مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
استراتژی های منابع انسانی
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق، مطالعه تاثیر استراتژی های منابع انسانی بر عملکرد سازمانی با استفاده از مدل امتیازات متوازن در اداره کل امور مالیاتی استان اصفهان بوده است. روش تحقیق توصیفی– پیمایشی از گروه میدانی و جامعه آماری تحقیق عبارت از مدیران، کارشناسان و کارکنان آن اداره کل به تعداد 1254 نفر بود که از آن میان 274 نفر با روش تصادفی طبقه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه ای 48 سوالی با ضریب پایائی92/0 بود که از طریق شاخص آلفای کرونباخ به دست آمد. اطلاعات جمع آوری شده از طریق آزمونهای آماری t تک متغیره و تحلیل واریانس یکراهه در آمار استنباطی وهمچنین آمار توصیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت .نتایج نشان داد که استراتژی «جذب و استخدام» در هر چهار منظر مدل امتیازات متوازن در سطح متوسط بر عملکرد سازمانی موثر است . استراتژی «مدیریت عملکرد» کارکنان در منظر مشتری زیر متوسط و در سایر جنبه ها در سطح متوسط موثر بود. تاثیر استراتژی های « توسعه منابع انسانی» ،«جبرا ن خدمات» و «روابط کارکنان» در هر چهار منظر بیشتر از متوسط ارزیابی شد. نتایج همچنین نشان داد بیشترین تاثیر در جنبه مالی گزارش شده بود و سایر جنبه ها تفاوت معنی داری را نشان ندادند. به طور کلی نتایج حاکی از آن بود که تاثیر استراتژی های منابع انسانی بر عملکرد سازمانی در همه جنبه های مدل امتیازات متوازن بیش از متوسط بوده است (01/0p<) .
اثربخش ترین اقدامات مدیریت منابع انسانی در سازمان های موفق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مقابل تئوری های اقتضایی در مدیریت استراتژیک منابع انسانی که بر بهترین هماهنگی میان استراتژی های سازمان و استراتژی منابع انسانی برای دستیابی به عملکرد موفق تر تاکید می کنند، در رویکرد جهان شمول در مدیریت استراتژیک منابع انسانی مطرح می شود که به کارگیری بهترین اقدامات مدیریت منابع انسانی همواره می تواند موفقیت سازمان ها را تضمین کند.
با توجه به بدیع بودن رویکرد جهان شمول، این مطالعه درصدد آزمون این رویکرد و شناخت بهترین اقدامات احتمالی مدیریت منابع انسانی در میان 100 شرکت برتر بورس اوراق بهادار تهران می باشد. یافته های پژوهش رویکرد جهان شمول را تایید کرده است و نتایج نشان می دهد که در شرکت های بورس اوراق بهادار تهران، شرکت هایی که استراتژی تسهیل سازی در مدیریت منابع انسانی را به کار گرفته اند و اقدامات خاصی را برای منابع انسانی خویش برنام ریزی کرده اند، عملکرد مطلوب تری را نشان داده اند.
بررسی تأثیر آموزش بر استراتژیهای منابع انسانی با تأکید بر نقش واسطه ای توسعه حرفه ای و تسهیم دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر آموزش بر استراتژی های منابع انسانی با تأکید بر نقش واسطه ای توسعه حرفه ای و تسهیم دانش با استفاده از معادلات ساختاری است. بدین منظور، 230 نفر از کارکنان و مدیران منطقه 7 عملیات انتقال گاز ایران در پژوهش حاضر شرکت کردند. آنان به پرسشنامه های آموزش، توسعه حرفه ای، تسهیم دانش و استراتژی های منابع انسانی پاسخ دادند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از مدل معادلات ساختاری با نرم افزار لیزرل استفاده شد. نتایج نشان داد که آموزش یادگیری محور تأثیر مستقیم مثبت و معناداری بر تسهیم دانش، توسعه حرفه ای و استراتژی های منابع انسانی دارد. تأثیر مستقیم تسهیم دانش برتوسعه حرفه ای و استراتژی های منابع انسانی مثبت و معنادار است. تأثیر مستقیم توسعه حرفه ای بر استراتژی های منابع انسانی مثبت و معنادار است. تأثیر غیرمستقیم آموزش یادگیری محور بر استراتژی های منابع انسانی از طریق توسعه حرفه ای و تسهیم دانش مثبت و معنادار است. در مجموع یافته ها نقش آموزش، تسهیم دانش و توسعه حرفه ای بر استراتژی های منابع انسانی را مورد تأکید قرار می دهند.
