مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
تولید دانش
منبع:
معرفت ۱۳۸۸ شماره ۱۳۷
حوزه های تخصصی:
در عصر اطلاعات، مزیت اصلی در سرمایه دانش نهفته است. دانش در دنیای پیشرفته امروز به سرعت در حال تبدیل شدن به مزیت رقابت اصلی سازمانها میباشد.
روند اوج یافتن نقش دانش، نوآوری و فناوریهای نوین در ایجاد مزیتهای راهبردی و اهمیت یافتن ارزش منابع دانش در اداره سازمانها موجب شده است تا مقوله مدیریت دانش در قلب سیاستهای راهبردی سازمانها جای گیرد.
بر این اساس، توجه ویژه به مدیریت دانش از جهت تحقق اهداف سازمانها ضروری به نظر میرسد و تبیین جایگاه مدیریت دانش و کارکردهای آن در سازمانها از اهداف تحقیق حاضر میباشد. روش پژوهش حاضر کتابخانهای میباشد.
مدیریت دانش میتواند با یکپارچهسازی سرمایههای دانشی سازمانها در بخشهای مختلف و تأثیرگذاری مستقیم بر مفاهیمی مانند مشتریمداری، یادگیری سازمانی، اعتلای فرهنگ سازمانی، رهبری و تصمیمگیری هوشمندانه، بازطراحی فرایندها، تولید دانش جدید و تبدیل دانش ضمنی به صریح، زمینه ارتقای سطح فعالیتها و رسیدن به اهداف موردنظر را به همراه داشته باشد. البته سازمانها بدون داشتن استراتژی مشخصی در استفاده از مدیریت دانش نمیتوانند بهرهای از این کارکردها داشته باشند و میبایست در این خصوص سیاستهای راهبردی تدوین گردد.
چگونه یک دانشگاه کارآفرین باشیم؟
حوزه های تخصصی:
امروزه، کارآفرین شدن دانشگاه، برای بسیاری از موسسات آموزش عالی و رهبران آنها، دیدگاهی نو، جذاب و حتمی الوقوع می باشد. این مقاله، مروری است بر این اندیشه که چه کسی، کجا و چه موقع و برای چه اشخاصی، عبارت دانشگاه کارآفرین را اعلام خواهد کرد و علاوه بر این، حداقل چهار مبحث از چالش های کارآفرین در دانشگاه را به تصویر می کشد. نخستین مبحث به تولید دانش مربوط می شود، توجه ما را به روش تولید دانش معطوف می دارد. مبحث دیگر به تغییر موضع موسسات تولید دانش و همبستگی و ارتباط آنها به مباحث سه گانه دیگر توجه می کند (این مطلب در کنفرانس بین المللی Triple Helix کپنهاگ عنوان شده است.) مبحث سوم به درخواست موازنه بین رسالت منطقه ای و رسالت جهانی دانشگاه ها مربوط می شود. مبحث چهارم به عنوان بازتابی از دست آوردهای مباحث سه گانه: احراز شایستگی و صلاحیت استعمال دانشگاه کارآفرین می تواند مورد نظر باشد. سخن آخر این که عدم توجه و بی دقتی در به کارگیری عبارت کارآفرینی و عدم توجه به ریشه ها و منابع و محدوده معانی بیان و مفاهیم آن، خطر گمراهی و دور شدن از مسیر اصلی را به دنبال خواهد داشت.
