فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۲۰۱ تا ۲٬۲۲۰ مورد از کل ۳۶٬۴۲۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
صنعت هواپیمایی یکی از فاکتورهای مهم در توسعه اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی و از مهمترین شاخص های رشد اقتصادی هر کشوری است. این صنعت علاوه بر آنکه پیشران دیگر بخش های اقتصاد ملی است، به دلیل نقشی که در افزایش رفاه مصرف کننده و نیز توسعه فرهنگی ملت ها دارد، دارای منافع اجتماعی است. با درک اهمیت این صنعت، این مقاله درصدد بررسی چالش ها و موانع توسعه صنعت هواپیمایی بازرگانی ایران است. بر این اساس سؤال اصلی پژوهش این است که کنشگران و فعالان صنعت هواپیمایی چالش های و موانع توسعه این صنعت را چگونه درک و تفسیر می کنند؟ و بسترها و دلایل آن را چه می دانند؟ روش تحقیق کیفی و به روش تحلیل تماتیک(تحلیل مضمون) انجام شده است. مشارکت کنندگان 23 نفز از فعالان و کنشگران این صنعت هستند. مصاحبه شوندگان با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و داده ها از طریق مصاحبه فردی نیمه ساختاریافته جمع آوری شد. تحلیل داده ها به روش مضمونی انجام گرفت. بدین منظور، ابتدا به روش کدگذاری توصیفی و در مرحله بعد کدگذاری تفسیری صورت گرفت. از تحلیل مصاحبه ها 48 مفهوم و از مفاهیم استخراج شده 12مقوله و از بین مقولات 4 مقوله هسته احصا شد. بر اساس یافته های تحقیق کم سواد راهبردی، سیاست زدگی، جهانی شدن انحصاری و تحریم صنعت هواپیمایی ،مهمترین چالش ها و موانع فرا روی توسعه صنعت از منظر کنشگران و فعالان این صنعت محسوب می شوند. همچنین نتایج این مطالعه نشان می دهد در صنعت هواپیمایی به دلیل دارا بودن ماهیت بین المللی آن دولت نقشی اساسی در توسعه آن دارد و دولت بازیگر اصلی در میدان این صنعت محسوب می شود و توسعه صنعت تا حدود زیادی تابع کیفیت مداخلات و نوع رویکرد دولت به صنعت هواپیمایی بازرگانی است.
بکارگیری استراتژی های منابع انسانی در طراحی مدل نوآوری رفتاری در سازمان کودکان استثنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
337 - 348
حوزههای تخصصی:
هدف: نوآوری رفتاری در سازمان می تواند نقش مهمی در ایجاد و ارتقای مزیت رقابتی برای سازمان داشته باشد. بنابراین، هدف این مطالعه بکارگیری استراتژی های منابع انسانی در طراحی مدل نوآوری رفتاری در سازمان کودکان استثنایی بود.روش شناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا آمیخته (کیفی-کمّی) بود. جامعه پژوهش در بخش کیفی مدیر کل سازمان کودکان استثنایی شهر تهران، روسای سازمان کودکان استثنایی در استان های مازندران و گیلان و مدیران ستادی سازمان کودکان استثنایی شهر تهران بودند که طبق اصل اشباع نظری 14 نفر با روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند. جامعه پژوهش در بخش کمی کارشناسان سازمان کودکان استثنایی شهر تهران و مدیران مدارس کودکان استثنایی استان های مازندران و گیلان بودند که طبق فرمول کوکران 340 نفر با روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش در بخش کیفی، مصاحیه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی، پرسشنامه محقق ساخته بود که شاخص های روانسنجی آنها تایید شد. تحلیل داده ها در بخش کیفی با روش تحلیل مضمون در نرم افزار MAXQDA-12 و در بخش کمی با روش تحلیل عاملی اکتشافی و مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزارهای SPSS-22 و Smart PLS-3 انجام شد.یافته ها: یافته های بخش کیفی نشان داد که برای مدل نوآوری رفتاری و استراتژی های منابع انسانی در سازمان کودکان استثنایی 54 مولفه در 14 مقوله صداقت رفتاری، مثبت اندیشی در رفتار، توانمندسازی، فرهنگ خودکنترلی، خودکارآمدی نوآورانه، اعتمادآفرینی، مدیریت مشارکتی، مشارکت پذیری، تفکر به هنگام، رضایت شغلی، عدالت سازمانی، فرهنگ ارتباطات سازمانی، فضای سالم رقابت جویی و ارزیابی عینی منابع شناسایی شد. همچنین، یافته های بخش کمی نشان داد که بار عاملی و روایی همگرای همه مقوله ها بالاتر از 50/0 و پایایی کرونباخ و ترکیبی همه آنها بالاتر از 70/0 به دست آمد. علاوه بر آن، شاخص های برازش مدل نوآوری رفتاری و استراتژی های منابع انسانی در سازمان کودکان استثنایی حاکی از برازش مناسب آن بود و اثر مدل بر همه مقوله ها معنادار بود (05/0P<).بحث و نتیجه گیری: مدل نوآوری رفتاری و استراتژی های منابع انسانی در سازمان کودکان استثنایی دارای شاخص های روانسنجی مناسبی بود و متخصصان و برنامه ریزان سازمان کودکان استثنایی برای ایجاد و ارتقای مزیت رقابتی می توانند از آن بهره برداری کنند.