ارزیابی تأثیر استراتژی های منابع انسانی در ایجاد و توسعه مدیریت منابع انسانی سبز
حوزه های تخصصی:
مدیریت منابع انسانی سبز به تمام فعالیت هایی که در زمینه ی توسعه، اجرا و حفاظت مستمر یک سیستم که سعی دارد کارکنان یک سازمان را در خصوص محیط و عوامل محیطی آگاه سازد اشاره دارد. هدف پژوهش حاضر ارزیابی تأثیر استراتژی های منابع انسانی در ایجاد و توسعه مدیریت منابع انسانی سبزاست. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، در زمره تحقیقات کاربردی و به لحاظ شیوه اجرای تحقیق، در زمره تحقیقات توصیفی – تحلیلی و از حیث زمانی از نوع تحقیقات مقطعی به شمار می آید جامعه آماری تحقیق حاضر شامل تمامی کارکنان شعب بانک سپه در شهر شیراز می باشد که تعداد آنان مطابق بررسی ها انجام شده شامل 500 نفر می باشند. روش نمونه گیری به صورت تصادفی طبقه ای انجام گرفت. برای جمع آوری اطلاعات و داده های پژوهش، از روش پیمایشی استفاده شد. ابزار جمع آوری داده ها شامل پرسشنامه ساختاریافته مدیریت منابع انسانی سبز و پرسشنامه استراتژی های منابع انسانی است. فرضیات تحقیق با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری و تحلیل عاملی با استفاده از نرم افزار SMART PLS نسخه2 مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفته است. نتایج آزمون فرضیه ها نشان داد که از میان ابعاد استراتژی های منابع انسانی، استراتژی پاداش با ضریب مسیر 51/0 بیشترین تأثیر را بر مدیریت منابع انسانی سبز دارد و استراتژی مدیریت عملکرد با ضریب مسیر 28/0 کمترین تأثیر را بر مدیریت منابع انسانی سبز دارد. با توجه به تأیید تمامی فرضیه های موجود در این مطالعه، الگوی مفهومی پژوهش حاضر مدل مناسبی برای ایجاد و توسعه مدیریت منابع انسانی سبز می باشد.
بررسی رابطه بین انواع استراتژی های منابع انسانی بر مشارکت کارکنان (مطالعه موردی: شرکت ملی پخش فرآورده های نفتی ایران منطقه لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مشارکت کار کنان در سازمان امروزه به عنوان یکی از اصولی ترین راههای ارتقاء بهره وری و اثربخشی نظام اداری و مدیریتی کشورها، سازمان ها و شرکت ها مطرح گردیده است. با توجه به اهمیت فزاینده نیروی انسانی در سازمان ها، تحقیق حاضر با هدف بررسی ارتباط بین استراتژی های منابع انسانی با مشارکت کارکنان در شرکت ملی پخش فراورده های نفتی ایران منطقه لرستان و ارائه راهکارهای لازم صورت گرفته است. در این تحقیق از مدل هیوسی که چهار استراتژی منابع انسانی: وظیفه مدار، الگومدار، توسعه ای و تحول آفرین را مطرح نموده، استفاده شده و با طراحی پرسشنامه در زمینه استراتژی منابع انسانی و مشارکت کارکنان و پخش، جمع آوری و تجزیه و تحلیل آنها با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار Amos18 ارتباط بین متغیرها تبیین شده است. جامعه آماری شامل کارکنان اداری شرکت ملی پخش فرآوردهای نفتی ایران منطقه لرستان بود که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 126 به عنوان نمونه انتخاب شدند. نمونه گیری در این تحقیق به صورت تصادفی ساده بوده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که در سطح اطمینان 95% بین استراتژی تحول آفرین و توسعه ای با مشارکت کارکنان رابطه مثبت و بین استراتژی های الگو مدار و وظیفه ای رابطه منفی وجود دارد.
