مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
شاخصهای توسعه
حوزههای تخصصی:
بررسی و شناخت نواحی روستایی و تحلیل قابلیّتها و تنگناهای آنها در فرایند برنامهریزی توسعة روستایی اهمّیّت بسزایی دارد و امروزه آگاهی از امکانات و تنگناهای نواحی روستایی، نوعی ضرورت جهت ارائة طرحها و برنامههای توسعه محسوب میشود. تعیین و تحلیل سطوح برخورداری نواحی روستایی در زمینههای مختلف با استفاده از روشهای کمّی نقش مهمّی در این فرایند دارد. در مقالة حاضر با بهرهگیری از «شاخص ناموزون موریس» و استفاده از 27 شاخص در زمینههای اقتصادی، اجتماعی و کالبدی به تعیین و تحلیل سطوح برخورداری دهستانهای استان زنجان پرداخته شده است. نتایج مطالعات نشان دهندة تفاوت زیاد در سطوح برخورداری دهستانهاست؛ بهطوریکه 12 دهستان از مجموع 44 دهستان استان در همة زمینههای اقتصادی، اجتماعی و کالبدی در سطوح «محروم» و یا «کمتر برخوردار» قرار دارند و تنها 11 دهستان بهطور نسبی توسعه یافته محسوب میشوند. امکانات محیطی، مجاورت و فاصلة نزدیک با مراکز شهری، کانونها و محورهای توسعه، محدودههای صنعتی و شبکههای زیربنایی عمده نقش مؤثّری در سطوح برخورداری نواحی روستایی استان دارد. در راستای توسعة هماهنگ و متوازن نواحی روستایی، تقویت مراکز محلّی اعم از شهرهای کوچک و مراکز روستایی، و همچنین ایجاد و تقویت کانونها و محورهای جدید توسعه در نواحی محروم استان ضروری است
تبیین مدل هندسی «توسعه» و تکامل دیدگاه های توسعه ای
حوزههای تخصصی:
سیری در مفاهیم وابعاد مختلف توسعه
حوزههای تخصصی:
توسعه وابعاد مختلف آن از جمله مفاهیم کلیدی است که در چند دهه اخیر در مطالعات سیاسی ‘اجتماعی‘اقتصادی و فرهنگی کاربرد داشته و در فرهنگ جغرافیای اقتصادی و سیاسی بعنوان یک عامل تفکیک کننده جوامع و کشورها مطرح می گردد. در این مقاله تلاش شده است تا ضمن ارائه تعاریفی از توسعه ‘ شاخصهای توسعه یافتگی و عدم توسعه و شیوه های دستیابی به توسعه را مورد بررسی قرار دهد.
سنجش درجه توسعه یافتگی استانهای کشور با استفاده از تحلیل تاکسونومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت و تجزیه و تحلیل وضع مناطق در زمینه های محیطی ‘ اقتصادی ‘ اجتماعی و فرهنگی نخستین گام در فرایند برنامه ریزی توسعه منطقه ای است . با این کار تنگناها و محدودیت های مناطق مشخص شده و می توان برای رفع آنها اقدام کرد .در این راستا شاخص ها و معرفها می توانند وضع مناطق را در زمینه های نشان دهند . روشها و تکنیکهای مختلفی برای استفاده از شاخص ها و متغیرها در جهت شناخت وضع موجود مناطق وجود دارد که یکی از روشها تحلیل تاکسونومی است . با این روش می توان به درجه بندی و تعیین سطح توسعه اقدام کرد . در این پژوهش با استفاده از 24 شاخص در زمینه های آموزش ‘ ساختمان ‘ بهداشت و درمان و ارتباطات وضعیت استانهای کشور از لحاظ میزان و درجه توسعه یافتگی مشخص نشده است . نتایج این پژوهش نشان می دهد تفاوتهای زیادی بین مناطق از لحاظ درجه توسعه یافتگی وجود دارد . در بخش های چهارگانه فوق استانهای گیلان ‘ تهران ‘ سمنان و یزد به ترتیب بالاترین و استانهای سیستان و بلوچستان ( آموزش مسکن ) ‘ اردبیل (بهداشت و درمان ) و آذربایجان غربی ( ارتباطات ) کمترین میزان توسعه یافتگی را داشته اند .