ارائه مدلی برای ارتقاء رهبری مثبت گرا در بین مدیران مدارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
107 - 116
حوزههای تخصصی:
هدف: رهبری مثبت گرا در بین مدیران مدارس می تواند برای نظام آموزش وپرورش مزیت رقابتی ایجاد نماید. در نتیجه، پژوهش حاضر با هدف ارائه مدلی برای ارتقاء رهبری مثبت گرا در بین مدیران مدارس انجام شد.روش شناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا توصیفی از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری این مطالعه همه مدیران مدارس استان فارس به تعداد 950 نفر بودند که بر اساس فرمول کوکران تعداد 365 مدیر از میان آنها با روش نمونه ای تصادفی طبقه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده ها با فرم اطلاعات جمعیت شناختی و پرسشنامه محقق ساخته ارتقاء رهبری مثبت گرا در مدیران مدارس (30 گویه) گردآوری که روایی و پایایی آن مناسب ارزیابی شد و برای تحلیل آنها از روش های تحلیل عاملی اکتشافی و مدل یابی معادلات ساختاری در نرم افزارهای SPSS و AMOS استفاده شد.یافته ها: یافته ها نشان داد که ارتقاء رهبری مثبت گرا در مدیران مدارس 30 گویه در 3 بعد فردی (11 گویه)، سازمانی (13 گویه) و محیطی (6 گویه) داشت؛ به طوری که بار عاملی هر 30 گویه و همه ابعاد بالاتر از 40/0، میانگین واریانس استخراج شده آنها بالاتر از 50/0 و آلفای کرونباخ و ترکیبی آنها بالاتر از 70/0 بود. همچنین، شاخص های برازش مدل ارتقاء رهبری مثبت گرا در بین مدیران مدارس حاکی از برازش قابل قبول مدل مذکور بود و این مدل بر هر سه بعد فردی، سازمانی و محیطی اثر معنادار مستقیم داشت (001/0P<).بحث و نتیجه گیری: با توجه به نتایج این مطالعه، نظام های آموزشی و مدارس جهت تحقق اهداف و دستیابی به مزیت رقابتی می تواند زمینه را برای بهبود جنبه های فردی، سازمانی و محیطی رهبری مثبت گرا در بین مدیران مدارس از طریق گویه های هر یک از آنها فراهم نمایند.
ارائه و اعتبارسنجی مدل پیشگیری از اهمال کاری کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
295 - 310
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر ارائه و اعتبارسنجی مدل پیشگیری از اهمال کاری کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی بود .
روش شناسی: پژوهش حاضر با روش کیفی پدیدارشناسی انجام شد، جهت شناسایی کارکنان اهمال کار دانشگاه آزاد اسلامی ابتدا کلیه کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی در سال(98-99) مدنظر قرار گرفت، سپس با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای، تعداد 384 نفر نمونه جهت بررسی اولیه انتخاب شدند که با اجرای پرسشنامه اهمال کاری تاکمن (1991) روی این افراد در نهایت تعداد 25 نفر واجد شرایط این پژوهش شناسایی شدند. ابزار پژوهش، مصاحبه نیمه ساختار یافته بود که داده ها تا تعداد 15 نفر به اشباع نظری رسید. تحلیل داده ها بر اساس روش 7 مرحله ای کلایزی انجام شد برای سنجش اعتبار داده ها از دو روش بازبینی مشارکت کنندگان و مرور خبرگان غیرشرکت کننده در پژوهش استفاده گردید.
یافته ها: یافته های مکشوف 179 عبارت کلیدی مستخرج (مفاهیم اولیه)، 292 مفهوم فرعی (دسته اول)، 32 مفهوم فرعی (دسته دوم) و 3 مفهوم اصلی( بُعد) بود. جهت تایید باورپذیری یافته های کیفی از مقیاسی با طیف 3 گزینه ای جهت سنجش نسبت روایی محتوا (برآورد ضریب لاوشه) استفاده شد و به منظور اطمینان پذیری یافته های کیفی ضریب پایایی هولستی به میزان 97/0 برآورد شد. یافته ها نشان داد که مدل پیشگیری از اهمالکاری کارکنان از 3 بعد اصلی شامل بعد سازمانی(با 14 مولفه)، بعد فردی(با 15 مولفه) و بعد اجتماعی(با 3 مولفه)شکل می گیرد.
بحث و نتیجه گیری: یافته ها نشان داد، طبق مدل پیشگیری، مؤلفه های بعد سازمانی شامل انجام برنامه ریزی در امور، ارتقاء آموزش های توانمندساز، تقویت سیستم مدیریتی، بهبود امور مالی، بهبود اجرای امور، جو سازمانی سالم و مناسب، ارتقاء فرهنگ مشارکت، حضور رهبری انگیزشی، بهبود نظارت و ارزیابی، بهبود سازماندهی در سازمان، قانون گذاری مناسب، پشتیبانی نرم افزاری مناسب و ارتباط سالم و مناسب در سازمان می باشد
مقایسه ساز و کار سوء مصرف مواد و سیاست گذاری های مرتبط با آن در ایران و دیگر کشورهای جهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۷
129 - 168
حوزههای تخصصی:
امروزه گسترش وابستگی به مواد در عرصه ملی و بین المللی هزینه های زیادی برای دولتها دربر داشته است که لازم است برای کاستن از این حجم هزینه، تحقیقات اجتماعی و حقوقی انجام گیرد. هدف از پژوهش حاضر مقایسه ساز و کار مصرف مواد و سیاستگذاری هایی که در این خصوص در ایران و برخی کشورها انجام گرفته می باشد تا بدین وسیله دریابیم موفقیت سیاستهای کلی کشورها در مهار اعتیاد به مصرف مواد چگونه و به چه عواملی بستگی دارد. روش انجام پژوهش در تحقیق حاضر تحلیل ثانویه می باشد. شواهد آماری و اسناد و کتب مرتبط با موضوع مصرف مواد و مطالعه سیاستگذاریهای مرتبط با آن، منابع انجام این پژوهش هستند. در این پژوهش یافته ها در 4بخش مقایسه وضعیت مصرف مواد در ایران با سایر کشورها، مصرف مواد و برخی شاخصهای رفاه و توسعه انسانی، سیاستهای کلی در حل مساله مصرف مواد در ایران و جهان و پویایی بازار مواد در جهان بدست آمد. این پژوهش نشان داد مصرف مواد در ایران و جهان رو به افزایش است و روند آن غلبه روانگردانها بر مواد با منشا طبیعی است. در این رو به تزاید بودن، سیاستگذاری های مبتنی بر مبارزه با کاهش عرضه و یا کاهش تقاضا بدون تقویت زیرساختهای حیات اقتصادی و اجتماعی یک جامعه تنها به افزایش هزینه های اعتیاد در جامعه می افزاید. لذا تجارب سیاستگذاری کشورهای دارای مصرف مواد کم گویای ان است که این موضوع نیازمند فرهنگ سازی و تقویت بنیان اقتصادی اجتماعی جامعه است نه مبارزه با معلول.
