فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۱۲۱ تا ۲٬۱۴۰ مورد از کل ۱۸٬۲۳۳ مورد.
منبع:
آموزش پژوهی دوره ۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۳۵)
51 - 59
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی تاثیر آموزش مهارت حل مسئله بر تاب آوری و سازگاری دانش آموزان با عملکرد تحصیلی پایین بود. روش پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش دانش آموزانِ پسر دوره اول متوسطه مدارس شهر شیراز در سال تحصیلی 1402-1401 بودند. از این میان 100 نفر با روش نمونه گیری در دسترس و بر اساس مدارسِ دارای عملکرد تحصیلی پایین انتخاب شدند و پرسش نامه تاب آوری (CD‐RISC) و سازگاری (AISS) را تکمیل کردند. سپس از 30 دانش آموز که تاب آوری و سازگاری پایین تر از متوسط گزارش نمودند، به طور تصادفی 15 نفر درگروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل گماشته شدند. افراد گروه آزمایش به مدت هشت جلسه تحت آموزش مهارت حل مسئله قرار گرفتند. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیره تحلیل شدند. نتایج نشان داد آموزش مهارت حل مسئله موجب بهبود معنادار میزان تاب آوری دانش آموزان شرکت کننده در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل می شود و کاهش معنادار رفتارهای ناسازگارانه را در این گروه به همراه دارد. به طور خلاصه می توان نتیجه گرفت آموزش مهارت حل مسئله موجب بهبود معنادار توانمندی های تاب آوری و سازگاری دانش آموزان می شود.
اثر همبستگی آزمون لنگر با آزمون کل بر نتایج همترازسازی: مرور سیستماتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: یکی از ویژگی های آزمون لنگر که از مؤلفه های مهم همترازسازی است، همبستگی آن با آزمون کل است. در این مرور سیستماتیک، اثر این ویژگی بر فرایند همترازسازی و عوامل مؤثر بر آن بررسی گردید.روش پژوهش: یک مرور سیستماتیک بر اساس اطلاعات موجود در پایگاه های داده PubMed، Medline، ERIC، JSTOR و Wiley، وب سایت های SAGE، ETS، ACADEMIA و نیز بررسی منابع مندرج در برخی مقاله های مهم اجرا شد. جستجو در بازه زمانی 1950 تا 2022 تنها برای منابع انگلیسی صورت پذیرفت. اصطلاحات جستجو شامل همترازسازی، لنگر و همبستگی بود که با ترکیب آن ها، راهبردهای جستجو به دست آمد.یافته ها: با توجه به ملاک های ورود، 18 مطالعه از 167 منبع جستجو شده، برای بررسی به این مرور راه یافتند. کیفیت این پژوهش ها با استفاده از ابزار سنجش کیفیت مطالعه ها با طرح های مختلف (QATSDD) مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج مطالعه نشان داد که طول آزمون، پایایی آزمون، نوع لنگر از نظر ویژگی های آماری، ساختار محتوایی آزمون لنگر و تفاوت در توانایی گروه ها، عواملی هستند که بر همبستگی آزمون لنگر و آزمون کل مؤثر است. علاوه بر این، نتایج حاکی از آن بود که با افزایش این همبستگی، کیفیت و دقت برآورد پارامترها در فرایند همترازسازی بهبود می یابد و از خطای استاندارد همترازسازی کاسته می شود.نتیجه گیری: به دلیل اهمیت همبستگی میان آزمون لنگر و آزمون کل، لازم است مقدار این همبستگی و عوامل مؤثر بر آن در مراحل ساخت آزمون و قبل از اجرای تحلیل های مرتبط با همترازسازی به دقت بررسی و تحلیل شود تا از بروز خطای همترازسازی و سوگیری در نتایج کاسته شود.
بررسی انعکاس مطالب مربوط به سیره معصومین(ع) در کتاب های درسی مطالعات اجتماعی دوره اول آموزش متوسطه
حوزههای تخصصی:
توجه به سیره پیامبر(ص) و ائمه معصومین(ع)، در کتابهای درسی نظام آموزش رسمی کشور، بستری مناسب برای تعلیم و تربیت کودکان و نوجوانان و زمینه سازی و انتقال آموزه های دینی و اخلاقی به شمار می رود. در نوشته حاضر؛ با استفاده از روشهای کمی و فراوانی سنجی به بررسی میزان انعکاس داده های مربوط به سیره در کتاب های درسی مطالعات اجتماعی دوره اول آموزش متوسطه، سال تحصیلی 1402- 1401 پرداخته شده است. جامعه آماری شامل کتاب های مطالعات اجتماعی پایه هفتم تا نهم بوده است که با توجه به ماهیت موضوع، نمونه گیری انجام نشده و همه جامعه آماری بررسی شده است. ابزار جمع آوری داده ها فهرست وارسی است. در این تحقیق میزان فراوانی داده ها، ارجاعات و نوع مطالب مورد بررسی قرار گرفت. یافته های پژوهش بیانگر آن بود که بیشتر مطالب مرتبط با سیره «دارای منبع» بوده اند. همچنین در نوع مطالب، غلبه با «دیگر اشکال روایت» بوده است و «روایت داستانی» با وجود ظرفیت آموزشی زیاد، کمتر مورد استفاده قرار گرفته است.
