مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
خلافت فاطمی
حوزه های تخصصی:
تقی الدین احمد مقریزی (766 ـ 845 ق) یکی از مورخان برجسته و صاحبنام مصری است که تالیفات ارزنده ای در زمینه های مختلف تاریخ و فرهنگ اسلام دارد و به دلیل علاقه به اسلام و مصر، در پویش های تاریخی خود به دوران خلافت فاطمیان در سده های چهارم تا ششم هجری، از جهات مختلفی پرداخته است؛ از جمله در بررسی نظامات اداری و فرهنگی مصر و نیز تحولات تاریخی آن در دو کتاب مستقل به نام های «خطط» و «اتعاظ الحنفاء» اطلاعات ارزنده و گاهی نادر از مصر در روزگار خلفای فاطمی داده است. این مقاله کوشیده است به تاثیرات وارده بر مقریزی در طول بررسی و نگارش تاریخ دوران فاطمیان بپردازد؛ برای مثال مسئله انتساب مورخ به خلیفگان اسماعیلی مذهب فاطمی و همدردی او با ایشان، بهره گیری مقریزی از رسالات دست اول اسماعیلیان و بررسی آموزه های آنها تا زمانی که به خاطر پیچیدگی جوهره تعالیم اسماعیلیه و احساسات ضد فاطمی، از همدردی و پیگیری کامل ماجرای جنبش اسماعیلی ـ فاطمی دست شست.
در این مقاله که نام اصلی آن «مقریزی و فاطمیان» بوده است، مترجم با ارائه نقد و ملحقات مختصری، به تشریح پاره ای از ابعاد موضوع و بسط مطالبی پرداخته است که نویسنده از آن به اجمال عبور کرده است.
تعامل دیوانیان و نظامیان در دوره دوم خلافت فاطمیان مصر (567- 450 هـ.ق/1180-1100 م)
حوزه های تخصصی:
خلافت فاطمیان (567- 297هـ.ق/1171-910م) که به عنوان حکومت رقیب خلافت عباسی(656-132 هـ.ق/1258-570م) درشمال آفریقا بر پا شد، از ویژگی های سیاسی و اداری و نظامی ویژه ای برخوردار بود. امامان دوران دعوت پنهانی اسماعیلیه با شبکه دعاه و پیروان پراکنده اما سازمان یافته آنان در سال297 هـ.ق/910م توانستند خلافت فاطمی را پایه گذاری نمایند و قدرت سیاسی و نظامی را به صورت رسمی به دست آورند. در این راستا تحولی گسترده در مقام و موقعیت امام اسماعیلی و حلقه های پیرامون وی از شرایط غیر رسمی به شرایط رسمی صورت گرفت که در طی آن سازمان یابی قدرت و باز تعریف عناصر جامعه اسماعیلی در قالب نهادهای اداری و نظامی و سیاسی مرسوم زمانه بود. ساخت دیوانی و نظامی تحت تأثیر آموزه های سیاسی و اجتماعی اسماعیلی و اقتضائات برپایی خلافت شیعی بود که بیش از دو قرن در مصر دوام نیافت. مهم ترین علل آن را باید در ساخت دیوانی و نظامی آنها و چگونگی تعامل دیوانیان و نظامیان و عوامل مؤثر بر آن جستجو کرد. در این پژوهش به روش توصیفی و تحلیلی بررسی ساخت دیوانی و نظامی و علل هم گرائی و علل واگرایی در تعامل آنها مورد توجه قرار گرفته تا بدین سؤال پاسخ داده شود که تعامل دیوانیان و نظامیان در دوره دوم خلافت فاطمی چگونه و تحت تأثیر چه عواملی بوده است؟
