فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۲۱ تا ۱٬۵۴۰ مورد از کل ۱۸٬۷۲۷ مورد.
منبع:
نوآوری های آموزشی سال ۲۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۹۰
33 - 55
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مجازی مفاهیم فیزیک (همچون دما و گرما) با رویکرد شناختی در پیشرفت تحصیلی و سطوح شناختی یادگیری و راهبردهای یادگیری دانش آموزان انجام شده است. روش تحقیق کمّی و شبه آزمایشی و از نوع طرح پیش آزمون پس آزمون با دو گروه کنترل و آزمایش است. جامعه آماری تحقیق از کلیه دانش آموزان پسر سال دهم رشته تجربی مدارس عادی شهر مشهد در سال تحصیلی 1401- 1400 تشکیل شده است. نمونه پژوهش به شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای با حجم ۶۷ نفر انتخاب شد. برای سنجش پیشرفت تحصیلی از آزمون محقق ساخته و برای سنجش راهبردهای شناختی یادگیری از پرسش نامه استاندارد راهبردهای انگیزشی یادگیری پنتریچ و دی گروت (1990) استفاده شد. آموزش مجازی فیزیک با رویکرد شناختی به مدت هشت جلسه 90دقیقه ای برای گروه آزمایش ارائه شد و به گروه کنترل آموزش مجازی متداول داده شد. در آموزش با رویکرد شناختی از الگوهای تدریس خانواده پردازش اطلاعات، حل مسئله و روش هایی مانند آموزش معکوس و زمینه محور استفاده شد. برای بررسی پایایی آزمون محقق ساخته پیشرفت تحصیلی و پرسش نامه استاندارد راهبردهای انگیزشی یادگیری ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 74/0 و 76/0 به دست آمد. در تحلیل داده ها، شاخص های آمار توصیفی، آزمون کلموگروف اسمیرنوف و تحلیل استنباطی کوواریانس به کار گرفته شد. نتایج این پژوهش اثربخشی این رویکرد آموزشی را در بهبود یادگیری و پیشرفت تحصیلی و تقویت راهبردهای یادگیری شناختی و فراشناختی دانش آموزان نشان داد. براساس نتایج این تحقیق، آموزش با رویکرد شناختی، فرایند شکل گیری ساختار دانش در فراگیران را تسهیل می کند و درک آن ها را از مفاهیم آموزشی افزایش می دهد.
شناسایی و اولویت بندی ابعاد و مؤلفه های برنامه درسی لایه ای مبتنی بر روش دلفی فازی و فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۴۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۶۰
۱۰۸-۸۷
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به منظور شناسایی و اولویت بندی ابعاد و مؤلفه های الگوی برنامه درسی لایه ای برمبنای روش دلفی فازی و فرایند تحلیل سلسله مراتبی انجام شده است. برای این هدف از شیوه دلفی فازی استفاده شده که یکی از روشهای مؤثر دستیابی به توافق گروهی خبرگان است. جامعه پژوهش در این بخش، متخصصان حوزه برنامه درسی بودند که با استفاده از رویکرد هدفمند قضاوتی 30 نفر از میان آنها برگزیده شدند و در نهایت 20 نفر در پژوهش شرکت کردند. ابزار گرد آوری اطلاعات این بخش از پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته برمبنای ویژگیهای الگوی پیشنهادی بود. سپس به تعیین اهمیت نسبی ابعاد و مؤلفه های الگوی برنامه درسی لایه ای از نظر خبرگان علمی به شیوه تحلیل سلسله مراتبی(AHP) پرداخته شد. برای این منظور پرسشنامه مقایسات زوجی تهیه و به شیوه الکترونیکی میان شرکت کنندگان در پژوهش توزیع شد. برای بیان مقایسات زوجی از شرکت کنندگان مرحله قبل استفاده شد. این اقدامات منجر به شناسایی و تأیید 45 مؤلفه در 9 بعد طراحی، هدف، محتوا، روش، تکالیف یادگیری، محیط یادگیری، دانش آموز، معلم و ارزشیابی در الگوی برنامه درسی لایه ای شد. نتایج حاصل از تحلیل بر مبنای فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) حاکی از آن است که بعد معلم، در الگوی برنامه درسی لایه ای دارای بیشترین اهمیت است.
