مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
برنامه ریزی آموزشی
حوزه های تخصصی:
آموزش و بهسازی نیروی انسانی در هر سازمان جایگاه ویژه ای دارد . هم چنین آموزش ضمن خدمت کارکنان نقش به سزایی در ارتقای کارایی سازمان ها دارد . دوره های آموزش ضمن خدمت معمولا تقویت قابلیت های موجود و تسهیل کسب دانش ، پرورش مهارت ها و توانایی های مربوط به بهبود عملکرد کارکنان را شامل می شود . آموزش های ضمن خدمت یکی از مهم ترین و بهترین راه های تأمین و تربیت نیروی انسانی و بهبود عملکرد کارکنان در وزارتخانه ها و سازمان هاست . با توجه به وظایف محوله به شرکت بیمه ایران در عرصه فعالیت های اقتصادی ضروری است که این شرکت به آموزش و بهسازی نیروی انسانی شاغل در شرکت خود در جهت روزآمد کردن دانش و مهارت های شغلی آنها توجه ویژه ای داشته باشد .
رویکرد های نوین در مدیریت آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر توجه به نقش مدیر به عنوان رهبر آموزشی و مهم ترین عامل تغییر و تحول و موفقیت برنامه های آموزشی و پرورشی مدرسه سبب گرددیه که کار برنامه ریزان آموزش مدیران زیر سوال قرار گیرد و برنامه ریزان به تجدید نظر در برنامه های آموزشی و جست و جوی رویکرد های کارآمدتر برای آماده سازی مدیران بپردازند انتقاد از برنامه های سنتی آموزش مدیران مدارس در زمینه هایی مانند ناکار آمدی ساختار برنامه ها تدریس انتزاعی یا عدم سازگاری بین نظریه و عمل فقدان شیوه مناسب ناسازگاری برنامه با شیوه های یادگیری و روحیه بزرگسالان موجب شده که در چند دهه اخیر تلاش های بسیاری در دانشگاه های بزرگ دنیا برای تغییر برنامه های سنتی آموزش مدیران و سازگار کردن آن با نیازهای این حرفه انجام گیرد مقاله ضمن مرور پارادایم ها و دیدگاه های غالب در آموزش مدیران و تحلیل انتقاد های وارده به آموزش سنتی به بررسی رویکرد های عمده در این زمینه می پردازد و با معرفی نمونه هایی از رویکرد های غالب مانند مربیگری مانتورا تشکیل گروه های مطالعه مسائل مدیریت و غیره رویکرد نوشتن مورد را که در حال حاضر به عنوان روشی موثر در دانشگاه های ایالت کبک (کانادا) برای آموزش اولیه و آموزش ضمن خدمت مدیران مورد استفاده قرار می گیرد مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهد
بررسی رویکردهای زبانی در پژوهشهای رشته زبان و ادبیات فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از آغاز قرن گذشته در کنار آن دسته از ادیبانی که ادبیات را از طریق متون ادبی مورد بررسی قرار داده اند، گروهی دیگر بـرای بررسی چگونگی آفرینـشهای ادبی، از ابـزارهـای زبان شناسی نیز مدد گرفته اند و روشهایی را در بررسی و تحلیل ادبیات به دست داده اند که دیگر نمی تواند نادیده انگاشته شود. در رشته پر سابقه زبان و ادبیات فارسی، در کنار توجه به متون فخیم ادب فارسی و کاویدن آنها، علی القاعده می بایست به مطالعه جنبه های زبان شناختی این زبان کهن نیز پرداخته شود تا از این رهگذر، بتوان دانشجویان را با ابزارها و روشهای تحلیل زبان شناختی متون ادبی نیز که امروز در ادبیات جهان، امری معمول می باشد، آشنا کرد. شاید درک همین واقعیت و ضرورت فراهم سازی بستر های لازم برای آن باعث شده است که در سالهای اخیر، شاهد اصلاحاتی در سه کتاب درسی زبان و ادبیات فارسی در دوره متوسطه باشیم؛ به نحوی که با استقلال کتاب زبان فارسی از ادبیات فارسی، مجال پرداختن به آموزش جنبه های مختلف زبان فارسی به دانش آموزان بیشتر فراهم شده است. این مقاله بر آن است ضمن معرفی اجمالی زمینه های ارتباط زبان شناسی و ادبیات، به سابقه مطالعات زبان شناختی ادب فارسی پرداخته، سپس به منظور ارزیابی کمی رویکردهای زبانی در پژوهشهای ادبی دانشگاهی، با بررسی همه پایان نامه های زبان شناختی رشته زبان و ادبیات فارسی در 31 دانشگاه دولتی و آزاد کشور (در فاصله زمانی 1333 تا 1385) و تحلیل آماری و موضوعی آنها، میزان واقعی این تحقیقات را در مراکز آموزشی مشخص کند. با این بررسی می توان، جایگاه مطالعات زبانی را در پژوهشهای رشته زبان و ادبیات فارسی به طور مستند نمایان ساخت تا در برنامه ریزیهای آموزشی این رشته مورد توجه قرار گیرد.