دانشگاه های نامرئی: مروری بر متون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از کارکردهای خاص آموزش عالی، تولید و مصرف اطلاعات است. در این فرایند ارتباطات علمی نقشی اساسی ایفا می کند چنان که صاحبنظران، ارتباطات علمی را اساس علم توصیف می کنند. بنابراین می توان گفت که هیچ نوع آموزشی بدون برقراری ارتباط محقق نمی شود. محققان علم سنجی، ارتباطات علمی رسمی را از طریق بررسی میزان استنادهای بروندادهای علمی اعم از کتابها، مجلات و مانند آن، تحلیل و ارزیابی می کنند. با وجود این، نوع خاصی از ارتباطات نیز وجود دارد که فاقد نمود خارجی از جمله استنادهاست و آموزشها و یادگیریهای غیررسمی نیز مرهون چنین ارتباطاتی است. این نوع ارتباطات غیررسمی در تولید علم، به تشکیل مجموعه ای غیررسمی در میان دانشمندان منجر می شود که صاحب نظران آن را «دانشگاه نامرئی» می نامند. تعاریف و تعابیر مختلفی از یک دانشگاه نامرئی وجود دارد که در این جا به تعبیر پرایس اشاره می شود. تصور پرایس از یک دانشگاه نامرئی گروههایی متشکل از بیش از 100 نفر همکار بود که اقدام به برقراری ارتباط بین همدیگر می کردند. به عقیده او افراد در چنین مجموعه ای به طور معقول با یکدیگر در حال تماس اند و قدرت همرایزنی و نفوذ بر یکدیگر را دارند. در این مقاله سعی خواهد شد تا با بازشناسی مفهوم دانشگاه نامرئی به نقش روابط غیررسمی در تولید دانش و نظام آموزش عالی، انواع روش شناسیهای ارزیابی و نقدهای وارد بر مفهوم دانشگاه نامرئی و تاثیر ابزارهای اطلاعاتی و ارتباطی جدید بر مفهوم دانشگاه نامرئی پرداخته شود.
بررسی رابطه بین مدیریت دانش و فرهنگ سازمانی از دیدگاه اعضای هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی کرمان
حوزه های تخصصی:
دانش به عنوان منبع اصلی سازمان ها تلقی شده و به عنوان یک سرمایه مطرح است. انتقال، خلق و بکارگیری دانش مستلزم وجود فرهنگ سازمانی است و دانشگاهها به عنوان سازمان های تولیدکننده دانش می بایستی از این امر بهره مند باشند. هدف این پژوهش تعیین رابطه بین مدیریت دانش و فرهنگ سازمانی می باشد. جامعه آماری شامل کلیه اعضای هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی کرمان بوده که تعداد آنها در زمان انجام تحقیق 310 نفر می باشد. نمونه گیری روش طبقه ای منظم و از میان اساتید گروه ها و رشته های مختلف بوده و تعداد 70 نفر مطابق با جدول مورگان به عنوان نمونه تحقیق انتخاب گردیدند. به منظور گردآوری اطلاعات از پرسش نامه های فرهنگ سازی و مدیریت دانش استفاده شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش آمار توصیفی و استنباطی (آزمون کای اسکوئر و ضریب همبستگی) استفاده شده است. نتایج این تحقیق توصیفی که به روش پیمایشی انجام شده است نشان می دهد که بین مدیریت دانش و فرهنگ سازمانی همبستگی مثبت وجود دارد. یافته های تحقیق نشان می دهد که رسالت سازمانی دارای بالاترین ضریب همبستگی و تولید دانش کمترین ضریب همبستگی را داشته اند.
بررسی کارکردهای مدیریت دانش در دانشگاهها مطالعه موردی دانشگاه پیام نور(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
روند اوج گیری نقش دانش، نوآوری و فنآوری های نوین در ایجاد مزیت های راهبردی و اهمیت یافتن ارزش منابع دانش در اداره سازمانها موجب شده است تا مقوله مدیریت دانش در قلب و مرکز سیاست های راهبردی سازمان ها جای بگیرد. مدیریت دانش می تواند با یکپارچه سازی سرمایه های دانش سازمان ها در بخش های مختلف و تاثیرگذاری مستقیم بر مفاهیمی مانند مشتری مداری، یادگیری سازمانی، اعتلای فرهنگ سازمانی، رهبری و تصمیم هوشمندانه، بازطراحی فرآیندها، تولید دانش جدید و تبدیل دانش ضمنی به صریح، زمینه ارتقا سطح فعالیت ها و رسیدن به اهداف موردنظر سازمان ها را به همراه داشته باشد. با توجه به شکل گیری رویکردهای نوین در مدیریت سازمان مرکزی دانشگاه پیام نور، توجه ویژه به مدیریت دانش در جهت نیل به اهداف این دانشگاه، ضروری به نظر می رسد. در این راستا ضمن مرور مبانی نظری پژوهش و طراحی مدل مفهومی، مولفه های پژوهش شناسایی و از طریق پیمایش، به وسیله مدیران، معاونان و کارشناسان سازمان مرکزی دانشگاه پیام نور مورد آزمون قرار گرفتند.