تدوین الگوی ساختاری ترک تحصیل براساس یادگیری خودراهبر و عملکرد خانواده با میانجیگری ذهن آگاهی در میان دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال ۲۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۸۸
151 - 171
حوزههای تخصصی:
از عوامل مؤثر در عملکرد تحصیلی دانش آموزان توجه به یادگیری و آگاهی است. بنابراین، تأثیر ذهن آگاهی در یادگیری مهم است. هدف از این پژوهش، تدوین الگوی ذهن آگاهی براساس عملکرد خانواده و خودراهبری یادگیری با میانجیگری ترک تحصیل دانش آموزان تهران است. روش پژوهش هم بستگی توصیفی و از نوع الگو یابی معادلات ساختاری به ویژه معادلات رگرسیون ساختاری (آمیخته ای از تحلیل مسیر و تحلیل عاملی) است. جامعه آماری متشکل از دختران نوجوان 12 تا 18ساله تهران در سال 1399 در مقطع متوسطه (اول و دوم) است (۱۵۱۸۹۹۸=N). روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای است. ابزار پژوهش عبارت اند از پرسش نامه های مقیاس محیط پویایی خانواده (2007)، سنجش خودراهبری در یادگیری دانش آموزان (2001)، پنج عاملی ذهن آگاهی (۲۰۰۶) و پرسش نامه ترک تحصیل (۲۰۱۵). یافته های به دست آمده از پژوهش بیانگر آن است که بین مؤلفه های محیط پویایی خانواده با ذهن آگاهی و خودراهبری یادگیری با ذهن آگاهی و خودراهبری یادگیری با پویایی و محیط خانواده رابطه مثبت و معنی داری (0/001≥P) است. همچنین بین پویایی محیط خانواده (۲۸۴/0-=r)، خودراهبری یادگیری (۳۵۹/0-=r) و ذهن آگاهی (۴۲۷/0-=r) رابطه منفی و معنی داری وجود دارد. هرچه محیط خانواده پویا و خودراهبری یادگیری و ذهن آگاهی دانش آموزان بیشتر باشد احتمال ترک تحصیل آنان کمتر است و برعکس.
تبیین معیارها و مؤلفه های صلاحیت دیجیتال مدرسان در فضای آموزشی مدارس آینده(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: شایستگی های سواد دیجیتالی نقش محوری در رشد حرفه ای معلمان دارد و فضاهای آموزشی مدارس به عنوان بستری مناسب، نقش مهمی در ارتقای صلاحیت های دیجیتالی مدرسان به عهده دارد. در مدارس آینده، یادگیری بر بستر فناوری بیش از پیش عاملی تأثیرگذار در آموزش است. هدف از این پژوهش تعیین و اولویت بندی معیارها و مؤلفه های صلاحیت دیجیتال معلمان در فرآیند یاددهی- یادگیری مدارس آینده است.
روش شناسی پژوهش: این مطالعه با رویکرد اکتشافی بر پایه راهبرد پیمایشی با استفاده از نظرات خبرگان و صاحب نظران این حوزه انجام گرفت. در این پژوهش به منظور شناسایی معیارها و مؤلفه های حائز اهمیت از روش دلفی و برای محاسبه وزن و اولویت آن ها از روش تصمیم گیری چندمعیاره انتروپی و تاپسیس فازی استفاده شده است.
بحث و نتیجه گیری: یافته های تحقیق حاکی از این است که به ترتیب معیارهای یادگیری الکترونیکی، منابع دیجیتال، مشارکت دیجیتال، توانمندسازی فراگیران و ارزیابی دیجیتال نقش مهمی در میزان صلاحیت های فردی و الزامات مربوط به یادگیری فناورانه در معلمان مدارس آینده خواهد داشت.
Enhancing Self-Determination and Working Memory in Individuals with Visual Impairments: Efficacy of Social Skills Training
منبع:
Psychological Research in Individuals with Exceptional Needs (PRIEN), Vol. ۱ No. ۱ (۲۰۲۳) : Serial Number ۱
41-49
حوزههای تخصصی:
This study aimed to evaluate the effectiveness of social skills training on enhancing self-determination and working memory in individuals with visual impairments. A randomized controlled trial design was used, involving 40 participants with visual impairments, randomly assigned to an intervention group (n = 20) and a control group (n = 20). The intervention group underwent ten 60-minute sessions of social skills training over four months, while the control group received no specific intervention. Self-determination was assessed using the Self-Determination Inventory: Student Report (SDI), and working memory was measured using the Working Memory Questionnaire (WMQ). Data were collected at pre-intervention, post-intervention, and a four-month follow-up. Analysis of variance (ANOVA) with repeated measures and Bonferroni post-hoc tests were conducted using SPSS version 27. Participants in the intervention group showed significant improvements in self-determination from pre-intervention (M = 45.25, SD = 6.34) to post-intervention (M = 58.43, SD = 5.27) and at the four-month follow-up (M = 55.37, SD = 5.82). Similarly, working memory scores improved from pre-intervention (M = 39.18, SD = 7.24) to post-intervention (M = 51.22, SD = 6.05) and were maintained at follow-up (M = 48.76, SD = 6.50). The ANOVA results indicated significant main effects for self-determination (F(2, 76) = 41.52, p < .001, η² = 0.53) and working memory (F(2, 76) = 38.19, p < .001, η² = 0.50), as well as significant time x group interaction effects (self-determination: F(2, 76) = 32.35, p < .001, η² = 0.46; working memory: F(2, 76) = 31.88, p < .001, η² = 0.45). The findings demonstrate that social skills training is significantly effective in enhancing self-determination and working memory in individuals with visual impairments. These improvements were sustained over a four-month follow-up period, suggesting the potential of such interventions to positively impact cognitive and social functioning in this population.