درس جنبش های اسلامی معاصر: بررسی کاستی های محتوایی و ضرورت های بازنگری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درس جنبش های اسلامی معاصر به ارزش 2واحد، از جمله عنوان هایی است که به انضمام هفت عنوان درسی دیگر در زمره درس های اسلامی تعیین و پس از تایید شورای انقلاب فرهنگی در برنامه آموزشی مقطع کارشناسی رشته علوم سیاسی دانشگاهها گنجانده شده است. هدف این درس که در فضای ایدئولوژیک و انقلابی دهه 1360.ه.ش طراحی شد، آشناکردن فراگیران این رشته با تحولات جهان اسلام بویژه جنبش های اسلامی و نقش آنها در روند تحولات این جوامع بوده است.
اینک با گذشت حدود سه دهه از ارائه این واحد درسی و تحولات عدیده جهان اسلام و دگردیسی ها ی ساختاری ژرفی که جهان را متاثر ساخته است این سوال ها ضرورت بررسی می یابد که آیا سرفصل های مصوب برای رفع نیازهای فکری فراگیران از جامعیت کافی برخوردار می باشد؟ مهم ترین تحولاتی که بازنگری این درس را به منظور روزآمد کردن آن الزامی کرده است کدامند؟ چه عنوان هایی برای عصری کردن این درس قابل پیشنهاد است؟
به اقتضای موضوع، این مقاله با استفاده از روش دلفی برای گردآوری داده ها و نیز تجارب شخصی و از رهگذر تطبیق اهداف و سرفصل ها و نیاز سنجی آموزشی درصدد است با رویکرد انتقادی، محتوا و سرفصل های این درس را مورد مطالعه قرار داده و در پایان پیشنهادهایی برای روزآمد نمایی، ارتقای محتوا و غنی سازی آن ارائه کند.
یافته های تحقیق نشان می دهد که تحولات ساختاری جهان، جهانی شدن، اثر فرایند دموکراتیزاسیون بر دگردیسی رفتاری جنبش های اسلامی، پیدایش گونه های نوین جنبش های اسلامی با گستره اثرگذاری جهانی همانند القاعده و حزب الله لبنان، ظهور سنت های فکری جدید در مطالعه جنبش های اجتماعی مانند نظریه ساختار فرصت سیاسی و غیره، ضرورت کاربست رهیافت بین رشته ای و گفتمانی در تجزیه و تحلیل جنبش های اجتماعی، تجربه سیاسی جمهوری اسلامی و غیره ضرورت بازنگری در سرفصل های این درس را مضاعف نموده است.
با عنایت به ضرورت های یادشده این مقاله سرفصل های زیر را برای این درس پیشنهاد می کند: نظریه های جنبش های اجتماعی، الگوی تحلیل و مطالعه جنبش های اسلامی، زمینه های تکوین و رشد جنبش های اسلامی معاصر، سنخ شناسی جنبش های اسلامی، تحلیل مقایسه ای جنبش های اسلامی قدیم و جدید، جنبش های اجتماعی و ساختار فرصت سیاسی، تحولات ساختاری جهانی و جنبش های اسلامی
آموزش کتابداری و علم اطلاعات در ایران: موانع و راهکارها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارزیابی میزان کارایی یا ناکارآمدی برنامههای آموزشی نسبت به فلسفه آنها، نیازها، شرایط اجتماعی، مسائل اقتصادی، فناوری روز و بازار کار در تمامی حوزه های دانش، امری بدیهی و جاافتاده است. بازنگری در برنامه آموزشی کتابداری و علم اطلاعات نیز به دلیل ارتباط تنگاتنگ آن با مسائل، موضوعات و فناوری روز، اهمیت بسیاری دارد. بررسی نوشتارهای حوزه کتابداری و علم اطلاعات در ایران نشان میدهد تمامی صاحب نظران و پژوهشگران، برنامههای آموزشی این حوزه را با تحولات جاری و نیازهای جامعه ناهماهنگ دانسته و خواستار بازنگری در این برنامهها شدهاند؛ به طوری که ضرورت بازنگری در نظام آموزشی کتابداری و علم اطلاعات به صورت یک مفهوم کلیشهای درآمده است. هدف اصلی این پژوهش، شناسایی موانع و مشکلات آموزشی کتابداری و علم اطلاعات در ایران و ارائه راهکارهایی به منظور بهینه سازی نظام آموزشی کنونی در این حوزه است. در این نوشتار، ده مورد از مهم ترین موانع آموزشی کتابداری و علم اطلاعات و راهکارهای غلبه بر آنها ارائه و تحلیل شده است. مقاله حاضر، بخشی از یک برنامه پژوهشی وسیع و مقدمه ای برای حرکت در مسیر تدوین چارچوبی برای آموزش کتابداری و علم اطلاعات در ایران به شمار میآید. با بررسی و تحلیل موانع و ارائه راهکارهای غلبه بر آنها، دیدگاه کلی و جدیدی شکل میگیرد که ما را به سوی یک نگرش جدید و نظام مند نسبت به آموزش در این حوزه، هدایت میکند
ارزیابی حقوق خانواده
هدف: ارزیابی رشته حقوق خانواده.