بررسی تاثیر ادراک از خوش بینی آموزشی معلم بر خودکارآمدی ریاضی با نقش میانجی نگرش نسبت به ریاضی در دانش آموزان دوره متوسطه اول شهر الیگودرز(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر ادراک از خوش بینی آموزشی معلم بر خودکارآمدی ریاضی با نقش میانجی نگرش نسبت به ریاضی در دانش آموزان دوره متوسطه اول شهر الیگودرز در سال تحصیلی 1401-1400، انجام شد. پژوهش توصیفی - علی با رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دوره متوسطه اول شهر الیگودرز به تعداد 5718 نفر (2799 دانش آموز دختر و 2919 دانش آموز پسر) بود. حجم نمونه آزمودنی ها با استفاده از برآورد نمونه از جامعه کرجسی و مورگان ، تعداد 360 مشخص شد و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای پرسشنامه در اختیار پاسخگویان قرار داده شد. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه نگرش نسبت به ریاضی آیکن (1978)، پرسشنامه خوش بینی آموزشی معلمان (ولفولک هوی و همکاران، 2008) و پرسشنامه خودکارآمدی ریاضی (لئو و کویرالا، 2009) بود. پایایی پرسشنامه ها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برای پرسشنامه های فوق به ترتیب 76/0، 75/0 و 79/0 محاسبه شد. تجزیه و تحلیل داده ها از روش مدل سازی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار های Spss و SmartPls انجام شد. ادراک از خوش بینی آموزشی معلم بر خودکارآمدی ریاضی با توجه به نقش واسطه ای نگرش نسبت به ریاضی دانش آموزان تاثیر غیرمستقیم دارد. نتایج نشان داد که ادراک از خوش بینی آموزشی معلم بر خودکارآمدی ریاضی و نگرش نسبت به ریاضی دانش آموزان تاثیر مستقیم دارد. همچنین نگرش نسبت به ریاضی ببر خودکارآمدی ریاضی دانش آموزان دوره متوسطه اول شهر الیگودرز تاثیر مستقیم دارد.
شناسایی پیشران های برنامه درسی آموزش عالی علمی- کاربردی با هدف طراحی الگویی آینده نگر: با روش فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی پیشران های برنامه درسی آموزش عالی علمی – کاربردی با روش فراترکیب به منظور طراحی الگویی آینده نگر در برنامه درسی آموزش عالی علمی کاربردی انجام شده است. در پژوهش حاضر 24 پژوهش مرتبط با موضوع، در پایگاه های مختلف علمی از سال 2013 تا 2023 استخراج شده که با استفاده از الگوی هفت مرحله ای سندلوسکی و باروسو مورد بررسی قرار گرفته است. با تحلیل محتوای آن ها مفاهیم و مقوله های مربوط استخراج گردید و میزان اهمیت و اولویت مفاهیم با روش آنتروپی شانون تعیین شده است. بر اساس یافته های پژوهش 49 مفهوم در قالب 12 مقوله شناسایی شدند. مقوله های (توسعه مهارت، مدیریت کلاس، محتوا، روش ها و الگوهای تدریس، ارائه بازخورد مدرسین ، فضای آموزشی، سنجش و ارزشیابی، رویکردهای تدریس، شغلی، سیاسی، فرهنگی، زیست محیطی) به ترتیب ضریب اهمیت در بین مقوله های برنامه درسی آموزش عالی علمی - کاربردی هستند. نتیجه اولیه یافته های این پژوهش نشان می دهد که برای طراحی الگویی در برنامه درسی آموزش عالی علمی کاربردی، به پیشران های توسعه مهارت، مدیریت کلاس، محتوا، روش ها و الگوهای تدریس، ارائه بازخورد مدرسین، فضای آموزشی، سنجش و ارزشیابی، رویکردهای تدریس، شغلی، سیاسی، فرهنگی، زیست محیطی و اثرگذاری و اثرپذیری آنها بر روی یکدیگر باید توجه کرد.
رابطه بین پذیرش فن آوری با عملکرد شغلی معلمان دوره ابتدایی شهر اصفهان با درنظر گرفتن نقش میانجی فلات شغلی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین پذیرش فن آوری با عملکرد شغلی معلمان دوره ابتدایی شهر اصفهان با درنظر گرفتن نقش میانجی فلات شغلی بوده است. لذا این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش شناسی، از نوع مطالعات همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر را معلمان دوره ابتدایی ناحیه 5 شهر اصفهان در سال تحصیلی 02-1401 به تعداد 1152 نفر تشکیل داده اند. از این تعداد 186 نفر با روش نمونه گیری تصادفی ساده و بر اساس جدول مورگان به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند. جهت گردآوری یافته های پژوهش از پرسش نامه های پذیرش فن آوری دیویس (1999)، پرسش نامه عملکرد شغلی براتی (1389) و پرسش نامه فلات شغلی میلیمن (۱۹۹۲) استفاده شده است. روایی صوری و محتوایی پرسش نامه ها از طریق خبرگان در این زمینه و هم چنین از روایی واگرا و همگرا استفاده شد و پایایی آن ها از طریق آزمون آلفای کرونباخ به ترتیب به میزان 89/0، 79/0 و 93/0 محاسبه شده است. در این پژوهش به منظور تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده، براساس آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و در سطح آمار استنباطی از آزمون های رگرسیون در محیط نرم افزار SPSS26 و مدل سازی معادلات ساختار در SMARTPLS استفاده گردید. بر اساس یافته های پژوهش ضریب تأثیر پذیرش فن آوری بر عملکرد شغلی با نقش میانجی فلات شغلی معنی دار است (01/0>P). به علاوه نتایج نشان داد که بین پذیرش فن آوری با عملکرد شغلی رابطه مثبت و معنادار (432/0=β) ، بین پذیرش فن آوری با فلات شغلی رابطه معکوس (244/0=β) و بین فلات شغلی با عملکرد شغلی رابطه معکوس و معنادار (199/0=β) وجود دارد و در مجموع مدل پژوهش حاضر از برازش مطلوبی برخوردار بود؛ بنابراین نتیجه گیری می شود با ارائه آموزش های مناسب زمینه مناسب را برای پذیرش فن آوری در معلمان ایجاد کنند