بررسی و رتبه بندی ناکارآمدی عوامل آموزشی مدارس در آموزش زبان انگلسیی با تأکید بر مکالمه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
45 - 55
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر بدنبال ارتقاء کیفیت آموزش زبان انگلیسی در مدارس ایران از طریق بررسی و رتبه بندی ناکارآمدی عوامل آموزشی مدارس در آموزش زبان انگلیسی با تأکید بر مکالمه می باشد. روش: تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر گرداوری داده ها توصیفی-پیمایشی می باشد. برای نیل به هدف، باید از جامعه ای استفاده می شد که خود قبلا مشکلات آموزشی زبان انگلیسی در مدارس را حس کرده و آن را گذرانده باشند، بنابرین دانشجویان دانشگاه تبریز به عنوان جامعه پژوهش مورد بررسی قرار گرفتند. برای انتخاب حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شد و 378 دانشجو انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از دو آزمون تی تک نمونه و فریدمن استفاده شد. ابزار پژوهش شامل یک پرسشنامه محقق ساخته (1402) که دارای 25 گویه و 7 مؤلفه بود.یافته ها: پایایی پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ 0/866 محاسبه گردید و روایی آن مورد تأیید اساتید واقع شد. یافته آماره ها نیز حاکی از آن است مؤلفههای فناوری آموزشی با میانگین رتبه 2/29، مشارکت کلاسی با میانگین 2/44، طرح درسی کتاب با میانگین 2/87، روش تدریس با میانگین 3/46 و دانش معلمان نیز با میانگین 3/94 به ترتیب به عنوان عوامل آموزشی دخیل در ناکارآمدی آموزش و یادگیری مکالمه به زبان انگلیسی در مدارس شناخته شدند.نتیجه گیری: با عنایت بر ارتباط تنگاتنگ مؤلفه ها بایکدیگر، آموزش این زبان نیازمند مشارکت بیشتر و فعال تری دارد، اما طبق نتایج حاصله عدم بکارگیری از فناوری آموزشی، کتاب درسی نامناسب و روش تدریس معلمان این توفیق را سلب می کند.
رابطه بین آموزش های الکترونیکی و مدیریت یکپارچه با نقش میانجی بهینه سازی منابع انسانی با عملکرد مدیران مدارس(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، تعیین رابطه بین آموزش های الکترونیکی و مدیریت یکپارچه با نقش میانجی بهینه سازی منابع انسانی با عملکرد مدیران مدارس متوسطه شهرستان نکا می باشد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی، روش گردآوری اطلاعات میدانی و توصیفی از نوع همبستگی مبتنی بر مدل سازی معادلات ساختاری می باشد. جامعه آماری، کلیه مدیران و معاونین مدارس شهرستان نکا به تعداد 173 نفر بودند، که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان و روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای برحسب جنسیت 119نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه های استاندارد آموزش های الکترونیکی حسینی (1393)، مدیریت یکپارچه بالدریج (1999)، بهینه سازی منابع انسانی ظابط (1388)، عملکرد مدیران هرسی و گلداسمیت (۱۹۸۰) بود. روایی این پرسشنامه ها توسط متخصصان مورد تأیید قرار گرفت، پایایی از طریق ضریب آلفای کرونباخ محاسبه گردید.که مقدار آن برای آموزش های الکترونیکی 88/0، مدیریت یکپارچه 95/0، بهینه سازی منابع انسانی 94/0، عملکرد مدیران 91/0 بدست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای Spss وPls استفاده شد. نتایج نشان داد که بین فناوری اطلاعات و ارتباطات و عملکرد شغلی با نقش میانجی گری چابکی سازمانی رابطه وجود دارد.