محیط زیست و توسعه پایدار در نظریه و عمل مددکاری اجتماعی: مروری سیستماتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۷
209 - 253
حوزههای تخصصی:
تخریب محیط زیست و تغییرات اقلیمی منبع مهم ترین تهدیدها برای سلامت انسان، دسترسی به منابع حیاتی و حقوق اولیه بشر است. مددکاری اجتماعی به عنوان حرفه ای که ریشه در حقوق بشر و عدالت اجتماعی دارد می تواند نقش مهمی در موضوعات حقوق بشر و عدالت اجتماعی و زیست محیطی داشته باشد. از این سو طی چند دهه گذشته در خارج از ایران، تغییر گفتمانی در مددکاری اجتماعی به وقوع پیوسته و مددکاران اجتماعی در هر دو عرصه نظریه پردازی و عملی در رابطه با محیط زیست و توسعه پایدار آثار و فعالیت های چشمگیری ارائه کرده اند. در این مطالعه با هدف فهم گستردگی و ماهیت ادبیات مددکاری اجتماعی در رابطه با موضوعات محیط زیستی و توسعه پایدار در عرصه نظریه پردازی و مداخلات عملی، آثار مهم این حوزه بین سال های 2000 تا 2023 به شیوه ای نظام مند بررسی شدند. درمجموع 85 مقاله معیار ورود به این مطالعه را یافتند. داده های این مقالات در دو بخش رویکردهای نظری و مداخلات عملی مددکاری اجتماعی در مسائل محیط زیست و توسعه پایدار استخراج شدند. مفهوم پردازی ها و رویکردهای مختلف چون رویکرد بوم شناختی-اجتماعی، مددکاری اجتماعی سبز، مددکاری بوم شناختی ژرف و مانند آن نشان از تورم مفهومی در حوزه معرفتی رابطه مددکاری اجتماعی با محیط زیست است. در حوزه روش شناختی، مددکاران اجتماعی با توجه به مسائل زیست محیطی و توسعه پایدار به صورت مستقیم یا غیرمستقیم فعالیت هایی چون ترویج عدالت زیست محیطی، توسعه زیرساخت های اجتماعی و فنی، ارزیابی تأثیرات اجتماعی، مشارکت دهی و سازمان دهی مردم، آموزش و بالا بردن آگاهی و سواد زیست محیطی، حفاظت از محیط زیست، مداخلات تاب آوری را به انجام رسانده اند.
خواجه نصیرالدین طوسی و نقش او در سقوط بغداد
منبع:
فرهنگ پژوهش زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۶ ویژه تاریخ اسلام
81 - 108
حوزههای تخصصی:
خواجه نصیرالدین طوسی یکی از شخصیت های بزرگ اسلام است که جامع تمام علوم اعم از عقلی و نقلی بوده است و به اعتراف عالمان شیعه و سنی، او فیلسوف، فقیه، حکیم و منجم بزرگی بوده است و هیچ کسی نتوانسته از جایگاه علمی و اجتماعی ایشان چشم پوشی کند. خدمتی که خواجه به علم و مذهب کرد و با ساختن رصدخانه مراغه بار دیگر گردش علمی را به راه انداخت و خدمتی که او به حفظ جان و مال عالمان و مسلمانان کرد، بر همگان آشکار است؛ حتی عالمان طراز اول اهل سنت مثل ابن ابی الحدید معتزلی را از مرگ نجات داد. برخی از متعصبان اهل سنت مثل ابن تیمیه و ابن قیم و دیگران به خاطر حسادت، اتهام های بی اساسی را وارد کردند تا خواجه را زیر سؤال ببرند؛ اتهام هایی از قبیل اینکه خواجه نصیر مرتکب فحشا می شد و واجب ها را ترک می کرد که این اتهام ها با شخصیت علمی و اخلاقی خواجه نصیر سازگاری ندارد، شخصیتی که هم مورخان و عالمان رجال شیعه و هم رجالیان و مورخان اهل سنت به تمجید و تعریف او پرداخته اند.
این که خواجه نصیر در قتل خلیفه عباسی نقش داشته است و با کمک مشرکان، مسلمانان را از بین برده است، اتهامی پوچ و بی اساس است و در تاریخ هیچ اثری وجود ندارد؛ چون هلاکو یک کشورگشا بود همچون چنگیز و تیمور و قصد او کشورگشایی بود که به ایران رسیده بود و طبعاً به عراق هم می رفت و تنها نقشی که خواجه در واقعه بغداد دارد این بود که وقتی هلاکو بغداد را فتح کرد و خواست خلیفه را بکشد چون مغول ها به نجوم اهمیت می دادند و گفتند اگر خلیفه را بکشی دنیا خراب می شود و از این حرف ها که هلاکو ترسید و به خواجه مراجعه کرد چون منجم بود و خواجه گفت: ازنظر علم نجوم هیچ اتفاقی نمی افتد.