تدوین و اعتباریابی بسته آموزشی کنترل اعتیاد به بازی های آنلاین در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۶ تابستان ۱۴۰۳شماره ۲
82 - 94
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف پژوهش تدوین و اعتباریابی بسته آموزشی کنترل اعتیاد به بازی های آنلاین در نوجوانان بود.روش پژوهش: این مطالعه از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه اجرا، کیفی بود. رویکردهای آموزشی و درمانی 14 مشاور خبره در زمینه اعتیاد به بازی های آنلاین شهر اهواز در سال 1402 طبق اصل اشباع نظری گردآوری شد. ابزار پژوهش مصاحبه با خبرگان بود؛ به طوری که پس از طراحی سازه اعتیاد به بازی های آنلاین، اهداف، تکنیک ها و تکالیف بسته آموزشی طراحی و برای ارزیابی روایی محتوایی نظر 12 هیات علمی و درمانگر دارای تحصیلات تکمیلی در زمینه اعتیاد به بازی های آنلاین بررسی شد. داده ها با روش های کدگذاری باز و محوری و ضرایب نسبت روایی محتوایی و شاخص روایی محتوایی تحلیل شدند.یافته ها: نتایج نشان داد که محتوای هر جلسه شامل سه بخش اهداف، تکنیک ها و تکالیف خانگی بود که شامل 10 جلسه 45 دقیقه ای است که 8 جلسه به صورت فردی و گروهی بر روی نوجوانان و 2 جلسه به صورت گروهی بر روی والدین اجرا می شود. علاوه بر آن، نسبت روایی محتوایی و شاخص روایی محتوایی برای سه گام ایجاد آمادگی برای تغییر رفتار، رفع زمینه ها از طریق خانواده و محتوای آموزشی برنامه عملی به ترتیب با 83 و 75 درصد حاکی از روایی محتوایی مناسب بودند.نتیجه گیری: بسته آموزشی کنترل اعتیاد به بازی های آنلاین در نوجوانان می تواند در کنار سایر بسته های آموزشی به عنوان روشی موثر مورد استفاده قرار گیرد.
مقایسه اثربخشی آموزش قصه گویی مبتنی بر خودگویی مثبت و ذهن آگاهی کودک محور برامیدواری درکودکان سرطانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۶ تابستان ۱۴۰۳شماره ۲
228 - 238
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی آموزش قصه گویی مبتنی بر خودگویی مثبت و ذهن آگاهی کودک محور بر امیدواری در کودکان سرطانی می باشد. روش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی دارای پیش آزمون-پس آزمون با دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه کودکان 8 تا 12 ساله مبتلا به انواع سرطان که در سال 1400 تا خرداد 1401 در بیمارستان بوعلی سینای ساری تحت درمان بودند، انتخاب شدند. حجم نمونه شامل 60 کودک مبتلا به سرطان که به روش نمونه گیری هدفمند برحسب معیارهای ورود و خروج انتخاب شدند و سپس به طور تصادفی در سه گروه 20 نفری، دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل جایگماری شدند. گروه آزمایشی اول به مدت 10 جلسه تحت آموزش قصه گویی مبتنی بر خودگویی مثبت و گروه دوم آزمایش دوم نیز 10 جلسه تحت آموزش ذهن آگاهی کودک محور قرار گرفتند. ابزار استفاده شده پرسشنامه ی امیدواری کودکان (اسنایدر و همکاران، 1996) می باشد. تجزیه و تحلیل داده ها با تحلیل واریانس آنوا و آزمون تعقیبی بن فرونی در نرم افزار SPSS-25 انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد هر دو روش آموزش در افزایش امیدواری کودکان سرطانی با اثربخشی معناداری همراه بودند .اما در مقایسه این دو رویکرد درمانی، آموزش قصه گویی مبتنی بر خودگویی مثبت نسبت به ذهن آگاهی کودک محور اثر گذراتر است. بحث و نتیجه گیری: آموزش قصه گویی مبتنی بر خودگویی مثبت و ذهن آگاهی کودک محور بر امیدواری کودکان سرطانی مؤثر است و می تواند زمینه افزایش ارتقا سلامت و امیدواری در کودکان سرطانی شود.
پیش بینی پرخاشگری نوجوانان بر اساس عوامل شخصیتی و الگوی ارتباطات خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۶ پاییز ۱۴۰۳شماره ۳
81 - 91
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی پیش بینی پرخاشگری بر اساس عوامل شخصیتی و الگوی ارتباطات خانواده نوجوانان شهر کره ای فارس انجام شده است. جامعه آماری در این پژوهش شامل کلیه نوجوانان دوره متوسطه اول و دوم در سال تحصیلی 99 – 98 به تعداد (1014 نفر) بود که از آن میان، تعداد 150 نفر از نوجوانان (85 نفر نوجوان دختر و 65 نفر نوجوان پسر)، با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس به عنوان نمونه انتخاب شد. پرسشنامه های ویژگی های شخصیتی کاستا و مک کری (1992) و الگوهای ارتباطات خانواده ریچی و فیتزپاتریک (1990) و پرخاشگری بأس و پری (1992) توسط افراد نمونه تکمیل شد. روش آزمون همبستگی پیرسون بمنظور بررسی رابطه بین متغیرها و آزمون رگرسیون چند متغیره به روش همزمان بمنظور پیش بینی متغیر ملاک توسط متغیر های پیش بین، با استفاده از نرم افزار spss نسخه 24 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد عوامل شخصیتی بر حسب مؤلفه های روان نژندی بصورت مثبت در سطح معناداری 05/0، توافق گرایی در سطح معناداری 01/0 و مسئولیت پذیری در سطح معناداری 05/0 بصورت منفی قادر گردیدند، پیش بینی کننده متغیر پرخاشگری نوجوانان باشند. الگوهای ارتباطات خانواده بر حسب مؤلفه های جهت گیری گفت و شنود بصورت منفی در سطح معناداری 01/0، جهت گیری همنوایی بصورت مثبت در سطح معناداری 01/0، قادر گردیدند، پیش بینی کننده متغیر پرخاشگری نوجوانان باشند.