شناسایی عوامل موثر بر نظام جذب و تأمین نیروی انسانی حرفه ای در آموزش و پرورش: استان هرمزگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل موثر بر نظام جذب و تأمین نیروی انسانی حرفه ای در آموزش و پرورش انجام شد.روش پژوهش آمیخته(کیفی-کمی) بود، در بخش کیفی با 14 نفر از متخصصان و صاحب نظران حوزه مدیریت منابع انسانی، مدیران و مسئولان آموزش و پرورش و دانشگاهها ی فرهنگیان با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند مصاحبه شد. برای کفایت نمونه گیری در بخش کیفی از قانون اشباع نظری استفاده شد و در بخش کمی جامعه آماری شامل هنر آموزان و دبیران شاغل در آموزش و پرورش استان هرمزگان13228 نفر بود. که توسط فرمول کوکران 386 نفر به عنوان نمونه تحقیق با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده های پژوهش در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختار یافته و در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته مستخرج از مصاحبه بود، که روایی صوری و محتوایی آن مورد تایید قرار گرفت و پایایی از طریق ضریب آلفای کرونباخ 0.88 تعیین شد. تجزیه و تحلیل داده در بخش کیفی از روش تحلیل تم مبتنی بر کدگذاری باز و در بخش کمی از تحلیل عاملی اکتشافی در نرم افزار SPSS انجام گرفت .نتایج نشان داد عوامل موثر بر نظام جذب و تأمین نیروی انسانی حرفه ای در آموزش و پرورش، عوامل سازمانی، زمینه ای، فردی، ارزشی و فراسازمانی می باشد.به نظر می رسد با توجه به این عوامل و کنترل مداوم آن در نظام آموزش و پرورش، عوامل اساسی و موثر در جذب و تامین نیروی انسانی حرفه ای را مشخص نموده و با استفاده از آن، شرایط اثربخشی و کارایی نظام آموزش و پرورش را با جذب نیروی متخصص و حرفه ای فراهم می آورد.
بررسی تأثیر آموزش به روش یادگیری معکوس بر یادگیری پایدار مباحث زمین شناسی کتاب علوم تجربی متوسطه اول منطقه خزل شهرستان نهاوند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، بررسی اثربخشی آموزش معکوس بر یادگیری پایدار در آموزش بخش زمین شناسی درس علوم تجربی دانش آموزان دختر پایه هشتم است. روش پژوهش حاضر، از لحاظ هدف، کاربردی است و از لحاظ میزان نظارت و درجه کنترل متغیرها، در زمره پژوهش های میدانی است. روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با دو گروه آزمایش و کنترل است. جامعه آماری پژوهش را تمامی دانش آموزان پایه هشتم مدارس دخترانه منطقه خزل استان همدان در شهرستان نهاوند، تشکیل می دهند. روش نمونه گیری، مبتنی بر هدف بوده و 30 نفر از جامعه آماری انتخاب و به صورت غیرتصادفی در دو گروه همگن 15 نفری آزمایش و کنترل به صورت مساوی گمارده شده اند. ابزار پژوهش، پرسشنامه یادگیری پایدار زکی خانی و همکاران(1399) بود. ابتدا دانش آموزان گروه آزمایش و کنترل، پرسشنامه ها را تکمیل و سپس در طی شش جلسه در کلاس های آموزشی حضور پیدا کردند. یافته های پژوهش، حکایت از آن دارد که آموزش به روش یادگیری معکوس، بر یادگیری پایدار (استمرار یادگیری، تقویت حل مسئله، ایجاد تفکر خلاق و معناداری یادگیری) تأثیر معناداری دارد و منجر به افزایش در هرچهار مقیاس فوق می گردد. این یافته ها، به فرایند فعال شدن دانش آموزان در فرایند یاددهی-یادگیری و افزایش دانش آموزمحوری در کلاس درس -که در ماهیت این روش قرار دارد-، نسبت داده می شود. با توجه به نتایج پژوهش، به مسئولان توصیه می شود که در جلسات ضمن خدمت معلمان علوم تجربی، مراحل روش معکوس را آموزش و سایر روش ها را مورد بازنگری قرار دهند.
روایت پژوهی آثار اجتماعی مشارکت ملی مدیریت بحران کرونا بر دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان (با رویکرد پدیدارشناختی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبردهای نوین تربیت معلمان سال ۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۶
184 - 159
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر روایت پژوهی آثار اجتماعی مشارکت مردمی مدیریت بحران کرونا بر دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان بود. این پژوهش با رویکرد کیفی و روش پدیدارشناختی با استفاده از روش ون منن انجام شد. جامعه موردمطالعه ۶۳ نفر از دانشجومعلمان دختر و پسر ممتاز و سرآمد دوره کارشناسی دانشگاه فرهنگیان به انتخاب استادان در سال تحصیلی 1400-1399 بود. ابزار پژوهش پرسش نامه بازپاسخ بوده و داده ها پس از بررسی 37 پاسخ نامه به اشباع رسید. نتایج پژوهش بیانگر تأثیرات اجتماعی قابل توجه مشارکت مردمی رویارویی با بحران کرونا بر دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان بود. این تأثیرات را می توان در دو دسته تغییرات نگرشی و تغییرات عملکردی تقسیم نمود. از مضامین یافته شده در تغییرات نگرشی تغییر دیدگاه در زمینه اهمیت کمک کردن و میزان تأثیر حمایت های اجتماعی، ارتباط سلامت فردی با سلامت اجتماعی، شناخت اهمیت همدلی و انسجام اجتماعی، رشد ملی گرایی و حس تعلق به وطن، قانون گرایی و باور به توانمندی های جوانان است. همچنین در حوزه تغییرات نگرشی، شرکت کنندگان این پویش را مورد قضاوت و ارزشیابی قرار دادند؛ مضامین استخراجی این بخش عبارت اند از: لزوم همدلی و همراهی ملت و دولت، لزوم آموزش همگانی و فرهنگ سازی و لزوم پیش بینی و برنامه ریزی های قبلی. شرکت کنندگان در هر سه مورد از عملکرد دولت وقت انتقاد کردند. در حوزه عملکرد اجتماعی نیز داده ها نشان دهنده همراهی گسترده آنان با این حرکت مردمی بود. از دیگر مضامین استخراج شده رضایت شرکت کنندگان از انسجام اجتماعی کل اقشار و اقوام جامعه ایرانی در رویارویی با این بحران بود.