ارائه مدل هم راستایی استراتژی های منابع انسانی با استراتژی های کلان سازمانی در شرکت ملی نفت ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مطالعه حاضر، ارائه مدل هم راستایی استراتژی های منابع انسانی با استراتژی های کلان سازمانی بود. مشارکت کنندگان در پژوهش، مدیران و خبرگان منابع انسانی شرکت ملی نفت ایران و شرکت های تابعه آن بود ند . نمونه مورد نیاز برای مصاحبه کیفی تا حد اشباع نظری و از طریق نمونه گیری قضاوتی هدفمند به میزان 14 نفر گردآوری شد. تحلیل داده ها با نظریه داده بنیاد صورت گرفت. از 272 گزاره معنادار حاصل از مصاحبه ها، 329 کد استخراج شد که با حذف موارد تکراری، 188 خرده مقوله و 33 مقوله محوری احصاء شد که چهار مقوله مربوط به شرایط علّی، شش مقوله مربوط به شرایط زمینه ای، هفت مقوله مربوط به استراتژی ها، پنج مقوله مربوط به شرایط مداخله گر، پنج مقوله مربوط به پدیده هم راستایی و شش مقوله مربوط به پیامدهای هم راستایی بود. مشخص شد که هم راستایی استراتژی های منابع انسانی با استراتژی های کلان شرکت ملی نفت ایران در برگیرنده هم راستایی استراتژیک از بالا به پایین و از پایین به بالا، هم راستایی درونی، هم راستایی سازمانی، هم راستایی محیطی و هم راستایی میان زیرسیستم های منابع انسانی شرکت با شرکت های تابعه است.
شناسایی ریسک های منابع انسانی در صنعت بیمه (موردمطالعه شرکت سهامی بیمه ما)
منبع:
کنکاش مدیریت و حسابداری جلد ۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲
۲۶۷-۲۴۳
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش طراحی مدلی برای شناسایی و اولویت بندی ریسک های منابع انسانی و تعیین میزان تأثیر آنها در جامعه موردمطالعه است. اگرچه بیش از دو دهه است که مدیریت ریسک بخش گسترده ای از مطالعات را به خود اختصاص داده، اما به ریسک های منابع انسانی همچون دیگر انواع ریسک ها پرداخته نشده است و در این زمینه خلأ قابل توجهی وجود دارد. منابع انسانی با ماهیت دوبعدی خود هم می توانند منبع ریسک باشند و هم آن را مدیریت کنند؛ لذا در این پژوهش سعی شده است شناسایی ریسک های منابع انسانی در صنعت بیمه موردبررسی قرار گیرد. این پژوهش مطالعه ای توصیفی-تحلیلی و ازلحاظ زمانی از دسته بررسی های مقطعی می باشد و با بررسی ادبیات تحقیق و جمع آوری نظرات هفت نفر از خبرگان و کارشناسان منابع انسانی شرکت بیمه ما در مورد ریسک های منابع انسانی با روش دلفی انجام شد. در مرحله اول فرآیند دلفی ۱۴ ریسک نظرخواهی شد و خبرگان نیز دو ریسک پیشنهاد نمودند. نهایتا از ۱۶ ریسک موردبحث، ۱۲ ریسک به اجماع خبرگان رسید که این ریسک ها منطبق با پژوهش ابراهیمی و همکاران(۱۳۹۲) می باشد. جمع آوری اطلاعات به وسیله پرسشنامه و از ۲۹ نفر از کارشناسان منابع انسانی انجام شد. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون میانگین نمونه آماری و تحلیل عاملی تأییدی استفاده گردید. آنچه در جمع بندی و نتیجه گیری کلی این پژوهش می توان عنوان کرد، این است که بیشترین قابلیت ریسک مربوط به ریسک عدم برخورداری از دانش و مهارت های انسانی و کمترین قابلیت ریسک نیز مربوط به ریسک های ارزیابی و مدیریت عملکرد است.