مسأله محیط زیستی مسأله ای اجتماعی (اثر مخاطرات محیط زیستی بر بیمه های اجتماعی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
145 - 166
این مقاله به مسأله اجتماعی تبدیل شدن مسائل محیط زیستی را بررسی می کند. به موضوع اثر مخاطرات محیط زیستی بر بیمه های اجتماعی ایران، نمونه های برجسته آن که می توانند چرخه اقتصاد و پیامد آن سیستم بیمه های اجتماعی کشور را با اختلال روبرو کنند می پردازد؛ سه مخاطره خشکسالی، ریزگردها و آلاینده های صنعتی و انقراض گونه های زیستی. پژوهش به روش اسنادی و کتابخانه ای، و در اجرای آن، گردآوری و تحلیل داده ها به شیوه تحلیل محتوای مضمونی انجام شده است. مطابق یافته های پژوهش مخاطرات محیط زیستی، بحرانی طبیعی نمی مانند، تأثیر مختل کننده بر فرآیند کسب و کار و به دنبال آن بیکاری در مناطق مختلف کشور دارند. هم افزایی میان مخاطرات محیط زیستی و اقتصادی در ایران مسبب اثرات جابجاشونده ای در حوزه مسائل اجتماعی است که به دلیل پیچیدگی شان شاید در نگاه اول پنهان بمانند. در حالی که، از میان رفتن صنایع فرآوری یا کشت و صنعت هایی که از محصولات کشاورزی تغذیه می شوند، کارکنان این بخش تحت پوشش بیمه های اجتماعی اند و بیکاری آنها منابع نظام تأمین اجتماعی کشور که حاصل حق بیمه چنین گروه هایی از نیروی کار کشور است را تهدید می کند. از زاویه ای دیگر مخاطرات محیط زیستی سبب تحمیل هزینه های درمانی بیماری هایی همچون عوارض آسمی، برونشیت مزمن، عفونت های تنفسی، بیماری های چشمی و بیماری های گوارشی است که به واسطه ریزگردها، آلودگی آب شرب و آلودگی هوا در اثر آلاینده های صنعتی و محیط طبیعی ایجاد می شوند. لذا، نظر به چنین مواردی، هم توجه بیشتر به محیط زیست و پیامدهای اجتماعی آن و هم لحاظ نمودن آنها برای اداره بهینه نظام تأمین اجتماعی ضرورت دارد.
واکاوی فهم دختران مجرد از زمینه های اجتماعی-اقتصادی تأخیر در ازدواج (مورد مطالعه دختران مجرد شهر یاسوج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۷
369 - 416
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر مبتنی بر پژوهشی کیفی است که در آن تلاش شده تا فهم ادراک شده ی دختران مجرد شهر یاسوج از زمینه ها و بسترهای اجتماعی_اقتصادی تاخیر در سن ازدواج مورد واکاوی قرار گیرد. بدین منظور با 20 دختر مجرد در شهر یاسوج که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند، مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته صورت پذیرفته است. در مرحله تحلیل داده ها از روش تحلیل محتوای کلایزی استفاده شد، مقوله های اصلی استخراج شده در مصاحبه با مشارکت کنندگان شامل: «عدم مطلوبیت اقتصادی ازدواج»، «انتظارات اجتماعی_اقتصادی تعمیم یافته» و « تغییر و تحولات ارزش ها و هنجارهای خانواده » بوده و شامل 11 مقوله فرعی «پیچیدگی شرایط اقتصادی و ترس از آینده تشکیل خانواده»، «ناکارآمدی طرح های حمایتی»، «سیطره ملاک های اقتصادی بر امر ازدواج»، «چالش های شغلی و ترس از ازدواج»، «تجملات فزاینده و دشواری تهیه جهیزیه»، «هم کفوی اقتصادی و انتظارات اجتماعی-اقتصادی از پسران»، «مطالبه توازن تحصیلی و مالی در دختران و جاماندگی پسران»، «ترس از خیانت همسر و بی اعتمادی فزاینده »، «مهریه به مثابه تضمینی برای ازدواج»، «تغییر نگرش های نسلی و کم رنگ شدن نقش خانواده» و «سایه ذائقه سازی رسانه بر امر ازدواج» می باشد. در مجموع یافته های پژوهش حاکی از آن بود که زمینه های اقتصادی_اجتماعی تا حد زیادی سیستم محاسبه ی سود و زیان در امر ازدواج را مختل نموده است.
ارائه الگوی تصمیم گیری اخلاقی بر اساس ارزش های اجتماعی (مورد مطالعه دبیران تربیت بدنی استان آذربایجان شرقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه اهمیت دانش و تولید آن بر کسی پوشیده نیست و دانشگاه ها به عنوان محور اصلی تولید آن به شمار می روند. تولید دانش نیز مانند همه تولیدات دیگر دارای چالش ها و آسیب هایی است که نیازمند مطالعه است. بنابراین، هدف اصلی پژوهش حاضر، شناسایی مؤلفه های آسیب شناسی تولید دانش در دانشگاه آزاد اسلامی بود.روش شناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا، کیفی بود. مشارکت کنندگان در پژوهش شامل خبرگان دانشگاهی دانشگاه آزاد اسلامی شهر اصفهان در سال تحصیلی 1399-400 بودند که بر اساس روش اشباع نظری تعداد 22 نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار پژوهش مصاحبه های نیمه ساختاریافته بود که برای اعتبار یافته ها از دو روش روایی محتوایی به وسیله 4 خبره بیرون از پژوهش و 2 نفر خبره داخل در پژوهش استفاده شد و برای پایایی نیز از روش توافق کدگذاری استفاده شد که حاصل آن 86/0 شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی به روش تحلیل مضمون در نرم افزار Maxqda18 استفاده شد.یافته ها: یافته ها نشان داد 86 کد باز، 9 کد محوری و سه کد انتخابی برای آسیب شناسی تولید دانش در دانشگاه آزاد اسلامی شناسایی شد؛ به طوری که کدهای انتخابی شامل آسیب های نظام دانشگاهی (خط مشی گذاران، دست اندرکاران)؛ آسیب های ساختاری (برنامه درسی آموزش عالی، ساختار پژوهشی، ساختار حمایتی، ساختار وابسته) و آسیب های اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی (فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی) بودند.بحث و نتیجه گیری: بر اساس یافته ها می توان نتیجه گرفت تولید دانش در دانشگاه آزاد اسلامی در سه حوزه (آسیب های دانشگاهی، ساختاری و فرهنگی) دارای چالش هایی است که برای ارتقای کمی و کیفی تولید دانش، باید بازنگری در قوانین مربوط دانش و علم و همچنین ارتقای علمی اساتید و دانشجویان صورت بگیرد.
