مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
بغداد
حوزه های تخصصی:
خواجه نصیرالدین طوسی و فتح بغداد(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
سیل خروشان قتل و غارت مغولان از آسیای میانه تا ایران را در کام خود فرو برد و حتی شهر بغداد را به آتش و غارت و بیداد خود سوزاند. عده ای از نویسندگان شیعه و سنی باعث حادثه خونین بغداد را خواجه نصیرالدین طوسی می دانند؛ شیعیان هدف خواجه را از این کار، گامی به سود جهان اسلام، و سنیان نابودی اسلام می دانند. خواجه نصیرالدین طوسی اندیشمندی بلند مرتبه است که مقام مهم اداری وی در دستگاه مغولان و هماهنگی او با حمله هلاکو خان به بغداد از یک سو، فعالیت های گسترده او در زمینه های علمی و فنی و نجومی از سوی دیگر موضعی جدال انگیز را درباره او پدید آورده است. به نظر می رسد که طوسی هم از سوی ممدوحان خود و هم از طرف منتقدانش تا حدودی مورد قضاوت نادرست قرار گرفته است. در این نوشتار به میزان نقش یا عدم نقش خواجه نصیرالدین طوسی در یورش مغولان به بغداد پرداخته است
علاالدین عطاملک جوینی و هولاکوخان مغول(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
علاءالدین عطاملک جوینی شخصیت کارآمد و موثر دوره ایلخانی در خانواده دیوان سالار جوینی در سال 623 هـ ق به دنیا آمد. وی به رسم آبا و اجداد خویش در عنفوان جوانی توسط پدرش، بهاءالدین، وارد دستگاه امیرارغون آقا حاکم مغول در خراسان، گرجستان و آسیای صغیر گردید. علاءالدین عطاملک به عنوان دبیر مخصوص امیر ارغون رسما در جرگه دیوان سالاران مغول در آمد و در سفرهای متعدد وی به قراقروم پایتخت مغولان حضور داشت. از جمله در یکی از این سفرها بود، که به وی پیشنهاد شد تا به نگارش کتابی در فتوحات مغولان بپردازد. این کتاب تاریخ جهانگشای نام گذاری شد. پس از ورود هلاکو به ایران در سال 654 هـ ق امیر ارغون، عطاملک را به هلاکوخان معرفی نمود و از آن پس عطاملک به عنوان یکی از خواص و ملازمین، هلاکو را در تمامی حوادث و وقایع بزرگ چون فتح قلاع اسماعیلیه و فتح بغداد همراهی نمود. یک سال پس از فتح بغداد در سال 657 هـ ق هلاکو حکومت عراق عرب را به علاءالدین عطاملک سپرد. عطاملک این سمت را تا زمان سومین ایلخان مغول، احمد تگودار، حفظ نمود. عطاملک در تمام مدت فرمانروایی هلاکوخان در منصب حاکم بغداد مصدر خدمات مهم و ذیقیمتی در عراق عرب شد، به طوری که بغداد در دوران ولایت داری وی یکی از ادوار طلایی خود را در عرصه تاریخ جلوه گر ساخت.
بررسی تطبیقی فضای موسیقایی قصیدة سعدی شیرازی و شمس الدین کوفی در رثای بغداد(مقاله علمی وزارت علوم)
شاخصه های نظریه های تفسیر اجتهادی مفسران امامیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مبانی، منابع، روش و قلمرو، ارکان اصلی یک نظریه تفسیری به شمار می آید و اکتشاف آن، روش و منابع خاصی دارد و بهترین روش برای کشف نظریه تفسیری یک مکتب توجه به عملکرد تفسیری مفسران آن است. اجتهادی و اثری دو روش تفسیری امامیه است و هر یک مبانی و طرفدارانی دارد. موضوع این پژوهه اکتشاف و تحلیل مولفه های اساسی نظریه های تفسیری مفسران اجتهادی امامیه از دو حوزه کهن بغداد و معاصرِ نجف و قم است که با رهیافتی نظریه پژوهی تالیف شده است. نخستین بار مفسران کهن امامیه در حوزه بغداد با تکیه بر اجتهاد و نقل معتبر، نظریه تفسیر اجتهادی این مکتب را طراحی کرده اند که در آثار تفسیری آنان نُمود یافته است؛ هر چند روند تدوین این نظریه تدریجی بوده است لکن از وحدت مبانی در ادوار مختلف تاریخی برخوردار بوده و در دوره معاصر به مرحله تثبیت رسیده است. مفسران اجتهادی معاصر ایرانی امامیه از دو حوزه نجف و قم، در برخی از مولفه ها همانند قلمرو تفسیر، اندکی با یک دیگر اختلاف دارند لکن در مولفه های مبانی، منابع و روش، وحدت نظر دارند.