واکاوی ابعاد توسعه دانش کارکنان شرکت های نفتی ایران در زمان تحریم (نمونه پژوهی: شرکت نفت پارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله کنونی جستاری است در رابطه با واکاوی ابعاد توسعه دانش کارکنان شرکت های نفتی ایران در زمان تحریم. روش تحقیق از نوع آمیخته اکتشافی و جامعه آماری در بخش کیفی40 نفر از مدیران ارشد شرکت ملی نفت و در بخش کمّی نخبگان و محققان علمی و اجرایی و کارمندان، به تعداد 1300 نفر، بود. در بخش کیفی با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند تا رسیدن به اشباع نظری با خبرگان، مصاحبه عمیق انجام گرفت و در بخش کمّی برای سنجش مدل، پرسش نامه محقق ساخته ای با روش نمونه گیری تصادفی ساده بین480 تن از نمونه ها توزیع شد. اعتبارسنجی پرسش نامه با تحلیل عاملی تأییدی مورد تأیید قرار گرفت. داده های کیفی با روش تحلیل مضمون و داده های کمّی با مدل سازی معادلات ساختاری و به کارگیری تحلیل عاملی تأییدی با نرم افزارهای SPSS و AMOS تحلیل شد. نتایج بخش کیفی نشان داد که مدل توسعه دانش کارکنان در شرکت نفت پارس دارای 3 بُعد و 14مؤلفه به شرح توانمندی فرایند دانش (کاربرد دانش، انتقال دانش، ادغام دانش، تولید دانش)، استراتژی های منابع انسانی (جذب و استخدام، توسعه منابع انسانی، عملکرد کارکنان، جبران خدمات، روابط کاری) و دارایی دانش (سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری، سرمایه ابداعی، سرمایه اجتماعی، سرمایه فرایندی) بوده است.
مدل بومی تأثیر سرمایه های دانشی بر استراتژی های منابع انسانی در نظام آموزش عالی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر ارائه ی مدل بومی تأثیر سرمایه های دانشی بر استراتژی های منابع انسانی در نظام آموزش عالی ایران می باشد. روش تحقیق از نوع آمیخته اکتشافی است. در بخش کیفی از روش تحلیل مضمون استفاده و مشارکت کنندگان در مصاحبه در بخش کیفی 10 نفر از مدیران و معاونین منابع انسانی نظام آموزش عالی و اساتید دانشگاهی و در بخش کمی جامعه آماری روسا، معاونین، مدیران گروه، کارشناسان و اعضای هیئت علمی دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی دولتی و غیردولتی استان مازندران با تعداد حدود 3000 نفر بوده است. با روش نمونه گیری تصادفی ساده 341 نفر انتخاب و جمع آوری داده ها با پرسشنامه انجام شد. روایی پرسشنامه با تحلیل عاملی تأییدی و پایایی آن با آزمون آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت. داده های کیفی با روش تحلیل مضمون با نرم افزار MAXqda و داده های کمی با مدل سازی معادلات ساختاری و به کارگیری تحلیل عاملی تأییدی با نرم افزارهای SPSS و AMOS تحلیل گردید. نتایج بخش کیفی حاکی از آن بوده که مدل سرمایه های دانشی در نظام آموزش عالی دارای سه بعد و 14 مؤلفه به شرح توانمندی فرایندهای مدیریت دانش (کاربرد دانش، انتقال دانش، ادغام دانش، تولید دانش)، استراتژی های منابع انسانی (جذب و استخدام، توسعه منابع انسانی، عملکرد کارکنان، جبران خدمات، روابط کاری) و سرمایه های دانشی (سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری، سرمایه ابداعی، سرمایه اجتماعی، سرمایه فرایندی) بوده است. نتایج بخش کمی نشان داد که تمامی ابعاد و مؤلفه های مدل تدوینی پژوهش، مورد تأیید واقع شدند
رابطه هم ترازی استراتژی های منابع انسانی و استراتژی های سازمان با عملکرد ادارات کل آموزش وپرورش کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر، تعیین هم راستایی استراتژی های منابع انسانی با استراتژی های سازمانی و سنجش تأثیر این همسویی، بر عملکرد سازمان های آموزش وپرورش استان های کشور است. پیش فرض اساسی این بحث، آن است که در سازمان هایی که اقدامات منابع انسانی، با راهبرد سازمان، هماهنگ نشده باشد، اُفت عملکرد در کل سازمان به وجود می آید. ابزار جمع آوری داده ها در کار میدانی، پرسش نامه است. جامعه آماری پژوهش، ادارات کل آموزش وپرورش استان های کشور است که به روش نمونه گیریِ خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. برای بررسی هم ترازی استراتژی های منابع انسانی، با استراتژی های سازمانی، از مدل نقطه مرجع استراتژیک، برای آزمون سؤالات پژوهش از آماره T تک نمونه ای و آزمون تحلیل واریانس استفاده شده است. اطلاعات به دست آمده و تفسیر آنها نشان می دهد که در ادارات کل آموزش وپرورش، گونه غالب استراتژی سازمان، واکنشی و گونه غالب استراتژی منابع انسانی، استراتژی ثانویه است. بین استراتژی های سازمان و استراتژی های منابع انسانی، در برخی از ادارات کل آموزش وپرورش، هم ترازی وجود دارد. آن دسته از اداراتی که بین استراتژی های سازمان و عناصر سازمانی، هم ترازی بیشتری دارند، عملکرد آنها نیز بهتر است.