EFL teachers’ pragmatic awareness and classroom practices influenced by an in-service training course of meta-pragmatics(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Curriculum Research, Volume ۴, Issue ۱ , ۲۰۲۳
14 - 44
حوزههای تخصصی:
The present study focused on the effect of an in-service meta-pragmatics training course on Iranian English as a Foreign Language (EFL) teachers’ pragmatic awareness and classroom pragmatic practices. A mixed methods design was used to achieve the objectives of the study. In the quantitative phase of the study, 300 EFL teachers were selected through convenience sampling and filled out the Pragmatic Awareness Questionnaire. In the qualitative phase, 60 of those teachers participated in a pragmatic training course. They were divided into experimental and control groups and underwent the processes of pretesting, intervention, and post-testing. Furthermore, 30 of these teachers were observed in terms of their teaching inter-language pragmatics both before and after the training course of meta-pragmatics. The results of the multivariate ANOVA (MANOVA) revealed that EFL teacher’s pragmatic awareness was relatively low. In addition, the findings unveiled a statistically significant difference between the EFL teachers’ meta-pragmatic awareness and their practices in terms of the 'language teacher' component. Moreover, the findings showed a statistically significant improvement in the EFL teachers’ pragmatic practices regarding teaching pragmatic features after receiving the instructions. The results of this study have some implications for stakeholders, namely EFL teacher trainers, EFL teachers, and EFL students.
ابعاد مسئولیت پذیری دانش آموزان ابتدایی بر اساس راهبردهای انضباطی معلمان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پرورش مسئولیت پذیری در دانش آموزان هدف مهم مدرسه است و راهبردهای انضباطی معلمان می تواند نقش مهمی در دستیابی یا جا ماندن از این هدف داشته باشند. پژوهش حاضر با هدف پیش بینی مسئولیت پذیری دانش آموزان از طریق راهبردهای انضباطی معلمان در کلاس تدوین شده است. برای پیگیری این هدف، در قالب یک طرح همبستگی، 239 نفر از جامعه ی آماری دانش آموزان پایه ی ششم مدارس دولتی شهرستان طارم به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. داده های موردنیاز به وسیله ی دو پرسشنامه گردآوری شد؛ پرسشنامه ی راهبردهای انضباطی معلمان (لوئیس، ۲۰۰۱) و مقیاس سنجش مسئولیت پذیری دانش آموزان (لوئیس، 2001). طبق یافته های حاصل از تحلیل همبستگی کانونی، انواع راهبردهای انضباطی با مؤلفه های مسئولیت پذیری رابطه دارند و راهبردهای انضباطی تصمیم گیری مشارکتی، گفتگو و اشاره ی غیرمستقیم قوی ترین رابطه را دارند و قادر به پیش بینی سطح مسئولیت پذیری دانش آموزان در امور مربوط به خود و دیگران هستند. در مجموع، 33 درصد از تغییرات متغیر مسئولیت پذیری با راهبردهای انضباطی قابل توضیح است. همچنین یافته های مربوط به میزان کاربرد هر راهبرد انضباطی حاکی از این است که معلمان پایه ی ششم بیشتر از راهبرد انضباطی گفتگو استفاده می کنند و پرخاشگری کاربرد کمتری دارد. در متغیر مسئولیت پذیری نیز میانگین مسئولیت پذیری فردی (برای خود) بیش از مسئولیت پذیری اجتماعی (برای دیگران) محاسبه شد. براساس این یافته ها، به معلمان ابتدایی پیشنهاد می شود برای توسعه ی رفتار مسئولانه در کلاس، از راهبردهای انضباطی تعاملی و مثبت استفاده کنند و به برنامه ریزان حوزه ی آموزش معلمان نیز پیشنهاد می شود، به آموزش انضباط اثربخش در برنامه های توانمندسازی حرفه ای معلمان توجه ویژه ای شود.