جایگاه علمی خراسانیان در مراکز و محافل علمی بغداد در سده های سوم و چهارم قمری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی طاهری
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی طاهری فرهنگی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی سامانی سیاسی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی سامانی فرهنگی
- حوزههای تخصصی تاریخ گروه های ویژه باستان شناسی
- حوزههای تخصصی تاریخ گروه های ویژه جغرافیای تاریخی
حضور خراسانیان در تشکیل خلافت عباسی، باعث شد تا حضور آنان در تشکیلات و ساختار سیاسی و فرهنگی جهان اسلام نیز نمود بیشتری پیدا کند. محافل علمی بغداد از جمله مراکزی به شمار می روند که خراسانیان حضور پررنگی در آنها داشتند. بسترهای مناسب و انگیزه های گوناگون برای حضور آنان در بغداد، جایگاه برتری و تفوق را در جوامع علمی بغداد به خراسانیان داده بود. خراسانیان در سطوح عالی این مراکز و محافل به تعلیم و تعلم می پرداختند و استقبال و پذیرش جوامع علمی و افکار عمومی از ایشان قابل تأمل است. در این مقاله بر اساس روش تحلیلی ـ توصیفی در تحقیق تاریخی با در نظر داشتن شاخص های آموزشی، تلاش می شود به این پرسش پاسخ گفته شود که خراسانیان در مراکز و محافل علمی بغداد در سده های سوم و چهارم قمری (9 و 10 م) که دوره اعتلای علمی ـ تمدنی جهان اسلام بود، چه جایگاهی داشتند؟ دستاوردهای این تحقیق نشان می دهد که خراسانیان هدایت کننده و حتی بانی جریان های فکری، علمی و مذهبی بوده اند.
تأثیر تعاملات نهاد خلافت و سلطنت در واگرایی دو فرقه اشاعره و حنابله در بغداد عصر سلجوقی
حوزه های تخصصی:
هم گرایی و واگرایی فرقه های اسلامی در بغداد عصر سلجوقی، زمینه مناسبی را برای تولید فکر و گاه بحران و تنش فراهم می نمود. در این بین دو فرقه اشاعره و حنابله نسبت به سایر فِرق و مذاهب اهل سنت، در مسائل فکری و اعتقادی، از اشتراکات بیشتری برخوردار بودند؛ ولیکن نباید از منازعات این دوفرقه در عهد سلجوقی غافل ماند. این منازعات که متأثر از گرایش های کلامی نظیر گرایش حنابله به «تجسیم» و گرایش اشاعره به «تصوف» و «اعتزال» بوده، با رقابت دو نهاد قدرت، یعنی خلافت و سلطنت بین سال های 467 تا 512 ق شدت بیشتری یافت؛ زیرا سلاطین سلجوقی با حمایت از اشاعره و خلافت عباسی با عنایت و توجه خود به حنابله، منازعات این دو فرقه را به صحنه جنگ و خون ریزی کشاندند. در این پژوهش سعی برآن است تا در خلال بررسی تعامل و تقابل نهاد خلافت و سلطنت در عصر سلجوقی، تأثیر هم گرایی و واگرایی این دو نهاد قدرت، بر هم گرایی و واگرایی اشاعره و حنابله مشخص گردد.
نگاهی به سرگذشت ابن علقمی، واپسین وزیر شیعی عباسیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابن علقمی واپسین، قدرتمندترین و باکفایت ترین وزیر شیعی آل عباس بود که طی چهارده سال وزارتش، با دوراندیشی سعی کرد با سازش و ایجاد روابط دوستانه با مغولان، مانع از یورش آنان شود؛ ولی این تلاش ها به دلیل نادانی خلیفه و کینه ورزی برخی درباریان و دشمنان ابن علقمی ناکام ماند. در نتیجه سیل عظیم سپاه مغولان به راه افتاد و دولت خلافت را ساقط کرد. این در حالی است که تعدادی از مورخان سعی کردند حقایق را وارونه جلوه دهند و ابن علقمی را خائن و همدست مغولان و مسبب سقوط خلافت عباسی قلمداد کنند. ابن علقمی علاوه بر شایستگی سیاسی، دانشمند و ادیبی توانا و پشتیبان علما و اندیشمندان بود. وی چند ماه پس از سقوط بغداد در همان سال 656ق از دنیا رفت؛ ولی همچنان تا به امروز در مظان اتهام قرار دارد.