راهبرد نظریه پردازی در جامعه شناسی جنسیت و جامعه شناسی خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله پس از مرور تعاریف و دیدگاه های مختلف در باب نقطه ی آغازین «نظریه» به عنوان نقطه ی ثقل تولید و خلق دانش به «مسئله» می رسد. در آغاز، مسائل به شکل تدریجی مطرح می شوند و سپس مسائل متعدد تحت عنوان موضوع واحد، انسجام یافته و دانش را به وجود می آورند. این مهم با تمرکز بر جامعه شناسی جنسیت و جامعه شناسی خانواده جست وجوی مصداقی می شود و با تمرکز بر حوزه ی «مباحث بحث انگیز»، که به نوبه ی خود نقطه ی آغازین مسئله تلقی می شود، به طرح و بحث «سوالات راهبردی» در این دو شاخه علمی می پردازد. طرح مباحث بحث انگیز در قالب سوالات راهبردی در جای خود بصیرتی ویژه در درک چشم اندازها و افق های پیش رو را موجب می شود و جایگاهی برای کندوکاو و طرح مسائل جدیدتر علمی در حوزه ی مسائل زنان و خانواده را به وجود می آورد.
آموزش در فضای مجازی: پنجره ای میان رشته ای برای تولید دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با عطف توجه به پرسش امکان تولید دانش با رویکرد میان رشته ای، مقاله حاضر به بحث درباره نوعی وب۲ و مجهزسازی کاربران به ابزار مشارکت و تولید دانش در فضای مجازی می پردازد. به این منظور به قابلیت های یک نرم افزار در فراهم کردن فضای تولید دانش توجه شده مثال هایی از مشارکت که بر روی این نرم افزار انجام شده است توضیح داده می شود. سپس این مثال ها تجزیه و تحلیل می شوند تا نشان داده شود که برای ایجاد مشارکت آنلاین چه چیزی لازم است و این مشارکت تحت چه شرایطی ممکن است منجر به تولید دانش شود. مشارکت کنندگان در این تحقیق شامل تعدادی دانشجو معلم بودند که در یک دوره ی آموزش ریاضیات که به صورت تلفیقی (ترکیبی از آموزش کلاسی و آنلاین) بود شرکت داشتند. مشارکت کنندگان در گروه های ۹-۶ نفری قرار داده شدند و از آنها خواسته شده بود که به حل مساﺋل ریاضی و بحث درباره ی آنها و چگونگی تدریس این مساﺋل به دانش آموزان مقطع ابتدایی بپردازند. از روش تحقیق نظریه ی داده بنیاد برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد و نظریه ی یادگیری فرهنگی- اجتماعی ویگوتسکی به عنوان دریچه ای برای مطالعه ی محیط اجتماعی به کار برده شد. یافته های تحقیق حاکی از مواردی از تولید دانش به صورت انفرادی و اجتماعی است؛ زمانی که اعضای گروه هیچ اشاره ای به اطلاعات یا پاسخ های اعضای دیگر گروه نمی کنند تولید دانش به صورت انفردی روی داده است. برعکس، زمانی که آنها در زمینه مسئله ای با هم مشارکت می کنند، تولید دانش بیشتر ماهیتی اجتماعی دارد. علاوه بر این، نقش مدرس، مداخله یا کناره گیری وی، و قابلیت های چندرسانه ای نرم افزار در شکل گیری نوع تولید دانش مؤثر بوده اند.