نقش احساس تعلق به مدرسه در رابطه تعامل معلم-دانش آموز و تاب آوری تحصیلی در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین رشته ای در آموزش سال ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
72 - 57
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی نقش میانجی احساس تعلق به مدرسه در رابطه بین تعامل معلم-دانش آموز و تاب آوری تحصیلی در بین دانش آموزان متوسطه دوم طراحی شد. روش پژوهش توصیفی از نوع هم بستگی به روش معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش شامل دانش آموزان پسر مقطع متوسطه دوم شهرستان ثلاث باباجانی به تعداد 430 نفر بود که تعداد 205 نفر با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس، به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه تعامل معلم-دانش آموز موری و زواک (2011)، پرسش نامه احساس تعلق به مدرسه بری، بتی و وات (2004) و پرسش نامه تاب آوری تحصیلی مارتین (2006) استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و استنباطی تحت نرم افزار اس پی اس اس نسخه 23 و برای بررسی برازش مدل پژوهش نیز از نرم افزار اسمارت پی ال اس استفاده شد. نتایج تحلیل داده ها نشان داد تعامل معلم-دانش آموز بر تاب آوری تحصیلی تأثیر مثبت و مستقیم دارد، احساس تعلق به مدرسه بر تاب آوری تحصیلی تأثیر مثبت و مستقیم دارد و تعامل معلم-دانش آموز بر احساس تعلق به مدرسه تأثیر مثبت و مستقیم دارد؛ همچنین تاب آوری تحصیلی در رابطه بین تعامل معلم-دانش آموز و تاب آوری تحصیلی نقش میانجی دارد؛ بنابراین می توان گفت که تعامل معلم-دانش آموز و احساس تعلق به مدرسه از متغیرهای مهم و مؤثر بر تاب آوری تحصیلی است که لازم است مورد توجه پژوهشگران حوزه تعلیم و تربیت قرار گیرد و برای طراحی اقدامات پیشگیرانه در جهت افزایش تاب آوری تحصیلی مورد استفاده قرار گیرد.
تدوین مدل مفهومی مدیریت کلاس اثربخش به روش فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین رشته ای در آموزش سال ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
108 - 73
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: چالش عمده ای که معلمان تازه کار با آن مواجه هستند، ناتوانی آنها برای حفظ کنترل کلاس درس است و رایج ترین درخواست معلمان برای کمک بیشتر با مدیریت کلاس درس ارتباط دارد. هدف اصلی پژوهش حاضر تدوین مدل مفهومی مدیریت کلاس اثربخش به روش فراترکیب برای مدارس ابتدایی بود. روش: این پژوهش با رویکردی کیفی و به روش فراترکیب انجام گرفت. جامعه پژوهش شامل تمامی مطالعات و گزارش های پژوهشی اعم از مقالات و پایان نامه های فارسی و انگلیسی مرتبط با حوزه مدیریت اثربخش در کلاس درس بود. برای نمونه گیری، 140 مقاله با استفاده از کلیدواژه های مرتبط و از طریق پایگاه های علمی معتبر و مرور یافته های پژوهش در سال های 1970 م. تا 2023 م. انتخاب شد و نمونه گیری در ابتدا با مطالعه 350 پژوهش آغاز شد و در مرحله اول پس از بررسی عناوین مطالعات، 97 مطالعه که نامرتبط با پژوهش حاضر بود، حذف شدند و 253 مطالعه باقی ماند. در مرحله دوم چکیده مطالعات مورد بررسی قرار گرفت و 73 مطالعه نامرتبط با پژوهش حاضر حذف شدند و 183 مطالعه باقی ماند؛ سپس در مرحله آخر بعد از بررسی محتوا، 43 مطالعه نامرتبط با پژوهش حاضر حذف شدند و درنهایت 140 واحد مطالعاتی انتخاب و بررسی شد. برای کسب قابلیت اعتبار، کلیه کدگذاری