روش: کتابخانه ای و توصیفی. یافته ها: با بررسی برنامه آموزشی رشته حقوق خانواده، معلوم شد اگر چه برنامه آموزشی تبیین شده اولیه، تقریباً کامل و مناسب بود؛ اما در مرحله اجرا، این رشته را با مشکلاتی همچون: جذب استادان منطبق با معیارهای دانشگاه و اهداف رشته و نیز عدم منابع درسی و رویکرد کاربردی دروس، روبه رو کرد.
نتیجه گیری: لازم است به جای تدوین درسنامه، طرح پژوهشی برای منابع درسی نوشته شود. همچنین شاخص هایی برای ارزیابی برنامه آموزشی، برقراری تعامل با دانشگاه های دارای رشته های مشابه، راه اندازی دکتری «حقوق خانواده» و... از جمله پیشنهادهای این نوشتار است.
ارائه برنامه راهبردی فناوری اطلاعات معاونت آموزش نهاجا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اطلاعات نقش کلیدی در موفقیت سازمان ها بر عهده دارد، به ویژه آنکه مدیریت را قادر به تصمیم گیری بر روی گستره وسیعی از وظایف و کارکردها، می سازد. و از آنجایی که نهاجا دارای کارکردهای متعدد و تنوع کارکنان و تخصص های مختلف بوده و از گستردگی سر زمینی برخوردار می باشد، لذا جمع آوری حجم زیادی از اطلاعات صحیح و دقیق، شفاف و مرتبط با این کارکردها و کارکنان، که نیاز به دسته بندی، پردازش، تحلیل و بازیابی دارد، استفاده از فناوری اطلاعات را با دید جامع و راهبردی الزامی ساخته است.
معاونت آموزش نهاجا که در رأس مدیریت هرم سازمانی آموزش و سیاست گذار موسسات آموزشی وابسته است (دانشگاه هوایی، مرکز آموزش های هوایی و آموزشگاه بهیاری و.....) مأموریت اجرای فرایند انواع آموزش های مختلف را بر عهده دارد؛ برای مدیریت آموزشی، یعنی مدیریت آن بخش از کارکردهای سازمان که مستقیماً با داده ها و اطلاعات آموزش مرتبط است، از جمله طراحی، برنامه ریزی، سازماندهی، اجرا و ارزشیابی فعالیت های آموزشی (تهیه و تدوین مواد و محتوی دروس، روش ها و وسایل آموزشی، مشاوره و راهنمایی تحصیلی، اقدامات آموزشی مکمل برنامه ها) ناگزیر از به کارگیری برنامه ریزی راهبردی فناوری اطلاعات است.
این تحقیق با هدف شناسایی وضعیت موجود فناوری اطلاعات در معاونت آموزش نهاجا و تعیین عوامل کلیدی مؤثر بر برنامه ریزی راهبردی در معاونت آموزش نهاجا و برنامه راهبردی فناوری اطلاعات معاونت آموزش نهاجا صورت گرفته است: در نتیجه از آن مدل برنامه ریزی راهبردی فناوری اطلاعات معاونت آموزش نهاجا پیشنهاد شده است.
روش پژوهش، توصیفی - پیمایشی بوده و جامعه آماری این تحقیق شامل مدیران و کارشناسان معاونت آموزش نهاجا، معاونت فاوای نهاجا، دفتر پژوهش های راهبردی، دانشگاه هوایی شهید ستاری و فرماندهی آموزش های هوایی شهید خضرائی است.156 نفر به عنوان نمونه به شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای از جامعه مذکور انتخاب شد. ابزار گرد آوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته شامل 33 سؤال طراحی و اعتبار سنجی گردید. داده های گرد آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS[1] و LISREL[2] و براساس آزمون های t استیودنت و F (فیشر) و رگرسیون چند متغیره تحلیل گردید. نتایج تحقیق وضعیت موجود فناوری اطلاعات و عوامل کلیدی مؤثر بر برنامه ریزی راهبردی فناوری اطلاعات را نشان داد و مدل مناسب برنامه ریزی راهبردی فناوری اطلاعات برای برنامه ریزی در معاونت آموزش نهاجا تأیید شد.
بررسی و نقد کتاب اصول برنامه ریزی درسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از نقد کتاب ها بالابردن کیفیت آن ها و آگاهی بیش تر و بهتر دانشجویان و خوانندگان آن هاست. برنامه ریزی درسی یکی از درس های تخصصی گروه علوم تربیتی است، ولی متأسفانه در این زمینه منابع زیادی نداریم؛ اکثر کتاب هایی که در این زمینه چاپ شده اند به علت حجم زیاد، ثقیل بودن، یا ناهم خوانی با سرفصل های شورای عالی برنامه ریزی برای معرفی کردن به دانشجویان، به منزلة منبعی که مناسب برای واحد درسی دانشگاهی باشد، درخور استفاده نیستند.
در این مقاله کتاب اصول برنامه ریزی درسی، تألیف محمدحسین یارمحمدیان، به طور اجمال معرفی و در ادامه از دو دیدگاه، ظاهری و محتوایی، نقد و بررسی شده است.
