تفطّر» معنای ضد نظم را دارد که از حالت آبادانی به حالت ویرانی تحول می یابد. در محور همنشینی، فطرت با واژگان «دین»، «الله» و «تبدیل»، همنشین شده است. در تکمیل محور همنشینی می توان به همنشین های مشتقات ریشه «فطر» نیز توجه کرد. در محور جانشینی نیز می توان به جانشین های ریشه «فطر» چون «بدع»، «خلق» و «رب» اشاره کرد. با این حال، «فطرت» در قرآن جانشینی ندارد. فطرت دارای کاربرد خاصی در زبان قرآن است که با توجه به عناصر قالبی فطرت در قرآن شامل دارندگان فطرت، منبع فطرت، فراوانی کاربرد واژه فطرت، فراوانی دارندگان فطرت، حالت فطرت، کارکرد فطرت و منکران فطرت، می توان معنای قالبی فطرت در قرآن را تبیین کرد.
تحلیل روایات کمال عقل: معنا و ماهیت کمال عقل؛ مصداق کاملان در عقل؛ عوامل و زمینه های کمال عقل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۳۰ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۵)
25 - 46
حوزههای تخصصی:
کمال عقل امری مسلم در روایات است. این پژوش با تحلیل نصگرایانه روایات عقل، کمال عقل را در«معنا، مصداق، عوامل» بررسی می کند و به این نتایج می رسد:1)کمالِ عقل شامل هر تطور ازدیادی نیست بلکه ازدیادی تدریجی در «ذات» و یا «جنود» عقل است به طوری که تمام اجزاء عقل یا جنود آن یکجا جمع گردد و حالت منتظره ای در این جهت باقی نماند. قدر متیقن در کمالِ ذاتِ عقل، جمع شدن اجزاء آن است ولی معلوم نیست تحقق این مقدار برای تحقق کمال نهایی کافی باشد بلکه احتمال دارد کمال در ذات عقل به یکی از اجزاء اصلی عقل یعنی «علم و فهم» برگردد. کمالِ عقل در جنود، با جمع شدن جنود تحقق می یابد و بهتر شدن کیفیت هر یک از جنود خارج از فرایند کمال عقل است2)کمال عقل مقوله ای ممکن در همه انسان هاست ولی در مقام وقوع، تنها در انبیاء، اولیا و مؤمنان به اهل بیت علیهم السلام تحقق دارد.3) عامل کمال خداست و دخالت انسان در کسب کمال تنها در حد زمینه سازی از طریق «تضرع، تواضع ، یقین، سکوت؛ خوبی های خود را کم و خوبی های دیگران را زیاد شمردن، نرنجیدن از درخواست مردم،علم آموزی، خواری را بهتر از عزت و فقر را بهتر از غنا دانستن» است.
بررسی رمان شبه عرفانی «دعوت به ماورا» از منظر نظریه یونگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۱ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۸۴
47 - 70
حوزههای تخصصی:
در نظریه یونگ ناخودآگاه و کهن الگوهایی چون خود، آنیما، سایه، اضداد و تولّد دوباره اهمیت ویژه ای دارد. رمان های تورج زاهدی را که اغلب عرفانی و شبه عرفانی هستند می توان بر اساس کهن الگوهای فعال در نظریه یونگ بررسی کرد؛ زیرا بیشتر رمان های زاهدی روایتی از شهودهای قهرمان داستان از عالم ناخودآگاه است. این پژوهش با روش تحلیلی- توصیفی به تبیین و واکاوی نظریات روانشناسی یونگ در رمان «دعوت به ماورا» تورج زاهدی پرداخته است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که شخصیت اصلی این رمان، سیدعلی اکفیانی، در آستانه چهل سالگی به جست وجو در ناخودآگاه خویش برای دست یابی به کمال انسانی و کسب تفرد دعوت شده است، وی به ماهیت سایه درون خود که همان شخصیت منفی ابراهیم سجادی تبار است، پی می برد و او را کنار می زند. سیدعلی، مانع رسیدن صهیونیست ها به مقصود خود و ازمیا ن بردن فرماندهان و مسئولین طراز اول کشور می شود. کشور و پدر در این داستان نماد خودآگاه جمعی و قومی هستند. کلیدواژه ها: تورج زاهدی، یونگ، دعوت به ماورا، روان شناسی تحلیلی.
مبانی تفکیک عوامل رافع مسؤولیت کیفری و علل موجهه جرم در حقوق ایران و دیوان کیفری بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فقه جزای تطبیقی دوره ۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
155 - 165
حوزههای تخصصی:
سیر تکوین عوامل رافع مسؤولیت کیفری و علل موجهه جرم از دیرباز مورد توجه حقوق دانان و فقهای متأخر و معاصر بوده است و نظرات مختلفی در این راستا طرح گردیده است. تبیین و تحلیل دیدگاه های مختلف در این خصوص از اهمیت بالایی برخوردار است. بر همین اساس هدف مقاله حاضر بررسی مبانی تفکیک عوامل رافع مسؤولیت کیفری و علل موجهه جرم در حقوق ایران و دیوان کیفری بین المللی است. این مقاله توصیفی تحلیلی است و با استفاده از روش کتابخانه ای به بررسی هدف مورد اشاره پرداخته است. یافته ها بر این امر دلالت دارد که قوانین بین المللی از جنبه وسیعی به موضوع علل موجهه و عوامل رافع مسؤولیت کیفری توجه داشته که این امر در مقایسه با حقوق ایران که هر دو موضوع را متمایز از یکدیگر تلقی کرده، متفاوت است، البته در شناسایی ماهیت و مبنای این دو موضوع، می بایست به ارکان آن نیز توجه داشت. مبانی این دو موضوع در حقوق ایران، منشأ فقهی دارد و در اساسنامه دیوان کیفری بین المللی برمبنای دکترین حقوقی شکل گرفته است که درصورت اثبات عوامل رافع مسؤولیت و موجهه، هیچ گونه مسؤولیتی برعهده مباشران، شریکان و معاونین جرم نخواهد بود.