مطالعه دگرگونی فرهنگی در سه نسل دانشگاهی (مطالعه موردی: اساتید علوم اجتماعی دانشگاه های تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نهاد علم و دانشگاه فرهنگ خاص خود را دارد که همانند سایر پدیده ها در گذر زمان تحولاتی داشته است. به نظر می رسد فرهنگ دانشگاهی ایران طی سال های اخیر تغییر کرده است. این پژوهش درصدد است تا دگرگونی فرهنگی در دانشگاه را بررسی و پیامدهای آن را مورد مطالعه قرار دهد.
روش پژوهش کیفی است که به منظور ورود به ساحت معنایی از نظریه مبنایی(GT) استفاده شده است. در این مطالعه 34 نفر از اساتید علوم اجتماعی دانشگاه های تهران مورد مصاحبه نیمه ساختاریافته قرار گرفتند. کدگذاری و استخراج داده ها با استفاده از نرم افزار اطلس تی انجام شده است.
یافته ها شامل مقوله های عمده شرایط اجتماعی، مداخله ای و زمینه ای، جذب، ارزیابی و ارتقاء علمی، سازمان دانش و راهبردهای اساتید می باشد. روایت توصیفی تحلیلی با توجه به تعامل شرایط و پدیده در قالب گذار فرهنگی پیرامون مقوله هسته «جذب، ارزیابی و ارتقاء علمی» ترسیم می شود که حاکی از بی هنجاری فرهنگ تولید و انتقال دانش است.
کانون های تولید دانش در پروژه های توسعه و عمران روستایی (مطالعه موردی: طرح های هادی روستایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بر مبنای رویکرد تأثیرات پروانه ای، اگر شرایط مناسب ایجاد شود، حرکتی ضعیفی چون بال پروانه، منجر به تحولاتی بزرگ خواهد شد. با الهام از این ایده، در پژوهش حاضر تلاش شده است به تحلیل کانون های ایجاد دانش در جریان یک پروژه موردی پرداخته شود و با ایجاد مدل تحلیلی خاص حاصل ترکیب دو مدل نانوکا - تاکئوچی با DPSIRاین موضوع مورد بررسی قرار گیرد. بر این اساس، کانون های تولید دانش در فرآیند تهیه و اجرای طرح هادی به عنوان مصداق طرح های عمران روستایی شناسایی شده و چگونگی تولید و تبدیل دانش سازمانی و نحوه مدیریت فرآیندهای آن تبیین شده است. پژوهش حاضر با بهره گیری از آموزه های رشته های مدیریت دانش و برنامه ریزی جغرافیای روستایی در مورد اجرای طرح های هادی روستایی به نگارش درآمده است. به منظور گردآوری داده های لازم 30 نفر متخصص به عنوان خبره مرتبط با نظام برنامه ریزی، طراحی، اجرا و نظارت طرح های مذکور انتخاب شدند. صحت نتایج به دست آمده از پرسشنامه ها با ضریب کرونباخ بررسی گردید که در پرسشنامه یکم و دوم معادل 84/0 و 79/0 به دست آمد. در نهایت نظام موجود برای شناسایی کانون ها و کسب دانش مورد بررسی قرار گرفت. بررسی صورت گرفته نشان داد که شکافی عمیق بین دانش ضمنی و عینی وجود دارد و نظام موجود به صورت گذرا و مقطعی به دانش تولیدی در کانون های دانش توجه دارد. به همین دلیل حجم بالایی از دانش ناخودآگاه از نظام و فرآیند تدوین و اجرای پروژه حذف می شود ک می تواند با ایجاد تغییرات شگرف بستر تحولات مهمی را در فرآیندهای طرح هادی فراهم سازد.