ساخت و رواسازی مقیاس رویکرد سیستمی در برنامه ریزی آموزشی مدیران و معلمان غرب استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: روایی و پایایی از مسائل مهم در حوزه آزمون سازی محسوب می شوند.رویکرد سیستمی مفهومی است با کارکردهای بسیار که تعامل افراد شاغل در بخش های گوناگون یک نظام را موردتوجه قرار می دهد. هدف: پژوهش حاضر باهدف ساخت، هنجاریابی و اعتباریابی مقیاس رویکرد سیستمی در برنامه ریزی آموزشی و به روش توصیفی-پیمایشی به انجام رسیده است. روش: جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه مدیران و معلمان دبیرستان ها و مدارس راهنمایی غرب استان مازندران بود که از بین آنها 483 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند و پرسشنامه محقق ساخته رویکرد سیستمی روی آنها اجرا شد. یافته ها: پس از گردآوری داده ها، ضریب پایایی آزمون با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ، 981/0 محاسبه شد. تحلیل عاملی سؤالات رویکرد سیستمی بیانگر آن بود که بیش از 328/61 درصد واریانس موردنظر توسط عامل های این پرسشنامه تبیین می شود. پس از یک بار چرخش عوامل از نوع واریماکس، همبستگی میان هر سؤال با هر عامل در بهترین حالت مشخص شد و بر اساس آن پنج عامل (نگرش راهبردی؛ مدیریت راهبردی؛ توجه به واقعیات، اهداف و محیط کار؛ توجه به مقتضیات، پیچیدگی و تکالیف؛ مدیریت دانش و اطلاعات) به عنوان مؤلفه های رویکرد سیستمی در برنامه ریزی آموزشی، استخراج و نام گذاری گردید. بحث و نتیجه گیری: با توجه به خصوصیات روان سنجی مطلوب، می توان از این پرسشنامه برای سنجش میزان رویکرد سیستمی کارکنان شاغل در مراکز آموزشی همچون آموزش وپرورش و دانشگاه ها استفاده کرد و زمینه اصلاح و بهبود برنامه های آموزشی را فراهم آورد و به طورکلی، بهره وری نظام های آموزشی را افزایش داد.
تغییر برنامه درسی آموزش عالی: (مورد: برنامه درسی دوره کارشناسی ارشد برنامه ریزی آموزشی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تغییر برنامه درسی آموزش عالی (برنامه درسی رشته برنامه ریزی آموزشی در چهار عنصر محوری برنامه درسی شامل هدف، محتوا، فرصت های یاددهی - یادگیری و ارزشیابی صورت گرفت. جامعه آماری پژوهش، اعضای هیئت علمی و دانشجویان شش دانشگاه دولتی بودند که رشته برنامه ریزی آموزشی را در سطح کارشناسی ارشد داشتند. با استفاده از نمونه گیری تصادفی خوشه ای، دانشگاه های تهران، علامه طباطبایی، اصفهان و مازندران جهت اجرای تحقیق انتخاب و32 نفر اعضای هیأت علمی و93 نفر دانشجویان کارشناسی ارشد مورد بررسی قرار گرفتند. روش پژوهش توصیفی و از نوع پیمایشی و ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته بود. جهت بررسی عنصر هدف، اهداف اصلی دوره مندرج در سند مصوب ""مشخصات کلّی برنامه ی درسی و سرفصل دروس""، برای عنصر محتوا ضرورت وجود دروس، تعداد واحدها و سرفصل آن مندرج در سند مصوب و جهت عناصر فرصت های یاددهی- یادگیری و ارزشیابی وضعیت موجود این دو مؤلفه بر اساس برنامه درسی اجرا شده مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج پژوهش حاضر بیانگر آن بود که از دیدگاه اساتید اهداف اصلی دوره، دارای مطلوبیت نسبی بوده و تغییر در این عنصر ضروری نمی باشد؛ در حالی که دانشجویان خواستار تغییر اهداف اصلی دوره بودند. در مورد عنصر محتوا، اساتید و دانشجویان معتقدند که تقریباً تمامی دروس این رشته بایستی حفظ شود و با تعداد واحدهای موجود این دروس نیز موافق بودند. اما از دیدگاه اساتید و دانشجویان مؤلفه اهداف دروس از وضعیت مطلوبی برخوردار نبوده و خواستار تغییر در این مؤلفه محتوای برنامه درسی بودند. در مؤلفه سرفصل دروس نیز به استثناء درس پایان نامه اساتید و دانشجویان بر این باورند که تغییر در تمامی دروس ضروری است. در مورد عنصر ارزشیابی از دیدگاه اساتید به غیر از درس پایان نامه بقیه دروس نیازمند بازنگری و تغییر بود؛ در حالی که دیدگاه دانشجویان در این عنصر همه دروس نیازمند تغییر بودند.
