مطالب مرتبط با کلیدواژه

زیست معنوی


۱.

پایبندی به شریعت به مثابه اصالت عقل در «زیست معنوی» نقدی دیگر بر «جمع عقلانیت و معنویت»(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: زیست معنوی دیانت عقلانیت معنویت تکلیف و تعبد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۰ تعداد دانلود : ۶۴۰
تعیین اهمیت «تکلیف و تعبد» و میزان پیوند آنها با «عقلانیت و معنویت»، از مهم ترین مسائلی است که در معنویت فرانوگرا و شریعت گریز نادیده انگاشته شده است. از آن زمان که انگاره «جمع عقلانیت و معنویت» در راستای فروکاهی رنج های جامعه ایرانی ارائه گردید، نقدهای بسیاری بر آن نگاشته شد. جدای از اینکه این انگاره از دامنه کارآمدی فراگیر برخوردار نبود، مشکل اساسی آن این بود که در عین اینکه از سوی یک نواندیش ایرانی مطرح شد، تن پوش و ارکانی نوگرا داشت و نسخه فارسی شده معنویتی بود که غرب پس از سال ها، برای زندگی انسان عصر نو پیشنهاد نموده بود. در این پژوهش، نگارنده با کاربست روش توصیفی تحلیلی به همراه نقد و ارزیابی، به این نتیجه دست یافته است که دین نهادینه (در برابر ادیان نوپدید) با سه ساحت شریعتی، اخلاقی و اعتقادی، معنویت زایی را در جهان امروز به همراه دارد و تا پذیرش عقلانی اصول و التزام به فروع دین صورت نپذیرد، پدیدآیی معنویت نیز ناممکن است.
۲.

زیست معنوی امام علی(ع) در انتخاب خوراک و پوشاک

کلیدواژه‌ها: امام علی (ع) زیست معنوی سبک زندگی امام علی (ع) خوراک و پوشاک در اسلام

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۷ تعداد دانلود : ۳۴۲
آگاهی از سیره امام علی(ع) در همه ابعاد آن درس آموز، تحولآفرین و راهگشاست. نوع خوراک و پوشاک به عنوان بخشی از سیره آن حضرت برای شناخت سیره و سبک زندگی امام(ع) از اهمیت خاصی برخوردار است. در منابع متقدم به ویژه در نهجالبلاغه ، داده های ارزشمندی در این زمینه وجود دارد که تا حدودی سیره آن حضرت را نمایان می کند. مسئله اصلی مقاله این است که ملاک امام علی(ع) در انتخاب خوراک و پوشاک چه بوده است؟ این نوشتار با روش توصیفی- تحلیلی نشان میدهد امام علی(ع) از برجستهترین شخصیتهای تاریخ و موفقترین شاگردان مکتب اسلام، نوعی خوراک و پوشاک را برگزید که کاملاً ساده، انسانی و معنوی است. علت انتخاب چنین روشی، به نوع نگاه آن حضرت به دنیا و آخرت برمیگردد. امام(ع) با پیروی از رسول خدا(ص)، ریاضت دهی به نفس، آموزش به دیگران، توانمندسازی خویش در برابر مشکلات، پرهیز از غرور و خودپسندی و مهمتر از همه، همدردی با نیازمندان و فقرای جامعه، پوشاک و خوراک خود را انتخاب می کردند.
۳.

بررسی زیست معنوی خانواده علوی - فاطمی و شناسایی شاخصه های تربیتی آن در سوره انسان

تعداد بازدید : ۴۸۸ تعداد دانلود : ۱۸۶
قرآن و عترت دو منبع نورانی برای هدایت و سعادت دنیوی و اُخروی انسان از سوی خداوند در نظر گرفته شده اند. ازآنجایی که خانواده نهاد مقدسی است و در قرآن به اهمیت آن تأکید شده، الگوبرداری از سیره و سبک زندگی خانواده معصوم علوی - فاطمی در بستر قرآن و شناخت ویژگی های آنان، ضروری است. نوشتار حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر انجام توصیفی – تحلیلی است. بررسی زیست معنوی خانواده علوی منجر به شناسایی و استخراج پنج ویژگی مهم شد که عبارت اند از: ۱. وفای به نذر ۲. معاد باوری ۳. اطعام نیازمندان ۴. اخلاص و ۵. خوف الهی. با تحلیل و تطبیق این ویژگی ها در سوره انسان با منابع نقلی و عقلی، مشخص شد که شاخصه های یادشده از اثر تربیتی ویژه ای برخوردارند، به طوری که اگر این ویژ گی های تربیتی به همراه دیگر شاخصه های تربیتی قرآنی در خانواده ها نهادینه شود، موجب اعتلای معنوی خانواده و جامعه دینی می شود. ویژگی های یاد شده ارتباط تنگاتنگی با هم دارند که معادباوری (که متأثر از بینش توحیدی معصومین علیهم السلام است) را می توان ریشه اساسی وجود شاخصه های مذکور دانست. بنابراین از بایسته های سبک زندگی دینی، شناسایی و استخراج معارف اسلامی از جمله شاخصه های تربیتی سوره انسان است.
۴.

رهیافت «معنویت همدلانه» بر مبنای خوانش آرمسترانگ از نظریه عصر محوری یاسپرس(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: سوبژکتیویته استعلا ارتباط معنویت گرایی زیست معنوی یاسپرس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲ تعداد دانلود : ۹
هدف این مقاله تحلیل خوانشی است که از توجه آرمسترانگ به نظریه عصر محوری در جهت ارائه رهیافتی معناگرایانه برای برون رفت از چالش های معاصر به دست می آید و اینکه این خوانش تا چه اندازه بر مبنای اندیشه یاسپرس پیرامون عصر محوری و هستیِ خاصِ انسان (Existenz) دارای وثاقت است؟ فرضیه مقاله اینکه می توان خوانش عمیق تری از تقریر آرمسترانگ به دست داد؛ این بازخوانی ما را به مدلی تحت عنوان «معنویت همدلانه» رهنمون می سازد و اینکه این مدل تحت دو مقوله قوام می یابد: نخست، جنبه سوبژکتیو به مثابه خوداندیشی که بر استعلای وجودی به منظور «خودشکوفایی» تأکید دارد. بدین سان، خودشکوفایی قرین تلاش استعلایی و جهش اگزیستانسیال است که با فلسفه ورزی برای قیام حضوری و کوشش وجودی برای حضور در ساحت اگزیستانز به انجام می رسد. دوم، جنبه ابژکتیو به مثابه ارتباط که بر رابطه مشفقانه به منظور «دیگرشکوفایی» تأکید دارد. بدین سان، دیگرشکوفایی قرین تلاش من استعلا یی به منظور تحقق ارتباط مشفقانه با دیگری است که با فلسفه ورزی و تحقق ارتباط خیرخواهانه به انجام می رسد. این جنبه مؤید این نکته است که «من معنوی نخواهم بود مگر در پرتو تلاش مشفقانه برای معنوی شدن دیگری».