عوامل مؤثر بر فرایند تولید و انتقال دانش در کسب وکارهای کوچک و متوسط(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدیریت دانش در محیط رقابتی پر تلاطم امروزی نه یک نیاز، بلکه یک ضرورت است. هدف پژوهش حاضر، ارایه ی چارچوبی برای بررسی عوامل مؤثر بر فرایند تولید و انتقال دانش در کسب وکار های کوچک و متوسط استان اصفهان می باشد. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نظر ماهیت جزو پژوهش های توصیفی پیمایشی و مطالعه ی موردی است. نمونه ی پژوهش شامل 111 کسب وکار کوچک و متوسط فعال استان اصفهان است. اطلاعات مورد نیاز از طریق پرسش نامه ی استاندارد و با درنظرگرفتن روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای جمع آوری شده است. تجزیه وتحلیل داده های پژوهش با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری صورت پذیرفت و نتایج پژوهش با تأکید بر قابلیت های مدیریت دانش نشان داد که تولید دانش و میزان ضمنی بودن آن بر انتقال دانش با ضریب تأثیر در کسب وکار های مورد مطالعه مؤثر است.
تحلیل نظریه تولید دانش هسته ای در اندیشه های مقام معظم رهبری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی مسایل ایران مسایل سیاسی انرژی در ایران
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی مسایل ایران دستاوردهای انقلاب اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی مسایل ایران مباحث توسعه و مسایل مربوط به آن دیدگاه های نظری توسعه در ایران
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی سیاست خارجی ایران مسایل سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران پرونده هسته ای ایران
ارزیابی و مقایسه امکانات دبیر در سامانه های مدیریت همایش های علمی ملی و بین المللی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و بررسی امکانات دبیران سامانه های مدیریت محتوای همایش ها در سطح ملی و بین المللی انجام شده است. در این پژوهش توصیفی از روش تحلیل سیستم، مصاحبه شفاهی، روش اسنادی، همچنین از بررسی های تجربی و عملی استفاده شده است. جامعه پژوهش شامل سامانه های مدیریت همایش های ملی و بین المللی و نمونه های پژوهش شامل سه سامانه مدیریت همایش داخلی (شرکت یکتا وب افزار شرق، شرکت فراز نت (نگار)، شرکت اداک)، سه سامانه بین المللی (ای.اس.ام.ایی، کانفتول و پی.کا.پی) است. در یافته های پژوهش، سامانه هایی که بیشترین اختیارات و امکاناتی را برای دبیران فراهم کرده بودند، مشخص گردید. همچنین سامانه های مورد بررسی با اختلاف جزئی اکثر قابلیت های موجود دبیر، در یک سیستم استاندارد را دارا بودند. سامانه مدیریت همایش داخلی با اختلاف ناچیزی هم سطح سامانه های مدیریت همایش های خارجی قرار گرفته اند. در پایان می توان این گونه نتیجه گیری کرد که شرکت های داخلی تلاش کرده اند که همپای سامانه های مطرح بین المللی باشند و در راستای ارتقای سامانه های خود می کوشند. این یافته ها می تواند کمک مؤثری در طراحی و توسعه سیستم، خرید و یا استفاده سیستم داشته باشد.v
تحلیل محتوای آموزشی شبکه اجتماعی مورد استفاده در کلاس درس با هدف بررسی تولید دانش یادگیرندگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مطالعه طراحی آموزشی مبتنی بر شبکه های اجتماعی مجازی با در نظر گرفتن فرهنگ بومی، فرصت ها و چالش های پیش رو و همچنین بررسی آن بر یادگیری فعال می باشد.این پژوهش، از لحاظ ماهیت و هدف، از نوع کاربردی و از لحاظ روش تحقیق از نوع طرح های شبه آزمایشی پس آزمون با یک گروه است. پس از مطالعه و طراحی آموزشی متناسب، 31 دانشجو به روش نمونه گیری تصادفی در دسترس انتخاب و برای یک ترم تحصیلی با استفاده از این روش مورد آموزش قرار گرفتند. محتوای تولید شده توسط آن ها در شبکه با روش تحلیل محتوا تکنیک ویلیام رومی مورد بررسی قرار گرفت.نتایج نشان داد که شرکت کنندگان در این مطالعه، در طول دوره آموزشی و به ویژه انتهای دوره در یادگیری و تولید محتوا به طور فعال درگیر شدند (ضریب درگیری= 0.97). همچنین نتیجه تحلیل محتوای تصاویر ارسالی در شبکه اجتماعی اگرچه در کل نشان دهنده درگیری فعال یادگیرنده در تولید تصاویر نبود اما در بخش پایانی دوره آموزشی به طور معناداری یادگیرنده را درتولید محتوا فعال کرده بود(ضریب درگیری= 0.69). نتایج حاصل از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر معناداری تفاوت مشاهده شده بین میزان یادگیری فعال و غیرفعال دانشجویان را نشان داد (P>0.05). نتایج حاصل از این مطالعه بیانگر این است که استفاده از شبکه های اجتماعی در آموزش، یادگیرندگان را توانمند می سازد تا مسئولیت یادگیری خود را برعهده بگیرند و خود به تولید دانش ، تفکر، نشر دانش بپردازند.