فرهنگ بزرگداشت دانشمندان مهاجر و مسافر در شهرهای اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسلمانان که در سده های نخستین هجری و پیش از سلطه مغولان بر سرزمین های اسلامی، بخش وسیعی از مناطق آباد و مسکون جهان را در دست داشتند، شهرهای بسیاری ساختند و در سایه تعالیم اسلامی، در این مناطق صاحب فرهنگ و تمدن ممتازی شدند که صفت برجسته آن اسلامیت بود و در زمان خود نظیر نداشت. یکی از جلوه های این فرهنگ ارزشمند و ستون اصلی تمدن اسلامی، توجه به علم و دانش و به تبع آن بزرگداشت دانشمندان بود.دانشمندان مسلمانِ بسیاری در این گستره وسیع، پیوسته در سفر و مهاجرت بودند و از شهری به شهر دیگر می رفتند.
این مقاله بر آن است تا با روش تحلیل تاریخی و ارائه نمونه هایی از گزارشهای تاریخی مورخان مسلمان، ضمن اشاره به اهداف و انگیزه های مسافرت های دانشمندان، نشان دهد که بزرگداشت دانشمندان مهاجر و مسافر که نتیجه آموزه های دینی بود، به عنوان بخشی از فرهنگ اسلامی، نزد مسلمانان نهادینه شده بود و شیوه های برخورد آنان را با دانشمندان مهاجر، شکل و جهت می داد.
معتصم و سیاست انتقال پایتخت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نزدیک به هفتاد و پنج سال از تأسیس بغداد توسط منصور عباسی می گذشت که یکی از جانشینان او به نام ابو اسحاق معتصم بالله سیاست انتقال دارالخلافه را در دستور کار خود قرار داد و بغداد را که تا آن زمان از حیث سیاسی و فرهنگی به جایگاه بی بدیلی در جهان اسلام دست یافته بود وانهاد و مرکز سیاسی خلافت را به شهر نوبنیاد سامرا منتقل نمود. این پژوهش با ژرف کاوی در زمینه هایی که منجر به اتخاذ این سیاست از سوی معتصم گردید، پیامدهای خواسته و ناخواسته ی آن را با تکیه بر داده های تاریخی مورد سنجش و ارزیابی قرار خواهد داد تا از این رهگذر،تصویر روشنی را از کامیابی ها و ناکامی های خلیفه در عملیاتی کردن سیاست یادشده به دست دهد.
جایگاه آل بریدی در مناسبات سیاسی آل بویه و خلافت عباسی پیش از فتح بغداد (328 - 334 ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ظهور آل بویه در پهنه سیاست ایران تأثیرات فراوان و درازمدتی در تحولات سیاسی فکری جهان اسلام داشت هرچند آنان، در تثبیت اقتدار خود، از طرف خلافت عباسی و آل زیار با تهدیدهای فراوانی مواجه بودند. از راهبردهای آل بویه برای مقابله با این تهدیدها اتحاد با خاندان های قدرتمند منطقه ای بود. بریدیان از خاندان های قدرتمند ایرانی نژاد و شیعه مذهبی بودند که اهواز، بصره، و واسط را تحت سیطرة خود داشتند. آنان نیز، با هدف تثبیت نفوذ خود، در پی متحدانی بودند. بنابراین هدفی مشترک آنان را به اتحاد با آل بویه علیه خلافت عباسی سوق داد. این گونه، از قِبَل این اتحاد، آل بویه اطلاعات کافی از اوضاع بغداد به دست آوردند و به مثابه یکی از رقبای جدی وارد منازعه با خلافت عباسی شدند. زوال بریدیان این فرصت را به آل بویه داد تا به تقویت توان نظامی خود بپردازند و به سمت بغداد حرکت کنند. در پرتو چنین تجاربی بود که آنان از یک سو موفق به تسخیر بغداد شدند و از سوی دیگر سلطه خود بر مقر خلافت را تداوم دادند.