بازنمایی تجارب زیسته معلمان در زمینه ارتقای انگیزش تحصیلی دانش آموزان دوره ابتدایی در محیط یادگیری الکترونیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با شیوع ویروس کرونا، تعطیلی مدارس و لزوم تداوم آموزش، معلمان ناگزیر به ارائه آموزش در بستر الکترونیک شدند. در این میان یکی از چالشهای اساسی معلمان، چگونگی حفظ و ارتقاء سطح انگیزش دانش آموزان می باشد. با توجه به اهمیت راهبردهای انگیزشی معلمان در این دوران، پژوهش حاضر درصدد شناسایی تجارب زیسته معلمان در زمینه ارتقاء انگیزش تحصیلی دانش آموزان دوره ابتدایی در محیط یادگیری الکترونیکی است. مقاله حاضر با روش پدیدارنگاری (تفسیری) انجام شده است. مشارکت کنندگان از میان معلمان ابتدایی شاغل به تدریس در بستر الکترونیکی در سال تحصیلی1400-1399 بودند که 14 نفر از آنان با استفاده از شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از مصاحبه غیرحضوری نیمه ساختاریافته استفاده شد. تجزیه و تحلیل مصاحبه ها با استفاده از راهبرد کلایزی انجام شد. در مجموع، تعداد 5 مقوله اصلی و 19 مقوله فرعی استخراج شد. یافته های پژوهش نشان داد که راهکارهای مؤثر معلمان برای ایجاد و تقویت انگیزه دانش آموزان در محیط یادگیری الکترونیکی شامل بهبود مؤلفه های آموزشی، توجه به ویژگی -های عاطفی - روانی دانش آموزان، رشد مهارت های اجتماعی، برجسته سازی تربیت علمی و نهایتاً تقویت ظرفیت های زیباشناختی است. نتایج بیانگر آن است که بهبود مؤلفه های آموزشی بیشترین سهم و توجه به ابعاد زیباشناسانه کمترین سهم را در مجموعه راهکارهای انگیزشی معلمان این پژوهش داشته است. لذا جهت دستیابی به نتایج موفق و بهبود یادگیری دانش آموزان کاربرد انگیزاننده های تمام ساحتی با مدنظر داشتن اقتضائات خاص زیست بوم جدید یادگیری و نیز ظرفیت هایی که می تواند پیشروی دانش آموزان قرار دهد، لازم و ضروری است.
مدل مکنون از رابطۀ ساختاری بین ابعادخردمندی و تعالی خود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین رشته ای در آموزش سال ۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
67 - 90
حوزههای تخصصی:
امروزه مطالعه و بررسی متغیرهای روان شناسی مثبت همچون خردمندی و تعالی خود مورد توجه پژوهش گران حوزه روان شناسی قرار گرفته است. هدف از مطالعه حاضر بررسی روابط ساختاری بین مؤلفه های خردمندی و تعالی خود در قالب مدلی مکنون است؛ به همین منظور، از دو پرسش نامه تعالی خود لونسون (2005) و مقیاس خودسنجی خردمندی (Webster, 2007) برای انجام تحقیق استفاده شد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل شهروندان 18 سال به بالای شهر شیراز است، که از این تعداد 338 نفر به روش تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. پس از تحلیل داده ها، نتایج از هم بستگی بین مؤلفه های خردمندی و تعالی خود حکایت داشت و تحلیل مدل ساختاری با استفاده از نرم فزار Amos، بیان گر آن است که خردمندی پیش بینی کننده مثبت و معنی دار تعالی خود است (001/0=p، 78/0= β) و می تواند 61 درصد (61/0R2=) از تغییرات تعالی خود را پیش بینی کند. بر اساس نتایج این پژوهش، با توجه به اینکه تعالی خود ازطریق خردمندی پیش بینی پذیر اس ت، پیشنهاد می گردد که با برگزاری کارگاه های آموزشی در ارگان ها و دستگاه های مختلف، به پرورش خردمندی پرداخته شود، تا با خردمندتر شدن افراد جامعه، زمینه رشد و تعالی آنها فراهم شود
بررسی آموزش مجازی دروس زیست شناسی در مدارس و تاثیر آن بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
131 - 137
حوزههای تخصصی:
انگیزه تحصیلی، انگیزه درونی روان شناختی فراگیری است که با اثرگذاری بر انواع مختلف فعالیتهای تحصیلی به تمایل فرد برای رسیدن به هدفهای تحصیلی اشاره دارد که براین اساس این تحقیق نیز با عنوان تاثیر آموزش الکترونیکی بر انگیزش و پیشرفت تحصیلی درس زیست شناسی، دوره متوسطه میباشد.اهداف پژوهش: هدف این مقاله بررسی تاثیر آموزش مجازی درس زیست شناسی در مدارس بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان است. برای این منظور، یک آزمایش با گروه کنترل و گروه آزمایشی انجام شده است.روش این پژوهش با توجه به موضوع و هدف آن، شبه آزمایشی ) طرح دو گروهی مستقل (آزمایش و گواه) با اجرای آزمون است .در گروه کنترل، دانش آموزان به روش سنتی درس خوانده و در گروه آزمایشی، دانش آموزان با استفاده از روش های مختلف آموزش مجازی درس خوانده اند.جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان در حال تحصیل در پایه متوسطه رشته علوم تجربی دوره متوسطه شهر راسک در سال تحصیلی 1401-1400 بوده که 70 نفر می باشد. حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان 59 نفر تعیین شد. نتیجه:میتوان گفت تفاوت معنی داری بین دانش آموزان گروه گواه و آزمایش در انگیزش تحصیلی و یادگیری درس زیست شناسی با استفاده از تابلوی هوشمند وجود دارد. یافته ها حاکی از تفاوت معنادار بین دانش آموزان گروه گواه و آزمایش از نظر انگیزش تحصیلی و یادگیری درس زیست شناسی با استفاده از تابلوی هوشمند به عنوان یک ابزار الکترونیکی میباشد، این نتایج نقش واهمیت استفاده از تابلوی هوشمند را در تدریس نشان می دهد.
