مقالات
حوزههای تخصصی:
دوران سلطنتی ناصرالدین شاه دوران ظهور ژانرهای جدید در نقاشی و کاربرد گسترده واقع گرایی در نقاشی ها متاثر از هنر اروپایی است. منظره پردازی یکی از این شیوه های نو در تصویرپردازی بود که پیش از این، به صورت ژانری مستقل و تکنیک ها و شیوه های بازنمایی جدید، متداول نبود. در تاریخ نقاشی ایران، منظره پردازی غالبا جزئی تکمیل کننده تصویر بود و برای پرداخت فضاهای خالی یا جدا کردن بخش های نقاشی از یکدیگر یا برای تصویرسازی در پس زمینه مورد استفاده قرار می گرفت. در مقاله حاضر ضمن بررسی زمینه های ظهور منظره پردازی با اسلوب جدید، این پرسش ها دنبال می شود که نهاد قدرت با مولفه ها و وی ژگی های نقاشی منظره پردازی در عصر ناصری چه رابطه ای داشت؟ چگونه آثار منظره پردازانه عرصه ظهور قدرت شدند و نگاه شاهانه و سوگیری مناسبات قدرت را در عصر ناصری رویت پذیر کردند؟ روش شناسی مقاله حاضر برای پاسخ به پرسش های پژوهش مبتنی بر تحلیل گفتمان است که با مطالعه اسناد، تصاویر و نمونه آثار انتخاب شده، به تحلیل روابط میان نهاد سلطنت، قدرت پادشاه، نظام آموزش جدید و تاثیر عکاسی بر منظره پردازی پرداخته می شود. یافته های پژوهش حاکی از آن است منظره پردازی در عصر ناصری، در ثبت مکان نگاره ها و چشم اندازهای شهری برآمده از گفتمان مدرنیته و تجددخواهی شاه است. منظره هایی از چشم اندازهای سرزمینی در طول سفرهای ناصرالدین شاه و منظره های شهری از چشم انداز بالای کاخ، و تصورپردازی های ناصرالدین شاه همه در امتداد نگاه شاهانه است. تصاویر منظره در واقع مدیوم سیاسی برای ثبت حدود و ثغور ممالک محروسه و متعلقات شاه بود و آپاراتوس نگاه شاهانه، چه دیدن و چگونه دیدن از زاویه نگاه ناصرالدین شاه را تثبیت می کرد.
تبیین جامعه شناختی عوامل مؤثر بر گسترش فرهنگ مصرفی در کلانشهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تبیین گسترش نمودها و نشانه های فرهنگ مصرفی در کلان شهر تهران است. ساکنان کلان شهرها به طور مستمر و فزاینده در معرض هجوم ایماژها، نشانه ها و نمودهایی از فرهنگ مصرفیِ برآمده از نظام بازار هستند که وفور، تکثر و اثرات قوی آن، فردیت و خودآگاهی و قدرت انتخاب مصرف کنندگان را دایماً در معرض تهدید و تخریب قرار می دهد. این وضعیت اثرگذاری قاطعی بر عواطف، احساسات، سلایق، خلق و خوها و سبک های زندگی کنشگران دارد، طوری که گاهی می توان از شیوع سبک های زندگی مصرف گرا در میان ساکنان کلان شهر صحبت کرد که پیامدهای نظیر ناخرسندهای عاطفی، ملالت های روانی و فرسودگی های ذهنی را در پی دارد. میدان مطالعه پژوهش حاضر ساکنان کلان شهر تهران است. روش مورد استفاده، کمی و از نوع پیمایشی است که داده های آن با استفاده از پرسشنامه محقق ساز گردآوری شده است. شیوه نمونه گیری از نوع احتمالی است که بر مبنای آن 363 نفر موفق به تکمیل پرسشنامه شده اند. از آنجا که داده ها از توزیع و پراکندگی تقریباً نرمالی برخوردار بوده است، از روش های پارامتریک آماری استفاده شده است. یافته ها نشان دهنده آن است که بین فرهنگ مصرفی و متغیر های موردبررسی رابطه معنا داری وجود دارد. در بین عوامل زمینه ای بین متغیر های سن و درآمد و فرهنگ مصرفی ارتباط معناداری دیده شده است و فرضیه لوکس گرایی با 59درصد قوی ترین تبیین کننده و پیش بینی کننده فرهنگ مصرف گرایی بوده است. این امر را می توان معلول همان نظام بازار سرمایه داری و متنوع جامعه مدرن دانست. فرهنگ مصرفی به عنوان سازه ای اجتماعی با کمیت و کیفیت متفاوت در وضعیت های رفاهی گوناگون افراد، از نظام جهانی و ابعاد متفاوت آن تأثیر می پذیرد.