تأثیر شرایط اقلیمی و سیاست گذاری های اقتصادی بر انحطاط اقتصادی شهر بغداد در عصر خلافت عباسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عوامل متعدد سیاسی، اجتماعی، مذهبی و... در روند انحطاط اقتصادی بغداد در عصر دوم خلافت عباسی تأثیر داشته است. این پژوهش، دو متغیّر شرایط اقلیمی و سیاست گذاری های اقتصادی را به دلیل تأثیر مستقیم بر انحطاط اقتصادی بغداد بررسی کرده و با رویکردی تاریخی و با استفاده از داده های برگرفته از منابع تاریخی و جغرافیایی و با روش تحلیلی تبیینی، در صدد پاسخ گویی به این پرسش است که شرایط اقلیمی و همچنین سیاست گذاری های اقتصادی بر انحطاط اقتصادی بغداد چه تأثیری داشت؟.
نتایج بررسی حاکی از آن است که شرایط اقلیمی بغداد، که در دوران ثبات سیاسی خلافت عباسی و تحت نظارت دقیق حاکمیت، از عوامل اصلی رونق اقتصادی دارالخلافه بود، در دوره های پرآشوب حضور امیرالامرایان، دیلمیان و سلجوقیان در بغداد، عامل نابسامانی کشاورزی و تجارت شد. شاخصه های اقلیمی چون طغیان و نقصان رودها، تغییرات آب وهوایی و... آسیب های جدی به زمین های کشاورزی زده یا موجب خشکسالی، قحطی، کمبود محصولات زراعی، گرانی نرخ اجناس و زمینه ساز انحطاط اقتصادی بغداد شد. از سوی دیگر، سیاست گذاری های ناکارآمد اقتصادی در زمینه اخذ خراج و مالیات، مصادره اموال، نبودِ نظارت بر بازار، بی توجهی به خطوط ارتباطی بغداد، که گذرگاه های اصلی واردات و صادرات بودند، موجب اختلال در امر تجارت و رکود اقتصادی بغداد شد.
«روح زمان» و «روح قومی» دررثای بغداد و قرطبه
حوزه های تخصصی:
منظور از روح زمان در این پژوهش، بازتاب حزن در رثای بغداد و قرطبه و کیفیّت و کمیّت این انعکاس است و مراد از روح قومی، فضای غالب دینی و شرایط طبیعی و جغرافیایی حاکم بر منطقه می باشد. دو پدیده روح قومی و روح زمان بر رثای این دو شهر تأثیرگذار بوده و قصاید رثای آنها را از یکدیگر متمایز می نماید. با این وصف، روح زمان که با مقایسه اشعار قبل و بعد از سقوط هر یک از دو شهر مذکور درک می شود، در رثای هر دو شهر تأثیری مشابه نیز دارد و آن عبارتست از این که قبل از سقوط به وصف زیبایی ها و بعد از آن به بیان احساس اندوه و وصف ویرانی ها می پردازد.
خرده جنبش های مردمی در بغداد قرن سوم هجری: بررسی عملکرد حربیه و مطوعه بغداد در فترت جدال امین و مامون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در عصر عباسی (طی سال های197- 198 ق.) زمانی که میان امین و مأمون نزاعی رخ داد، حربیه از زمینه ی پیش آمده استفاده کرده و از مردم بغداد سلب آسایش کردند که این عمل آنان جنبشی مردمی برای دفاع و دفع تجاوزات آنها به رهبری دو تن از پارسایان شهر، به نام های خالد دَریوش و سَهل بن سَلامة انصاری را در پی داشت. از این رو مساله اصلی پژوهش حاضر آن است که این جنبش مردمی دارای چه زمینه های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی بوده، چه اهدافی را دنبال کرده و برآیند کار آنها در بغداد قرن سوم هجری چه بوده است؟.این مقاله با روش زمینه شناسی تاریخی، توصیفی و تحلیلی خرده جنبش های حربیه و مطوعه را نتیجه ی ناامنی های سیاسی، اجتماعی و مشکلات اقتصادی مردم بغداد قرن سوم یافته که به رغم تفاوت سبک رهبری سران جنبش مشترک در زمینه برقراری نظم و امنیت اجتماعی و اقتصادی توفیقاتی داشته و در نهایت نیز سرکوب گشتند.