ارزیابی کیفیت تدریس الکترونیکی معلمان و سواد اطلاعاتی آنان و پیش بینی دل زدگی تحصیلی دانش آموزان دختر متوسطه اول شهر آبدانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال ۲۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۸۷
149 - 171
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، ارزیابی کیفیت تدریس الکترونیکی معلمان و سواد اطلاعاتی آنان و پیش بینی دل زدگی تحصیلی دانش آموزان دختر متوسطه اول شهر آبدانان است. روش پژوهش توصیفی و از نوع هم بستگی است. جامعه آماری شامل کلیه معلمان و دانش آموزان دختر متوسطه اول شهر آبدانان است. تعداد معلمان 65 نفر است که همه با روش نمونه گیری سرشماری انتخاب شدند. همچنین، براساس جدول مورگان 278 دانش آموز به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه محقق ساخته ارزیابی کیفیت تدریس الکترونیکی با پایایی 0/81 استفاده شد و روایی پرسش نامه با استفاده از روایی محتوا و استفاده از نظر سرگروه های آموزشی و معلمان باتجربه و اساتید گروه برنامه درسی تأیید شد. همچنین، متخصصان تعلیم وتربیت روایی محتوایی پرسش نامه سواد اطلاعاتی را تأیید کردند که پایایی (0/83) آن تأیید شد. علاوه براین، متخصصان تعلیم وتربیت روایی محتوایی پرسش نامه دل زدگی تحصیلی را با پایایی 0/81 تأیید کردند. با استفاده از نرم افزار اِس پی اِس اِس اطلاعات تجزیه وتحلیل شدند. به منظور تحلیل داده ها از آزمون ضریب هم بستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شد. یافته های پژوهش نشان می دهند بین نمره کل کیفیت تدریس الکترونیکی و میزان دل زدگی تحصیلی گروه نمونه رابطه معکوس و معنادار است (0/632-=r). بیشترین مقدار هم بستگی در بین مؤلفه های مذکور به ترتیب عبارت اند از: رضایت دانش آموز، رضایت معلم، اثربخشی یادگیری و درنهایت فرصت دستیابی به محیط یادگیری. درمقابل، بین مؤلفه کارایی هزینه و تعهد سازمانی با دل زدگی تحصیلی رابطه معناداری مشاهده نشد (0/05<p). همچنین، از بین مؤلفه های پنج گانه بیشترین مقدار تبیین مربوط به مؤلفه توانایی درک موارد حقوقی کاربرد اطلاعات است. بعد از آن، به ترتیب مؤلفه های توانایی ارزیابی نقادانه اطلاعات و مؤلفه توانایی کاربرد هدفمند اطلاعات و مؤلفه توانایی دسترسی مؤثر به اطلاعات است که همگی مقادیر معناداری بودند (0/01>p).
طراحی الگوی مفهومی ادراک و نگرش اساتید دانشگاه نسبت به برنامه درسی تربیت اخلاقی در دوره ابتدایی و اعتبارسنجی آن از دیدگاه معلمان
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: طراحی الگوی مفهومی ادراک و نگرش اساتید دانشگاه نسبت به برنامه درسی تربیت اخلاقی در دوره ابتدایی و اعتبارسنجی آن از دیدگاه معلمان بود. روش ها : روش پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا، آمیخته به صورت کیفی - کمی بود. جامعه آماری در بخش کیفی شامل اساتید حوزه تعلیم و تربیت و در بخش کمّی کلیه معلمان دوره دوم ابتدایی نواحی یک و دو شهر کرمان در سال تحصیلی 1402- 1401 بود. نمونه مورد مطالعه در بخش کیفی از روش نمونه گیری هدفمند، در بخش کمّی از روش تمام شماری استفاده شد. ابزار جمع آوری اطلاعات در بخش کیفی مصاحبه های نیمه ساختار یافته و در بخش کمّی پرسشنامه بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کیفی از روش سه مرحله ای اشتراوس و کوربین و در بخش کمّی از تحلیل عاملی تأییدی و معادلات ساختاری استفاده شد. جهت تامین روایی و پایایی بخش کیفی از روش گوبا و لینکلن که مشتمل بر شاخص های چهارگانه مقبول بودن، قابلیت انتقال، اطمینان پذیری، و تاییدپذیری است، استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که 13 مقؤله اصلی و 33 مقؤله فرعی شناسایی شدند. سپس پرسشنامه ای جهت اعتبارسنجی الگو طراحی گردید. پایایی پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ (92/0) و روایی (صوری و محتوایی) بر اساس نظرات اساتید در حوزه تعلیم و تربیت و با استفاده از روش سیگمای شمارشی (85/0) محاسبه شد در بخش کمّی نتایج حاصل از تحلیل معادلات ساختاری ضمن تأیید برازش مدل نشان داد که هر 13 مقوله مورد بررسی دارای تأثیر معناداری بر برنامه درسی تربیت اخلاقی هستند.نتیجه گیری: با توجه به نتایج این بررسی از طریق این الگو می توان به بهبود عملکرد دانش آموزان کمک کرد.