گردشگری حامی فقرا: مرور حوزه های تحقیقی و تئوری های برنامه ریزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گفتمان پیرامون گردشگری حامی فقرا نشان می دهد که گردشگری می تواند به طور موثر به عنوان ابزاری برای کاهش فقر در نظر گرفته شود . دیدگاه های آکادمیک در مورد رابطه فقر و گردشگری در نیم قرن گذشته بسیار متفاوت بوده و بین دانشگاهیان در مورد ارتباط نظری بین گردشگری و فقرزدایی ابهاماتی وجود دارد. تئوری های رایج در زمینه گردشگری حامی فقرا چیست؟ گردشگری حامی فقرا و اثربخشی آن همواره با تعدد تئوری ها و تضاد دیدگاه ها مواجه بوده است که هدف اصلی مقاله ایجاد پل ارتباطی بین مفاهیم گردشگری و فقر با کاوش در روابط نظری و مبتنی بر تئوری است . در واقع این پژوهش می کوشد درک مناسب و اصولی از ماهیت گردشگری فقرا و جمع بندی دیدگاه های موجود در آن ارائه دهد که همین امر می تواند خلا موجود در زمینه برنامه ریزی این حوزه را پوشش دهد. بر اساس بررسی ادبیات پژوهش، منشأ و رویکردهای گردشگری حامی فقرا نیاز به تحلیل بیشتر دارند. با استفاده از مدل پریسما 200 مقاله منتشر شده در حوزه گردشگری حامی فقرا در پایگاه های داده وب اف ساینس و اسکوپوس برای مرور نظاممند (سیستماتیک)انتخاب شد. حوزه های رایج در مطالعات گردشگری حامی فقرا و رویکردهای برنامه ریزی دخیل در آن شناسایی شده و رویکردهای عمده شامل رویکردهای مشارکتی، پایداری، مبتنی بر جامعه، ذینفعان و شبکه بازیگران می باشد. نتایج نشان می دهد که عموما شاهد نوعی هم پوشانی در رویکردهای مرتبط هستیم. با افزایش شناخت از ماهیت گردشگری حامی فقرا رویکردهای برنامه ریزی نیز در حال تکامل و متنوع شدن هستند. به طور کلی، نتیجه حاصل از پژوهش، ترکیبی از رویکردهای برنامه ریزی برای درک و پیاده سازی یک سیستم حامی فقرا در برنامه ریزی را لازم می داند.