سلیمان شاه ایوه و حملة مغول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حکومت ترکمانان ایوایی، به زعامت آل پرچم، در نیمة دوم سدة ششم هجری در بخش غربی منطقة جبال، شکل گرفته و با حاکمیت سلیمان شاه ایوه در نیمة اول سدة هفتم به اوج قدرت رسید. در جریان تنازع میان خلافت و سلطنت سلجوقی (و بعد از آن خوارزمشاهی)، موقعیت خود را تثبیت نموده و به عنوان یک دولت حائل به رسمیت شناخته شد. پس از حملة مغول و نابودی حکومت خوارزمشاهی، ترکمانان ایوایی به سرکردگی شهاب الدین سلیمان شاه ایوه با پیوستن به جلال الدین خوارزمشاه به مقابله با مغولان برخاستند. بعد از مرگ خوارزمشاه با خلافت عباسی متحد شده و قریب به سی سال در برابر پیشروی مغولان به سوی بغداد ایستادگی کردند؛ ولی سرانجام با فتح بغداد در 656 ق، و قتل سلیمان شاه، امارت ایوه نیز از هم پاشید.
این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی، نقش و جایگاه امارت ایوایی و سلیمان شاه ایوه در تحولات سیاسی- نظامی جهان اسلام در آستانة سقوط بغداد را بررسی می کند.
تحلیل زمینه های معاهده زهاب و پیامدهای آن بر دولت صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مناسبات دولت صفویه با همسایه غربی خود، یعنی دولت عثمانی، از همان زمان شاه اسماعیل اول توأم با کشمکش و درگیری های نظامی بود. جنگ چالدران در سال 920 ق/1514م نقطه عطف این ستیزه ها بود که درگیری های درازمدت بعدی را در پی داشت. شاه عباس اول در دوران حکومت خود، چند بار توانست عثمانیان را شکست دهد؛ اما با مرگ او در سال 1038 ق/1629م و در آغاز سلطنت شاه صفی، بار دیگر عثمانیان در حمایت از شاهزاده ای شورشی و فراری گرجی، به ایران لشکر کشیدند. با این اقدام، پادشاه صفوی درگیر جنگی ده ساله شد که سرانجام، به شکست او و جدایی بغداد و بین النهرین از حاکمیت صفویه انجامید. این دوره از جنگ ها با انعقاد معاهده صلح زهاب در سال 1049 ق/1639م به انتها رسید و به حدود یک سده و نیم ستیز بین دو همسایه پایان داد. در این مقاله، افزون بر شناخت عوامل دشمنی و ستیزه های دیرینه صفویان و عثمانیان، به منازعات این دو همسایه در ایام زمامداری شاه صفی پرداخته شده است؛ سپس زمینه های برقراری معاهده زهاب و پیامدهای آن در اوضاع داخلی و سیاست خارجی دولت صفویه تبیین و تحلیل شده است. یافته های این پژوهش نشان داده که انعقاد معاهده زهاب بین ایران و عثمانی در عصر شاه صفی، سیاست داخلی و خارجی ایران را تحت تأثیر قرار داده و پیامدهای درازمدتی برای دولت صفوی در پی داشته است.
الگوی مفهومی«سیاست نخبگان» و کاربست آن در تاریخ عراق قرن نوزدهم میلادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاریخ دو قرن پایانی امپراتوری عثمانی به واسطه وسعت قلمرو، مواجهه بی واسطه با حضور غربیان و تنوع شرایط سیاسی، اقتصادی و فرهنگی حوزه تحت تسلط، بیش از دوره های دیگر مورد توجه پژوهشگران و محققان قرار گرفته است. در این راستا، الگوی مفهو می «سیاست نخبگان» برآمده از مطالعات آلبرت حورانی(۱۹۱۵-۱۹۹۳) به عنوان یکی از راهگشاترین ابزارهای شناخت این دوره ی تاریخی مورد توجه قرار گرفته است. این الگو در فضایی قابلیت اجرا دارد که ضعف دولت مرکزی، مناسبات قدرتی را شکل داده باشند که کنش تسلط طلبانه، اما نافرجام دولت مرکزی، واکنش های گریز از مرکز قدرت های منطقه ای را موجب گردد. در این راستا نقش نخبگان جوامع به مثابه واسطی میان حاکم و توده مردم بسیار مهم است، چراکه حاکمان از طریق تامین منویات آنان، توانایی تسلط بر توده مردم و نخبگان نیز قدرت اعمال نفوذ و تغییر شرایط به نفع خود را به دست می آوردند. پژوهش حاضر به کاربست این الگوی مفهومی در تاریخ عراق دو قرن ۱۸و۱۹ میلادی پرداخته و تحولات مهم اجتماعی و سیاسی آغاز قرن۲۰ را از این منظر علت یابی کرده است.