تحلیلی بر نقش گردشگری روستایی در ارتقاء شاخصهای توسعه (مطالعه ی موردی :استان چهار محال و بختیاری،سکونتگاههای روستایی شیخ علیخان و چمن گلی)
حوزههای تخصصی:
امروزه گردشگری بالاخص گردشگری روستایی به عنوان یکی از منابع مهم اقتصادی عاملی است موثر در توسعه فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی جوامع و اجتماعات انسانی. بر این مبنا استان چهار محال وبختیاری و به ویژه سکونتگاههای روستایی واقع در شهرستان کوهرنگ ، با داشتن جاذبه های بسیار و موقعیت جغرافیایی ممتاز می تواند به عنوان قطبی توانمند در زمینه ی جذب گردشگران داخلی و خارجی ایفای نقش نماید. یافته های مقاله ی حاضر که با هدف بررسی نقش گردشگری روستایی برارتقاء شاخصهای توسعه در یکی از شهرستانهای استان مذکور (نقاط روستایی شیخ علیخان و چمن گلی)در تابستان 1396به رشته ی تحریر درآمده است، یافته های تحقیق نشان می دهد که : توسعه صنعت گردشگری در قلمرو مورد مطالعه منجر به ارتقاء شاخصهای توسعه در ابعاد اقتصادی, اجتماعی, کالبدی و محیطی گردیده است.
مقایسه ساز و کار سوء مصرف مواد و سیاست گذاری های مرتبط با آن در ایران و دیگر کشورهای جهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۷
129 - 168
حوزههای تخصصی:
امروزه گسترش وابستگی به مواد در عرصه ملی و بین المللی هزینه های زیادی برای دولتها دربر داشته است که لازم است برای کاستن از این حجم هزینه، تحقیقات اجتماعی و حقوقی انجام گیرد. هدف از پژوهش حاضر مقایسه ساز و کار مصرف مواد و سیاستگذاری هایی که در این خصوص در ایران و برخی کشورها انجام گرفته می باشد تا بدین وسیله دریابیم موفقیت سیاستهای کلی کشورها در مهار اعتیاد به مصرف مواد چگونه و به چه عواملی بستگی دارد. روش انجام پژوهش در تحقیق حاضر تحلیل ثانویه می باشد. شواهد آماری و اسناد و کتب مرتبط با موضوع مصرف مواد و مطالعه سیاستگذاریهای مرتبط با آن، منابع انجام این پژوهش هستند. در این پژوهش یافته ها در 4بخش مقایسه وضعیت مصرف مواد در ایران با سایر کشورها، مصرف مواد و برخی شاخصهای رفاه و توسعه انسانی، سیاستهای کلی در حل مساله مصرف مواد در ایران و جهان و پویایی بازار مواد در جهان بدست آمد. این پژوهش نشان داد مصرف مواد در ایران و جهان رو به افزایش است و روند آن غلبه روانگردانها بر مواد با منشا طبیعی است. در این رو به تزاید بودن، سیاستگذاری های مبتنی بر مبارزه با کاهش عرضه و یا کاهش تقاضا بدون تقویت زیرساختهای حیات اقتصادی و اجتماعی یک جامعه تنها به افزایش هزینه های اعتیاد در جامعه می افزاید. لذا تجارب سیاستگذاری کشورهای دارای مصرف مواد کم گویای ان است که این موضوع نیازمند فرهنگ سازی و تقویت بنیان اقتصادی اجتماعی جامعه است نه مبارزه با معلول.