راهکارهای افزایش اثر بخشی دروس سازماندهی مواد از دیدگاه دانشجویان کارشناسی علم اطلاعات و دانش شناسی و کتابداری و اطلاع رسانی دانشگاه های اصفهان و علوم پزشکی اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: مجموعه منابع کتابخانه باید براساس روش های متعارف و استانداردهای جهانی، فهرست نویسی و سازماندهی شود تا به نیازهای اطلاعاتی استفاده کنندگان کتابخانه به شکل مطلوب پاسخ داده شده، و دستیابی سریع به منابع کتابخانه ای میسر شود. پژوهش حاضر با هدف شناسایی راهکارهای افزایش اثر بخشی دروس سازماندهی مواد از دیدگاه دانشجویان کارشناسی علم اطلاعات و دانش شناسی و کتابداری و اطلاع رسانی دانشگاه های اصفهان و علوم پزشکی اصفهان انجام شد.
روش بررسی: روش پژوهش توصیفی- پیمایشی و نوع مطالعه کاربردی بوده است. جامعه آماری پژوهش، 154 نفر از دانشجویان نیم سال دوم تا هفتم کارشناسی علم اطلاعات و دانش شناسی و کتابداری و اطلاع رسانی دانشگاه های اصفهان و علوم پزشکی اصفهان در سال تحصیلی 1390- 1391 خورشیدی است که 87 نفر به عنوان نمونه آماری متناسب با حجم انتخاب شدند. جهت نمونه گیری از روش طبقه ای تصادفی استفاده شد. برای نیل به اهداف تحقیق از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. به منظور تعیین روایی ابزار، پرسشنامه مذکور بین 4 نفر از متخصصین این حوزه توزیع و روایی آن بررسی گردید. برای تعیین پایایایی پرسشنامه ازCrunch's alpha استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و در سطح آمار توصیفی از فراوانی، درصد، میانگین، و انحراف معیار و در سطح آمار استنباطی از آزمون های t تک نمونه ای (جهت بررسی معنادار بودن تفاوت بین میانگین نمونه ها) و t2 هتلینگ (جهت بررسی معنادار بودن اختلاف میانگین بین متغیرها) استفاده شد.
یافته ها: بر اساس t مشاهده شده (001/Sig= )، میزان کلیه مولفه ها بیش تر از سطح متوسط بود. ضمنا نتایج حاصله از t2 هتلینگ نشان داد که میزان تاثیر مولفه بهبود مهارت های حرفه ای و توانایی های تخصصی استادان (15/4) بیشتر از سایر مولفه ها و میزان تاثیر مولفه فراهم آوری امکانات و تسهیلات (79/3) کمتر از سایر مولفه ها بوده است.
نتیجه گیری: دروس سازماندهی مواد صرف تدریس در محیط های آموزشی، نمی توانند آنگونه که باید تاثیرگذار باشند. برای تاثیرگذاری مطلوب این دروس، لازم است عوامل گوناگون مانند بهبود مهارت های حرفه ای و توانایی های تخصصی استادان، محتوای دروس سازماندهی مواد با توجه به نیازها و علایق دانشجویان، و فراهم آوری امکانات و تسهیلات را در نظر گرفت.
نقش و شیوه های تاثیر گروه های ذینفوذ و فشار در نظام آموزشی
حوزه های تخصصی:
از نظر بسیاری از متخصصان و صاحب نظران نظام آموزش، مهمترین عامل نا کارآمدی سیاست گذاری نظام آموزش ایران در حال حاضر، منطبق نبودن سیاستها و تصمیم های این حوزه با پشتوانه های علمی، نظری و پژوهشی است. سیاست پژوهی به عنوان فرایندی پژوهشی، معطوف به ارائه گزینه های سیاستی و ناظر به عمل، به سیاست گذاران، تعریف می شود و می تواند در سیاست گذاری منطقی و عقلایی در حوزه آموزش بسیار مؤثر باشد. همچنین در بدنه نظام سیاست گذاری گاهاً شاهد رخنه و رسوخ یکسری افکار و ایده هایی هستیم که از محیط بیرون بر سیاست گذاران تحمیل شده و همانند یک اهرم فشار، به آن می نگرند و افراد ذینفوذ می توانند اهداف خود را پیش ببرند. گاهاً مشاهده شده است که این اهداف کاملاً در عناد و تضاد با اهداف ماهوی نظام سیاست گذاری آموزشی است، لیکن به سبب درهم تنیدگی هایی که بین افراد نفوذی صورت گرفته است، این چالش به وجود آمده است. به دلیل اهمیت بالای این موضوع، در این پژوهش اهتمام بر آن است تا انواع راه های نفوذ و همچنین تاثیر گروه های ذینفوذ در حیطه سیاست گذاری آموزشی که همچون یک اهرم فشار هستند، بازشناخته شوند و با راهکاری مناسب، به سمت سیاست گذاری عمومی منطبق بر منطق سوق داده شوند.