شناسایی و ارزشیابی ابعاد نظام پژوهشی در آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
263 - 274
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی و ارزشیابی ابعاد نظام پژوهشی در آموزش عالی انجام شد.
روش شناسی: این پژوهش به لحاظ هدف، بنیادی-کاربردی و همچنین، به لحاظ نوع داده ها، آمیخته (کیفی-کمی) از نوع اکتشافی که در بخش کیفی تحلیل مضمون و در بخش کمی توصیفی-پیمایشی بود. جامعه مورد مطالعه در بخش کیفی شامل خبرگان دانشگاهی (اعضای هیئت علمی) و سازمانی (مسیولین دانشگاه های آزاد اسلامی) و در بخش کمی شامل کلیه اعضای هیئت علمی دانشگاه های آزاد اسلامی بود. حجم نمونه در بخش کیفی 19 مصاحبه شونده با توجه به اصل اشباع و روش نمونه گیری هدفمند و در بخش کمی 272 نفر بر اساس محاسبه حجم نمونه در معادلات ساختاری و روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای مرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از دو روش اسنادی (کتابخانه ای) و میدانی: مصاحبه های نیمه ساختاریافته و پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. همچنین از یک پرسشنامه بسته پاسخ برگرفته از مدل ارائه شده در بخش کیفی بود که به منظور سنجش نظر خبرگان در رابطه با اعتبار مدل (روایی بیرونی) طراحی شد. روش تحلیل داده ها در بخش کیفی کدگذاری نظری برگرفته از روش تحلیل مضمون با نرم افزار Maxqda بود. در بخش کمی، نیز، در بخش استنباطی برای پاسخ به سؤال های پژوهش از آزمون هایی نظیر همبستگی پیرسون، آزمون تی تک نمونه ای، فرایند تحلیل سلسله مراتبی و تحلیل عاملی تأییدی با استفاده از نرم افزارهای SPSS-v23، Smart Pls-v3 و Lisrel V8.8 و Expertchoice-V11 بهره گرفته شد.
یافته ها: ابزارگردآوری داده ها در بخش کیفی مصاحبه های نیمه ساختار یافته و در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته بود. روایی و پایایی ابزارها مورد بررسی قرار گرفت و تایید شد. روش تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کیفی کدگذاری نظری (باز، محوری و انتخابی) و در بخش کمّی شامل آمار توصیفی و استنباطی (همبستگی پیرسون، آزمون تی تک نمونه ای و مدلسازی معادلات ساختاری و تحلیل عاملی تأییدی) بود.
بحث و نتیجه گیری: یافته های بخش کیفی نشان دادند که نظام پژوهشی، ابعاد عوامل فردی، عوامل زیرساختی، سیاستگذاری را در بر می گیرد. همچنین نتایج نشان دادند که مولفه های در وضعیت موجود، از وضعیت مطلوبی برخوردارند.
بررسی میزان کاربرد استعاره های مفهومی توسط مجریان برنامه های ورزشی سیما(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه سال ۳۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۳۱)
147 - 161
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر میزان کاربرد استعاره های مفهومی توسط مجریان برنامه های ورزشی سیما را بررسی کرده است. به این منظور، 18 برنامه ورزشی در شش ماه آخر سال 1400، به صورت تصادفی انتخاب و مورد تحلیل قرار گرفتند. این برنامه ها شامل برنامه ورزش و مردم شبکه یک سیما، برنامه فوتبال برتر شبکه سه سیما، برنامه شب های فوتبالی، برنامه کادر فنی، برنامه 2020، برنامه بازم مثل همیشه و برنامه کوه گشت از شبکه ورزش بود که با توجه به روش و فرایند تشخیص استعاره گروه پراگلجاز (2007) تعداد 226 استعاره مفهومی در آن ها شناخته شد. نتایج به دست آمده نشان داد که مجریان، برای مفهوم سازی ورزش، به ترتیب از استعاره های مرتبط با نبرد (63/33درصد)، استعاره های مرتبط با ابزار مکانیکی (24/21درصد)، استعاره های مرتبط با طبیعت (26/17درصد) و استعاره های مرتبط با سیاست (95/11درصد) استفاده کرده اند؛ همچنین مجریان برنامه های ورزشی سیما، با کاربرد استعاره های مفهومی سعی دارند تا مفاهیم را بهتر و شیواتر به مخاطب خود ارائه دهند.