تله فضایی فقر و پیامدهای برساخت کولبری در مناطق مرزی کردستان ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با بررسی پیشینه پژوهش ها و مطالعات مرزی، پیداست که تحلیل ها در باب علل و پیامدهای اجتماعی- فرهنگی کولبری محدود می باشد. به همین منظور، پژوهش حاضر با استفاده از مفاهیم فضا، تولید فضا و تله فضایی فقر در پی دستیابی به این مهم با مطالعه جامعه مرزنشینان شهرستان بانه و مریوان در استان کردستان می باشد. روش انجام پژوهش، کیفی بوده که با استفاده از روش نظریه زمینه ای و کاربست نمونه گیری هدف مند و گلوله برفی، 56 نفر از افراد مطلع و درگیر در پدیده کولبری به عنوان نمونه انتخاب گردیده اند. اطلاعات به روش تحلیل زمینه محور و کدگذاری باز و محوری با استفاده از شیوه اشباع نظری و مدل پارادایمی بیان شده اند. یافته های تحلیلی نشان می دهد که تله فضایی فقر، برساخت پدیده کولبری را در مناطق مرزی کردنشین به دنبال داشته است. کنشگران مرزی به واسطه شرایط علّی حاکم از جمله فشار اقتصادی، نبود منبع درآمد جایگزین، جبر محیطی و ضعف درآمد پیله وری و همچنین غالب بودن بسترها و زمینه هایی همچون ضعف بخش کشاورزی، نبود صنعت و اشتغال صنعتی و ضعف اشتغال گردشگری و با شرایط مداخله گر و مکانیسم هایی همچون امنیتی کردن مناطق مرزی و تاریخی بودن تجارت در منطقه، تنها استراتژی را استفاده از توانایی های جسمی خود یافته و به کولبری روی آورده اند. همین استراتژی، پیامدهایی اجتماعی- فرهنگی در قالب 5 مقوله محوری به دنبال داشته است که از جمله تخریب سرمایه های انسانی بومی، رشد مصرف گرایی، تنزل کرامت انسانی و حقوقی افراد، رشد فضاهای فقرپرور و حاشیه نشین، تداوم چرخه فقر و بازتولید کولبری در میان ساکنان مناطق مرزی غرب کشور از جمله استان کردستان را به دنبال داشته است.
مطالعه آیکونوگرافیک خیر و شر در نگاره" نبرد ایرانیان با تورانیان به کوه هماون" از شاهنامه طهماسبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صحنه های نبرد از موضوع ات مهم نگارگری ایرانی است که اغلب در شاهنامه های مصور، تجلی یافته است. یکی از این صحنه ها، برگی از شاهنامه طهماسبی به رقم عبدالعزیز، تحت عنوان" نبرد ایرانیان و تورانیان به کوه هماوَن" درقرن دهم ه.ق/ شانزدهم.م، است. از آنجا که تمام وقایع باستانی شاهنامه متأثر از تقابل راستی و ناراستی و نیروهای خیر و شر است، پژوهشگر در تلاش است، نگاره را در خصوص مفاهیم نیروهای خیر و شر، با رویکرد آیکونوگرافی به بحث و تحلیل گذارد. در این راستا هدف پژوهش، گشایش حقایقی است که به خوانش و دریافت معانی این نگاره، یاری می رساند. پژوهش حاضر در پی پاسخ به این سوال اصلی است که چه پیوند و رابطه معنا داری میان نقش مایه ها و مضامین خیر و شر از ورای تصویر مزبور وجود دارد؟ روش پژوهش توصیفی تحلیلی، با رویکرد آیکونوگرافی و منابع آن از نوع کتابخانه ای است. نتایجِ پژوهش نشان می دهد که اشعار متن این نگاره، مربوط به مرحله نبردِ ایرانیان و تورانیان در کوهسارِ منطقه کاسه رود و قبل از نبرد هماوَن است و عنوان نگاره با روایت ادبی آن تطابق ندارد. همچنین شواهد ادبی و تاریخی، گواهی می دهد که توجه به مذهب شیعه و ملی گرایی دوران صفوی، در همانندسازی داستان های باستانی ایران با جنگ های عهد صفوی که جهاد خوانده می شد تأثیر به سزایی در مصورسازی و پیام های تصویری این نگاره داشته است. نقش مایه های نمادینی چون بیرق های سرخ و سبز، سرخ پوشان قزلباش، کلاه حیدریِ سلحشوران ایران و نبرد هم گروه ایرانیان در مقابل تورانیان، محتوای رویارویی خیر و شر را به نمایش گذاشته اند.