طراحی و تبیین مدل سنجش اثربخشی سیستم آموزشی بر مبنای استراتژی های منابع انسانی
منبع:
آموزش و پرورش متعالی دوره دوم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۷)
98 - 109
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: به منظور سنجش اثربخشی سیستم آموزشی در مراکز آموزشی ، منابع انسانی از بهترین ملاک های سنجش اثر بخشی هستند، بنابر این پژوهش حاضر با هدف طراحی و تبیین مدل سنجش اثربخشی سیستم آموزشی بر مبنای استراتژی های منابع انسانی در دانشگاه فرهنگیان ایلام انجام شد. روش شناسی پژوهش: برای انجام این پژوهش که به روش ترکیبی (کیفی-کمی) انجام شد در بخش کیفی از مطالعات کتابخانه ای پیرامون موضوع انجام گردید و به منظور شناسایی مؤلفه ها، ابعاد و شاخص های مؤثر در اثربخشی طی مراحل مختلف مصاحبه هایی انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل مربیان و مدرسان آموزش، کارشناسان آموزش و صاحب نظران دانشگاهی فرهنگیان ایلام بود که به روش نمونه گیری در دسترس تعداد 38 تفر انتخاب شدند. یافته ها: این مدل داراس سه بعد درونداد، بعد پردازش و بعد برونداد بود. بعد درونداد شامل 8 مؤلفه و۳۳ شاخص، بعد پردازش شامل یک مؤلفه و چهار شاخص و بعد برونداد شامل یک مؤلفه و چهار شاخص بود. مدل حاصل از تحلیل داده ها شامل 10 مولفه هدف گذاری و برنامه ریزی، محتوای دوره امکانات و تجهیزات آموزشی، منابع مالی ، فراگیران، نیازسنجی آموزشی، کارشناسان و عوامل اجرایی، بررسی ویژگی های مدرسان و مربیان، نحوه اجرای دوره های آموزشی و عملکرد و نتیجه است، همچنین نتایج آزمون فریدمن نشان داد بین شاخص های مربوط به مؤلفه موثر بر اثر بخشی آموزشی مولفه بررسی ویژگی های مدرسان و مربیان، نیازسنجی آموزشی دارای رتبه اول و دوم اولویت است.