دراسة وتحليل أساليب التدريس النشط والعوامل الداعمة في تحسين المهارات اللغوية مع الترکيز على دروس اللغة العربية
حوزههای تخصصی:
تعدّ أسالیب التدریس النشط فی تعلیم اللغه العربیه وسیله لتسهیل اکتساب الطلاب الکفایات اللازمه لتعلم هذه اللغه. ویعتمد التدریس النشط على اتجاه دمج أربع مهارات التحدث، ومهارات الاستماع، ومهارات الکتابه، ومهارات القراءه. وتهدف الدراسه الحالیه بالاعتماد على منهج البحث النوعی إلى تقدیم عشر طرق التدریس النشط فی تعلیم اللغه العربیه وعملیه تفعیلها وتنفیذها. وقد جُمعت بیانات البحث من خلال تلقی تجارب معلمی اللغه العربیه وإجراء المقابلات وتحلیل الوثائق المتعلقه بهذه اللغه. وبناءً على نتائج البحث، تتضمن أسالیب التدریس النشط فی تعلیم اللغه العربیه ثلاث مراحل، وهی التخطیط لمراحل التعلم، والتخطیط للتنفیذ، والتقییم من قبل المعلم؛ ولذلک فإن ترکیز التدریس على عملیه تعلم اللغه العربیه یشمل أنشطه الطلاب وإبداعهم فی اکتساب المعرفه والمهارات والقیم والاتجاهات أثناء تعلم اللغه العربیه. کما ویقوم المعلم فی موضوع التقییم بدراسه التغیرات السلوکیه للطلاب بشکل فعال ویستخدمها کمعیار للتخطیط وتطویر التعلم، والغرض من هذه المرحله هو تقییم الجوانب المعرفیه والعاطفیه والنفسیه والحرکیه حتى یتمکن معلمو اللغه العربیه من الاستخدام النشط لطرق تدریس هذه اللغه لإبراز الإمکانات الاستیعابیه وتحسین نتائج التعلم لدى التلامیذ.
لذت و رنج از منظر ابن سینا در دانش عصب شناسی امکان گذار از دوآلیته حداکثری ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهایی در فلسفه و کلام سال ۵۷ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۱۱۴
206 - 225
حوزههای تخصصی:
در شاخه های متفاوت علوم شناختی، شناخت دقیق مغز، مدارهای مغزی، تغییرات ناشی از تجربیات فرد و ... یافته هایی درباره لذت و رنج دارد که هر یک بخشی از نظرات ابن سینا درباره درد و لذت را به طور علمی تایید و تفسیر می کند. نسبی بودن ادراک درد، تاثیر حالات روحی بر آن، اقسام، عوامل، موانع و بسیاری دیگر از یافته ها که با نظرات ابن سینا نیز همخوانی دارد؛ تنیدگی، چندلایه و پیچیده بودن مسئله را نشان می دهد. علوم جدید اگرچه در موضع اثبات یا تایید روح نیست اما موضع گیری جزمی یگانه انگاری حذف گرا را بر نمی تابد. همچنان که با دوگانه انگاری حداکثری نیز ناسازگارست. برخی موضع گیری های ابن سینا درخصوص نفس از آن جمله نظرات وی درباره درد و لذت و سایر شواهد می تواند تا حدودی امکان تفسیر متناسب تری از دوآلیته نزد وی را فراهم نماید.
قانون اسلامی و قانونگذاری اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۴ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۳۲۱
5 - 11
حوزههای تخصصی:
بر اساس آنچه گذشت، رفتار های ارزشی درصورتی که به قصد تأمین هدف ها و مصالح اجتماعی انجام شود، مصداق رفتار سیاسی خواهد بود. افراد، گروه ها و اصحاب مکاتب و مذاهب مختلف در تعیین هدف و راهی که به هدف منتهی می شود، اختلافاتی دارند. در این گفتار در صدد شناخت بهتر دیدگاه اسلام در این زمینه هستیم.
هدف اسلام از زندگی اجتماعی و مدیریت جامعه، فراهم کردن زمینه برای اینکه بیشترین افراد بتوانند به بیشترین مصالح زندگی ، اعم از دنیوی و اخروی، برسند. نقطه اختلاف اساسی اسلام با سایر مکاتب، این است که هدف در اسلام، منحصر به هدف دنیوی نیست و زندگی اجتماعی نیز باید به گونه ای شکل داده شود که زمینه رشد معنوی، و درنتیجه، دستیابی به سعادت ابدی را برای انسان فراهم کند. به این معنا، بین سیاست و اخلاق ارتباط وجود دارد. این مقاله به تفصیل به بررسی پیوند اخلاق و سیاست، عناصر سیاست، ویژگی های قانونگذار اصلی و مراتب قانونگذاری می پردازد.