مطالعه ی موسیقی مجلسی شهر سنندج از منظر ویژگی های موسیقایی و شعری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اصطلاح «موسیقی مجلسی» به نسبت فرهنگ های مختلف مفهومی دوگانه دارد. در بعضی فرهنگ ها، به منظور بستری اجرایی است و به فراخور فرهنگ حاکم هرگونه ای از موسیقی در آن قابل اجرا است. در برخی دیگر، موسیقی مجلسی گونه ای موسیقایی است با پارامترهای مشخص. موسیقی مجلسی سنندج نیز یک ژانر است که به آن «بَرتَونانَه» و «دُمانَه» هم می گویند. در این مقاله عوامل ساختاری این ژانر که شامل شعر و عناصر موسیقایی، و چگونگی بهره گیری از آنها است واکاوی می شود و از این طریق چرایی کاربرد اصطلاح بَرتَونانَه و دُمانَه تبیین خواهد شد. پژوهش کیفی حاضر از نظر ماهیتی توصیفی-تحلیلی بوده و داده ها به روش اسنادی و استفاده از آرشیو شنیداری و بخشی نیز از طریق کار میدانی هم چون حضور در محل اجرا و مصاحبه جمع آوری شده است. یافته ها نشان می دهد دُمانَه یعنی منتسب به «دُم»، که اجتماعی حاشیه نشین در سنندج است و تکثر حضورشان در اجرای مجلسی باعث شده که این گونه را دُمانَه نیز بنامند و از طرفی، بسیاری مجلسی را مشتق از بَرتَونانَه می دانند که موسیقی قالی بافان است. ساختار مجلسی بر چگونگی کاربست شعر و ملودی استوار است، بطوریکه از منظر موسیقی شاخصه ی ریتمیک آن (۸/۷) است و ملودی فرمی استروفیکی دارد. اشعار هم تماماً فولک هستند و در چهار فرم زنجیره ای، آزاد، روایی و بداهه سرایی به کار برده می شوند. فرم زنجیره ای منحصر به مجلسی است، زیرا در ادبیات کُردی و دیگر گونه های موسیقی دیده نمی شود. مجلسی دارای سه شیوه ی اجرایی یک قولی(یک نفره)، دوقولی(دونفره) و جمعی است. این روش ها در تقویت تعامل و همگرایی اجتماعی نقش دارند و اهمیت فرهنگی موسیقی مجلسی را در تقویت پیوندها اجتماعی برجسته می کند.
تبیین تأثیرپذیری مؤلفه های تئاتر پست مدرن پیشرو از آراء فرهنگی_اجتماعی لیوتار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تئاتر پست مدرن پیشرو شامل سبک نوشتار و اجرایی تئاتر پست مدرن، بعد از تئاتر آرتو است. این سبک از تئاتر حضور خود را در تئاتر جهان تا دوران معاصر حفظ و تثبیت کرده است. تئاتر پست مدرن در دهه 1930 میلادی در نوشتارهای انتقادی آرتو از تئاتر زمانه اش مطرح می شود. از سوی دیگر پیشینه جنبش پست مدرن از دهه 1960 و در واکنش به مکتب مدرنیسم قابل پی گیری است. متفکران بسیاری با طرح آراء خویش و به واسطه آن جنبش هسته مرکزی نحله فکری پست مدرن را گسترش داده اند. نخستین و تأثیرگذار ترین آن اندیشمندان ژان فرانسوا لیوتار فرانسوی واضع اندیشمندی پست مدرن فرانسه است. توجه به انسان، فرهنگ و جوامع انسانی در نحله فکری پست مدرن همواره مورد تأکید بوده است. از سوی دیگر با واکاوی مؤلفه های تئاتر پست مدرن پیشرو این گونه به نظر می آید که آن سبک تئاتر پست مدرن بیشترین تأثیر را از نحله فکری متفکران پست مدرن، به ویژه نظریه های فرهنگی_اجتماعی لیوتار، اخذ کرده باشد. این مقاله قصد آن را دارد تا با مطالعات متقن این مهم را به اثبات برساند. پرسش اساسی در این زمینه این است که وجوهِ نظریِ فرهنگی_اجتماعی لیوتار با چه کیفیتی بر تئاتر پست مدرن پیشرو تأثیر گذار بوده است؟ نوشتار حاضر با مطالعه کتابخانه ای داده های مناسب علمی را بدست آورده و با اتخاذ شیوه تحلیلی_تطبیقی شاخص ترین مؤلفه های تئاتر پست مدرن را با وجوه فرهنگی و اجتماعی لیوتار تطبیق می دهد. این امر نشان خواهد داد، بنیاد مؤلفه های ویژه این سبک از تئاتر ریشه در وجوه نظری، فرهنگی و اجتماعی لیوتار دارد. اهم آراء فرهنگی_اجتماعی لیوتار در کتاب وضعیت پست مدرن: گزارشی درباره دانش مطرح است.