ارائه مدل تبیین رابطه فرایندهای مدیریت دانش با تفکر استراتژیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش ارائه مدلی از رابطه فرایندهای مدیریت دانش با تفکر استراتژیک در اداره کل ورزش و جوانان استان البرز بود. پژوهش حاضر از نظر روش گردآوری داده ها توصیفی، از نظر هدف کاربردی و از حیث ارتباط بین متغیرهای پژوهش از نوع علی بود. روش انجام پژوهش نیز به صورت پیمایشی بود. بدین منظور با بررسی پیشینه پژوهش، متغیرهای پژوهش شناسایی شدند، سپس مدل اولیه پژوهش طراحی و براساس آن پرسشنامه ای ساخته شد و روایی آن توسط جمعی از صاحب نظران دانشگاهی و از طریق تکنیک تحلیل عاملی تأیید شد و پس از تعیین پایایی در اختیار جامعه آماری قرار گرفت. داده های جمع آوری شده با نرم افزار لیزرل تجزیه وتحلیل شد و نتایج نشان داد که بین فرایندهای مدیریت دانش، شامل تولید دانش، تسهیم دانش، به کارگیری و ذخیره دانش، با تفکر استراتژیک در جامعه مورد مطالعه ارتباط وجود دارد.
میزان بکارگیری مدیریت دانش در سازمان های دولتی مورد مطالعه آموزش و پرورش شهرستان رستم، استان فارس
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله حاضر بررسی میزان بکارگیری مدیریت دانش در سازمان های دولتی است. این تحقیق با روش پیمایشی و با نمونه ای به حجم 265 نفر با ابزار پرسشنامه در بین کارکنان سازمان آموزش و پرورش شهرستان رستم انجام گرفت. بر اساس اطلاعات استخراج شده، توزیع نمره ابعاد مدیریت دانش در جامعه مورد مطالعه به ترتیب اولویت، کاربرد دانش12.5، ذخیره ی دانش12.1، انتشار دانش11.9، سازماندهی و کسب دانش11.7 و تولید دانش11.4 بوده است که نشان می دهد کاربرد و ذخیره ی دانش شکل غالب مدیریت دانش در آموزش و پرورش شهرستان رستم می باشد و تنها در این دو بعد میانگین نمره بالاتر از نمره میانگین واقعی(12) بود. نمره کلی میانگین مدیریت دانش 71.3 نیز کمتر از نمره میانگین واقعی بود. همچنین نتایج نشان داد که، از نظر 2.8 درصد پاسخ گویان، مدیریت دانش در این سازمان خیلی ضعیف، 32.2 درصد ضعیف، 39.6 درصد متوسط، 20.2 درصد خوب و 5.2 درصد خیلی خوب بوده اند. در واقع می توان گفت، از نظر اکثر پاسخ گویان مدیریت دانش در آموزش و پرورش شهرستان رستم زیر حد متوسط و ضعیف است.