رابطه برنامه ریزی آموزشی و باورهای هوشی با خلاقیت دانشجویان علوم پزشکی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: دانشگاه، سازمانی است که مرکز نشر دانش می باشد. امروزه، با توجه به سرعت بالای تغییر، مفاهیمی مانند برنامه ریزی آموزشی و باورهای هوشی افراد نقش کلیدی را در موفقیت دانشگاه ها ایفا می کند. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف شناخت رابطه برنامه ریزی آموزشی و باورهای هوشی با خلاقیت دانشجویان علوم پزشکی انجام شده است. روش کار: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل دانشجویان علوم پزشکی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساری در سال تحصیلی 96-95 به تعداد 805 نفر، که 260 نفر به صورت نمونه گیری تصادفی طبقه ای بر حسب رشته تحصیلی و با استفاده از فرمول کوکران انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از مقیاس محقق ساخته برنامه ریزی آموزشی، مقیاس های استاندارد باورهای هوشی دوپی را و مارینه (2005) و خلاقیت تورنس (1979) استفاده شدند که روایی و پایایی آن ها مورد تأیید قرار گرفت. داده ها با استفاده از آزمون های K-S ، رگرسیون و همبستگی پیرسون تحلیل شد. یافته ها: یافته ها حاکی از رابطه مثبت و معنادار برنامه ریزی آموزشی با خلاقیت (389/0) و باورهای هوشی با خلاقیت (519/0) می باشد. همچنین رابطه مؤلفه های برنامه ریزی آموزشی و باورهای هوشی با خلاقیت تأیید گردید. مطابق یافته های رگرسیون چند متغیره، مقدار R2 نشان داد که 36 درصد از تغییرات نمره خلاقیت دانش آموزان توسط برنامه ریزی آموزشی و باورهای هوشی تبیین شده است و باورهای هوشی با ضریب بتا 462/0 = β بیشترین تأثیر را بر خلاقیت دانش آموزان دارد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد برنامه ریزی آموزشی و باورهای هوشی و مؤلفه های آن ها با خلاقیت دانشجویان علوم پزشکی رابطه مثبت و معناداری دارد و در جهت ارتقا خلاقیت دانش آموزان، بایستی به دو مقوله مهم برنامه ریزی آموزشی و باورهای هوشی توجه گردد.
بررسی جایگاه برنامه ریزی منطقه ای در روند برنامه آموزشی (مطالعه موردی: دبیران ناحیه4 شهرمشهد)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی جایگاه برنامه ریزی منطقه ای در روند برنامه آموزشی انجام گرفته است. بدین منظور، تأثیر متغیر مستقل برنامه ریزی منطقه ای از بعد نابرابری اجتماعی و فضایی شامل شاخص های (امکانات فیزیکی فضاهای آموزشی، شاخص منابع انسانی، امکانات اقتصادی)، بر متغیر وابسته (برنامه ریزی آموزشی) مورد بررسی قرار گرفته است. جامعه آماری دبیران ناحیه 4 شهر مشهد به تعداد 1120 نفر که با روش نمونه گیری تصادفی ساده، 286 نفر، به عنوان نمونه انتخاب شدند. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش و ماهیت، از نوع تحقیقات توصیفی پیمایشی می باشد. همچنین، در این تحقیق از پرسشنامه برای ابزار جمع آوری داده ها و برای آزمون فرضیات نیز، از روش تی استیودنت به کمک نرم افزار SPSS22.0 استفاده شده است. نتایج حاصل از تحلیل فرضیه ها حاکی از آن است که، برنامه ریزی منطقه ای و ابعاد آن(امکانات فیزیکی فضاهای آموزشی، شاخص منابع انسانی، امکانات اقتصادی)، در روند برنامه آموزشی دبیرستان ها تأثیر مثبت و معناداری دارد. بعلاوه، نتایج آزمون فریدمن نشان داد، متغیر امکانات اقتصادی بیشترین تاثیر و پس از آن متغیرهای منابع انسانی و امکانات فیزیکی، به ترتیب بیشترین اهمیت را در روند برنامه ریزی آموزشی در دبیرستان ها دارند.
شناسایی چالش های برنامه ریزی نظام آموزش متوسطه ایران (سالهای 85 1375)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
مقاله ای که از نظر می گذرد با هدف و ضرورت شناسائی چالش های برنامه ریزی نظام آموزش متوسطه ی ایران ( سال های 1385 – 1375 ) که پیش نیاز تعلیمات عالی و فراهم ساز وظیفه ی توسعه و پیشرفت میراث علمی – فرهنگی جامعه دانشگاهی است حول دو گروه : الف) فرضیه های مربوط به متغیرهای عوامل انسانی شامل : بی ثباتی مدیریت – کمبود متخصص برنامه ریزی آموزشی – افزایش تقاضای اجتماعی آموزش – ناهماهنگی اداری و اجرائی – سیاست گذاری های متمرکز دولت – عدم ارزشیابی مستمر علمی اهداف – عدم دسترسی برنامه ریزان به اطلاعات مورد نیاز. ب) فرضیه های مربوط به متغیرهای عوامل غیر انسانی شامل : زمانبندی نامناسب برنامه ها – بودجه بندی نامناسب برنامه ها – فضا و امکانات نامناسب آموزشی انجام شد. این تحقیق از نوع توصیفی – تحلیلی است که از لحاظ هدف تحقیقی کاربردی است. روش پژوهش پیمایشی و ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته است. جامعه آماری پژوهش را کلیه ی رؤسا – برنامه ریزان و دبیران وزارت آموزش و پرورش و اساتید دانشگاه های کشور ( با درجه دکتری ) ترجیحاً با رشته ی علوم تربیتی و با حداقل 20 سال سابقه ی کار به تعداد تقریبی 12800 نفر تشکیل می دهند که تعداد 90 نفر به میزان 7/0 درصد کل جامعه آماری با 30 نفر در هر گروه تشکیل داده اند. نمونه گیری در این پژوهش به روش دلفی " Method – Delphi " و به طور غیر تصادفی از استان های تهران – مازندران – گلستان – خراسان شمالی و رضوی انتخاب گردید. برای تعیین روایی پرسشنامه از طریق روش آلفای کرانباخ بررسی و به مقدار 96/0 محاسبه گردید. داده های پژوهش با استفاده از نرم افزار S. P. S. S و روش های آمار توصیفی و آزمون کای اسکوئیر و احتمال معنی داری Value – P تجزیه تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که بین مجموع متغیرهای مستقل با متغیر وابسته همبستگی معنی داری وجود دارد.