سناریوهای عدالت زیست محیطی و اهداف توسعه پایدار (مطالعه موردی: شهرستان کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عدالت زیست محیطی مفهومی است که تعادل بین نظام های اقتصادی و اجتماعی را با محافظت از محیط زیست پیوند می دهد. تلاش برای تحقق آن اصل اساسی برای رسیدن به توسعه پایدار است. هدف این پژوهش تعیین مهمترین عوامل موثر بر تحقق عدالت زیست محیطی است و از آنجایی که تحقق آن نیازمند هم افزایی نهادها و عوامل مختلف اجتماعی، سیاسی و اقتصادی است ، شاهد عدم قطعیت های زیادی در این حوزه هستیم؛ به منظور مدیریت این حوزه ی سرشار از عدم قطعیت ، روش آینده پژوهی انتخاب شد چرا که این روش می تواند عدم قطعیت ها را در قالب سناریوهای محتمل برای آینده تنظیم نماید. مطالعه موردی این پژوهش در شهرستان کاشان صورت می گیرد چراکه نگاهی به شاخص های توسعه یافتگی شهرستانهای استان اصفهان نشان می دهد، عدم تناسب بزرگی میان ظرفیت های این شهرستان با رتبه های توسعه آن وجود دارد و این عدم تناسب و یافتن علل و راهکارهای ارتقای آن مسئله اصلی نویسندگان این تحقیق می باشد. این تحقیق چهار مرحله با خبرگان در حوزه توسعه مصاحبه داشته است که ماحصل آن رسیدن به 29 متغیر تاثیرگذار بر عدالت زیست محیطی کاشان است . این متغیر ها با نظر خبرگان به 10 پیشران تبدیل شدند و از طریق نرم افزار میک مک پیشران های اصلی شناسایی و وارد نرم افزار سناریو ویزارد شدند . این پیشران ها به ترتیب اولویت عبارت از آموزش زیست محیطی، اقتصاد سبز ، مشارکت سبز ، انرژی پاک، فناوری سبز، فرهنگ محیط زیستی، کشاورزی سازگار، حقوق محیط زیست ، حق طبیعت و برنامه ریزی شهری متناسب با محیط زیست می باشند. آموزشهای زیست محیطی زمانی میتوانند مهمترین پیشران در تحقق عدالت زیست محیطی باشند که برای تمام اقشار و کاربردی باشند. لازم است اقتصاد نه مبتنی بر صنایع وابسته و سخت بلکه مبتنی و بر صنایع فرهنگی رشد یابد. همچمین با مردمی سازی نهادهای تصمیم گیر، مجری و ناظر در زمینه محیط زیست می توان از طریق ارتقاء مشارکت اجتماعی، گامی بلند در راستای تحقق عدالت زیست محیطی برداشت.