تبیین عوامل موثر بر استقرار شهر دانش بنیان در مناطق کمتر توسعه یافته ( مورد مطالعه : شهر زاهدان )(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
333 - 348
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش تبیین عوامل موثر بر استقرار شهر دانش بنیان در مناطق کمتر توسعه یافته ( مورد مطالعه : شهر زاهدان ) بود.روش شناسی: روش پژوهش آمیخته ( کیفی-کمی) از نوع اکتشافی بود. در بخش کیفی روش گرندد تئوری و در بخش کمی توصیفی - پیمایشی بود. جامعه در بخش کیفی خبرگان دانشگاهی در حوزه مدیریت، مدیران شرکت های دانش بنیان، مدیران استانداری سیستان و بلوچستان و شهرداری زاهدان بودند و در بخش کمی کارکنان استانداری استان سیستان و بلوچستان و شهرداری شهر زاهدان بود. حجم نمونه در بخش کیفی بر اساس اصول اشباع نظری 17 نفر با استفاده از روش گلوله برفی و در بخش کمی طبق جدول مورگان 248 نفر با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای انجام پذیرفت. جهت جمع آوری داده ها در بخش کیفی از روش مصاحبه نیمه ساختار یافته و در بخش کمی از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. تحلیل محتوای مصاحبه ها با استفاده از روش کدگذاری( کد باز، محوری و انتخابی) و معادلات ساختاری استفاده شد. مصاحبه ها تا مرحله اشباع نظری داده ها ادامه یافت. تحلیل محتوای کیفی با نرم افزار MAXQDA12 انجام شد. برای تحلیل عاملی تاییدی از نرم افزارSmart pls4 و برای تعیین اعتبار مدل از نرم افزار SPSS25 استفاده شد.یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که عوامل موثر بر استقرار شهر دانش بنیان در مناطق کمتر توسعه یافته با 6 عامل اصلی، 15 مولفه و 69 شاخص شناسایی گردید. در نهایت عوامل موثر بر استقرار شهر دانش بنیان در مناطق کمتر توسعه یافته طراحی و با پرسشنامه اعتباریابی گردید.بحث و نتیجه گیری: همچنین با توجه به یافته ها عوامل موثر با معادلات ساختاری مورد ارزیابی قرار گرفت که در نهایت نشان داد که رابطه بین متغیر عوامل علی و پدیده اصلی با بارعاملی 0.806 با اهمیت ترین عامل ها در نظر گرفته شد.
شناسایی بسترها، موانع و راهبردهای سواد دیجیتال به منظور ارتقای سطح صلاحیت حرفه ای معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
455 - 464
حوزههای تخصصی:
هدف: سواد دیجیتال در هر شغلی نقش موثری در میزان صلاحیت حرفه ای دارد. بنابراین، این مطالعه با هدف شناسایی بسترها، موانع و راهبردهای سواد دیجیتال به منظور ارتقای سطح صلاحیت حرفه ای معلمان انجام شد.
روش: این مطالعه از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه اجرا، کیفی بود. جامعه مطالعه حاضر خبرگان دانشگاهی و آموزش وپرورش در سال تحصیلی 1401-1400 بودند. حجم نمونه این پژوهش طبق اصل اشباع نظری 24 نفر تعیین که این افراد با روش نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند. تنها ابزار پژوهش حاضر مصاحبه نیمه ساختاریافته بود که روایی محتوایی آن بر اساس نظر خبرگان تایید شد و پایایی آن با روش ضریب توافق درون موضوعی 84/0 به دست آمد. داده های این مطالعه با روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی در نرم افزار MAXQDA-10 تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج کدگذاری باز، محوری و انتخابی سواد دیجیتال به منظور ارتقای سطح صلاحیت حرفه ای معلمان نشان داد که سازه مذکور دارای 25 شاخص، 8 مولفه در 3 بعد بسترها، موانع و راهبردها بود. در این مطالعه بسترها شامل سه مولفه آموزشی، سازمانی و فردی، موانع شامل دو مولفه آموزشی و مدیریتی و راهبردها شامل سه مولفه مدیریتی، سازمانی و آموزشی بود. در نهایت، الگوی سواد دیجیتال به منظور ارتقای سطح صلاحیت حرفه ای معلمان طراحی شد.
نتیجه گیری: نتایج این مطالعه دارای تلویحات کاربردی برای مدیران و مسئولان نظام آموزش وپرورش است. آنان با توجه به نتایج این مطالعه می توانند گام موثری در جهت ارتقای سطح صلاحیت حرفه ای از طریق بهبود سواد دیجیتال بردارند. لذا نتایج نشان داد سواد دیجیتال یکی از فاکتورهایی است که معلمان را به داشتن مهارت های مختلف مجهز می کند.
بازنمایی هویت های جنسیتی در کتب درسی دوره متوسطه دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های انسان شناسی ایران دوره ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۶
101 - 117
حوزههای تخصصی:
هدف: در این مقاله تلاش شده تا به بازنمایی هویت جنسیتی در کتب درسی دوره متوسطه دوم پرداخته شود. ایده اصلی این مقاله این است که الگوهای جنسیتی در جامعه به واسطه ابزارهای گفتمانی مسلط بازتولید شده و سعی در طبیعی سازی برخی نقش های جنسیتی موجود و یا استمرار آنان در جامعه را دارند. یکی از مهمترین این ابزارها کتاب های درسی است که تلاش دارد در دوران حساس اجتماعی شدن و فرهنگی شدن الگوهای مسلط و مرحج جنسیتی را برای شکل دهی به هویت جنسیتی نوجوانان درونی سازی کند و این کار را از طریق برجسته سازی نقش های مرجع و مطلوب در کتاب های درسی انجام می دهد.
روش شناسی: برای پاسخ به سوال پژوهش و ارزیابی مساله، از روش تحلیل محتوای کیفی برای تحلیل متون درسی دوره متوسطه دوم استفاده شد. واحد تحلیل در این پژوهش شخصیت های زن و مرد در غالب تصاویر و نوشتار بوده است. جامعه نمونه پژوهش شامل کتاب های درسی متوسطه دوم (در سه پایه اول، دوم و سوم) بود. در این پژوهش از نمونه گیری هدفمند استفاده شد و تمام محتواهایی که به نوعی به مسائل مرتبط با جنسیت پرداخته اند، مورد تحلیل قرار گرفته است.