تحلیل محتوای کتب مطالعات و فارسی ششم ابتدایی از جهت توجه به مولفه های اخلاق حرفه ای
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: هدف پژوهش حاضربررسی میزان توجه کتب درسی ششم ابتدایی(مطالعات اجتماعی و فارسی) به آموزش مؤلفه های اخلاق حرفه ای بود روش پژوهش، توصیفی از نوع تحلیل محتوا می باشد. روش ها : جامعه ی آماری این پژوهش کتاب های مطالعات اجتماعی و فارسی ششم ابتدایی در سال تحصیلی 1402-1401 بود. واحد تحلیل پژوهش متن، تصاویر، فعالیت ها و تکالیف کتاب بود. ابزار اندازه گیری پژوهش گویه های اقتباس شده از پرسشنامه ی اخلاق حرفه ای کادو زیر بود که برای تأمین پایایی ابزار مقدار آلفای کرونباخ برای این پرسشنامه 81/0 به دست آمده است. داده های پژوهش به روش آنتروپی شانون پردازش شد یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که در کتب یادشده بیشترین ضریب اهمیت به مؤلفه ی صادق بودن به میزان 170/0 و کم ترین ضریب اهمیت به مؤلفه ی احترام به دیگران به میزان 095/0 اختصاص می یابد. نتیجه گیری: به طورکلی پرداختن به مؤلفه های اخلاق حرفه ای در این کتاب ها به صورت نامتوازن صورت گرفته است به طوری که به برخی از مؤلفه ها مانند مسئولیت پذیری، احترام به دیگران و وفاداری در کتاب فارسی نوشتاری اصلاً توجه نشده است. با توجه به نقش مهمی که اخلاق حرفه ای درآینده دانش آموزان و کشور دارد، ضروری است که مؤلفان کتب درسی، در ویرایش های بعدی به این امر توجه لازم را داشته باشند.
آموزش تهیه نیمرخ ارتفاعی، منحنی میزان، نقشه شیب و جهت از طریق داده های DEM
حوزههای تخصصی:
هدف کلی از آموزش جغرافیا دردانشگاه فرهنگیان تربیت دانشجو معلمان متعهد و متخصص و همچنین علاقه مند به دانش جغرافیا می باشد. آموزش تهیه انواع نقشه های کاربردی از طریق داده های DEM یکی از مهمترین راه های دریافت اطلاعات از محیط طبیعی و انسانی می باشد. مدل رقومی ارتفاع یا همان مدل رقومی زمین را می توان یک نقشه رقومی رستری دانست، که حاوی اطلاعات ارتفاعی تمامی نقاط یک محدوده است. مدل رقومی ارتفاعی برای هر سطح به صورت پیکسلی ارائه می شود که قدرت تفکیک مکانی و دقت آن به اندازه ابعاد هر پیکسل بستگی دارد. به طور کلی داده های مورد نیاز برای تولید مدل های ارتفاعی را می توان با استفاده از روش های برداشت زمینی، تداخل سنجی راداری، لایدار و فتوگرامتری تهیه و تولید کرد که هر سه محصول (داده های ارتفاعی) یکسانی با دقت های متفاوت تولید می کنند. هدف از این پژوهش آموزش تهیه نیمرخ ارتفاعی، منحنی میزان، نقشه شیب و جهت از طریق داده های DEM می باشد. داده های اصلی این پژوهش نقشه DEM می باشد که از وب سایت سازمان زمین شناسی ایالات متحده آمریکا دانلود گردید. ابزاری که در این پژوهش برای تولید نقشه ها بکار گرفته شده، نرم افزار Arc Map10.6 می باشد. روش کار آموزش تهیه نیمرخ ارتفاعی، خطوط هم ارتفاع، روش های مختلف برش رستری، نقشه شیب، نقشه تحلیل سطوح زمین، جهت شیب، نقشه سایه و روشن و ترسیم میدان دید از طریق منوهای مختلف در نرم افزار Arc Map10.6 می باشد.