ها و طبقات اولیه به خبرگان (اعضای هیئت علمی دانشگاه تهران) ارسال و از نظرات تأییدی و تکمیلی آنها در کلیه مراحل کار در جهت پیاده سازی، کدگذاری و تدوین مدل مفهومی استفاده شد و درنهایت، برای تجزیه وتحلیل کیفی داده های پژوهش حاضر از کدگذاری 3 مرحله ای اشتراوس و کوربین (1395) استفاده شد. یافته ها: بنابر یافته های به دست آمده در این پژوهش، مدلی مفهومی از مدیریت کلاس در مدارس ابتدایی براساس اصول و راهبردهایی اثربخش ترسیم شد. نتایج نشان داد که مدل شامل 4 دسته اصول مدیریت اثربخش و 2 دسته راهبرد مدیریت اثربخش است؛ اصول اثربخش شامل توسعه فردی (خوداثربخشی، خودنظارتی، خویشتن داری، مهارت ارتباطی، خودباوری، خودمدیریتی، تصمیم گیری مستقلانه)؛ تأمین نیازهای روان شناختی (توانمندی در روابط انسانی، داشتن استقلال، قابلیت ها و شایستگی ها)؛ حقوق فردی و جمعی (تعهدپذیری، احترام به حقوق فردی و دیگران)؛ ارتقای موفقیت تحصیلی (تشویق، رشد و موفقیت تحصیلی، فرصت برابر آموزشی، احساس دل بستگی) و راهبردهای مدیریت اثربخش (ایجاد جوّ حمایتی، مدیریت استرس، تفویض اجرای امور کلاس، شناخت دانش آموزان و توجه به آنها، گرایش به مشارکت در یادگیری، طراحی دستیابی به موفقیت، آموزش مهارت های کاربردی، تعیین اهداف، حق رأی و انتخاب) به راهبردهای تقویتی (انگیزش، مباحثه و مناظره، جلسه کلاسی دانش افزایی، سنجش رفتار، تصمیم گیری مشارکتی) طبقه بندی شد. نتیجه گیری: براساس یافته ها می توان نتیجه گرفت با تقویت راهبردهای اثربخش مدیریت کلاس معلمان، رشد و موفقیت دانش آموزان فراهم می گردد. با به کارگیری نتایج این مطالعه می توان به فهم بهتری از اصول مدیریت کلاس اثربخش در مدارس دست یافت و درنهایت، به توسعه و پیشرفت دانش آموزان کمک کرد.
واکاوی عوامل کلیدی و تاثیرگذار برآموزش جغرافیا در مدارس متوسطه با رویکرد آینده پژوهی(مورد مطالعه: مدارس متوسطه شهر کرج)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل کلیدی تاثیرگذار برآموزش جغرافیا در مدارس متوسطه شهر کرج با رویکرد آینده پژوهی می باشد. تحقیق حاضر از نوع تحقیقات کاربردی و روش آن پیمایشی و اکتشافی است. جامعه آماری پژوهش شامل خبرگان حوزه آموزش جغرافیا شامل اساتید دانشگاه فرهنگیان و معلمان با تجربه شهر کرج می باشند که به صورت نمونه گیری هدفمند تعداد 22 نفر انتخاب گردید و از طریق پرسشنامه از ایشان نظرخواهی به عمل آمد. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش معادلات ساختاری و تکنیک تحلیل اثرات متقابل استفاده شده است. نتایج حاصل از یافته ها حاکی از ناپایداری نظام فعلی آموزش جغرافیا در مدارس متوسطه و نیز وجود مشکلات جدی در آموزش این درس است. همچنین نتایج این پژوهش نشان داد که مولفه های سیاستگذاری وبرنامه ریزی آموزش جغرافیا مبتنی بر تحولات آینده، حرکت سیستم آموزشی جغرافیا از مدل کارخانه ایی و توده ایی به سمت آموزش ترکیبی و ساخت گرایی خلاق، صلاحیت حرفه ای آموزشی _ پژوهشی معلمان جغرافیا، توجه به تغییرات فرهنگی، نسلی و فناورانه ( همانند هوش مصنوعی و ...) در محیط های جغرافیایی، و... از جمله عوامل پیشران کلیدی و تاثیر گذار بر آموزش جغرافیا در مدارس متوسطه شهر کرج می باشد. در نهایت اینکه توجه سیاست گذاران و دست اندرکاران امر آموزش و کاربست این پیشران ها می تواند ضمن بهبود و ارتقاء نظام آموزش جغرافیا، به تحقق اهداف عالی اموزش این درس در مدارس کمک نماید.