تعامل دیوانیان و نظامیان در دوره اول خلافت فاطمیان در مصر (358-487 ق.)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خلافت فاطمیان(297-567 ق.) که به منزله حکومت رقیب خلافت عباسی(132-656 ق.) در شمال آفریقا برپا شد، از ویژگی های سیاسی، اداری و نظامی ویژه ای برخوردار بود.امامان دوران دعوت پنهانی اسماعیلیه با شبکه دعاه و پیروان پراکنده اما سازمان یافته، در سال 297ق.خلافت فاطمی را پایه گذاری کردند و قدرت سیاسی و نظامی را به صورت رسمی به دست آوردند.در این راستا، تحولی گسترده در مقام و موقعیت امام اسماعیلی و حلقه های پیرامون وی از شرایط غیررسمی به شرایط رسمی صورت گرفت که طی آن، سازمان یابی قدرت و بازتعریف عناصر جامعه اسماعیلی در قالب نهادهای اداری، نظامی و سیاسی مرسوم زمانه انجام شد.ساختار دیوار و نظامی تحت تأثیر آموزه های سیاسی و اجتماعی اسماعیلی و اقتضائات برپاییِ خلافت شیعی بود که بیش از دو قرن در مصر دوام نیافت.مهم ترین علل آن را باید در ساختار دیوانی و نظامی آن ها و چگونگی تعامل دیوانیان و نظامیان و عوامل مؤثر بر آن جست وجو کرد.در این مقاله به روش توصیفی و تحلیلی، به بررسی ساختار دیوانی و نظامی و علل هم گرایی و واگرایی در تعامل آن ها پرداخته و به این سؤال پاسخ داده شده است که تعامل دیوانیان و نظامیان در دوره اول خلافت فاطمی چگونه و تحت تاثیر چه عواملی بوده است.
بررسی تطبیقی اهداف و اصول سازمان دعوت عباسیان و اسماعیلیان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
عباسیان و اسماعیلیه، برای پیشبرد اهداف خویش، اقدام به تشکیل سازمان دعوت مخفیانه نمودند. مقایسه اهداف و اصول این دو سازمان و یافتن وجوه اشتراک و افتراق آن ها، از جمله موضوعاتی است که می تواند به شناخت بیشتر این دو جریان بینجامد. این موضوع، با استفاده از روش وصفی و تطبیقی و بر پایه مطالعات اسنادی مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های تحقیق نشان می دهد که وجه تمایز اصلی این دو سازمان، در این است که سازمان دعوت عباسی اهداف سیاسی را دنبال می نمود؛ ولی سازمان دعوت اسماعیلی، علاوه بر اهداف سیاسی، به ترویج عقاید اسماعیلی نیز مقید بود. هر دو سازمان دعوت، در اصولی همانند: پنهان کاری، نظم و ترتیب در امور، اطاعت محض از امام و جذب پیروان از راه های گوناگون، با هم اشتراک داشتند و رسیدن به قدرت و خلافت، از مهم ترین اهداف مشترک آنان بود. درباره وجوه امتیاز آن ها هم باید افزود که اسماعیلیه، حتی پس از دستیابی به مقام خلافت، بر حفظ عقاید خویش پایبند بودند و موجودیت سازمان دعوت را حفظ نمودند و نیز تسامح بیشتری در امور از خود نشان می دادند؛ درصورتی که عباسیان این گونه عمل ننمودند. از طرفی، سازمان دعوت، بر پایه اصول سلسله مراتبی، نزد عباسیان، عمدتاً بر پایه نمود سیاسی، خود را نشان داد؛ ولی نزد اسماعیلیه، دارای جنبه های مذهبی و معنوی، به ویژه اعتقاد به ضرورت رهبری امام منصوص در رأس سلسله مراتب سازمان بود.