بازنمایی نقش فرشته در پرده های نقاشی قهوه خانه ای و نگارگری معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به تحلیل تأثیر مولفه های دینی بر بازنمایی نقش فرشته در نقاشی قهوه خانه ای و نگارگری دوران معاصر در ایران می پردازد. ضرورت پرداختن به این موضوع از اهمیت نمادگرایی به عنوان یکی از موثرترین ابزارهای انتقال معنا نشأت می گیرد که همواره مورد توجه هنرمندان اسلامی بوده است. در عرف عام جوامع اسلامی، فرشتگان موجوداتی تخیلی هستند که در ادبیات، افسانه ها و داستان های ملی و مذهبی مردمان این جوامع به انحا مختلف بازنمایی شده اند. از این رو تصاویر و نقاشی های فرشتگان حاوی رمزگان و دلالت هایی اند که معرف شیوه های اندیشیدن آدمیان در برهه های متفاوت در باب موجودات آسمانی هستند. پژوهش حاضر در صدد است گونه های مختلف تصاویر فرشتگان در نقاشی های قهوه خانه ای و نیز در نگارگری ایرانی در دوران معاصر را با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی مطالعه کند. میدان مطالعه مشتمل است بر پرده های نقاشی قهوه خانه ای مربوط به دوره قاجار و پهلوی اول موجود در موزه ها و نیز آثار نگارگری معاصر که نقش فرشته را بازنمایی کرده اند. انتخاب این آثار بر مبنای سه ملاک «حضور آشکار یا نمادین نقش فرشته در اثر»، «اصالت اثر» و «تنوع زمانی و مکانی برای پوشش دگرگونی های تاریخی فرهنگی» انجام گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که به لحاظ ظاهری، فرشته های اسلامی نمایی انسان گونه، واقع گرا و با خصوصیاتی معمول دارند اما هنرمند، جز در دوره هایی خاص، برای آنان جنسیت قائل نشده است. فرشته ها از این حیث در هاله ای مقدس بازنمود یافته اند. فرشتگان نمایی از درون انسان را به نمایش می گذارند و انسان را در جدال با نفس خویش یاری می کنند. در برخی آثار، فرشته ها در نقش فرشته عدالت اکثرا با چشمانی بسته و شمشیر به دست نمایانده شده و همیشه در حال نبرد با نیروی شر می باشند، اما در برخی آثار نیز آنان به صورت زنان جوانی نمایش داده شده اند. نتایج همچنین حکایت از آن دارد که با وجود تقدس فرشته و جایگاه آن در تمامی ادیان، بازنمایی نقش فرشته در جهان بینی اسلامی متناسب با فضای حاکم و نیز رویکردهای هنری هر دوره دچار تحول شده است و به تدریج جنبه قدسی فرشته کم رنگ شده و وجوه مادی و انسانی آن برجسته شده است.
تحلیل الگوی پراکنش فضایی سینماهای کشور و ساماندهی کالبدی آن با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از جمله مسائل مهمی که در کشور به چشم می خورد، عدم تعادل در نظام توزیع و نارسایی سیستم خدمات فضاهای فرهنگی است . توسعه ناهمگون و برنامه ریزی نشده و رشد سریع جمعیت را می توان از دلایل اصلی بروز این مشکل به شمار آورد. در جهت افزایش کارایی این فضاها توجه به ساماندهی و توزیع مناسب ضروری به نظر می رسد. هدف این پژوهش تحلیل الگوی پراکنش فضایی و مکان گزینی سینماها در سطح کشور از سال 1395 تا 1415 در افق بیست ساله می باشد. روش پژوهش از نوع تحلیل فضایی(GIS) بوده که ابتدا تحلیل های فضایی از جمله بیضی انحراف استاندارد، تحلیل تراکم و رشد جمعیت بر روی داده های جمعیتی مناطق مختلف انجام گرفته و سپس با استفاده روش های خودهمبستگی فضایی و روش های تحلیل نزدیک ترین همسایه و شاخص موران، الگوی پراکنش فضایی مراکز فرهنگی در محدوده مورد مطالعه مشخص گردید. با استفاده از روش های تحلیل پراکنش فضایی مراکز سینمایی در محدوده مورد مطالعه مشخص گردید. یافته ها و نتایج به دست آمده از نقشه وضع موجود می توان دریافت بیشترین پراکنش مکانی - فضایی واحدهای سینمایی در تعداد 23 استان قرار دارند. همچنین نقشه های حاصل ، نشان می دهد در سال 1395 جهت رسیدن به نرخ میانگین استاندارد وجود سینما، برای تمام استان های کشور نیاز به احداث 30 سینما می باشد؛ و عمده این نیاز، مربوط به استان های خراسان رضوی و سیستان و بلوچستان می باشد. همچنین در سال هدف 1415 با توجه به جمعیت برآوردی برای حفظ سرانه موجود نیاز به احداث 61 سینما خواهد بود.