طراحی چارچوب سلامت روان به منظور ارزیابی داوطلبان ورود به دوره تربیت معلم در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه حرفه ای معلم سال ۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۱)
91 - 133
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف طراحی چارچوب سلامت روان به منظور ارزیابی داوطلبان ورود به دوره تربیت معلم در ایران انجام شد. روش پژوهش مورد استفاده، کیفی از نوع نظریه داده بنیاد بود. جامعه مورد مطالعه (مشارکت کنندگان) این پژوهش، شامل کلیه اعضای هیأت علمی و مدرسان دانشگاه فرهنگیان در رشته های مشاوره و روان شناسی بوده که از بین آنها نمونه ای به تعداد 17 نفر به روش نمونه گیری هدف مند (از نوع خبره) انتخاب شدند. از ابزار مصاحبه (نیمه ساختاریافته) برای جمع آوری داده های مورد نیاز استفاده شد. با استفاده از شیوه تحلیل داده های کیفی مبتنی بر سه نوع کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی یافته های پژوهش تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد که چارچوب سلامت روان داوطلبان ورود به دوره تربیت معلم شامل دو مقوله اصلی و هفده مقوله فرعی بود. مقوله اصلی ابعاد مثبت (شامل مؤلفه های بهزیستی روان شناختی، هوش هیجانی، مهارت های ارتباطی، علاقه اجتماعی، اعتماد به نفس و خودکارآمدی) و منفی (شامل مؤلفه های اختلالات روان پریشانه، اختلالات اضطرابی، اختلالات وسواسی-اجباری، اختلال دوقطبی، اختلالات افسردگی، اختلالات شخصیت، اختلالات رفتارهای ایذایی و سلوک، اختلالات اعتیادی، اختلالات رشدی عصبی، اختلالات پارافیلیک و عواطف منفی) را در برمی گرفت. با توجه به یافته های پژوهش می توان گفت که چارچوب سلامت روان داوطلبان حرفه معلمی، شامل دو بعد مثبت و منفی است که دارای مؤلفه ها و شاخص های مرتبط می باشد؛ لذا باید در فرایند مصاحبه داوطلبان ورود به حرفه معلمی به آن ها توجه نمود تا ضمن جلوگیری از ورود داوطلبان دارای اختلالات روانی به دوره تربیت معلم، داوطلبانی برخوردار از مؤلفه های مثبت سلامت روان در دانشگاه فرهنگیان پذیرش شوند.
تأثیر آموزش مؤلفه های انگیزه بخش دعای عرفه امام حسین(ع) بر بهداشت روانی (دانش آموزان متوسطه دوم مدارس رشد و شاهد منطقه 16 تهران)
منبع:
پژوهش در آموزش معارف و تربیت اسلامی دوره ۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
109 - 130
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر آموزش مؤلفه های انگیزه بخش دعای عرفه بر بهداشت روانی دانش آموزان بود. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر اجرا آمیخته (کیفی- کمّی) است. نمونه گیری با روش خوشه ای- تصادفی انجام شده و جامعه آماری در بخش کیفی بدین صورت بود که برای شناسایی مؤلفه های تربیتی و عرفانی دعای عرفه، ابتدا مبانی نظری و پیشینه تحقیق مورد مطالعه قرار گرفت، سپس عبارات پس از بهره گیری از نظرات اساتید کدگذاری شد و در بخش کمّی دانش آموزان مدارس رشد و شاهد دوره دوم متوسطه منطقه 16 شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1400 به تعداد 1368 دانش آموز بودند که بر اساس فرمول کوکران، حجم نمونه 300 نفر برآورد شد که در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند، طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. پس از شناسایی مؤلفه ها، از پرسشنامه بهداشت روانی گلدبرگ و هیلر (1979) استفاده گردید. داده ها در پرسشنامه بهداشت روان از پایایی کافی برخوردار بود. داده های پژوهش توسط نرم افزارSpss در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. مقایسه نمرات ابعاد بهداشت روان بین دو گروه با استفاده از آزمون تک متغیری و چندمتغیری تحلیل کوواریانس انجام شد که در نتیجه آن علائم افسردگی رتبه اول، علائم کنش اجتماعی رتبه دوم و علائم جسمانی در رتبه سوم قرار گرفتند. بنابراین، متغیر مستقل مؤلفه های دعای عرفه در حد بالایی بر بهداشت روان تاثیر گذاشته است.
نقش دانش معلمی و نگرش مرتبط با شغل معلمی بر صلاحیت های حرفه ای و خودکارآمدی شغلی دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش دانش معلمی و نگرش مرتبط با شغل معلمی بر صلاحیت های حرفه ای و خودکارآمدی شغلی دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و به روش توصیفی- همبستگی مبتنی بر مدل یابی معادلات ساختاری انجام گرفته است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان شهر تبریز به تعداد 2437 در سال تحصیلی 99-1398 بود که در پردیس های دانشگاه فرهنگیان (پردیس برادران علامه امینی و پردیس خواهران الزهرا) این شهر مشغول به تحصیل بودند. حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان 335 نفر تعیین شد و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای، پرسش نامه ها بین دانشجو معلمان توزیع شد. به منظور جمع آوری داده های پژوهش از پرسش نامه های خودکارآمدی معلم شانن- موران و هوی (2001)، صلاحیت های حرفه ای ملائی نژاد (1391)، دانش تربیتی و محتوایی ساهین (2011) و نگرش به شغل معلمی آستنر و همکاران (2009) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح توصیفی (فراوانی، میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر) با استفاده از نرم افزارهای SPSS و AMOS انجام گرفت. نتایج نشان داد که دانش معلمی بر صلاحیت حرفه ای (29/0=β) و خودکارآمدی شغلی (24/0=β)، نگرش به شغل معلمی بر صلاحیت حرفه ای (37/0=β) و خودکارآمدی شغلی (51/0=β) دانشجومعلمان تاثیر مثبت و معنی داری ایفا می کند. در مجموع، یافته های پژوهش بر نقش موثر دانش معلمی و نگرش مرتبط با شغل معلمی بر صلاحیت های حرفه ای و خودکارآمدی شغلی دانشجو معلمان تاکید می کند.