بررسی تشکیلات نظامی و جایگاه ارتش در خلافت فاطمی مصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخی جنگ سال دوم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۶)
77 - 94
حوزه های تخصصی:
خلافت فاطمیان (297-567ق) از شاخصه های نظامی و سیاسی ویژه ای در جهان اسلام برخوردار بود. تکیه ی خلفای فاطمی بر سازماندهی ارتش زمینی و دریاییِ قدرتمند منجر به گستردگی این خلافت و دستیابی به قدرت سیاسی و نظامی در رقابت با خلافت عباسی گردید. این پژوهش در صدد است تا تشکیلات نظامی و ارتش خلافت فاطمیان در مصر (358- 567ق) را مورد ارزیابی قرار دهد. بدین منظور مقاله با هدف تحلیل و پاسخگویی به این پرسش ها نگاشته شده است: نهاد نظامی و ارتش خلافت فاطمی در مصر چگونه در فراز و فرود این دولت در جهان اسلام طی قرن های چهارم تا ششم هجری ایفای نقش کرد؟ ساختار و نهاد ارتش فاطمی براساس نیاز و الگوی حکومت های اسلامی چگونه شکل گرفت؟ اداره ی تشکیلات گسترده ی ارتش فاطمی بر عهده ی کدام نهادها بود؟ یافته های این پژوهش نشان می دهد که ارتش فاطمی با پشتوانه ی تشکیلات اداری منسجم و برخورداری از تنوع قومی و نژادی از یک سو به یکی از گسترده ترین نهادهای نظامی در میان دولت های سده های میانه تبدیل شد و از سوی دیگر ضعف نسبی در حفظ تعادل پایدار بین گروه های مختلف سربازان موجب شد آن دولت همواره در معرض آشوب های پادگانی قرار گیرد.
رویارویی عباسیان و امویان اندلس با فاطمیان در مغرب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ و فرهنگ پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۰۳
51 - 29
حوزه های تخصصی:
با ظهور فاطمیان در مغرب در آستانه قرن چهارم هجری، مرحله جدیدی از رویارویی حکومت های اسلامی آغاز شد. دعوی و تلاش حکومت فاطمی برای تحقق خلافت فراگیر اسماعیلی، با واکنش حکومت های عباسی و اموی اندلس در شرق و غرب جهان اسلام همراه شد. به رغم اینکه به واسطه موانع متعدد تاریخی و سیاسی، اتحاد رسمی و عملی میان این دو حکومت برای مقابله با حکومت فاطمی ممکن نبود، در چارچوب رویارویی با فاطمیان ممانعت از گسترش قلمرو، تحدید قدرت و تضعیف آن ها، هرکدام به صورت جداگانه، اقدامات تقابلی خاصی را به اجرا درآوردند. بنا بر یافته های این بررسی تاریخی، عباسیان با ممانعت از تسلط فاطمیان بر مصر، ایجاد سدّ دفاعی با تأسیس سلسله اخشیدی و تشکیک در نسب فاطمیان، ضمن ممانعت از گسترش متصرفات فاطمیان به سوی عراق، نقش چشمگیری در ایجاد و تشدید بحران داخلی در مغرب برای آن ها داشتند. امویان اندلس نیز در واکنش به معارضه جویی های فاطمیان، با حمایت از گروه های مخالف خلافت فاطمی، دعوی خلافت، اقدامات نظامی و حضور مستقیم در مغرب (اقصی) واکنش نشان دادند. در نتیجه این اقدامات، فاطمیان با بحران ها و شورش های متعدد داخلی روبه رو شدند و قدرت خود را برای تقابل فراگیر با حکومت های عباسی و اموی از دست دادند.
تحلیل جامعه شناختی آداب خِلعت و جامه بخشی در دوره خلافت فاطمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دوران خلافت شیعی فاطمی (297 – 567ق) در شمال آفریقا، شام و حجاز با گسترش و شکوفایی آداب خلعت بخشی در سده های سوم تا پنجم در سرزمین های اسلامی همزمان بود. جایگاه مهم صنعت نساجی در اقتصاد مصر، زمینه این شکوفایی را فراهم آورد و عنصری برای تحکیم قدرت سیاسی و نمایش شوکت دربار بود. مسئله اصلی این پژوهش چگونگی ارتباط آداب خلعت با طبقات گوناگون جامعه در دوره خلافت فاطمی است. روش پژوهش توصیفی - تحلیلی و بر پایه تحقیقات نظری برای نگارش پژوهش و مطالعه اسنادی برای گردآوری داده ها استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که فاطمیان برای تقویت رابطه خود با طبقات گوناگون جامعه از خلعت بهره می بردند که ریشه در باورهای آنها داشت. خلعت و جامه های فاطمی برای انتصابات، به عنوان عیدی در اعیاد، جشن ها و مراسم آیینی و تشویق اقشار گوناگون اهدا می شد و بسته به تفاوت طبقاتی، حاوی ویژگی های گوناگون بود و نشانه ای از منزلت اجتماعی طبقات و گروه های مردم در دوره فاطمی محسوب می شد و تحولات اجتماعی آن دوره را بازتاب می داد.