تولید دانش و توسعه در هزاره سوم و بررسی معیارهای علمی مقالات پژوهشی جغرافیای شهری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دانش و تولید آن، به عنوان منبع بنیادین خلق و حفظ اقتصاد، اجتماع و فرهنگی پویا همواره در طول تاریخ اهمیتی فزاینده داشته و موتور توسعه همه جانبه کشورها بوده است، اما در چند دهه گذشته اهمیت توسعه علمی در گفتمان نظریه جدید رشد و توسعه بیش از پیش مطرح شده و دهکده جهانی به سوی نظم جهانی اطلاعات پیش رفته است. براین اساس، در پژوهش حاضر ضمن تشریح ژرف و موشکافانه این روندها و تحولات، ویژگی های مهم تر مقالاتعلمی-پژوهشی در فرایند تولید دانش مشخص می شود و درنهایت میزان توجه به این ویژگی ها و معیارها در مقالاتعلمی-پژوهشی جغرافیای شهری بررسی و تحلیل می شود. روش تحقیق حاکم بر پژوهش کمی-کیفی و توصیفی-تحلیلی است. در روش کیفی از تکنیک دلفی و تحلیل محتوا و در روش کمی از پرسشنامه طیفی و آزمون T تک معیاره و فریدمن استفاده شده و به منظور رتبه بندی معیارها و زیرمعیارها از روش تحلیل چندمتغیره بهره گرفته شده است. براساس نتایج، در جهان فراصنعتی، سرمایه داری دانش نمایان می شود و اجتماعات پیشرفته در تکاپو برای نیل به توسعه ای دانش محور هستند و در این بین شهرها با قرارگرفتن در کانون این روندها و تلاش برای تطابق خود با آن، به دنبال خلق مزیت رقابتی پایدار هستند. علاوه بر این، یافته ها نشان می دهد که از نظر متخصصان، معیارهای «معناداری و خلاقیت»، «پایه های قوی روش شناسی» و «اصول اخلاقی» جایگاه بالاتری نسبت به سایر معیارها در تولید دانش دارند، درحالی که در مقاله های علمی-پژوهشی جغرافیای شهری این معیارها نسبت به سایر معیارها جایگاه پایین تری دارند.
به سوی چارچوبی برای مطالعه مدیریت دولتی اسلامی بخش 2: مضامین کلیدی و چارچوب پیشنهادی
حوزه های تخصصی:
اولین پرسش که روبه روی دانش پژوهان حوزه های مطالعاتی مطرح می شود آن است که چه چیزی را مطالعه کنند؟ دانش پژوهان حوزه مدیریتِ دولتیِ اسلامی نیز با این پرسش روبه رو هستند. از این رو ترسیم حوزه های مطالعاتی در رشته های مختلف از جمله دغدغه های بسیاری از دانشمندانی است که در حوزه های فرانظری کار می کنند. در این مقاله نویسنده می کوشد چارچوب مفهومی نقشه مطالعاتی مدیریت دولتی اسلامی را تریسم کند. در پایان چالش های کلیدی فرای روی تولید دانش در این حوزه واکاوی شده است.
میزان بکارگیری مدیریت دانش در سازمان های دولتی؛ مورد مطالعه آموزش و پرورش شهرستان رستم، استان فارس
هدف مقاله حاضر بررسی میزان بکارگیری مدیریت دانش در سازمان های دولتی است. این تحقیق با روش پیمایشی و با نمونه ای به حجم 265 نفر با ابزار پرسشنامه در بین کارکنان سازمان آموزش و پرورش شهرستان رستم انجام گرفت. بر اساس اطلاعات استخراج شده، توزیع نمره ابعاد مدیریت دانش در جامعه مورد مطالعه به ترتیب اولویت، کاربرد دانش12.5، ذخیره ی دانش12.1، انتشار دانش11.9، سازماندهی و کسب دانش11.7 و تولید دانش11.4 بوده است که نشان می دهد کاربرد و ذخیره ی دانش شکل غالب مدیریت دانش در آموزش و پرورش شهرستان رستم می باشد و تنها در این دو بعد میانگین نمره بالاتر از نمره میانگین واقعی(12) بود. نمره کلی میانگین مدیریت دانش 71.3 نیز کمتر از نمره میانگین واقعی بود. همچنین نتایج نشان داد که، از نظر 2.8 درصد پاسخ گویان، مدیریت دانش در این سازمان خیلی ضعیف، 32.2 درصد ضعیف، 39.6 درصد متوسط، 20.2 درصد خوب و 5.2 درصد خیلی خوب بوده اند. در واقع می توان گفت، از نظر اکثر پاسخ گویان مدیریت دانش در آموزش و پرورش شهرستان رستم زیر حد متوسط و ضعیف است.