تدوین و اعتباربخشی مدل مناسب سنجش بهره وری: با رویکرد تحول دیجیتالی در فرایندهای سازمانی آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تدوین و اعتباربخشی مدل مناسب سنجش بهره وری: با رویکرد تحول دیجیتالی در فرایندهای سازمانی آموزش و پرورش استان مازندران می باشد. روش تحقیق بخش کیفی، تحلیل محتوا با مقوله بندی استقرایی وگردآوری داده ها به تعداد 12 نفر به روش مصاحبه نیمه ساختار یافته تا حصول به اشباع نظری، به شیوه غیرتصادفی و تکنیک گلوله برفی انتخاب شدند. در فاز دوم تحقیق با رویکرد کمی با هدف برازش الگوی مفهومی حاصل از فاز کیفی انجام گرفت با مقوله بندی استقرایی، پرسشنامه طراحی، تدوین و توزیع گردید. نتایج بخش کیفی نشان داده است ابعاد پرسشنامه سنجش بهره وری: با رویکرد تحول دیجیتالی در 5 مولفه اصلی تحول پشتیبانی دیجیتالی، تحول نیروی انسانی دیجیتالی، تحول در مدیریت دیجیتالی، تحول در نرم افزار دیجیتالی و تحول در سخت افزار دیجیتالی در سطح کوچکتر از 01/0 معنادار می باشند. در بخش کمی نیز تحلیل عاملی تاییدی نشان داد که میزان بارعاملی بین سوالات پرسشنامه و متغیرهای مکنون مربوط به خود بلحاظ آماری معنادار بوده وهمچنین نتایج شاخص های برازش مدل و همچنین مقدار آلفای کرونباخ در سطح مطلوب و قابل استنادی قرار دارد. بنابراین می توان بیان کرد که میزان تحقق رویکرد تحول دیجیتالی در فرایندهای سازمانی آموزش و پرورش استان مازندران کمتر از مقدار مطلوب می باشد.
بررسی رابطه سبک های والدگری با گرایش به اعتیاد در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۶ زمستان ۱۴۰۳شماره ۴
140 - 147
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه سبکه های والدگری با گرایش به اعتیاد در نوجوانان بود. این پژوهش به لحاظ روش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان پسر دبیرستان های دولتی شهر زنجان در سال تحصیلی 1402-1403 بود که از بین آنها تعداد 200 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه استعداد اعتیاد وید و همکاران (1992) و پرسشنامه سبک های والدگری بامریند (1991) بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استفاده شد. نتایج نشان داد سبک والدگری مقتدر با گرایش به اعتیاد رابطه منفی معنادار و سبک های والدگری مستبد و سهل گیر با گرایش به اعتیاد رابطه مثبت معنادار داشتند (01/0P <). همچنین سبک های والدگری قادر به پیش بینی گرایش به اعتیاد در نوجوانان بودند (05/0p<). با توجه به نقش سبک های والدگری در پیش بینی گرایش به اعتیاد، اجرای کارگاه های آموزشی بر مبنای سبک های والدگری ضروری به نظر می رسد.
Reducing Perfectionism and Enhancing Self-Worth: The Role of Self-Efficacy Training in Gifted Adolescents(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Psychological Research in Individuals with Exceptional Needs (PRIEN), Vol. ۲ No. ۱ (۲۰۲۴) : Serial Number ۵
29-36
حوزههای تخصصی:
This study aimed to evaluate the effectiveness of self-efficacy training in reducing perfectionism and enhancing self-worth among gifted high school students. A randomized controlled trial design was employed with 40 gifted high school students randomly assigned to either an intervention group (n = 20) or a control group (n = 20). The intervention group participated in an eight-session self-efficacy training program, while the control group received no intervention. Both groups were assessed at baseline, immediately post-intervention, and at a four-month follow-up. Perfectionism and self-worth were measured using validated scales. Data were analyzed using repeated measures ANOVA and Bonferroni post-hoc tests. The intervention group showed a significant reduction in perfectionism scores from baseline (M = 72.45, SD = 5.28) to post-intervention (M = 64.32, SD = 6.15) and follow-up (M = 66.89, SD = 5.92) compared to the control group, which showed no significant change. Similarly, self-worth scores in the intervention group increased significantly from baseline (M = 32.19, SD = 4.15) to post-intervention (M = 38.45, SD = 3.92) and follow-up (M = 36.98, SD = 4.20), whereas the control group showed no significant change. The ANOVA results indicated significant main effects of time (F(2, 76) = 27.12, p < .001) and group (F(1, 76) = 102.95, p < .001) for perfectionism, and time (F(2, 76) = 24.65, p < .001) and group (F(1, 76) = 111.30, p < .001) for self-worth, with significant interaction effects for both variables. Self-efficacy training is effective in reducing perfectionism and enhancing self-worth among gifted high school students. The positive effects were maintained at a four-month follow-up, suggesting the potential long-term benefits of such interventions in this population.