تحلیل فیلم ماتریکس (1999) با تکیه بر دیدگاه سفر قهرمان جوزف کمبل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جوزف کمبل با توجه به شباهت های ساختاری قصه ها و اساطیر ملل مختلف، الگویی واحد برای قهرمان تمامی داستان ها ترسیم کرد که آن را «سفر قهرمان» نامید. این الگو که 17 مرحله دارد به لحاظ تفاوت فرهنگ ها و زمان ها دچار تغییر و تحول شده و شماری مراحل آن ممکن است در برخی داستان ها و قصه ها وجود نداشته باشد اما اساس و بنیاد آن همواره ثابت بوده و شامل سه مرحله اصلی عزیمت، تشرف و بازگشت است. در این مقاله سعی بر آن است تا با روش کیفی و ضمن تحلیل قهرمان فیلم ماتریکس (1999) به این سوال پاسخ داده شود که مراحل سفر قهرمان داستان تا چه اندازه بر این رویکرد منطبق است. این پژوهش از نوع بنیادی بوده و روش گرد آوری داده های آن به شیوه اسنادی و میدانی (مشاهده فیلم) انجام شده است. نتایج بدست آمده نشان می دهد که قهرمان فیلم در مرحله عزیمت با هدف پاسخ به این سوال که ماتریکس چیست وارد مرحله عزیمت می شود. در مرحله تشرف حقیقت ماتریکس پس از گذراندن آزمون ها و موانع مختلف بر قهرمان آشکار می شود. وی که اکنون به فردی منجی تبدیل شده در مرحله سوم یا بازگشت به جهان واقعی بر می گردد تا سایر انسان های متصل به ماتریکس را رها سازد. شاید کمتر داستانی را بتوان یافت که تمامی مراحل رویکرد کمبل را داشته باشد. اما فیلم ماتریکس در زمره این استثنا ها قرار گرفته و چرخه سفر قهرمان [مراحل 17 گانه] را به صورت کامل و بی هیچ کم و کاستی پشت سر می گذارد.
مطالعه کیفی کیفیت زندگی در اجتماع شهری کمیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کیفیت زندگی از مفاهیم جدیدی است که در ادبیات علمی استفاده می شود. در سال های اخیر مطالعات بسیاری در مورد این مفهوم توسط محققان انجام شده است. هدف، یافتن توان فرهنگی و سطح آگاهی موثر جامعه بومی در توجه به ابعاد گونه گون کیفیت زندگی هست. رویکرد تحقیق حاضر کیفی و به طور خاص از راهبرد داده بنیاد نوظهور استفاده گردید. میدان تحقیق حاضر شامل خبرگان حوزه مباحث اجتماعی بود. نمونه گیری به شیوه غیراحتمالی هدفمند صورت پذیرفت. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته عمیق بود. در نهایت تا رسیدن به اشباع نظری داده ها با 16 نفر از مشارکت کنندگان تحقیق مصاحبه به عمل آمد. تحلیل داده ها نیز به شیوه کدکذاری سه مرحله ای باز، محوری و گزینشی انجام گردید. یافته های تحقیق نشان داد که وضعیت مطلوب سلامتی، رضایت بالای فردی و اجتماعی، موقعیت مطلوب اقتصادی و اجتماعی، میزان بالای استقلال فردی، مطلوبیت عوامل محیطی-اجتماعی، مطلوبیت عوامل فرهنگی و وضعیت مطلوب شخصی به عنوان عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی شهرستان کمیجان می توانند تأثیرگذار باشند. در نتیجه این عوامل به صورت زنجیر وار و در ارتباط با بسترهای متفاوت شهر کمیجان می تواند به افزایش کیفیت زندگی آنها در تمامی ابعاد آن موفقیت آمیز عمل کنند و این نیازمند توجه کردن به مفهوم کیفیت سیستماتیک در زندگی می باشد که باید به صورت جامع و همه جانبه ابعاد زندگی را کاوید تا به معنی واقعی کیفیت در زندگی نمایان گردد.