یافته ها: نتایج این پژوهش ها تائید مفروض اصلی این پژوهش بوده و نشان می دهد که الگوهای هویتی سنتی در بازنمایی های هویتی زنانه در کتب درسی در ابعاد مختلف آن وجود داشته به گونه ای که بازتولید کننده هویت های سنتی برای زنان به عنوان الگوهایی از زن نمونه و موفق بوده است. همچنین داده های ما نشان می دهد که این متون سعی در طبیعی سازی این الگوهای هویتی داشته است و تلاش کرده است تا با مطلوب نشان دادن برخی از نقش های سنتی زن درون خانواده، فعالیت های نقشی و اجتماعی زنان را به عنوان امری فرعی در هویت آنان نشان دهد. به نظر می رسد در این راستا کتاب های درسی به میزان زیادی تغییرات اجتماعی درون جامعه را نادیده گرفته و یا آن را به عنوان آسیب اجتماعی معرفی می کند. بر همین مبنا هویت مطلوب زنانه از نظر گفتمان اصلی، شامل زنان خانه داری می شود که تلاش دارند تا نقش های خانه داری را به شکل مطلوبی انجام دهند. از این رو زن موفق کسی خواهد بود که بتواند به بهترین وجهی در جهت رضایت همسر و فرزندان خود حرکت کرده باشد. بنابراین عمدتا مواردی نظیر احساس مادرانگی، برخورداری از عواطف و احساسات، کانون مهرورزی و مواردی از این دست جزو مولفه های دختران دانش آموز در تفسیر هویت جنسیتی آنان بوده است که به مثابه نقطه قوت زنان در ایفای این نقش مورد تاکید قرار گرفته است. همچنین زمانی که زنان در کارهای خانه و تربیت فرزند نقش دارند و نقش مادر و خانه دار را ایفا می کنند، با نوعی مطلوبیت حسی و عاطفی همراه می شود.همچنین داده های به دست آمده نشان می دهد که در مقایسه با مردان، زنان به میزان بسیار کمتری در مشاغل بیرون و نقش های اجتماعی بازنمایی می شوند و به نظر می رسد، نظام آموزشی کنونی، با پنهان کردن و یا بازنمایی کمتر مشاغل زنان، سعی در افزایش تاکید بر نقش زنان در خانه دارد
الگویی برای سرمایه گذاری در تجاری سازی تحقیقات فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد فرهنگ سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۳
187 - 219
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش ارائه الگویی مفهومی مبتنی بر مؤلفه های اثرگذار بر سرمایه گذاری به منظور تجاری سازی تحقیقات فرهنگی دانشگاهی در ایران می باشد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت آمیخته اکتشافی است. در رویکرد کیفی با مرور سیستماتیک مطالعات مرتبط با مسئله پژوهش، به روش هدفمند قضاوتی 53 مؤلفه اثرگذار در زمینه پژوهش احصاء و با اجماع نظر 17 نفر از صاحب نظران متشکل از اعضای هیئت علمی، مدیران اجرایی دانشگاه ها، سیاستگذاران آموزش عالی و سرمایه گذاران، 46 مؤلفه از آنها انتخاب و با روش تحلیل عاملی اکتشافی در شش بُعد دسته بندی شدند. در رویکرد کمّی به منظور ارزیابی مؤلفه های شناسایی شده و طراحی الگوی پیشنهادی، به روش پیمایشی و با ابزار پرسشنامه محقق ساخته، نظرات نمونه ای 56 نفری منتخب از جامعه آماری مدیران صندوق های سرمایه گذاری خطرپذیر که به صورت تصادفی انتخاب شده بودند، جمع آوری و با روش معادلات ساختاری و به کمک نرم افزارهای SPSS و LISREL مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های تحقیق نشان داد 46 مؤلفه در شش بُعد ساختاری و مدیریتی (11 مؤلفه)، تخصصی (9 مؤلفه)، پژوهشی (7 مؤلفه) فرهنگ دانشی (6 مؤلفه)، تجاری (8 مؤلفه) و ارزش آفرینی (5 مؤلفه) در تجاری سازی تحقیقات فرهنگی دانشگاهی اثرگذار هستند. نتایج تحقیق بیانگر آن است ارتقاء این مؤلفه ها در قالب الگوی پیشنهادی به بازده مطلوب سرمایه گذاری در تجاری سازی تحقیقات فرهنگی کمک شایانی خواهد نمود.
بررسی رابطه بین تنبلی سازمانی و وابستگی به موبایل با اهمال کاری سازمانی: نقش میانجی سایبرلوفینگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین تنبلی سازمانی و وابستگی به موبایل، با اهمال کاری سازمانی با نقش میانجی سایبرلوفینگ در کارکنان دانشگاه پیام نور کرمانشاه انجام شد. جامعه آماری پژوهش، شامل تمامی کارکنان دانشگاه پیام نور استان کرمانشاه بود که تعداد 160 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه وابستگی به موبایل، تنبلی سازمانی، سایبرلوفینگ و اهمال کاری سازمانی استفاده شد. روایی محتوایی پرسش نامه ها تأیید و پایایی آنها به ترتیب 75/0، 72/0، 92/0 و 77/0 محاسبه شد. برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و PLS استفاده شد. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که وابستگی به موبایل، اثر مثبت و مستقیمی بر اهمال کاری سازمانی دارد، تنبلی سازمانی اثر مثبت و مستقیمی بر اهمال کاری دارد، وابستگی به موبایل اثر مثبت و مستقیم بر سایبرلوفینگ دارد، تنبلی سازمانی اثر مثبت و مستقیمی بر سایبرلوفینگ دارد، سایبرلوفینگ در رابطه بین وابستگی به موبایل و تنبلی سازمانی با اهمال کاری سازمانی نقش میانجی دارد. بنابراین وابستگی به موبایل، تنبلی سازمانی و سایبرلوفینگ، از متغیرهای مهم و مرتبط با اهمال کاری سازمانی اند.