Nutritional Challenges and Eating Habits in Children with Sensory Processing Disorders(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Psychological Research in Individuals with Exceptional Needs (PRIEN), Vol. ۲ No. ۳ (۲۰۲۴) : Serial Number ۷
29-36
حوزههای تخصصی:
The objective of this study was to explore the nutritional challenges and eating habits of children with Sensory Processing Disorders (SPD) through qualitative analysis. The focus was on identifying specific sensory sensitivities, emotional and behavioral impacts, and effective management strategies to improve nutritional outcomes. This qualitative study involved semi-structured interviews with caregivers of 20 children aged 4-12 years diagnosed with SPD. Participants were recruited from pediatric therapy centers, support groups, and online forums. Data were collected until theoretical saturation was reached. The interviews were transcribed and analyzed using thematic analysis to identify key themes and patterns related to eating behaviors and nutritional challenges. The analysis revealed five main sensory challenges impacting eating habits: texture sensitivity, taste sensitivity, smell sensitivity, visual sensitivity, and temperature sensitivity. Emotional and behavioral impacts included mealtime anxiety, food refusal, and social isolation. Various strategies were employed by parents and professionals to manage these challenges, such as implementing food routines, gradual food exposure, and sensory integration therapy. The study also highlighted nutritional deficiencies and growth concerns associated with restricted diets in children with SPD, as well as success stories where tailored interventions led to improvements in eating habits and overall nutritional status. Children with SPD face significant sensory, emotional, and behavioral challenges that impact their eating habits and nutritional intake. Tailored interventions that address individual sensory profiles and involve a collaborative approach between parents, educators, and healthcare professionals are crucial for managing these challenges effectively. The study underscores the need for ongoing research and practical strategies to support better nutritional outcomes for children with SPD.
شناسایی وتبیین ابعاد، مولفه ها وشاخص های جذب دانشجوی خارجی درنظام دانشگاهی با تاکید بر برنامه درسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
224 - 205
حوزههای تخصصی:
هدف:علی رغم افزایش تعداد دانشجویان بین المللی درایران، دانش کمی درزمینه شناسایی مولفه های جذب دانشجو خارجی درنظام دانشگاهی با تاکید بر برنام ه درسی وجود دارد.براین اساس پژوهش حاضر باهدف شناسایی وتبیین ابعاد،مولفه ها وشاخص های جذب دانشجوخارجی درنظام دانشگاهی با تاکید بر برنامه درسی صورت گرفته است. روش: این پژوهش ازلحاظ هدف کاربردی وبه روش کیفی انجام شده است. مشارکت کنندگان این پژوهش صاحب نظران وروسای دانشکده های بین المللی دانشگاه رازی کرمانشاه بود.ابزارپژوهش مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته ومصاحبه ها تا12 موردانجام واشباع نظری حاصل گردید.داده ها به شیوه کدگذاری درسه سطح باز،محوری وانتخابی تحلیل شدند.برای تعیین اعتبار داده ها از روش سه سویه سازی استفاده شد. یافته ها: شامل60 شاخص و 18 مولفه: جایگاه علمی دانشگاه، ارتباطات آکادمیک، اشتراک گذاری دانش، دانش زبان علمی، اشاعه وانتقال فرهنگ، تبلیغات رسانه ای، اقتصادی وتجاری، عوامل ساختاری، قوانین وسیاستها، گسترش دانش بین المللی، محتوای بین المللی، هم اندیشی منطقه ای، برنامه درسی فراملی، تفاهم وصلح پایدار، اقتصاد دانشی، تربیت افراد بین المللی، توانمندی علمی کشور بود.که دیدگاه صاحب نظران واساتید هیئت علمی پیرامون مولفه های جذب دانشجوی خارجی و برنامه درسی را منعکس می سازد. نتیجه: با توجه به نتایج پژوهش حاضردانشگاه ها برای جذب دانشجویان خارجی نیاز دارند درزمینه توسعه ارتباطات بین المللی دانشگاهی درحوزه برنامه درسی گام بردارند.تا شاهد پیامدهای تفاهم وصلح پایدار، اقتصاد دانشی بجای اقتصاد نفتی، تربیت افراد بین المللی وتوسعه علم وفناوری بود.
Comparing The Effectiveness Of Reverse Learning Model And Cooperative Learning On Students’ Belonging To The Secondary School(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
School Administration, Volume ۱۲, Issue ۱, Spring ۲۰۲۴
95 - 108
حوزههای تخصصی:
Today, with the virtualization of education, schools no longer have their former identity and the sense of belonging to the school among students is decreasing, so it is necessary to provide educational solutions to improve the sense of belonging to the school. Collaborative learning was carried out on belonging to the school of secondary school students. The present research method was semi-experimental in terms of practical nature and in terms of the intervention method. The research population was 60 second high school students of Sanandaj city, in two intervention groups and one control group. The research tools included reverse learning package (Mahmodi et al., 2023), GI cooperative learning package (Kazemi et al., 2022) and Brown and Evans (2002) sense of belonging to school questionnaire were used to analyze the effectiveness of the analytical test. Covariance was used. Based on the results of the educational intervention, the pattern of reverse learning and cooperative learning has a positive and significant effect on students' belonging to the school (sig<0.05). Also, the findings showed that there is a significant difference between teaching the reverse learning educational program and teaching based on cooperative learning on belonging to the school of students (sig <0.05). Reverse learning is more effective on belonging to the school than cooperative learning. Therefore, based on the results of education based on reverse learning, considering the increase of student involvement in class activities and strengthening the motivations of attending the classroom, it can be effective on belonging to the school of students.