چهار اقلیم دانش مدیریت آموزشی، رویکردی تاریخ نگاشتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، فهم تطور مفهومی مدیریت آموزشی از مجرای کنکاش در مقاله های این حوزه بوده است. برای دستیابی به هدف مذکور از روش تحلیل استنادی [1] بهره گرفته شده است. در این راستا، تعداد 9385 مدرک نمایه شده در «وب او ساینس» طی سال های 2015-1900 میلادی با استفاده از نرم افزار «هیست سایت» مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته های به دست آمده حاکی از شناسایی چهار اقلیم دانش با عنوان های «رهبری آموزشی و عملکرد مدرسه»، «سنتزپژوهی مطالعات اثربخشی مدارس»، «رهبری توزیعی» و «مفاهیم مرتبط با سازمان آموزشی» می باشد. در پایان، ضمن بحث در مورد علل شکل گیری اقلیم های مذکور، پیشنهادهایی برای بهبود وضعیت مدیریت آموزشی در داخل کشور ارائه شده است.
نقش ارتباط علمی در فرآیند تولید دانش در علوم انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه : تولید دانش، فرآیندی پیچیده و زمان بر است و نخبگان دانشگاهی، پیشگامان تولید آن محسوب می شوند. بررسی فرآیند «ارتباط علمی» و نقش آن در تولید دانش در حوزۀ علوم انسانی و مهم تر از آن، تأثیرگذاری روابط میان رشته ای بر توسعه حوزه های دانش در علوم انسانی از موضوعاتی است که کمتر مورد توجه و بررسی قرار گرفته است. این پژوهش به مرور و معرفی اجمالی این مفاهیم به منظور واکاوی برخی از چالش های فرایند تولید دانش میان رشته ای در علوم انسانی با بررسی متون مرتبط می پردازد. روش شناسی : این پژوهش به صورت کتابخآن های و مروری انجام شده و با بررسی متون مرتبط، مفاهیم مورد نظر تبیین شده است. یافته ها : در چهارچوب ارتباط علمی و تولید دانش میان رشته ای در علوم انسانی مشخص می گردد که نه تنها به وجود و حضور مؤثر آفرینندگان دانش و نخبگان علمی موجود در درون جامعه دانشگاهی نیاز است، بلکه لازم است تا افزون بر تمایل و خواست آن ها به نشر ایده ها و افکار خود، بایسته ها و ملزومات زیرساختی تولید و اشاعه دانش میان رشته ای نیز وجود داشته باشد. اگر دانش به عنوان شبکه ارتباطی در علوم انسانی تلقی شود، مشارکت جویان دانایی (مصرف کنندگان و تولیدکنندگان)، می توانند به مفاهمه ای دست یابند که با یک نوع خلاقیت میان رشته ای، مفاهیم خلق شده را به اشتراک گذارند و به سیّالیّت جریان دانایی و دانش مدد رسانند. ازاین رو، نیاز به شناخت بیشتر عوامل موثر بر ارتباط علمی در محیط های دانشگاهی ضروری می نماید. نتیجه گیری : به نظر می رسد، تبادل دانش و بهره گیری از پژوهش های میان رشته ای که به نشر ایده ها و افکار در راستای حل مسئله ها و دشواری های موجود در جامعه منجر می گردد، از نیازمندی های غیرقابل چشم پوشی جوامع انسانی است. ازاین رو، می توان با بهره گیری از برخی چهارچوب ها و با تأکید بر نقش ارتباط میان رشته ای در فرآیند تولید دانش، روند توسعه دانش میان رشته ای در حوزه علوم انسانی را با هدف رسیدن به وضعیت مطلوب مورد توجه قرار داد.