فلسفه فارابی در میانه انتزاعی و انضمامی؛ الگویی برای اندیشیدن فلسفی و سیاستگذاری فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فلسفه فارابی به دقیق ترین معنای واژه، فلسفه ای مسئله محور و این جهانی است. این سخن در مقابل ادعایی قرار دارد که فلسفه فارابی را تماماً انتزاعی و بی ارتباط با موضوعات انضمامی دوره حیات فارابی می داند یا حتی اگر به چنین ارتباطی قائل است، الگوی فلسفی پیشنهاد شده را اساساً غیرقابل تحقق در این جهان می داند و آن فلسفه را در شئون متعدد انسان شناسی و سیاست و اخلاق و غیره را ناظر به عالی ترین پاره نفس آدمی، یعنی روح او متصور شده است. در مقابل این ادعا، که طرفداران بسیاری دارد، این نوشتار مدعی است نه تنها فلسفه فارابی اساساً مولود زمینه های انضمامی سیاسی و دینی و فرهنگی و اجتماعی زمانه حیات او است بلکه راه حل او برای مشکلات زمانه، برخلاف دیگر راه حل های تک سویه، بر دوگانه متمایز اما مرتبط ایدئال- واقعی مبتنی است. بنابه وجه اخیر، فارابی تلاش کرده است بین سنت قدمایی و اقتضائات زمانه جمع آورد و عقلای جهان را در حل مسائل جامعه اسلامی زمانه خود به مدد گیرد. در این مقاله تلاش می شود ضمن واکاوی این زمینه ها، و تحلیل پاسخ فارابی به مسائل و بحران های زمانه، این سنخ از اندیشیدن را به عنوان الگویی برای اندیشیدن فلسفی و سیاستگذاری فرهنگی پیشنهاد دهد که هم زمان دو وضعیت واقعی و ایدئال را به رسمیت می شناسد.
تعیین کننده های زمینه ای و ساختاری تمایل به مهاجرت از کشور در بین جوانان: مطالعه ای در شهر بوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه انجمن جمعیت شناسی ایران سال ۱۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۶
265 - 304
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه حاضر سنجش تمایل مهاجرتی نسل جوان (15-29 ساله) و بررسی نقش عوامل ساختاری و زمینه ای در شکل گیری خواست مهاجرتی آنان است. روش تحقیق مطالعه، پیمایش با استفاده از تکنیک پرسشنامه ساخت یافته است. جامعه آماری مطالعه 20656 نفر از جوانان 29-15 ساله شهر بوشهر و حجم نمونه شامل 378 نفر است. یافته های مطالعه بیانگر این است که تمایل مهاجرتی مردان، افراد متأهل، افرادی که در خانواده های پرجمعیت حضور دارند و همچنین اشخاصی که درآمد بالاتری دارند در مقایسه با دیگر افراد بالاتر است. براساس نتایج تحلیل رگرسیونی، متغیر های ساختاری و متغیر های زمینه ای 66 درصد از خواست مهاجرتی نسل جوان را تبیین می کنند. با توجه به مدل نظری تمایل/توانایی کارلینگ و مدل نهایی رگرسیون، متغیر های محیطی (نابرابری، امید به آینده) و مجرد بودن به عنوان یک متغیر زمینه ای و سطح خرد بالاترین أثرگذاری را در تبیین تمایل به مهاجرت نسل جوان دارند و در مجموع نابرابری مهم ترین تبیین کننده است. به طورکلی متغیر های ساختاری و محیطی نقشی تعیین کننده در شکل گیری تمایل به مهاجرت در نسل جوان داشته است.
دیدگاهی انسان شناختی و تاریخی به پیدایش، تداوم و افول فرهنگ مدیریت کدخدایی در روستاهای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تداوم و تغییر اجتماعی سال دوم بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
111 - 128
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: این مطالعه به بررسی پیدایش، تداوم و افول فرهنگ مدیریت کدخدایی در روستاهای ایران از نگاه انسان شناختی می پردازد. تاریخ اجتماعی ایران نشان می دهد نظام کدخدایی در طول تاریخ بوده، اما از سال 1340 سیاست های حاکمیتی جدید، مایل به تغییرات در سطح ملّی و خواستار تغییر در نظام و مدیریت کدخدا و حذف آن بوده است.
روش و داده ها: روش مقاله حاضر برای بررسی پیدایش، تداوم و پایان یافتن نقش کدخدایان در جامعه روستایی ایران، روش توصیفی-تحلیلی بوده و از شواهد تاریخی و منابع اسنادی و کتابخانه ای برای این منظور استفاده گردیده است.
یافته ها: تحلیل فرهنگ کدخدایی در نظام اجتماعی روستایی ایران، ما را به این واقعیت اجتماعی می رساند که این نظام یک پدیده ملّی بوده که حالت موروثی نیز یافته بود. یافته ها، جایگاه و اهمیت کدخدایان در ساختار مدیریت روستایی ایران و همچنین منابع قدرت مدیریتی آنان را بررسی و چگونگی افول و حذف نظام کدخدایی را تحلیل می کند.
بحث و نتیجه گیری: با تضعیف قدرت مالکان بعد از قانون اصلاحات ارضی، بازوی اصلی اقتصادی کدخدایان نیز قطع و با انتقال وظایف اجرایی و قانونی آن ها به انجمن ده و سپاهیان، واژه کدخدا از ادبیات روستا حذف و دهبان جایگزین گردید.
پیام اصلی: در طول تاریخ، جامعه روستایی ایران، به مرور، قدرتی خاص در وجود کدخدایان مجسّم و متمرکز ساخته بود. هرچند حدود اختیارات آن ها از یک دوره به دوره دیگر متغیر بود. رویکرد انسان شناختی و تاریخی به این واقعیت های اجتماعی، می تواند به فهم بهتر تاریخ اجتماعی گذشته و نیز تغییرات اجتماعی دوران معاصر جامعه ایران کمک نماید.