محوریت شخصیت فرهمند و روش های تبلیغی داعیان اسماعیلی در تاسیس خلافت فاطمی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
تاسیس خلافت فاطمی در مغرب در سال 297 ه.ق، به رغم اینکه از نظر سیاسی برای اسماعیلیه پیروزی به شمار می رفت، اما موفقیت در حوزه مسائل فرهنگی و اجتماعی در مغرب به سهولت نبود. داعیان اسماعیلی با تاکید بر نقش محوری شخصیت فرهمند، سیره عملی و شیوه های تبلیغی خود موجب کامیابی بی نظیر اسماعیلیه در شمال آفریقا شدند. داعیان در تلاش بودند تا شرایط را به سمت یک حرکت شورانگیز شیعی سوق داده و متعاقب آن با تغییر رویکرد امامان اسماعیلی از وضعیت ستر به آشکار و تمرکز رهبری در مغرب موجبات موفقیت داعیان در تاسیس خلافت فاطمی را فراهم آوردند. داعیان عامل محوری در گرایش دادن بخش قابل توجهی از مردم مغرب به نهضت اسماعیلیه را داشتند، هرچند آنان با مخالفت گسترده رو به رو شدند و مجبور گردیدند سیاست مذهبی خویش را در مغرب تعدیل کنند و سیاست مدارا و تسامح را در پیش بگیرند، که این خود منجر به پایه مهم موفقیت داعیان اسماعیلی بود. کلید واژه: داعیان اسماعیلی، مغرب، خلافت فاطمی، مدارای مذهبی
فلسفه فارابی در میانه انتزاعی و انضمامی؛ الگویی برای اندیشیدن فلسفی و سیاستگذاری فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فلسفه فارابی به دقیق ترین معنای واژه، فلسفه ای مسئله محور و این جهانی است. این سخن در مقابل ادعایی قرار دارد که فلسفه فارابی را تماماً انتزاعی و بی ارتباط با موضوعات انضمامی دوره حیات فارابی می داند یا حتی اگر به چنین ارتباطی قائل است، الگوی فلسفی پیشنهاد شده را اساساً غیرقابل تحقق در این جهان می داند و آن فلسفه را در شئون متعدد انسان شناسی و سیاست و اخلاق و غیره را ناظر به عالی ترین پاره نفس آدمی، یعنی روح او متصور شده است. در مقابل این ادعا، که طرفداران بسیاری دارد، این نوشتار مدعی است نه تنها فلسفه فارابی اساساً مولود زمینه های انضمامی سیاسی و دینی و فرهنگی و اجتماعی زمانه حیات او است بلکه راه حل او برای مشکلات زمانه، برخلاف دیگر راه حل های تک سویه، بر دوگانه متمایز اما مرتبط ایدئال- واقعی مبتنی است. بنابه وجه اخیر، فارابی تلاش کرده است بین سنت قدمایی و اقتضائات زمانه جمع آورد و عقلای جهان را در حل مسائل جامعه اسلامی زمانه خود به مدد گیرد. در این مقاله تلاش می شود ضمن واکاوی این زمینه ها، و تحلیل پاسخ فارابی به مسائل و بحران های زمانه، این سنخ از اندیشیدن را به عنوان الگویی برای اندیشیدن فلسفی و سیاستگذاری فرهنگی پیشنهاد دهد که هم زمان دو وضعیت واقعی و ایدئال را به رسمیت می شناسد.