معرفی چارچوب استراتژیک کارکردهای مدیریت منابع انسانی همراستا با محیط متلاطم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پژوهشهای پیشین مرتبط با استراتژیهای منابع انسانی، متغیر تلاطم محیطی به ندرت مورد توجه قرار گرفته است. این پژوهش با هدف معرفی چارچوب استراتژ یک کارکردهای مدیریت منابع انسانی در محیط متلاطم انجام شده است. روش پژوهش از نظر پارادایم، تفسیری و از نظر استراتژی، تحلیل محتوای کیفی است. گردآوری اطلاعات به روش کتابخانه ای و مبتنی بر بررسی مقالات و کتب از پایگاههای معتبر علمی بوده است. در این مقاله ابتدا مفهوم پردازی محیط انجام و محیط متلاطم و ابعاد آن تعریف و در ادامه با انتخاب حوزههای کارکردی منابع انسانی مرتبط، چارچوب استراتژیک کارکردهای مدیریت منابع انسانی در محیط متلاطم و پرتلاطم بعنوان یافته های پژوهش معرفی شده است. یافته های پژوهش به دو بخش تقسیم شده است. اول اینکه در محیط متلاطم، مکاتب کارآفرینی و یادگیری از مکاتب توصیفی مینتزبرگ با عنایت به مفروضات آنها توانایی پاسخگویی به نیازهای سازمان را داشته و مکاتب تجویزی در این محیط کاربردی ندارند. همچنین متناسب با مکاتب مذکور، می توان به یافته هایی چون ارزیابی عملکرد نوآوری محور، یادگیری مستمر مولد، خلق توانایی پویا، برنامه ریزی سناریو محور، جذب نیروهای چند تخصصه نوآور، جذب چابک، مشوق های چندبعدی همراستاساز، مزیت رقابتی موقت با پیکربندی مجدد، طراحی شغل نیمه ساختاریافته، خودمختاری، وقت آزاد سازمانی، کوچ نشینی حرفه ای، توسعه شغلی سیال و خلاق و مقیاس پذیر بودن منابع انسانی از کارکردهای منابع انسانی اشاره نمود.
بکارگیری استراتژی های منابع انسانی در طراحی مدل نوآوری رفتاری در سازمان کودکان استثنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
337 - 348
حوزه های تخصصی:
هدف: نوآوری رفتاری در سازمان می تواند نقش مهمی در ایجاد و ارتقای مزیت رقابتی برای سازمان داشته باشد. بنابراین، هدف این مطالعه بکارگیری استراتژی های منابع انسانی در طراحی مدل نوآوری رفتاری در سازمان کودکان استثنایی بود.روش شناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا آمیخته (کیفی-کمّی) بود. جامعه پژوهش در بخش کیفی مدیر کل سازمان کودکان استثنایی شهر تهران، روسای سازمان کودکان استثنایی در استان های مازندران و گیلان و مدیران ستادی سازمان کودکان استثنایی شهر تهران بودند که طبق اصل اشباع نظری 14 نفر با روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند. جامعه پژوهش در بخش کمی کارشناسان سازمان کودکان استثنایی شهر تهران و مدیران مدارس کودکان استثنایی استان های مازندران و گیلان بودند که طبق فرمول کوکران 340 نفر با روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش در بخش کیفی، مصاحیه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی، پرسشنامه محقق ساخته بود که شاخص های روانسنجی آنها تایید شد. تحلیل داده ها در بخش کیفی با روش تحلیل مضمون در نرم افزار MAXQDA-12 و در بخش کمی با روش تحلیل عاملی اکتشافی و مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزارهای SPSS-22 و Smart PLS-3 انجام شد.یافته ها: یافته های بخش کیفی نشان داد که برای مدل نوآوری رفتاری و استراتژی های منابع انسانی در سازمان کودکان استثنایی 54 مولفه در 14 مقوله صداقت رفتاری، مثبت اندیشی در رفتار، توانمندسازی، فرهنگ خودکنترلی، خودکارآمدی نوآورانه، اعتمادآفرینی، مدیریت مشارکتی، مشارکت پذیری، تفکر به هنگام، رضایت شغلی، عدالت سازمانی، فرهنگ ارتباطات سازمانی، فضای سالم رقابت جویی و ارزیابی عینی منابع شناسایی شد. همچنین، یافته های بخش کمی نشان داد که بار عاملی و روایی همگرای همه مقوله ها بالاتر از 50/0 و پایایی کرونباخ و ترکیبی همه آنها بالاتر از 70/0 به دست آمد. علاوه بر آن، شاخص های برازش مدل نوآوری رفتاری و استراتژی های منابع انسانی در سازمان کودکان استثنایی حاکی از برازش مناسب آن بود و اثر مدل بر همه مقوله ها معنادار بود (05/0P<).بحث و نتیجه گیری: مدل نوآوری رفتاری و استراتژی های منابع انسانی در سازمان کودکان استثنایی دارای شاخص های روانسنجی مناسبی بود و متخصصان و برنامه ریزان سازمان کودکان استثنایی برای ایجاد و ارتقای مزیت رقابتی می توانند از آن بهره برداری کنند.