بررسی رابطه بین پیام های آموزشی مدیریت مصرف آب با الگوی بهینه مصرف آب در بین زنان خانه دار تهران
منبع:
علوم خبری سال هفتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲۶
203 - 228
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی تحقیق حاضر بررسی نقش پیام های آموزشی سیمای جمهوری اسلامی ایران در الگوی بهینه مصرف آب در بین زنان خانه دار تهرانی است. روش این تحقیق پیمایشی و جامعه آماری این تحقیق را دو میلیون و چهارصد و دوازده هزار و هشتصد و هیجده زن خانه دار تهرانی تشکیل می دهند. حداقل حجم نمونه براساس فرمول کوکران با خطای 5 درصد و حداکثر واریانس در سطح اطمینان 95 درصد برابر400 نفر بود، روش نمونه گیری خوشه ای سه مرحله ای در مناطق پنجگانه (مناطق 3 (شمال)، 4 (شرق)، 5 (غرب)، 6 (مرکز) و 16 (جنوب) شهر تهران به تصادف انتخاب شدند. مقدار ضریب همبستگی و آزمون آماری نشان می دهد که متغیر وابسته مدل (الگوی بهینه مصرف آب) با متغیرهای مستقل مدل (سطح آگاهی زنان خانه دار) (ضریب همبستگی315/0-)، (میزان تأثیرگذاری پیام های آموزشی تلویزیون) (ضریب همبستگی635/0-)، (میزان مشارکت در عمل به پیام های آموزشی تلویزیون) (ضریب همبستگی 221/0-)، (میزان تکرار پیام های آموزشی تلویزیون) (ضریب همبستگی 274/0-)،و (میزان رضایت از عملکرد تلویزیون در اشاعه فرهنگ مصرف بهینه آب) (ضریب همبستگی 244/0-) رابطه ای معکوس دارند. مقدار ضریب همبستگی و آزمون آماری نشان می دهد که بین متغیر وابسته مدل (الگوی بهینه مصرف آب) و متغیر مستقل (میزان آشنایی با پیام های آموزشی تلویزیون) رابطه وجود ندارد (ضریب همبستگی095/0).
تدوین راهکارهای توسعه کیفی آموزش مربیان ورزشی استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت ورزشی سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۴۹)
581 - 600
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، تدوین راهکارهای توسعه کیفی آموزش مربیان ورزشی استان گلستان بود. به این منظور از روش تحقیق آمیخته که ترکیبی از روشهای کیفی (مطالعه و مصاحبه) و کمی (پرسشنامه) می باشد، استفاده شد. راهکارهای استخراج شده از مطالعات و مصاحبه ها در قالب پرسشنامه پنج ارزشی لیکرت تنظیم و بین نمونه آماری (مدیران، کارشناسان و مربیان ورزشی نخبه استان گلستان) توزیع شدند. روایی محتوای پرسشنامه توسط 7 نفر از اساتید مدیریت ورزشی که در حوزه مربیگری سابقه تدریس و تحقیق داشتند تایید شد و پایایی آن در یک مطالعه مقدماتی روی 30 نفر از نمونه آماری، 84/0 به دست آمد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون فریدمن نشان داد که عوامل مرتبط با ارزیابی اثربخشی آموزش، نیازسنجی آموزشی، برنامه ریزی آموزشی، اجرای آموزش و استانداردسازی فعالیت های آموزشی به ترتیب بیشترین اهمیت را در آموزش کیفی مربیان ورزشی استان گلستان داشتند. در ادامه، راهکارهای متناظر با هر یک از عوامل آموزش مربیان، شناسایی و اولویت بندی شدند.
تأثیر دانش پژوهی آموزشی بر عملکرد اساتید دانشگاه فرماندهی و ستاد ارتش جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون نظامی سال شانزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۳
145 - 173
حوزه های تخصصی:
مفهوم دانش پژوهی و به ویژه، دانش پژوهی آموزشی، از مفاهیمی است که در دو دهه اخیر، در حوزه آموزش عالی، مورد توجه قرار گرفته است. اخیراً نیز قرار گرفتن این مفهوم در ماده یک آئین نامه ارتقای رتبه اعضای هیات علمی، توجه به این مسئله را وارد مرحله جدیدی کرده است . از این رو این پژوهش کاربردی، با روش توصیفی و رویکرد آمیخته و با هدف بررسی میزان تاثیر دانش پژوهی آموزشی بر عملکرد اساتید دانشگاه فرماندهی ستاد آجا انجام شد. جامعه موردمطالعه شامل کلیه اساتید دانشگاه فرماندهی و ستاد آجا و جامعه آماری این پژوهش اساتید سازمانی دانشگاه بوده که با استفاده از فرمول کوکران و با سطح اطمینان 95% و خطای قابل تحمل(d) 1/0 حجم نمونه 46 نفر محاسبه، و به علت همگن بودن جامعه آماری از روش نمونه گیری ساده تصادفی استفاده شد. در این پژوهش در گام اول (کیفی) از طریق مصاحبه با خبرگان و صاحب نظران داده های جمع آوری شده از اسناد و مدارک و مصاحبه دسته بندی، پردازش و تصمیم گیری (قضاوت) انجام گرفت و در گام بعدی (روش کمی) با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی به تجزیه و تحلیل داده ها پرداخته و میزان تأثیر دانش پژوهی آموزشی بر عملکرد اساتید این دانشگاه بررسی و در جهت ارتقاء عملکرد اساتید در مبحث دانش پژوهی آموزشی، پیشنهادات کاربردی ارائه شد.
بررسی عوامل آموزش گریزی مدیران عامل و اعضای هیئت مدیره شرکتهای تعاونی استان همدان
منبع:
تعاون دوره جدید سال بیست و دوم پاییز ۱۳۹۰ شماره ۷
37 - 66
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائلی که همواره در بحث آموزش سازمانی و مدیریت آموزشی مطرح است، آموزش گریزی دانشپذیرانِ هدف به شمار می آید. پژوهش حاضر نیز با هدف بررسی عوامل آموزش گریزی مدیران عامل و اعضای هیئت مدیره شرکتهای تعاونی استان همدان درسال 1389 در قالب مطالعه ای پیمایشی مقطعی بر روی 40 نفر از مدرسان اداره کل تعاون و 50 نفر از کارآموزان شرکتهای تعاونی استان همدان انجام شد. این افراد به پرسشنامه ای که پایایی و روایی آن سنجیده شده بود، پاسخ دادند. 40 گویه تنظیم شده در قالب طیف لیکرت چارچوب اصلی پرسشنامه را تشکیل داده است. در نهایت، داده ها با استفاده از نرم افزار (v15) SPSS تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها نشان داد که از بین 5 دسته عامل اصلی، دو دسته عوامل مرتبط با «انتخاب روش آموزش» و «ارزیابی دوره آموزشی» تأثیر معنی داری در آموزش گریزی اعضای تعاونیها داشتند و سه دسته عوامل مرتبط با «تشخیص نیازهای آموزشی» ، « تعیین اهداف آموزشی» و «برنامه ریزی دوره آموزشی» تأثیر معنی داری در آموزش گریزی اعضای تعاونها نداشتند. همچنین بین نگرش اعضای تعاونی و مدرسان درباره میزان تأثیر عوامل مؤثر بر آموزش گریزی (به جز شاخصهای مربوط به شیوه های ارزیابی دوره های آموزشی) تفاوت معنی داری وجود نداشت.
ب ا ب ررس ی ش اخص های م وج ود در 5 دست ه ع ام ل اص لی می توان از مهمترین دلایل آموزش گریزی مدیران عامل و اعضای هیئت مدیره مشخصاً به شاخصهای به کارنبردن وسایل کمک آموزشی و مشارکت نداشتن فراگیران در تعیین نیازهای آموزشی و عملی بودن آموزشها اشاره کرد.
نقش برنامه ریزی آموزشی در توسعه ملی
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال چهارم اسفند ۱۴۰۰ شماره ۴۵
187 - 183
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر تبیین نقش برنامه ریزی درسی در توسعه ی ملی است که به شیوه ی توصیفی-همبستگی در آذر 1400 اجرا گشت؛ براساس یافته ها واستنباط های انجام شده می توان رابطه ی بین برنامه ریزی آموزشی و درسی مکمل و موید یکدیگرند در نتیجه می توان اساس توسعه ملی را در همه ی ابعاد در تعلیم وتربیت دانست و اگر اهداف و برنامه ریزی هایی که در تعلیم و تربیت پی ریزی می شود درست باشد نتیجه ی آن توسعه ی ملی در همه ی ابعاد است که این توسعه ی همه جانبه لازمه ی آن توازان وهماهنگی است. پیشنهاد می شود در پژوهش های آتی پیرامون سند توسعه ملی و جایگاه آموزش و پرورش در آن مقاله ای نوشته شود.